|با انصاف باشید| انصاف نیوز، رسانهای خصوصی برای پوشش اخبار و تحلیل رويدادها با نگاهی متفاوت و منصفانه ensafnews.com صفحه اینستاگرام: instagram.com/ensafnews ارتباط با ما: @ensafadmin تلفن تماس 09036930273 ایمیل: ensafnews@gmail.com
➖سه نرخی شدن گازوئیل فعلا منتفی شد
رئیس هیات مدیره کانون رانندگان کشور:
🔹️مقرر شده که برای اجرای طرح سه نرخی شدن گازوئیل تمامی ابعاد تخصیص سوخت با حضور اعضای صنف کامیونداران بررسی شود که تا اجرای آن فعلا این طرح متوقف شده است.
[باشگاه خبرنگاران جوان]
@ensafnews
🎥 نظر سخنگوی دولت دربارهی لغو بزرگداشت سعید مدنی
سخنگوی دولت، فاطمه مهاجرانی در پاسخ به سوال خبرنگار انصاف نیوز دربارهی لغو برنامهی بزرگداشت سعید مدنی، جامعهشناس، گفت:
🔹دولت خود را موظف و ملزم به حفاظت حقوق شهروندی میداند
🔹در این مسیر در راستای حراست از حقوق نخبگان و خبرگان تلاش خواهد کرد
سعید مدنی، جامعهشناس، ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شد و تا به حال بیش از ۳ سال است که در زندان به سر میبرد.
مدنی در دادگاه بدوی به اتهام «تشکیل و اداره گروههای معاند نظام» و «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران» به ۹ سال حبس محکوم شد.
این حکم در فروردین ۱۴۰۴، پس از پذیرش اعاده دادرسی توسط دیوانعالی کشور به ۴ سال کاهش یافت. در حال حاضر، سعید مدنی در زندان دماوند دوران محکومیت خود را سپری میکند.
@ensafnews
➖عبدالرضا ایزدپناه نماینده رهبری در موسسه اطلاعات شد [+متن حکم]
عبدالرضا ایزدپناه نماینده رهبری در موسسه اطلاعات شد.
متن حکم رهبری انقلاب برای آقای ایزدپناه به نقل از ‘خامنهای دات آی آر’ در پی میآید:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
جناب حجتالاسلام آقای ایزدپناه دامتتوفیقاته
اکنون که جناب آقای سیدعباس صالحی سرگرم خدمت در دستگاه دولتند، مؤسسه و روزنامهی اطلاعات نیازمند مدیری کارآمد و حرفهئی و همه جانبهنگر و آشنا به ویژگیهای این نهاد و نماد مطبوعاتی است. از این رو، این مسئولیت مهم را به جنابعالی که برخوردار از این خصوصیات، و افزون بر آن، آراسته به فضائل علمی و معنوی و انقلابی و سوابق مبارزاتی میباشید، میسپارم.
روزنامهی اطلاعات نمایندهی بخشی از گسترهی معرفتی و رفتاری انقلاب و نظام اسلامی، و نمایشگر جامعیت آن است و میتواند سلائق اصحاب صادق انقلاب را در وجوه گوناگون آن منعکس کند.
توفیقات آن جناب را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۵ خرداد ۱۴۰۴
➖ مذاکرات پشت به پشت: روایتی از بازی شطرنج با قواعد پوکر!
محمد کیهانی، فعال سیاسی، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
(۱)
«مذاکرات ایران و آمریکا»؛ همین سه واژه حالا به ورد زبانها بدل شدهاند. نه فقط در صفحات تحلیلی روزنامهها و جلسات تخصصی سیاسی، که حتی در صحبتهای روزمره مردم کوچه و بازار. دیگر این مذاکرات یک بحث تخصصی دیپلماتیک نیست؛ یک دغدغهی اجتماعی است، بخشی از روح و روان روزمرهی مردم ایران شده است. مردمی که هفتههاست منتظرند، و این انتظار، از این هفته به هفتهی بعد، و باز هم به هفتهی بعدتر حواله داده میشود.
جلسه پشت جلسه، بیانیه پشت بیانیه، تحلیلهای پنهان و آشکار، شایعات تأییدنشده و تأییدهای نیمبند؛ همه اینها تنها یک معنا دارند: ما نه در آستانهی یک توافق، که در میانهی یک جنگ تمامعیار دیپلماتیک هستیم. جنگی که صحنهاش میز مذاکره است، اما بازیگرانش تنها ایران و آمریکا نیستند.
(۲)
هرچند بنا بر اعلام مقامات رسمی، نمایندگان ایران و آمریکا در اتاقهایی مجزا، پشت به هم، با واسطه مذاکره میکنند، اما واقعیت این است که این مذاکرات یک صحنهی چندبازیگره است. بیرون این اتاقها، چهرههایی ایستادهاند که نمیخواهند این روند به نتیجهای مطلوب برسد.
از یک طرف پهلویخواهانی که دهههاست در سودای بازگشت به ایرانند. آنها که تصویری شدیدا بحرانزده از ایران ساخته و پرداخته اند هرگونه نزدیکی و مصالحه را تهدیدی جدی برای رؤیای بازگشت به وطن میپندارند. در طرف دیگر، اسرائیل تند خو با لابیهای سیاسیاش که تخصصی چند دههای در ایجاد مانع دارند، به رسم همیشگی با جدیت در تلاشاست تا هر روزنهای از گفتوگو را مسدود نمایند. از آن سو مجاهدین خلق نیز بیکار ننشسته و شاید بیش از همیشه خود را در معرض خطر میبینند. برای آنها، هر توافقی میان ایران و آمریکا یعنی پایان سرمایهگذاری سیاسی چند دههایشان، یعنی بیمصرفشدن چمدانهای قدیمی از پروندهسازی و پیوستن به تاریخ.
اعراب متمول هم که در ظاهر نقش میانجی را بازی میکنند، با لبخندهای معطر دیپلماتیک و بیانیههای مثبت، میکوشند خود را حامی ثبات منطقه نشان دهند ، لیکن همزمان با پشتوانه سیاسی و امنیتی از سوی برخی پایتختها، فشار میآورند تا توافقی شکل نگیرد. شواهد نشان میدهد این “برادران عرب”، در پی آن نیستند که ایرانِ قدرتمندتری از این مذاکرات بیرون بیاید. بلکه مایلند ایران را مشغول، محدود و در موقعیتی تضعیفشده در گوشهی رینگ سیاست نگه دارند زیرا که هرچه توافقی که حاصل میشود بیرمقتر باشد، فضای تنفس بیشتری برای آنان باقی خواهد ماند.
کمی دور تر اروپاییان ترسیده از ترامپ را می بینیم. همان کسانی که روزی روزگاری، بازیگر اصلی و واسطهی معتبر میان تهران و واشنگتن بودند. از برلین تا پاریس، دیپلماتهای اروپایی ژست میانجیگری میگرفتند و تصور میکردند اگر اختلافات حل شود، در سایه آن منافع اقتصادی و ژئوپلیتیک هم برایشان فراهم خواهد شد. اما امروز، ورق برگشته است.
اروپاییها بیش از همیشه خود را تنها میبینند. جایگاهشان در معادله تغییر کرده و نفوذشان در فضای دیپلماتیک به چشم نمیآید. حالا در روندی که پیشتر خودشان طراحش بودند، تنها نقش تماشاگر را بازی میکنند و دیگر نمیتوانند مثل سابق از مذاکرات امتیازات ویژه اقتصادی بگیرد.
اروپایی که نه توان اعمال فشار جدی بر آمریکا را دارد، نه قادر است ایران را متقاعد کند تا به یک صلح پایدار راضی شود. این وضعیت، اروپا را بهجای یک بازیگر فعال و مثبت، به ناظری منفعل؛ با نفوذی کمرنگ، نقشی مبهم، و چشماندازی بیافق تبدیل کرده که میکوشد با فشار بر ایران نمدی برای خود ببافد.
(۳)
نمایندگان آمریکا که میتوان آنان را نمایندگان شخص ترامپ خواند، پای میز مذاکره، شبیه به دیپلماتهایی که اهل گفتوگوی متوازن باشند نیستند. ترامپ، دوباره با همان منش همیشگیاش برگشته است. انگار روح خودش مستقیماً در اتاق حضور دارد و تیمش مأمور اجرای دقیق اوامر اوست. آنها مذاکره نمیکنند، آنها برای تحمیل اراده آمدهاند. دیپلماسیشان چیزی شبیه پوکر است؛ ترکیبی از بلوف، تهدید، تسلطنمایی و در نهایت، انتظار برای تسلیم طرف مقابل.
آنها از ایران نمیخواهند گفتگو کند، بلکه میخواهند ورقهایش را بیدفاع روی میز رها سازد. گویی هر نتیجهای، نه بر اساس توافق دوجانبه، بلکه باید بهگونهای در افکار عمومی آمریکاییها بازنمایی شود که بردی بزرگ برای ترامپ تلقی گردد.
ادامه:
https://ensafnews.com/593723
@ensafnews
🔹ترور یکی از قضات در شیراز | عاملین متواری شدند
🔹به دستور رئیس قوه قضاییه تحقیقات ویژه و فوری در مورد عوامل این ترور و بازداشت تروریستها آغاز شده است
🔹رئیسکل دادگستری استان فارس: صبح امروز ۲ نفر در مسیر عزیمت قاضی احسان باقری، ریاست شعبه ۱۰۲ کیفری ۲ شیراز به سمت محل کار وی را مورد حمله و ترور قرار دادند که متاسفانه درپی این اقدام تروریستی وی به شهادت رسید.
