@engaarr
آدما رو به خودتون نزدیک کنید، یا از خودتون دور کنید، حتی اگر لازمه از زندگیتون بیرون کنید،
اما تمام عمر منتظر تغییر کردن اونها نشید.
پرستو امیری
@engaarr
اینجا هم میتونید ببینید:
https://www.instagram.com/p/C-uSuvXNsT8/?igsh=MXRvYWFrMHp3OWVpdQ==
.
اگر در یک رابطهی راهدور هستید، این پست را حتما بخوانید و برای پارتنرتان ارسال کنید:
https://www.instagram.com/p/C-kv2pENfu8/?igsh=MXJ5MDl1bmVvaGFxMw==
زندگیِ علمیِ آلفرد نانوا
آلفردِ نانوا در یک مهمانی با پروفسور تولتز زیستشناس معروف آشنا شد. حضور پروفسوری به این معروفی در شهرستان کوچکی که آلفرد در آن زندگی میکرد، حقیقتا یک اتفاق باشکوه بود. پروفسور تولتز داشت برای جمع کوچکی از مهمانان مشتاق دربارهی آخرین یافتههای علمی تیم تحقیقاتیش صحبت میکرد. آلفرد گویی با جهان جدید و شگفتانگیزی روبهرو شده باشد، با چشمها و دهان باز محو سخنرانی دوستانهی پروفسور شده بود.
فردای روز مهمانی که آلفرد از خواب بیدار شد تصمیم گرفت بعد از این براساس یافتههای علمی زندگی کند.
او شروع کرد به جستجو کردن در اینترنت و جمعآوری آخرین یافتههای علمی در هر حوزهای؛ تغذیه، ورزش، شیوهی طبخ غذاها، نگهداری از گلها، کاشت سبزیجات، رسیدگی به حیوانات خانگی، نحوهی حمام کردن، شست و شوی دستها و ظروف و لباسها، ساعت خواب و بیداری، نحوهی برقراری ارتباط با همسایهها و دوستان و اعضای خانواده و حتی دربارهی علمیترین شیوهی پخت نان.
در عرض چندروز آلفرد درباره هرآنچه در زندگی با آن روبهرو میشد یافتههای علمی مفصلی جمعآوری کرد و بابت اینکه زندگیاش در مسیر درستی افتاده احساس آرامش و خرسندی میکرد.
او هرجا مینشست دربارهی اینکه چقدر مهم است آدمها درست زندگی کنند و چقدر خوشبختاند که در عصری زندگی میکنند که میتوانند از یافتههای علمی مدرن در زندگیشان بهرهمند شوند نطق میکرد.
چندهفتهای گذشت و آلفرد مطابق دستورات علمی زندگی و کار میکرد. هرچند مشتریهای نانوایی از افت کیفیت نانها شکایت داشتند اما وقتی آلفرد دربارهی خواص بینظیر این نوع پخت برای سلامتیشان توضیح میداد، اغلب قانع میشدند.
تا اینکه یک روز صبح خانم مارگارت معلم مدرسه موقع خرید نان، گفت دیروز در حین تحقیق کلاسی دانشآموزانش به نتایج مقالهای علمی برخوردهاند درباره مضرات این نحوه طبخ نان.
آلفرد آشفته شد و فورا به سراغ کامپیوتر شخصی قدیمیاش رفت و شروع کرد به جستجو در پایگاههای علمی مختلف. بله! او با کوهی از یافتههای متناقض روبهرو شد. احساس میکرد مورد خیانت و فریب قرار گرفتهاست.
چند روزی طول کشید تا حالش سرجا آمد و با خود فکر کرد: خب علم همینه! یعنی ما هرروز در حال پیشرفت و بهتر شدنیم! تا زمانی که بهروزترین یافتههای علمی در دسترس ما هستن جای نگرانی نیست!
از فردای آنروز آلفرد تقریبا هر چند روز، یا چند هفته یکبار، نحوهی انجام کارها را مطابق آخرین یافتههای علمی تغییر میداد. مشتریها هر چند روز یکبار با طعم جدیدی در نانهای آلفرد روبهرو میشدند.
کمکم صدای همه درآمد. لذت چشیدن طعم آشنا و خوشایند نان صبحانه از آنها گرفته شده بود و هیچ یافتهی علمی ای نمیتوانست آنرا جبران کند.
از اینسو آلفرد در زندگی خودش دچار مشکل شده بود.
گل و گیاهانش مثل قبل سرحال و پرثمر نبودند، برخی حتی کاملا خشکیده بودند.
