@eco_alborz98
📝 انتقال آب دریای خزر به سمنان به مثابه بازی باخت_باخت
✍معصومه اشتیاقی
✅هر تصمیمی در عرصه حکمرانی، ترکیب پیچیدهای منتج از راهبردهای متقابلِ ساده بین دولت و ملت است. طبق نظریه بازیها، شیوههای انتخاب این راهبردها وضعیت برد و باخت طرفین را تعیین میکند.
ایده #انتقال_آب به کویرهای مرکزی بیش از دو دهه است که در ساحت حکمرانی ایران مطرح است و به نظر میرسد دولت روحانی با جدیت بیشتری در حال پیگیری این ایده است. این موضوع یکی از شعارهای انتخاباتی
دولت بود و بعد از آن به عنوان یک تصمیم مطرح شد. کارکرد اساسی این تصمیم پوشش مطالبات حوزه مهم انتخاباتی ریسجمهور یعنی سمنان است. از کارکردهای پنهان اخذ چنین تصمیمی نیز بنا به تجربیات تاریخی سدسازیها و غیره میتوان به رانت و انتفاعِ سرمایه گذاران وابسته اشاره کرد.
✅حال سوال این است که دولت این منافع را با چه هزینههایی معامله میکند؟ و صورتبندی وضعیتِ طرفین تصمیم را چگونه رقم خواهد زد؟
🔸تخریب محیط زیست و منابع طبیعی شمال کشور اولین هزینه ملی در قبال این تصمیم است. هزینه ای که جبران آن برای نسلهای بعدی امری ناممکن است چرا که، اساسا توسعه در حیطه منابع طبیعی و محیط زیست خاصیت انباشتی و غیرقابل بازگشت دارند. پیامد این تراژدی نامیمون در ساده ترین شکل، به مثابه محصول انتخاب دولت فعلی ثبت خواهد شد.
🔸این دولت با شعارهایی مانند "دولت محیط زیستی"، "حقوق_شهروندی" و "دولت_سبز" توانست رای بسیاری از شهروندان را کسب کند. بنابراین با تصمیمات این چنینی، دولت بدترین تصویر عمومی را در دوره واگذاری کابینهاش به دولتهای بعدی بر جای میگذارد. همچنان که شواهد حاکی ست؛ فرسایش حداکثری سرمایه اجتماعی، بی اعتمادی به نهاد دولت در وجه کلان آن، مشارکت حداقلی جامعه در رویدادهای مهم اجتماعی و بی اعتباری شعارهایی مانند #امید #تدبیر و ... در عرصه عمومی از پیامدهای بیتدبیریهای این چنینی است.
🔴به این ترتیب و به لحاظ عقلانی با یک صورتبندی باخت_باخت مواجه هستیم. رضایت یک حوزه انتخاباتی و تطمیع منافع کوتاهمدت به هیچ عنوان به هزینههای بلندمدت، عمیق و غیرقابل بازگشت نمیچربد.
این یک توهم ساده انگارانه است که گمان کنیم، دولت فعلی در مرحله پایانی کارش است و بهای چندانی برای این تصمیم نخواهد پرداخت! چراکه در واقع امر، دولت میراث دار و امانت دار شایسته نه تنها برای ملت بلکه برای دولتهای بعدی نخواهد بود و تاریخ این بزنگاههای تصمیم سازی را برای آیندگان روایت خواهد کرد.
✅اگر چه دولتها به لحاظ ساختاری تصمیمساز محسوب میشوند اما ملتها هستند که در هزینه و فایده تصمیمها سهیماند و با #تنظیم_گری_اجتماعی میتوانند در تعیین وضعیت برد و باخت خود نقش ایفا کنند. راهبردهای عقلانی و آگاهانه میتواند در اشکالی چون مطالبهگری و چانهزنی به ویژه از سوی نهادهای مردمنهاد مطرح شود و نهایتا تصمیمات دولت را مقابل خرد جمعی، تغییر قواعدی چون شفافیت و گزارشهای ارزیابی و تعیین میزان هزینههای کوتاه مدت و بلند مدت قرار دهد.
@eco_alborz98
(اگر این یادداشت را میپسندید لطفا برای دیگران بفرستید.)
✅ #سبک_زندگی مفهوم فراگیری ست که از سلیقه و انتخاب فرد در زمینه آرایش مو و ظاهر گرفته تا نوع موسیقیای که گوش میدهد را شامل میشود.
این انتخابها متاثر از موقعیت ساختاری و موقعیت فردی هستند و در عین حال موقعیت اجتماعی و گروه منزلتی فرد را به نمایش میگذارند. به بیان ساده، سبک زندگی، بازتاب تصویری از فرد است و به نوعی خاصیت تمایز بخشی دارد.
