سلسله ی موی دوست، حلقه ی دام بلاست هرکه دراین حلقه نیست، فارغ ازاین ماجراست
شمس تبریزی
شمس تبریز میگوید شرط راهیافتن روی آوردن است. وقتی به سمتی رو میکنیم و چهره میگردانیم گویی از صمیم دل به آن سو توجه میکنیم. بنابراین روی آوردن یعنی دل آوردن. دل را از چیزی آکندن. دل را حاضر کردن. تعبیر قرآنی رویآوردن "توجه" است. ابراهیم وقتی از پرستش ماه و ستاره و آفتاب رویگرداند گفت به خدا روی آوردم. توجه کردم. ایمان او توجه قلبی او بود. توجه قلب به خدا:
إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا(انعام،۷۹)
من از روى اخلاص، پاكدلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمانها و زمين را پديد آورده است.
شمس تبریزی میگوید کافی است دل را متوجه او کنی تا هدایت شوی و این معنا در قرآن آمده است:
وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ(تغابن، ۱۱)
و كسى كه به خدا بگرود دلش را به راه آورد.
ایمان توجه دل است. رویآوری است. و راهیابی دل ثمرهی ایمان است. نخست باید رو به او کرد. هزاران چیز کوچک و بزرگ در تقلا هستند تا توجه ما را از او بگردانند. باید سماجت به خرج داد و به تعبیر قرآن استقامت کرد. بادها تُند میوزند اما باید همچنان باید در توجه به او استقامت ورزید. به او گوش سپرد. به دستهایش چشم دوخت. با او زمزمه کرد...
گرچه آن رویآوری نخست هم هدایت او است. فضل و پیشقدمی اوست. به تو رو کرده که توانستهای به او رو کنی. و نخست او توبه کرده است:
ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا (توبه،۱۱۸)؛
پس [خدا] به آنان [توفيق] توبه داد تا توبه كنند.
اما توجه قلب و حاضر کردن دل مجاهدت است. ایمان مجاهدت است. توجه دل در جهانی پرتشویش، مجاهدت است. ایمان بیاور: دلت را حاضر کن!
«روی آوردن و رسیدن یکی است.»
شمس تبریزی
🆑 @erfanekeyhanii 🌾🌾
☀️ ما چه مجموعهای هستیم؟ ما قرار هست چه کاری انجام بدهیم؟
🔸 ما یک مجموعهای هستیم صلحطلب با فعالیت معرفت پژوهی مسالمت آمیز و صلح طلبی در حوزههایی که بیشتر به اینتریونیورسال مربوط میشود. یکی از اهداف عرفان حلقه ترویج صلح جهانی است و ترویج زندگی مسالمت آمیز؛ همفازی انسانها با همدیگر و با اکوسیستم و با کل داشتههای بشر هست... بزرگترین هدف ما این هست طبق تعریفی که کردیم انسان صالح (صلح با خدا، صلح با خود، صلح با هستی و صلح با دیگران)...
🔸 ما صلح طلبیم و در واقع داریم تفکری را ارائه میدهیم که انسان بداند همه هستی وطن اوست. ما فقط یک مقدمه مختصری از اینتریونیورسال گفتیم..
🎞 بخشی از صحبتهای استاد #محمدعلی_طاهری در «برنامه زنده شماره یازده» در یوتیوب
لینک مشاهده بخش کامل این ویدئو در:
🎦 یوتیوب 📸 اینستاگرام
؛- - - - - - - - - - - - - - -
🔗 صفحات مجازی استاد محمدعلی طاهری، مرکز پژوهشی ساینسفکت
🔗 صفحات مجازی و راههای تماس تلویزیون عرفان حلقه
کمال دلبری وحسن درنظربازیست
به شیوه نظر از نادران دوران باش
✍️حافظ
@erfanekeyhanii💕
🔄 قانون عمل و عکسالعمل
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
🔷 تو بحث عکس العمل ها، بعضی کِیس ها آنی است، اللهُ سریع الحساب، بعضی موقع ها زمان می بره و موجی است.
مثلا ما وقتی حرص بخوریم، آنی چیزای منفیش ثبت و ضبط می شه، از یه طرف سم ایجاد می شه، از یه طرف تشعشع منفی ایجاد می شه، ما رو درگیر می کنه آناً همونجا امتیاز مثبت و منفیش مشخص می شه، اما در یک شرایط دیگری زمان می خواد..
