♦️ چرا عراق غرامت ایران را نمیپردازد؟
🔸۳۰ سال از پایان جنگ ایران و عراق گذشته اما عراق هنوز غرامت جنگی ایران را پرداخت نکرده است.
👈 غرامتی بین ۹۰ میلیارد دلار تا یک تریلیون دلار
🔹عراق در حالی غرامت جنگ ایران را نداده که کویت به خاطر یک ماه جنگ با عراق تاکنون ۵۰ میلیارد دلار غرامت از این کشور گرفته است.
🔹بررسیهای رسمی سازمان ملل متحد در زمان جنگ ایران و عراق (دهه ۱۳۶۰ خورشیدی)، وارد آمدن حدود ۹۰ میلیارد دلار خسارت به ایران را تایید میکند. اما ایران میگوید میزان خسارتهای واردآمده به کشور، بسیار بیش از اینها بوده و به نرخ امروز، بیش از یک تریلیون دلار برآورد میشود.
🔸عجیب آنکه خسارتهای وارد آمده در جریان «جنگ خلیجفارس» در سال ۱۳۶۹ خورشیدی (حمله صدام حسین به «کویت» و لشگرکشی «آمریکا» و متحدانش در پاسخ به صدام) حدود ۵۳ میلیارد دلار برآورد شده، در حالی که این جنگ کمی بیش از یک ماه به طول انجامید و خسارتها، به هیچوجه در ابعاد حمله عراق به ایران نبود.
👈غرامت ۱۵۰۰ تریلیون تومانی عراق به کویت
🔹با احتساب دلار ۳۰ هزار تومانی، عراق ۵۳ میلیارد دلار یعنی رقمی معادل حدود ۱۵۰۰ تریلیون تومان به کویت پرداخت کرده (۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان).
🔸برای تقریب به ذهن، بد نیست بدانیم که طرح ساخت ۴ میلیون واحد مسکونی در ایران (یا طرح موسوم به «قانون جهش مسکن»)، تا پایان سال ۱۴۰۴ خورشیدی، حدود ۶۰ میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت.
🔹محمود صادقی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، در سال ۱۳۹۷ و زمانی که زمزمه همراهی عراق با برخی تحریمهای آمریکا علیه اقتصاد ایران به گوش میرسید، در صفحه توئیتر خود نوشته بود: «دولت عراق مطابق ماده ۶ قطعنامه ۵۹۸، ۱۱۰۰ میلیارد دلار بابت غرامت خسارات مستقیم جنگ تحمیلی به ایران بدهکار است. دولت ایران با لحاظ تنگناهای مردم عراق در مطالبه این غرامت تعلل کرده است. اکنون نخستوزیر عراق بهجای جبران، با تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران همراهی میکند!»
👈آیا ایران با عراق مماشات کرده است؟
🔹اما حالا که اینطور است و این رقم تا این اندازه قابلتوجه است، چرا عراقیها غرامت جنگی خود به ایران را نمیدهند، اما با کویتِ ثروتمند تسویه حساب کردهاند؟ پاسخ قطعا در دیپلماسی ضعیف ایران و در این واقعیت نهفته است که ایران توان چانهزنی خود در عرصه بینالمللی را از دست داده است.
👈«غرامت جنگی» چگونه محاسبه میشود؟
🔸 نکته نخست این است که در محاسبات مربوط به غرامت جنگی، خسارتهایِ مستقیمِ ناشی از نبرد نظامی معمولا به حساب آورده نمیشوند.
🔹بر این اساس، اینکه مثلا عراق در یک عملیات پدافندی یا پدافندی، در یک روز هزار تُن بمب بر سرِ ایران ریخته باشد و بر اثر این اتفاق عده زیادی کشته و مجروح شده باشند، معمولا جایی در محاسبات مربوط به دریافت غرامت جنگی ندارد.
🔸در مقابل، تخریب تعمدی سرزمینی که به آن تجاوز شده، مستوجب دریافت غرامت خواهد بود.
🔹بررسیها نشان می دهند که نمایندگان سازمان ملل متحد، در بازدید از اراضی آزادشده از اشغالِ بعثیها در «خرمشهر» یا «آبادان»، با تخریب تعمدیِ زیرساختهای شهری، سوزاندن نخلستانها و مواردی از این دست مواجه شدهاند و اینها همان مواردی هستند که در محاسبه میزان غرامتی که ایران باید از عراق دریافت کند، دخیل بودهاند.
🔸با این همه، واقعیت بسیار فراتر از اینها است: عراق نه فقط به تخریب سیستماتیک زیرساختهای ایران اقدام کرده بود، که با حملات موشکی و شیمیایی به شهرها، تقریبا تمام کنوانسیونهای بینالمللی در زمینه مقابله با جنایت علیه بشریت را هم نقض کرده بود.
