drelahighomshei | Unsorted

Telegram-канал drelahighomshei - دکتر الهی قمشه ای

47640

كانال رسمي حسين الهي قمشه اي سلام بر عاشقان زیبایی، دانایی و نیکویی هدف ما نشاندن عشق به علم، هنر واخلاق در دل همگان و افزایش صلح و دوستی جهانی است وبسایت رسمی: www.drelahighomshei.com اینستاگرام: www.instagram.com/drelahighomshei

Subscribe to a channel

دکتر الهی قمشه ای

“ آثار مکتوب استاد در نمایشگاه کتاب “

با سلام به دوستداران زیبایی، دانایی و نیکویی

علاوه بر عرضه آثار صوتی و تصویری استاد در غرفه انتشارات سخن، اغلب کتابهای ایشان را می توان از ناشران آثار تهیه کرد:

۱- انتشارات سخن: مجموعه ۶ جلد با عنوان ۳۶۵ روز در صحبت سعدی، مولانا، حافظ، ادبیات انگلیسی، ادبیات فارسی، قرآن
و نیز کتاب نغمه عشاق

۲- انتشارات روزنه:
کتابهای پیامبر، آن خردمند دیگر، مقالات، زیرکی‌های ملانصرالدین، مجموعه کیمیا( جلدهای ۱-۵ و ۸-۱۲)

۳- خانه فرهنگ و هنر گویا:
دیوان حافظ نفیس و کتاب نفیس ترانه های باباطاهر عریان

۴- انتشارات سمت:
کتاب بررسی آثار ترجمه شده اسلامی و کتاب متون عرفانی به زبان فارسی

۵- انتشارات علمی و فرهنگی:
کتابهای نایاب گزیده فیه مافیه مولانا، گزیده منطق الطیر عطار، و گلشن راز شبستری(باغ دل)

۶- انتشارات یساولی:
کتاب دعای کمیل(سه زبانه)

۷- انتشارات پارس کتاب:
قرآن کریم با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای و ویرایش حسین الهی قمشه‌ای

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

" پاره سخن "

قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: آگاهی ۱

بخش دیگری از این سخنرانی را در ‌پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:

instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

«چه می‌دانیم (۹)»
پاسخ استاد به پرسش‌های بنیادی

پرسش: مشیت و حکمت الهی چیست؟

کانال رسمی حسین الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

" پاره سخن "

قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: ایمان به خدا

بخش دیگری از این سخنرانی را در ‌پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:

instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

" پاره سخن "

قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: اعتدال ربيعى۴

بخش دیگری از این سخنرانی را در ‌پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:

instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

" پاره سخن "

قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: اعتدال ربيعى۳

بخش دیگری از این سخنرانی را در ‌پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:

instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

" پاره سخن "

قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: اعتدال ربيعى ۲

بخش دیگری از این سخنرانی را در ‌پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:

instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

« نوروز ۱۴۰۱ »
پیام نوروزی استاد به مناسبت سال و قرن جدید

کانال رسمی حسین الهی قمشه ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

" پاره سخن "

قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: شکسپیر و سعدی ۲

بخش دیگری از این سخنرانی را در ‌پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:

instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

« چراغ هدایت جهانی »

خداوند در آیه ۱۷۷ سوره بقره
به تفصیل از "نیکویی" سخن می‌گوید
تا مردم از ظاهرپرستی و خیالات باطلی
که درباره خوبی و بدی دارند به حقیقت بگرایند،
و دریابند که خوبی به دعوی
و نشان دادن صورتهای ظاهر
و رو به مشرق و مغرب
و کلیسا و مسجد کردن نیست
بلکه خوبی یکسره از جنس ایمان و کردار است.

خوبی در اندیشه و اعتقاد،
نخست ایمان به خدا و قیامت و به فرشتگان
و آسمانی بودنِ کتب انبیا
و نبوت ایشان از جانب خداست
و همه اینها در “ایمان به غیب” خلاصه می‌شود
و آنگاه عمل صالح که نمونه‌هایی از آن
چون عدل و احسان
و ادای صدقات و زکات به نیازمندان،
و وفای به عهد
و حفظ پیوند باطنی با خداوند به ذکر و نیایش،
و نیز شکیبایی در سختیها
و پایداری در نبرد با ظلم و تجاوز در این آیه آمده است.