🔷 مثلا فرض کنید که یک نفر صبح از خونه میاد بیرون ... اعصاب یک راننده ای رو خراب می کنه ... همون موجی که ایجاد شده بود ... دوباره بر می گرده به خودش، به طور نامحسوس و پنهان، حتی بعضی موقع ها، کارما یا عکس العمل هایی شامل این نسل نمی شه ولی نسل بعدی باید غرامتشو بپردازه، کما اینکه الان ما داریم می پردازیم و نسل بعدی هم غرامت بخشی از کارمای ما رو ... اثر گم نمی شه، به یک نوعی در زندگی بعدی هم حتی آثار انتقال پیدا کرده ...
؛- - - - - - - - - - - - - - -
🔗 صفحات مجازی استاد محمدعلی طاهری، مرکز پژوهشی ساینسفکت و دورههای جامع
🔗 صفحات مجازی و راههای تماس تلویزیون عرفان حلقه
📚کتابخوانی
📔#بینش_انسان از
#محمدعلی_طاهری
📖 ذهن انسان در سه بخش خودآگاه، نیمه خودآگاه و ناخودآگاه فعال است. فعالیت بخش خودآگاه که وابسته به تفکر و تصمیم گیری است، با صرف زمان انجام میشود؛ زیرا مدت زمانی لازم است تا پردازش و فعالیت آگاهانه ذهن و تصمیمگیری بر مبنای آن، انجام و به نتیجهای ختم شود.
این در حالی است که بخش ناخودآگاه، بدون صرف زمان، انسان را با نتیجه برنامه ای از پیش تعیین شده مواجه میکند و واکنشهای مربوط به این بخش، براساس تفکر و تصمیم گیری فرد انجام نمیگیرد. زیرا بخش ناخودآگاه به طور عمده در دوران طفولیت و تا سن ۵ الی ۶ سالگی برنامه ریزی میشود و تغییر آن در بزرگسالی، به سختی امکانپذیر است.
و اما بخش نیمه خودآگاه، در عین حال که بر اساس برنامهای از پیش تعیین شده (اطلاعات نهادینه شده در خلال زندگی) ایفای نقش میکند و کنشها و واکنشهای وابسته به آن، در لحظه و بدون توجه و تصمیمگیری (به طور خودکار) انجام میشود، بر خلاف بخش ناخودآگاه در بزرگسالی نیز در دسترس و قابل تغییر است و در شرایطی که فرد، آگاهانه تصمیم به تغییر آن داشته باشد و یا نسبت به تغییر آن متقاعد شود، قابل برنامه ریزی مجدد است.
📖 «بینش انسان » که شکل گرفته از اطلاعات نهادینه شده در دوران کودکی و تأثیرپذیر و تغییرپذیر از اطلاعات مورد قبول در دوران بزرگسالی است، فعالیت نیمه خودآگاه دارد و واکنش روان و بخش خودآگاه ذهن، در تغییر برنامه آن دخالت دارد.
حوادث و وقایع بیرونی توسط گیرندههای خارجی مغز یا حواس پنج گانه دریافت می شوند و پس از عبور از چارچوب بینش مورد ارزیابی قرار میگیرند؛ شدت و ضعف، خوبی و بدی، زشتی و زیبایی آنها تعیین میشود و بر اساس آن، فرد احساس خوشبختی و بدبختی یا خوش شانسی و بدشانسی خواهد داشت.
در واقع، پس از عبور از این چارچوب، واکنش ذهن در مقابل وقایع مختلف آشکار میشود و به دنبال آن، ادراک و طرز تلقی فرد در مقابل حوادث خارجی تعیین میگردد. برای مثال، درک و برداشت هر کسی از پدیده مرگ، تولد، انفجار، جنگ، فقر، بیماری و ... به این چارچوب بستگی دارد. بدیهی است هر فردی درک متفاوتی از این وقایع دارد. پس از عبور از چارچوب ذهن و درک و برداشتهای ذهنی، نوبت به بخش روان می رسد تا واکنش روانی و احساسی را نسبت به این حوادث و پدیده ها آشکار کند.