به این ترتیب، به نظر میرسد ایران حالا باید پس از گذشت بیش از ۳ دهه از پایان جنگ، برنامهای مدون و اجرایی برای زندهکردن غرامت ۱٫۱ تریلیون دلاری خود از «عراق»، روی میز بگذارد.
به ویژه که حالا، عراقیها میخواهند بابت «حقآبه» رودهای مرزی خود با ایران، یک پرونده شکایت بینالمللی را به مرحله اجرا بگذارند
@Esakij
🎥رانندگی جالب علی زند وکیلی پشت تریلی به مناسبت سالگرد درگذشت پدرش
🔹ویدئویی زیر را علی زند وکیلی در سیزدهمین سالگرد درگذشت پدرش در صفحه شخصی خود منتشر کرد.
📷داستان روباه و زاغ به واقعیت پیوست!
🔹یک محیط بان تصویر جالبی از یک روباه و زاغ در پارک ملی گلستان به ثبت رسانده است.
🔹 این تصویر کاربران فضای مجازی را به یاد داستان روباه و زاغ انداخت.
🔹عکس را محیطبان حدادی ثبت کرده است.
فرهنگ، بودجه فرهنگی و رویای مدیریت فرهنگ
دکتر اخصریان کاشانی
از ۱۵۰۵ هزار میلیارد تومان رقم کل بودجه عمومی سال ۱۴۰۱، ۲۲ هزار و ۹۴۰ میلیارد تومان فرهنگی است که با وجود افزایش ۷ درصدی کل بودجه، سهم بخش فرهنگ ۱.۳ درصد کاهش یافته است.
کلیه نهادهای فرهنگی کشور در ذیل ۹ نهاد تجمیع شده اند. مجموع بودجه این ۹ نهاد ۴۰۳۶ میلیارد تومان است که ۱۹ درصد کاهش یافته است.
پی نوشت ۱ :
سهم فرهنگ از کل بودجه در امریکا ۰.۷ درصد، روسیه ۰.۹، ژاپن ۱.۱، چین ۱.۶، ایران ۱.۷، ترکیه ۲.۱، آلمان ۲.۳، کره جنوبی ۳ و رژیم صهیونیستی ۳.۹ درصد است. طبق این شاخص ایران جزو کشورهای با هزینه کرد متوسط در حوزه فرهنگ قرار میگیرد.
بودجه امور تفریحی، فرهنگی، مذهبی در بسیاری از کشورها ذیل ۶ فصل «تفریحی-ورزشی»، « خدمات فرهنگی»، «رسانه»، «خدمات مذهبی و انجمنها»، «تحقیق و توسعه در امور تفریحی، فرهنگی، مذهبی» و «سایر» دستهبندی میشود.
به جز سه کشور ایسلند، مجارستان و استونی سهم بودجه تفریحی، فرهنگی، مذهبی بقیه دولتها کمتر از ۴ درصد کل هزینههای دولت است.
سهم بودجه فرهنگی دولتها از کل هزینه تولید ناخالص داخلی از حدود ۳درصد در مجارستان و ایسلند تا کمتر از ۰/۳ درصد در آمریکا و کاستاریکا در نوسان است.
بودجه تفریحی، فرهنگی دولت آمریکا (فدرال و ایالتی) در امور فرهنگی حدود ۰/۷ درصد کل هزینههای دولت است. این نسبت در فرانسه ۲/۶ درصد و در ایسلند نزدیک ۷ درصد کل بودجه دولت است.
میانگین هزینهکرد کشورها در حوزه فرهنگ و مذهب در سال ۲۰۱۹ معادل ۱.۲ درصد تولید ناخالص داخلی کشورها است.
بخش زیادی از گردش مالی فرهنگ، در بخش خصوصی است.
به عنوان مثال در سال ۲۰۱۹ میلادی ارزش افزوده «فرهنگ و هنر» در آمریکا حدود ۹۲۰ میلیارد بوده است که معادل ۴/۳ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است، در حالی که میزان هزینهکرد دولت در امور تفریحی، فرهنگی، مذهبی کمتر از ۰/۳ درصد تولید ناخالص داخلی است.
با این حساب مشخص است ارزش افزوده فرهنگی تولید شده توسط بخش خصوصی در آمریکا بیش از ۱۵ برابر کل بودجهای است که تنها بخشی از آن به امر فرهنگ اختصاص پیدا میکند.
رقم بودجه فرهنگی کشور در سال ۲۰۱۹ با لحاظ شاخص برابری قدرت خرید معادل ۳.۹ میلیارد دلار بوده است. همین شاخص برای رژیم صهیونیستی ۵.۹، روسیه ۷.۳، ترکیه ۱۵.۴، ژاپن ۲۲.۷، کره جنوبی ۲۲.۸، آلمان ۴۸.۵، امریکا ۵۹ و چین ۸۴.۱ میلیارد دلار بوده است. در نتیجه طبق این شاخص، ایران در مقایسه با این کشورها، کمترین میزان هزینه کرد در موضوعات فرهنگی را دارد.
