مساله پسماند شمال کشور حل شدنی است، اما
به عمل کار بر آید ...
@eco_alborz98
✍سحر جعفرصالحی (پژوهشگر اجتماعی)
✅پیرو شدت بحران مساله پسماند و شیرابهها در استانهای شمالی کشور و به مخاطره افتادن حیات زیستی در سالهای اخیر، جلسات متعددی در مراکز مدیریتی استانهای شمالی رسانهای شده است. جلساتی که به دلایل مختلف، نتایج مشخص و عملی پایداری نداشتهاند.
اما این روزها از استانداری گیلان خبر امیدوارکنندهای به گوش میرسد. خبری که در آن بوی زبالهسوز، مشام را نمیآزارد!
✅طرح مدیریت پسماند (مپ) روستایی مبتنی بر #مدیریت_پایدار_اجتماعی در استان #گیلان آغاز شد. این طرح که بصورت پایلوت در ۲۴ روستای دهستان بلسبنه #کوچصفهان به اجرا درخواهد آمد در گام نخست و با جمعآوری سطلهای زباله مخزنی قرار است از انباشت و در نتیجه انتقال زباله به محل دپوی #سراوان جلوگیری نماید.
مسئولیت دهیاران و همکاری روستاییان در یک فرایند پایدار اجتماعی با نظارت استانداری برای تحققِ بازیابی و بازیافت در محل روستاها و منع دپو و انتقال زباله از روستاها در این طرح پیشبینی شده است.
🔸🔸این شیوه مدیریت پسماند که اتفاقا در چند روستای #مازندران نیز با همت چندتن از فعالان محیطزیستی استان با موفقیت اجرا میشود، از نظر سازگاری و پایداری از بهترین مدلهای مدیریت پسماند است. اما متاسفانه از جلسات مدیریتی استان مازندران تنها صدای تنوره زبالهسوزهاست که بلند به گوش میرسد و مدیریت اجتماعی پسماند، با عنوان "طرحهای فرهنگی کوتاهمدت و بیبازده" وا پس زده میشود.
امید است همت روستاییان گیلان در کوچصفهان، چراغ راه همه مردمان شمالی برای نجات جنگلهای سبز سرزمینمان از معظل شیرابهها باشد.
⭕️ ویدئو زیر، گزارش کوتاهی از آغاز طرح مپ در استان گیلان توسط خانم دکتر نرگس آذری، پژوهشگر ارشد مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری است.
کانال اکو پایدار البرز
@eco_alborz98
گوش دادن به درختان
نوشته #هرمان_هسه (۱۸۷۷ - ۱۹۶۲)
ترجمه: روزبه فیض
🔸به چشمِ من، درختان همیشه نافذترین سخنوران بودهاند. من آنها را میستایم؛ چه در قبیله یا خانواده زندگی کنند، چه در بیشهها و جنگلها. اما وقتی تنها هستند بیشتر میستایمشان. آنها به آدمهایِ تنها میمانند؛ نه آنهایی که از سرِ ضعف انزوا گزیدهاند، بلکه انسانهایِ بزرگِ تنها، نظیرِ بتهوون و نیچه. در بلندترین شاخههایِ درختان، جهان خِش خِش میکند، ریشههایشان در بینهایت آرمیده است؛ با اینحال آنها در آنجا گم نمیشوند بلکه با همهی جوهرِ حیاتشان برایِ یک چیز تلاش میکنند: خود را طبقِ قانونِ خود شکوفا سازند، فُرمِ خود را شکل دهند، خود را بنمایانند. هیچچیز مقدستر و عبرتانگیزتر از یک درختِ زیبایِ نیرومند نیست. وقتی درختی قطع میشود و زخمهایِ مرگبارش را برهنه به خورشید نشان میدهد، میتوان تمامِ تاریخچهی زندگیاش را رویِ تنهاش خواند: حلقههایِ سالها، زخمهایش، همهی تلاشهایش، همهی رنجهایش، همهی بیماریهایش، همهی شادیها و نیکبختیهایش بر آن حک شدهاند، سالهایِ تنگ و سالهایِ پررونق، حملههایی که تاب آورده و طوفانهایی که تحمل کرده است. هر پسرکِ دهاتیِ جوانی میداند که محکمترین و اعلاترین چوب، نازکترین حلقهها را دارد، و اینکه در ارتفاعِ کوهها و در معرضِ مداومِ خطرات، شکستناپذیرترین، قویترین و کاملترین درختان رشد میکنند.
🔸درختان حریمهایی مقدس هستند. هر کس که بداند چطور با آنها سخن بگوید و چطور به آنها گوش فرا دهد، حقیقت را خواهد آموخت. درختان، آموختن و فهمیدن را وعظ نمیکنند، بلکه فارغ از جزییات و دقایق، قانونِ کهنِ حیات را ترویج میکنند.
درخت میگوید: هستهای در من نهفته است، یک جرقه، یک اندیشه، من زندگی و جزیی از حیاتِ جاودان هستم. تلاش و خطری که مادرِ جاودانِ حیاتِ با تولدِ من به جان خرید منحصر به فرد است، شکلِ من و طرحِ رگهایِ پوستِ من منحصر به فرد است، کوچکترین بازیگوشیِ برگها و شاخههایم منحصر به فرد است، همچنان که کوچکترین زخمی که بر تنهام نشسته است. من ساخته شدهام تا بتوانم امرِ ازلی را در کوچکترین و خاصترین جزییاتم شکل دهم و عیان سازم.
درخت میگوید: نیرویِ من از جنسِ اطمینان است. من هیچچیز دربارهی پدرانم نمیدانم، هیچچیز دربارهی هزاران فرزندی که هر سال از تنِ من زاده میشوند نمیدانم. من رازِ دانههایم را تا آخرین لحظه تاب میآورم و به هیچ چیزِ دیگری اهمیت نمیدهم. من به اینکه خدا را درونِ خود دارم اطمینان دارم. از اینکه تلاشم مقدس است اطمینان دارم و از ثمرهی این اطمینان است که میزیم.
🔸آن وقت که محنت و اندوه بر ما باریده است و نمیتوانیم بارِ زندگی را بیش از این به دوش کشیم، درخت به ما میگوید: آرام باش! آرام باش! زندگی ساده نیست، زندگی دشوار نیست. اینها افکاری کودکانه هستند…. خانه نه اینجاست و نه آنجا. یا خانه درونِ توست یا هیچجا خانه نیست.
شباهنگام وقتی صدایِ درختان را میشنوم که در میانِ باد خش خش میکنند شورِ سرگردانی و خرامان رفتن قلبم را میفشارد. اگر کسی برایِ مدتی طولانی و در سکوت به آنها گوش دهد، این شور معنا و جوهرِ درونیاش را عیان خواهد ساخت. در نگاهِ اول شاید اینطور به نظر برسد که خبر از فرار از رنجهایِ شخصی میدهد، اما چنین نیست. این پر کشیدنِ دل برایِ خانه است، برایِ یادمانی از مادر، برایِ استعارهای نوین از زندگی. راهنمایی به سویِ خانه است. همهی مسیرها به سویِ خانه است، هر گامی تولد است، هر گامی مرگ است، هر گوری مادر است.
🔸پس شباهنگام، درست همان اوقاتی که ما با افکارِ کودکانهمان به مکافاتِ زندگی میاندیشیم، درخت خش خش میکند: درختان افکاری بلند دارند، نفسهایی طولانی و آرام، درست همانطور که عمری طولانیتر از ما دارند. تا وقتی به آنها گوش ندهیم، آنها عاقلتر از ما هستند. اما وقتی یاد بگیریم به آنها گوش دهیم، اختصار و چابکی و شتابناکیِ کودکانهی افکارمان به لذتی بیمثال دست خواهد یافت. هر کس یاد بگیرد که به درختان گوش دهد، دیگر نمیخواهد درخت باشد. او میخواهد هیچچیز جز خودش نباشد. این خانه است. این شادی است.
Hermann Hesse (from Trees: Reflections and Poems)
منبع: رادیو یوتوپیا
http://eco-literacy.net/listening-to-the-trees/
معرفی کتاب
#کجا_فرود_بیاییم؟ (جستاری در اقلیمشناسی سیاسی)
#برونو_لاتور
ترجمه #عبدالحسین_نیک_گهر
انتشارات فرهنگ معاصر
۱۶۵ صفحه در قطع رقعی
@eco_alborz98
✍ سحر جعفرصالحی (پژوهشگر اجتماعی)
✅کجا فرود بیاییم؟ جستاری در اقلیمشناسی سیاسی است و در آن از انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ آمریکا و انتخاب دونالد ترامپ، برای نشان دادن ربط سه پدیده (نابرابری، بحران مهاجرت و تغییرات اقلیمی) استفاده شده است.
1⃣بینظمی و گسترش نابرابری در مدیریت جهانی که مشخصا با دو رویداد تاریخی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و انتخاب دونالد ترامپ (هردو در ۲۰۱۶) علنی شده است. دو کشوری که با طرح و تحمیل شعار جهانی شدن، مجامع بین المللی را خفه کرده بودند همزمان از آرمان مشترک غرب پا بیرون کشیدند. این نشانهی پایان نوعی برداشت جهانی شدن است. بریتانیا و امریکا به دیگران میگویند: تاریخ ما هیچ نسبتی با تاریخ شما ندارد؛ بروید به جهنم!
2⃣چرخش ابرقدرتها از مفهوم جهانیشدن به بحران نابرابری و در نتیجه بحران مهاجرتی دامن زده است. زمین مطلوب جهانی شدن در حال شانه خالی کردن است و همه را به فرار به سرزمین امنتر وادار میکند. مهاجرت پدیده نویی نیست ولی هیچگاه با این شدت و میزان نبوده است. بحران مهاجرت امروزه همگانی شده است بطوریکه همه ما احساس میکنیم زمین زیر پاهایمان وا میدهد و هر دم میپرسیم کجا فرود بیاییم؟
3⃣تغییرات اقلیمی که با طی چند دهه مبارزه فعالان محیطزیست و هشدار دانشمندان همچنان نادیده گرفته شده یا انکار میشود.