🗂دسترسی به کتاب بینش انسان
؛- - - - - - - - - - - - - - -
🔗 صفحات مجازی استاد محمدعلی طاهری، مرکز پژوهشی ساینسفکت و دورههای جامع
🔗 صفحات مجازی و راههای تماس تلویزیون عرفان حلقه
برای آنکه بتوانیم به دیگران عشق بورزیم ابتدا باید این موضع گیری را کنار بگذاریم که: "راه درست، راه من است." باید بتوانیم منطق حاکم بر ذهن مخاطب خود را درک کنیم، در قالب او جای بگیریم و احساسات او را تجربه کنیم.
عشق واقعی از زمانی آغاز میشود که انسان به دور از نیاز و توقعات خود، متفاوت بودن دیگران را بفهمد و به آن احترام بگذارد. و عشق پایدار، چنین عشقی است حتی اگر ویژگیهای مخاطب همیشه مطابق میل و یا در جهت رفع نیازهای ما نباشد.
#هنر_عشق_ورزیدن
#اریک_فروم
@erfanekeyhanii💕
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
با سلام و نثار دعای خیر
ضمن تبریک تولد حضرت علی(ع)و روز پدر، از همه دوستان عزیزی که پیام های محبت آمیز خود را به مناسبت این روز بزرگ ارسال کرده اند، تشکر و قدردانی می نمایم و به امید اینکه به کمک رحمانیت الهی، کیمیای عشق را در درون خود همچون مردان و زنان ره بیدار کنیم.
با آرزوی توفیق الهی
محمد علی طاهری
@mataherinews2
اولیای الهی ابر انسان های معرفت طلب تاریخ کمال بشر هستند که پیروان خود را از این خطر نجات می دهند. هر کدام از ما که خود را «شیعه» می نامیم، باید بدانیم که شیعه یعنی مشایعت کننده و پیرو. ما در صورتی شیعه واقعی خواهیم بود که پای خود را جای پای معصومین (ع) بگذاریم و در صورتی از شفاعت آنها بهرهمند می شویم، که از آنها پیروی کرده باشیم.
در عصر ظهور نیز تنها کسانی در جبهه حق قرار می گیرند که هدف و روش اولیای الهی را شناخته باشند و با رهروی در راه آنها و آشنایی با اندیشه و هدف منجی موعود بتوانند به تشخیص حق از باطل (که برای انسانهای نا آگاه دشوار است) دست یابند و به درکی رسیده باشند که به کمک آن بتوانند از تعالیم ولی عصر (عج) بهرهمند شوند و او را در رسیدن به اهداف الهی مشایعت کنند. بدون بصیرت و معرفت، همراهی با اولیای الهی ممکن نیست و جهل و نا آگاهی، از ما تنها سامریها، ابوسفیانها، ابن ملجمها، یزیدها و امثال این طاغوتها را به جا خواهد گذاشت.
#استاد_عشق
#کتاب_چند_مقاله
@erfanekeyhanii💕
صراط بودن اولیای الهی:
برای انجام هر کاری باید به کاردان آن مراجعه کرد. در حقیقت، راه انجام کار، رجوع به همان کاردان است. اولیاء الهی کاردان راه کمال هستند که کوتاهترین راه را نشان میدهند. صراط مستقیم، کوتاهترین فاصله بین بنده و خداوند است. وقتی امیرالمومنین(ع) می فرمایند «من صراط هستم» یا عیسی مسیح(ع) میفرمایند «من «در» هستم؛ تا چه کسی این در را بکوبد»، راهنمایی میکنند که برای یافتن کوتاهترین راه (صراط مستقیم) باید از آنها تبعیت کرد. زیرا پیروی از بلد راه یعنی حرکت در راه. بدون هدایت بلد راه نمیتوان از رسیدن به مقصد (از طریق کوتاهترین راه) مطمئن بود. احتمال دارد کسی بدون این راهنمایی به مقصد برسد؛ اما وجود بلد راه، تضمین و ضمانت است. پس میتوانیم بگوییم بلد راه مساوی است با خود راه. همچنین می توان به او «باب الله» هم گفت؛ زیرا از طریق او میتوان به حریم کمال وارد شد...
#استاد_عشق
#کتاب_چند_مقاله
@erfanekeyhanii💕
خوشاآنکه دلی دارد پیراسته از رذایل که از هر که هدایتش کند فرمان می برد و از هر که تباهش سازد، دوری می جوید. به این ترتیب به راهنمائی کسیکه بینایش ساخته و اطاعت از کسیکه راهنمائی اش کرده به راه سلامت می رسد. آنکه به هدایت مبادرت می کند قبل از آنکه درهای آن بسته و وسائلش بریده گردد، توبه را می گشاید گناهش را می زداید. چنین کسی بر راه استوار گشته و به سوی مقصد روشن ره می پوید.
