سرنوشت بازارها بعد از انتخابات
فشار اقتصاد به دولت پزشکیان
بار دیگر مردم ما ثابت کردند شریفترین و صبورترین مردم خاورمیانهاند و در سختترین شرایط هم گرفتن امید از ما کار اسانی نیست.
پزشکیان آمد و حالا همه از او انتظار دارند.
اولین تاثیر آمدن پزشکیان، از بین رفتن انتظارات تورمی و تغییر دیدگاه سرمایهگذاران است یعنی درست جایی که تصمیمات خرید و فروش و امر ورود و خروج به بازارها ابتدا آنجا گرفته میشود.
در نبود اعتماد و اطلاعات درست و دقیق برای تصمیمگیری، افراد برای اخذ تصمیمات سرمایهگذاری، مجبورند تجربیات و انتظارات و احساسات و اداراکات خودشان را مبنای عمل قرار دهند.
در موج اول بعد از انتخاب اقای پزشکیان ، شاهد واکنش مثبت بورس و کاهش قیمت دلار و طلا و خودرو و رکود بیشتر مسکن خواهیم بود اما این یک موج گذرا و واکنش کوتاه مدت به انتخاب ایشان است و بعد ازچند هفته بازارها به یک بالانس نسبی خواهند رسید تا رویکردهای جدیتر دولت جدید تبیین شود و کابینهی جدید شکل بگیرد.
از منظر تکنیکالی شاخص در کوتاه مدت میتواند خودش را به محدودهی ۲۴۰۰ در قدم اول و در شرایط خوش بینانهتر تا محدودهی ۲۵۰۰-۲۵۵۰ هم برساند که احتمالا با سیو سود معاملهگران کوتاه مدتی روبرو خواه شد.
دلار در محدودهی ۵۶۰۰۰ الی ۵۶۵۰۰ تومان حمایت اول را پیش رو دارد و کف کوتاه مدتی در بدبینانهترین حالت محدودهی ۵۴۰۰۰ تومان است که بعید است شکسته شود.
خودرو و مسکن نیز در کوتاه مدت با رکود سنگینتری مواجه خواهند شد و فعلا در رکود باقی خواهند ماند.
چالش دولت در سال ۱۴۰۳
چالش دولت اقای پزشکیان هدایت نقدینگی سرگردان، بدهی های دولت و کسری بودجه است که سال پیش رو و سال آینده را برای تیم اقتصادی سال سختی خواهد کرد.
در درجهی اول دولت باید خودش را کوچک کند هم اندازهی خودش را و هم دامنهی دخالت خودش در اقتصاد را.
کسری بودجه و تورم دست دولت را برای تامین مالی بسته است. با توجه به شعارهای انتخاباتی، اصلاح قیمت حاملهای انرژی نیز بعید است در سال ۱۴۰۳ انجام شود .
فروش اوراق با این نرخها هم کار بسیار سختی شده است و سررسید اوراق قبلی هم نزدیک است.
از منظر مالیاتی و عوارض و .. هم اصناف و شرکتها در این شرایط رکود دیگر توان پرداخت مالیات و عوارض بیشتر را ندارند. اصرار بر فروش اوراق یا تامین مالی با نرخ بالا وضعیت اقتصاد را وخیمتر خواهد کرد و صنایع را به ورشکستگی خواهد رساند.
به نظر من دولت دو راه کم خطر برای تامین مالی در پیش دارد؛
۱- بهبود روابط سیاسی و در نتیجه فروش بیشتر نفت و حتی جذب سرمایهگذاری خارجی که البته کمی زمانبر است و از طرفی چالش ترامپ هم پیش روست.
۲- تمرکز بر بازار سرمایه و فروش و واگذاری شرکتهای دولتی که پیش نیازش کاهش نرخ بهره و هدایت نقدینگی به بازار سرمایه است. در شرایطی که وضعیت سیاسی ما ثبات داشته باشد این دو روش کمترین اثر تخریبی بر اقتصاد و معیشت مردم را در پی خواهد داشت جز این دو روش دولت هرکاری بکند بنزین بر آتش تورم ریخته است و بدتر اینکه سرمایهی اجتماعی که به زحمت شکل گرفته دیگر برای همیشه از دست خواهد رفت.
@emacoabbasi
تبریک به دکتر پزشکیان
روز تولد امید در دل مردم ایران
به امید موفقیت ایران و ایرانی❤️
@emacoabbasi
#بیت_کوین تایم فریم روزانه
بازار کریپتو فعلا در اصلاح است و بهتر است از گزینههایتان حذفش کنید . در نمودار بیت_کوین ساختار نزولی روی چارت مشاهده می شود . محل کم ریسک برای خرید میان مدت روی چارت( باند پایینی) مشخص شده است.
اگر قیمت به محددوه سبز رنگ برسد، می توان به خرید کم ریسک فکر کرد . ممکن است رسیدن قیمت به ناحیه سبز رنگ زمانبر باشد و با نوسانات همراه باشد. اولین تارگت نزولی محدودهی ۵۶ هزار دلار و سپس ۵۲ هزار دلار است.
@emacoabbasi
بیمهیسهام دقیقا از جنس حمایتهایی مثل دادن یارانه، سبد کالا و امثالهم است. نامش حمایت است اما ناکارآمد، بی خاصیت و بی مصرف خواهد بود. یک نگاه محافظه کارانه، ضد توسعه و من درآوردی است. در هیچ کجای دنیا هم مرسوم نیست و آپشنها هم کارکرد مشابهش را دارند.
این طرز فکر را مقایسه کنید با رشد بازارهای ارز دیجیتال و ایردراپ در دنیا...
تفاوت دیدگاهها، تفاوت بازارها را رقم میزند.
@emacoabbasi
خداحافظی با دلار زیر ۱۰۰ هزار تومان با جلیلی!
تورم ایران از دو محل تغدیه میشود؛
۱- تورم ساختاری که ناشی از کارکردهای درونی اقتصاد کشور است. (نرخ بهرهی بالا، کسری بودجه و چاپ پول و ...)
۲-انتظارات تورمی که ناشی از رفتار تودهی مردم است. (گرانی ناشی از ترس از تحریم و کمبود کالا و گرانی ارز و ...)
مورد اول، در شرایط عادی با عملکرد فعلی بازارهای ما به طور متوسط سالانه حدود ۳۰ درصد(معادل سود یکسالهی بدون ریسک) بر قیمت ارز اثر دارد و قطعا برای دولت بعد (هر که پیروز شود) اتفاق خواهد افتاد و دولت بعدی باید برنامه ای برای کنترل آن تدوین کند.
مورد دوم اما به اندازهی مورد اول اثر دارد و ناشی از انتظارات مردم از آینده ی وضعیت اقتصادی است.
به دلیل عدم وجود سابقهی کاری ایشان و تئوریسینهایشان ، اقای جلیلی و تیمشان در حال نظریهپردازی برای اقتصاد هستند کاری که احمدی نژاد نیز مدعی آن بود و نتیجهاش نابودی بزرگترین درآمدهای نفتی تاریخ کشور بود.
تفکر آقای جلیلی حتی در مورد اول (تورم ساختاری) نیز سرکوب بازارهای تنظیمگر تورم و بازارهای شفاف (نظیر بورس کالا و سکه و ..) است که خود باعث تورم بیشتر خواهد شد.
و مورد دوم هم در صورت انتخاب ایشان و تاکید بر استراتژیهای اقتصادیشان و نگرش منفی به ارتباط با دنیا و رفع تحریمها، درست فردای روز انتخابات شروع خواهد شد و اثرش را بر قیمت ارز و طلا خواهد گذاشت و البته بورس و مسکن را به کمای چند ساله خواهد برد!
تئوریسینهای اقتصادی ایشان در هر دو بخش در حال تحریک تورم هستند.
با این دو موتور محرک تورم باید با دلار زیر ۱۰۰ هزار تومان (نهایتا تا سال دوم ریاست جمهوری ایشان)خداحافظی کنیم.
به نظرم اقای جلیلی متوجه وخامت اوضاع اقتصاد ایران نیست و با نارنجک در دست در حال قدم زدن در زمین مینگذاری شدهی اقتصاد ایران است. موج تورمی که بزرگترین چالش اقتصادی است که در کمین دولت بعدی نشسته است.
@emacoabbasi
پزشکیان
حضور غیرمنتظرهی پزشکیان در میان افراد تایید صلاحیت شده توانست تا حدودی جامعه را نسبت به انتخابات حساس کند و در ادامه پیوستن برخی چهرههای مشهور اقتصادی و سیاسی به تیم او، پزشکیان را بیش از پیش در افکار عمومی مطرح کرد.
پزشکیان تا اینجای کار، نشانِ فردی صبور و آرام را دارد و به هیچ عنوان در حواشی و تلههای احساسی سایر رقیبان نیفتاده است. پزشکیان بیش از هر کاندیدای دیگری به بدنهی مردم نزدیک است و پیشینهی سفید او به افزایش بُرد اجتماعی او کمک شایانی کرده است.