سرانه بودجه فرهنگی برای هر ایرانی در سال ۲۰۱۹ و براساس شاخص برابری قدرت خرید معادل ۴۸ دلار بوده است. این شاخص برای روسیه ۵۰، چین ۵۹، امریکا و ژاپن ۱۸۰، ترکیه ۱۸۸، کره جنوبی ۴۳۹، آلمان ۵۸۴ و رژیم صهیونیستی ۶۵۲ دلار بوده است. در واقع ایران در مقایسه با دیگر دولتها، حائز کمترین بودجه سرانه فرهنگی است.
پی نوشت ۲ :
مدیریت عرصه فرهنگ با این بودجه تطبیقی از یکسو و شعارهای فرهنگی نظام از سوی دیگر در کنار ساختارهای ناکارآمد فرهنگی و هزینه کردهای منتهی به حقوق و مزایای پرسنلی نیاز به تغییر یا اصلاح ندارد، نیاز به انقلاب و تحول در رویکردها به جایگاه و نقش و سهم مردم در امور و بازتعریف جایگاه و میزان مداخله دولت ها در تصدیگری امور فرهنگی و تغییر محوری ریل گذاری فرهنگی کشور دارد.
#حکمرانی_شایسته
#فرهنگ
#بودجه
#مدیریت_فرهنگی
#مسوولیت_اجتماعی
آمارهای وحشتناک: در ایران به اندازه ۱۰ کشور واحد تولید خودرو وجود دارد!
✍فرشاد مومنی
باید توضیح داده شود که چرا در یک کشور به شدت وابسته از نظر فناوری ما باید ۱۱۱ واحد تولید خودرو اعم از واحدهای دارای پروانه بهرهبرداری فعال و واحدهای در دست اجرا داشته باشیم؟
این ۱۱۱ واحد خودروسازی معادل کل واحدهای خودروسازی معادل کل واحدهای خودروسازی آلمان، ژاپن، آمریکا، فرانسه، کره جنوبی، ایتالیا، اسپانیا، برزیل و ترکیه است. ما داریم چکار میکنیم؟
چه کسی به چه کسی در حال رانت رساندن است؟
چرا در یک کشور باید ۱۱۴ واحد تولید سیمان وجود داشته باشد؟
آیا مسئولان وزارت خانههای ما نمیدانند این هیولایی که از یک طرف منابع کشور را میبلعد و از طرف دیگر بحران کم آبی و آلودگی را شدت می بخشد، نباید فرجام این کشور را رقم دهد؟
این واحدهای سیمانی حدود شش برابر واحدهای تولید سیمان در چین و کره جنوبی است.
چرا بیش از ۲۱۹ واحد تولید موتور سیکلت در این سرزمین وجود دارد؟
ما آمدیم بررسی کردیم متوجه شدیم این تعداد واحد تولید موتور سیکلت دو برابر واحدهای تولیدی مشابه در مجموع کشورهای چین، کره جنوبی، ژاپن، هند، بنگلادش، تایوان، مالزی، اندونزی، فیلیپین و ترکیه است.
واقعا نهادهای نظارتی ما قباحت این مناسبات را نمیخواهند به رسمیت بشناسند؟
چرا حدود ۲۸۰ واحد تولید فولاد فقط در استان اصفهان وجود دارد؟ چه خبر است؟ چه رانتهایی به نام تولید فولاد توزیع میشود که اینها میخواهند هر سه نسل را نابود کنند تا این رانتها برجا بماند.
@Esakij
🔴 فوری؛ لایحه رتبهبندی معلمان در مجلس تصویب شد
▪️امروز در جلسه علنی مجلس، بررسی بندهای باقیمانده از لایحه رتبهبندی معلمان به پایان رسید و این لایحه در مجلس تصویب شد. /خانه ملت
تبسم نور؛ داستان یک ایمان
«تبسم نور»، گزارشی است از احوال جانی بینا و دردآشنا به نام احمد بخارایی که به قلم صدیق قطبی نوشته شده است. به نظر میرسد این داستان بیش از آنکه تقریر واقعیتی در خارج باشد، شرح رؤیایی زورمند است که میخواهد به ساحل واقعیت قدم بگذارد و سرّ پوشیدهی یار است که میخواهد در ضمن حکایت شنیده شود.
گفتمش پوشیده خوشتر سِرّ یار
خود تو در ضمنِ حکایت گوش دار
خوشتر آن باشد که سرّ دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
در این قصه خیال و واقعیت در هم تنیدهاند و نمیشود دانست آن حالها و گفتوگوها واقعیاند یا صِرفاً از خیال راوی تراویدهاند. هر چه هست گویا نویسنده در مقام بیان یک داستان واقعی است. داستانی که خود شاهد مستقیم آن است و از خواننده انتظار دارد آن را همچون پارهای از واقعیت پذیرا شود.
