یک ویژگی روانشناسی انسانها این است که بعد از شکل گیری باورها و تبدیل آنها به دستورالعمل رفتاری، مغز باورمند برای جلوگیری از تناقض شناختی، رفتارهایش را با باورها جور می کند. وگرنه تناقض حاصل اضطراب زامی شود. باورهای احمقانه موجب رفتارهای احمقانه در مغز می شوند.
رژیم در پوکر سیاسی ورشکسته اش با امریکا، همه ی ورق های دستش، منجمله همخوابی با طالبان، تهدید برای خروج از ان پی تی، اورانیوم فلزی، موشک پرانی، حمله به نزدیکی پایگاه های امریکا در عراق، عشق بازی با پوتن را رو کرده، اما گویا بایدن کارکشته برای ختم بازی عجله ندارد.
در یک ازمایش رانندگی در ازمایشگاه نوجوانان وقتی همراه با دوستانشان بودند سه برابر بیشتر کارهای مخاطره آمیز می کردند تا وقتی تنها این ازمایش را انجام می دادند. با دوستان ساختار پاداشی مغزها بمراتب بیشتر فعال می شود. در این وضع تصادفات مرگبار شایع رانندگی بیشتر می شود
https://www.facebook.com/100001106152782/posts/3723994597647375/?d=n
دوستانی که بحث های روانشناسی عصبی خلق خدا توسط بشر راه حل جو را دنبال می کنند شاید به یاد داشته باشند که یک دلیل عمده خلق خدا پناهگاه جوئی است. خدای طبیب و روانپزشک طب سنتی که هم خالق و هم شفابخش مشقات و فقر و فاقه و بیماری ها و عقیم بودن ها و بلایای طبیعی و مرگ و هر شرارتی توهمشده ای است که توسط خودش با مامور مخلوقش یعنی شیطان بر انسانها وارد اورده و دستور داده که از شر او به خودش پناه ببرید. اعوذ بالله من شر ماخلق. این تناقض اشکار یکی از تضادهای مهم جواب داده نشده از طرف تئیست ها است که برای رد خدای رحمان و رحیم و قادر متعال و خوب و همه چیز دان مطلقی از طرف اتئیست ها مورد استفاده قرار گرفته است و بعضی از دین باوران در دفاع خدا و شیطان را دوروی یک سکه فرض گرفته اند تا وحدانیت را حفظ و از این طریق انسان بیچاره را برای ندبه و عجز و شکست نفسش با دلالی توسط اولیاء دین و رشوه دادن های گوناگون برای زندگی بی حاصل و باب طبع همین کاهنان بخودش محتاج کند. جالب این که تا حال نه یک لقمه نان و نه یک راه حل و نه یک درمان و نه داروئی و نه سر پناهی از او بدست کسی نرسیده اما این هوموساپینس های خالی از ساپینس دست از این روان درمانی کاذب بر نمی دارند. محتاج فرگشت عمیق دیگری می مانیم که نه در ژن هایمان بلکه در بافت فرهنگ ها اتفاق بیافتد چوندین و خدایان بخش عمده ای از فرهنگ ساخت اذهان هومودیلوژنال هائی بوده و هستند که این بخش از رفتار و افکارشان نمی تواند با فرگشت ژنومی بهبود یابد.
بدنبال پست مقایسه ی حمله ی اعراب ومغول ها دوستان کامنت هائی داده اند که کاملا اثر آموزش تبعیضانه ی ملاها روی اذهان مردم را آشکار می کند. برای مثال مدینه ی زمان محمد را مدینه ی فاضله یا یوتوپیا می خوانند جائی که فقط۴ نفر سواد داشتند و مردها روزها وزنها باید شبها برای قضای حاجت به بیرون شهر می رفتند. از حمام و مستراح خبری نبود. برده داری و سوء استفاده از کنیزان غنیمت گرفته و عرضه ی انها بعنوان کارگر جنسی رایج بود. داستانهای جنسی محمد و کودک همسری های شش ساله های محمد و عمر و بقیه علائم فضلی نیستند، و هیچ کس حق مخالفت با محمد را هم نداشت و اکثر طرفداران محمد راهزنانی بودند که کاروان ها را غارت می کردند. عجب یوتوپیائی. حتی برادر علی که مخالف محمد بود را در یکی از جنگ ها دستگیر کردند ومحمد دستور داد خود علی سرش را ببرد. که با واسطه گری ابوبکر و عمر قاتل عوض شد. این دین رحمان و رحیمی بود که ادعا می شود با طیب خاطر بخورد مردم خاور میانه داده شد و هنوز هم از برکات ان بهره می برند. رفتار داعش و طالبان و بوکو حرام و با یک آب پاک تر ملاهای خودمان، دقیقا همان رفتار مسلمانان صدر اسلام است و بقیه ادعاها پوچ و بی معنی اند. هیچ ادعائی جای دیدن و حس کردن با پوست و گوشت را نمی گیرد. تاریخ چند سال گذشته ماهیت اسلام را بیش از هر چیزی نشان داد و همه ی ماله کشی های تاریخی و عرفانی را زدود و خباثت ان را در جلوی چشمان مردم نهاد.