✅برونو لاتور این سه پدیده را یک تهدید میداند و میگوید ترامپ با خروج از پیمان پاریس روشن کرده است که مساله تغییرات اقلیمی مرکز ثقل چالشهای ژئوپلتیک است و این مهم، مسائل دیگری چون نابرابری، بحران مهاجرت، رشد پوپولیسم و فروپاشی همبستگی اجتماعی را قابل توضیح میکند. لاتور استدلال میکند که ایالات متحده با رفتن به سمت پوپولیسم و انتخاب ترامپ در حال به تاخیر انداختن فرود است یعنی آگاهانه و غیرعادلانه از زیر بار مسئولیتش در قبال دگرگونی اقلیمی شانه خالی کرده و بهای پنهان شدن پشت ترامپ، فرو رفتن همگان به گرداب است.
با این چشمانداز، لاتور در اثر حاضر، طرح یکپارچهسازی مطالبات اقلیمی و سیاسی را مورد بررسی قرار میدهد و جایگزینی چارچوب تحلیلی ایجادی به جای نظام تولیدی را توضیح میدهد.
.....
✅در متن کتاب میخوانیم: "وقتی از شما خواسته میشود از طبیعت دفاع کنید - از کسالت خمیازه میکشید- وقتی از شما خواسته میشود از سرزمین خود دفاع کنید- در دم بسیج میشوید؟"
لاتور با این دوگانه سیاست به قول وی خیالی مخالف است و افسونزدایی از طبیعت را برای حرکت به سوی نظام ایجادی لازم میداند. میگوید: "اگر طبیعت سرزمین شده است، دیگر معنایی ندارد از بحران زیستمحیطی، از مشکلات محیطزیست، از مسائل زیست فضایی که باید مسئولانه به آنها پرداخت، سخن گفت. مسئله سرزمین، مسئلهای حیاتی، اصالت وجودی، و نیز بسیار قابل فهمتر است، چون مستقیم و بیواسطه با آن سر و کار داریم. وقتی فرش را از زیر پاهایتان میکشند، آنی میفهمید که باید کف اتاق را دریابید.."
........
⭕️ مطالعه این کتاب را به همه فعالان و دغدغهمندان در حوزه محیطزیست و منابع طبیعی پیشنهاد میکنم.
کانال تلگرامی اکو پایدار البرز👈 @eco_alborz98
نگاه را از عملکرد خلبان بر گردان و به کابین نگاه کن!
✍سحر جعفرصالحی (پژوهشگر اجتماعی)
(تجربه محلی حل مساله پسماند. شماره ۳ #ماپ)
@eco_alborz98
تکرار و فراوانی سوانح هوایی ارتش امریکا در جگ جهانی دوم به قدری زیاد شده بود که ارتش را بر آن داشت تا متخصصی به نام آلفونسو چاپانیس را برای حل این مشکل به خدمت بگیرند. مساله این بود که خلبانها در هنگام فرود به جای بالهها، چرخها را جمع میکردند. فرضیههایی مطرح بود که شاید به خاطر فشار کار یا رهایی از استرس عملیات یا آموزش ناکافی، این خطا و در نتیجه سانحه تکرار میشود. چاپانیس وارد میدان شد و سرنخ اصلی ماجرا را پیدا کرد. او متوجه شد خطا مربوط به خلبانهای بمبافکن است و نه هواپیماهای مسافربر. همین جا بود که متخصصِ داستان تاریخی ما، همه فرضیههایی که مربوط به خلبانها بود را کنار گذاشت و به مطالعه کابینها پرداخت. او به ارتش امریکا گفت به دنبال تربیت و آموزش خلبان بینقص نباشند و به جای آن، طراحی کابین بمبافکنها را با قرار دادن فقط یک چرخ لاستیکی کوچک در انتهای دسته فرود اصلاح کنند. (چون دستههای مربوط به چرخ و باله شبیه هم بودند و خلبانها در شرایط گیجکننده، دسته اشتباه را لمس میکردند.) مولاینیتن و شفیر این واقعیت تاریخی را برای نقد برنامههای ضد فقر به کار میگیرند و میپرسند چرا به جای تمرکز بر ذهنیت فقرا، نگاهی به برنامهها نمیاندازیم؟ چرا قبل از آموزش، به فکر طراحی برنامههای منعطف با ظرفیت تحمل خطا نیستیم؟
....
🔸من این بخش از کتاب #فقر_احمق_میکند را تازه خوانده بودم و شدیدا هم فکرم را مشغول کرده بود تا در جلسهای در استانداری مازندران، آقای #عارف_آهنگر ایده مشابهی در راستای مساله پسماند طرح کرد. او گفت: "ما سالها به مردم گفتیم که زباله را در نایلون ریخته و سر ساعت جلوی درب منزل بگذارید. مردم هم همین کار را کردهاند. چرا سطل زباله را از مردم نگیریم و به جای آن دو سطل تر و خشک به آنها ندهیم؟"
و این دقیقا کاری است که وی در روستای #دارابکلا سامان داده است، آقای #فلاحتکار، خانم #شعبانی و خانم #عطایی در روستاهایی از غرب مازندارن و #مولود_نیکبخت در روستاهای آمل (البته حتم دارم شمارشان بیش از این نامهاست).
⭕️در بازگشت مقایسهای به داستان خلبان و کابین باید گفت؛ فعالان پسماند مازندران، نقص طراحی کابین را سالهاست تشخیص داده و کابین را در چند روستا بازطراحی کردهاند. ارزیابی نتایج فعالیتهایشان مثبت است و نشان از کاهش معنیدار پسماند در نقاط تحت فعالیت دارد. آنها برنامه با ظرفیتی را اجرا میکنند و همین مشارکت اجتماعی را افزایش داده است.
با اینهمه، چرا کسی هنوز آنها را نمیشنود؟
فکر کنید اگر کسی صدای چاپانیس را در ارتش آمریکا نشنیده بود هزینه جانی و مالی سوانح تا کجا ادامه مییافت؟ و قضاوت تاریخ چگونه بود؟
فکر کنیم اگر کسی صدای فعالان پسماند مازندران را نشنود تا کی قادر خواهیم بود در برابر حجم شیرابه و بو و سرطان و محصولات کشاورزی و ماهیهای مسموم تاب آوریم؟
چرا صدای تنوره کشیدن این زبالهسوزها آنقدر به گوش برخی خوش است که صدای گوهرخاک (کمپوست) را نمیشنوند؟
https://www.instagram.com/p/CEo4DeFACY8/?igshid=25e5tsk2271t
تجربه جهانی و محلی حل مساله پسماند
تجربه شماره ۲
@eco_alborz98
✍ سحر جعفرصالحی (پژوهشگر اجتماعی)
✅ از سال ۲۰۱۰ در ترکیه دانشکده دندانپزشکی دانشگاه اژه، و یک سال بعد انجمن آسیبهای نخاعی ترکیه (TOFD) کمپینی را با نام #درب_آبی_ترکیه راه اندازی کردند که در آن به ازای تحویل دربهای پلاستیکی بطریها برای کسانی که احتیاج دارند و قدرت خرید ندارند، صندلی چرخدار تهیه میشود.
سرپوشها توسط مردم جمعآوری میشود و توسط فروشگاهها و خردهفروشی در انبار نگهداری و وزن میشود. سپس به مراکز بازیافت منتقل شده و در ازای آنها صندلیهای چرخدار به انجمن آسیبهای نخاعی ترکیه تحویل داده میشود. یعنی یک سیستم یکپارچه و بیننهادی سیستماتیک.
در این مبادله هر صندلی چرخدار دستی به ارزش 250 کیلوگرم درب بطری و هر ویلچر برقی به ارزش 2.5 تن درب بطری قیمتگذاری شده است.
همگانی شدن این کمپین بدون اینکه تبلیغات چندانی داشتهباشد باعث شهرت آن در دیگر کشورها شد. در ایران کمپین درب بطری از سال ۱۳۹۳ توسط خانم سپیده جلالی راه اندازی شد و امروزه در بسیاری از شهرها گروهها و مراکز مختلف دنبال میشود.
⭕️ #مرکز_توانبخشی_ روزانه_ سالمندان_باغ_آسمان در #نوشهر، یکی از مراکزی است که از سالها پیش در کمپین #درب_بطری فعال است. ابتدای امر، این مرکز #تفکیک دربهای پلاستیکی بطری بر اساس رنگ را صرفا به عنوان فعالیتی آموزشی برای #تقویت_حافظه و افزایش تمرکز و هماهنگی دست و مغز به کار میگرفت. بنابراین در حجم بسیار کم درب بطری توسط دوستان نزدیک و سالمندان به عنوان ابزار آموزشی نگهداری و استفاده میشد.
اما در راستای #مسئولیت_اجتماعی این مرکز، خانم آیه هادیزاده، موسس باغ آسمان، این فعالیت را گسترش داد. به این ترتیب که در این مرکز دربهای بیشتری جمعآوری و تفکیک شد و به انجمنهای مردمنهاد فعال در کمپین درب بطری تحویل داده شد.
♿️ تفکیک دربها دیگر صرفا #آموزشی نبود و سالمندان مرکز با آگاهی از سرنوشت این دربها مشتاقانه و بصورت گروهی چند ساعت در هفته را به این فعالیت اختصاص میدادند.
اما داستان به اینجا ختم نمیشود.
🦽🦽#باغ_آسمان علاوه بر توانمندسازی، در تامین ملزومات از #تشک_مواج و #ویلچر گرفته تا پوشکهای ایزیلایف برای #سالمندان کمتوان (جسمی و مالی) نوشهر تا حدودی فعال است. از این رو سال گذشته تصمیم گرفتند فروش دربهای بطری را خودشان بصورت مستقیم انجام دهند تا ملزومات سالمندان را خریداری کنند و بصورت اهدا یا امانت در اختیار سالمندان کمتوان مرکز یا مراجعین دیگر قرار دهند.
😊در سال گذشته این مرکز موفق شد از سود حاصل از فروش دربها، یک تشک مواج خریداری کند.
✅در ارزیابی پایداری پروژه جمعآوری و تفکیک درب بطری در مرکز #باغ_آسمان به ذکر چند نکتهها میتوان اشاره کرد:
۱. درپوشها دارای ارزش اقتصادی هستند و #باغ_آسمان در تامین مایحتاج سالمندان از محل فروش کسب درآمد میکند.