حمام، ظرفشویی و دستشویی پرشده بود از انواع مواد شویندهی خانگی و صنعتی که هر کدام از نظر علمی فواید و مضرات خاص خودشان را داشتند و آلفرد وسواس گونه آنها را خریداری کرده بود.
ساعت خواب و بیداریش به هم خورده بود، زیرا برای ترشح هورمونهای موردنیاز بدنش مطابق آخرین مقالهای که خوانده بود باید از ساعت ۷ عصر به رختخواب میرفت، اما خوابش نمیبرد.
سگ باوفایی که همیشه جلوی در خانهش بود و از باقیماندهی غذای آلفرد تغذیه میکرد اورا ترک کرده بود زیرا آخرین یافتههای علمی معتقد بود که نباید به حیوانات غذارسانی کرد. با چند همسایه قدیمی به مشکل برخورده بود، زیرا مطابق آخرین یافتههای علم روانشناسی متوجه شده بود آنها سمی یا احتمالا خودشیفته هستند.
برخلاف پیشبینیاش اوضاع زندگی آلفرد در میان کوهی از اطلاعات علمی سفت و سخت و گاهی متناقض بسیار به هم ریخته و بی ثبات شده بود و آلفرد برای مقابله با این آشفتگی، هرچه بیشتر و بیشتر مطالعه میکرد، بیشتر و بیشتر آشفته و سردرگم میشد.
تا یک روز عصر که یک تاکسی قرمز جلوی خانهاش نگه داشت و مادربزرگ با چمدانش از آن پیاده شد و وارد خانه شد و بهجای سلام گفت راه خیلی خستهکننده بود و رفت توی آشپزخانه تا قهوه درست کند.
آلفرد مثل یک جوجه اردک به دنبال مادربزرگ رفت توی آشپزخانه.
مادربزرگ دست برد برای قهوهجوش قدیمی که از گیرهی بالای اجاق گاز آویزان بود.
آلفرد گفت: نه! از او استفاده نکن، تحقیقات نشون داده، دم کردن قهوه توی اون باعث میشه همه خواصش از بین بره.
مادربزرگ بدون نگاه کردن به آلفرد، قهوهجوش را پر از آب کرد و درحالی که آن را روی گاز میگذاشت گفت: تنها چیزی که میتونه خاصیت قهوه رو از بین ببره، حرفای توئه. برو توی سالن و بیصدا منتظر قهوهی مادربزرگ باش.
آلفرد آرام و مطیع رفت روی کاناپه دراز کشید. بوی قهوه که پیچیده، چشمهایش را بست و لبخند محوی روی چهرهاش نشست.
پرستو امیری
تو این فایل صوتی یکی از نظریات جالب فروید رو توضیح دادم؛ دربارهی اینکه چرا ما قصد میکنیم و برنامه داریم برای انجام کاری اما کار رو انجام نمیدیم یا حتی عکسش رو انجام میدیم.
@engaarr
توصیه میکنم حتما گوش کنید.
ویدیوش رو هم میتونید اینجا ببینید:
https://www.instagram.com/reel/C9p8y5yN93f/?igsh=MWszcHlmcW4xdmgyZA==
@engaarr
شما میتونید لحظههای زندگیتون رو با ترس و ناامیدی از اتفاقات پیشرو بگذرونید یا هم با اشتیاق و امیدِ اتفاقات پیشرو.
واقعیت اینه که هیچکدوم از اینها احتمالا چندان روی اتفاقات پیشرو اثر نمیذارن، اما تعیین میکنن شما این یکبار فرصت زندگی رو چطور زیستهاید؛ زندگی با ترس و ناامیدی یا زندگی با اشتیاق و امیدواری؟
پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
سرکوب احساسات منفی باعث سرکوب احساسات مثبت نیز می شود و بعد از مدتی شما احساس بیحسی، کرختی، ملال و احساس پوچی خواهید کرد.
دکتر پرستوامیری
متخصص روانشناسی سلامت/ روان درمانگر
@engaarr
وقتی تلاش می کنید احساسات منفی مانند خشم، غم، اضطراب، ناراحتی و غیره را سرکوب کنید، مغز شما نمی تواند به طور انتخابی فقط احساسات منفی را سرکوب کند، بلکه تمام طیف عواطف مثبت و منفی را تضعیف و سرکوب کرده و در نتیجه شما به مرور از نظر عاطفی به حالتی می رسید که به آن "بی حسی" یا "کرختی عاطفی" گفته می شود. حالتی که در آن فرد می گوید نسبت به همه چیز بیتفاوت و بیاحساس است و هیچ یک از احساسات مثبت و منفی را تجربه نمی کند.