Читать полностью…Karl Lauterbach :
یکی از اِپیدمولوژ های برجسته آلمان میگه: واکسن روسی که تو صربستان براش اینجوری صف کشیدند هنوز اطمینانش مورد تایید نیست.
ایشون چند وقت پیش هم اشاره کردن که واکسن های تولید کشورهای کاپیتالیستی مورد تایید ما هست و واکسن تولید شده خود را تجویز خواهیم کرد.
جلسه پرسش و پاسخ در گروه انسان خردمند با
جناب آقای دکتر تقی کیمیایی اسدی
متخصص مغز و اعصاب، فوق تخصص طب تشخیص الکترونیکی، استاد سابق دانشگاه، نویسنده و مترجم
🟣زمان :یکشنبه 26 بهمن ساعت ده شب به وقت تهران
دوستان عزیز
لطفا از این تاریخ سوالات خود را به آیدی زیر بفرستید و توجه بفرمایید جهت حفظ نظم، سوالات شما توسط ادمین ها پرسیده خواهد شد.
@NadiehAf
🔵گروه انسان خردمند
گروه بحث و تبادل نظر کانال خوانش کتاب برای انسان خردمند
@homosapiensfa
سالهاست که اهمیت تفکر علمی (نقادانه) را به فارسیزبانان به عنوان یک ضرورت و نه یک کالای اشرافی گوشزد میکنم.به کارگیری این پرورش فکری یاریرسان ما در تشخیص سره از ناسره خواهد بود.به قول فیلسوف عصر نوزایی فرانسه،میشل دو مونتین:«جهل نرمترین بالشیست که کسی سر بر آن میگذارد»
میگویند دعا،شفا میدهد بویژه اگر همراه با ضجه و تعداد زیاد باشد!چرا؟چون آن بیرحمِ بشر-ساختهی بالایی برای آنکه دلش به رحم بیاید و «معجزه»ای کند و قوانین خودساختهی حاکم بر طبیعت را در زمان و مکانی به نفع ما نقض (یعنی همان پارتی بازی) کند،باید خیلی سیگنال التماس بگیرد
تا به این محقرین نظری افکند!در آینده به مطالعات علمیای که تاکنون در مورد اثربخش بودن دعا شده است خواهم پرداخت.
۲.میگویند و تکرار میکنند فلان بازیکن با خودش از دوبی «واکسن فایزر» خریده و آورده است و به بیمار کرونایی تزریق کرده است.داشتن کمی عقل سلیم و تفکر نقاد به ما میگوید
که آ)این واکسن را نمیتوان در جیب گذاشت و یا در یخچالهای معمولی یا حتا مانند آنچه هواپیماهای مسافربری دارند.دمایی میان ۶۰- تا ۸۰- درجهی سانتیگراد برای انبار کردن این واکسن کرونا نیاز است که متاسفانه نه دستگاهش در جیب جا میشود و نه بدن میتواند در چنین دمایی فعالیت کند و ب)
واکسن برای پیشگیریست و نه درمان.کسانی که این اخبار را بدون تاملی تکرار میکنند همانها هستند که چون آن شیاد که بانگ برآورد که امام را در ماه دیده است گفتند ما نیز دیدهایم!