@eco_alborz98
🔴بنابراین بخش مهم در پاسخ به این سوال که «می خواهیم چه کسی باشیم؟ یا میخواهیم دیگران چه تصویری از ما داشته باشند؟» انتخابها و سبکی از زندگی است که گزینش میکنیم. ما تصمیم گیرندگان و انتخابگرانِ شیوه زیستمان هستیم!
✅علاوه بر ساختن تصویر، انتخابها و سبک زندگی بر رفتارهای مرتبط با سلامتی تاثیرگذار هستند.
در یک دستهبندی کلی میتوان از دو نوع سبک زندگی سالم و خطرناک نام برد. #سبک_زندگی_سالم، طبق تعریفی از #ویلیام_کاکرهام، به مجموعه انتخابهای ویژه مصرفگرایی همچون انتخابهای مثبت در نوع غذا و لباس و ظاهر تا رعایت بهداشت فردی، بستن کمربند ایمنی و غیره گفته میشود.
🔴برای مثال به انتخاب مواد غذایی و نوع تغذیه روزانه به عنوان عنصری مهم در سبک زندگی دقیق شویم. شکی وجود ندارد که سبک غذایی، بخش مهمی از کیفیت زندگی است و مطلوبیت زیستمان وابسته به آن است.
امروزه تاثیرات منفی #تراریختهها، #اسانسها و #مواد_شیمایی بر سلامتی اثبات شده است. از طرفی دغدغهی جدی زندگی امروزمان، تامین هزینههای مستقیم و غیرمستقیم بخش درمان میباشد؛ هزینههای سرسام آور دندانپزشکی، هزینه درمان چاقی و دیابت، هزینه سرطان و غیره. بیشک قادر نیستیم مانع همهی روندهای منفی بر سلامتی باشیم. اما در محدودهی انتخابهای شخصی میتوانیم غذاهای سالم را با غذاهای ناسالم جایگزین کنیم.
در اینجا #درک_خطرات ناشی از تغدیه ناسالم؛ مصرف چربیهای مضر، فستفودها، بیآبی بدن، مصرف بیاندازه کربوهیدارتها و غیره میتواند به انتخاب سالم کمک کند.
✅ آبشخورِ انتخابها #آگاهی است. آگاهی به تاثیر هویت شخصی و اجتماعی ست که فرد را به ارائه #تصویر بهتری از خود وا میدارد. این آگاهی بر اهمیت سلامت بدن است که سبک غذایی سالم را برای فرد مسلم میسازد. در همین راستا، میتوان از یک مرحله آگاهی بالاتر هم نام برد. و آن آگاهی به حفظ #تعادل و#پایداری_اکولوژیک است. #سبک_زندگی_سبز مرحله پیشرفته یک ذهن آگاه است. انتخابها در این سبک زندگی تنها معطوف به فرد و جامعه نیست بلکه در سطح بالاتر کل هستی را شامل میشود. اساس هر تصمیم و انتخابی در #سبک_زندگی_سبز، انتخابی با کمترین میزانِ #ردپای_اکولوژیک است.
🔴 از سبک زندگی سبز بیشتر خواهیم نوشت. با ما در سری یادداشتهای #سبک_زندگی_سبز_اکوالبرز همراه باشید.
#lifestyle #sociology #william_cockerham
@eco_alborz98
(اگر یادداشت را میپسندید برای دیگران بفرستید.)
اختلاف دیدگاه موافقان و مخالفان طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان در یک نگاه جامعهشناختی
@eco_alborz98
📝سحر جعفرصالحی
✅موافقان و مخالفان طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان که هستند و چه میگویند؟
🔸گروه موافقان شامل دولت، مردم و متولیان در استان سمنان هستند. این گروه راه برون رفت از بیآبی در استان را اجرای طرح انتقال آب میدانند. موافقان به بحران آب در استان سمنان و مسائلی چون کاهش منابع آبی، توقف کشاورزی، تخلیه روستاها و تعطیلی قناتها و افزایش بیسابقه عمق چاهها اشاره میکنند. این گروه، مخالفتهای صورت گرفته را احساسی قلمداد میکنند. از نظر ایشان، مقدار آبی که از خزر منتقل میشود آنقدر ناچیز است که محال است حیات اکوسیستم آن را با مشکل جدی رو به رو سازد. معتقدند که با اجرای این طرح، آب شرب و صنعتی استان سمنان تامین میشود، صنایع و معادن رونق یافته و نهایتا با رشد و توسعه اقتصادی، رضایت مردم استان حاصل میشود.