حمایت بخش الیت جامعه را دارد و نمایندهی اپوزوسیون است. نقطه قوت بزرگ پزشکیان گذشتهی سالم، شخصیت ساده و قابل فهم برای عموم مردم و مشاوران کارکشته و شناختهشدهاش هستند.
پزشکیان بیش از هر کاندیدای دیگر توانایی جذب آرای خاکستری را دارد. پزشکیان وعدهی مبهم نمیدهد، قولهای رویایی و غیر واقع بینانه نمیدهد و شرایط روز و فشارهای کشور را به عنوان یک عامل تاثیرگذار بر دولت بعدی ذکر میکند.
نطق پزشکیان بی تکلف است، برای مردم قابل فهم است و پیچیدهترین مسائل را به زبانی ساده عنوان میکند، یک زبان عامیانه که به سادگی توسط مردم درک میشود.
پزشکیان در گفتمانش خضوع رفتاری و گفتاری دارد، ادعای دانای کل بودن ندارد و معتقد است منطق کارشناسی در تصمیمات از بین رفته و باید کارشناسی را در اخذ تصمیمات مد نظر قرار داد.
پزشکیان نگاه ویژه ای بر قومیتها دارد و بیشتر از سایر کاندیداها بر مسئلهی زنان تاکید دارد.
پزشکیان کمتر از بقیه حاشیه و سر و صدا دارد و سعی بر درگیری با سایر کاندیداها ندارد و همواره پاسخهایش با نگاه بر منافع ملی و مسائل کلان کشور است.
پزشکیان بر اتفاقات اجتماعی حساس است و در بزنگاهها سعی کرده است طرف مردم بایستد.
پزشکیان مسائل کلان اقتصادی و سیاسی و منافع ملی را بسیار ساده و قابل فهم برای عموم مردم و فعالان اقتصادی بیان میکند و ضعفها و مشکلات کشور را بی پرده بیان میکند.
تحریمها و سیاست خارجی در حال حاضر مهمترین مسئلهی خارجی کشور است و حضور ظریف وزنهی بسیار سنگینی به نفع پزشکیان در سیاست خارجی است فردی که در ستاد سایر کاندیداها، کسی حتی نزدیکش هم نیست.
اما برخی نقاط ضعف پزشکیان را تهدید میکند.
پزشکیان در برخی مناظرات کمی خسته و کلافه نشان داده است. در این مناظرات از پزشکیان نطقهای کوبنده و سخنان آتشین کمتری دیدیم که بخشی از این رویه به علت شخصیت آرام و متانت ایشان است.
نکتهی دیگر نبود تجربهی مدیریتی و اجرایی پزشکیان است که کمی فضای انتخاب ایشان در ذهن مردم به سمت و سوی سعی و خطا سوق میدهد. با این وجود پزشکیان با معرفی تیم قدرتمند سعی کرده است افراد با تجربه را به عنوان تیم اقتصادی خود معرفی کند تا اطمینان خاطر رای دهندگان را از این حیث تامین کند.
پزشکیان توان نزدیک شدن به اصولگراهای میانهرو را دارد، پزشکیان تنها کسی است که میتواند کسانی که با صندوقهای رای قهر کردهاند را به تفکر دوباره وادارد اما هنوز که چند روز به انتخابات مانده، بسیاری از چهرههای شناخته شده حوزه هنر و ورزش و اقتصادی هنوز حمایت قاطع خود را از پزشکیان اعلام نکرده اند و حتی موضعگیری در خصوص انتخابات نداشته اند. باید دید در چند روز آینده با انصراف برخی کاندیداها فضای انتخابات به کدام سمت خواهد رفت. فضا تا اینجای کار خیلی نزدیک پیش میرود و به نظر من باید منتظر یک بمب خبری به نفع یکی از کاندیداها در یکی دو روز مانده به انتخابات باشیم که موج پایانی را در روزها و ساعات باقی مانده به رای گیری به نفع آن کاندیدا رقم بزند. با نزدیک شدن به زمان رایگیری حواشی بیشتری از کاندیداها مخابره خواهد شد.
@emacoabbasi
جلیلی
جلیلی حکم سلولهای بنیادین جمهوری اسلامی و اصولگرایی را دارد. مهرهای که اصولگرایان دوست ندارند به راحتی سوخت شود. جلیلی به همراه قالیباف رای اصولگراهای سنتی را دارد و اگر مشارکت در انتخابات پایین باشد اصولگراها احتمال برد بالایی خواهند داشت.
خطرناکترین بخش ماجرای جلیلی عدم مسئولیت اجرایی و میدانی خصوصا در حوزهی اقتصاد و عدم موفقیت سیاسی ایشان است. تئوریهای اقتصادی و سیاسی جلیلی برای سیاسیون مدافع ارتباط با دنیا و اقتصادیون مدافع اقتصاد ازاد غریب است.
قالیباف مسئلهی دیگر جلیلی است. رقیب جدی از زمین اصولگرایان که میتواند خارج از زمین اصولگرایان هم حرف برای گفتن داشته باشد. جلیلی و قالیباف هر دو ستادهای جدی تشکیل دادهاند و تبلیغات گستردهای دارند اما اگر به دنبال موفقیت هستند هرچه زودتر باید یکی به نفع دیگری کنار برود وگرنه فرصت همسوسازی افکار رایدهندگان بعد از انصراف یکی از کاندیداها مهیا نخواهد شد.
اما خطرات بزرگی هم در کمین جلیلی نشسته است. بزرگترین خطر پیش روی جلیلی وضعیت بحرانی اقتصاد ایران است که هم از بعد داخلی (مستعد یک ابرتورم دیگر است) و هم در بعد خارجی (در صورت آمدن ترامپ و یا درگیریهای سیاسی و تحریمها و ...) بسیار شکننده است.
نگاه جلیلی به داخل است و نشان داده در مذاکرات هم دنبال دادن امتیاز به طرف مقابل نیست. با آمدن جلیلی و پیچیده تر شدن وضعیت سیاست خارجی،امید به رفع تحریم ها کمرنگ خواهد شد و از آنجا که رزومهی اقتصادی از اقای جلیلی در دسترس نیست اقتصاد هم واکنش منفی به انتخاب ایشان خواهد داشت.
جلیلی پاسخ روشنی برای مسائل روز کشور ندارد و بدون برنامهی مدونی وارد میدان شده است، مشاورانش هم تا کنون برنامه چشمگیری برای اقتصاد و سیاست ارائه نکرده اند. جلیلی وزنهی سیاسی بزرگی در داخل کشور دارد اما برای مسئلهی اقتصاد (بیکاری، نرخ بهره و تورم و..) راهکار عملیاتی ندارد، از پاسخ به مسئلهی حجاب و زنان طفره میرود و در برابر هر پرسشی انبوهی از دیدگاههای بنیادین و رادیکال را تحویل رسانهها میدهد و برای رفع تحریمها هم تا کنون برگ برنده و یا برنامهی درخشانی رو نکرده است.
اگر فرض کنیم که مسئولین و مردم به این نتیجه رسیده باشند که برای برونرفت از بحران سیاسی داخلی و خارجی، بحران اجتماعی و بازگشت اعتماد عمومی به دولت، و ترمیم اقتصاد کشور و رفع تحریمها نیاز به یک نگاه جدید وجود دارد، به نظر من برنامه ها و گفتمان جلیلی این نگاه جدید را ارایه نمیکند.
.
جلیلی توان جذب آرای خاکستری را ندارد و اصلا هم تلاشی برای آن نمیکند و وعدهای هم نداده است و رای دهندگان به وی از همین حالا تصمیمشان گرفته اند و میزان رای او مشخص است. در واقع رای دهندگان به جلیلی یا موافق ۱۰۰ درصد ایشان هستند و به وی رای میدهند و یا کلا دیدگاههای او را قبول ندارند و تحت هیچ شرایطی و بعد از هیچ اتفاقی(مناظره و دیدار حضوری و میتینگ و ...) هم قانع نمیشوند که رای خود را عوض کنند!
این نقطهی ضعف جلیلی هم محسوب میشود که توان جذب آرای خاکستری را ندارد، در بین سیاسیون معتدل و اهالی اقتصاد هم طرفداران پرشماری ندارد. جلیلی گفتمان تازهای ارائه نکرده و همواره اصول و قوانینی که از او انتظار میرفت را بازگو میکند.
اصولگرایان، توان اجماع عمومی و دریافت رای میانه رو ها روی جلیلی را ندارند زیرا به اصطلاح نه برنامه ای برای سیاست و اقتصاد رو کرده است و نه عملکردی در حوزهی اقتصادی دارد!
در عوض جلیلی حمایت نظام و رای دهندههای ثابت انتخابات که با حس تکلیف به میدان میآیند را دارد و برای رییس جمهور نشدن پزشکیان ممکن است اجماع روی جلیلی صورت پذیرد.
اما به نظر من ماندن جلیلی در انتخابات به از بین رفتن چهرهی سیاسی او در چند سال آینده منجر خواهدشد.