دکتر علی نیری فیزیکدان
هنگام فکر کردن برای حل یک مشکلی که مغز جواب اتوماتیک ومعمولا رفلکسی برای ان ندارد، باید از تمام منابع اطلاعاتی ذخیره شده در انبار حافظه استفاده کرده، آنها را در هم ادغام کرده، سعی در یافتن اطلاعات تازه در باره ی موضوع و راه حل های ان از تجارب دیگران کرده، راه حل های زیادی را ساخته، وبعد هر کدام را با استانداردهای شخصی و اجتماعی، یعنی اخلاقیات سنجیده، نتایج هر راه حلی را شبیه سازی کرده، بعدا با استفاده از سیستم قضاوتی این نتایج را سنجیده و با هم مقایسه کند تا بتواند یک راه حل اصلحی را پیدا کند. این روش سیستم کار قشر جلوپیشانی است. تقلید نشخوار تصمیم گیری های دیگران و محصول ذهن انها است و کم هزینه ترین راه است. میانبری با تصمیم گیری های قشر اینسولا راه حل های سریع دیگری می سازد. قشر اینسولا محل ادراک احشاء است و وقتی عامل تصمیم گیری می شود که ادراک دلبخواهی به شخص دست می دهد. این تصمیم گیری ها هم سریع و کمانرژی بوده و با احساس هم راهند تا استدلال و عقلانیت. دلم خواست این کار را بکنم نوع تصمیم گیری کم و بیش نیمی از مردم است.
Читать полностью…کسانی که هنوز درگیر بحث یا باور به وجود نیروهائی ماوراء چهار نیروی شناخته شده ی طبیعت (دونیروی قوی و ضعیف هسته ی اتم، الکترومغناطیس و جاذبه) در جهان هستند کتاب تصویر بزرگ را بخوانند. بی دلبل نبود سانسورچی های رژیم انتشار ان را ممنوعکردند. کسانی هم که بحث های کوانتوم مکانیک میکرو را به سطح ماکروی مغز انسان و پدیده های ان از قبیل آگاهی و خودآگاهی وذهن می کشند و از فرضیات آن سفسطه ای برای اثبات دوگانگی در جهان و انسان راه انداخته اند باید حتما کتاب تصویر بزرگ شان کرول را بخواهند شاید هدایت شوند.
Читать полностью…پرسش و پاسخ در گروه MODERN COGITATION
جلسه هیجدهم:پرسش وپاسخ(مغز واعصاب)
: دکتر تقی کیمیایی اسدی _ متخصص مغز و اعصاب، فوق تخصص طب تشخیص الکترونیکی، استاد سابق دانشگاه، نویسنده و مترجم
زمان :یکشنبه ۱۳۹۹/۱۱/۱۹ساعت۲۲ به وقت تهران
#مکان_برگزاری: MODERN COGITATION
https://t.me/joinchat/K-cfnlS607My23N0h3-ZvA
آرشیو گروه:
/channel/modern_cogitation
مصاحبه تلویزیون ایران اینترنشنال با ریچارد داوکینز، نویسنده و استاد دانشگاه آکسفورد و از خداناباوران مشهور، درباره یافتههای نظرسنجی گمان پیرامون تغییر گرایشات دینی ایرانیان
@gamaanresearch
فایل صوتی جلسه پرسش و پاسخ در گروه انسان خردمند با
جناب آقای دکتر تقی کیمیایی اسدی
متخصص مغز و اعصاب، فوق تخصص طب تشخیص الکترونیکی، استاد سابق دانشگاه، نویسنده و مترجم
🟣شامل نوزده پرسش و پاسخ
🟣برگزار شده در 26 بهمن ماه 1399
🔵گروه انسان خردمند
گروه بحث و تبادل نظر کانال خوانش کتاب برای انسان خردمند
@homosapiensfa
هیچ گونه ی زیستی به اندازه ی انسانها تفاوت های رفتاری پابرجا در واکنش به محرکات کوتاه و بلند مدت زندگی، یا همان ویژگی هائی ندارد که شخصیت خوانده می شوند. حدود ۴۵۰۰ ویژگی در فقره بندی واکنش رفتاری انسانها شناخته شده اند، که برای سادگی تحت پنج عنوان تجربه گرائی openness ، وظیفه شناسی یا وجدانی بودن consciousness ، برون گرائی/درون گرائی extrovert/introvert ، موافق بودن agreeableness ، و روان رنجوریneuroticism (OCEAN)فقره بندی شده اند. این ویژگی ها در تمامی عمر جلائی به رفتارهای کلی انسانها زده ومعمولا اولین واکنشی هستند که در مواردی ظاهر می شوند کهمحرک احساس شدیدی در مغز ایجاد می کند و گوئی در سطح رفلکسی کار می کنند. تنوع این ویژگی ها باعثمی شود که هیچ دوانسانی از نظر شخصیتی شبیه به هم رفتار نکنند. شانس تشابه دقیق ۴۵۰۰ بتوان ۴۵۰۰ است تا مخلوط این ویژگی ها عین هم شوند. در مراحل بعدی واکنش به محرکات تربیت این طبیعت را