۲. این پروژه از نظر اجتماعی پایدار است چون هم شهروندانی که در جمعآوری درپوشها همکاری میکنند و هم سالمندان مرکز که در بخش تفکیک رنگ فعالیت میکنند میدانند که نهایتا وسایلی چون تخت و صندلی چرخدار و غیره برای سالمندانی که قادر به پرداخت هزینه این وسایل هستند خریداری میشود.
۳. این پروژه پایدار است برای اینکه توانسته احساس مفید بودن و مشارکت در یک #خیر_عمومی را برای کارکنان و سالمندان مرکز بوجود بیاورد. ضمن اینکه معنیبخشی منجر به امیدبخشی و تقویت انگیزههاست.
🔸🔸🔸🔸
آدرس پیج اینستاگرام #باغ_آسمان👇
https://instagram.com/bagheaseman95?igshid=1jn1w6qss1jyx
📌 تا وقتی نتوانیم پروژه های مشترک دولت و جامعه تعریف کنیم، شکست می خوریم.
🎬 بخش اول جلسه اکران خصوصی مستند #جای_نگرانی_نیست، با آقای دکتر #محمد_فاضلی (استاد دانشگاه شهید بهشتی، مشاور وزیر نیرو و معاون مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری)
🌱 #پسماند_کمتر_زمین_سبزتر
🌱 #جنگل_جای_دفن_زباله_نیست
📸 اینستاگرام:
instagram.com/oomafilm
🎬 کانال #اوما_فیلم
@OomaFilm
📌 راه حل موقتی که به یک مشکل دائمی تبدیل شد.
💢 گزارش تصویری آئین اکران و رونمایی مستند #جای_نگرانی_نیست ، در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری
🖇 گزارش خبرگزاری مهر : bit.ly/3guhbFC
#اخبار_اکران
📸 اینستاگرام:
instagram.com/oomafilm
🎬 کانال #اوما_فیلم
@OomaFilm
⭕️جلسه مدیریت پسماند استانهای ساحلی و رونمایی مستند #جای_نگرانی_نیست در مرکز بررسیهای ریاست جمهوری برگزار شد.
✅روز سهشنبه ۳ تیرماه جلسهای با محوریت بررسی آسیبشناسانه مدیریت پسماند در استانهای ساحلی ایران در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری با حضور رییس این مرکز، دکتر حسام الدین آشنا، و در دو بخش برگزار شد.
🔸در بخش نخست با رونمایی از مستند "جای نگرانی نیست!" به مساله بحران زباله در استان مازندران پرداخته شد. این فیلم مستند علاوه بر به تصویر کشیدن مساله دپوهای زباله در جنگلهای هیرکانی شمال، اشارهای به راهکار برون رفت یا حداقل کاهش شدت مساله نیز دارد.
پس از نمایش فیلم، پروژه تحقیقاتی وضعیت پسماند استان گیلان که توسط پژوهشگران مرکز بررسیها (دکتر سجاد فتاحی و دکتر نرگس آذری) انجام شده ارائه و به بحث گذاشته شد.
🔸در بخش دوم، ابتدا دکتر آشنا به بحرانی بودن وضعیت پسماند اشاره داشت و از مدعوین خواست بیپرده به بررسی ابعاد این مساله بپردازند. در ادامه مسئولین مدعو حاضر در جلسه، از جمله مهدی جمالی نژاد (معاون عمران و توسعه وزارت کشور)، ارسلان زارع (استاندار گیلان) و مسعود تجریشی (معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست) عمدتا به موانع حل مساله پسماند در سطوح ساختاری همچون تعدد مسائل و مشکلات در استانها، تامین بودجه و فقدان نیروی متخصص پرداختند. همچنین آقای رازجویان، معاونت عمرانی استانداری مازندران گزارشی از مراحل بهرهبرداری زبالهسوز مازندران ارائه کردند.
🔸از پژوهشگران عضو کمیته علمی شبکه تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی مازندران. #دکترمعصومه_اشتیاقی و #سحرجعفرصالحی نیز در این جلسه بر لزوم همکاری و تعامل مسئولین و فعالان محیطزیست استانهای شمالی برای جلب مشارکت مردمی در حل مساله پسماند تاکید کردند.
https://t.me/joinchat/AAAAAD6kTpp6N70AaiOtsg
⭕️آشنایی با #جامعهشناسان_محیط_زیست
1⃣🔸#ویلیام_رابرت_کاتن
#William_Robert_Catton
( ۱۹۲۶_۲۰۱۵)
کاتن جامعه شناس آمریکایی است که با کارهای علمیاش در حوزه محیط زیست و اکولوژی انسانی شناخته شده است.
در سال ۱۹۸۰ با کتاب "جهش: اساس اکولوژیکی تغییرات انقلابی" مشهور شد. استاد دانشگاه ایالتی واشنگتن بود و مفهوم "Overshoot" وی الهام بخش و مبنای نظریات علمی اکولوژیکی جامعه دانشگاهی شد.
کاتن از جمله جامعه شناسان پیشرویی بود که طی دهههای قبل، به تهدیدهایی چون #استخراج_مازاد_نفت، #تغییرات_اقلیمی و #فشار_اکولوژیکی در کتاب هایش پرداخت و مسالهمندی این موضوعات را به جهانیان هشدار داد.
دستاورد ویلیام کاتن در جامعه شناسی، پیوندی است که بین جامعه شناسی، اقتصاد و طبیعت برای نشان دادن بهرهکشی انسان از طبیعت برقرار میکند. کاتن معتقد بود؛ بشر قرن بیست و یکم تغییرات اجتماعی و مشکلات را به درستی درک نخواهد کرد، چرا که وابستگی نهایی بشر به محیط زیست عمیقا به رسمیت شناخته نشده است. و این (وابستگی) همان مسالهای است که در این قرن بیش از هر مسالهای مطرح است و تهدید بنیادی بشر به شمار می رود.
@eco_alborz98
پرندگان با مسمومیت طبیعی میمیرند و ما تبرئه میشویم؟!
بیش از ده هزار پرنده از گونههای مختلفی چون فلامینگو، چنگر، پرلا، قو و پلیکان در محدودهی یک سوم از کل مساحت تالاب میانکاله بر اثر مسمومیت شدید از بین رفتند.
حرف شمال/ بقلم "سحر جعفرصالحی"
محیط زیست مازندران در حالی سیزده بهمن و روز جهانی تالابها را پشت سر گذاشت که حامیانش از مرگ هزاران پرندهای که طی این روزها در پناهگاه میانکاله نقشِ تالاب شدند سخت اندوهگین هستند.
ادامه این یادداشت در لینک پایگاه خبری
http://harfeshomal.ir/index.php?newsid=1034
➖➖➖➖➖
💠"گروه خبری رویداد"💠
🆔 [ @Ruidad ]
پرندگان میانکاله قربانیان ناپایداری
✍معصومه اشتیاقی_ جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی محیطزیست
🔴طبق اعلام رسمی سازمان محیط زیست استان مازندران، بالای ۶ هزار پرنده ی تالاب میانکاله به دلیل مسمومیت دچار مرگ شدند. اما این سوال مطرح است که آیا می شد بر اساس #اصل_احتمال و #پایداری، مدیریت مخاطره کرد؟
🔸 رصد وضعیت نظام بوم شناختی مثل آب، خاک و هوا در طی زمان از اصول اولیه مدیریت مخاطره و پایداری است. سال هاست که یکی از دغدغه های حل نشده فعالین محیط زیست پیرامون #جزیره_میانکاله؛ تهدید آلودگی هوا، آب و خاک ناشی از پساب فاضلاب ها و انتقال سموم کشاورزی به دریای کاسپین، مازوت نیروگاه شهید سلیمی و انباشت توسعه صنایع آلاینده در حواشی شرق دریای کاسپین است. مسئله حاضر گواه روشن و محرز به خطر افتادن عناصر محیط زیست منطقه در طی زمان است که بدون پاسخ مانده است (مراجعه به سایت دیده بان میانکاله، مقاله ارزیابی اجتماعی و محیط زیستی توسعه صنعت در حاشیه شرق خزر، اشتیاقی و جعفرصالحی، اولین همایش اتاف شهرداری تهران).
🔸 اصل تاب آوری محیطی و زیست بوم اصل دیگری است که بر تولید یا مدیریت مخاطرات و کاهش احتمال آن تاثیر به سزایی دارد. در حاشیه نوار منتهی به جزیره میانکاله و خلیج گرگان ما شاهد انباشت پروژه های توسعه هستیم، توسعه ای که اساسا در تناقض با اصول پایداری زییت بوم منطقه است. به عبارتی، خاصیت انباشتی توسعه در منطقه احتمال تقویت سناریوهای خطر را در طی زمان گوشزد می کرد.
سال ها منازعه فعالین محیط زیست با دستگاه های حاکمیتی بر سر عدم احداث پالایشگاه در بهشهر یا عدم توسعه گردشگردی آشوراده از جمله تعارضات موجود است که در نتیجه گفتمان غالب حاکمیتی درباره توسعه منطقه شمال کشور در گرفت. اگر چه این گفتمان خیلی مواقع بر سایر دیدگاه ها چربیده، که نمود عینی آن را ما امروز به شکل توسعه بخشی از صنایع معارض زیست بوم منطقه شاهد هستیم.
برآیند جنگ برای توسعه ناپایدار همواره قربانیان خاموش در طبیعت است. حامیان پایداری معتقدند انگاره های غلط ضد توسعه پیامدهای آشکار و پنهانی دارد که در طی زمان به انحای مختلف بازتولید می شود.