🔹اقدام به ترور در حین عزیمت این قاضی به سمت محل کار انجام شده است.
🔹این ترور با سلاح سرد انجام شده که ابعاد موضوع و مدیریت صحنه جرم با حضور فوری مسئولان حفاظت و اطلاعات استان و همچنین بازپرس ویژه قتل دادسرای شیراز در دست بررسی است.
🔹به دستور رئیس قوه قضاییه تحقیقات ویژه و فوری در مورد عوامل و بازداشت تروریستها آغاز شده است.
🔹قاضی احسان باقری ۳۸ ساله و متولد شهرستان ممسنی بود و بیش از ۱۲ سال سابقه قضایی داشت.
[میزان]
@ensafnews
➖الگوی هواداری در تراکتور تبریز
پخش زندهی مصاحبهی انصاف نیوز با شایان نقوی، سرپرست مجموعه هواداری پرچمداران تراکتور و محسن هادی، مستندساز را سهشنبه، ۶ خرداد، ساعت پنج بعدازظهر در صفحه دوم اینستاگرام انصاف نیوز ببینید.
🗓️ سهشنبه، ۶ خرداد
⏰ پنج بعد از ظهر
🤳🏻 در صفحه دوم اینستاگرام انصاف نیوز ببینید:
https://www.instagram.com/instaensaf?igsh=cXR5aGcxbG11aW5j
@ensafnews
➖ نقد احسان شاهقاسمی به یادداشت «ترکها، تجزیهطلب؟ یا تکیهگاه ایران؟»
احسان شاهقاسمی، عضو هیات علمی در دانشگاه تهران، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، در نقد یادداشت اکبر اعلمی، نمایندهی اسبق تبریز در مجلس [لینک]، نوشت:
اخیرا اکبر اعلمی در مطلبی در کانال تلگرامی خودش کسانی که به پان ترکیست های فعال در آذربایجان انگ تجزیه طلبی می زنند را «بیخبر از تاریخ»، «گرفتار تعصب» و «بازیچهی سناریوهای بدخواهانه» خوانده است. بیست سال پیش که پان ترکیست ها در دانشگاه ها خیلی فعال تر بودند و هنوز بر بسیاری معلوم نشده بود ادعاهای شبه علمی آن ها چقدر غلط است، یکی از ابزارهای تبلیغاتی آن ها سخنرانی های اکبر اعلمی بود.
در یکی از این سخنرانی ها، اکبر اعلمی در مجلس به این که بازیکنان تیم ملی «ستارگان پارسی» خوانده می شوند اعتراض می کرد. همیشه گفته ام که در آشفتگی های سال های اول پس از انقلاب، گروهی وارد قدرت شدند و همچنان هم هستند که میهن دوستان ایرانی با خوش سلیقگی آن ها را فرقه «پانترکالهی» نام نهادند. اینها کسانی بودند که با ژست های افراطی مذهبی بودن و انقلابی بودن توانستند در دستگاه های فرهنگی نفوذ کنند و چند دهه بر کلان ترین سیاست های فرهنگی اثر بگذارند.
یکی از روایت هایی که پان ترک ها برای چند سالی توانستند آن را با موفقیت جا بیندازند روایتی جعلی و دروغین از نزدیکی صهیونیسم و باستان گرایی ایرانی بود.
امروز که جمهوری باکو به شاخه ترک زبان صهیونیسم تبدیل شده و برای ما در بستر ارس سوره فتح می خواند، دم خروس فرقه پان ترک الهی بیرون زده است. اکبر اعلمی ده ها مقاله انتقادی درباره اسرائیل و صهیونیسم دارد و این رژیم را بارها و بارها محکوم کرده اما حتی یک مطلب درباره نفوذ صهیونیسم در جمهوری باکو و تهدیدهای امنیتی آن برای ایران ننوشته است.
اکبر اعلمی مطالب بسیاری درباره تاریخچه زبان ترکی در آذربایجان می نویسد اما حاضر نیست حتی یک جمله در این باره که این زبان در آذربایجان دقیقا چند سال قدمت دارد بنویسد. واقعیت این است که زبان ترکی در آذربایجان پس از مهاجرت ها و اعمال فشارهای نرم و سخت به وسیله مردم آذربایجان پذیرفته شد. برای چند صد سال زبان ترکی در آذربایجان زبان قدرت و مرکزیت بوده و طبیعی است که نخست اقشار فرادست و به دنبال آن ها اقشار فرودست این زبان را اقتباس کرده اند. هنوز باقیمانده های زبان آذری در برخی نقاط آذربایجان رواج دارد. درباره این که زبان ترکی در آذربایجان یک زبان جدید است این قدر مدرک و سند هست که نیازی به بحث بیشتری درباره آن نمی بینم.
اکبر اعلمی با کلی گویی کوشندگان پان ترکیست را هوادار ایران و ایده ایران می خواند و در پاسخ به کسانی که او و شرکت کنندگان در تجمع پان ترکیستی قلعه بابک را تجزیه طلب می خوانند می نویسد: «ماه همیشه پشت ابر پنهان نمیماند و بالاخره روزی حقایق آشکار میشود و مردم از دلایل تخریب شخصیت امثال بنده […] و یا نسبت دادن اتهامات مضحکی مانند همراهیام با جدایی طلبان که بصورت برنامهریزی شده توسط برخی مزدبگیران و جاهلان شایع میشد، آگاه میشوند».
او به منتقدان توهین می کند اما حاضر نیست درباره سر دادن شعارهایی مانند «تبریز باکو آنکارا، ما هارا فارسلار هارا»، و برافراشتن پرچم جمهوری باکو و ترکیه در این مراسم و بسیاری کنش های تجزیه طلبانه دیگر در این تجمع و دیگر تجمع های مشابه اظهارنگر کند. چطور می توان سخنان اعلمی درباره حق مردم برای برگزاری تجمع در قلعه بابک را صادقانه دانست در حالی که او هرگز حاضر نیست همین حق را برای کسانی که هفت آبان به پاسارگاد می روند به رسمیت بشناسد؟
در این چند ساله بارها و بارها هواداران تراکتورسازی علیه ایران شعار داده اند و خواستار ویرانی و تجزیه ایران شده اند. آن ها خلیج فارس را خلیج عربی می خوانند و سرنوشت یوگوسلاوی را برای ایران آرزو می کنند. اکبر اعلامی و آدم های همانند او هرگز حاضر به محکوم کردن چنین حرکات خائنانه ای نیستند.
در پنج سال گذشته حاکمان باکو و آنکارا بارها و بارها اظهارنگرهای گستاخانه ای درباره آذربایجان ایران داشته اند اما حتی یکی از صدها فرسته تلگرامی اعلمی به پاسخ به این یاوه گویی ها اختصاص نیافته است. چطور ممکن است اردوغان تلویحا تبریز را بخشی از کشور خود بخواند و علی اف خواستار تصرف تبریز شود و نماینده پیشین مردم تبریز ساکت بماند؟
سخنان اکبر اعلمی درباره وجود ۳۰ میلیون ترک زبان در ایران دقیقا همان چیزی است که پان ترک ها می گویند و هرگز نتوانسته اند برای آن مدرکی ارائه می کنند. اعلمی در همین فرسته اخیرش با گفتن این که در همه جای ایران ترک ها هستند، تلویحا می گوید از آن جا که ترک ها بسیارند و در همه جای ایران هستند، مملکت ایران کلا ترکی است!
ادامه:
https://ensafnews.com/593720
@ensafnews
➖ تحلیل سرمایه اجتماعی تیم فوتبال تراکتور
حمید عباسی شکوهی، پژوهشگر و متخصص دادهکاوی و سنجش افکار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
تیم فوتبال تراکتور تبریز (یا «تیراختور» در گفتمان محلی) تنها یک باشگاه ورزشی نیست؛ بلکه بهمثابه یک نهاد اجتماعی-فرهنگی، حامل بار بزرگی از احساس تعلق، هویت محلی و سرمایه اجتماعی در منطقه آذربایجان شرقی است. تراکتور در دهههای اخیر فراتر از رقابتهای ورزشی، به نمادی از وحدت مردم تورکزبان ایران و پیوند اجتماعی میان نسلها و مناطق مختلف بدل شده است. هواداران این تیم، نه تنها از شهر تبریز بلکه از بسیاری از شهرها و روستاهای شمالغرب ایران، در کنار هم، بستری برای بازتولید انسجام قومی و مدنی پدید آوردهاند.
از منظر جامعهشناسی شهری، تراکتور را میتوان «نماد شهری زنده» تلقی کرد که علاوه بر کارکردهای تفریحی و ورزشی، نقشی بنیادین در بازنمایی خواستههای فرهنگی، بازتولید سرمایه اجتماعی و تقویت اعتماد عمومی ایفا میکند. حضور فعال هواداران در مناسبتها، رسانههای اجتماعی، برنامههای شهری و حتی کنشهای مدنی، بیانگر ظرفیت این تیم بهعنوان یک نیروی محرکه مشارکت جمعی در سطح شهر تبریز است. بهویژه در شرایطی که شکافهای اجتماعی و تنشهای قومیتی ممکن است تشدید شوند، تراکتور میتواند بهعنوان بستری برای تخلیه هیجانات، همافزایی فرهنگی و کاهش واگرایی عمل کند.