متاثر کرده، آن را مطابق وضع تعدیل و در نتیجه رفتارها بمراتب تطابقی تر می شوند، اما ته رنگ شخصیتی هیچ وقت پاکنشده و در این رفتارها تاثیرگذارند. این ویژگی ها همه ی دوست داشتن ها و نداشتن ها را هم تعیین می کنند بدون این که اراده ای و یا حق انتخابی در کار باشد. برای مثال شخص درونگرا از اجتماعات پر سر و صدا و پر محرک دچار انزجار می شود. واضح است که زیربنای شیمی عصبی یا مداربندی های این همه ویژگی های شخصیتی بخوبی روشن نیست. اما در مورد درونگرا/برونگرا فکر می شود شدت و ضعف سیستم دوپامینی تعیین کننده ی این نوع شخصیت است. مغز شخص درونگرا دارای سیستم دوپامینی (ترشحی، متابولیسمی/آنزیمی و یا گیرنده ای) پر قدرتی است و لذا به محرکات واکنش بیشتری می دهد. این مغزها به علت دوپامین زیاد اندازه ی کافی انگیزه ایجاد می کنند که مغز شخص درونگرا محتاج محرک خارجی نیست. همین انگیزه ها باعث می شود این اشخاص وجدانی هم شده و مسئولیت پذیر باشند تا تنش ناشی از این انگیزه ها را برطرف کنند. شاید همین توان بیش از حد ایجاد انگیزه این افراد را مستعد تجربه گرائی هم بکند تا با این تجربه ها انگیزه ها را بر طرف کنند. درست برعکس شخصیت برونگرا، مغزش برای ایجاد انگیزه ی لازم تا هدونیا ایجاد کند، محتاج محرکات گوناگون خارج از مغزی است که گاهی به حد افراط رسیده و تا اعتیاد همپیش می رود. این مغزها خودبخود انگیزه ایجاد نمی کنند لذا ممکن است مسئولیت پذیری و تجربه گرائی خودجوش کمتری هم داشته باشند. مغز درونگرا تلقین پذیری کمتری هم دارد چون از تاثیر دیگران بر خودش احتراز می کند و سعی دارد خودش با جمع کردن اطلاعات مسائل را حل و فصل کند و لذا اکثر دانشمندان تا حدی و گاهی بطور مفرطی درونگرا می شوند. از ان جا که این مغزها سیستم دوپامینی توانمندی دارند مستعد اختلالات در این سیستم هم هستند. حتما متفکرانی را می شناسید که در سطح غیرتطابقی انزوا طلب هستند و تا مرز جنون همم.ی توانند پیش روند. من از ساختار ناقلان عصبی بقیه ی انواع شخصیت ها اطلاع زیادی ندارم، اما مطمئن هستم که ویژگی های همین وضعی تعیین کننده ی انواع شخصیت هستند. این هم لایه ی دیگری از جبر هزاران لایه که انسانها مفعول انفعالی آن هستند و بارها گفته ام که مانع قضاوت اخلاقی در انسانها می شود. اما شناخت شخصیت دیگران اهمیت اجتماعی بسیار زیادی دارد. اغلب شنیده ام که فردی در موقع تصمیم گیری برای ازدواج از تناقض شخصیتی طرف مقابل با خبر است و می داند تضاد موجود مانع سعادت می شود اما به غلط فکر می کند می تواند شخصیت طرف مقابل را به میل خودش عوض کند. چنین چیزی امکان ندارد. فقط تغییر ساختار خود مغز در اثر اختلالات یا گذر زمان با مرگ نورونی و تغییرات شیمیائی مغز شخصیت را تعدیل می کنند.
Читать полностью…داشتم مقاله ای در سایت بی بی سی فارسی راجع به علت مرگ ومحل دفن چنگیز می خواندام، بی قصد فکرم بدنبال ارزیابی و مقایسه ی اثار حمله ی مغولان و حمله ی اعراب مسلمان به ایران کشیده شد. هر دو گروه بی سر وپا و بیابان نشین با بی کفایتی شاهان حمله کردند، کشتند، غارت کردند، زنان را به اسارت گرفتند، شهرهای زیادی را به آتش کشاندند. اما مغولان رفتند و اثر پابرجائی از انها نماند و ایران از میان خاکستر باقی مانده ی آنان نیمه زنده جان گرفت. اما اثر هجوممسلمانان نه تنها بر ساختار فیزیکی کشورمان آسیب فراوانوارد کرد بلکه افکارمان، ساختار تفکری مان، و عقلانیت مان را زایل کرد و هنوز هم دقیقا ۱۴۰۰ سال بعد در شعله ور شدن دوباره ی آتش آن می سوزیم و مردم زیادی از برکت ان شب گرسنه سر بر خواب می گذارند و امیدی به فردا ندارند. وظیفه ی اصلی ایرانیان محو اثار این حمله ی دوباره ی اسلامیان است تا آنها را هممانند مغولان به گورستان سرد تاریخ بفرستند.