همچنان که از عنوان فرعی کتاب (داستان یک ایمان) بر میآید نویسنده با ترسیم احوال احمد بخارایی طرحی از یک ایمان به دست میدهد که با امید و محبت سرشته است. احمد بخارایی گر چه آکنده از تمنّای خدا و طلب مُدام است اما برکنار از نومیدی، عدم اطمینان و سرگشتگی نیست. او بیش از آنکه عارفی واصل باشد، جستجوگری دردمند و ناتمام است که میکوشد به رغمِ ناتوانی، ابرهای تردید، ناامیدی و حرمان را کنار بزند و به جانب زمزمههای نور خیز بردارد. احمد بخارایی نه در هیأت حکیمی همهچیزدان که سودای ارشاد و دستگیری دارد، بلکه در شمایل یک دوست ترسیم میشود که با صمیمیت و از موضعی برابر به دیگران نگاه میکند. مردی سالخورده که احوال ابرگین خود را پنهان نمیکند و به صمیمیت سخت وفادار است. احمد بخارایی شیوهای از دینورزی و ایمان را برگزیده است که خادمِ آشتی و دوستی است و بوی خوش آشنایی میدهد. از نخوت و تکبّری که زادهی خودحقپنداری دینی است میگریزد و از اینکه ایمان دینی خود را دستمایه تحکّم و اعمال فشار بر دیگران کند پرهیز دارد.
احمد بخارایی، عارفی رهیده از تشویشها و خانهگرفته در ثبات یک اعتقاد نیست. او تلاطمهای دل را ارج مینهد و میپذیرد و عدم قطعیت را لازمهی انتخاب پُردلهرهی ایمان میداند. او یاران و همراهان خود را به سرسپردگی فرانمیخواند. تنها همراهیشان میکند تا با اتکا به خرد و شامّهی معنوی خود دل به راه بسپارند و فهم دینی خود را در پرتو خرد و قطبنمای محبت بازبینی کنند.
فردیّتِ تنها و تجربهگرِ احمد بخارایی، قربانیِ القاب عاریتی و جایگاه اجتماعی نمیشود و او بیواسطه و تنها با مرگ، تردید، ابهام، هجران و حرمان در جدال است. «تبسم نور»، روایت را محدود به شیوهی ایمانی احمد بخارایی نمیکند، بلکه نظری به «خلوت ابعاد زندگی» او دارد. به مقولاتی چون زیبایی، تنهایی، عشق و مرگ نزدیک میشود و از دریچه چشم این مردِ مهاجر و گمنام به آن چیزها که درگیری وجودی مینامند نگاه میکند.
«تبسم نور؛ داستان یک ایمان»، نثری ادبی و شاعرانه دارد و گرانبار از عبارات قرآنی، احادیث نبوی و نکات و مزههای عرفانی است. صد و پنجاه صفحه ابتدایی کتاب شرح احوال احمد بخارایی است و شصت صفحهی پایانی آن به «عهدنامه قرآنی» اختصاص دارد. عهدنامهی قرآنی شامل هشتاد و یک مضمون معنابخش قرآن است که به گفتهی نویسنده از احمد بخارایی برجای مانده است و حاوی اصلیترین مضامین معنوی قرآن از منظر اوست.
لینک خرید:
https://b2n.ir/y50220
📷از دیروز، «کاغذ» به طور کامل از نظام اداری «دبی» حذف شد
🔹دبی، «اولین حکومت بدون کاغذ» در سرتاسر جهان لقب گرفت.
🟦🟨🟩 توافق هستهای قطعی است؟
✍️ علی میرزاخانی
🟦 پژوهشگران واحد مطالعات اکونومیست معتقدند توافق هستهای بین ایران و آمریکا تقریبا قطعی است ولی ممکن است این توافق هم فقط سه سال دوام بیاورد.
بر اساس این پژوهش، با امضای این توافق، اقتصاد ایران بهبود چشمگیری را در سال آینده تجربه خواهد کرد و نرخ دلار طی دو سال تا کانال ۱۸ هزار تومان کاهش خواهد یافت. این پژوهش برآورد کرده که خسارات خروج دوم از برجام بسیار کمتر از خروج اول خواهد بود.
منبع: اینستاگرام علی میرزاخانی؛📚
سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد
دیدار تو تیم زیر ۱۶ سال بسکتبال امریکا و السالوادور..
بدون تردید این تفاوت قد بازیکنان دو تیم نمی تواند اتفاقی باشد. مربوط به ژنتیک هم نیست چون دو کشور از ژنتیک یکسانی هستند...پس علت چیست؟
تامل کنید!
برای هر گروهِ سیاسی لازم است که به هر واقعه، هم از بیرونِ آن واقعه نگاه کند هم از درون. یعنی هم در متنِ حوادث باشد هم در حاشیه.