ایمان به خدا و قیامت نیز
به صرف اقرار و شهادت حاصل نمی‌شود
بلکه نشانهای واقعی و حقیقی دارد.
چنان که مولانا و سعدی اشاره کرده‌اند:
چیست توحید خدا، افروختن
خویشتن را پیش واحد سوختن
مثنوی
موحد چه زر ریزی اندر بَرش
چه شمشیر هندی نهی بر سرش
امید و هراسش نباشد ز کس
بر این است بنیاد توحید و بس
سعدی

این یکی دیگر از آیاتی است
که می‌تواند با خرد مشترك جهانی جامعه بشری را
از شر اهریمنان برهاند
و چنان تاجی از شکوه و اقتدار
بر فرق آدمیان نهد
که دیوهای سرخ و سفید و سیاه،
و اهریمنان خاور و باختر به تعبیر بدیع فردوسی
"عنان را ندانند باز از رکیب".

یکی از نویسندگان صاحب ذوق باختر
گفته است که اگر آدمیان می‌دانستند
که شیطان چه موجود حقیر و فرومایه‌ای است
هم اکنون دو سیلی در گوش او می‌نواختند
و این است انتظاری که جهانیان
از سازمان‌های خوبان و فرشته خویان دارند.

برگرفته از کتاب «در صحبت قرآن»
به قلم حسین الهی قمشه‌ای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر: Maurits C. Escher

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

"ستایش خورشید از باختر"

هرگز مردی مانند محمد نبوده است
که با اختیار یا بدون اختیار
چنین آرمان متعالی در جهان برگزیند
آرمانی که فراتر از مرتبه انسانی است
آرمانی که می‌کوشد
خرافاتی را که در جهان بر آدمیان تحمیل کرده‌اند
و حجابی میان انسان و پروردگارش کشیده‌اند
از میان بردارد،
و خدا را به مردمان
و مردمان را به خدا بازگرداند.

آرمانی که می‌کوشد
اندیشه‌های معنوی و مقدس را
در میان آشوبی از خدایان معنوی
و خدایان مسخ شده بت‌پرستیِ
آن روزگار حفظ کند.
هرگز مردی کاری چنین سترگ
و فرابشری را
با چنان امکانات ناچیز بر عهده نگرفته است
زیرا محمد برای خلق و اجرای چنین طرح بزرگی
غیر از خودش هیچ یاری و یاوری نداشت
مگر اندک شمار انسانهایی
که در گوشه‌ای از کویر بی‌آب و علف زندگی می‌کردند
و با این همه هیچ انسانی در تاریخ
به انجام چنین انقلاب عظیم و پایداری
در عالم توفیق نیافته است.

یک فیلسوف، یک خطیب، یک رسول،
یک قانون‌گذار، یک فاتح اندیشه‌ها،
یک مصلح باورهای معقول،
بنیانگذار بیست امپراتوری زمینی
و یک امپراتوری معنوی و روحانی
این محمد است،
با ملاحظه همه معیارهایی
که عظمت انسانی را می‌توان با آن سنجید.
ما می‌توانیم به راحتی بپرسیم
آیا انسانی بزرگتر از محمد در جهان بوده است؟
آلفونس دو لامارتین در کتاب تاریخ ترک

□آلفونس دو لامارتین از شاعران و نویسندگان
مکتب رومانتیک در قرن نوزدهم در فرانسه است.

برگرفته از پیشگفتار کتاب "در صحبت قرآن"
به قلم حسین الهی قمشه‌ای
ناشر: انتشارات سخن
خوشنویسی اثر میرعمادالحسنی

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

“موسی و برّه گریزپا”

گویند در آن دوران
که حضرت موسی شبانی می‌کرد
برّه‌ای بناگاه سر به صحرا نهاد
و از گله دور شد،
و موسی را بر خار و خاره به دنبال خود کشید
چندانکه پای او مجروح شد
و نفسش به شماره افتاد
و هنگامی که پس از سختی بسیار
به برّه سبکسر رسید،
او را در آغوش گرفت و بوسید و نوازش کرد
و با لحنی گرم و مهربان گفت:
ای برّه نازنین
چرا خود را به مخاطره افکندی
و مرا از عشق خود بر خار کشاندی؟
آخر در این چراگاه
گرگ و کرکس و کفتار هست
که منتظرند تا تو را تنها یابند و طعمه خود سازند.
و همین‌گونه نفس زنان و نوازش‌کنان
او را به گله گوسفندان بازگردانید.

از قضا خداوند و جمعی از فرشتگان وحی
بر این صحنه ناظر بودند.
خداوند با فرشتگان گفت:
خواهم که این شبان را به پیامبری برگزینم
از آنکه برترین صفت هر پیامبر
همین عشق به مردمان
و رنج بردن از محنت ایشان است.
شما دیدید که وقتی موسی
بدان برّه بی‌گناه رسید
هیچ خشمی نگرفت و هیچ تندی نکرد،
تنها آغوش بود، تنها نوازش بود.

□در قرآن آمده است:
شما را رسولی آمد از خودتان
که غصه و اندوه مردمان
او را سخت گران می‌آید‌(توبه: ۱۲۸)
و حاصل رسالت او همین است
که هر غصه و اندوه را از دلها بزداید.