امام علی (ع)نهج البلاغه (۲۸)
@erfanekeyhanii💕
ژرژ گوسدورف، چيزی را كه مرد از عشق میخواهد، خيلی درست خلاصه میكند. عشق با بيرون كشيدن ما از خودمان، ما را بر خودمان آشكار میكند. "ما" در تماس با كسی كه بيگانه با ما و مكمل ماست ظاهر میشود.
عشق، چون شكل جديدی از شناخت، آسمانهای تازهای را بر ما میگشايد و اين، همان راز بزرگ است: "در شناختی كه مرد از خود میيابد، زن سهم لازم و بزرگی بر عهده دارد."
#جنس_دوم
#سيمون_دوبووار
@erfanekeyhanii💕
🕊 صلح
کاخ صلح به کارم نمی آید، من به خانه صلح محتاجترم. صلح در برج و بارو و شکوه و طمطراق قدم نمی زند؛ صلح در صمیمیت و سادگی و همدلیِ کوچکترین خانه ها راه می رود.
می روم تا خشتی بر خشتی بگذارم، سنگی بر سنگی و آجری بر آجری برای بنا کردن خانه ای که سقفش از امن و آشتی ست.
من شهروند شهر« مدارایم» ، من مقیم محله «درک متقابلم»، از اهالی کوچه «تحمل دیگری»، من ساکن خانه صلحم، حتی اگر جز من هیچکس مقیم این شهر و این محله و این کوچه و این خانه نباشد، «من و من» با خویش در صلح و صفایم ما به جای دیگری نخواهیم رفت.
🕊
«قلبی بزرگتر از جهان» را زمزمه کنیم، «قلبی بزرگتر از جهان» را بشنویم و بخوانیم.
«قلبی بزرگتر از جهان» کتاب نیست، آیین ماست، آن را به جا آوریم.
✍️#عرفان_نظرآهاری
🕊#روز_جهانی_صلح
🕊@erfannazarahari
#کتاب_صلح
#قلبی_بزرگتر_از_جهان
#آهنگساز_محمد_نصرتی
#تصویرگر_مهکامه_شعبانی
@erfanekeyhanii 🌾🌾
#انسان_و_معرفت #محمدعلی_طاهری
صلح با هستی:
با توجه به مفهوم واژهی «هستی» میتوان گفت که هستی، مجموعهی هستها یعنی ذات مقدس خداوند (حقیقت مطلق) و مخلوقات او (تجلیات آن حقیقت مطلق) است.
اما وقتی بهطور اصطلاحی از این لغت استفاده میکنیم، منظور از هستی میتواند فقط تجلیات خداوند باشد. در این کتاب، واژهی «هستی» با این معنای اصطلاحی و برای اشاره به مجموعهی تجلیات الهی بهکار میرود.
صلح با هستی، حداقل شامل دو تحول است:
آشکار شدن اهمیت وجود هر جزء از اجزای هستی برای انسان که او را مبهوت رابطهی عمیق این اجزا با یکدیگر و (بهطور غیر مستقیم) مجذوب عشق جاری در هستی (که این مجموعهی عظیم را نظام بخشیده است) میکند.
رسیدن به این درک که لازم است هر رویدادی در جهان هستی، بر اساس حکمت خداوند جاری باشد و نباید میل شخصی خود را به هیچیک از اجزای هستی، از جمله فلک و یا زمان تحمیل کرد.
آنچه انسان را به سوی چنین صلحی سوق میدهد، «همفازی کیهانی»، «همفازی با فلک» و «همفازی با زمان» است. «همفازی کیهانی» نوعی همسویی و هماهنگی با اجزای هستی است که به درک وحدت هستی نیز منجر میشود.
به بیان دیگر، «همفازی کیهانی» درک ارتباط و پیوستگی همهی اجزای هستی و وابستگی آنها با یکدیگر است که در کنار هم، یک پیکر (تن واحد) را به وجود آوردهاند. با چنین ادراکی معلوم میشود هیچ جزئی را نمیتوان از این پیکر حذف کرد.