Читать полностью…فایل صوتی دکتر کیمیایی اسدی
جلسه: هجدهم پرسش و پاسخ با موضوع (مغز واعصاب)
برگزار کننده: دکتر تقی کیمیایی اسدی
متخصص مغز و اعصاب وفوق تخصص طب تشخیص الکترونیکی
مکان_برگزاری: MODERN COGITATION
@modern_cogitation
@modern_cogitation_archive
حل مسائل ریاضی مشکل یا جدید محتاج تفکر دیفالت بخش شکمی جانبی قشر جلو پیشانی طرف راست و تفکر انالیتیکی سیستم انتقادی و انتخابی و مجریه ی بخش پشتی جانبی قشر جلوپیشانی طرف چپ است. اولی از طریق تفکر انشعابی، یعنی ایجاد خودبخود چندین راه حل ممکن برای یک مسئله در سطح بی خبری بخش های دیگر مغز، Iز طریق تفکر نوع دیفالت راه حل های متعددی را انتخاب کرده، و بعد تک تک راه حل ها را در اختیار تفکر انالیتیکال طرف چپ می گذارد. این بخش از مغز از طریق تجزیه وتحلیل راه حل های ارائه داده شده، و مطابقت انها با دانش ریاضی موجود در سیستم حافظه، برای حل مسئله، محل ارزیابی صحت و قابل قبولی این راه حل ها است و تا قانع نشده، نارضایتیش را که بصورت تنش ادراک می شود، به اطلاع تفکر دیفالت می رساند که راه حل های دیگری ارائه دهد. احتمالا قشر سینگولیت قدامی دو طرف هم در این تولید و ارزیابی و ادامه ی پیدا کردن راه حل ها دخالت دارند. پیچیدگی این سیستم دلیل ریاضی ضعیف اکثر دانش اموزان و نادر بودن ریاضی دانان سطح بالاست که محتاج مغزی است که راه حل یاب است و هر دوسیستم تفکر دیفالت خلاق وتفکر آنالیتیکال ناقد و کارامد و قشرهای سینگولیت قدامی قوی داشته باشند که به راحتی دست بردار نیستند. همین طور کهپیداست این سیستم نه تنها انرژی زیادی مصرف می کند بلکه بعلت تنشی که در هر گام شکست خورده ایجاد می کند، ملال اور وخسته کننده است و بعلت کشش در عضلات سر و گردن سردرد ایجاد می کند. اما پیدا شدن راه حل نهائی با برطرف کردن همه ی این تنش ها لذت خلسه آور به یادماندنی دارد. می توانید از ریاضی دانان که به این لذت دروننگری کرده اند، ان را جویا شوید.
Читать полностью…بعضی ها از توصیه های مکرر سید علی برای تولید مثل بدوندر نظر گرفتن آینده ی فرزندان و روانشناسی مردم و فقر و نبود امید به آینده تعجب می کنند. فرایندهای هایپوتالاموس و سیستم لیمبیک مغز متعصبان دینی بر عقلانیت آنها غلبه دارد (به کتاب زیست شناسی مغز و اخلاقیات مراجعه نمائید) و در سطح فرگشت حیوانی فعالیت بیشتری دارد تا سطوح پیچیده ی تفکر عالی. به این جهت است که دین باوران این اندازه با سکس و رفتار جنسی و اطاق خواب مردم کار دارند تا با عقلانیت و منطق و کتاب خانه ها. تا حال شنیده اید سید علی یا هر ملای دیگری توصیه ای برای مطالعه یا تفکر بکند، اما بیش از همه دغدغه ی رفتار خانمها را دارند چون سیستم لیمبیکشان با دیدن چهره ی یک زن عنان اختیار را از دستشان بیرون می کشد. این گروه فکر می کنند مغز همه مانند مغزهای خودشان کار می کنند و بدون تفکر و سبک و سنگین کردن مانند خرگوش به نام ۱۴ معصوم۱۴ بچه راه می اندازند. این امر مخصوص دین اسلام نیست. در کلیسای کاتولیک جلوگیری از حاملگی یا سقط جنین ممنوع وگناه بزرگی است. در عصر حاضر همه ی کشورها ضریب زاد وولد با ضریب ذکاوتی نسبت معکوس دارد. هر چه عقلانیت کمتر تعداد فرزندان بیشتر. در زمانی که ۷۵ در صد متولدین به سن بلوغ نمی رسیدند مغز متفکر اجازه ی تولید مثل بیشتر می داد، اما در زمان حال که جمعیت بشر حیات را تهدید می کند عقلانیت حکم می کند که باید هر چه کمتر تولید مثل کرد تا کیفیت فدای کمیت بی حاصل تعداد زیادی پابرهنه با شکم های خالی و اضطراب بی پایان نشود.