ای گروه مؤمنان شادی کنید
همچو سرو و سوسن آزادی کنید
مولانا

اگر مردمان عاشق‌پیشه‌ای نیز به چنین اوصافی
آراسته شوند
هر یک پیامبری خواهند بود
که بی کتاب و آیت و تنزیل
رفتارهای مهرآمیز و عشق‌انگیز
و نگاه‌های گرم و آفتاب‌گون خود را
از خانه به همسایه
و از همسایه به کوچه و میدان
و از خویش به بیگانه گسترش دهند
و‌ به ذوق عشق، همگان را به رقص آورند.
تنها چنین مردمی هستند
که معنی خوشبختی را در‌می‌یابند
و بخت همگان را به فرخنده‌فالی می‌گشایند
و‌ چون سعدیِ مردم‌دوست
در کوچه‌های “شیرازِ هستی” می‌خوانند:
یکی خار پای یتیمی بکند
به خواب اندرش دید صدر خجند
همی گفت و در روضه‌ها می‌چمید
کز این خار بر من چه گل‌ها دمید

و راست گفت ملک الشعرای بهار در ستایش سعدی که:
اوست پیغمبر و این نامه به فرقان ماند
و‌آنکه او را کند انکار به شیطان ماند
عشق سعدی نه حدیثی‌ست که پنهان ماند
داستانی‌ست که بر هر سر بازاری هست

نوشته حسین الهی قمشه‌ای
مينياتور قديمى: هديه الهى براى سعدى
۱۴۰۰/۱۲/۳
www.drelahighomshei.com

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

https://www.instagram.com/p/CaSXUKGuqpL/?utm_medium=copy_link .

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

" پاره سخن "

قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: درباره‌ عطار

بخش دیگری از این سخنرانی را در ‌پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:

instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

"جانِ بر لب آمده"

ای فروغ حسن ماه از روی رخشان شما
آبروی خوبی از چاه زنخدان شما
عزم دیدار تو دارد جانِ بر لب آمده
بازگردد یا برآید چیست فرمان شما
کی دهد دست این غرض یارب که همدستان شوند
خاطر مجموع ما زلف پریشان شما
حافظ

□ای نور سرمدی
و ای سرچشمه انوار اسپهبدی
اگر حسنِ ماه را فروغ و تابشی هست
از سرچشمه جمال نامنتهای توست
و اگر خیر و خوبی و راستی و درستی را
در جهان آبرویی‌ست
از ژرفای زیبایی تو
که عین حقیقت است نشئت گرفته است
و اینک جان ما به بوی جرعه‌ای
که از شراب آن حسن بی مثال تو
بر ساحت خاک ریخت
با هزار خون جگر
و کمند نیاز
خود را با معراج عشق
به سر بام دیدار رسانده است.
ندانم که آیا کریمی چون تو
او را به حریمی از آن سراپرده قدسی
بار خواهد داد؟
یا با فرمان بازگشت
او را محروم و دلخسته
از آستان حضرتت باز خواهد راند؟
و آیا آن زمانِ خجسته خواهد رسید
که آن خاطر مجموع ما
که به همت عشق
از پریشانیِ آرزوهای خاکی
به جمعیت افلاکی رسیده است
با آن زلف پریشان شما
که آشوب دو عالم در اوست
همدست و هم‌داستان خواهد شد؟

□مایه خرسندی است که به گفته مولانا:
بازگردد عاقبت آن در؟ بلی
رخ نماید یار سیمین بر؟ بلی

برگرفته از کتاب «در صحبت حافظ»
نوشته حسین الهی قمشه‌ای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر: Marcel Rieder

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

https://www.instagram.com/p/CZ7Lme-Okso/?utm_medium=copy_link .

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

“زمان هزار چهره”

زمان
بر آنان که در انتظارند، بسیار آهسته می‌گذرد،
بر آنان که هراسناکند، با شتاب،
بر آنان که غصه دارند، بس دراز است،
و بر آنان که شاد و خرسند، بسی کوتاه؛
اما بر آنان که عاشقند،
زمان ابدیت است.
هنری ون دایک

“Protean Time”

Time is:
Too slow for those who Wait,
Too swift for those who Fear,
Too long for those who Grieve,
Too short for those who Rejoice,
But for those who Love, Time is Eternity.
Henry Van Dyke

برگرفته از کتاب «در قلمرو زرّین»
ترجمه: حسین الهی قمشه‌ای
ناشر: انتشارات سخن
تصوير: Salvador Dalí

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

https://www.instagram.com/p/CZt91jRuL1l/?utm_medium=copy_link .