از دو زاویه دیدن، صحیح دیدن را باعث می شود. سیبی که از یک طرف، کاملاً سالم و سرخ و سفید است چه بسا از طرفِ دیگر، یکپارچه کرم باشد و لک. اغلبِ سیاستمداران و حتّی نظام هایی که سقوط می کنند، بدبختی شان از آن جایی آغاز می شود که فقط از داخلِ گود میبینند؛ با چشم های خودشان میبینند نه چشم های خود و دیگری.
نادر ابراهیمی
👉@Esakij🌱
🔸یک رخداد نادر رسانهای
▫️حمیدرضا جلاییپور، جامعه شناس:
▫️دیشب با حضور هشت هزار کاربر فعال ایرانی (البته از میان آیفون داران!)، از طریق نرمافزار کلابهاوس از جوادظریف درباره سیاستخارجی سوال کردند و تجربه نادری بود. زیرا:
▫️در بین این هشت هزار نفر در فضای کلابهاوس تکثر کمنظیری از خبرنگاران شکل گرفته بود. از تندروترین عنصر جبهه پایداری تا روزنامهنگاران مهاجر به خارج از کشور، همه مستقیم یا غیرمستقیم بدون اینکه با هم دعوا کنند، درگیر گفتگوی فعال شدند.
▫️ظریف وزیرخارجه کشور ایران برای مدت طولانی به شهروندان برابر ایرانی سر موضوع مهم حاکمیتی سند راهبردی چین و ایران، آن هم آخر شب، جواب میداد و همزمان خبری میشد.
▫️صریحترین صحبتها را درباره قضایای سیاست خارجی مطرح کرد. شرح او درباره انتصاب علی لاریجانی بعنوان مسئول سند راهبردی چین-ایران متفاوت از توضیح کمال خرازی بود.
▫️این نرمافزار کلابهاوس فضای پلورالی را ایجاد میکند.
▫️تندروترینها در کنار دگراندیشان با ظریف چالش میکردند. حتی روزهای قبل و بعد از انقلاب ۵۷ چنین تکثر خشونتپرهیزی در گفتگویهای مردمی در مقابل دانشگاه تهران در خیابان انقلاب تشکیل نمیشد.
▫️من حدس میزنم اگر دو دهه این «فضای آزاد رسانهای فعلی» ادامه پیدا کند «پویش پیشروی آرام» گشودگی جمهوری اسلامی به سوی جمهوری «برای همه ایرانیان» عملا اتفاق میافتد؛ بدون نیاز به بیگ بنگ.
▫️امیدوارم پس از انتخابات خرداد ۱۴۰۰، این فضای گشوده رسانهای محدود نشود.
رمان۱۹۸۴، از آثار برجسته نویسنده هندی٫انگلیسی معاصر، جورج اورول(درگذشت:۱۹۵۰) است که درکنار قلعه حیوانات، از شاهکارهای وی بشمار میرود و بطور کلی، اورول از شاخصترین چهرههای منتقد اندیشه کمونیسم شناخته میشود.
این اثر در اواخر دهه ۱۹۴۰م خلق شده و با این پیشفرض که در همان دهه، انگلستان نیز دچار انقلاب کارگری شده است، جامعه و سیاست آن کشور را در سال ۱۹۸۴ توصیف میکند.
رویدادهای رمان، از دید یکی از کارمندان رسمی دولت فرضی بازگو میگردد که شغل وی حذف و معدوم سازی محتواهای خلاف خطمشی حکومت از مجلدات است که چندان نگرش مثبتی به این حکومت ندارد و تدریجا با آن به مقابله میپردازد. ناگفته نماند که در۱۹۸۴، رژیم انقلابی انگلستان به نهایت تکامل و افراط خود رسیده و همه اتباع کشور، بنحوی در دولت مشغول بکار هستند.
اورول ایدئولوژی این حکومت را سوسیالیسم انگلیسی قید کرده و نامی از کمونیسم نمیبرد.
چهرههای سیاسی نیز مانند کتاب قلعه حیوانات، تداعی گر سردمداران اولیه اتحاد شوروی سابق هستند:رهبر نخست انقلاب که درقید حیات نیست بعنوان لنین، اپوزیسیون و خائن به انقلاب بعنوان تروتسکی و نهایتاً رهبر کنونی حکومت بعنوان استالن که مانند نوعی بُت، توسط کارگزاران ساختار، پرستیده میشود و البته در متن با عبارت برادر بزرگتر نامیده میشود که دقیقاً مبین برتری وی درعین اصل برادری است!
در این کتاب تاحدودی به سازمان سیاسی و دیوانسالاری این حکومت نیز پرداخته شده است، وزارتخانه هایی با عناوین عجیب که هریک دقیقا برضد صورت خود فعالیت دارند برای مثال، وزارتخانه صلح، مسؤول امور جنگ است. در این میان، جنگ نیز برای انگلستان ۱۹۸۴ مفهومی آلوده به نفاق است بگونه ای که برحسب منافع پنهانی صاحبان قدرت، جایگاه دشمنان و دوستان متغیر است و چنانچه پیشتر، قدرتهای خارجی وضعیت متفاوتی داشتند، آثار مرتبط با این اخبار، در رسانههای پیشین نیز معدوم میگردد. در چنین جامعه ای، تاریخ وجود ندارد و شخصیت اصلی داستان، در برههای، برای آگاهی از وضعیت پیش از انقلاب فرضی، سراغ افراد کهنسال یا سمساری ها را میگیرد.