🔸 اگر به فرض گزاره های مطرح شده بالا هم نادرست باشد، نه مسمومیت ناشی از عدم رعایت اصل پایداری و تاب آوری زیست بوم علت مساله مرگ پرندگان میانکاله بوده و نه انباشت پروژه های ضد توسعه در منطقه صحیح است، این سوال تقویت می شود که ظرفیت اجتماعی و نهادی جامعه محلی برای مقابله با خطرات محیط زیستی به مثابه یکی دیگر از اصول پایداری زیست بوم، به چه نحو است و اساسا ظرفیت سازی برای مواجه با مخاطرات از این حیث صورت گرفته است؟
در پاسخ به این سوال هم باید گفت اصل احتیاط و مدیریت مخاطره نه در انگاره و گفتمان مدیریتی ما نهادینه شده و نه نتوانستم اجتماع محلی را توانمند سازیم. در بخش آموزش و اطلاع رسانی درباره مخاطرات محیط زیستی به جوامع محلی تا جایی که مشاهدات، مصاحبه ها و گزارشات نشان می دهد این امر تا حد زیادی مغفول است. درصد بومیان محلی که آگاهی محیطی زیستی داشته باشند بسیار کمتر از آن است که بتوانند یاوران و دیده بانان اجتماعی در زیست بوم شان باشند.
در بخش نهادی نیز ما با چالش های متعددی اعم از کمبود محیط بانان، ضعف قوانین حمایت از محیط بانان، نیروی انسانی متخصص مستقر در محل، تکنولوژی روز دنیا در هشدار به هنگام و ... مواجه هستیم. بنا به گزارشات سازمان محیط زیست تعداد محیط بانان فعال در میانکاله در حدی نیست که پوشش کافی از اوضاع منطقه داشته باشد.
بی گمان چالش عدم ظرفیت سازی نهادی و محلی مساله ای است که گریبان بسیاری از مناطق مهم طبیعی ما را گرفته است و نتیجه آن فجایع از این دست است که گفته می شود، تنها یک #سهل انگاری_ حیوانی در خوردن غذای آلوده و حضور در زیستگاه آلوده بوده است!
🔸 بطور کلی میتوان گفت مصادره طبیعت برای عینیت بخشیدن به توهمات توسعه فجایع این چنینی است.
معتقدیم پروژه های ضد توسعه مهم ترین عامل مرگ خاموش حیات انسانی و طبیعی هستند که هیچ نظارت و پاسخگوی متوجه آن ها نیست.
برآیند عدم درک مخاطرات، فقدان به کارگیری اصل احتیاط و عدم رعایت اصول پایداری محیط زیستی، موجب مسائل از این دست برای زیست بوم می شود که در این میان هیچ مرجع پاسخگوی و نظارتی هم وجود ندارد. اساسا در مواجه با موضوعات محیط زیستی زنجیره علل انسانی در هم تنیده منتج به مسائل در هاله ای از ابهام گذاشته شده و تنها رد پای طبیعت بی زبان برای توجیه مسائل عیان می شود!.
@eco_alborz98
(اگر متن را میپسندید لطفا برای دیگران بفرستید.)
🔸با همت گروهی از بانوان سبزاندیش چالوس و نوشهر برگزار شد؛
✅کارگاه مدیریت پسماند خانگی با حضور ارزشمند جناب آقای علیرضا فلاحتکار، ایدهپرداز طرح و پویش #من_از_زباله_تر_خاک_می_سازم.
📝در این جلسه که روز پنجشنبه ۱۹ دی ماه ساعت ۳ تا ۵ بعدازظهر در چالوس برگزار شد، آقای فلاحتکار ضمن شرح مفصلی از وضعیت پسماند در مازندران به ارائه راهکارهای عملی حل مساله پسماند در سطح فردی و جمعی پرداختند. در ادامه بصورت ویژه ایده #من_از_زباله_تر_خاک_می_سازم را به بحث گذاشتند و در فرایندی گفتگویی با حاضرین، ابعاد و جزئیات تبدیل زباله تر به خاک را مورد بررسی قرار دادند.
🌱ما جمع کوچک و دوستانه، امروز دور هم جمع شدیم تا سبز شدن مسیر زندگیمان را با هم رقم بزنیم و در راه ترویج آن بکوشیم.
چرایی قفل شدگی حل مسائل محیط زیستی؟
✏معصومه اشتیاقی
📌تاثیرات مستقیم پیامدهای منفی مسائل محیط زیستی بر حیات روزمره شهروندان موجب آشکارشدگی #مساله_مندی بحران های محیط زیستی در کشور شده است. لیکن ما در سطح مساله باقی ماندیم و دچار قفل شدگی در حل مساله شده ایم.
*
📌آنتونی گیدنز جامعه شناس، در کتاب "سیاست های مقابله با تغییرات آب و هوا"؛به نقش مهم دولت ها به مثابه #کنشگران_بسیار_مهم، در رویارویی با چالش های محیط زیستی می پردازد.
*
📌اما صورتبندی که ما امروز از دولت در ایران داریم، دولتی اسیر دستان "هیولای فساد" است که اساسا این هیولا توانسته نظام تصمیم سازی و برنامه ریزی کشور را در چنبره خود قرار دهد. در دهه های اخیر بنا به گزارش های سازمان بین المللی شفافیت (Transparency)، ایران به لحاظ فساد در رتبه بالا قرار دارد.
*
📌محیط زیست و منابع طبیعی یکی از حوزه های مهم فسادخیر هستند چرا که ما با انباشت منابع عمومی در این بخش مواجه هستیم. شبکه ای از مافیا در بخش زمین، جنگل، رودخانه و ... شکل گرفته که وجوه نظام تصمیم گیری در خصوص هر یک از این بخش ها را تحت سلطه قرار داده است.
*
📌 واقعیت موجود آن است که ما با دولت ورشکسته ای روبرو هستیم که قادر با تامین نیازهای اقتصادی خود نیست. این دولت ورشکسته، فاقد ظرفیت کافی برای مبارزه با هیولای فساد است و در جنگ بر سر منافع بازنده بازی است. معمای باز نشدن قفل مسائل محیط زیست کشور را می توان در دستان آغشته به مرگ، هیولای فساد دید که شریان های حیات اجتماعی را بلعیده و ریشه های طبیعت را خشکانده و مجالی برای تنفس و چاره نگذاشته است.
*
#قفل_شدگی #فساد #دولت #مافیا #محیط_زیست #اکو_البرز_پایدار
(اگر متن را می پسندید لطفا اشتراک بگذارید)
@eco_alborz98
♻️♻️♻️
سحر جعفرصالحی- در این ویدئو کوتاه که در #خبر_۲۰ پخش شد از تجربه مدیریت پسماند در منزل گفتم.
@eco_alborz98
📚معرفی کتاب
جامعه شناسی کنش محیط زیستی، تفکیک پسماندهای خانگی از مبدا
(محمد فاضلی، معصومه اشتیاقی و محمد فکری)
انتشارات علمی و فرهنگی
✍ معصومه اشتیاقی
🔸هر مسألهای را می توان از زوایای مختلف نگریست و در این اثر، از منظر تحلیل اجتماعی و بهطور خاص از نگاه ارزیابی تأثیر اجتماعی و فرهنگی به مدیریت پسماندهای شهری بخش خانگی بپرداخته شد.
از اینرو، تحلیل اجتماعی رفتارهای افراد و خانوادهها در قبال پسماندها بخش مهمی از تلاش ما در این کتاب را تشکیل می دهد. بر این اساس، سه سؤال مهم کتاب عبارتند از:
🔸1. سهم علوم اجتماعی در تحلیل رفتارهای مرتبط با مدیریت پسماندهای خانگی چیست؟
🔸2. چه متغیرهایی از جنس عوامل مورد بحث در علوم اجتماعی بر رفتارهای افراد در زمینه مدیریت پسماندها مؤثرند؟
🔸3. ابعادی از مسأله مدیریت پسماندهای خانگی که در چارچوب ارزیابی تأثیر اجتماعی قابل بررسیاند چیست؟
✅در رشته جامعهشناسی زیستمحیطی اغلب پنج حوزه از هم تفکیک میشوند: 1. زیستبوم انسانی جدید، 2. نگرشها، ارزشها و رفتار زیستمحیطی، 3. جنبشهای زیستمحیطی، 4. مخاطره تکنولوژیک و ارزیابی خطر، 5. اقتصاد سیاسی در سیاستهای زیستمحیطی.
🔻این کتاب بیش از همه حوزههای مذکور بر مطالعه نگرشها، ارزشها و رفتار زیستمحیطی متمرکز است. اما به دلیل ماهیت ارزیابی تأثیر اجتماعی، به شناسایی مخاطره تکنولوژیک و ارزیابی خطر نیز میپردازد. از این منظر میتوان اثر حاضر را تلاش برای دامن زدن به جامعهشناسی زیستمحیطی در ایران نیز به حساب آورد. دنبال کردن چنین رویکردی میتواند یکی از سوءتفاهمها یا شاید ناکارآمدیهای مطالعات ارزیابی تأثیر اجتماعی و فرهنگی در ایران را تا اندازهای تحت تأثیر قرار دهد.
@eco_alborz98
✅ساختار کتاب
🔸در اولین فصل از این کتاب تلاش میکنیم تا مسأله اجتماعی پسماند و مدیریت آنرا آشکار سازیم. در اینجا از مسأله اجتماعی معنایی دوگانه مد نظر است. پسماند به این معنا که گذر جامعه از وضع موجود به وضع مطلوب اجتماعی را دشوار میسازد مسألهای اجتماعی است. از سویی دیگر، مواجهه با مدیریت پسماند – بالاخص در بخش خانگی – با ابعاد اجتماعی بسیاری که برآمده از رفتار افراد و متغیرهای اجتماعی مؤثر بر آن است ارتباط دارد. بنابراین در مقام طرح مسأله باید ماهیت اجتماعی پسماند و مدیریت آنرا معلوم کرد. این فصل به لحاظی دیگر نیز حائز اهمیت است. تاکنون مدیریت پسماندها بیشتر در حیطه تخصص و تکنولوژی علوم فنی و مهندسی، یا دانشهای زیستمحیطی تحلیل شده است. ورود از منظری برآمده از علوم اجتماعی، هم دریچه های دیگر به مدیریت پسماندها میگشاید (حداقل در ایران که چنین دیدگاهی در محاق بوده است) و هم قابلیتهای کاربردی شدن علوم اجتماعی برای ساختن جامعهای بهتر و پایدارتر را نشان میدهد.