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

"چون غرض آمد هنر پوشیده‌ شد"

از دیدگاه مولانا،
اغراض که همان امراض نفسانی هستند،
سه ارزش بزرگ انسانی،
یعنی علم و هنر و اخلاق،
را بی‌اعتبار می‌کنند؛

در علمْ اغراض نفسانی
حجاب ادراک است؛
و شخص در هر چه می‌نگرد،
به جای درک حقیقت،
تنها اغراض و مشتهیات خود را می‌یابد:
طالب هر چیز، ای یار رشید،
جز همان چیزی که می‌جوید ندید
گاو در بغداد آید ناگهان،
بگذرد از این کران تا آن کران
از همه‌ عیش و خوشی‌ها و مزه
او نبیند غیر قشر خربزه
مثنوی

و نیز در حکایت آن قاضی که در وقت
انتصاب می‌گریست و می‌گفت:
“آه چگونه جاهلی(یعنی قاضی که از احوال طرفین دعوی بی خبر است)،
میان دو عالم(یعنی طرفین دعوی که به کار خود عالمند)، حکم کند؟”،
از قول دستیار خردمند او آمده است:
گفت: خصمان عالمند و علتی،
جاهلی تو، لیک شمع ملتی؛
زانکه تو علت نداری در میان،
آن فراغت هست نور دیدگان
جهل را بی علتی عالِم کند،
علم را علت کژ و ظالم کند
مثنوی

همچنین در عالَم هنر
اغراض از دل به چشم
و از چشم بر پردهٔ عالم خارج می‌افتند،
و زشت را زیبا و زیبا را زشت می‌نمایند:
خشم و شهوت مرد را احوَل کند؛
ز استقامت روح را مبدل کند
چون غرض آمد، هنر پوشیده شد،
صد حجاب از دل به سوی دیده شد
مثنوی

در روابط انسانی و عالَم اخلاق نیز
چنین است که:
غرض‌ها تیره دارد دوستی‌ها
غرض‌ها را چرا از دل نرانیم
دیوان شمس


□بدین نگاه خوشترین تزکیه نفس
که نگهبان ارزش‌های متعالی
هنر و دانش و اخلاق است،
همان پاک شدن از اغراض شخصی
و امراض نفسانی است
چنانکه سعدی شیرین سخن فرمود:
طمع بند و دفتر ز حکمت بشوی
طمع بگسل و هر چه دانی بگوی

□"فيه مافيه" نام كتاب مقالات مولاناست
يعنى در آن است آنچه در آن است
تا نخورى ندانى.

برگرفته از کتاب “گزیده فیه مافیه”
به قلم حسین الهی قمشه‌ای
ناشر: انتشارات علمی و فرهنگی
تصوير: مینیاتور قدیمی

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

https://www.instagram.com/p/CdTin1AO5df/?igshid=YmMyMTA2M2Y= .

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

"کلیدی کن نه زنجیری در این بند"

شیرین از بزرگ امّید
که حکیمِ دربارِ خسرو است
درخواست می‌کند
که پس از گفتن حکمت‌های بلند
و معانی رمزی فلسفی،
سخنانی هم دربارۀ کلیله و دمنه
برای او و کنیزانش بگوید.
تعبیر شیرین از انجام این کار،
خود از نقطه‌های اوج حکمت است
که می‌گوید:

کلیدی کن نه زنجیری در این بند
فروخوان از کلیله نکته‌ای چند

□یعنی در این زندانِ عالم
که همه اسیرانیم
چه خوش‌تر که آدمی نقشِ کلید را
بازی کند و دری بگشاید
نه آنکه بند و زنجیری
بر آنچه هست بیفزاید...

برگرفته از کتاب "گنجینۀ آشنا"
به قلم حسین الهی قمشه‌ای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر: مینیاتور قدیمی

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

"خوشتر از هزار ماه"

دوش وقتِ سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند
بیخود از شعشعهٔ پرتوِ ذاتم کردند
باده از جامِ تَجلّیِّ صفاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شبِ قدر که این تازه براتم دادند
این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد
اجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادند
همّتِ حافظ و انفاسِ سحرخیزان بود
که ز بندِ غمِ ايام نجاتم دادند

□بر درگاه این غزل قدسی
که روایتی دیگر از لیلة القدر
و شب معراج حافظ است،
باید شستشویی کرد
از اندیشه‌های باطل و گفته‌های لاطائل
که از شرم آن،
حور و پری در حجاب می‌شوند.
و چگونه می‌توان با چشم‌های خفاش‌گون
در این حریم سبحانی
که از ژرفای خورشید نورانی‌تر است
قدم گذاشت.
گویی هر کلمهٔ آن
شهاب فروزانی است
که با نیزه‌ای از نور
صد هزار دیو فال‌گوش‌نشین را
گوشمالی می‌دهد.

□ويليام بليک،
شاعر و نقاش شهودى انگليس
گفته است كه اگر ما
شريان ادراک را پاكيزه كنيم،
هر چيز را چنانكه هست خواهيم ديد
و خواهيم دانست كه هر موجودى
بى‌نهایت است.