در واقع احساسات مثبت و منفی ما از یک منبع می آیند، تلاش برای سرکوب احساسات منفی مانند تلاش برای خاموش کردن بخشی از نور یک لامپ است! شما نمی توانید کلید را بزنید و انتظار داشته باشید کل نور لامپ خاموش نشود!
تلاش برای سرکوبی احساسات منفی، چه به شکل ابراز نکردن آن ها و چه به شکل تلاش برای تجربه نکردن آن ها در درون، نیازمند تلاش شناختی زیادی است. این تلاش مداوم، به مرور منابع ذهنی فرد را تخلیه کرده و تمرکز و پردازش سایر اطلاعات را سخت تر می کند. در نتیجه فرد دچار مشکل در تمرکز و حافظه نیز می شود. این بار شناختی می تواند ظرفیت فرد برای تجربه و پاسخ به سایر احساسات ( از جمله عواطف مثبت مثل شادی، لذت، عشق، شعف و غیره) را به شدت کاهش دهد.
@engaarr
با گذشت زمان، سرکوب احساسات می تواند آگاهی ما نسبت به احساسات مان را کاهش دهد. این "کاهش آگاهی عاطفی" می تواند توانایی ما را برای تشخیص و درک آن چه احساس می کنیم محدود کرده و ظرفیت مارا برای تجربه کامل عواطف و هیجانات و مدیریت آن ها کاهش داده و زندگی مارا خالی از هرگونه احساس کند. و یا ما را در میان احساساتی که ناتوان از درک و تشخیص و تجربه آن ها هستیم قرار داده و وحشت زده کند.
سرکوب احساسات بر روابط بین فردی نیز اثر مخربی خواهد گذاشت. سرکوب، فرد را از نظر احساسی سرد و دور از دسترس نشان داده و باعث می شود فرد در ارتباط با دیگران از تشخیص احساسات خود و طرف مقابل ناتوان باشد. در نتیجه این سرکوب احساسات چه در درون و چه در بیان، مانع برقراری رابطه نزدیک و صمیمانه با دیگران می شود.
در نهایت درست است که سرکوب احساسات ممکن است در کوتاه مدت باعث تسکین احساسات منفی شود، اما اغلب به قیمت کاهش نشاط عاطفی و احساس پوچی، کرختی، بی حسی و ملال عمیق تمام شده و شانس تجربه فراز و فرودهای زندگی عاطفی را از فرد خواهد گرفت.
@engaarr
@engaarr
در پست بعدی خواهم گفت که بهجای سرکوب، چه کار کنیم.
در این روز خاص، شعر کتیبه از مهدی اخوان ثالث رو تقدیم شما میکنم.
@engaarr
فتاده تخته سنگ آنسوی تر ، انگار کوهی بود
و ما اینسو نشسته ، خسته انبوهی
زن و مرد و جوان و پیر
همه با یکدیگر پیوسته ، لیک از پای
و با
زنجیر
اگر دل می کشیدت سوی دلخواهی
به سویش می توانستی خزیدن ، لیک تا آنجا که رخصت بود
تا زنجیر
ندانستیم
ندایی بود در رویای خوف و خستگیهامان
و یا آوایی از جایی ، کجا ؟ هرگز نپرسیدیم
چنین می گفت
فتاده تخته سنگ آنسوی ، وز پیشینیان پیری
بر او رازی نوشته است ، هرکس طاق هر کس جفت
چنین می گفت چندین بار
صدا ، و آنگاه چون موجی که بگریزد ز خود در خامشی می خفت
و ما چیزی نمی گفتیم
و ما تا مدتی چیزی نمی گفتیم
پس از آن نیز تنها در نگه مان بود اگر گاهی
گروهی شک و پرسش ایستاده بود
و دیگر
سیل و خستگی بود و فراموشی
و حتی در نگه مان نیز خاموشی
و تخته سنگ آن سو اوفتاده بود
شبی که لعنت از مهتاب می بارید
و پاهامان ورم می کرد و می خارید
یکی از ما که زنجیرش کمی سنگینتر از ما بود ، لعنت کرد گوشش را
و نالان گفت : باید رفت
و ما با خستگی گفتیم
: لعنت بیش بادا گوشمان را چشممان را نیز
باید رفت
و رفتیم و خزان رفتیم تا جایی که تخته سنگ آنجا بود
یکی از ما که زنجیرش رهاتر بود ، بالا رفت ، آنگه خواند