🔸فصل دوم میکوشد تا دستاوردهای نظریهپردازی و مطالعات تجربی در حوزه علوم اجتماعی درخصوص مدیریت پسماندهای خانگی را استخراج و به صورتی نظام مند ارائه کند. به عبارتی این فصل بر همان معنای دوم از مسأله اجتماعی پسماند تأکید دارد و میکوشد مجموع متغیرهایی را که در مطالعات مختلف بر تأثیر آنها در زمینه پیشبرد مدیریت پایدار پسماند تأکید شده است تشریح کند.
🔸فصل سوم مفصل ترین مبحث این کتاب و گزارش مطالعهای تجربی در زمینه ارزیابی تأثیر اجتماعی اجرای طرح تفکیک زباله از مبدأ در یکی از مناطق شهر تهران است. یکی از اهداف این کتاب استخراج الگویی برای انجام مطالعات ارزیابی تأثیر اجتماعی و فرهنگی در عرصه مدیریت پسماند است. از سوی دیگر تلاش میکنیم تا پیوند نظریه و عمل ارزیابی تأثیر اجتماعی را نشان دهیم. مطالعهای که در فصل سوم ارائه میشود، با رعایت اصول ارزیابی تأثیر اجتماعی و فرهنگی، بر مبنای دیدگاهی نظری و برآمده از ادبیات تخصصی مطالعات اجتماعی در حوزه رفتار زیستمحیطی و مدیریت پسماند، و با توجه داشتن به مقاصد کاربردی انجام شده است. از اینرو نمونهای واقعی از کاربست ارزیابی تأثیر اجتماعی و فرهنگی در عرصه مدیریت پسماند است و میتواند الگویی را که انتظار میرود این کتاب عرضه کند، مهیا سازد. بدیهی است به مانند همه پژوهشهای دیگر نقدهای آن نیز از چشم محققان دور نخواهند ماند.
http://www.agahbookshop.com/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%81%D8%A7%D8%B6%D9%84%D9%8A---%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%8A%D8%A7%D9%82%D9%8A---%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%81%D9%83%D8%B1%D9%8A_388139
🆔 @eco_alborz98
⭕️نشریه #ساعی در شماره جدید خود (مهر۹۹) نظرات گروهی از اساتید و پژوهشگران را درباره تاثیر #کرونا بر #محیط_زیست و #منابع_طبیعی منتشر کرده است. بخش #مصاحبه انجام شده با #سحر_جعفرصالحی (پژوهشگر اجتماعی) در ادامه باز نشر میشود.
....
✅تخریب و آلودگی محیط زیست و منابع طبیعی از رابطه انسان و محیط زیست و انسان و منابع طببعی ناشی میشود. رابطهای که یکسویه، منفعتطلبانه و همراه با بهرهکشی برای کسب سود بیشتر در کوتاهمدت است.
با لحاظ کردن این دیدگاه در مییابیم که هر عامل یا متغیر واسطی اگر در این رابطه (رابطه انسان و طبیعت) وارد شود و نتواند معنای آن را تغییر دهد عملا به تاثیر مثبتی نخواهد انجامید. در زمان آغاز مطرح شدن اپیدمی کوئید ۱۹ که توأم با ترس و استرس بود، بعضاً گروهی از طرفداران محیط زیست در سراسر دنیا، با خوشبینی به تاثیرات خانهنشین شدن آدمها، تعطیلی ادارات و کارخانهها و غیره مینگریستند.
بودند کسانی که سخن از کارما و تنفس زمین و انتقامِ طبیعت از انسان میگفتند. آمارهایی هم در اوایل پاندمی منتشر شد که نشان از کاهش تخریب محیطزیست داشت. اما آیا واقعا کرونا بر محیط زیست و منابع طبیعی تاثیر مثبت داشته است؟
هر چند هنوز نمیتوان با قطعیت درباره چند و چون تاثیر این ویروس اظهارنظر کرد اما با بازگشت به نکتهای که در ابتدا اشاره کردم سوال بهتر این است که بپرسیم آیا کووید۱۹ رابطه انسان و طبیعت را تغییر داده است؟ چون تا زمانی که این رابطه با ویژگیهای بیمارگونهای که برشمردم همراه است، عملا منتظر اتفاق نیکی نباید باشیم.
چنانچه شواهد هم نشان میدهد که اگر تعطیلی موقت صنعت در کشورهایی مثل چین یا امریکا تاثیر ناچیز و موقتی بر کاهش تولید گاز دیاکسید کربن داشته از آن سو اعلام میشود که فقط تعداد ماسکهای یکبارمصرف در اقیانوسها از تعداد ماهیها پیشی گرفته است.
چرا؟ چون رابطه ما انسانها با محیط زیست هیچ تغییری پیدا نکرده است و چه بسا به سمت سواستفاده بیشتر به بهانه حفظ سلامت و جان انسان هم پیش رفته است. یک نگاه به مصرف افسارگسیخته خودمان در زمینه پلاستیکها و یکبارمصرفها بیاندازیم! به تغییر معنیداری که شکل و جنس زبالههای ما با ماسک و دستمال و شوینده و غیره پیدا کرده دقیق بشویم!
بنابراین در یک نگاه کلی از دیدگاه من تا زمانی عامل واسطی نظیر ویروس کرونا نتواند معنای این رابطه را تغییر دهد (رابطه انسان و محیط زیست) بحث از تاثیر و نتایج آن بر محیطزیست خوشبینی محسوب میشود. مادامی که انسان خود را به عنوان گونه برتر در دستدرازی خودخواهانه و مبتنی بر نفع کوتاه مدت و ناپایدار محق میداند، داستان کره زمین همان است که از دوره صنعتی شدن به اینسو آغاز شده است.
✅در سطح ملی و با نگاه به وضعیت محیطزیست در روزگار کرونایی علاوه بر آن نگاه کلی که اشاره کردم، باید متوجه بعد دیگری هم باشیم.
در ایران و اساسا در هر کشور توسعه نیافتهی دیگری، پاندمی یک بیماری در سطح و ابعاد کرونا، در کنار عوامل سیاسی و اقتصادی از پیش موجود میتواند بر تشدید فقر دامن بزند. به طور مثال کسب و کارهای کوچک درپی شیوع ویروس کرونا و تعطیلیها نابود شده است، طبقات اجتماعی به سمت پایینتر سقوط کردهاند، جمعیت بیشتری به سمت خط فقر و زیر خط فقر پیش میروند. بنابراین این فقیر شدن جامعه خود منشا تخریب بیشتر و بهرهکشی بیشتر خواهد شد. یعنی یک چرخه نامتوازنی شکل گرفته که بین فقر و بهرهکشی مدام میگردد. از سوی دیگر با کاهش ترددها و با جلب توجه مدیران، مسئولین و مردم به مساله بیماری و سلامت، این روزهد شاهد افزایش سواستفادههای زیادی در کشورمان هستیم. متاسفانه از همان روزهای اول شیوع ویروس کرونا، ما شاهد اخباری بودیم که بیانگر پاکتراشی جنگل یا قاچاق چوب و تخلیه زباله ها در طبیعت و رودخانهها، دست درازی به منابع طبیعی به اشکال و بهانههای مختلف هستیم. میزان این اخبار آنقدر زیاد شده که واکنش نشان دادن طرفداران محیطزیست و دلسوزان این آب و خاک هم گزینشی شده است. یعنی عملا ممکن نیست بتوان همه این اخبار را دنبال کرد. و این وضعیت شکننده متاسفانه با پیامدهایی چندین برابر خطرناکتر از کرونا در زیست ما نمود خواهد یافت.
دفنگاه/ قتلگاه
✍سحر جعفرصالحی
⭕️دفنگاهها، میدانهای اعدام اند. میدانی با شکل و شمایلی کریه و فجیع که در آن، درختان به صف و یکی یکی با شیرابههای سمی از پا میافتند و نقش زمین میشوند. و درختان بالقوهای که به دلیل آلودگی خاک، هیچگاه روییده نخواهند شد.
روزی که آخرین درخت به قتل میرسد، نفس و نفسکشی نیست که تقصیر را به گردن دیگری بیاندازد. مسئول به بودجه و مردم به مسئول!
⭕️این یک دقیقه را با کارمند جنگلبانی روستای مکارود #کلاردشت در جاده منتهی به دفنگاه پسماند قدم بزنیم. آنچه از این بلک کارپت و در میان این حجم از مه پیداست، تازه کلش خارج از دفنگاه است!!
دفنگاه پسماند کلاردشت یکی از فجایع محیطزیستی #مازندران است و متاسفانه به دلیل نبود صدای کافی، مثل یک آتشفشان خاموش هر لحظه آبستن فوران است.
✅ چرخ دموکراسی بر محور مسئولیت همگانی میچرخد. اینکه تا چه میزان آماده پذیرش مسئولیت اجتماعی هستیم، حدِ دموکراسیخواهیمان را تعیین میکند. مردم و مدیران شهری کلاردشت در هر نقش و جایگاهی که هستید در برابر آنچه بر جنگل میگذرد مسئولیت دارید. سرزمین را دریابید!
کانال اکو پایدار البرز @Eco_alborz98
منابع طبیعی استان مازندران و مساله دام اجتماعی
✍ سحر جعفرصالحی (پژوهشگر اجتماعی، عضو کمیته علمی شبکه سمنهای مازندران)
بیشتر تیترهای مربوط به مسائل و مشکلاتی که گریبانگیر دامنههای البرز در استان مازندران هستند، نقطه شروع و پایان مشترک یافتهاند. مصیبتنامههایی که با "انتقال" آغاز شده و به یک "عده معدود" ختم میشوند.
@eco_alborz98
به سه مساله مطرح منابع طبیعی استان نگاه کنید؛
🔸انتقال مالکیت بالغ بر ۵۰ هزار هکتار از #جنگل هیرکانی به نام یک شخص
🔸انتقال مالکیت یالی از کوه #دماوند به یک سازمان
🔸انتقال آب زیر حوضه #فینسک، یکی از چهار زیرحوضههای آبخیز رود تجن، به یک استان
✅فارغ از ابعاد زیستمحیطی و حقوقی این مسائل که در حیطه سواد بنده نیست، تنها با نگاه به صورتبندی این گزارهها میتوان از یک بعد جامعهشناختی حائز اهمیت سخن گفت. و آن اینکه هر سه گزاره ناظر بر وضعیت تراژدی کالای عمومی است. یعنی وضعیتی که در آن منابع طبیعی به مثابه کالای عمومی، به جای اینکه برای استفاده همگان در درازمدت حفظ شود، به واسطهی بهرهبرداری فردی (یا یک عده معدود) به تخریب و زوال کشانده میشود.