غزل حافظ نیز اگر پاکیزه باشیم،
پاک از باورهای بی‌دلیل
و اندیشه‌های سود ‌و سودا
و تلقینات افكار عمومی
و تبلیغات اهریمنی روزگار،
ما را به بی‌نهایت پیوند می‌دهد
تا دریابیم که شب قدر
از زمان و مکان و وهم و گمان
بیرون است.

□چه خوشتر که ما هر شب و هر دم
را قدر بدانیم
تا شاید بدان مجلس بار یابیم
که طوطی هند گفت:
نمی‌دانم چه محفل بود شب جایی که من بودم
ز هر سو رقص بِسمل بود شب جایی که من بودم
پری‌پیکر نگاری، سروقدی، ماه‌رخساری
سراپا آفت دل بود شب جایی که من بودم
خدا خود میر محفل بود اندر لامکان "خسرو"
محمد شمع محفل بود شب جايى كه من بودم


برگرفته از كتاب "در صحبت حافظ"
به قلم حسين الهى قمشه‌ای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر: Roman Velichko

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

https://www.instagram.com/p/CcvGHx0o4W9/?igshid=YmMyMTA2M2Y= .

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

🔹
🔹
“در صحبت مردان نامى”

حيات مردان نامى به ما مى‌آموزد
که سربلند و شکوهمند زندگی کنیم
و چون جهان را ترک گوییم
بر شنزار زمان نشانی بر جای گذاریم
که شاید دریانوردی بر عرشه کشتی
یا کشتی شکسته‌ای بر پهنه دریا
با دیدن آن نشان
چراغ امیدش روشن شود
و راه را پی گیرد.
پس به پا خیزیم و به کار پردازیم
با دلی پذیرای تقدیر
و پیش رویم و پایداری کنیم
و بیاموزیم که سختی کشیم
و شکیبا باشیم.
هنری لانگ فلو

Lives of great men all remind us
   We can make our lives sublime,
And, departing, leave behind us
   Footprints on the sands of time;

Footprints, that perhaps another,
   Sailing o’er life’s solemn main,
A forlorn and shipwrecked brother,
   Seeing, shall take heart again.

Let us, then, be up and doing,
   With a heart for any fate;
Still achieving, still pursuing,
   Learn to labor and to wait.
Henry W. Longfellow

□ خوش‌ترین نشانی از ما
که می‌تواند بر شنزار هستی
نقشی از امید برکشد
همان قصه هنر یا دانش و کنش ماست
که آیندگان گویند
دیدی آن نازنین را که چگونه
بر یتیم پدری کرد
و خار از پای او برآورد
و آن نازنین دیگر که خطا را پوشاند و در چشم مردمان نکشید
و آن سومین عاشق که چون رابعه
زلف خویش را رسن کرد
و سگی تشنه را آب داد و به تعبیر نظامی
رابعه با رابع آن هفت مرد
گیسوی خود را بنگر تا چه کرد

دیدی آن قدیس را
که شمشیر به گوشه‌ای افکند
و مولانا فرمود:
“قرب پنجه کس ز قوم و خویش او
عارفانه سوی دین کردند رو”
و دیدی که همان قدیس با خاندانش
طعام افطار خود را
به یتیم و فقیر و اسیر ایثار کردند؟

دیدی نیکولا تسلا (Nikola Tesla) را
که گویی قائم اللیل و صائم النهار بود
و جهانی را به نور دانایی خویش
روشنی و گرمی و حرارت و حرکت بخشید

دیدی آلبرت شوایتزرها را
که تاج افتخار بر سر پزشکان بیمارجو نهادند
و پرستاران مهربان را
که چون خیل فرشتگان
از این بخش بدان بخش در بخشش بودند
تا هزاران برکت از حضورشان
به هزاران بیمار نیازمند در رسد

اینهاست نقوش و نشان‌هایی
که بر شنزار زمان می‌ماند
و هیچ موجی و طوفانی توانا بر محو این نقوش نیست.

شعر از هنری لانگ‌ فلو
ترجمه و تفسیر حسین الهی قمشه‌ای
تصوير: William A. Bouguereau
www.drelahighomshei.com

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

https://www.instagram.com/p/CcdQW_bu1Et/?igshid=YmMyMTA2M2Y= .

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

"تذکرة الاولیاء"

شخصی بر شیخ آمد و گفت:
دستوری ده که تا خلق را به خدا دعوت کنم.
گفت: زنهار، تا به خویشتن دعوت نکنی.
گفت شیخا، خلق را به خویش دعوت توان کرد؟
گفت: آری، که کسی دیگر دعوت کند و تو را ناخوش آید،
نشان آن باشد که دعوت به خویشتن کرده باشی.