این گزارش با اتکا به نظریات علمی سرمایه اجتماعی، انسجام فرهنگی و هویت شهری، تلاش دارد تصویری روشن و کاربردی از ظرفیتهای چندبعدی باشگاه تراکتور در اختیار مدیران شهری، مسئولان فرهنگی و تصمیمگیران کشوری قرار دهد. هدف آن است که از این ظرفیت عظیم برای توسعه پایدار شهری، ارتقای مشارکت شهروندان و تقویت انسجام ملی بهرهبرداری شود. رویکرد این گزارش مبتنی بر آن است که بهرهگیری از سرمایههای اجتماعی محلی نظیر تراکتور، نه تنها تهدیدی برای وحدت ملی نیست، بلکه فرصتی است راهبردی برای همافزایی اقوام در چارچوب ایران یکپارچه.
تحلیل میدانی
بازتاب رسانهای و هویتی
مطالعه میدانی دادههای رسانهای و شبکههای اجتماعی در بازه زمانی دو ماهه اخیر نشان میدهد که باشگاه تراکتور، از منظر توجه عمومی، تولید محتوا و بازتاب فرهنگی، در جایگاهی فراتر از سایر تیمهای ورزشی کشور قرار گرفته است. بر اساس تحلیل سامانه ترندا، بیش از ۱۹۰۰۰ مورد بازتاب مستقیم درباره تراکتور در رسانهها و شبکههای اجتماعی ثبت شده که خود نشانگر شکلگیری یک میدان نمادین فراورزشی پیرامون این تیم است.
تراکتور در حال تبدیل شدن به یک زبان مشترک برای بیان خواستهها، احساسات، هویت و حتی کنشهای نمادین در میان شهروندان منطقه آذربایجان است. این زبان مشترک، بهویژه در قالب روایتهای تصویری، شعارهای خیابانی، تولیدات رسانهای هواداری و تجمعات شهری، به بروز یک نوع «هویت ارتباطی مدنی» منجر شده است که میتواند در حوزه حکمرانی شهری بهکار گرفته شود.
ساختار اجتماعی هواداران تراکتور، بهویژه در بسترهایی چون تلگرام و اینستاگرام، دارای ویژگیهای منحصربهفردی است: از یکسو خودجوش و غیررسمی، و از سوی دیگر کاملاً سازمانیافته و منسجم در کنش جمعی. این ساختار، ظرفیت شکلگیری نوعی «شهروندی شبکهای» را دارد که میتواند در فرآیند سیاستگذاری، نظارت مردمی و اجرای برنامههای فرهنگی-اجتماعی مدیریت شهری نقش ایفا کند.
احساس نابرابری و بیعدالتی فضایی در ورزش آذربایجان
در بسیاری از بازتابهای غیررسمی، بهویژه در شبکههای اجتماعی و محتوای هواداری، نشانههایی از گلایه نسبت به نابرابری در توزیع امکانات ورزشی میان مناطق مختلف کشور مشاهده میشود.
هواداران تراکتور بارها به کمبود زیرساختهای حرفهای در ورزشگاهها، عدم سرمایهگذاری مؤثر ملی در ورزش تبریز و آذربایجان، و حمایتهای نامتوازن رسانهای از تیمهای پایتخت اشاره کردهاند. این احساس بیعدالتی فضایی در حوزه ورزش، بهویژه هنگامی که با انگیزههای هویتی و فرهنگی در هم میآمیزد، میتواند به عاملی برای گسترش نارضایتی تبدیل شود اگر بهدرستی مدیریت نگردد.
با این حال، این وضعیت میتواند با سیاستگذاری هوشمندانه به فرصتی برای «ترمیم عدالت فضایی» و ارتقای اعتماد اجتماعی در سطح منطقهای و ملی تبدیل گردد. مدیریت شهری و نهادهای فرادست باید از این بازخوردهای اجتماعی برای شناسایی شکافهای ساختاری و اصلاح روند تخصیص منابع ورزشی در کشور بهره بگیرند.
متن کامل:
https://ensafnews.com/593797
@ensafnews
➖سیاستِ سوءاستفاده | محمدرضا تاجیک
بخشی از یادداشت محمدرضا تاجیک، نظریهپرداز و استاد دانشگاه، که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است:
در گذر تاریخ، رفتار مردمان و بیگانگان با اصحاب سیاست و قدرت ایرانی، انعکاسی از رفتار و شخصیت خودِ آنان بوده است. بعضی از این بهاصطلاح تدبیرگران منزل، که تدبیر منزل شخصی خود را نیز، نمیدانسته و نمیتوانستهاند، پنداری، آفریده شدهاند برای سوءاستفادههای این و آن. اینان، عمدتا بهعلت ناهشیاری و ناهشداری و فقدان اقتدار، ابزاری بوده و هستند برای تحقق امراض و اغراض دیگران، نردبانی بوده/هستند برای بالارفتن دیگران، مسیری هستند برای عبور دیگران، واسطهای بوده/هستند برای قدرت و ثروت دیگران، زبانی هستند برای سخنگقتنِ دیگران، بدنی بوده/هستند برای حمل دیگران، پایی بوده/هستند برای رفتن دیگران، دفتری بوده/هستند برای نوشتن دیگران، لوحی بوده/هستند برای نقاشی دیگران.
خلاصه، تا اینان هستند، آن دیگران نه غم نان دارند و نه نام، نه غم جا دارند و نه جاه، نه غم مال دارند و نه حال، نه غم امروز دارند و نه فردا. این عده، اساسا از سواریدادن به دیگران لذت میبرند، و از آویزانشدن دیگران بهنام و شخصیت و منزلت و ارتباطاشان، ورز میآیند. به بیان دیگر، این عده، سوءاستفادهکردن از خود را طلب میکنند، و چون سوءاستفاده میشوند، هستند.
بعضی دیگر، کسانی هستند که نیک میدانند که چگونه از سوءاستفادهکردن از خود سوءاستفاده کنند. اینان که خود آخر سوءاستفادهکنندگان سیاسی هستند، بر این شعارند که «اگر میخواهی از دیگران سوءاستفاده کنی، اجازه سوءاستفاده دیگران از خود را بده.» این گروه، بهاصطلاح با دانهپاشیدن و دارای ارتباطات و دسترسی نشاندادن خود، تلاش میکنند دیگران را بهطرف خود جذب و هر روز فربهتر از دیروز بنمایانند، و در یک حرکت زیرکانه، از سوءاستفادهکنندگان خود، سوءاستفاده کنند.
سه دیگر، بازیگران سیاسیای هستند که میدانند در هر شرایط باید به چه کسانی اجازۀ سوءاستفاده از خویش را داد، و در همان حال، چه کسانی را مورد سوءاستفاده قرار داد.
عرصۀ سیاست امروز ما، صحنۀ بازیگری این هرسه گروه است. بیتردید، در میان این کسان، کسانی نیز بوده/هستند که در پرتو قاطعیت و جدیت توانستهاند از سوءاستفادهشدن و سوءاستفادهکردن، خلاصی یابند. افرادی که بر خود و دیگران تسلط آگاهانه دارند، اهداف خود را بهرغم دشوار و غیرعملی بودنش، تحقق میبخشند، و بدون توجه به هرگونه تهدید و ارعاب، در مواضع خود پافشاریکرده و کمترین ضعف و انفعال را از خود به نمایش میگذارند.
اما دولت اینان، همواره دولت مستعجل است، و آن دولت واماش بیش که استعداد و امکان سوءاستفادهکنندگی/شوندگیاش بیشتر. البته، این کنش سوءاستفادهکنندگی/شوندگی، همواره با آرایۀ زبانی و بیانی دیگری همچون: مصلحت، منفعت، سیاست، عقلانیت، مصونیت، امنیت، فضیلت و وحدانیت، به نمایش گذارده شده است، اما با اندکی تامل در بافت و تافت قدرت و سیاست در ایران، نمیتوان دلالتهای مفهومی-معنایی تمامی این واژگان را جز به اقتضای منطق روابط نامتقارن نیروها (بازی قدرت-منفعت) در یک شرایط خاص، درک کرد.
به بیان دیگر، این مفاهیم نبودهاند که به کنش سیاسی معنا میدادهاند، بلکه این کنش سیاسی بوده است که دلالت معنایی خاصی را از مفاهیم طلب میکرده است.
اکنون که در آستانۀ جشن تولد یکسالگی دولت وفاق هستیم، تنها در صورتی میتوان تصویری تحلیلی و یا سنجشی انتقادی منصفانه از دولت ارائه کرد که تلاش کنیم میزان دوری و نزدیکی آن با شقوق چهارگانۀ فوق از سیاستِ سوءاستفاده را مشخص نماییم، و بنمایانیم که آیا اساسا تولد چنین دولتی مبتنی بر سوءاستفادهای خاص در شرایط خاص بوده است یا خیر؟
آیا تداوم چنین دولتی مبتنی بر ارادۀ معطوف به سوءاستفادهای دیگر هست یا نیست؟ آیا حمایت جریان اصلی راست از چنین دولتی ریشه در لذت یا ژوئیسانس (کیف) سوءاستفادهکنندگی راست از چپ دارد یا خیر؟ و بالاخره، آیا دولت کنونی به میزانی که مورد سوءاستفاده قرار میگیرد، استعداد و امکان استفاده از افکار عمومی و شرایط برآمده از یگانگی نسبی حاکمیت و حکومت و اقطاب قدرت را در عرصۀ داخلی و خارجی دارد یا خیر؟
دولت کنونی، شاید به نوع دوم نزدیکتر باشد، اما باید هوشیار باشد که آن دیگرانی که در سوءاستفاده از آن، حیات و منفعت خویش را استمرار میبخشند، در هیچ شرایطی، مجال نغمه به ساز ناجور (متفاوت از نغمۀ چنگ و چگور منفعت و قدرت خویش) نمیدهند. از اینرو، در نزد آنان، دولت کنونی نیز، تا زمانی که از قابلیت و امکان سوءاستفادهکنندگی برخوردار است، شایستۀ حمایت آنان است، در غیر اینصورت، دیگی که برای آنان نمیجوشه… اجازه ندهید به نام وفاق از دولت مستقر بیش از این سوءاستفاده شود.