Читать полностью…درک گذر زمان موضوع بسیار پیچیده ای است که زیربنای دقیق عصبی آن بخوبی شناخته نشده است. اما از نظر پدیده شناسی فرضیه هائی در باره ی آن داده اند. یک نظریه ی روانشناسی گشتالتی جالب این است که در هر لحظه ای ذهنیت ما از دو تمامیت ساخته شده است. یکی مجموعه یا گشتالت حافظه ویا اتوبیوگرافی و مجموع ادراکات همان لحظه است. یعنی مغزی است که تا این لحظه شکل گرفته و نه تنها در هر لحظه تغییر ناپذیر بنظر می رسد، بلکه در حقیقت هممانند سنگ نوشته ای غیرقابل تغییر در این ذهنیت جای می گیرد و به ادراک می رسد. گذشته ای غیرقابل دسترسی یا تغییر قصدمندانه که بر روی آن بطور جبری ادراکات ناشی از محرکات محیطی سوار شده اند و راه فراری از آنها هم نیست و مغز باید به آنها واکنش نشان دهد. گشتالت دوم برنامه های آینده، قصدها، و حافظه ی عطف به آینده است که اکثر افراد بیشتر اوقات را در این ذهنیت گذرانده و شکل دهنده ی آمال و آرزوها و خواسته های کوتاه مدت و بلند مدت هر فرد است. این بخش بسیار منعطف و قابل تغییر و قصدی و قابل دسترسی ساده یا مشکل، اما امیدوارانه قابل دستیابی ادراک می شود. بطور استعاری فرض گرفته شده که دائما یک اصطکاکی بین این دوگشتالت در پس زمینه ی آگاهی برقرار می شود که تعیین کننده ی سرعت ادراک گذشت زمان است. گشتالت اولی در پس زمینه و گشتالت دومی در پیش زمینه ی ذهنی و روشنتر و آگاهانه تر در حافظه ی کار یا ذهن ادراک می شوند. هر چه اصطکاک بین این دو گشتالت کمتر باشد گذشت زمان با سرعت بیشتری ادراک می شود. این حالت را می توان به آسیاب های سنگی قدیمی تشبیه کرد. سنگ زیرین ثابت و سنگ بالائی متحرک است و می توان اصطکاکی بین انها را تصور کرد. هر چه بار کاری سنگ بالائی کمتر باشد اصطکاک کمتر و سنگ سریعتر چرخیده و ادراک گذر زمان سریعتر می شود. بهترین راه فهم این فرضیه مثالهای ساده ی آن است. فرض بگیرید شما در حال اجرای برنامه ای برای حل و فصل یک کار مشکلی هستید که محصول آن براحتی بدست نیامده، و اطمینان زیاد قابل پیش بینی برای دستیابی به نتیجه هم وجود نداشته و مستلزم فعالیت فراوان مغزی است. در این حال بار سنگین گشتالت دومی بطور استعاری اصطکاک شدیدی بین سنگ زیرین و زبرین برقرار کرده و گوئی سنگ بالائی در واحد زمان فیزیکی آهسته تر می چرخد. در این حال است که گذشت زمان آهسته تر احساس شده و گوئی روز تمام نمی شود. هنگام شوک های روانشناسی و بارهای سنگین زندگی که قابل حل بنظر نمی رسند چنین وضعی پیدا می شود. برعکس در نظر بگیرید که با دوستانتان وبدون هیچ برنامه ی آینده ای دور هم جمعید و مشغول گپ زدن دوستانه ای هستید. در این حال گشتالت دومی بسیار کم وزن و سبک