بر گرفته از پیشگفتار کتاب
"گزیدۀ منطق الطیر"
اثر فریدالدین محمد عطار نیشابوری
تلخیص، مقدمه و شرح: حسین الهی قمشه‌ای
ناشر: انتشارات علمی و فرهنگی
تصویر: بدر‌الدین هلالی

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

"چاپلوسی"

آنان که پادشاهان را تملق می‌گویند ایشان را به تباهی می‌کشانند
زیرا چاپلوسی، مانند دَمِ آهنگران، کوره گناه را شعله ور می‌کند
و آن کس که تملق می‌شنود،
اگر اخگری از گناه باشد،
به نفَسِ گرمِ چاپلوسی،
آن اخگر برمی‌افروزد
و آتشی سوزان می‌شود
در حالی که پادشاهان را
ملامتی حکیمانه و نیکخواهانه زیبنده‌تر است،
زیرا پادشاهان نیز از جنس بشرند
و امکان خطا از ایشان دور نیست.
ویلیام شکسپیر

"Flattery"

They do abuse the king that flatter him:
For flattery is the bellows blows up sin;
The thing the which is flatter'd, but a spark,
To which that blast gives heat and stronger glowing;
Whereas reproof, obedient and in order,
Fits kings, as they are men, for they may err.
William Shakespeare

□ مولانا در دفتر سوم مثنوی
در حاشیه داستان کودکانِ مکتبی
که استاد خود را به وهمْ بیمار کردند
فصلی آورده است با عنوانِ
"بیمار شدن فرعون از تعظیم خلقان":
سجده خلق از زن و از طفل و مرد
زد دل فرعون را رنجور کرد
گفتن هر یک خداوند و ملک
آنچنان کردش ز وهمی منتهک
که به دعوی الهی شد دلیر
اژدها گشت و نمی‌شد هیچ سیر

□ آتشت را هیزم فرعون نیست
زانکه چون فرعون او را عون نیست
مثنوی

□ فردوسی علت تملق و چاپلوسی را ترس می‌داند:
چو دشمن بترسد شود چاپلوس
تو لشگر بیارای و بربند کوس
شاهنامه

برگرفته از کتاب "در قلمرو زرّین"
ترجمه و توضیحات: حسین الهی قمشه‌ای
ناشر: انتشارات سخن
تصوير: Ladislas Von Czachorski

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

https://www.instagram.com/p/Cb-F0_buXQE/?utm_medium=copy_link .

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

" پاره سخن "

قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: ادبیات و بهار جاودان

بخش دیگری از این سخنرانی را در ‌پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:

instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

" پاره سخن "

قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: اعتدال ربيعى ١

بخش دیگری از این سخنرانی را در ‌پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:

instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

"عاشق وفادار"

ای معشوق،
بنگر در وفای من،
اکنون سه روز تمام است
که تو را دوست می‌دارم
و اگر هوا مساعد باشد
تا سه روز دیگر نیز
تو را دوست خواهم داشت.
بالهای زمان خواهد شکست
پیش از آنکه بتواند بار دیگر
در تمامی جهان
چنین عاشق وفاداری بیافریند.
جان ساکلینگ

"The Constant Lover"

Out upon it, I have loved
Three whole days together!
And am like to love three more,
If it prove fair weather.
Time shall moult away his wings
Ere he shall discover
In the whole wide world again
Such a constant lover.
Sir John Suckling

□طنز تلخی است بر کوتاهیِ
عمر عشق‌ها و پیوندها

نصیحت مولانا این است که:
عاشق آن عاشقان غیب باش
عاشقان پنج روزه کم تراش
غیرتم آید که پیشت بایستند
بر تو می‌خندند و عاشق نیستند

برگرفته از کتاب "در قلمرو زرّین"
به قلم حسین الهی قمشه‌ای
تصوير: Claude Monet

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

https://www.instagram.com/p/Ca15m6yOg-9/?utm_medium=copy_link .

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

" پاره سخن "

قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: پیامبر اکرم و معراج

بخش دیگری از این سخنرانی را در ‌پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:

instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

" پاره سخن "

قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: شکسپیر و سعدی ۱

بخش دیگری از این سخنرانی را در ‌پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:

instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

"پیوند زناشویی"

آنگاه المیترا بار دیگر به سخن آمد
و گفت: ای پیر خردمند
از پیوند زناشویی چه می‌گویی؟

پیامبر گفت:
شما با هم زاده شده‌اید
و باید که پیوسته با هم باشید.
با هم باشید تا آن هنگام که مرگ بالهای عمرتان را برکند.
حتی در خاطرۀ خاموش خداوند نیز
با هم باشید.
اما، بگذارید که با هم بودنتان را فضایی
در میان باشد،
و بگذارید که بادهای آسمان
بین شما در رقص و پایکوبی باشند.