کسی راز مرا داند
که از اینرو به آنرویم بگرداند
و ما با لذتی این راز غبارآلود را مثل دعایی زیر لب
تکرار می کردیم
و شب شط جلیلی بود پر مهتاب
هلا ، یک ... دو ... سه .... دیگر پار
هلا ، یک ... دو ... سه .... دیگر پار
عرقریزان ، عزا ، دشنام ، گاهی گریه هم کردیم
هلا ، یک ، دو ، سه ، زینسان بارها بسیار
چه سنگین بود اما سخت شیرین بود پیروزی
و ما با آشناتر لذتی ،
هم خسته هم خوشحال
ز شوق و شور مالامال
یکی از ما که زنجیرش سبکتر بود
به جهد ما درودی گفت و بالا رفت
خط پوشیده را از خاک و گل بسترد و با خود خواند
و ما بی تاب
لبش را با زبان تر کرد ما نیز آنچنان کردیم
و ساکت ماند
نگاهی کرد سوی ما و ساکت ماند
دوباره خواند ، خیره ماند ، پنداری زبانش مرد
نگاهش را ربوده بود ناپیدای دوری ، ما خروشیدیم
بخوان ! او همچنان خاموش
برای ما بخوان ! خیره به ما ساکت نگا می کرد
پس از لختی
در اثنایی که زنجیرش صدا می کرد
فرود آمد ، گرفتیمش که پنداری که می افتاد
نشاندیمش
بدست ما و دست خویش لعنت کرد
چه خواندی ، هان ؟
مکید آب دهانش را و گفت آرام
نوشته بود
همان
کسی راز مرا داند
که از اینرو به آنرویم بگرداند
نشستیم
و به مهتاب و شب روشن نگه کردیم
و شب شط علیلی بود
از کجا بدونید کارگاه سوگ عاطفی براتون مفیده؟
اگر به اغلب سوالات:
۱ الی ۷۸
۸۸ الی ۱۰۳
۱۱۷ الی ۱۶۳
۱۸۰ الی ۱۹۰
پاسخهای
بیشتر درست/ اندکی درست/تقریبا درست/ کاملا درست
دادهاید.
دکتر پرستوامیری
مدرس و طرحوارهدرمانگر
@engaarr
ثبتنام:
پیامک، تلگرام و واتساپ:
۰۹۳۶۵۷۰۵۱۷۱
دوره جدید کارگاه تسکین سوگ عاطفی در حال ثبتنام است.
۰۹۳۶۵۷۰۵۱۷۱
این دوره به صورت آنلاین در گوگل میت برگزار میشود.
۵ جلسهی ۲ ساعته
دوشنبهها و جمعهها ساعت ۱۹ الی ۲۱
از تیرماه ۱۴۰۳
هزینهی دورهی ۱۰ ساعته
۱ میلیون و ۵۰۰ هزار با امکان پرداخت در ۳ نوبت.
اسلایدها و فایل صوتی جلسات بدون محدودیت در اختیار شرکتکنندگان قرار خواهد گرفت.
https://www.instagram.com/p/C6vJl5OtCqq/?igsh=MWR4NnplN2ZldjdoeA==
از اولینباری که در رنج بودیم و گریه کردیم و مادر فورا مارا در آغوش گرفت، تغذیه کرد و از رنج نجاتمان داد، ما به نجاتدهنده ایمان آوردیم.
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
@engaarr
استرس مزمن و طولانی مدت به فرسودگی روانی و جسمانی -چیزی شبیه افسردگی- ختم میشود؛ گویی بدن و روان، از مبارزهای دراز مدت خسته شدهاند.
این رو گوش کنید، در مورد نکتهی بالا:
https://www.instagram.com/reel/C6MruBPNfXB/?igsh=MmExbWJ3OWNlcjZ1
سد راه هیجاناتِ ناخوشایند نشوید؛
در هستیِ آنها مراخله نکنید؛
گاهی اجازه دهید تمام و کمال، وجود شما را فرابگیرد؛
آرامبخشی نکنید؛
به خودتان این فرصت را بدهید که در زندگی عمیقترین غمها، ترسها، خشمها و هر هیجان دیگری را، هرچند ناخوشایند، هرچند توفنده، تجربه کرده باشید.
تماشاگر خودتان و طوفانی باشید که در حال عبور از شماست.
فقط بدانید، ملتفت باشید که چه اتفاقی دارد میافتد؛ یک تماشاگر آگاه.
سخت خواهد گذشت، بسیار سخت. بسیار وسوسه خواهید شد که پناه بگیرید؛ بسیار وسوسه خواهید شد که فرار کنید؛
اما اگر آگاهانه تن بسپارید، تجربهی بیرون آمدن از طوفان، از عمیقترین تجارب زندگیتان خواهد شد.