البته تراژدی جایی قوت مییابد که میدانیم خودِ ساختار علت پیآمد است و نه عاملان اجتماعی. بطورکلی مشکل کالاهای عمومی این است که در کوتاه مدت، عدم همکاری با منفعت فرد رابطه مستقیم دارد و تمایل کنشگران به حداکثر رساندن نفع شخصی از این منابع است. بنابراین تصمیمات در یک دموکراسی همواره بر سر شیوههای منطقی از منابع مشترک است. اما وقتی حاکمیت از قدرتش برای مصادره منبع (یا انتقال به یک عده معدود) به جای تلاش برای تحقق شیوههای منطقی بهرهبرداری همگان استفاده میکند چه اتفاقی خواهد افتاد؟
✅#روتستاین پاسخ میدهد که در این حالت با گسترده شدن #دام_اجتماعی و لاینحل ماندن مساله اعتماد رو به رو خواهیم شد. در وضعیت دام اجتماعی، کنشگران حتی وقتی میتوانند بین همکاری و عدم همکاری یکی را انتخاب کنند نهایتا گرفتار دام میشوند. مثلا در وضعیت کنونی محیطزیست مازندران وقتی من معتقد باشم که دیگران قوانین تغییرکاربریها، ریختن زباله، صید بیرویه، تجاوز به حریم رودخانه و غیره را رعایت نمیکنند و بدتر از آن خود دولت یک نقض کننده تمارعیار همه قوانین است، دلیلی نمیبینم که تنها کسی باشم که رفتار مسئولانهای داشته باشم.
مساله اساسی این است که خروج از وضعیت دام اجتماعی بسیار دشوار است. چرا که در طول زمان عدم اطمینان و بیاعتمادی عمیقی شکل گرفته است که پاک کردنش از حافظه جمعی و برگرداندن اعتماد متقابل مشکل و در برخی مواقع تقریبا غیر ممکن است. ساختاری که خود عامل گسترده شدن دام اجتماعی است و پایداری منابع طبیعی را به پای بهرهی کوتاه مدت قربانی میکند، اساسا سرمایه اجتماعی را نابود کرده است. و بدون سرمایه اجتماعی دم زدن از حفظ و حفاظت بسیار دشوار است.
⭕️چه میتوان کرد؟ گفت و گو و باز گفت و گو.
گسترشِ گفت و گوها در سطوح مختلف میتواند در طول زمان منجر به ایجاد دموکراسی بیشتر و شکلگیری نهادی برای خلق سرمایه اجتماعی و رهایی از دام شود.
♻️غفلت تاریخی در مدیریت پسماند مازندران
گفتگو ی #معصومه_اشتیاقی ( پژوهشگر اجتماعی و عضو کمیته علمی شبکه تشکلهای محیط زیست مازندران) با #خبرگزاری_محیط_زیست_ایران
@eco_alborz98
✅ #خطای_سیاستگذاری و برنامه ریزی در مدیریت پسماند #مازندران
#معصومه_اشتیاقی، پژوهشگر اجتماعی، در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه ضعف در مدیریت پسماند، موجب شکل گیری سایتهای زباله در نقاط بکر و تهدید سلامت شهروندان، آلودگی آب و خاک، تخریب همه جانبه محیط زیست و از بین رفتن منظر و زیبایی بصری استان شده است، گفت: در پاسخ به چرایی بزرگ شدن یک امر قابل حل (همچون مسئله پسماند) به یک مساله بزرگ لاینحل باید سیاستها و برنامههای استانی و ملی را در یک بازه تاریخی بررسی کرد و با مروری بر برنامهها و اقدامات مدیریتی، متوجه میشویم که عمده سیاستها از بالا و در سطح نهادهای دولتی طراحی و به اجرا گذاشته شدهاند.
✅#حلقه_مفقوده در برنامه ریزی حل مسئله پسماند مازندران
این دکتر جامعهشناس با بیان اینکه در طی این سالها هزینههای هنگفتی برای تأمین زباله سوز در شهرهای استان تخصیص داده شد، مهمترین دستاورد پنهان این امر را منحرف شدن ذهن مدیران استانی در اتخاذ سیاستهای کاهش تولید زباله طی یک برنامه مدون چند ساله دانست و گفت: در این انحراف باید به سلطه تاریخی نگاه فنی به حل مسائل اشاره کرد؛ امری که یکی از چالشهای بزرگ ملی بوده و هست و در تفکر مدیریت کشور وجود داشته و دارد و موجب شده تا همواره ردپایی از دو بازوی مهم یعنی مردم و نهادهای مدنی در حل مساله دیده نشود. این در حالی است که هیچ امر توسعهای بدون پشتوانه این دو ضلع قابل حل نیست، آن هم موضوعی مانند پسماند که با رفتار روزمره #شهروندان گره خورده است.
عضو کمیته علمی شبکه تشکلهای محیط زیست با بیان اینکه بخش زیادی از زباله استان زباله تر و قابل استفاده به شکل کمپوست خاک است که در شرایط فعلی در ترکیب با زباله خشک در منازل ایجاد مشکل و بحران کرده است، خاطرنشان کرد: این در حالی است که با تفکیک زباله میتوان بخش زیادی از مشکل شیرابهها را حل کرد تا بازیافت مواد را در چرخه تولید به همراه داشته باشد.
✅ #راهبرد_برنامه ریزی_مشارکتی
اشتیاقی با اشاره به لزوم انجام برنامه ریزی محلی و شهری با همکاری شهروندان، نهادهای مدنی و شورای شهر و روستا و دهیاران و شهرداران، گفت: با جدیت و اداره عمومی میتوان در یک برنامه ریزی مدون چند ساله همانند تجربه بسیاری از کشورهای جهان تولید زباله را به حداقل رساند و تفکیک زباله از مبدأ را تا حدی زیادی در سبک زندگی شهروندان نهادینه کرد و در این راه، آموزش و اطلاع رسانی و آگاهی بخشی درباره مدیریت پسماند با کمک فعالان و نهادهای مدنی استان و رسانه استانی گامهای مهم در جلب مشارکت هستند.
✅راهبردهای_عملیاتی
وی با بیان اینکه آموزش، ارتباط و اطلاعرسانی درباره راههای کم کردن تولید زباله و مدیریت پسماند میتواند در روند مشارکت مؤثر باشد، گفت: برای همراهی بیشتر باید درباره پیامدهای مثبت مدیریت پسماند بر زندگی عمومی شهروندان مازندرانی و رونق اجتماعی و اقتصادی و پایداری محیط زیست و منابع گفتگو کرد تا شهروندان آگاه باشند که همراهی آنها چقدر اثرگذار و مثبت خواهد بود.
♻️ #استراتژی_مدیریت_ پایدار
اشتیاقی لازمه موفقیت در هر امر توسعهای را پذیرش رویکرد مدیریت پایدار دانست و گفت: پایداری باید در همه ابعاد و با هم در یک راستا دیده شود و برای مدیریت پسماند ما نیازمند مدیریت یکپارچه و سیستمی هستیم که در آن باید بیش از همه، شاخصهای اجتماعی دخالت داده شوند اما در حال حاضر وزنه فنی و سازهای بر محوریت مدیریت یک سویه می چربد که این امر در تناقض آشکار با اصول مدیریت پایدار است.
آدرس گفتگو در پایگاه خبری محیط زیست ایران :
http://www.environments.ir/news/348250/%DB%B3%DB%B0-%DA%A9%D9%88%D9%87-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%AF-%DA%A9%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%81%D8%A7%D8%AC%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF
تجربههای جهانی و محلی حل مساله پسماند
تجربه شماره ۱. اکوبریک در گواتمالا
✍سحر جعفرصالحی (پژوهشگر اجتماعی)
۱.داستان #پلاستیک، داستان یک صنعت سودآوره که به خاطر ارزان بودن و فراوانیش همه جا هست. از کیسههای چای (تیبگ) و رژلب گرفته تا صنعت هواپیماسازی!
این بین کیسههای پلاستیکی،بستهبندیها و یکبارمصرفها به بخش بدیهی زندگی ما تبدیل شدن و هیچ فکرش رو نمیکنیم که زندگی بدون اینها چطوریه.
و خب! روی ناخَشِ این داستان، کوهها و لکههای عظیم زباله است که از زمین و اقیانوس سر بر آوردن.
...
۲.#سوزان_هیس در ۲۰۰۳ با راه انداختن جنبشی برای ساخت #بلوکهای_اکودوست تونست منطقه اطراف دریاچه #آتیتلان در #گواتمالا رو از شر کوههای زباله نجات بده.
اون برای همراه کردن مردم بومی از این پیام استفاده کرد؛
"این برگ نیست. نمیپوسه. صدها سال اینجا باقی میمونه. نیازه کار متفاوتی انجام بدیم."
جنبش دریاچه آتیتلان به "#این_برگ_نیست" و بعدها به "حل پلاستیک" معروف شد و نه تنها مرزهای گواتمالا (در آمریکای مرکزی) رو پشت سر گذاشت و قاره #آفریقا هم رو تحت تاثیر قرار داد بلکه از سال ۲۰۱۰ سر از #فیلیپین در آورد و در ده سال اخیر به جنبش جهانی #اکوبریک تبدیل شده.
خانم هیس که #ملکه_زباله_گواتمالا لقب گرفته معتقده اکوبریک باید برای آموزش بیشتر اقشار فقیر به کار گرفته بشه، بنابراین تا امروز #مدرسه های زیادی در امریکا و آفریقا با اکوبریکها ساخته شدن و همچنان ادامه داره.
...
✅داستان اکوبریک، تجربه جهانی فوقالعادهایه که میشه در سطح فردی و اجتماعی برای #کاهش_حجم_پسماند، برای کاهش اثرات منفی مساله پلاستیک تا #معماری_پایدار و خلاقانه و ایجاد #اشتغال به کار گرفته بشه.
....
⭕نکته مهم اینه که اکوبریک نباید در خدمت صنعت پلاستیک باشه. حواسمون باشه مصرف ریجکتیها رو کاهش بدیم. (در پستهای آینده باز بر میگردم به این.)