یکدیگر را دوست بدارید
اما از عشق زنجیر مسازید:
بگذارید عشق همچون دریایی مواج میان ساحلهای جانتان
در تموج و اهتزاز باشد.
جبران خليل جبران

"On Marriage"

Then Almitra spoke again and said
"And what of Marriage, master"
And he answered saying

You were born together
and together you shall be forevermore

You shall be together when the white wings
of death scatter your days

Aye, you shall be together even in the
silent memory of God

But let there be spaces in your togetherness
And let the winds of the heavens dance between you

Love one another, but make not a bond of love
Let it rather be a moving sea between the shores of your souls
Kahlil Gibran

برگرفته از کتاب "پیامبر"
اثر جبران خلیل جبران
ترجمۀ حسین الهی قمشه‌ای
ناشر: انتشارات روزنه
تصویر: Anna & Elena Balbusso

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

https://www.instagram.com/p/CaNPer1uXYU/?utm_medium=copy_link .

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

«موجود نازنینی به نام بابا»

در داستانهای هزار و یک شب
آمده است که:
مردی بود عبدالله نام
که از راه صید ماهی،
با درویشی و مسکنت،
خانواده خود را روزی می‌رساند.
روزی صید سنگینی به دامش افتاد،
که گمان برد ماهی بزرگ
و پربرکتی است.
اما وقتی دام را به ساحل آورد
و باز کرد مردی را دید،
به شکل و شمایل خویش
که از دام بیرون آمد.
پرسید کیستی و نامت چیست
و در این حوالی به چه کار آمده‌ای؟
گفت: من جفت و همزاد تو هستم
که در قعر دریا زندگی می‌کنم
و نامم عبدالله است.
من عبدالله دریایی،
و تو عبدالله زمینی.
به دیدن تو آمده‌ام
و سبدی از جواهرات جانانه
و شاهانه برایت هدیه آورده‌ام.
عبدالله گفت: قدمت مبارک،
خوش آمدی و چه خوشتر که
چندی میهمان ما باشی.
او را به خانه برد
و آنچه رسم مهمان دوستی بود،
بجا آورد،
تا زمانی که عبدالله دریایی
یاد وطن کرد
و نزد یاران دریایی بازگشت.
یاران دور او را گرفتند که
از عجایب و غرایب روی زمین
بر ما حکایت کن.
گفت: عجایب بسیار دیدم
اما از همه عجیب‌تر موجودی بود
که او را "بابا" می‌گفتند.
این مردِ مظلوم و محجوب،
هر روز صبح از خانه بیرون می‌رفت،
تا شام کار می‌کرد،
و به هر زحمتی تن می‌داد
و آنچه خانواده‌اش نیاز داشت
برای آنها می‌آورد.
و تازه خرده می‌گرفتند
که این چیست و آن چیست،
بهتر از این می‌باید.
و باز فردا مرد عازم کار می‌شد
و وعده می‌داد که
همه خواسته‌ها را
چنانکه پسند آنهاست برآورَد.
یاران گفتند: این ممکن نیست،
آن مرد می‌توانست وقتی می‌رود،
دیگر باز نگردد.
شاید زنجیری به پایش بسته بودند
و شب اورا خانه می‌کشیدند.
گفت:من هم همین گمان را داشتم
اما خوب نگاه کردم
و دیدم هیچ زنجیری به پا ندارد.
صبح با پای آزاد می‌رود
و شام با پای آزاد باز می‌گردد.

□اصحاب دریا نمی‌دانستند
که در جهان زنجیرهای پنهانی هست
که مردان را می‌برد و می‌آورد:
زنجیر زلفش هر طرف دیوانه‌وارم می‌کِشد
با اشتیاقم می‌برد، بی‌اختیارم می‌کشد
مهدی الهی قمشه‌ای

این سودای عشق است که
مرد را به قعر دریا می‌کشاند
تا مرواریدی صید کند
و به گردن نازنینی بیندازد
که اورا دوست دارد.
اینهمه شور و غوغای شعر و غزل
و اینهمه عربده مستانه
و زمزمه شاعرانه
که بازار جهان را به خریداری گرم کرده
و کالای عشق را رونق بخشیده،
از کجاست:
بلبل اگر نه مست گل است این ترانه چیست
گر نیست عشق، زمزمه عاشقانه چیست
سلمان ساوجی

زمزمه همین بلبلان بیدل
و مردانِ مقبِل است
که فضای هزاران هزار خانه را
گرم کرده
و آوای جان‌بخش عشقِ من،
عشقِ من را
چون نسیم عطر گردان بهشتی،
همه جا به طنین آورده است.
و آفتاب نگاه این عاشقان است
که کودکان در آن نشو و نما می‌کنند
تا زنان و مردان شوند.
و زنان به ذوق کرشمه معشوقی،
بالهای بهشتی خود را
به سر مردان می‌گشایند.