دکتر پرستو امیری
@engaarr
@engaarr
فایل صوتی
دلبستگی اضطرابی یا دوسوگرا:
تمنای عشق و رابطه
دکتر پرستوامیری
@engaarr
در کودکی:
والدین این افراد عموما بیثبات و پیشبینیناپذیر بودهاند.
گاهی خیلی درگیر نیازهای کودک میشدند و گاهی به نیازهاش بیتوجهی کردهاند.
به همین دلیل کودک مدام در این اضطراب به سر میبرده که آیا عشق و توجه و محبت به من داده میشه یا نه.
و این اضطراب رو با خودش به روابط بزرگسالی آورده.
در بررگسالی:
این افراد وقتی توی رابطه هستند تمام فکرشون درگیر رابطهست و با تمام شدن رابطه، خلا و پوچی عمیقی رو احساس میکنند.
جدایی و تنهایی رو نمیتونند تحمل کنند، در این حالت، یا غرق خیالپردازی راجع به بازگشت به رابطه میشن و یا فورا وارد رابطهی دیگهای میشن و این داستان دردناک رو برای خودشون تکرار میکنند.
@engaarr
در کودکی:
والدین این افراد عموما بیثبات و پیشبینیناپذیر بودن.
گاهی خیلی درگیر نیازهای کودک میشدن و گاهی به نیازهاش بیتوجهی میکردن.
به همین دلیل کودک در این اضطراب به سر میبرده که آیا عشق و توجه و محبت به من داده میشه یا نه.
و این اضطراب رو با خودش به روابط بزرگسالی آورده.
در بزرگسالی:
این افراد وقتی توی رابطه هستند تمام فکرشون درگیر رابطهست و با تمام شدن رابطه، خلا و پوچی عمیقی رو احساس میکنن.
جدایی و تنهایی رو نمیتونن تحمل کنن، در این حالت، یا غرق خیالپردازی راجع به بازگشت به رابطه میشن و یا فورا وارد رابطهی دیگهای میشن و این داستان دردناک رو برای خودشون تکرار میکنن.
دکتر پرستو امیری
@engaarr
ویدیو رو باصدا ببینید.👇👇👇
https://www.instagram.com/reel/C6VtxXMtbyH/?igsh=OWs5aG0xM3E4c3M3
اینجا ببینید و گوش کنید که
چرا خوشایندترین و لذتبخشترین کارها وقتی شکل تکلیف و اجبار میگیرند، انجامشون انقدر سخت میشه؟!
👇👇👇
https://www.instagram.com/reel/C-2xSjQt2--/?igsh=NHdpMXcxb3IyNW5y
اگر شما هم در روزهای تعطیل دچار اضطراب و دلشوره میشوید، این متن را بخوانید، زیرا ممکن است شما یک کمالگرا باشید!
دکتر پرستوامیری
متخصص روانشناسی سلامت
کمالگراها در تعطیلات اضطراب دارند چون اغلب توقعات بالایی از خود و شرایط اطرافشان دارند. آنها تمایل دارند که همه چیز را به بهترین شکل ممکن انجام دهند و به نتیجه مطلوب برسند. در تعطیلات، این افراد ممکن است نتوانند به راحتی استراحت کنند زیرا:
@engaarr
1. توقعات غیرواقعبینانه:
کمالگراها به دنبال تجربهی یک تعطیلات کامل و بینقص هستند. اگر چیزی مطابق انتظارشان پیش نرود (مثلاً برنامهها تغییر کند یا همه چیز طبق برنامه نباشد)، دچار اضطراب میشوند.
2. نیاز به کنترل:
کمالگراها اغلب تمایل دارند که همه چیز را تحت کنترل داشته باشند. تعطیلات معمولاً با شرایط پیشبینینشده و تغییرات همراه است، که این امر میتواند برای این افراد استرسزا باشد.
3. احساس بیهودگی:
برخی از کمالگراها ممکن است احساس کنند که استراحت و آرامش «هدر دادن وقت» است و به اندازه کافی مفید نیست. این دیدگاه میتواند منجر به احساس گناه و اضطراب در زمانهایی که قرار است از تعطیلات لذت ببرند، شود.
4.مشکل در خاموش کردن ذهن:
کمالگراها ممکن است در زمان تعطیلات هم همچنان درگیر فکرهای مربوط به کار، مسئولیتها و برنامههای آینده باشند و نتوانند بهطور کامل ذهن خود را از این نگرانیها دور کنند.