بیشترین درصد از بودجه این حکومت مربوط به رسانهها میشود. اورول بطور خارقالعاده ای از رسانهای بنام تله اسکرین نام میبرد که البته با تلویزیون تفاوت هایی دارد.
تله اسکرین در سراسر محیطهای اداری، عمومی و منازل بایستی موجود باشد و نوعی ابزار جاسوسی و پایش شهروندان بشمار میروند.
در سراسر داستان، نویسنده به تفاسیر خشک و متعصبانه ای که سوسیالیسم انگلیسی از جنبههای گوناگون زیست آدمی نظیر عشق، مالکیت، رفاقت، خوشحالی، روابط خویشاوندی،
تفریحات و... میپردازد. برای نمونه، خاطره نویسی یا روابط عاطفی برون سازمانی و یا حتی کابوس دیدن نیز مجازات درپی دارد.
شهروندان این جامعه، مانند اتومبیل های کنونی، هریک دارای پلاکها یا نمره های مخصوص هستند که پیوسته با همین کدها توسط حکومت، رصد میشوند و درصورت تخلف، نمره و نام آنان، ازطریق نزدیکترین تله اسکرین، مخابره میگردد.
اصولاً، همین تأکید بر رسانه حکومتی است که بازتولید اجتماعی و استحکام قدرت را برای سوسیالیسم انگلیسی، میسر میسازد.
نمادها و تجربه زیسته این جامعه نیز کاملاً مطابق الگوی «همه با هم برابرند اما برخی برابرتر» توصیف شده: بافت فرسوده شهری در عرض برجهای عظیم حکومتی، اخبار مسرتبخش از ارتقاء توان تولید کشور و درعین حال، افزایش فقر، نبود تله اسکرین و مخبران در زاغه ها و حواشی شهر و... .
شخصیت اصلی داستان، طی بخشهای اثر، در معرض مراتب اداری، جو های اجتماعی و ارتباطات گوناگون محدود یا گسترده ای میشود که دائما، هویت وی را در چنان فضای سرد و بی اعتمادی، شکل میدهد، موقعیت هایی از قبیل باورهای عامیانه، تشریفات اداری، برخورد با مجرمین امنیتی، توطئه ها و جاسوسی های بی حدو حصر، جیره بندی های همهجانبه، سرکوب عواطف و معنویات، طغیان علیه ساختار، نفوذ حکومت بر اذهان، مفهوم الیگارشی، بروکراسی راکد، هنر و فرهنگ آرمانی، روانکاوی مخاطبین و... که خواننده اثر را بخوبی درفضای سرد و خشن لندن۱۹۸۴ قرار میدهد.
بی تردید، حتی اگر از زمان نگاشتن اثر تاکنون، ترجمه ها و تجدید چاپهای گسترده ۱۹۸۴ را شاهد نبودیم، باز هم نمیتوانستیم منکر ارزش آن شویم.
خصایصی که اورول برای این جامعه و سیاست فرضی یادآور میشود، امروزه نیز به بسیاری از حکومتها و جوامع، قابل تعمیم هستند و میشود از تمامی حوزههای علوم انسانی، برداشتهایی برای این اثر قید نماییم.
#معرفی_کتاب
#اسماعیل_احمدی
@Esakij
⭕️ترویج کتاب را فراموش کرده ایم
✍️مریم چهرقانی
🔹امروزه مفاهیم بازاریابی در بسیاری از کسبوکارها جا افتاده و بدیهی تلقی میشود، اما در حوزۀ کتاب ـ بهویژه در کشور ما ـ هنوز این تصورات غالب است که اصل کار «تولید» کتاب است و بعد از آن کار ما تمام شده! باید منتظر بمانیم تا کتاب مشتری خودش را پیدا کند.
🔹ترویج کتاب هزینه دارد! علاوه بر آن هزار زحمت دیگر هم دارد. چرا باید برای ترویج کتاب هزینه کنیم؟ حقیقت آن است که اگر بخواهیم یک ناشر حرفهای باشیم، حق انتخاب نداریم. در دنیای نشر حرفهای، گریزی از ترویج کتاب نیست. همین الآن هم خیلی از کارهایی که ناشران انجام میدهند از این جنس است. بدون آگاهی از مفاهیم ترویج کتاب، به احتمال زیاد ما یک مروج کتاب ضعیف هستیم.