بوده و اصطکاکی با گشتالت زمینه ای شما ندارد. این امر باعث می شود که ادراک گذشت زمان بسیار سریع شده و چند ساعت با دوستان گوئی با سرعت زیادی گذشته است. همین فرضیه در سنین بالا هم قابل اطلاق است. معمولا بعد از سنین پنجاه شصت سالگی برنامه های آینده یا اجرا نشده ی کمی بعنوان گشتالت دومی در ذهن هستند و اکثر محتویات ذهن افراد معمولی از گشتالت اولی یعنی حافظه ی اتوبیوگرافی و ادراکات حال حاضری شکل گرفته و سبکی گشتالت دومی باعث ادراکی می شود که زمان به سرعت در حال گذر است و هفته ها و ماه ها و سالها به سرعت عبور می کنند. شکی نیست اگر مشکل لاینحلی پیش آید این ادراک هم عوض می شود و سرعتش توسط پیش بینی حل و فصل مشکل کم و زیاد می شود. در حقیقت انتظار حل و فصل بار اصلی است. چند روز بستری شدن در بیمارستان برای انجامدرمانی که نتیجه اش معلومنیست اصطکاک شدیدی در این دوتمامیت ذهنی ایجاد می کنند و آن روزها به آهستگی تماممی شوند. فکر می شود که سیستم دوپامینی مغز که در قصد و خواستن نقش اساسی دارد در این ادراک دخالت می کند. طوری که ادراک زمان در بیماری های این سیستم مانند افسردگی و اسکیزوفرنیا و بیماری پارکینسون که همگی اختلال قصد و برنامه ریزی ایجاد می کنند، ادراک گذشت زمان هم تغییر می کند. اثبات علمی و اوبژکتیو چنین فرضیه ای مانند مطالعه ی تمامی ادراکات سابژکتیو دیگر فعلا عملی نیست. اما بنظر منطقی آمده و با ادراکات انسانها سازگار باشد.
Читать полностью…نکته های پیچیده ی بخوبی ناشناخته ای در رفتار و کردار انسانها نهفته که فقط با پیشرفت علم اعصاب و شناخت مغز می توان انها را آشکار کرد. برای مثال در مغز دونوع ژن رمزگذار برای پروتئین های کوتاه وبلند شکل دهنده ی گیرنده ی سروتونین 1A وجود دارد. کسانی که دو ژن نوع کوتاه را دارند از کودکی بدخلق بوده با مادرشان رابطه برقرار نکرده و در تمامعمر تمایل به اضطراب و افسردگی دارند. برعکس ژن پروتئین نوع بلند که از نوزادی کودک سرحال و بازیگوش و خوشحالی ایجاد می کند. در نوع کوتاه بطور کلی گیرنده های سروتونین کمتری در مغز شکل می گیرند تا در نوع بلند. داشتن دو الیل از ژن هر کدام حداکثر اثر را دارد و داشتن یک الیل از هر کدام حالت معمولی احتمالا اکثر مردم را ایجاد می کند. شیوع این ژنها در جامعه بخوبی روشن نیست. این هم یک لایه ی دیگر جبر. البته اگر والدین فرزندان هم همین ژنتیک را داشته باشند اثر بر فرزندشان بیشتر می شود. مادر وپدر بدخلق نوزاد بد خلق را بدخلق تر می کند. اثر اپی ژنتیک بر ژنتیک. در انتخاب همسر بجای ماشین شاسی بلند بفکر پروتئین بلند گیرنده ی سروتونین باشید که از مطالعه ی خلق و خوی طرف می توانید به ان پی ببرید.