به طور کلی، تمایل به رسیدن به استانداردهای بالا و ترس از ناکامی باعث میشود که کمالگراها حتی در لحظات استراحت نیز به راحتی نتوانند آرامش پیدا کنند.
@engaarr
@engaarr
قبل از اینکه رو خودتون تشخیص ADHD، دو قطبی، افسردگی، PTSD، و سایر اختلالات روانی رو بگذارید، مطمئن بشید علائم شما تحت تاثیر مصرف انواع مواد مخدر و محرک و قرص روانگردان و گل و ماری جوانا و ... نبوده باشه!
در تشخیص اختلالات روانپزشکی همیشه شرط آخر اینه که علائم تحت تاثیر یک عامل فیزیولوژیکی مثل مواد ایجاد نشده باشه.
دکتر پرستوامیری
@engaarr
ضرورت و انواع روشهای خودمراقبتی برای درمانگرها:
https://www.instagram.com/p/C9_9I80tF2L/?igsh=cHhmejNxdG96Z2cw
چالش چهارهفتهای ژورنال احساسات
دکترپرستوامیری
@engaarr
(لازم است پیش از انجام این تمرینات، پست کرختی احساسات را بخوانید.)
ژورنال هیجانات یک روش مؤثر برای پایش و مدیریت احساسات است که شامل نوشتن روزانه تجربههای هیجانی و تحلیل آنها میشود. این تکنیک به شما کمک میکند تا بهتر احساسات خود را درک کنید، الگوهای رفتاری و هیجانی خود را شناسایی و در نهایت راههای بهتری برای مدیریت هیجانات پیدا کنید.
برای سفر چهار هفتهای به دنیای پیچیده و جذاب احساساتتان آمادهاید؟
1️⃣هفته اول
یک دفترچه یادداشت (مداد کاغذی یا در تلفن همراه) داشته باشید.
به مدت یک هفته، هر روز، هر یک ساعت یکبار در هر موقعیتی که بودید به خودتان یک مکث کوتاه بدهید و از خودتان بپرسید:
الان چه احساسی دارم؟
به لیست احساسات (در توضیحات پست) مراجعه کنید! احساس خود را نامگذاری کرده و یادداشت کنید.
2️⃣هفته دوم
همان تمرین هفته اول را تکرار کنید اما با یک تغییر مهم. بعد از این که به این سوال پاسخ دادید: چه احساسی دارم؟ و آن را نامگذاری کردید.
از خودتان بپرسید این احساس را در کجای بدنم تجربه میکنم؟
یک اسکن بدنی انجام دهید.
سر، گردن، شانه، دستها، سینه، شکم، پشت و کمر، پاها، پوست، قلب، معده و ...
تلاش کنید با بدنتان ارتباط برقرار کرده و ردپای احساسات را در بدنتان دنبال و کشف کنید.
حتما نتیجه را یادداشت کنید.
@engaarr
3️⃣هفته سوم
تبریک میگویم! شما تا این جا موفق شدهاید احساسات خود را تشخیص دهید و نامگذاری کنید.
حالا وقت برقراری ارتباط بیشتر با آنهاست.
تمرین دوهفتهی گذشته را تکرار کنید، و این بار سوال سوم را به دو سوال قبل اضافه کنید:
چه چیزی باعث ایجاد این احساس در من شد؟
برای پاسخ به این سوال، دنبال جواب این سوالات باشید:
وقتی این احساس آمد کجا بودم؟
در حال انجام چه کاری بودم؟
چه کسی همراه من بود؟
به چه فکر میکردم؟
4️⃣هفته چهارم
حالا وقت آن است تأثیر احساسات را بر رفتارمان پیدا کنیم.
تمرین را مانند سه هفتهی گذشته تکرار کنید:
1- مکث و نامگذاری احساس
2- پایش حالت بدنی
3- یافتن پیشزمینههای احساس
حالا در هفته چهارم از خودتان بپرسید:
این احساس چه تمایل رفتاری را در من ایجاد میکند؟
وقتی این احساس را دارم دوست دارم چه واکنشی نشان دهم؟ و در واقعیت چه کار میکنم؟
آیا تمایل رفتاری من به رفتار واقعی تبدیل میشود؟
⏳️صبور باشید و تمرینات رو همینطور که توضیح دادم انجام بدید.
از هفتهی دوم میتونید بهجای هر یک ساعت، هر دو یا سه ساعت یادداشت برداری کنید.
یادداشت کردن رو جدی بگیرید، اصلا نگید همینکه میدونم کافیه.