متن کامل یادداشت در لینک زیر:
https://ensafnews.com/593843/
@ensafnews
➖نقدی بر نقدهای تجمع متفاوت روز پنجشنبه برای فلسطین | مصاحبه با یکی از برگزارکنندگان
گروه برای فلسطین روز پنجشنبه، ۱ خرداد تجمعی در حمایت از فلسطین مقابل دانشگاه تهران تشکیل داد. تجمعی که ظاهر شرکتکنندگانِ محدودش متکثر بود و شعارهای رنگ و بوی نیروهای چپگرا را داشت. نقدهای بسیاری به این تجمع شکل گرفت. انصاف نیوز روز گذشته مصاحبهای با یک حامی و یک منتقد این تجمع منتشر کرد و امروز با آزاده شعبانی، یکی از برگزارکنندگان این تجمع، مصاحبه کرده است.
غالب سوالات دربارهی نقدهاییست که این چند روز به برگزارکنندگان این تجمع وارد شد و پاسخ سوالات نیز نقد و تحلیلیست بر آن نقدها. در میانهی نقد البته پاسخ سوال نیز نهفته است.
نکتهی قابل ذکر پیش از آغاز متن مصاحبه این است که برخلاف اطلاع گروهی از منتقدین، این تجمع مجوز برگزاری نداشت ولی با آن برخوردی هم نشد.
بعضی میانتیترها:
🔹تلاشی برای بازپسگیری فضای عمومی توسط مردمی متکثر
🔹بسیجی هم حضور داشت؟ | «داوری کلیشهای»
🔹دادگاههای کوچک عقیدتی میان ما
🔹تشکر از پلیس با واکنش دیگر مشارکتکنندگان مواجه شد
🔹برگزارکنندگان نسبت به دیگر اتفاقات جامعه هم واکنش نشان دادهاند
🔹خشونت غیرسیاسی نیست که اعتراض به آن غیرسیاسی باشد
🔹هر کنش مستقل فتحی در حافظه جمعیست
🔹ایرانی و فلسطینی هر دو بخشی از «جنوب جهانی»اند
متن کامل
@ensafnews
کرمان موتور؛ ترجمان اهلیت در صنعت خودرو/ کار را به اهل آن بسپارید
🔹در رقابت برای مالکیت سایپا، در میان نامهای نامتجانسی که بعضاً ارتباطی با صنعت خودرو ندارند، کرمان موتور به عنوان تنها گزینه دارای اهلیت و سابقه درخشان، متمایز میشود.
🔹استقرار شرکت و مجموعههای همکار آن در منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید، واقع در شهرستان بم در توسعه این منطقه کم برخوردار نقش داشته است و گواه این مدعا این که در حال حاضر - سال 1404- به طور مستقیم 7 هزار نفر در شرکت کرمان موتور مشغول به کار هستند.
🔹 تیراژ تولید این شرکت از 43 هزار و 616 دستگاه در سال 1397 – همان سال شروع تحریم های سنگین - به بیش از 74 هزار دستگاه در پایان سال 1403 افزایش یافت.
🔹کرمان موتور با ارائه طیف وسیعی از خودروها در سگمنتهای مختلف، در حال حاضر یکی از کاملترین سبد محصولات را در بین خودروسازان داخلی در اختیار دارد.
https://ensafnews.com/593976/
➖تجمع حامیان «مستقل» فلسطین | یک حامی و یک منتقد
پنجشنبه، ۱ خرداد گروهی با عنوان «برای فلسطین» اقدام به برگزاری تجمعی در حمایت از فلسطین کردند. از شعارها و تنوع پوشش برمیآمد که مطابق ادعایشان این تجمع، تجمعی مستقل و نزدیک به نیروی چپها باشد.
بعد از برگزاری تجمع گروهی منتقد این تجمع بودند، آن را تصنعی خواندند، به حضور افرادی نزدیک به بسیج یا طیف عدالتخواه و بیربط بودن تجمع به نیروهای چپ نقد کردند، به عدم برخورد پلیس با این تجمع و… اشاره کردند. گروهی نیز در رثای استقلال این تجمع در حمایت از فلسطین و بدیع و نو بودن آن نوشتند.
انصاف نیوز با یک منتقد، رضا اسدآبادی، خبرنگار خبرگزاری ایلنا و یک مشوق این تجمع، رضا نامداری، فعال اجتماعی مصاحبه کرده است.
میانتیترها:
🔹عدم تبلیغ رسانههای داخلی و خارجی برای این تجمع
🔹احزاب سیاسی غایبان تجمع پنجشنبه بودند
🔹منتقدین تجمع پنجشنبه، مشوقین انفعال هستند
🔹لابیهای اسرائیلی از فعال شدن این گروهها در ایران هراس دارند
🔹تجمعِ پنجشنبه وهنِ چپ بود
🔹«چپها جنگطلب نیستند»
🔹«شعار مرگ بر آمریکا» ربطی به چپها ندارد
🔹کمونیستهای فلسطین، حماس و ۷ اکتبر را محکوم میکنند
🔹بعضی حاضران در تجمع نزدیک به بسیج و عدالتخواهان بودند
🔹رهبران شوروی هم ماهیت آمریکا را زیر سوال نبردند
متن کامل
@ensafnews
➖نقش تخریبی اروپا در مذاکرات اخیر ايران و آمریکا | توصیه مجيد تفرشی به وزارت امور خارجه
🔹مجید تفرشی، سندپژوه و تاریخدان، با اشاره به مذاکرات برجام گفت: آن زمان اروپا سعی بر ترغیب آمریکا برای توافق با ایران داشت اما به نظر میرسد این شرایط تغییر کرده است.
🔹الان آقای ترامپ میخواهد با ایران روابط بهتری داشته باشد اما اروپا نمیخواهد که دلایل متعددی هم دارد.
🔹مهمترین دلیل نقش تخریبی اروپا در عادیشدن روابط ایران و جهان غرب، اول نفرت و نقاریست که مناسبات ایران و روسیه و ماجرای اوکراین برای اروپاییها ایجاد کرد. دوم اینکه ترامپ عامدانه و آگاهانه اروپا را از مذاکره با ایران حذف یا بهتر است بگوییم کمرنگ کرده است.
🔹گرچه اروپا نمیتواند نقش سازنده چندانی در بهبود روابط ایران و آمریکا داشته باشد اما میتواند نقش تخریبی ایفا کند.
🔹ضرورت دارد در کنار مذاکره با آمریکا، با اروپاییها هم به توافق و تفاهم برسیم بهخصوص به دلیل خطر اسنپبک [مکانیسم بازگشت خودکار تحریمهای سازمان ملل علیه ایران]
🔹وزارت خارجه این ضرورت را درک کرده و نه به اندازه کافی اما به اندازه لازم برای تفاهم با اروپا تلاش میکند.
@ensafnews
درخواست جمعی از اهالی منطقه کوی گلدشت برای رسیدگی به این منطقهی کم برخوردار اهواز
[منبع: کانال محلی پرسون خوزستان]
@ensafnews
➖امیرعلی امیری: سلیمانیهای کاله هم سرباز وطناند!
/ شرط شکوفایی، رفع تحریم و اصلاح عمیق اقتصادیست /
امیرعلی امیری دانشآموخته مدیریت تجارت هاروارد و کارآفرین ایرانی است که باور دارد ایران میتواند از فرصت ترامپ استفاده و خود را به قدرت اقتصادی بیرقیب در منطقه تبدیل کند. رفع تحریم را شرط لازم و اصلاحات عمیق اقتصادی را شرط کافی قرار گرفتن کشور در مسیر توسعه میداند.
او که از همبنیانگذاران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان ماشینهای اداری ایران است به این پرسش که تحریم چه بر سر اقتصاد ایران آورده و آیا آنطور که برخی میگویند، با تحریم هم میشود زندگی کرد، پاسخ داد: بله، با تحریمها هم میشود زندگی کرد اما مساله اینجاست که چه بر سر توان اقتصاد ایران میآید. در کشورهای OECD (عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی) وقتی میانگین رشد ناخالص ملی 2 یا 3 درصد کمتر از رشد بالقوه باشد، میگویند رکود رخ داده است.
امیری به مقایسه سرعت گردش پول در اقتصاد ایران با کشورهای پیشرفته پرداخت و سپس به عمق بازار بورس تهران اشاره کرد و سپس گفت: تحریم باعث شده که اقتصاد ایران ۲۵ درصد کمتر از توان بالقوهاش رشد کند و این وضعیت در یک دوره تقریبا ۱۰ ساله ادامه داشته است. این بلاییست که تحریم بر سر ایران آورده.
متن کامل
@ensafnews
🎥رئیس سازمان صداوسیما: شورای نظارت بر صداوسیما گزارش بخواهد میدهیم
جبلی، رئیس سازمان صداوسیما، در پاسخ به سوال خبرنگار انصاف نیوز دربارهی شیوهی نظارتی شورای نظارت بر صداوسیما با حضور نمایندگان سه قوه بر صداوسیما گفت:
🔹قانون اساسی وظیفه این شورا را مشخص کرده است. در همه دورهها از جمله این دوره تعامل نزدیکی بین شورای نظارت و صدا و سیما بوده.