اگر انتخاب نشود و رای نیاورد یک شکست سیاسی در کارنامهاش ثبت میشود و اگر پیروز شود و رییس جمهور شود، وضعیت بحرانی اقتصاد و تحریمها دولتش را در دو سال اول دچار چالشهای اساسی خواهد کرد.
اقتصاد ایران به آمدن جلیلی واکنش شدیدی نشان خواهد داد و تورم ساختاری اقتصاد ایران که در دو سال اول رییس جمهور بعدی انتظارمان را میکشد، سنگینترین ضربه را به دولت جلیلی وارد خواهد کرد که با این توان مدیریتی و تیم اقتصادی که اطراف ایشان هستند اوضاع اقتصادیِ غیرقابل پیش بینی به وجود خواهد آمد.
برای من تفکرات اقتصادی و سیاسی جلیلی یادآور احمدی نژاد سال ۸۴ است منتها بدون حاشیه!
به هر حال تیپیکال فکری جلیلی ( نگاه به تولید داخل و عدم سازش و تنش زدایی با محیط بیرون) یکبار در این مملکت آزمایش شده است و نتایج فاجعه باری در هدررفت منابع، از خودبیگانگی نیروی کار، تورم و عقبماندگی کشور بر جای گذاشته است باید دید که ایا جامعه حاضر است یکبار دیگر آزمون و خطا در پیش بگیرد یا نه؟
@emacoabbasi
پورمحمدی
به نظرم پدیدهی این دوره از انتخابات تا اینجای کار پورمحمدی بوده است! فردی که روز اول خیلی جدی گرفته نشد اما در مناظره ها با انتقاد از وضع موجود و صحبتهای بی پرده، توجهات را به خود جلب کرد.
وزنهی سیاسی پورمحمدی و انتقاداتش نسبت به وضع موجود، مهمترین ویژگی او تا اینجای کار بوده اماهنوز از بعد اقتصادی و اجرایی نتوانسته است توجهات را به خود جلب کند.
پایگاه اجتماعی پورمحمدی در بین اصولگراها به اندازهی جلیلی نیست و در طیف اصلاح طلبان و اعتدالیون به اندازهی پزشکیان نیست! اما نکته اینجاست که به اندازهی زاکانی هم زنگ تفریح نیست. مسائل را کاملا جدی پیش برده است و با کسی شوخی ندارد. سایرین هم توان به چالش کشیدنش را ندارند و یا حداقل اینطور ترجیح میدهند!
پورمحمدی درمناظرات واقعگرایی نسبی را انتخاب کرده است،ضمن نقد وضع موجود، با پرچم عقلانیت و فهم وضعیت سیاسی و اقتصادی موجود به میدان آمده است و در عین حال با محافظه کاری بیشتری نسبت به پزشکیان وارد مسائل میشود و کمی ملاحظهکاری دارد.
پورمحمدی جایگاه اجتماعی بزرگی ندارد و به خاطر مسئولیتش در حوزه هایی به غیر از اقتصاد فاقد کارنامهی اقتصادی است که میتواند کار را برای انتخاب شدنش سخت کند. پورمحمدی با این مواضعش بخشی از رای میانهروها و حتی رای بخشی از منتقدین محافظهکار را دریافت خواهد کرد که ممکن بود به سبد پزشکیان ریخته شود.
معتقدم رییس جمهور بعدی ما یک روحانی نیست و ما حداقل برای چندین دوره باید با روحانیت در سطح ریاست جمهوری خداحافظی کنیم. بعید میدانم پورمحمدی بتواند رییس جمهور شود ولی نمیتوان تاثیرش را هم درانتخابات نادیده گرفت ائتلافش با کاندیداهای دیگر خصوصا پزشکیان میتواند تاثیر قابل توجهی بر روند انتخابات داشته باشد. پورمحمدی میتواند نقش مکمل را برای انتخاب رییس جمهور ایفا کند و بخشی از ارای سبد اصولگراهای معتدل و میانهروهای مردد را وارد سبد رییس جمهور بعدی نماید.
@emacoabbasi
آرای خاکستریِ تعیین کننده
مشکل ما از جایی آغاز میشود که دیواری بین مردم شکل میگیرد و آنها از به دستههای مختلفی تقسیم میکند که در نهایت هم مردم رودرروی هم قرار میگیرند و جامعه به جای انتقاد و درخواستِ پاسخگویی از مسئولین،خشمگین میشود و خشمش را به خودش پس میدهد و دوگانگی و چند گانگی بین مردم ایجاد میشود و این موضوع درنهایت مانع تفکر صحیح و انتخاب صحیح میشود.
نمونهی این دسته بندیها زیادند.
با سواد و بی سواد
پولدار و بی پول (دهک بالا، دهک پایین)
شهری و روستایی
مذهبی و غیر مذهبی
اصلاح طلب و اصولگرا و ....
با این دسته بندی ها مردم روبروی یکدیگر قرار میگیرند و آنچه فراموش میشود منافع ملی است ( در حد یک شعار قرار میگیرد و در واقع منافع گروهی جایگزین آن میشود).
به جای آنکه تشکیلات حزبیِ با مانیفست مشخصِ سیاسی و اقتصادی داشته باشیم تا بتوانیم عملکرد قبلی و برنامههای آیندهشان را تحلیل کنیم باید بر اساس دسته بندی که برایمان انجام شده رفتار کنیم و به فردی که به دسته بندی ذهنی ایجاد شده برای ما نزدیکتر است رای بدهیم و دست به انتخاب بزنیم.
در نبود احزاب سیاسی (به شکل تعریف شده و فعال در سایر کشورها) ما با افراد روبرو هستیم و عمدهی تصمیم گیری ما حول شخصیت فرد و خانوادهاش و طرز حرف زدن و راه رفتن و ظاهر او و سخنوریاش و یا نهایتا مشاورانی که او را احاطه کردهاند خلاصه میشود.
همین عوامل در عین حال که میتوانند نقطه قوت یک کاندیدا باشند با حملهی رقیبان ممکن است به نقطهی ضعفش بدل شوند کما اینکه در ۳-۴ دورهی اخیر برخی کاندیداها سعی در تخریب شخصیتی، تخریب اطرافیان، تخریب خانوادهی فرد و .... داشته اند و توانسته اند به جای طرح برنامه ها و نقد و بررسی بر موج احساسی ناشی از تخریب حریف سوار شوند و از این موج نهایت استفاده را ببرند.
اما انتخابات امسال متفاوتتر از همیشه است و یک جای کار میلنگد.
مشکل جایی پدید میآید که بخش از جامعه اصلا نمیپذیرد که وارد گود شود و دست به انتخاب بزند. اینها همان آرای خاکستری هستند که اکثرا به عنوان اپوزوسیون عمل میکنند اگر باشند نتیجه را عوض میکنند و نبودشان فرصت را در اختیار رقیبان قرار میدهد.
انتخابات سالهای قبل ریاست جمهوری و مجلس و ... ثابت کرده است که ما تحت هر شرایطی در کشور یک عده "رای دهندهی ثابت و سنتی" داریم که اگر مشارکت مردم کم باشد کاندیداهایشان با اکثریت و به راحتی وارد مجلس و دولت و سایر نهادها میشوند.
بنابراین ما با سازمانی روبرو هستیم که با خارج از محیط خود ارتباط اندکی دارد و در داخل هم در نبود حمایت افراد داخل سازمان در حال تخریب است. اگر عکس العملی برای بهبود رخ ندهد وضعیت بدتر میشود و منابع سازمان و افراد داخل آن با هم از بین خواهند رفت.
رای ثابتی ها همیشه حضور دارند و خاکستری ها هستند که میتوانند نتیجهی بازی را تغییر دهند. کاندیداهای ریاست جمهوری نیز از این قضیه آگاهند و از آنجا که این گروه بزرگ تحت هدایت یک نظریهی حزبی و ساختارمند قرار ندارند، سعی بر آن دارند تا یا از طریق موجهای احساسی، وعدههای پرزرق و برق و یا تخریب طرف مقابل این آرا را به سمت خود بکشند تا نتیجه انتخابات را عوض کنند.
به نظرم ما با بزرگترین آرای خاکستری از زمان تاسیس جمهوری اسلامی روبرو هستیم که حتی ممکن است نتیجهی انتخابات را یک شب قبل از انتخابات ( بنابر موج ایجاد شده) عوض کنند.
در ادامه به بررسی وضعیت تک تک کاندیداهای ریاست جمهوری پرداخته ام. امیدوارم برایتان مفید باشد.
@emacoabbasi
تعدیل مثبت دیگری از حفاری
فارغ از شرایط بازار، نگهداری خصوصا برای حقوقیها جهت شناسایی سود مجمع گزینهی جذابی است.