اگر یک ذره را برگیری از جای
خـلل یابـد همـه عالـم سـراپـای
«شیخ محمود شبستری
@erfanekeyhanii💕
مولوی میگوید عشق چیزی نیست که بیرون بشود پیدایش کرد. درونی است. تنها کاری که باید بکنیم این است که موانعی را که در درونمان جلوی عشق را میگیرند پیدا کنیم و از میان برداریم.
✍️ملت عشق
الیف شافاک
@erfanekeyhanii💕
چند هفتهی سخت و پیچیدهی کاری را پیشِ رو دارم. بابت همین زنگ زدم به رئیس بزرگ و گفتم که میخواهم امروز را مرخصی بگیرم. در واقع میخواستم مثل نهنگی پیر بیایم روی آب و نفسگیری کنم تا بعد با اکسیژن آن بروم به اعماق تاریک اقیانوس. البته اینطور دراماتیک به سمع و نظر رئیس نرساندم. فقط بهش گفتم مرخصی میدی؟ که او هم داد. دوربینم را انداختم توی کیف و سوار ماشین شدم و زدم به دل کوه و بیابان و جنگل تا شاید بتوانم عکاسی کنم. دوربینم را دوست دارم. از جلو که نگاهش میکنم من را یاد عزتاله انتظامی میاندازد. چرا؟ نمیدانم اما به هر حال صدایش میکنم عزتاله. دو ساعت یک کله رانندگی کردم. خودم را به عمد میانداختم توی باریکترین و پرتترین جادهها. میخواستم خودم را گم کنم. نه بابت بُعد فلسفی آن یا فرار از طوفانِ پیشرو و کارهای تلنبار شده. نه! صرفا بابت اینکه تنها راه پیدا شدنِ جایی که ارزش عکاسی داشته باشد، گم شدن خودم بود. در واقعا پیشنیاز پیدا شدن، گم شدن است و این گمراهان هستند که بابت پیدا شدنشان لقب مومن میگیرند.
بعد از دو ساعت بالاخره گم شدم و از متروکترین جادهی شهر وسط یک جنگل کاج سر درآوردم. هیچ جنبندهای دیده نمیشد. آنجا فقط من بودم و عزتاله و پرندهای که صدای عجیبش از لای درختها میآمد. انگار داشت برای خودش جوک تعریف میکرد و هرهر میخندید. آسمان آمده بود پائین و آرام آرام میبارید. ماشین را کنار جاده پارک کردم و پیاده شدم و رفتم لای درختها. تنهایی خیلی غلیظ بود آنجا. آنقدر غلیظ که اجازه میداد خودِ خودم باشم. میتوانستم دستهایم را باز کنم و تا جایی که حنجرهام یاری میکند، عربده بزنم. یا کنار یکی از درختهای کاج بایستم و جیش کنم. یا الکی مثل آن پرندهی اسکل بخندم. یا مثل آسمان بالای سرم گریه کنم. یا هر غلط دیگری که دلم میخواست. هیچ چیز مانعم نمیشد که خودِ خودم نباشم. انگار طبیعت با یک پتوی بزرگ من را از دیگران جدا کرده باشد و به خودم برگردانده باشد.
بعد از یک ساعت گشتن بیهدف، رسیدم به یک مبل تنها که وسط درختها ول شده بود به امان خدا. بودنش آنجا هیچ توجیهی نداشت. حضورش حتی از حضور من در آنجا کمتر قابل دفاع بود. من پای فرار و جامعهای داشتم که گاهی وقتها تنها راه رهایی از آن، گم شدن بود. اما این مبل نه ماشین داشت و نه پای فرار. یادم آمد که راستهی مبلفروشهای تهران «یافتآباد» بود. چه اسم عجیبی. یافتآباد دربرابر گمشدگی این مبل. به هر حال آنچه مسلم بود عامل گمگشتگیِ من و این مبل دو سر مخالف جبر و اختیار نشسته است.
خلاصه اینکه شرایط طوری بود که میتوانستم درجا تصمیم بگیرم که همینجا سکنی بگزینم تا ابد. من و عزتاله و مبل. اما خب، نمیشد. چرا؟ چون گرسنهام شد. چون به قهوهی صبح و رختخواب نرم شب و خوردن غذای گرم روی میز و صد چیز دیگر عادت داشتم. تازه عزتاله هم باید میرفت خانه که خودش را شارژ کند. بابت همینها باید هزینه بدهم و با کله بروم توی شکم طوفان سهمگین کار. اما نهنگها موجودات خوشبختی هستند که میتوانند بین هر دو شیرجه، بیایند روی آب و نفس بگیرند.