🔹ترویج کتاب یکی از عناصر بازاریابی است. بسیاری از مردم تصوری منفی از بازاریابی دارند. حتی گاهی آن را غیراخلاقی میدانند و فکر میکنند هدف آن فریب دادن مشتری است. واقعاً هم شاید برخی چنین رفتاری داشته باشند؛ اما روی دیگر ماجرا هم مهم است. ما کتابهای خوب را ترویج میکنیم تا کیفیت زندگی مخاطبان را بهبود بخشیم و جهان بهتری بسازیم. دسترسپذیرسازی کتابهای مناسب و مفید برای مردم خدمت انسانی بزرگی است که مروجان کتاب انجام میدهند.
🔹درست است که عادت به مطالعه فرهنگی است که مصرف مداوم کتاب را تضمین میکند. اما لازم نیست برای ترویج کتاب منتظر بمانیم تا فرهنگ مطالعه در جامعه نهادینه شود؛ یکی از مهمترین عوامل نهادینه شدن فرهنگ مطالعه، همین ترویج صحیح کتاب است.
🔹انواع روشهای ترویج کتاب
طیف گستردهای از اقدامات ذیل مفهوم ترویج میگنجند. ترویج کتاب ممکن است یک کار ساده و دم دستی باشد، مثل اجرای یک طرح مناسبتی؛ و ممکن است اقدامی بینالمللی و گسترده باشد، مثل تورهای جهانی کتابهای هری پاتر. معرفی کتابهای در اینستاگرام هم ترویج کتاب است،
🔹ترویج کتاب انواع مختلفی دارد. برخی از روشهای ترویج کتاب قدیمی هستند و برخی جدید. بعضی از آنها محافظهکارانه هستند و بعضی دیگر تهاجمی. تعدادی از روشهای ترویج کتاب تکراری و عادی هستند و تعدادی دیگر جذاب و خلاقانه. امروزه دیگر با روشهای منسوخ قدیمی نمیتوانیم مردم را به کتابخوانی دعوت کنیم و انتظار داشته باشیم کتابهای ما را بخرند. مردم باید پیش از خرید کتاب ارزشی که برایشان ایجاد خواهد شد را دریابند و تصمیم بگیرند. ما کارهای زیادی انجام دهیم تا ارزش کتاب را به مخاطبان معرفی کنیم.
🔹براي ترويج و تبليغ كتاب از شيوههاي مختلفي استفاده ميشود كه برخي از آنها عبارتاند از:
🔹تبليغ كتاب از طريق خود آن به واسطه عرضه خوب كتاب؛
🔹تبليغ در راديو و تلويزيون با استفاده از شيوههاي مختلف از جمله برنامههاي نقد و بررسي، گفتوگو با نويسنده، و غيره؛
🔹تبليغ و آگهي در روزنامهها و مجلات، بهويژه مجلاتي كه بهطور اختصاصي به نقد و بررسي كتاب و بازار نشر ميپردازند
🔹اهداي تعدادي نسخه به افراد صاحبنظر، يعني كساني كه ميتوانند در ترويج كتاب نقش داشته باشند؛
تبليغ از طريق عرضه كتاب در نمايشگاه و استفاده از امكانات تبليغاتي آن؛
استفاده از مواد نمايشي نظير پوسترها؛ و
🔹استفاده از ساير راهها و ترفندها نظير مقارن كردن انتشار كتاب با يك واقعه خاص كه با موضوع كتاب مرتبط است، ترويج از طريق فعاليت باشگاههاي كتاب، تبليغ در اينترنت، و غيره.
🔹آشنایی با مخاطب
دستههای مختلف مخاطب، مشتریان ما هستند که در قلب فرایند ترویج کتاب قرار دارند. برای خوانندگان ما چه کسانی هستند؟ ایشان به دنبال چه مزایایی هستند و میخواهند محتوای شما به چه شکلی ارائه شود؟ مخاطب شما کتاب مورد علاقه خود را چگونه جستجو میکند؟ ایشان کتاب را از کجا تهیه میکنند؟ چه موقع خرید میکنند؟ چرا آنها به محتوای شما نیاز دارند؟ سؤالهای بسیاری در این زمینه قابل طرح است. بهترین راهها را برای یافتن پاسخها انتخاب کنید.
🔹فهرستی از سوالاتی که مخاطبان شما برای یافتن کتاب خود دارند را تهیه کنید. این فهرست اطلاعات ارزشمندی راجع به نگرانیهای مشتریان در اختیار شما قرار میدهد. ممکن است مخاطبان بخشی از اطلاعات شما را نداشته باشند، یا آن را اشتباه درک کنند. با درج پرسشها و پاسخهای پرتکرار را در رسانههای خود (مانند وبسایت یا اینستاگرام) میتوانید نگرانی مخاطبان خود را رفع کنید.
🔹مخاطبان خود را بشناسید، هم با تحلیلهای پایین به بالا (سرشماری افرادی که ویژگیهای خاصی دارند) و هم بالا به پایین (آمارها و مطالعات تحلیل بازار). هر چه اطلاعات بیشتری از مخاطبان خود به دست آورید، بهتر است. اما کوین قیصر1 سخن حکیمانهای دارد. او میگوید در نهایت «شما با مردم ارتباط برقرار میکنید، نه جمعیتشناسی». هر اطلاعاتی باید در خدمت شناخت واقعی شما از مخاطبان باشد./الف
لطفا امنیت را دیگر خصوصی نکنید!