.
✅عکس اول، چهار اکوبریک میبینید که زباله ریجکتی تقریبا یک سال خونه ماست و بیشترش بستهبندی خوراکی بچههامونه.
#ecobrick
....
در استوریهای امروز پیجم در هایلایت اکوبریک با تاریخچه، طریقه ساخت و توضیحات تکمیلی اکوبریک آشنا میشوید.
اگر مفید بود برای دوستانتان، بویژه فعالین حوزه پسماند، عزیزان گروه رفتگران طبیعت و سبزاندیشان دیگر بفرستید.
https://www.instagram.com/p/CDQ7XONAojr/?igshid=1n08w19ztoa91
🌱 هنوز راه هایی هست ...
🍃#پسماند_کمتر_زمین_سبزتر
🎬 همراه با خانم جعفرصالحی در برشی از مستند #جای_نگرانی_نیست
#آثار_اومافیلم
📸 اینستاگرام:
instagram.com/oomafilm
🎬 کانال #اوما_فیلم
@OomaFilm
#روزجهانی_نه به پلاستیک ☘
#همه_مامی توانیم
⭕#نه_به_پلاستیک
📆 به مناسبت سوم جولای (۱۳ تیر)، #روزجهانی "بدون کیسه پلاستیکی"
🌱🌱کافی ست بگویید؛ "نه کیسه پلاستیکی نمیخوام"😊😊
🎬 برشی از مستند #جای_نگرانی_نیست
#پسماند_کمتر_زمین_سبزتر
❌جنگل_جای_دفن_زباله_نیست....
به ما بپیوندید👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAE67VLb65NCf5EAR3g
📌جهت حمایت از جنگلهای 25 میلیون ساله هیرکانی، به کمپین ما بپیوندید.
🍃 فیلم مستند «جای نگرانی نیست!» با موضوع نابودی تدریجی جنگلهای 25 میلیون ساله هیرکانی در اثر دفن زباله و پسماند شهری به مناسبت 14 تیر و روز جهانی «جنگلهای هیرکانی» و با آغاز کمپین #جنگل_جای_دفن_زباله_نیست و #پسماند_کمتر_زمین_سبزتر عرضه اینترنتی میشود.
📺 این مستند از صبح روز چهارشنبه 11 تیر در سایتهای نمایش آنلاین فیلم نظیر فیلیمو، فیلمگردی، هاشور و عماریار قابل دسترس علاقهمندان خواهد بود.
تیزر مستند #جای_نگرانی_نیست
📸 اینستاگرام:
instagram.com/oomafilm
🎬 کانال #اوما_فیلم
@OomaFilm
🌳💦🌳💦🌳💦🌳💦🌳💦🌳💦🌳
گزارش نشست کمیتههای تخصصی همایش ملی «چشم انداز جنگل های کشور؛ تحول مدیریت»
✅روز چهارشنبه ۲۳ بهمن ماه، نشست کمیتههای تخصصی همایش "#چشمانداز_جنگلهای_کشور؛ تحول مدیریت" با حضور بیش از چهل نفر از استادان، متخصصان و پژوهشگران از دانشگاههای تهران، تربیت مدرس، علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، محقق اردبیلی و لرستان، سازمان جنگلها، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، پژوهشکده چشم انداز و آینده پژوهی، موسسه مردم نهاد تکرا، #شبکه_تشکلهای_محیط_زیست_مازندران، #موسسه_شمیم_جنگل_ایران و انجمن علمی دانشجویی گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل دانشگاه تهران در تالار استاد ساعی #دانشکده_منابع_طبیعی_دانشگاه_تهران برگزار شد.
✅ در این نشست یک روزه، ابتدا آقایان دکتر حسین آذرنیوند رئیس همایش، دکتر سید عطاءاله حسینی دبیر علمی همایش و دکتر احمد بیرانوند دبیر اجرایی همایش، ضمن خوش آمدگویی و خیر مقدم به میهمانان، به اهداف، ضرورت و محورهای همایش پرداختند.
🔸 آقای دکتر محمد مجید فولادگر رئیس پژوهشکده چشم انداز و آینده پژوهی در نوبت صبح نشست، درباره آینده پژوهی، مبانی و ضرورت کاربرد این دانش در ترسیم چشمانداز جنگلها مباحث جامعی مطرح کردند.
🔸 در نوبت عصر، ابتدا کارگاه آموزشی چگونگی آینده پژوهی در مباحث جنگل با تدریس آقای دکتر احد رضایان استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در سالن کنفرانس گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل برگزار شد. پس از آن اعضای کمیتهها پیرامون نحوه برگزاری همایش و تنظیم مقالات کلیدی کمیتهها به بحث و بررسی پرداختند.
✅نشست عمومی این همایش بهار سال آینده برگزار خواهد شد و تاریخ دقیق آن متعاقبا اعلام خواهد شد.
با احترام
#سحرجعفرصالحی، پژوهشگر اجتماعی و عضو کمیته علمی شبکه تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی مازندران
https://t.me/joinchat/AAAAAD6kTpp6N70AaiOtsg
🕊🌺💦🕊🌺💦🕊🌺🕊🌺💦🕊🌺
پرندگان با مسمومیت طبیعی میمیرند و ما تبرئه میشویم؟!
✍ سحر جعفرصالحی
(پژوهشگر اجتماعی، عضو کمیته علمی شبکه سمنهای محیطزیست مازندران)
امروز، محیط زیست مازندران در حالی سیزده بهمن و روز جهانی تالابها را پشت سر گذاشت که حامیانش از مرگ هزاران پرندهای که طی این روزها در پناهگاه میانکاله نقشِ تالاب شدند سخت اندوهگین هستند.
🔸بیش از ده هزار پرنده از گونههای مختلفی چون فلامینگو، چنگر، پرلا، قو و پلیکان در محدودهی یک سوم از کل مساحت تالاب میانکاله بر اثر مسمومیت شدید از بین رفتند. این در حالیست که طبق آمار اعلام شده توسط دیدهبان میانکاله تعداد پرندگان تالاب در سال گذشته کمتر از ۲۷۰ هزار بال برآورد شده بود و نشان از کاهش نگران کننده شمار پرندگان در ده سال اخیر داشت.
⭕️علت مسمومیت این پرندگان عامل طبیعی (بوتولیسم) باشد یا عامل انسانی (سمپاشی عمدی شکارچیان، سموم کشاورزی، پساب صنعتی) به طور حتم دیگر فرقی به حال بالهای خاکشده آنها ندارد. بهانه نوشتن این یادداشت هم نیست. تخصصی میطلبد که در حیطه دانش حقیر نمیباشد. آنچه اینجا محل مداقه است، معنی سکوت و انکار و انفعال نهادهای متولی، رسانههای رسمی و مردم است.
🔸اینکه آشویتسی که در میانکاله به پا شده به سان سایر مسائل محیطزیستی تا جایی پیگیری میشود که دریابیم خطری ما (گونهی انسان) را تهدید میکند یا خیر، یک مساله اجتماعی_ سیاسی جدی است. چراکه رها کردن مساله میانکاله به همان اندازه کشتار یا مسموم کردن مهاجرانِ تالاب میتواند مصداق خشونت علیه حیات گونههای غیرانسانی باشد. بیتفاوتی نسبت به سرنوشت ذخایر گونههای موجود در این پناهگاهِ در معرض خطر، مختومه کردن بدون ارائه برنامههای حمایتی، حتی نگرانی عمومی مردم که تنها محدود به خطر شیوع آنفولانزای احتمالی پرندگان به انسان است و نه بعد دیگر فاجعه، گویای درجهی قابل ملاحظهای از #گونهپرستی است.
⭕️#باب_تورس معتقد است گونهپرستی ما انسانها به شیوهی مشابه نژادپرستی و استثمار انسانها عمل میکند. او در کتاب #اقتصاد_سیاسی_حقوق_حیوانات به تحلیل خشونت علیه حیوانات در جامعهِ نابرابر انسانی میپردازد و اذعان میدارد که نظم اقتصادی و اجتماعی حاکم، به همان شکل ساختاریافتهای که مردم را استثمار میکند و حقوقشان را نادیده میگیرد، حیوانات را نیز استثمار میکند. تورس مدعی است که حیوانات را باید بخشی از طبقه فرودست جامعه در نظر گرفت که همه ابعاد وجودیشان مغفول است مگر نقششان در تولید کالایی و پیشبرد منافع فرادستان. همچنین تاکید میکند که منطقهای مشخص اجتماعی، اقتصادی و قانونی به گونهای ساختار یافتهاند که بیحقوق کردن حیوانات را در نظم اجتماعی نهادینه کردهاند. به این ترتیب گونهپرستی و محق بودن گونهی انسان در همه حال، عادی و طبیعی جلوهگر میشود.
🔸حال در نظر بگیرید، نظریه انتقادی تورس از جامعهای برخواسته که #حقوق_حیوانات یک مفهوم تعریف شده است. بنابراین میتوان درباره ابعاد آن بحث کرد و آن را توجیه یا نقد کرد. همچنین عمده بحث این کتاب متوجه مساله #بهره_کشی و عرصههای سلطه انسان بر طبیعت است. نه اساسا عرصههایی چون پناهگاهها و مناطق حفاظت شده که انسان متعهد شده برای صیانت از آن، کمی از مواضع سلطهگرانهاش کوتاه بیاید! بنابراین وقتی به تحلیل وضعیت پرندگان #پناهگاه_میانکاله، چگونگی تبرئه شدن ما (گونه انسان) با محکوم کردن باکتریهای طبیعی(!!)، عدم اعلام استراتژیهای حمایتی و جبرانی و همهی موارد اینچنینی میاندیشیم، باید عمق مساله فقدان توجه عمومی و شدت بعد اجتماعی گونهپرستی را مدنظر قرار دهیم.
https://t.me/joinchat/AAAAAE67VLb65NCf5EAR3g
🌱امید اینجاست که میدانیم؛ این کودکان آگاه و پویا آینده وطن را خواهند ساخت...