مطمئن باشید اگر درست و اصولی انجام بدید نتایج خوبی خواهید گرفت.
ژورنال هیجانات میتونه یک ابزار قدرتمند برای خودآگاهی و توسعه شخصی باشه و به شما کمک کنه تا درک عمیقتری از هیجانات و واکنشهای خودتون پیدا کنید.
و اگر این پست براتون مفید بود با دوستانتون به اشتراک بگذارید.
@engaarr
باید/نبایدهای رابطهی درمانگر و درمانجو
دکتر پرستوامیری
رواندرمانگر
@engaarr
اگر درحال گذراندن دورهی درمان خود هستید، این متن برای شما ضروریست تا از حقوق اولیه و ضروری خود در درمان آگاه باشید و تجربهی خوب و سالمی در درمان داشته باشید.
✅️ بایدها:
1. حفظ احترام و بیطرفی: تراپیستها باید با احترام و بدون قضاوت با مراجعین برخورد کنند.
2. اطلاعرسانی شفاف: مراجع باید از نوع درمان، اهداف، مدت زمان و هزینهها آگاه باشد.
3. حفظ رازداری: اطلاعات مراجع باید کاملاً محرمانه بماند، مگر در شرایط خاص و اضطراری.
4. انتخاب و تغییر تراپیست: مراجع حق دارد تراپیست خود را انتخاب کند و در صورت نیاز آن را تغییر دهد.
⛔️ نبایدها:
1. روابط جنسی و عاشقانه: هرگونه صحبت و رابطه جنسی یا عاشقانه بین مراجع و تراپیست ممنوع است.
2. روابط تجاری و مالی: نباید هیچگونه رابطه مالی یا تجاری بین مراجع و تراپیست وجود داشته باشد.
3. دوستی خارج از چارچوب حرفهای: روابط دوستانه نزدیک خارج از جلسات درمانی مجاز نیست.
4. تبادل هدیه و امتیازات خاص: تراپیست نباید از مراجع هدیه بپذیرد یا به او امتیازات خاص بدهد.
---
⛔️ نشانههای رفتار غیراخلاقی درمانگر:
1. رابطه نزدیک شخصی: اگر تراپیست شما سعی کند خارج از جلسات درمانی با شما وقت بگذراند یا شما را به رویدادهای شخصی دعوت کند، این یک نشانه هشدار است.
2. تبادل هدیه: اگر تراپیست شما از شما هدیه بپذیرد یا به شما پیشنهاد هدیه بدهد، این رفتار میتواند به وابستگی ناسالم و نقض حرفهای تبدیل شود.
3. صحبتهای شخصی نامناسب: اگر تراپیست شما در جلسات درمانی بیش از حد درباره زندگی شخصی خود صحبت کند یا به شما سوالات شخصی غیرمرتبط بپرسد، این رفتار غیرحرفهای است.
4. لمس نامناسب: هر گونه تماس فیزیکی نامناسب، مثل در آغوش گرفتن یا لمس بدنی که فراتر از مرزهای حرفهای است، باید به عنوان رفتار غیراخلاقی تلقی شود.
5. فشار برای ادامه درمان: اگر تراپیست شما شما را به ادامه درمان حتی زمانی که احساس میکنید به آن نیازی ندارید، تحت فشار قرار دهد، این میتواند نشانهای از سوءاستفاده باشد.
6. انتقاد یا قضاوت بیش از حد: اگر تراپیست شما بیش از حد از شما انتقاد کند یا شما را قضاوت کند، این رفتار غیراخلاقی است و میتواند به آسیب روانی منجر شود.
7. روابط مالی: هر گونه پیشنهاد مالی، مثل پیشنهاد سرمایهگذاری مشترک یا قرض دادن پول، نشاندهنده رفتار غیراخلاقی است.
@engaarr
@engaarr
چهار مهارتی که به عنوان یک بزرگسال سالم باید بلد باشیم:
مهارتِ شکل دادن به روابط صمیمی
مهارتِ حفظ روابط صمیمی
مهارتِ ارتقاء یک رابطهی صمیمی
مهارتِ قطع روابط آسیبزا
@engaarr
هنوز بعد از بیش از بیست سال اولین جملهی کتاب #نامه_به_کودکی_که_هرگز_زاده_نشد از #اوریانا_فالاچی را در خاطرم دارم؛ هستی. به قطرهای از زندگی میمانی که از "هیچ" چکیده شده باشد.
نمیدانم با ذهن نوجوانم چه دریافتی از این جمله داشتهام که همچنان همانقدر به قوت در روان من باقی مانده است.