🔹اجرا و مدیریت با صدا و سیماست. نمایندگان سه قوه نظارت میکنند و از ما گزارش میخواهند.
@ensafnews
➖ قبل، حین و بعد از هر نوع تمرین ورزشی چه بخوریم؟
انصاف نیوز – سودابه هروی فرد، متخصص تغذیه:
از سؤالات مهم و متداول ورزشکاران، فارغ از نوع و هدف ورزش این است که کدام مواد غذایی قبل، حین و بعد از انجام تمرینهای ورزشی بهترین سوخت را برای بدن فراهم میکند. در ادامه توصیههایی در مورد نوع و زمان مصرف میان وعدهها با توجه به نوع ورزش ارائه میشود.
تمرینات کاردیو
تمرینات کاردیو یا ورزشهای هوازی باعث افزایش ضربان قلب و مصرف اکسیژن بیشتر و به تبع آن کالری سوزی میشوند. این دسته از ورزشها برای چربی سوزی، تقویت قلب و ریه و بالابردن استقامت بدنی بسیار مفید هستند.
پیاده روی تند، دویدن، تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT)، دوچرخه سواری، شنا و طناب زدن نمونههایی از ورزشهای هوازی محسوب میشوند.
در مورد این دسته از تمرینات، زمان دریافت ماده غذایی به اندازهٔ نوع ماده دریافتی اهمیت دارد.
همچنین نوشیدن مایعات فراوان قبل، حین و بعد از تمرین را نباید فراموش کنیم. مایعات به تنظیم دمای بدن و فشار خون کمک میکنند و در سوخت و ساز کربوهیدراتها، پروتئینها و چربیها نقش مهمی ایفا میکند.
مقدار و زمان نوشیدن آب:
قبل: قبل از ورزش ۴ تا ۸ میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خود آب بنوشید.
حین: در حین ورزش برای هیدراته نگه داشتن بدن جرعههای کوچک آب بنوشید. در مجموع برای هر ساعت ورزش ۰.۳ تا ۲.۴ لیتر در نظر بگیرید.
بعد: معادل وزنی که در طول فعالیت بدنی از دست دادهاید، آب بنوشید. برای محاسبه میزان آب دریافتی قبل و بعد از تمرینات ورزشی خود را وزن کنید.
تأمین انرژی:
قبل از تمرین، یک وعده غذایی پر کربوهیدرات با مقداری پروتئین، مانند ساندویچ کره بادام زمینی و موز، مصرف کنید. کربوهیدراتها سوخت کافی برای انجام تمرینات ورزشی را فراهم میکنند. پروتئینها نیز به تقویت ماهیچههای شما برای تمرین کمک میکنند.
تحقیقات نشان داده است که خوردن حداقل چهار ساعت قبل از ورزش به بدن شما اجازه میدهد تا مواد مغذی تأمین کننده انرژی را در طول تمرین جذب کند.
بر اساس یک مطالعه منتشر شده در سال 2020 در Nutrients، زمانی که افراد وعدههای غذایی قبل از تمرین خود را 15 تا 75 دقیقه یا 30 تا 90 دقیقه قبل از ورزش مصرف میکردند، هیچ تفاوت کلیدی در عملکرد تمرینی وجود نداشت.
با این حال، اگر اول صبح ورزش میکنید، انجمن قلب آمریکا خوردن میوههایی مانند سیب یا موز را حدود ۵ تا ۱۰ دقیقه قبل از تمرین توصیه میکند.
ورزش کردن با شکم پر میتواند باعث شود که شما احساس تنبلی و ناراحتی کنید و مانع از اهداف شما شود. اگر جلسه کاردیو شما کمتر از یک ساعت طول میکشد، احتمالاً تا بعد از آن نیازی به خوردن میان وعده نخواهید داشت.
میان وعده غذایی پس از ورزش:
ریکاوری عضلات بلافاصله پس از انجام تمرینات ورزشی از اهمیت ویژهای برخوردار است. توصیه میشود این میان وعده حاوی کربوهیدراتها و پروتئینها باشد که در ماهیچهها ذخیره میشود و به ریکاوری و کاهش درد در اولین ساعت بعد از تمرین کمک میکند.
بررسی منتشر شده در سال ۲۰۱۹ در مجله اروپایی تغذیه بالینی نشان داد که دوچرخه سواران و دوندگانی که حین یا بعد از تمرین شیر شکلات مصرف کردند در مقایسه با ورزشکارانی که نوشیدنی ساده دریافت کردند دیرتر خسته شدند و ضربان قلبشان پایینتر است. محققان دریافتند که اثرات شیر شکلات مشابه نوشیدنیهای ورزشی است.
بعد از تمرین، لازم است الکترولیتهای از دست رفته جبران شود و بدن هیدراته شود. با آبرسانی و متعادل کردن الکترولیتها، میتوانید از گرفتگی عضلات و خستگی جلوگیری کنید.
ادامه:
https://ensafnews.com/593628
@ensafnews
➖ مازندران: آیینه عبرت گیلان
امیر هاشمی مقدم، دانشآموختهی دکترای انسانشناسی و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، در یادداشتی نوشت:
به تازگی هادی حقشناس، استاندار گیلان در آیین بزرگداشت روز شوراها که در رشت برگزار شد، درباره جلوگیری از ساخت و ساز غیرمجاز در این استان نکات مثبت و ارزشمندی بیان کرد. اما نکته نسنجیده دیگری هم گفت که در رسانهها بازتاب بیشتری داشت: «اجازه نخواهیم داد کسی خارج از گیلان آمده و زمین برای ویلاسازی بگیرد». البته او در ادامه اشاره کرده که از سرمایهگذاری در بخش کشاورزی حمایت خواهد کرد. در این باره لازم است چند نکته یادآوری گردد.
ساخت ویلا در هر نقطه مجاز و مسکونی کشور توسط هر کسی که شناسنامه ایرانی داشته باشد، آزاد است و نه تنها استاندار، بلکه هیچ شخص دیگری نمیتواند از این کار جلوگیری کند. یک تبریزی میتواند در زاهدان، یک اهوازی در مشهد، یک بختیاری در اصفهان، یک بوشهری در رشت و… طبق قوانین رسمی و موجود کشور ویلا خرید و فروش کند یا بسازد. این اصولا جزو بدیهیات یک جامعه مدرن بر پایه دولت-ملت است.
بر پایه بقیه سخنان استاندار در این نشست، میتوان چنین برداشت کرد که منظور او این است که بیشترین ویلاسازیها در محدودههای غیرمسکونی و بیرون از طرح هادی روستاها، توسط غیربومیان انجام میشود. حتی اگر فرض کنیم این سخن درست و بر پایه آمار و ارقام باشد، بخش مهمی از واقعیت ناگفته مانده است: این بومیها هستند که به حریم جنگل و کوه و رودخانه تجاوز کرده، زمینهای بیرون از بافت را تصرف کرده و به غیربومیها میفروشند. همین بومیها هستند که زمینهای کشاورزی را قطعهبندی کرده و زیر نام «زمین شهرکی» به غیربومیها میفروشند و حتی شوربختانه در آگهیهای تبلیغاتیشان با افتخار از عباراتی همچون «منطقه تهرانینشین» یا «شهرک غیربومی» استفاده میکنند.
مجوزهایی که پس از ساخت این ویلاها به افراد غیربومی داده میشود نیز عموما توسط دستگاهها و اداراتی است که کارمندانشان بومی و گیلانیاند.
نباید فراموش کرد که خود گیلانیها هم دارند پا به پای غیربومیها برای استفاده شخصی خودشان و در محدودههای بیرون از بافت مسکونی، ویلاسازی میکنند. اتفاقا در برخی مناطق این استان، میزان تجاوز به حریم زمینهای منابع طبیعی یا کشاورزی توسط ویلاهای بومیان بسیار بیشتر از میزان تجاوز ویلاهای غیربومیان به حریم زمینهای منابع طبیعی و کشاورزی است. بسیاری از ویلاهایی که در دل جنگل یا نوک کوه ساخته شده، متعلق به خود گیلانیهاست و نه غیربومیان.
گیلان اکنون یک الگوی ویلاسازی را در کنار خود دارد؛ استان مازندران چندین دهه در این زمینه از گیلان جلوتر است. بلایی که بهواسطه ویلاسازی بر سر مازندران آمده، بیگمان جبران ناپذیر است. تقریبا دیگر هیچ نقطه بکری در مازندران باقی نمانده؛ هیچ جنگل و کوه و دره و رودخانهای از ویلاسازی در امان نبوده؛ هیچ چشمانداز طبیعی سالمی از پنجره خانههای شهری دیده نمیشود؛ زمینهای جنگلی و کشاورزی بهطور روزانه دارند به نفع ساخت ویلاهای بدقواره عقبنشینی میکنند؛ معماری بومی مازندران تقریبا بهطور کامل توسط نماهای نامتناسب رومی و… از بین رفته و…
تلخی داستان اینجاست که با اشباع شدن ظرفیت استان مازندران، بسیاری از گردشگران، متقاضیان ویلا در شمال و حتی شماری از مازندرانیهای خسته از شلوغی بیش از حد این استان، به سوی گیلان کشیده شدهاند. بنابراین گیلانیها باید از وضعیت کنونی مازندران درس عبرت بگیرند و اجازه ندهند گیلان هم تبدیل به مازندران دوم شود.