به گزارش رویداد, به مناسبت هفته هوای پاک، یک کارگاه آموزشی محیط زیستی با موضوع تفکیک و کم حجم سازی پسماندهای مدرسه و منزل در دبستان دخترانه ولیعصر نوشهر برگزار شد.
دانشآموزان پایه دوم با تسهیلگری "سحر جعفرصالحی" مدرس این کارگاه دربارهی شعار #ما_فقط_یک_کره_زمین_داریم گفتگو کردند.
در ادامه آموزشهایی درباره چرایی و چگونگی تفکیک پسماندهای تر و خشک، چگونگی کم حجمسازی زبالههای غیرقابل بازیافت (بستهبندی چیپس و شکلات و...) و آشنایی با زبالههای خطرناک (باتری) ارائه شد و بصورت عملی در کلاس به اجرا در آمد.
🎥 این ویدئو را مشاهده فرمائید
💠"گروه خبری رویداد"💠
🆔 [ @Ruidad ]
بُعد اجتماعیِ موفقیت کمپین مرالها
✍سحر جعفرصالحی_ پژوهشگر اجتماعی محیطزیست
🔴طبق اعلام رسمی کمپین نجات مرالها در آبان ماه امسال، مرالهای جنگل آمل از خطر انقراض نجات یافته و امنیت نسبی آنها در زیستگاه محقق شده است. نتیجه سالها فعالیت داوطلبانه گروهی از فعالان محیطزیست در منطقه حفاظت شده سنگچال، متوقف شدن شکار و افزایش زاد و ولد این گونه گوزن باارزش است. طبق اظهارات آقای محمد غفاری، سرپرست کمپین مرال، هم اکنون بیش از ۵۰ راس مرال در منطقه تحت حفاظت کمپین زندگی میکنند.
خبر نجات یافتن مرالها از خطر انقراض، خبر خوب محیطزیستی است که متاسفانه این روزها حتی در محافل محیط زیستی استان مازندران نیز کمتر به آن پرداخته شد. دربارهی اهمیت اکولوژیکی مرالها و زیستگاهشان (جنگلهای هیرکانی شمال) از زبان متخصصان محیطزیست باید شنید. اما به لحاظ اهمیت و بعد اجتماعی، ملاحظاتی وجود دارد که خلاصهوار اشاره خواهم کرد.
🔸 تلاشهای کمپین، مرالها را که تا پیش از این تنها به عنوان یک گونه جانوری و غیرانسانی نگریسته و درک میشدند، وارد هستی اجتماعی بخشی از مردم کرده است. امروزه برای بسیاری از جنگلنشینان و مردمان بومی و حتی مردمانی خارج از منطقه دنبال کردن سرنوشت مرالها جدی و اساسی است.
🔸 سرمایه اجتماعی بدست آمده در این کمپین به شکل شبکه روابط اجتماعی قوی و اعتماد اجتماعی، علاوه بر جذب نیروهای متخصص داوطلب توانسته تامین منابع مالی را در پی داشته باشد. این یعنی تبدیل سرمایه اجتماعی به سرمایه اقتصادی و اتفاق قابل ملاحظهای است.
🔸 فعالیتهایی که به صورت تسهیلگری اجتماعی در این کمپین صورت گرفت به تغییر الگوهای رفتاری و عادات فرهنگیای منجر شد که عمدتا توسط جنگلنشینان و علیه پایداری اکوسیستم جنگل رواج داشت. گستره این فعالیتها حتی به تغییر انگیزه و کنشهای شکارچیان منطقه نیز رسیده است. بطوریکه برخی از آنها بر خلاف گذشته، برای حفظ و صیانت از زیستگاهها و بصورت داوطلب با کمپین همکاری میکنند.
🔸 بطور کلی میتوان گفت یک چرخش مهم در شکل روابط اجتماعی در حیطه فعالیت کمپین اتفاق افتاده است. در حال حاضر روابط اجتماعی جنگلنشینان و نیروهای بومی داوطلب، متشکل از روابط بین انسانها بعلاوه انسانها و سایر موجودات است. این در حالی است که بصورت سنتی و پیش از این روابط مبتنی بر قدرت، یعنی مصادره طبیعت برای نفع شخصی حکمفرما بود. این چرخش و ظهور روابط اجتماعی مبتنی بر منفعت عمومی که در آن هم انسانها و هم جنگلها و مرالها لحاظ شدهاند حاصل یک دهه تلاش صادقانه و عملگرایانه است. موفقیت بزرگی که میتواند برای سایر کمپینها و فعالیتهای داوطلبانه مفید و درسآموز باشد.
@eco_alborz98
(اگر متن را میپسندید لطفا برای دیگران بفرستید.)
اکو_البرز/ امروز ۷ آذر و در بازدید از یکی از سایتهای دپوی زباله در جنگلهای مازندران مصممتر از همیشهایم.
ترویج سبک زندگی سبز و ایجاد انگیزه اجتماعی برای تغییر رویههای مصرفگرایانه وظیفه کنشگران محیطزیستی استان است و امیدواریم ما (اکو_ البرز) هم در کنار سایر کنشگران استان قدم مثبتی بر داریم.
امروز یکی از دوستان میگفت: مردم خسته اند و با مردم خسته خیلی سخت میتوان از زمین خسته سخن گفت. اما باید گفت. بسیار و مداوم باید گفت که این سرزمین، برای بقا به مسئولیت اجتماعی نیاز دارد.
@eco_alborz98
#مازندران
#مسئولیت_اجتماعی #پسماند
#مدیریت_مصرف #نه_به_پلاستیک #خرید_بی_زباله #اکو_پایدار_البرز
🦌📣 پویش نجات مرالها شما را دعوت میکند به دومین میعاد ملی مشارکت مردمی برای حفظ تنوع زیستی جنگلهای هیرکانی "دومین همایش ملی نجات مرالها"
🎥نمایش فیلم
🎵اجرای موسیقی
🎤گزارش فعالیت ها
و...
🏛مکان: آمل _ اندیشه ۴۹_ سالن همایش اداره فرهنگ و ارشاد
🗓زمان: پنجشنبه بیست و سوم آبان ۹۸ _ساعت ۱۷
@savehyrcanianforest
این اژدهایی که سر بر آورده!
✍سحر جعفرصالحی
✅گردشگری از زمان رونقش در مازندران، آبستن نابودگری محیط زیست بوده است. گرچه در دهههای نخست به چشم نمیامد اما امروزه شکی نیست که آن شکم ور آمده نوزاد اژدها گونش را فارغ شده است. اژدهایی که طبیعت را میبلعد و آلودگی و ویرانی قی میکند. نام واقعیاش "گردشگری انبوه" است ولی در خانه "گردشگری طبیعت" صدایش میکنند!
✅از دهه پنجاه به فرمان شاه پهلوی مبنی بر اینکه "شمال باید به تفرجگاه ملت ایران تبدیل شود" تا امروز، الزام تفرجگاه شدن بدون رعایت هیچ پیش شرط و زیرساختی ادامه دارد. تغییرات اجتماعی در طول این چند دهه با تغییر در سبک زندگی، تعریف اوقات فراغت و سفر به مثابه یک کالا در سبد مصرفی خانوادههای ایرانی همراه بوده است. این تغییرات گریز ناپذیر هستند و از آنجا که تمهیدی برای کاهش هزینهها و عوارضش اندیشیده نشده در ترکیب با متغیرهایی مثل جمعیت و سفر ارزان منجر به فاجعهای به نام #گردشگری_انبوه شده است.
گردشگری انبوه در قبال مزایای اقتصادی اندکی که وارد سرزمین مقصد میکند، بهای هنگفتی تحمیل خواهد کرد.
✅سالهاست که در زمان تعطیلات و بطور مشخص هر جمعه، سیل جمعیت در سایتهای طبیعی جنگل، کوه، ساحل، دریاچه و مرداب از اتوبوسها و خودروهای شخصی پیاده میشوند و بساط تفرج را بر پا میدارند. از فراوانی قدمها و تایرها که با فرسایش خاک همراه است تا زبالههایی که بر جای گذاشته میشود هزینه گذران یک روز این موج جمعیت در طبیعت است.
✅گردشگری انبوه افسار گسیخته و با حداقل کنترل بیرونی در جریان است اما مهمتر از آن، فاقد کنترل درونی میباشد. (تفاوت ماهوی این نوع گردشگری با اکوتوریسم در همین نکته است.)
بارها از خودمان پرسیدهایم که اگر این ساحل یا چشمه و مرداب در جای دیگر دنیا بود باز هم چنین سرنوشت رقتباری داشت؟ چه پاسخی برای رفتارهای غیرمسئولانه گردشگران داخلی در طبیعت وجود دارد؟
✅ نوبرت الیاس در مبحثی مربوط به تفاوت رفتار رانندگی در کشورهای جهان سوم و مدرن، به مفهوم کنترل بر خویشتن میپردازد. به زعم وی، تصادفات جادهای در کشورهای جهان سوم بیشتر است نه صرفا به دلیل مسائل ساختاری مثل وضعیت جادهها و کیفیت اتومبیلها. تصادفات بیشتر است چون راننده جهان سومی کنترل درونی ندارد در حالیکه رانندگان در کشورهای مدرن خودآگاهانه قوانین را رعایت میکنند و کنترل بر خویشتن بیشتری دارند.
با وام گیری از الیاس، درباره رفتار زیستمحیطی گردشگران میتوان گفت؛ وجود کنترل درونی قویتر از هر کنترل بیرونی به رعایت رفتار مسئولانه و حفاظت از محیطزیست منجر میشود. چنانچه رفتار یک گردشگر اروپایی یا یک اکوتوریست در سایتهای گردشگری مازندران این مهم را نشان میدهد. حال آنکه گردشگری انبوه عاری از این ویژگی است.
✅ اژدهای بیسر و دم گردشگری انبوه از دل
سیاستگذاریهای معیوب و ساختارهای فشل
متولد شده است و از طرفی چنانکه گفته شد ذاتا فاقد کنترل درونی است. بنابراین برای کاهش تبعات آن چارهای جز ارتقای هر دو بعد کنترل (بیرونی و درونی) وجود ندارد.
@eco_alborz98
(اگر میپسندید برای دیگران ارسال کنید.)
https://www.instagram.com/p/B4dI-W6HrNr/?igshid=86axjfwwdk1b