Читать полностью…جلسه پرسش و پاسخ: نوروساینس، نورولوژی، بیولوژی، اخلاقیات، آگاهی، جبر و اختیار
با حضور دکتر تقی کیمیاییاسدی _ متخصص مغز و اعصاب، فوق تخصص طب تشخیص الکترونیکی
برگزار شده در گروه: Quaestio
@Quaestio
بدترین مغزها انهائی هستند که در واکنش به شرائط احساس مناسب و درخوری ایجاد نمی کنند. من سه کتاب از انتونیو داماسیو ترجمه کرده ام تا این نکته را بفهمانم که مغزهای معیوبی که واکنش احساسی/هیجانی ایجاد نمی کنند راه حل های نامناسبی برای زندگی خود و دیگران ایجاد می کنند. این مغزها در سیستم اخلاقی و بخصوص در نورون های فون اکونومو اشکال در ایجاد همدردی و همدلی با دیگران و با وضع کل اجتماع دارند. این سیستم زیربناترین دستگاه انسانیت سازی است. خمینی در مرگ دختر ۸ ساله اش که در حوض خانه غرق شده بود یک قطره اشک نریخته بود و وقتی پسرش مصطفی در عراق مرده بود حاضر نشده بود در مراسم دفنش شرکت کند و در زمان جنگ یک بار ندیدم که از درو کردن جوانان مردم در نزاع احمقانه اش با صدام خم به ابرو بیاورد یا به کسی تسلیت بگوید. خامنه ای هم بعد از ضربه ی مغزی ناشی از انفجار تبدیل به موجودی این چنینی شده است. تعداد زیادی از رهبران تاریخی ادیان دچار همین بیماری بوده اند. تیمور لنگ مفتی اعظم بوده است و رفتار پاپ ها و کشیشان با مردم امریکای مرکزی در ابتدای فتح این قاره و رفتار محمد و علی و عمر و بقیه با اهالی ریاض و هر سرزمینی که فتح کردند را همه باخبرند. موسی در هنگام برگشت از اعتکاف و دیدن گوساله پرستی اهل قبیل دستور جنگ داخلی با قبیله ی خودش داد و در یک شب طبق داستان تورات افراد قبیله ۷۰۰۰ نفر از یکدیگر را کشتند. بنظر می رسد هرچه شخص دین باورتر باشد از اخلاقیات مبراتر می شود. برعکس ایده ای که اتئیست ها بی اخلاقند و دین باوران اخلاقی.
Читать полностью…مسئله ی جبر و اختیار بارهای بار در جلسات مورد سؤال قرار می گیرد. یک جواب جالب توجه را می توان از یافته های تصویربرداری از مغز در مردان هتروسکشوال برای جبر مغزی ارائه داد. وقتی به یک مردی که از نظر غدد تناسلی و ساختار روانی سالم است تصاویر مردان و زنان جذاب و مردان و زنان با چهره های معمولی نشان داده می شوند، بدون آگاهی یا ادراک اراده و خودبخود چند منطقه از مغز بفعالیت در می آید. چهره های متوسط در این سیستمی که خواهم گفت اثر زیادی ندارند. در موارد چهره های جذاب، خواه مرد و خواه زن، هسته ی اکومبنس فعال می شود که نشانی از ارزیابی شیمیائی مغز از خوشایندی این محرکات است. چهره های مردان جذاب در مغز این مردان موجب فعالیت سیستم خواستن نمی شود. در حالی که باز هم بدون ادراک اراده وتوانی برای تغییر فعالیت های مغز چهره ی خانم های جذاب ناحیه ی پوسته ای شکمی مغز مردان که محل اصلی ترشح دوپامین و تحریک سیستم خواستن است ، را فعال می کند. علاوه بر آن ناحیه ای از آمیگدال به نام آمیگدال گسترده ی تحت عدسی فعال می شود تا ترس مردان برای نزدیک شدن به این خانم ها کمتر شده و اظهار علاقه به این خانم های زیبا را سهولت ببخشد. از ان جا که شدت و ضعف فعال شدن این مناطق بدون هیچ باخبری یا توانبرای جلوگیری یا کم و زیاد شدن فعالیت انها انجام می شود و به هیچ عنوان راهی برای فعال کردن و یا از فعالیت انداختن آنها با قصد و اراده و یا دسترسی مستقیم شخص به این مناطق نیست، اراده ی فرضی هم در این امور نمی تواند کاره ای باشد. این فعالیت ها بطور سرشتی طی فرگشت در مغزها نهاده شده اند و در موقع برخورد با محرکات این گونه در مرحمت ساختار مغز و هم چنین ساختار قشر جلوپیشانی برای کنترل رفتارهای خواستن هستیم. فقدان بازدارنده های اخلاقی و اجتماعی باعث می شد که اگر در سطح حیوانات باقی می ماندیم بی مهابا رفتارهای متفاوتی در مقابل این گونه محرکات نشان می دادیم. اما با داشتن قشر جلوپیشانی باید مدارها و شبکه های مهار کننده و تنظیم کننده های رفتاری سطح بالائی در مغز برقرار شوند تا از سطح حیوانی بالاتر رویم و علیرغم این شیمی مغزی رفتار متناسب انجام دهیم.
Читать полностью…