مبل را ول کردم و برگشتم. دو ساعت رانندگی کردم و پیدا شدم و به عاداتم سلام کردم و از خودِ خودم خداحافظی.
#فهیم_عطار
@erfanekeyhanii💕
👇
عشق مدركی است كه ثابت می كند كه هستی بدون معنا نيست، بلكه معنا و هدفی در آن نهان است.
غير از عشق هيچ مدرك ديگری برای اثبات هدفدار و معنا دار بودن زندگی وجود ندارد.
اگر تو مست می عشق نشوی، بی هدف و سردرگم، چون پر كاهی در معرض نيروی ناشناخته طبيعت به اين سو و آن سو رانده خواهی شد.
مادی گرايان به زندگی اينگونه می نگرند.
آن را تركيبی از ماده، محصول جانبی ماده و پديده ای ثانويه می دانند. از نگاه آنان زندگی هيچ معنا و هدفی ندارد.
اما بدون معنا و هدف فقط می توان جان كند. نمی توان به رقص شادی درآمد. بدون معنا و هدف، فقط ترسوها می توانند زندگی كنند. شجاعان خودكشی خواهند كرد.
هيچ كس براستی قانع نمی شود كه زندگی بی معنا و هدف باشد، زيرا زندگی بی معنا و بی هدف نيست، بلكه دارای ارزشی ذاتی است كه بايد آنرا كشف كرد.
ما ناخودآگاه، باطنا و فطرتا از آن اگاهيم. بطور مبهم می دانيم كه زندگی بايد معنايی داشته باشد اما برايمان روشن نيست. بايد آنرا به روشنايی بياوريم.
ما هيچ مدركی برای اثبات آن نداريم، مگر عشق را
عشق دريچه كوچكی را به روی مراقبه می گشايد و از راه مراقبه پنجره ای به روی هستی گشوده می شود.
#اشو
@erfanekeyhanii💕
✨ ای دو چشمانت رهی روشن
به سوی شهر زیبایی..
ای نگاهت بادهای در جام مینایی..
آه، بشتاب..
ای لبت همرنگ خون لاله خوشرنگ صحرایی
ره بسی دور است..
لیک در پایان این ره،
قصر پر نور است.!
#فروغ_فرخزاد
@erfanekeyhanii💕
#روز_پدر_مبارک🌹💫
من که امروز، در باغ گیتی؛ چون درختی همه برگ و بارم
رنجهای گران پدر را، با کدامین زبان پاس دارم؟!
سر به پای پدر می گذارم
جان به راه پدر می سپارم
...
او خدا نیست، اما وفایش
کمتر از لطف و مهر خدا نیست...
#فریدون_مشیری
عکس: #مجید_رضوی
@erfanekeyanii 🌾🌾
عشق به اولیای الهی:
هیچ انسانی نمیتواند بدون عطف به تجلیات الهی به عشق الهی راه پیدا کند. زیرا تنها با عطف به تجلیات الهی، انسان از عطف به خود رها میشود و قلب او آمادگی عشق الهی را خواهد یافت. هر یک از تجلیات الهی میتواند این نقش را ایفا کند؛ اما از میان همه موجودات عالم که تجلیات خداوند هستند، بعضی از آنها بیشتر جلوهگری میکنند و شاخص میشوند. انسانهایی که در مسیر کمال قدم بر میدارند، همواره از رحمانیت خداوند بهرهمند میشوند و هر چه این بهرهمندی بیشتر میشود، انعکاس رحمت در وجود آنها نیز بیشتر میشود و به این ترتیب، دلها را مجذوب خود میکنند. اولیاء الهی به عنوان شاخصترین این افراد هستند که به دلیل انعکاس رحمت الهی، زیباترین تجلیات او بوده، عشق به آنها منجر به عشق الهی میشود.
#استاد_عشق
#کتاب_چند_مقاله
@erfanekeyhanii💕
مسیری که انسان در زندگی خود به سمت خدا طی می کند،مسیر عشق است و در همه ی طول این مسیر با عشق سر و کار دارد.