تغییر مبلغ E0 (نرخ تسعیر ارزمبنای پیمان) پروژه
مارون براساس میانگین نرخ فروش حواله ارز مربوط منتشره در سامانه ETS در 7 روز کاری قبل از آخرین مهلت اراِبه پیشنهاد قیمت پیمان در تاریخ 1398/11/19 که معادل 135.752 ریال محاسبه می باشد خواهد بود.که ذر محاسبات قبل مبلغ E0 معادل 122.123 ریال محاسبه و اعمال گردیده است که از محل این الحاقیه معادل 10درصد به تعدیل در نظرگرفته شده افزوده است .
@emacoabbasi
#وتجارت
واقعا به ارزندگی مطلق رسیده!
بازار پُر است از این سهمها و مدیران پورتفوی به دنبال درو کردن سهام از بازار، به دنبال اخبار حاشیهای بازار هستند. شما حرفه ای ها الان باید به فکر شکار سهم ارزنده باشید وگرنه در بازار رو به بالا هنر شما دیده نمیشود!
شناسایی ۱۹ هزار میلیارد تومن سود ناشی از تسویه مطالبات ارزی که باعث شده تا سود قبل از مالیات #وتجارت به عدد ۳۸ هزار میلیارد تومان افزایش یابد!
یعنی سهم ۱۳۸ تومانی فقط ۱۱۸ تومان سود دارد!
این اشتباهات قیمتگذاری بازار بعدها با جهش سنگین بازار جبران میشود!
@emacoabbasi
خرابی چونکه از حد بگذرد آباد میگردد
در خصوص بازار باید پذیرفت که وضعیت سیاسی کشور و وضعیت نرخ بهره و رکود گسترده در اقتصاد مهمترین عوامل تاثیر گذار بر بورس است و کل کشور در یک شرایط برزخی به سر میبرد.
به نظرم حداقل تا مشخص شدن رییس جمهور جدید، بازار درجا خواهد زد و البته که ریزش سنگینی هم در انتظار بورس نیست و نوسانات فرسایشی حکمفرما خواهد بود.
در این بین یا باید کلا از بورس خارج شد و منتظر تعیین تکلیف رییس جمهور جدید و متعاقبا تغییرات سیاسی و اقتصاد کشور بود و یا اگر در بازار هستید باید بپذیرید که نوسان گرفتن از سهام و یا پیدا کردن سهام شارپی کار ساده ای نیست و احتمالا در این راه شکست خواهید خورد.
برای ما که همواره در بازار حضور داریم کم دردسرترین راه ماندن با سهام بنیادی و p.e پایین با نگاه به مجمع و دریافت سود نقدی است که دقیقا با مشخص شدن وضعیت سیاسی همراه است. از این شاخه به ان شاخه پریدن فقط باعث افزایش ضریب اشتباهات شما و پرداخت کارمزد بیشتر کارگزاری خواهد شد.
به نظر من بازار مسکن که فعلا در رکود کامل است و دقیقا در وسط تایم طلایی معاملات مسکن توان معاملاتیاش را از دست داده که نشاندهندهی رکود سنگین بازار ملک است.
بازارهای طلا و ارز هم هر خبری اعم از جنگ با اسرائیل و فوت رییس جمهور و ... را مصرف کرد و باز هم نتوانست قیمت بالای ۶۰ هزار تومان را تثبیت کند که حاکی از ورود بازار ارز به یک دورهی استراحت زمانی است تا نقدینگی دوباره از خواب بیدار شود.
من بین بازارها منتظر رشد بورس هستم که نزدیک به ۴ سال است در اصلاح به سر میبرد و هر خبر و اتفاق بدی را هم در قیمت لحاظ کرده است و تمام و کمال اصلاح زمانی و قیمتی داشته است. من منتظر استارت بازار برای جبران عقب ماندگیاش هستم و به نظرم در این بازار فرسایشی بهترین زمان برای بررسی مجدد پورتفوی به سمت سهام با p.e پایین و بنیادی فراهم شده است.
به قول فرخی یزدی؛
دلم از این خرابیها بود خوش, زانکه میدانم. خرابی چونکه از حد بگذرد آباد میگردد.
@emacoabbasi
در شرایط فعلی بازار نگاه ما به مجامع شرکتهاست و با توجه به نزدیکی به فصل مجامع قصد داریم تعدادی از نمادهای بنیادین با p.e پایین را از منظر بنیادی و تکنیکال مورد بررسی قرار بدهیم. نکات اضافه ای که در خصوص وضعیت بنیادین و تکنیکال شرکتها به ذهنم میرسد را به تدریج بازگو میکنم امیدوارم مفید باشد.
#حفاری_شمال
وقتی از سطح ارزندگی مطلق در سهام بنیادین بازار صحبت میکنم منظورم رسیدن سهام به منطقهای است که فارغ از شرایط معاملاتی بازار شاهد قیمتگذاری اشتباه بازار در خصوص سهام یک شرکت هستیم. از جملهای این سهام شرکت سهام حفاری شمال است که ارزش بازار آن به کمتر از ۵.۵ همت رسیده که حتی کمتر از یک پنجم ارزش روز دکلهای این شرکت است!
دقت کنید که حفاری در حال حاضر ۳۲۰۰ میلیارد تومان سود انباشته دارد که به ازای هر سهم ۳۶۵ تومان سود انباشته خواهد بود!
با توجه به نزدیکی به مجمع بعد از تقسیم سود، p.e سهم باز هم کاهش خواهد یافت و به کانال ۳ واحد خواهد رسید!
حفاری افزایش سرمایهی ۱۰۰ درصدی پیش رو دارد که تاییدیه حسابرس را هم دریافت کرده است!
به نظر من به #حفاری_شمال در شرایط فعلی بازار کم توجهی شده است خصوصا از سوی حقوقیها.
#حفاری قراردادها و تفاهمنامه های متعددی را افشا کرده و به نظر من با احتساب سود انباشته، این شرکت تا یکسال آینده معادل قیمت هر سهمش در بازار، در صورتهای مالی سود نشان خواهد داد!
در پستهای بعدی به بررسی وضعیت قراردادهای شرکت خواهیم پرداخت.
@emacoabbasi
با احترام به نظر تصمیمگیران، به نظرم ادامه دادن سیاست محدود کردن دامنهی نوسان در شرایط فعلی منطقی نیست. اگر بنا بر هیجان و پنیک در اقتصاد بود، بازار طلا و دلار باید در روزهای گذشته واکنش افزایشی قابل توجهی داشتند در حالیکه این بازارها شرایط عادی دارند و بورس هم میتوانست شرایط عادی داشته باشد.
من فکر میکنم ادامه دار بودن دامنهی نوسان ۲ درصدی سیگنال بدی به بازار داده است و همان نقدشوندگی (ولو در اصلاح و منفیها) را هم از بازار گرفته است.
عادی کردن دامنهی نوسان و اردرهای حمایتی قابل توجه میتواند به این وضعیت پایان دهد و شرایط را به یکی دو هفتهی قبل برگرداند تا وضعیت دولت جدید و سیاستهای اقتصادی و سیاسیاش برای بازار مشخص شود.
با این حال من معتقدم تمام منفیهای شاخهی اصلاحی اخیر با واکنش مثبت بازار در موج صعودی بعدی جبران خواهد شد و این حجم از سهم ارزان و با p.e پایین در فصل مجامع یاداور بازار نیمهی اول سال ۹۸ است.
@emacoabbasi
بازار دردناک و چند نکته
میدونم شرایط بازار ناامید کننده به نظر میرسه و همه تحت فشار هستیم و خیلیا به علت بدهی و قسط و چک مجبورن سهامشونو بفروشند و زیان شناسایی کنند اما هر چی فکر میکنم بیشتر به این نتیجه میرسم که بازار هم از منظر بنیادین و هم تجربی شرایط باورنکردنی داره. یه انفعال دسته جمعی در بازار رخ داده و همه نظارهگر هستند
به نظر من این منفیها و فشارهای فروش، حجم و ارزش بالایی ندارند و فقط به علت نبود تقاضا و نبود پول، سهمها دارند به دامنهی منفی کشیده میشن و اگر تقاضا به هر علت تقویت بشه شاهد عکس العمل بازار به سمت خرید خواهیم بود و شرایط ۱۸۰ درجه تغییر خواهد کرد.
ببینیم چه عواملی باعث رشد تقاضا میشه.
عمدهی دلیل منفیهای بازار اقدامات دولت و مجلس در برخورد با صنایع هست و بازار فعلا روی خوشی به این اقدامات نشون نداده و قید تاثیر افزایش دلار و نزدیکی مجامع و حتی اخبار مربوط به مذاکرات و رفع خطر جنگ و ... را نادیده گرفته و در نبود تقاضا ، سهمها به راحتی منفی میشن.
در کوتاه مدت ممکنه این روند با کمی نوسان همچنان ادامه داشته باشه و قبلا هم عرض کردم نگاه کردن به تابلوی بازار در این شرایط دردی دوا نمیکنه.