با این توصیفها، امید است جدیت استاندار گیلان برای پیشگیری از تبدیل زمینهای کشاورزی و منابع طبیعی، پیش از تمرکز بر غیربومیها، بر خود بومیها بهعنوان زمینهساز این تخلفات توجه کند.
پیشنهادهایی در این زمینه:
https://ensafnews.com/593787
@ensafnews
➖ دوگانگی در مواجهه با مهاجران؛ از سرمایه انسانی تا سیبل اجتماعی
انصاف نیوز، حمید انوری: در سالهای اخیر، مهاجران افغانستانی در ایران در دو نقش کاملا متضاد تصویر شدهاند: روزی قهرمانانی خاموش، نیروی کاری پرتلاش و همراهانی وفادار در اقتصاد و امنیت کشور؛ و روزی دیگر، تهدیدی برای فرهنگ، منابع و حتی امنیت ملی. این دوگانگی حاصل واقعیت نیست؛ محصول مهندسی افکار عمومی است. مهندسی خطرناکی که نهتنها حقیقت را قربانی میکند، بلکه امنیت روانی و فیزیکی میلیونها انسان را به بازی میگیرد.
نسلها، در حاشیه
چه آنهایی که در سالهای اخیر از طالبان، فقر و ناامنی گریختهاند، چه آنهایی که دههها پیش در دل انقلاب و جنگ به ایران پناه آوردند و چه فرزندان و نوههایی که در همین خاک به دنیا آمدهاند، همگی گرفتار پدیدهای هستند که میتوان آن را «بیهویتی مضاعف» نامید. سیاستهای متغیر از یکسو و روایتسازیهای رسانهای از سوی دیگر، هویت این افراد را هر روز بازتعریف میکند: مهاجر دیروز «برادر» بود، امروز «مزاحم»؛ کودک دیروز «مظلوم»، امروز «متجاوز به حق تحصیل دیگران». این تناقضها فقط بیاعتمادی نمیآورند؛ بلکه بحران هویت میسازند.
نسلی که در ایران رشد کرده، فارسی میاندیشد، تحصیل کرده، و حتی در جنگ ایران و عراق در کنار رزمندگان ایرانی جنگیده، حالا نه تنها از حقوق قانونی خود محروم است، بلکه هر روزه با شکلهای تازهای از طرد، تحقیر و تبعیض مواجه میشود.
رسانهها: از آتشافروز تا قربانی
وقتی رسانهها تیترهایی جنجالی از «خطر»، «بحران»، یا «جنایت» منتشر میکنند، یا مهاجران را با تصاویر سیاه و موسیقیهای تیره روایت میکنند، صرفا مشغول اطلاعرسانی نیستند؛ آنها ذهن میسازند. ذهنیتی که میتواند ماموری را مجاب کند تا پایش را بر گردن کودک معلول بگذارد، یا پلیسی را کهنه کار کند در اخاذی، مدیری را به اخراج کودکی از مدرسه ترغیب کند و جامعه را به تحقیر روزمره عادت دهد. اینها فقط حاصل قانون نیست؛ اینها «میوههای تبعیض»اند، ریشهگرفته از بذرهای نفرتی که سالهاست در زمین رسانه پاشیده شده.
این دوگانگی رسانهای، نهتنها به بیاعتمادی دامن میزند، بلکه خشونت را عادی میکند. وقتی مهاجر یک روز قربانی و روز دیگر مجرم بالقوه معرفی میشود، جامعه به ورطه شکاف و سردرگمی میافتد. این وضعیت، نه نشانه تکثر دیدگاههاست، نه دموکراسی رسانهای؛ بلکه بازتولید یک ذهنیت خطرناک است که زندگی انسانها را به ابزار سیاستگذاری و جذب مخاطب تقلیل میدهد.
سیاست، در سایه رسانه
دوگانگی رسانهای بیارتباط با فضای سیاستگذاری نیست. رسانهها افکار عمومی را برای پذیرش تبعیض آماده میکنند و وقتی این ذهنیت جا افتاد، سیاستگذاران نیز بیهزینهترین مسیر را در پیش میگیرند: از ممنوعیتهای تحصیلی و شغلی گرفته تا بیتوجهی به خانوادههای شهدای مهاجر، یا عدم اجرای قوانین تصویبشده درباره اعطای تابعیت. در بسیاری موارد، همین مهاجرانی که «برادر» خطاب میشدند، اکنون نه فقط بیتابعیت ماندهاند، که در ادارات و خیابانها نیز تحقیر میشوند.
سیاستمداران با چراغ سبز به رسانهها، مسئولیتهای انسانی، اخلاقی و امنیتی خود را واگذار میکنند. وقتی خانه یک خانواده مهاجر به آتش کشیده میشود یا شهروندی پناهجو کشته میشود، نمیتوان تنها مهاجم را مقصر دانست. مقصر اصلی، ذهنیتی است که طی سالها با گزارشها و تحلیلهای جهتدار شکل گرفته و بستر این خشونت را فراهم کرده است.
انتخاب تاریخی رسانهها
مهاجرت، مسئلهای انسانی است، نه ابزاری برای تسویهحسابهای سیاسی یا بازیهای مخاطبمحور. رسانهها امروز در برابر انتخابی سرنوشتساز قرار دارند: یا صدای بیصداها باشند، یا شریک چرخه تبعیض.
تغییر دائم لحن رسانهها، یک روز دفاع و روز دیگر حمله، چیزی جز «ترور روانی» مهاجران نیست. جامعهای که به تحقیر یک گروه عادت کند، در برابر فروپاشی اخلاقی مصون نخواهد بود. نسلی که امروز تحقیر میشود، فردا ممکن است نهتنها مطالبهگر، بلکه معترض و بریده از اعتماد باشد.
رسانهها باید روشن بگویند: آیا با مهاجر بهعنوان انسان مسئله دارند یا با او بهعنوان یک تیتر مصرفی؟ پناهجو بودن جرم نیست؛ انسانبودن حق است. رسانهای که یک روز برای عکس یادگاری سراغ مهاجر میرود و روز دیگر یادداشت مهاجرستیز منتشر میکند، نه حافظ منافع ملی است و نه حرفهای.
سکوت در برابر بازداشتهای بیضابطه، حذف از آموزش، و خشونت سیستماتیک، نه نشانه بیطرفی که علامت هراس از هزینه دادن برای حقیقت است. امروز مسئولیت رسانهها روشنتر از همیشه است: یا در خدمت عدالت اجتماعی و ترمیم اعتماد عمومی، یا در صف کسانی که آینده را قربانی مصلحتهای موقت کردهاند.
https://ensafnews.com/593414
@ensafnews
➖ در نقد دستاوردسازی
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
تلاش دولتهای وقت در انجام وظایف ذاتیشان و طرح این فعالیتها به عنوان «خدمت خالصانه»، «کمک به مردم»، «کار جهادی» و «پاسخ به دغدغههای مردم» و…تمرکز برای ساخت تصویری بزرگتر و نادرستتر از دستاوردهای دست نیافتنی همان دولتها است.
اول: دستاوردها توسط فرد و یک شخصیت شکل نمیگیرند. دستاوردها تصویری ذهنی نیستند که بتوان آنها را با توسل به جملات و کلمات ساخت و خلق کرد و از آنها به عنوان خدمت رسانی به شهروندان رونمایی کرد. دستاوردها قابل لمس هستند. امکان ارجاع و آزمایش آنان در آزمایشگاه دانش اقتصادی، سیاست، جامعه، فرهنگ و هنر و از همه مهمتر زندگی تک تک مردم باید وجود داشته باشد. دستاورد کاهش تورم، قابل درک است. در زندگی مردم اثرگذار است و امکان کتمان آن هیچ وقت وجود نخواهد داشت. دستاورد کاهش تصادفات و افزایش کیفیت خودرو تولید داخلی قابل اندازهگیری است و امکان بازی و شوخی با آن وجود ندارد. اگر مدیر عامل ایران خودرو و سایپا از بام تا شام درباره برتر بودن کیفیت خودروهای ایرانی در مقایسه با خودروهای تولید کشورهای اروپایی سخنرانی کنند، تنها اعداد مراجعه خودروها به نمایندگیها و رفع عیوب اصلی مهم میشود و نه آن توهماتی که به اسم کار و تلاش و کیفیت به مخاطب گفته شده است. بنابراین وقتی از دستاوردها سخن به میان میآید، باید امکان سنجش آن وجود داشته باشد و این دستاورد در کلمات و جملات زیبا و یا ساخت کلیپهای حماسی خلاصه نشود.