🔸گروه دوم متشکل از گروهی از نمایندگان و مسئولین استانهای حاشیه خزر، کارشناسان و فعالان محیطزیست، متخصصان و اساتید دانشگاه، و برخی از ساکنان بومی سه استان شمالی و علاقمندان به طبیعت و حفظ اکوسیستم این خطه در سراسر کشور میباشند و با اجرای طرح مخالف هستند. نگاه غالب این گروه، معطوف به «تجربه جهانی» است. تاسیسات ساحلی شیرینسازی در برخی کشورها مثل استرالیا و امارات و عربستان و قطر با رعایت حداکثری ملاحظات زیستمحیطی در حال فعالیت هستند. اما در اراتباط با انتقال آب شور دریا تنها یک طرح مطالعاتی (پروژه انتقال آب از دریای سرخ به بحر المیت) وجود دارد. در عین حال و در پاسخ به این سوال که چرا تجربه جهانی به سمت انتقال آب نرفته است؟ ملاحظات پیچیده و دامنهداری مطرح میشود. اولین پیامد ایجاد تاسیسات، لولهگذاری، جاده دسترسی و غیره در سرزمین مبدا، تخریب اکوسیستم پهنه جنگلی است. نمکزدایی و در نتیجه آب شوری که حاوی آلودگیهای رسوبی و آلایندههای شیمیایی خزر است و همچنین حجم بالای نمک به جا مانده در سرزمین مقصد هم با تخریب اکوسیستم همراه است. این طرح به سرمایهگذاری کلانی در بخش خطوط انتقال آب و تاسیسات شیرین سازی نیاز دارد. همچنین پیامدهای اجتماعی ناشی از اثرات زیستمحیطی طرح بر اکوسیستم منطقه و زمینهای کشاورزی در مبدا و کشمکش اجتماعی بین استانها بر سر منابع آبی و غیره گریز ناپذیر و جبران ناشدنی است.
✅جامعهشناسی سازهگرایانه یک ابزار توصیفی_ تفسیری برای نگاه به این شکافِ دیدگاهها بدست میدهد.
🔴 باور سازهگرایانه در جامعهشناسی مسائل اجتماعی این است که فهم ما از جهان اطراف و مسائل اجتماعی مربوط به آن، از طریق مقولههای ذهنیمان و چگونگی نوعبندی کردن امور ناشی میشود. برای مقولهبندی هر امری، یک قالب سازمان یافته یا چارچوب میسازیم و چیزهای مشابه را در آن قرار میدهیم. مثلا در مواجهه با انسان، ما ابتدا آنها را در دو مقوله زن و مرد دستهبندی میکنیم. به همین ترتیب برای انواع چیزها، تصویرهای نوعبندی شدهای در مغز ما وجود دارد. از آنجایی که اساسا مقولهبندی بر اساس شباهتها شکل میگیرد، پیداست که در هر شکلی از مقولهبندی، با در نظر گرفتن شباهتها، چیزهایی هم نادیده گرفته میشود.
🔸بنابراین در سطح توصیفی؛ شکاف عمیقی که بین مخالفان و موافقان مدیریت کنونی منابع آبی وجود دارد به تفاوت زاویه دیدشان به مساله محیطزیست باز میگردد. کارشناسانی که مخالف طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان هستند، از درون یک پارادایم علمی و تحقیق محور و با مقولات ساخته شده این پارادیم به محیطزیست مینگرند. مقولات قالب تفکری این دسته «تخریب محیطزیست» «حفظ اکوسیستم» «منافع عمومی بلند مدت» و از این دست است. حال آنکه در نهاد سیاستگذاری با کسانی رو به روهستیم که جهان را با مقولاتی چون «اقتصاد» «منفعت» و «رضایت مردم» درک کردهاند.
🔸 از نتایج عینی هر گونه تصمیمی که بگذریم، وضعیت این دو نگاه و دو جهان موازی، به لحاظ ذهنی واقعیتِ زندگی ما، مردم عادی جامعه را به کلاف سردرگم تبدیل میکند. اما رویکرد سازهگرایی در بعد تفسیری، آموزه امیدوار کنندهای پیش رویمان میگذارد. به این نحو که برخورد دیدگاههای متضاد را #بازی_مساله_اجتماعی مینامد. هدف از اجرای بازیِ مساله اجتماعی متقاعد کردنِ عدهای کافی برای پیشبرد مقاصد است و در این بازی تیمی برنده است که از قدرت بیشتری برای #متقاعد_سازی بهرهمند باشد. به این ترتیب، فارغ از تصمیمات اجرایی طرح انتقال و قدرت ساختاری موافقان، نباید از قدرت متقاعد کنندگی مخالفان، اهمیت تلاششان برای برساخت مساله نزدِ عموم و در نتیجه مطالبهگری جامعه هدف بزرگتر ناامید شد.
@eco_alborz98
(اگر یادداشت را میپسندید برای دیگران بفرستید.)