عامل دیگه هم نرخ بهرهی بالا هست که باعث شد دولت نتونه اوراق ۲۸-۲۹ درصدیش رو هم بفروشه حالا یا باید نرخ بهره رو بالاتر ببره تا اوراق با نرخ بالاتر بفروشه ویا نرخ بهره و سود بانکی ررو کاهش بده تا همین اوراق ۲۸ درصدی جذاب بشن . به نظر من راه حل منطقی برای فروش این اوراق فقط و فقط کم کردن نرخ بهره و سود بانکی هست و نه افزایش! چون نرخ تامین مالی بالاتر ، بنگاههای تولیدی رو به ورشکستگی میکشونه.کاهش نرخ بهره عامل تحریک کنندهی تقاضا برای بورس هست هم باعث کاهش نرخ اعتبارات کارگزاریها میشه و هم جذابیت سود بانکی رو هم کم میکنه البته که سایر بازارهای سفته بازی نظیر دلار و طلارو هم تحریک میکنه.
از منظر تکنیکالی کف مطلق در شرایط ویرانی کامل اقتصاد! محدودهی ۱۸۰۰.۰۰۰ واحدی است که حدود ۱۰-۱۵ درصد با عدد فعلی شاخص فاصله داره و عرض کردم این بدبینانهترین کف بازار هست و هیچ الزامی هم به دیدن این کف وجود نداره و قبل از اون عدد روانی ۲ میلیون واحدی و حمایتهای دیگه ای هم هست اما من میخواهم بدترین سناریو بازار رو براتون تصویر کنم تا ببینیم ته این بازی چی میشه.
فصل مجامع نزدیکه و p.e بسیاری از سهمهای بنیادین پایین اومده و از الان تا حدود ۱۴ ماه دیگه شما دو تا مجمع سالانه با سهمتون تجربه میکنید و دو تا سود دریافت میکنید. بنابراین بعد از مجمع تیرماه امسال با فرض تقسیم سود، حدود ۱ واحد از p.e سهام کم میشه که به جذابتر شدن قیمتش کمک میکنه.
در خصوص اقدامات دولت و مجلس و حواشی پیرامون صنایع هم باید منتظر تصمیمگیری دولت و مجلس باشیم اما به این نکته دقت کنید که اگر این مصوبات در نهایت به نفع بازار سرمایه تغییر کنن چه ریسک بزرگی از بازار سرمایه برداشته میشه و اون تقاضایی که عرض کردم فعلا وجود نداره به بازار برگرده چه اتفاقی برای سهام میافته.
در خصوص بازارهای موازی هم رکود مسکن اینقدر زیاد شده که معاملاتش به کف ۱۵ ساله رسیده و رکود مطلق در مسکن مشهوده فعلا قدرت خریدی برای مسکن وجود نداره.
دلار و سکه هم فعلا پیکشونو با جنگ ایران و اسراییل زدند و در اصلاح هستند اگر چه که با این وضعیت نقدینگی احتمالا دلار دوباره از جایی بین ۵۵-۵۸ هزار تومان دوباره میتونه رشد کنه .
شرایط بورس اگرچه بسیار ناامیدکننده هست اما نباید تجربهی سالهای قبل رو از یاد برد و نباید ارزندگی مطلق بازار را فدای جو کوتاه مدت فعلی بکنیم. سعی میکنم وضعیت بنیادین تعدادی از نمادهای بزرگ بازار رو به همراه تحلیلگران بررسی کنم به طوری که بشه تصویر روشنتری از بازار داشته باشیم.
به امید موفقیت شما عزیران❤️
امیدوارم کام همهی سهامداران شیرین شود و بعد از ۴ سال اصلاح قیمتی بورس به جایگاه اصلیاش بازگردد و عقب ماندگیاش را جبران کند.❤️
@emacoabbasi
بهبود تدریجی یا انقلاب؟
بر دیوارنوشته غمگینی در خیابانهای قاهره میخوانیم: «فردایی را که هرگز نیامد، یادتان هست؟» اشاره آن به سرنوشت بهار عربی است که زمانی وعده سرنگونی حکومتهای خودکامهی حاکم بر خاورمیانه را میداد."
دیدیم که آن «فردا» به آیندهای دورتر موکول شد؛ کودتا، آخرین دموکراسی باقیمانده از خیزش عربی سال ۲۰۱۱ را کنار زد، این رویداد در تونس صورت گرفت، همان جایی که ۱۰ سال پیش انقلاب عربی با سبزیفروشی که خودش را آتش زد تا به مرگ حکومتی فاسد و دیکتاتور اعتراض کند، آغاز شده بود.
سالهاست مردم دنیا بهبود تدریجی را به انقلاب و رادیکالیسم و دگرگونیهای بنیادین ترجیح میدهند که البته وجود نهادهای مردمی و توزیع قدرت در نهادهای مختلف جامعه از دلایل آن است.
انقلابها و کنار رفتن ناگهانی حاکمان، اغلب موجب بی نظمی بیشتر میشود. وضعیت کشورها چندین سال بعد از بهار عربی فاجعه بارتر شده است. عراق و سوریه ویرانتر از زمان صدام و بشاراسدِ قبل جنگ، شدند.
به دنبال توجیه دیکتاتورها و اقداماتشان در این کشورها نیستم که صد البته تمام جنایتهایشان محکوم است اما باید بپذیریم سالهاست دیگر انقلاب موفقی شکل نگرفته است و صرفا تلاشها موجب کشته شدن انسانها و آوارگی و نابودی زیرساختهای کشورها در خلال انقلاب و جنگ قدرت و ناپایداری سیاسی بعد از آن شده است.
من هم مانند شما از شرایط فعلی ناراضیام به وضع موجود انتقاد جدی و شدید دارم. اما وقتی انقلابهای ناموفق و عقب افتادگی کشورها و از بین رفتن تعداد زیادی انسان بی گناه را میبینم ترجیح میدهم یک دموکراسی هر چند کمرنگ را برای بهبود تدریجی اوضاع از دست ندهم و دلخوش به آیندهای نباشم که باید به انتظار جنگ و انقلاب بنشینم.
ساختار سیاسی و فرهنگی ما سالها با کشورهای درجه یک دنیا فاصله دارد اما به سیاهی کشورهای فلکزدهی دنیا هم نیست. فضای سیاسی و انتقادی و آگاهی مردم را در شرایط فعلی، با اوایل دههی ۷۰ مقایسه کنید که حتی مردم جرات نداشتند نام سیاسیون را بر زبان بیاورند! مخالفان و منتقدان دولت و حکومت اندک بودند. اگرچه دموکراسی در این کشور یک کودک دست و پا شکسته و بی رمق است اما اگر همین نهادهای موجود را هم حفظ نکنیم دچار هرج و مرج میشویم.
ما دچار هرج و مرج میشویم چون؛
۱۵ میلیون افغانی در کشورم زندگی میکند که نمیدانم تبار و اصل و نسبشان به کجا میرسد و چه در سر دارند.
در کشوری که در شرایط صلح، سرُم شستشو نایاب میشود، چگونه میتوان هرج و مرج را تصور کرد.
در کشوری که وقتی دلار نوسان میکند از پیچ و مهره گرفته تا نان و غذا و وسایل روزمره نایاب میشود و راهی انبارها میشود تا گرانتر عرضه شود چگونه میتوان هرج و مرج را تحمل کرد؟
در کشوری که در شرایط عادی در خیابان گوشی را از دستتان میربایند و جیبتان را میزنند چگونه میتوانید امید به انقلاب بی هزینه داشته باشید.
در کشوری که طالبان و اسراییل و داعش دوروبرش هستند چگونه میتوان امنیتش را ( با همهی انتقاداتی که داریم) به امان خدا بسپاریم و منتظر باشیم کسانی دیگر بیایند و دموکراسی را برایمان مثل یک کادوی تولد شیک و مجلسی تقدیممان کنند!
من مثل شما منتقد وضع موجود هستم و جوانیام را میان تحریم و صف کنکور و شلوغی بازار کار و گرانی و تورم و ... تقدیم یک مشت نادان کردم اما دلم میخواهد با امید به بهبود تدریجیِ همین دموکراسی اندک دل ببندم، منتظر روزی باشم که جامعه با آگاهی روز افزونی که بدست میآورد خواستههایش را به حکومت دیکته کند و مرزهای خواستههایش را روز به روز پیش ببرد. شاید این تحول به سن ما قد ندهد اما بالاخره یک روزی نسلی از ما این دموکراسی را به متعالیترین شکل خودش میرساند و این کودک دست و پا شکسته به یک انسان بالغ بدل میشود
من برای حفظ این روزنهی امید، رای دادن را انتخاب میکنم و علیرغم اینکه انتظار معجزه ندارم اما آقای #پزشکیان را اصلح میدانم و برای جلوگیری از افراط و عوض کردن هر چند اندک مسیر مردم و کشورم ایشان را انتخاب میکنم.
به امید سربلندی ایران
#برای_ایران
#محسن_عباسی
@emacoabbasi
با نزدیک شدن به زمان انتخابات، و افزایش اقبال به پزشکیان، شاهد کاهش قیمت دلار و طلا و صندوقهای طلا هستیم.
این یعنی تعدیل در انتظارات تورمی.
اما حتی در صورت انتخاب پزشکیان این تعدیلات به معنای ارزانی و کاهش قطعی تورم نیست.