این سطور اولین استنباطهای جدی اما مبهم من از زندگی بودند.
نه که حالا به استنباط واضحی دست یافته باشم. نه!
حالا در بزرگسالی، صرفا بهجز آن جمله، هزاران جمله و تجربهی متحیرکنندهی دیگر در ذهنم منتظرند به امید آنکه روزی، تبدیل شوند به یک کل منسجم و معمای زندگی را برای من حل کنند.
این روزها، بیشتر به زندگی فکر میکنم.
-شاید فکر کردن به زندگی، نوعی چسبیدن به آن باشد.-
مبادا پیش از رسیدنِ مرگ و بخشی از گذشتهی جهان شدن، در این دمی که فرصت عبور از مسیر زندگی را دارم، "هیچ" از آن نفهمیده باشم!
مبادا پیش از مرگ، بهقدر کافی زنده نبوده باشم!
پرستو امیری
@engaarr
.
اغلب به مراجعانم نوشتن را به عنوان یک روش التیامبخشِ فکری/هیجانی پیشنهاد میکنم و اغلب هم نتایج شگفتانگیزی را دیدهام.
اما این نوع نوشتن اصول و آداب خودش را دارد که اگر رعایت نشود نه تنها بیفایده خواهد بود بلکه ممکن است به روشی برای نشخوار بیپایان افکار تبدیل شده و آسیبرسان هم باشد.
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
چرا داستانِ روابط عاشقانهی بعضیها تکراریست؟
چرا بعضیها مدام دچار شکست عاطفی میشوند؟
نقطهی آسیبپذیری ما در روابط عاطفی کجاست؟
کدام رفتارهای ما در روابط عاطفی آسیبزننده و دردسرسازند؟
پس از جدایی چه کارهایی باید انجام داد و چه کارهایی نباید انجام داد؟
چطور در روابط عاطفی از خودمان مراقبت کنیم؟
چطور در روابط آینده از شکست عاطفی پیشگیری کنیم؟
.
.
کارگاه تسکین سوگ عاطفی در حال ثبتنام است.
۰۹۳۶۵۷۰۵۱۷۱
این دوره به صورت آنلاین در گوگل میت برگزار میشود.
۵ جلسهی ۲ ساعته در تاریخ:
۲۱،۲۵،۲۸ خرداد
۱،۴ تیرماه
ساعت ۱۹ الی ۲۱
هزینهی دورهی ۱۰ ساعته
۱ میلیون و ۵۰۰ هزار با امکان پرداخت در ۳ نوبت.
اسلایدها و فایل صوتی جلسات در اختیار شرکتکنندگان قرار خواهد گرفت.
فایل صوتی
دلبستگی اجتنابی:
سردی عاطفی و ترس از صمیمیت
دکتر پرستوامیری
@engaarr
.
کدوم پدر و مادرهای فرزندهایی با دلبستگی اجتنابی پرورش میدن؟
پدر و مادرهایی که خودشون دلبستگی اجتنابی دارند، ابراز عاطفی ندارد و نیازهای عاطفی بچهها رو نادیده میگیرند.
پدر و مادرهایی که برای موفقیت، دستاورد، استقلال و قوی بودن خیلی اهمیت قائلند.
پدر و مادرهایی که بیشتر از عشق و محبت نامشروط، تحسین و افتخار مشروط به بچههاشون دادند. و بیشتر مشوق و حامی بودن تا صمیمی و بامحبت.
پدر و مادرهایی که به صورت پیشبینی ناپذیر و آشفته نیازهای عاطفی بچه رو پاسخ دادند.
بچهها در چنین محیطهایی، با آزمون و خطا یاد میگیرن که برای مراقبت از خودشون، عواطف و احساساتشون رو نادیده بگیرن و سرکوب کنن، در نتیجه به مرور به آدمهایی اغلب موفق از نظر حرفهای اما سرد، خشک و فاصلهبگیر از نظر عاطفی تبدیل میشن.
.
.
(بخش اول، دلبستگی مضطرب دوسوگرا رو قبلا گذاشتم.)
@engaarr
ویدیو👇
https://www.instagram.com/reel/C6eeU2otLP5/?igsh=MXVoMDBneDM4aHlycg==
سلام دوستان گرامی
وقت همگی بخیر
ممنون میشم در این نظرسنجی برای برگزاری کارگاههای آنلاین به ما کمک کنید. 🙏🍀
سلام
این متن رو چندین مرتبه بخونید.
و هدیهش کنید به تمام کسانی که با شما در رنج و امید مشترک هستند ...