دوم: در میان تمام دستاوردسازیها برای دولت سابق و فعلی، باید به نهاد دولت به شکل و محتوی واقعی و بدون حب و بغض نگریست. بدون تردید امکان راهاندازی تبلیغات گسترده و بسیار فراگیر در تمام شبکههای اجتماعی بزرگ و متوسط با کمک بودجههای پیدا و پنهان برای هر دولتی امکانپذیر است. سادهتر از آنچه گمان میکنید امکان سیاه را سفید نشان دادن با تکیه به تبلیغات و خبرسازیهای هدفمند وجود داشته و دارد؛ البته اینگونه روایتها در مواجهه با زندگی مردم بیاعتبار خواهد شد، چرا که با آن زیست و زندگی ناهمخوان است. مانند تبلیغات سنگین و هزینهبر دولت دهم که بارها و بارها تاثیر تحریمهای بینالمللی را به هیچ گرفته بودند و آنچنان رسانهها درباره همین واقعیت مسلم بولتن و گزارش و مصاحبه منتشر کردند که حتی در بازه زمانی برخی تحلیلگران آن گفتههای نادرست را به عنوان روایت صحیح قبول کردند، اما پس از تاثیر ویرانگر تحریمهای ظالمانه همگان متوجه شدند تغار روایتگری جعلی بر زمین افتاده است و باید سخن بهتری به میان آورد. مسئله اساسی و بنیادین برای فهم دولت در ایران امروز، بررسی کارنامه دولتهاست و نه روایت دولتمردان. بدون اندکی تردید هیچ دولت مردی از دولت خویش انتقاد نخواهد کرد. هیچکدام از وزیران دولتها از کارنامه همان دولت لب به سخن نمیگشایند، چرا که همیشه ترس از منکوب شدن و حملات بیامان بوقهای رسانهای علیه این افراد وجود داشته است. بنابراین ما نمیتوانیم از هیچکدام دولتها توقع ارایه روایتی آمیخته به نقد را داشته باشیم. هر چه بوده و هست و احتمالا خواهد بود، تعرف و تمجید و تعارفهای کسل کننده افراد از مدیران بالادستی است.
سوم: اینکه ما بهترین، برترین، بزرگترین، با کیفیتترین، خوبترین و مهربانانهترین اقدامات را در دولت خویش با کمک نیروهای خدوم و زحمتکش و تلاشگر انجام دادیم. سخن مجهولی است، تا مادامی که آمارها این سخن را تایید نکرده باشند. دقت کنیم؛ شاخصهایی مانند تورم، نرخ ارز، میزان تولید نفت، ظرفیت تولید، میزان صادرات، میزان مصرف کالری، رشد اقتصادی، احساس فساد، فساد اداری و… تعاریف مشخص و با عددها شناخته و فهمیده میشوند. هیچ دولتی حتی با به کار گرفتن صدها شعبدهباز امکان حقنه کردن روایت نادرست به جای درست را براساس زیست روزمره شهروندان ندارد. زندگی مردم از تمام روایتها و خبرسازیها و امید بخشی مدیران بالاتر و قابل استنادتر است. هر کدام از دولتها میتوانند با بوقهای مختلف گوش مخاطب را از بهبود زندگی آنان پر کنند و صدها بار از بهتر شدن وضعیت امروز نسبت به دیروز مصاحبه و گفتگو منتشر کنند، اما این همه در برابر زندگی عادی مردم و در صورت ناهمخوان بودن آن گفتارهای اشتباه، رنگ میبازد و به پایان میشد. به عنوان مثال؛ وقتی دلار بازار آزاد در دولت سیزدهم از مرز ۵۰ هزار تومان عبود کرد، مردم زندگی خود را با همین نرخ مورد سنجش قرار میدهند و حتی اگر مدیر کل بانک مرکزی با صدها تاکید درباره دلار با نرخ ۳۰ هزار تومان حرف بزند و گران شدن ارز را به کانالهای تلگرامی مربوط بداند، محل توجه نیست و چه بسا محمل تمسخر باشد!
ادامه:
https://ensafnews.com/593712
@ensafnews
بدنبال اجرای موفق طرح جهش تولید در دیمزارها انجام شد؛
امضای تفاهمنامههای جدید میان ستاد اجرایی فرمان امام و وزارت جهاد کشاورزی با هدف افزایش تولید برنج و گوشت در کشور
▫️ رئیس ستاد اجرایی فرمان امام و وزیر جهاد کشاورزی، تفاهمنامه جهش تولید برنج در استانهای شمالی با مشارکت مردم و همچنین تفاهمنامه اجرای طرح ملی افزایش تولید گوشت قرمز در دامداریهای روستایی و عشایری را امضا کردند.
@ensafnews
➖ «به هیچ عنوان مورد تأیید دانشگاه نیست»
توضیح مدیر روابط عمومی دانشگاه شهید رجایی دربارهی یک میزگرد
غلامرضا لطفی، مدیر حوزه ریاست و روابط عمومی دانشگاه شهید رجایی در نامهای به مدیر مسئول پایگاه اطلاع رسانی انصاف نیوز نوشت:
با سلام و احترام؛ در خصوص درج خبر مورخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ با عنوان میزگرد اساتید دانشگاه شهید رجائی [لینک] که نام دانشگاه نیز در آن خبرگزاری محترم بصورت ناقص آمده است به استحضار میرساند:
انتظار میرود چنانچه قرار است افرادی به عنوان اعضای هیأت علمی یا نماینده اساتید یک دانشگاه مهم و ماموریت محور در مصاحبه یا میزگردی شرکت کنند قبلاً هماهنگی لازم با روابط عمومی دانشگاه بعمل آید و در غیر این صورت افراد بدون ذکر وابستگی سازمانی معرفی شوند.
دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی در راستای مأموریتهای تعریف شده خود با تمام توان و ظرفیت در حال انجام وظیفه خطیر تربیت نیروی انسانی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش است و طبق فرمایشات چندباره و اخیر مقام معظم رهبری در دیدار ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ با (فرهنگیان) و تأکیدات مقام عالی وزارت، جزء آموزش و پرورش است و هر گونه صحبت از جدایی دانشگاه از وزارت آموزش و پرورش غیر قابل طرح است.
نظرات شخصی افرادی که به دلیل نداشتن پست سازمانی در ارکان دانشگاه و بر اساس اطلاعات ناقص و نادرست، سیاستهای کلی نظام آموزش و پرورش و فعالیتهای ارزشمند مسئولین و اساتید دانشگاه را به چالش میکشند و یا نظرات خود را به عنوان نظر اساتید دانشگاه اعلام مینمایند، به هیچ عنوان مورد تأیید دانشگاه نیست و شایسته است آن خبرگزاری محترم در جهت کسب اطلاعات صحیح و موثق از طریق مراجع و ارکان رسمی دانشگاه اقدام نماید.
در پایان انتظار دارد در راستای رعایت اصول اطلاع رسانی صحیح، دستور فرمایید به هر طریقی که صلاح است این موارد را در اصلاح یا تکمیل گزارش فوق الذکر مورد توجه قرار دهند.
https://ensafnews.com/593698
@ensafnews
➖ سفر صادق: جنجال مخالفان، انفعال مدافعان
شنیدههای انصاف نیوز حاکی از آن است که مخالفان دولت در روایت خود از سفر وزیر راه به کیش بخشهایی از واقعیت را حذف کردهاند.
به گزارش انصاف نیوز، سفر نوروزی فرزانه صادق و خانوادهاش به کیش در روزهای اخیر خبرساز شده، جریان مخالف دولت پزشکیان از سفر یک میلیاردی خانم وزیر با پول بیتالمال میگویند و روابط عمومی وزارت راه هم سکوت و انفعال را ترجیح داده است.
امیرحسین ثابتی، مجری سابق صداوسیما و نمایندهی فعلی مجلس در آخرین روزهای اردیبهشت با اعلام اینکه ‘سندی به دست او رسیده’، گفت: وزیر راه همراه با همسر، فرزند، داماد، خواهر و خواهرزادههایش به کیش رفته و این سفر نزدیک ۱ میلیارد هزینه داشته است.
آقای ثابتی یک روز بعد هم با انتشار یک فاکتور در شبکهی اجتماعی ایکس نوشت: فاکتور بیش از ۹۵۰ میلیونی هتل میزبان خانم وزیر و اعضای خانواده اش که هزینه های آن توسط سازمان هواپیمایی پرداخت شده است.
بنا بر اطلاع خبرنگار انصاف نیوز، بر خلاف آنچه جریان مخالف دولت مدعی شدند وزیر راه و شهرسازی ۱۶ فروردین در نامهای به دفتر وزارتی تاکید کرده که با دریافت هزینهها آن را شخصاً پرداخت کند. یک روز بعد این موضوع در نامهای به شرکت هواپیمایی منتقل میشود.
شرکت هواپیمایی نیز در ۲۵ فروردین در نامهای به دفتر وزیر راه اعلام میکند که هنوز صورتحسابی از سوی منطقهی آزاد کیش دریافت نشده و به محض دریافت به دفتر وزیر ارسال میشود تا او هزینهها را پرداخت کند.
این مکاتبات به دیوان محاسبات ارسال شده و در این نهاد در حال بررسی است.
با این وجود روابط عمومی وزارت راه و شهرسازی در روزهای اخیر در برابر انتقادات جریان مخالف دولت واکنشهایی انفعالآمیز داشته است.
مسئولان روابط عمومی این وزارتخانه نتوانستند از اسناد در اختیارشان که میگویند نشانگر خلاف واقع بودن بخشهایی از روایتهای منتشر شده است استفادهی لازم را ببرند؛ بهجای آن در سکوت و انفعال به سر میبرند.
سکوت این وزارتخانه به تشدید ابهامها و فشار به روی دولت منجر شده است.
https://ensafnews.com/593608
@ensafnews
➖ پزشکیان، رئیسجمهوری که نمیخواهد قهرمان باشد
روزبه کردونی، پژوهشگر سیاست عمومی که اینک مدیرکل دفتر وزارتی وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است، به تحلیل کنشهای رفتاری رئیسجمهور پزشکیان و اثر آن بر سپهر سیاسی کشور پرداخته است که از نظر میگذرانید:
در سپهر سیاست ایران، تصویر سیاستمدارِ قهرماننما همواره حضوری پررنگ داشته است؛ چهرههایی که یا خود را نجاتدهنده میدانند یا چنین روایتی را به جامعه القا میکنند. این الگو، نهتنها در بزنگاههای بحرانی نمیتواند اعتماد ایجاد کند، بلکه در بلندمدت نیز منجر به تنازع با نظام حکمرانی، فرسایش مشارکت اجتماعی، ایجاد چرخه معیوب امیدواری و سرخوردگی، کاهش اعتماد عمومی و نهادینهنشدن فرآیندهای تصمیمگیری جمعی میشود.