تورم هنوز یک موتور دیگر دارد که اتفاقا پرزور و قوی به انتظار رییس جمهور بعدی نشسته است؛
نقدینگی!
در کوتاه مدت این نقدینگی باید مدیریت شود و از بازارهای سفته بازی و سپردههای بانکی با سود ۳۰ درصدی خارج شود تا چرخهی خلق پول و بی نظمی اقتصادی کاهش یابد.
حجم کسری بودجهی دولت و اوراقی که نزدیک سررسید هستند و رکود گسترده در اقتصاد فشار زیادی به دولت بعدی خواهد آورد.
@emacoabbasi
پزشکیان و خطرات آوار اقتصادی!
در صورت پیروزی در انتخابات چند روز آینده، فضای پیرامون دولت پزشکیان یک فضای خاکستری و مبهم است. جامعه از او انتظار معجزه ندارد و همینکه در یکی دو سال اول دولت او فشارهای اقتصادی کاهش یابد و وضعیت تحریمها کمرنگ شود خودش یک نوع موفقیت کوتاه مدت برای او تلقی میشود!
قبلا در خصوص جلیلی عنوان کردم که دو موتور محرک تورم در کشور فعال است. بخشی ناشی از سیاستهای داخلی پولی و مالی است و بخشی هم خارجی.
بخش داخلی برای هر کس که پیروز شود خطرآفرین است و دولتش از تبعات سیلاب نقدینگی سرگردان نمیتواند در امان باشد.
فرق پزشکیان و جلیلی عمدتا در بخش دوم محرکهای تورمی میباشد یعنی از بین بردن انتظارات تورمی ناشی از سیاست خارجی و تحریمها!
اگر چه پزشکیان تنشزدایی را به عنوان سیاست خود در برابر کشورهای دیگر اعلام کرده است اما هیچ تضمینی در برابر ترامپ (اگر در امریکا پیروز شود) وجود ندارد ضمن اینکه در کشور ما هم تصمیم نهایی در حوزهی سیاست خارجی با رییس جمهور نیست. اینها خوشبینیها به موفقیت اقتصادی و سیاسی دولت پزشکیان را کمرنگ میکند.
قبلا عنوان کردم، الان هم معتقدم جامعه هنوز اعتماد ۱۰۰ درصدی به پزشکیان ندارد و به دلیل تجربهی دولت روحانی و کارشکنیهای مخالفین داخلی و خارجی در دولت او و ضعفهایش در حمایت از بورس، جلوگیری از فیلترینگ، قضیهی بنزین و واکنشش به اعتراضات و ... با احتیاط به او و اقداماتش می نگرد.
پزشکیان رفته رفته در مناظرات اخیر با صلابت نسبی بیشتری صحبت میکند و تیم اقتصادی او فعالتر شده و به تبیین سیاستهای اقتصادی او میپردازد. پزشکیان میتواند در سایر حوزه ها از جمله حوزهی فرهنگ، هنر، ورزش، زنان و... هم از مشاوران و تیم احتمالیاش بخواهد تا همچون طیبنیا و ظریف سیاستهای دولت اینده را به صورت رودررو و شفاف با مردم در میان بگذارند.
دولت احتمالی پزشکیان باید بداند که یک بمب ساعتی به نام نقدینگی سرگردان را تحویل خواهد گرفت. حجم زیادی از اوراق بدهی که قرار است سررسید شود و بازار سرمایهی بی جانی که دیگر توان اوراق فروشی ندارد و فعالانش در بازار رمزارزها سکونت دارند.
پزشکیان با کمترین سرمایهی اجتماعی و مردمی ممکن باید دولتش را آغاز کند و حداقل در ابتدای راه تا حدی تنها خواهد بود و پشتوانهی بزرگ مردمی را نخواهد داشت تا عملکرد وی در بخشهای اقتصادی و سیاستهایش به نتیجهی اولیه برسد.
دولت پزشکیان اگرچه دولت برخواسته از امید خواهد بود اما بعید است حداقل در ابتدای راه همراهان جدی مردمی داشته باشد. از چالشهایش با مجلس و ارگانهای تاثیرگذار داخلی بگیرید تا توقعات آن ۴۰ درصدی که در انتخابات شرکت کردند و آن ۶۰ درصدی که حتی حاضر نشدند پای صندوقهای رای بیایند و فرصتی برای او قائل باشند.
پزشکیان و دولت احتمالی او باید خودشان را برای سختترین دوران حکومت و تنهاترین و پرچالشترین دولت بعد از انقلاب حاضر کنند جاییکه هم مردم و سایر مسئولین و ارگانها اننظارات بالایی از او دارند.
@emacoabbasi
دکتر مسعود پزشکیان به شرف تو ایمان دارم. رای من شمایید و فارغ از هر نتیجهای شما یک انسان با شرف و محترم هستید.
#برای_ایران
@emacoabbasi
قالیباف
شاید بتوان قالیباف را پُر نوسانترین نامزد ریاست جمهوری در کشور نامید. از نیروی انتظامی تا شهرداری و مجلس و دورههای انتخاباتی ریاست جمهوری همواره بخشی از اسم قالیباف با حواشی همراه بوده است.
قالیباف بیشتر از نامزدهای دیگر در پستهای مدیریتی بزرگ حضور داشته است. شهرداری تهران در دورهی او اگرچه گران اداره شد اما تغییرات ملموسی در فیزیک شهر تهران بر جای گذاشت، تغییراتی که تهران شاید فقط در دورهی کرباسچی مشابهش را تجربه کرده بود.
قالیباف اهمیت بخش مالی و اقتصادی را در سازمانها خوب درک کرده و در نیروی انتظامی و شهرداری، پایهگذار بانک قوامین و بانک شهر بود.
گرایش سیاسی قالیباف در سالهای اخیر از هستهی اصولگرایی فاصله گرفته و تا حدی به یک اصولگرای میانه رو تبدیل شده است. اگرچه که هنوز پاهایش در زمین اصولگرایی است اما تمایل به فاصله گرفتن از تفکرات رادیکال و شعارهای غیرواقعی دارد و حداقل این است که سعی در میانه روی دارد تا از چهرهی نظامی و سیاسیاش فاصله بگیرد و با رویکرد نرمتری به بدنهی مردم متصل شود.
قالیباف اگرچه تجربیات اجرایی زیادی دارد اما همواره در مناظرات و در بزنگاهها با حرکات رقیبان، در لحظات آخر آچمز شده و قافیه را به رقیبان باخته است. آخرین ضربه به قالیباف در کارزار انتخاباتی توسط روحانی زده شد و ناگهان قالیباف را به گوشهی رینگ فرستاد.
این بار قالیباف کمتر از گذشته به فکر تقابل است و تمام تمرکزش را بر کارنامهی خود و برنامههایش برای ادارهی کشور گذاشته است. سعی دارد از حاشیه دوری کند که به نظر من استراتژی درستی انتخاب کرده است. وعدههای قالیباف هم نه خیلی اغوا کننده است و نه خیلی دم دستی و پوپولیستی. قالیباف سعی کرده واقع بینی را در وعدههایش رعایت کند و از خود یک چهرهی کاری و مدیریتی و به دور از حاشیه ارائه کند.
قالیباف اما نقاط ضعفی دارد که میتواند آسیبپذیرش کند.
مهمترین ضعف قالیباف قوانینی بوده که در مجلس از زیر دست او رد شده و تصویب شده است. انتقادات به او در خصوص عدم تصویب قوانین حمایتی در حوزه فرهنگ و اقتصاد برجستهتر است. به هر حال در دورهی ریاست وی بر مجلس آنچنان که از او انتظار میرفت نتوانست تغییراتی در حوزهی قانونگذاری ایجاد کند. حواشی پیرامون او اگرچه برای من اهمیتی ندارد اما همانطور که قبلا گفتم همواره این حواشی پاشنه آشیل او در روزهای نزدیک انتخابات بوده است و ممکن است در روزهای پایانی موجی علیه او آغاز شود.
در حوزه سیاست خارجی نیز قالیباف نتوانسته موضع روشن و امیدوار کننده برای رفع تحریم ارایه کند و اطلاعات خاصی از برنامهی او برای حل مشکلات ارائه نشده است.
نقطه ضعف دیگر قالیباف تا اینجای کار تیم مشاورانش است که بسیار پر اشتباه و پر استرس ظاهر شدند و یک تیم بی تجربه و آماتور را در مناظرات به نمایش گذاشتند.
از منظر پایگاه اجتماعی، قالیباف در شرایط بهتری نسبت به جلیلی و شرایط پایینتری نسبت به پزشکیان قرار دارد. قالیباف به هیچ عنوان نمایندهی اپوزوسیون نیست اما سعی دارد بخشی از مردم ناراضی از وضع موجود را با خود همراه کند.