در آغاز آفرینش آدم، خداوند خلقت او را به خود تبریک گفت؛ ملائک به او سجده کردند و معلوم شد که همه هستی به خاطر او بوجود آمده است.
از همین مرحله، آدمی عاشق خویش شد و به همین دلیل هر انسانی هنگام تولد در این جهان، خود شیفتگی را در نرم افزار نهاد (غریزه) خود به همراه دارد
. به دلیل این ویژگی غریزی، هر فردی از بدو تولد، به طور کامل به خود عشق می ورزد و حتی توجه و علاقه ی او به مادر خود یا افراد دیگر برای رفع نیاز های شخصی و ناشی از خود شیفتگی است.
اما بر اساس نقشه ای که برای کمال انسان طراحی شده است، این قابلیت وجود دارد که بتواند در خلال زندگی زمینی، از عشق به خود دل بریده، با تمام وجود به عشق خدا برسد.
یکی از نشانه های تعالی همین است که انسان از "خود شیفتگی" نجات یابد و به عشق خدا برسد. از سوی دیگر، فهم و درک انسان از کمال در گرو همین عشق است و به همین دلیل، در سخن عرفا به اهمیت آن تاکید می شود.
* عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید،
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی*
@erfanekeyhanii🌹🍃🌍
خوشا به حال کسی که نفس را به فروتنی وادارد، کسبش پاک و شایسته و نیتش پسندیده باشد. زیادی مالش را انفاق کند و زیادی(سرکشی) زبانش را مهار نماید. شرّ خود را از مردم دور بدارد، سنت بر او دشوار نیاید و به بدعت نسبتش ندهند.
امام علی (ع)نهج البلاغه (۲۷)
@erfanekeyhanii💕
📍#کیهان
ما در طول دوره در مورد شعور حاکم بر کره زمین بحث میکنیم که به دلایلی منحصر به فرد است، تا به امروز حدود ۸۰۰ تا سیاره کشف شده و ممکنه به هشت میلیون برسه ممکنه به هشت میلیارد برسه، ولیکن هیچکدوم فاصلهشون تا خورشید، جاذبهشون، مثلا ما یه ذره فاصلهمون با خورشید کم و زیاد میشد حیاتی نبود مثلا ما تو مشتری زیر وزن خودمون پرس میشدیم. مثلا اگر یک ذره ترکیب اکسیژن در جو بیشتر بود ما میسوختیم، اگر کمتر بود یه حالت دیگه داشتیم. و خیلی مسائل دیگه مثل میکرو ارگانیزمها و مسائل دیگه باعث شده حیات روی زمین قابلیت کشف پیدا کنه. در طول دوره در مورد حیات صحبت خواهیم کرد در ساختار فکری مکتب عرفان حلقه کیهان مهندسی شده است و اتفاقی نیست که کیهان ۱۴ میلیارد سال از بیگبنک بگذره بیاد، حالا عنوان کردیم که ما به بینگ بنگهای متعدد اعتقاد داریم و مکانیسم بیگ بنگ و سایر موارد رو انشالله در طول دوره بهشون اشاراتی داریم و من اگه صحبت بشه اثبات میکنم که احتمال اینکه این قضایا اتفاقی رخ داده باشه صفر هست.....
🎞 بخشی از صحبتهای استاد #محمدعلی_طاهری در «برنامه زنده شماره شش» در یوتیوب
https://erfanhalgheh.tv
روزی مبلغی جوان، هیزم شکنی را در
حال کار در جنگل می بیند و با فهمیدن
اینکه هیزم شکن در تمام عمر خود
حتی اسمی از عیسی نشنیده است، با خود می گوید: «عجب فرصتی است برای به دین آوردن این مرد!»
در اثنایی که هیزم شکن تمام روز به طور یکنواخت مشغول تکه کردن هیزم و حمل آنها با گاری بود، مبلغ جوان یک ریزصحبت می کرد، عاقبت از صحبت کردن باز می ایستد و می پرسد: «خب، حالا حاضری دین عیسی مسیح را بپذیری؟»
هیزم شکن پاسخ می دهد: «نمی دانم شما تمام روز درباره عیسی مسیح و اینکه وی در همه مشکلات زندگی به یاری ما خواهد شتافت، حرف زدید،
اما خود شما هیچ کمکی به من نکردید.»
@erfanekeyhanii 🌾🌾