در چنین زمینهای، ظهور چهرهای مانند دکتر مسعود پزشکیان با گفتمان و رویکردی پساقهرمانه که از هرگونه تمایل به قهرمان بودن پرهیز دارد، توجهبرانگیز و شایسته احترام و پاسداشت است. معتقدم دو مؤلفه کلیدی در رفتار و گفتمان پزشکیان، او را از بسیاری از سیاستمداران متمایز میسازد: اعتماد عمومی آحاد مردم به صداقت او و پرهیز آگاهانهاش از سندرم قهرمان (Heroic Syndrome).
پزشکیان نه خود را منجی میداند و نه در پی خلق تصویری ماورایی از توان مدیریتیاش است. او بهصراحت محدودیتها را میپذیرد، از انحصار موفقیت پرهیز میکند و مردم را به ایفای نقش فعال در حل مسائل فرامیخواند. در واقع، او بهجای ساختن یک روایت قهرمانمحور، بر رهبری مشارکتی و اخلاقمدار تأکید دارد. این رویکرد، در تقابل با گفتمان غالبی است که در آن مسئولان و مدیران با خودپنداری نجاتبخشانه (savior self-perception)، تمام بار مسئولیت را بر دوش میگیرند و از پذیرش نقد و مشارکت دیگران گریزاناند.
نتیجه چنین نگرشی، تصمیمگیریهای شتابزده، نادیدهگرفتن کارشناسان مستقل، افزایش انتظارات غیرواقعبینانه عمومی و در نهایت، تضعیف اعتماد به ساختار حکمرانی است. این مسیر، از یکسو جامعه را به سمت نوعی فرهنگ سیاسیِ غیرکنشگر سوق میدهد؛ فرهنگی که در آن مردم، بهجای مشارکت، صرفاً منتظر اقدام قهرمانان فرضی باقی میمانند و از سوی دیگر باعث ایجاد تنازع و تعارض در ساختار حکمرانی میشود.
در چارچوب ساختار حکمرانی ایران، ریاستجمهوری با رویکرد قهرمانمحور نهتنها ناکارآمدی نهادی به همراه دارد، بلکه میتواند بهمثابه یک تهدید بالقوه برای ثبات نظام حکمرانی نیز تلقی شود. رئیسجمهوری که خود را تنها منجی کشور بداند، بهمرور از فرآیندهای جمعی فاصله میگیرد، دستاوردهای اجرایی و سیاستی را پشتوانه جاهطلبیهای سیاسی قرار میدهد و فرآیندهای حل مسأله را به انحراف میکشاند. این شکاف، اعتماد بین لایههای حاکمیت را تضعیف کرده و زمینهساز تنش در سطوح تصمیمگیری میشود.
از این منظر، پرهیز از سندرم قهرمان نهفقط یک فضیلت شخصی، بلکه ضرورتی برای افزایش شانس حل مسائل و موفقیتهای سیاسی، سیاستی و اجتماعی است. تحلیل گفتمان و رصد نشانههای رفتاری مسعود پزشکیان در این ایام اما نشان میدهد که پزشکیان، رئیس جمهوری است که تمایلی به قهرمانبودن ندارد و با پرهیز از افتادن در دام سندرم قهرمان، الگویی از رهبری پساقهرمانانه (post-heroic leadership) را به نمایش میگذارد.
واکاوی مؤلفههای گفتمانی او نمایانگر این است که او نشانی از کیش شخصیت ندارد؛ بهجای آن، تأکید بر همکاری، تواضع و میانداری سیاسی و همراهی و هماهنگی با رهبری نظام و وفاداری به حل مسائل مردم در گفتار و رفتار و عملکردش مشهود است. چنین الگویی، نهتنها اعتماد عمومی را بازسازی میکند، بلکه زمینه را برای تحول پایدار سیاستی، مشارکت مدنی و ائتلاف فراگیر برای حل مسائل فراهم میسازد.
با این حال، یک نکته کلیدی را نباید نادیده گرفت: حتی فروتنترین سیاستمداران نیز بدون سازوکارهای نهادیِ محافظتکننده ممکن است در گذر زمان، به دام خودقهرمانپنداری بیفتند. از اینرو، تقویت نهادهایی که از این گفتمان مشارکتی و اخلاقی رئیسجمهور پشتیبانی میکنند، برای پایداری این نوع از مدیریت اجرایی ضروری است.
جمعبندی آنکه، در دورانی که بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، جامعه را بیش از هر زمان دیگری به سوی امیدهای نجاتبخش و تکیه بر مدیران رویافروش سوق میدهند، ظهور سیاستمداری که از نقش قهرمان فاصله میگیرد و مردم را به بازیگری جمعی دعوت میکند، یک تحول معنادار است.
دکتر پزشکیان با تداوم در این مسیر میتواند تصویر جدیدی از سیاستورزی در ایران را نیز ایجاد کند؛ نوعی از سیاستورزی که با میانداری و فروتنی و پرهیز از تنازع، موفق به حل مسأله و آشتی دادن سیاست با زندگی مردم، بدون ایجاد تعارض با نظام حکمرانی میشود.
https://ensafnews.com/593852
@ensafnews
#تماشا_کنید
💬 ماجرای مسیر سبز پیش روی بانک صادرات ایران
💼 از بازار جذب منابع متنوع تا کاهش بهای تمام شده پول
✅ بانک صادرات ایران، در خدمت مردم
✅ @bsi_1331
➖ تکذیب شایعات: هر دو بیمار در سلامت کامل به سر می برند
سیدمهدی طباطبایی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیس جمهور در توییتر نوشت:
رودلف لودویگ کارل ویرشو پزشک، آسیب شناس، جامعه شناس، تاریخ دان و سیاستمدار آلمانی در قرن ۱۹ بود که رشته آسیب شناسی سیاسی را ابداع کرد. ویرشو معتقد بود «سیاست همان طبابت است در مقیاسی بسیار بزرگ تر»
آسیب شناسی سیاسی نگاهی طبیبانه به زندگی از هم گسیخته سباسی دارد و تدبیر ملت ایران در انتخاب یک پزشک زبردست در مقام رئیس جمهوری آثار سازنده خود را در گذر زمان نشان خواهد داد.
دکتر پزشکیان جراح حاذقی است که به اتکای دانش و تخصص خود طی سالیان دراز جان هزاران نفر را نجات داده است.
در آخرین تجربه طبابت خود نیز جراحی موفق دو بیمار نیازمند درمان را در تبریز تجربه کرد و بر خلاف شایعات سستی که در رسانه های زرد منتشر شد، هر دو این بیماران در سلامت کامل به سر می برند.
دکتر پزشکیان امروز مسئولیت جراحی اقتصاد و سیاست و مدیریت ایران را پذیرفته است و به فضل الهی به اتکای تعهد و تخصص و دانش و اعتماد و همراهی مردم، روسفید خواهد شد.
به سیاه بازی مافیا اعتنا نکنید، پزشک شهر بیدار و هوشیار است.
@ensafnews
🎧«خرمشهر را خدا آزاد کرد»
بشنوید: گفتگوی سردار رشید (فرمانده قرارگاه فتح در عملیات بیتالمقدس) با احمد کاظمی (فرماده لشکر نجف) پس از فتح خرمشهر
@ensafnews
➖ پاسخ روابط عمومی دفتر روحانی به امام جمعه مشهد
روابط عمومی دفتر رئیسجمهور دورههای یازدهم و دوازدهم به ادعای امام جمعه مشهد درباره حسن روحانی پاسخ داد.
در این توضیحات آمده است:
حجتالاسلاموالمسلمین سیداحمد علمالهدی، امام جمعه محترم مشهد در گفتوگویی ادعا کرده در انتخابات ۹۶ «آقای روحانی در مشهد به من اهانت زیادی کرد» و «برخی افراد هم از روی هیجان و غرضورزی با این سخنان آقای روحانی در مراسم علیه بنده شعارهای توهینآمیزی داده بودند.» او مدعی است که رئیسجمهور دوره سیزدهم به دکتر روحانی گفته چرا به علمالهدی توهین کردید؟ و ایشان پاسخ داده: «نمیدانم کجا توهین کردم و اگر بفهمم جبران میکنم.» (خبرگزاری تسنیم، ۱۴۰۴/۰۳/۰۱)
برخلاف این ادعا، فیلم سخنرانی حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی در ورزشگاه تختی مشهد در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ و اخبار منتشرشده در خبرگزاریهای رسمی کشور نشان میدهد که وقتی شعارهایی علیه امام جمعه مشهد سر داده شد، دکتر روحانی خطاب به آنها میگوید: «من از شما خواهش میکنم راجع به فرد یا کسی و مخصوصاً راجع به امام جمعه محترم چیزی نفرمایید.»
رویکرد و رویه رئیسجمهور و اعضای دولتهای یازدهم و دوازدهم در قبال امام جمعه مشهد، حفظ احترام و پرهیز از هرگونه توهین، بهرغم لحن و ادبیات تند ایشان در قبال دولت اعتدال بوده است.
روابط عمومی دفتر رئیسجمهور دورههای یازدهم و دوازدهم
@ensafnews