قالیباف با تجربه ترین فرد لیست اصولگرایان است که هم توان اجرایی دارد و هم توانایی نزدیک شدن به مرزهای رای دهندگان دیگر کاندیداها را دارد از این رو نسبت به جلیلی رقیب بزرگتری برای پزشکیان محسوب میشود. در صورت کنار رفتن جلیلی به نفع او رای جلیلی به سبد او واریز میشود و از طرفی با توجه به رویکرد معتدلانهاش در مناظرات تا اینجای کار توانایی جذب بخشی از آرای خاکستری را هم دارد. به نظر من رقابت اصلی بین قالیباف و پزشکیان است و اگر جلیلی و زاکانی و قاضی زاده به نفع قالیباف کنار نروند احتمال شکست او را بالاتر خواهند برد.
@emacoabbasi
قاضی زاده هاشمی
یکی از نمایندگان دولت قبل است که اتفاقا عهدهدار مسئولیت بزرگی چون معاون رییس جمهور و رئیس بنیاد شهید بوده. کاندیدایی با پیچیدگی کم و برنامه ها و سخنرانیهای کم عمق که مشخص نبودن اهداف و سیاستهایش حتی فضا برای تحلیل و کارشناسی برنامه ها را بسته است.
قاضی زاده هاشمی در انتخابات یک پله از زاکانی جدیتر است اما به نظر من اگر بماند از زاکانی هم رای کمتری خواهدداشت!
کسی که قول حل ۳ روزهی مشکلات بورس را داده بود اما از حل مشکل شرکتهای زیر مجموعهی بنیاد هم ناتوان بود. سقوط سهام بانک دی نمونهی توان مدیریتی ایشان درحل مشکلات بورس بود. وعدههای قاضی زاده اگرچه مانند زاکانی پرزرق و برق نیست اما برای جلب توجه رسانه ها هم که شده وعده هایی را در گوشه و کنار مطرح میکند.
عملکرد ضعیف مدیریتی، نداشتن پایگاه اجتماعی، عدم وجود کاریزمای شخصیتی، نداشتن کارنامهی اقتصادی و سیاسی و عدم معرفی مشاوران و تیم منسجم و عدم سرمایهگذاری جبهه اصولگرا روی ایشان به عنوان کاندیدای اصلی، هم نشان از عدم توان مدیریتی ایشان دارد و هم احتمال انصراف او را به نفع یکی از کاندیداهای اصولگرا افزایش داده است. از قاضی زاده بیلبورد کمتری در جامعه میبینیم و ستادهای جدی برای ایشان تشکیل نشده است که نشان میدهد برنامهی وی برای رقابتهای انتخاباتی جدی نیست.
قاضی زاده فقط به دنبال حضور در دولت بعدی اصولگرایان است و احتمالا به دنبال انصراف از رقابتها به شرط حضور در دولت بعد است که به نظرم همین هم موفقیت بزرگی برای ایشان محسوب میشود. اگر انصراف ندهد همان تعداد رای اندکش هم که میتوانست به سبداصولگراها ریخته شود کنار نام ایشان ثبت شده و به ضرر اصولگراها تمام خواهد شد.
@emacoabbasi
زاکانی
بعید میدانم از جایگاهش در شهرداری ناراحت باشد، بزرگترین موفقیت زندگی زاکانی قبلا رقم خورده است و افتخار " شهردار تهران بودن" نصیبش شده است!
بیلبودرهای زاکانی با یک امضا پای آن که معلوم نیست چه چیزی را تعهد کرده است و با رنگ زرد که جهت افزایش توجه استفاده میشود، تزیین شده است. محتوای بیلبوردها فاقد هر گونه برنامه برای آینده است و تنها بر گذشتهی نامعلوم اشاره دارد و تاکید میکند میشه کارنامه داشت ولی سالم بود!
ارتباط کارنامه و سالم بودن مشخص نیست!
اصولا ارتباط کارنامه با نمرهی داخل کارنامه و قبولی عملکرد و یا رد عملکرد فرد ارتباط دارد.
بله میشود کارنامه داشت و سالم بود و رفوزه هم بود!
کسی نیست از ایشان بپرسد از کدام کارنامه صحبت میکند؟ آخرین کارنامهی ایشان انصراف از دورهی قبلی انتخابات ریاست جمهوری است.
زاکانی حتی در مدیریت تهران هم ناموفق بوده و هیچ اقدام چشمگیری از زاکانی در تهران دیده نمیشود. من به شخصه رنگ و بویی از تحول در مدیرت تهران ندیدم و نمیتوانم قانع شوم که کشور را به دست ایشان بسپارم!
زاکانی جز حاشیه و سر و صدا چیز دیگری تا الان نشان نداده است. وعدههای منشوری و توزیع طلا و ... از جنس همان وعدههاییست که برای برانگیختن مردم و ایجاد موجهای احساسی و سواری گرفتن از آن داده میشد و حدود ۱۰-۱۵ سال از تاریخ مصرف این وعدهها گذشته است.
زاکانی در کوچه ای قدم میزند که روزگاری احمدی نژاد روی آن یادگاری نوشته! یک ناپختهی سیاسی، بدون کاریزمای لازم برای ریاست جمهوری، بدون برنامهی مشخص، عجول و فاقد پایگاه اجتماعی جهت اتحاد همگانی و همراه کردن مردم و دولت.
به نظرم اگر انصراف ندهد و به نفع کاندیدای دیگر کنار نرود ممکن است اعتبار شهردار تهران بودن را هم با رتبهی پایینی که بدست میاورد از دست بدهد!
@emacoabbasi
ایران وانتخابات پیشرو، آرای خاکستری تعیین کنندهی بازی
چقدر امیدوار باشیم؟
بررسی تک تک کاندیداهای ریاست جمهوری
شاید کمتر زمانی را به یاد بیاوریم که فضای انتخابات تا این حد درگیر تشتت و بلاتکلیفی باشد. بخشی از جامعه معتقد است اصولا رای دادن نمیتواند فضا را تغییر دهد و عدهای هم بر این باورند رییس جمهور جدید میتواند مسیر سازندگی و توسعه و پیشرفت را در پیش گیرد.
کشور همچون یک سازمان بزرگ است که هم نیازمند نظم درون سازمانی است و هم ارتباط با خارج از سازمان، تا بتواند به حیات خود ادامه دهد. به نظر من رها کردن این سازمان به امید برچیده شدن بی نظمی و درست شدن خود به خودی اوضاع، کار را پیچیدهتر خواهد کرد. بدترشدن وضعیت معیشتی مردم درسالهای اخیر ( با وجود کمتر شدن فشارهای تحریمی) نشاندهندهی تاثیر عملکرد مسئولان بر مردم است.
این موضوع فارغ از نتیجهی انتخابات و رای ما به فردی است که مورد نظر ماست (چه انتخاب بشود و چه انتخاب نشود)
اما اینکه رییس جمهور جدید چقدر میتواند در ۴ سال موفق باشد موضوع دیگریست. حجم خرابیها و بحرانها آنقدر زیاد است که بهترین و سالمترین و اصلحترین کاندیداها نهایتا در ۴ سال اول بتواند ۲۰-۳۰ درصد تفاوت در شرایط کشور ایجاد کند و از حجم فشار داخلی بر فرهنگ و اقتصاد مردم بکاهد و اگر سیاستهای بالادستی اجازه دهد فشارهای تحریم خارجی را هم تا حدی کمرنگ کند.
از رییس جمهور جدید نمیتوان انتظار معجزه داشت اما باید از او خواست در بخشهایی که اختیار دارد حداکثر توانش را به کار ببندد. به نظرم سیاست خارجی ( با اولویت کاهش فشار بر کشور) و اقتصاد داخلی (اعم از مدیریت نرخ بهره، حجم نقدینگی، کاهش فشار مالیاتی و عوارض بر صنایع، برچیدن سیاست اقتصاد دستوری و ... که مطلقا در اختیار دولت است) زمین اصلی بازی رییس جمهور بعد است.
بنابراین ما دربارهی ۲۰ الی ۳۰ درصد بهبود تدریجی در ۴ سال آینده برای اقتصاد ایران، کاهش فشارهای داخلی بر مردم و اقتصاد و بهبود فضای فکری و انتقادی و فرهنگی جامعه تصمیمخواهیم گرفت.
گواه تاثیرات دولت بر مردم، روند رشد تورم، رشد فشارها بر مردم و ناامیدی فراگیر در جامعه، ریزش بورس، افزایش نرخ بهره، ورشکستگی صنایع و .. است که در سالهای اخیر تشدید شده است.
با این نگاه قصد دارم نگاهی به وضعیت داوطلبان ریاست جمهوری داشته باشم ضمن اینکه این نوشته ها، صرفا نقد کاندیداها و برنامههایشان برای دولت جدید است تا کمکی به تصمیمگیری شما نماید و هیچ توصیهای برای هیچ کاری به عموم مخاطبان نیست.
@emacoabbasi
ادامهی دامنهی دو درصدی تا انتخابات؟
من فکر میکنم تمام تلاشها برای گرم کردن تنور انتخابات به کار گرفته شده است و تغییرات بزرگی در شیوهی حکمرانی در پیش است.