چه خوشتر که زنان قدر عشق
و جان فشانی مردان را بدانند،
و مردان قدر این فرشته‌رویانِ فرشته‌خو را
که چون چراغ جادوی علاءالدین،
هزار کار شگفت از ایشان می‌آید
بیش از پیش دریابند.
و فرزندان نیز منزلت رفیع
این صورتِ فلکیِ دوپیکر را
که چون دو ستاره فرخنده‌فالِ
پدر و مادر،
در آسمان اقبالشان بهم پیوسته‌اند،
هر دم بیش از پیش قدر شناسند:

قدرِ آیینه بدانیم چو هست
نه در آن وقت که افتاد و شکست

برگرفته از داستانهای هزار و یک شب
بازنویسی و تفسیر: حسین الهی قمشه‌ای
تصویر: Ernest Lawson
www.drelahighomshei.com

کانال رسمی حسین الهی قمشه ای
@drelahighomshei

https://www.instagram.com/p/CZ-CT-LOUA1/?utm_medium=copy_link .

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

" پاره سخن "

قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: ستارگان در ادب فارسی ۲


بخش دیگری از این سخنرانی را در ‌پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:

instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

Читать полностью…

دکتر الهی قمشه ای

"اشک شوق"

در داستان‌های حال‌گردان صوفیان گاه و بيگاه داستان‌های كوتاهى آمده است
که پای بر بلندترین قله‌های حکمت می‌نهد،
و در اندک کلماتی
راه دراز چند ساله را
برای رهایی از چنگال دیوان و ددان
به چند گامی در پیش پای می‌نهد.

داستانی را که اینک حکایت می‌کنیم
در بیان یکی از آن تدبیرهاست
که چگونه می‌توان سیاهچال روح‌فرسا را
به سپیدقله‌ای از سینه‌های پاک
و نفَس‌های روح‌پرور بدل کرد:

قصه این است که:
جوانان دو محله که با هم ستیز داشتند
برای رجزخوانی و رویارویی
در میدانی گرد آمده بودند
تا خار کینه‌های دیرینه را تیزتر کنند
و‌ بر سر و پای یکدیگر فرو کوبند.

در این دهانه دوزخ بناگاه
درویشی شکوهمند،
از قافله خوبان، گذر کرد.
و بی درنگ سردسته یک گروه
خود را در پای او افکند
و به عرض ارادت و اخلاص
و تحسین و ستایش مشغول شد.
معلوم بود که آن درویش
مرشد بی‌چون و چرا
و مقتدای مُسلّم آن گروه است.
و از قضا سردسته آن گروه دیگر
نیز درویش را نیک می‌شناخت
و با او نرد ارادت می‌باخت.

و در این حال که آن دو سرگروه
هر یک سر در پای درویش نهاده
و به عرض بندگی و سرسپردگی
نسبت به آن مرشد شریف و والا
مشغول بودند،
بناگاه نگاهی به یکدیگر انداختند
و یکی دیگری را گفت:
تو این مرد روحانی و قدیس آسمانی
را دوست می‌داری؟

و آن دیگری گفت ما همه خاک راه این مرد افلاکی هستیم.

و آن سردسته دیگر گفت
ما نیز در پیش او:
"بندگانیم جان و دل بر کف
چشم بر حکم و گوش بر فرمان"
(هاتف اصفهانی)

پس آن سرگروه نخست گفت
با چنین پیوند که ما هر دو
با این مرد فرهمند داریم
چرا باید با یکدیگر بجنگیم
و خون در دلهای یکدیگر کنیم.
چه خوشتر که همین دم
روی یکدیگر ببوسیم
و به یُمن گام‌های فرخنده این مرد
که به‌سوی ما گذر کرد،
ما نیز گام‌های خود را
به کوی دوستی و مهربانی
بگردانیم
و یار و دلدار یکدیگر باشیم.


□ اگر مردم محله‌های جهان
که همگی در سرشت خویش
منت‌گذار عشق و محبتند،
و در “پیشگاه قدس انسانی”،
به فخر و مباهات زانو می‌زنند،
همچنان بر زانو
روی یکدیگر ببوسند
و آشتی کنند
و بجای خون، اشک شوق
از دیده ببارند
آیا این بهشت موعود نخواهد بود؟

برگرفته از داستان دیرین صوفیان
بازنویسی و تفسیر:
حسین الهی قمشه‌ای
www.drelahighomshei.com
مینیاتور قدیمی

كانال رسمی حسين الهی قمشه‌ای
@drelahighomshei

https://www.instagram.com/p/CZpC3VUgRI5/?utm_medium=copy_link .

Читать полностью…
Subscribe to a channel