ترکیب چینش کاندیداهای تایید صلاحیت شده و رد تمام گزینههای دولت قبل یک پیام دارد و آن نیاز به تغییر در شیوهی حکمرانی است.
فضای انتخاباتی نسبت به ۳ سال قبل تحرکاتی دارد و از آن فضای سوت و کور فاصله گرفته است و مشخص است که برنامه ریزیها برای حضور حداکثری در انتخابات طرح ریزی شده است.
غیب شدن گشت ارشاد ( ولو موقت) در فصل گرما و مصوبات ضمنی حمایتی از بازار سرمایه و تغییرات نرخ بهره نشان از یک خرد جمعی برای کاهش التهابات اجتماعی و اقتصادی جامعه است.
در خصوص ادامه دار بودن دامنهی دو درصدی (اگر بنا باشد تا انتخابات ادامه داشته باشد) میتوان گفت سیاست رشد کنترل شده برای بازار در پیش گرفته شده است. حمایت بورس به گونهای که بتوان در یک چارچوب کنترلی و پیوسته تا انتخابات بورس را سبز نگه داشت و از طرفی افت و خیزهای هیجانی بازار را نیز کنترل کرد. در صورتیکه اردرهای حمایتی ادامه دار باشد این سیاست کمی به آرامش بازار کمک میکند وگرنه دوباره فرسایش بورس را شاهد خواهیم بود.
امسال موضوع #بورس موضوع داغ مناظرات خواهد بود! بعدا از بورس بیشتر خواهیم شنید.
@emacoabbasi
#حفاری
فارغ از وضعیت فعلی بازار من نگاهم به مجامع شرکتهاست تا تکلیف وضعیت سیاسی کشور مشخص شود.
نگاه تکنیکالی-بنیادین، با سهام p.e پایین.
این وضعیت فرسایشی بازار با نیروی متقابل بالا رونده در آینده جبران میشود و بازا را به نقطهی تعادلی از دست رفته باز میگرداند.
▪️ شرکت حفاری شمال طی عملکرد 1 ماهه منتهی به 1403/02/31 مبلغ معادل 3,646,772 میلیون ریال، از محصولات خود را به فروش رسانده که نسبت به مدت مشابه سال قبل 19 درصد رشد داشته است.
▪️ حفاری با سرمایه ثبت شده 9,000,000 میلیون ریال طی عملکرد 2 ماهه سال مالی منتهی به 1403/12/30 مبلغ 7,847,660 میلیون ریال درآمد فروش داشته که نسبت به مدت مشابه سال قبل 38 درصد رشد داشته است.
@emacoabbasi
#حفاری_شمال
با نزدیک شدن به محدودهی سبز رنگ که باند حمایتی بسیار مستحکم سهم است به سمت هدف ۹۴۰ تومان حرکت خواهد کرد.
با توجه به الگوی زمانی سهم، و p.e پایین سهم شرکت در مجمع و دریافت سود نقدی یکی از کم ریسکترین استراتژی ها تا زمان شروع حرکت جدید سهم است.
@emacopro
وضعیت بنیادین #حفاری
۱. افزایش ۱۷۶ درصدی درآمدهای عملیاتی در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱
افزایش ۲۵۰ درصدی سود ناخالص سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱
۲. افزایش ۱۲۷ درصدی سود خالص سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱
۳.ضریب P/E سهم در حال حاضر ۴.۱۵ واحد است که بعد از تقسیم سود در مجمع پیش رو باز هم کاهش خواهد یافت.
@emacopro
بورس چه میشود؟
اصولا برای بورس ما که تابع سیاستهای دولت است هیچ چیزی تعیینکنندهتر از نوع دولتها نیست(خصوصا در دورههای ۲-۳ساله) اگرچه که همواره نیروهای خود بازار توانایی ایجاد روندهای جداگانه در بازار را دارند و وقتی بازار به محدوده های ارزشمند بنیادین میرسد شاهد واکنش بازار هستیم.
حالا بازی بورس عوض شده و در آستانهی فصل مجامع هستیم از طرفی، حدود ۱۰ روز دیگر شاهد ورود کاندیداها به صحنهی انتخابات خواهیم بود که میتواند پای بورس را هم به میدان انتخاباتی باز کند.
کاندیداها نشان دادهاند که حداقل در ظاهر برنامه هایی برای بورس ارائه میکنند. ضمن اینکه وضعیت سیاسی و کلان اقتصادی ما هم تغییر خواهد کرد که هر دو عامل بورس را تحت تاثیر قرار میدهند. به نظر من سیاستهای اقتصادی ما با نرخ سود بدون ریسک ۳۵ الی ۴۰ درصدی به بن بست رسیده و احتمالا بخش داغ مناظره ها و برنامه های کاندیداها حول محور اقتصاد و سیاست خارجی خواهد چرخید. تا اینجای کار نمیتوان برای بورس آینده ای ترسیم کرد و احتمالا تا دو سه ماه آینده کمی فضای برزخی بورس با نگاه به وضعیت سیاسی ادامه داشته باشد
فصل مجامع از یک جهت دیگر هم مهم است. فصلی که تا چند سال پیش همیشه جزو فصول داغ بازار بود و علت آن امکان دریافت سود نقدی و چیدن میوهی سهام بعد از یکسال بود.
حالا به فصل مجامع بعد از یک اصلاح طولانی مدت رسیده ایم که باعث کاهش p.e بازار شده توزیع سود نقدی باعث کاهش بیشتر p.e بازار خواهد شد به عبارت دیگر شما با خرید یک سهم در فصل مجامع (قبل از روز مجمع) در عرض یکسال دو مجمع عمومی عادی سالیانه را تجربه میکنید و امکان دریافت دو سود مجمع را با نگهداری یک سال خواهید داشت! این مثال را برای درک بهتر مفهوم ارزندگی سهام بر اساس p.e آن عرض کردم.
به نظر من در این دورهی برزخی تا تعیین تکلیف وضعیت سیاسی باید به دقت وضعیت بنیادین و تکنیکال سهام بنیادی با p.e پایین را مدنظر قرار دهید تا اولا در فصل مجامع انتخاب بهتری انجام دهید و دوم اینکه در زمان برگشت بازار ارزندهترین سهام بازار را در واچ لیست خود داشته باشی
من همچنان در بین بازارها مستعدترین بازار را در قبال ریسک منطقی، "بازار سرمایه" میدانم و معتقدم بازار ارز حداقل "یک دورهی زمانی بعد از رشد بورس" رشد خواهد کرد و اصطلاحا نوبت رشد ارز بعد از بورس قرار دارد و همانطور که دیدیدم بدترین اتفاقات سیاسی و جنگ و ... هم نمیتواند ارز را مجددا به قله های جدید پرتاب کند. در رکود سایر بازارها نقدینگی آمادهی دریافت چراغ سبز بازار سرمایه است که به نظرم زمان زیادی طول نمیکشد تا نقدینگی، بازار سرمایه را انتخاب کند.
سعی میکنم دراین ایام، سهامی که وضعیت مناسب بنیادین دارند و کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند را همراه با تحلیلگران اماکو واکاوی کنم و نکات مهم صورتهای مالی و فرصتهای پیش روی آنها را در فصل مجامع بازگو کنم.
با آرزوی پیروزی برای شما عزیزان❤️
@emacoabbasi
بورس؛ نزدیکم بمان!
مدتیست تمام تجربیاتم از بورس را مرور میکنم، بازدهی تاریخی بین بازارها را بررسی کردم، شرایط فعلی دلار و طلا و سکه و خودرو و نقدینگی را بازنگری کردم. وضعیت بنیادین و p.e بازار را دوباره نگاه کردم و با توجه به نزدیکی به فصل مجامع و امکان دریافت دو سود مجمع با یکسال نگهداری سهم و اصلاح بیشتر p.e، به این نتیجه رسیدم که بورس تحت هر شرایطی و هر قانونی راهی جز رشد ندارد.
نیک میدانم که همگی خسته و دلزده از اتفاقات این چند سال بازار هستید و روح ناامیدی در کالبد همهی ما جا خوش کرده اما به نظرم استراتژی که الان میتواند کمک کننده باشد فرصت دادن به بازار و در عین حال عدم پیگیری روزانهی سهام است. حداقل تصمیم بگیرید چند هفته از مانیتورینگ روزانه سهام فاصله بگیرید.
بورس بخشی از اقتصاد است و همانطور که اقتصاد قابل دستکاری و ویرایش نیست بورس هم به عنوان بخشی از آن در نهایت نه دستور میپذیرد و نه قابل دستکاری است.
در هیچ دوره ای نیست که بورس نتوانسته باشد عقب ماندگیاش را جبران کند و منطق اقتصادی میگوید باید پای این بازار ارزان ایستاد و کمی به ساز و کار اقتصادی فرصت داد تا ساختارهای بازارها را دوباره ساماندهی کند.
این خلاصهی آن چیزی است که من از بازار درک میکنم و آن را مقدم بر هر نوع خبر سیاسی واقتصادی دیگر میدانم.
@emacoabbasi