🔹محسن منصوری، استاندار تهران روز دوشنبه بیست و دوم آذرماه در گفتوگو با رسانه ملی از اجرای طرح نگهبان محله خبر داد.
🔹استاندار تهران بیان کرد: بر اساس این طرح هرچند هزار واحد مسکونی میتوانند با استخدام نگهبان، امنیت محله را بیشتر کنند. هزینه این موضوع هم شاید برای هر خانواده ماهانه ۲۰ هزار تومان شود. منصوری در ادامه اشاره داشت: نگهبانِ محله، جایگزین پلیس نیست اما حضورش ضریب امنیت را افزایش میدهد.
🔹درباره صحبتهای استاندار تهران اشاره به نکاتی حائز اهمیت است:
🔹 تجربه استفاده از نگهبانان محله ثابت کرده عملاً محدودیتهایی را در تردد شهروندان غیر ساکن فراهم میکنند. حتی بعضاً مشاهدهشده نگهبانان محله اقدام به مسدود کردن کوچه میکنند و یا منطقهای را کاملاً ممنوعالورود برای افراد عادی میکنند.
🔹باوجوداینکه استاندار تهران بهصراحت عنوان میکند با اجرای طرح نگهبان محله قرار نیست پلیس حذف شود اما مشخص است این طرح میتواند موجب فرعی شدن وظیفه اصلی نیروی انتظامی خواهد شد. مطابق ماده سوم قانون نیروی انتظامی «هدف از تشکیل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، استقرار نظم و امنیت و تأمین آسایشی عمومی و فردی ... در قلمرو کشور جمهوری اسلامی ایران است». همچنین مطابق ماده چهارم اولین مأموریت و وظیفه نیروی انتظامی «استقرار نظم و امنیت و تأمین آسایش عمومی و فردی» است.
🔹 طرحی که استاندار تهران از آن سخن گفته در راستای امنیت اقشار و طبقات ثروتمند جامعه طراحی و تدوینشده است. در حال حاضر نیز در بخشی از محلات و مناطق ثروتمند شهرهایی مانند تهران (مانند شهرک غرب، سعادتآباد و ...) چنین طرحی وجود دارد.
🔹میتوان این احتمال را نیز داد در آینده محلات ثروتمند و اعیاننشین بیشتر از چنین طرحی استفاده خواهند کرد. ازاینرو قطعاً خصوصیسازی امنیت به ضرر طبقات و محلات ضعیف جامعه منجر خواهد شد و ممکن است موجبات سرریز ناامنی به چنین محلاتی یا مناطق متوسط شود.
🔹 اجرای چنین طرحهایی در سطح شهر عملاً میتواند منجر به ایجاد حس تبعیض در جامعه دامن بزند؛ همانطور که گفته شد محلات ثروتمند بیشتر از چنین برنامههایی استفاده میکنند. بدون شک در شرایط فعلی که مشکلات اقتصادی و معیشتی بسیاری وجود دارد و طبقات ضعیف جامعه با مشکلات و مسائل عدیدهای دستوپنجه نرم میکنند دولت این مجوز را ندارد که خود بهگونهای رفتار کند که افراد نا برخوردار یا کم برخوردار حس تبعیض بیشتری پیدا کنند.
🔹 یکی از دلایل تشکیل دولتها در تمامی جوامع تأمین کالاهای عمومی است. ازجمله کالاهای عمومی میتوان به احداث زیرساختها، محیطزیست، سلامت عمومی و امنیت اشاره داشت. به همین دلیل هیچ دولتی نمیتواند از تأمین چنین کالاهایی شانه خالی کند. قطعاً شاید بهنوعی مهمترین اولویت در مواردی که به آنها اشاره شد بحث امنیت باشد.
🔹 سابقه اقداماتی مانند خصوصیسازی آموزش و سلامت در ایران ثابت کرد چنین طرحهایی موجب میشود هر فردی خواهان این باشد که از خدمات بهتری برخوردار شود باید هزینه بیشتری بپردازد. بهعنوانمثال در حاضر در اذهان جامعه این باور شکلگرفته که میباید برای تحصیل بهتر فرزندان خود، آنها را به مدارس غیرانتفاعی بفرستند. این سناریو نیز محتمل است در صورت اجرایی شدن چنین طرحی، بعد از مدتی دولت خواهان این شود خانوادهها و محلاتی که خواهان امنیت بیشتر هستند میباید هزینه بیشتری پرداخت کنند. حتی میتوان این حالت را نیز متصور شد که دولت کلاً خود را از تأمین امنیت کنار بکشد یا وظیفهای غیرتأثیرگذار برای خود قائل شود.
🔹با توجه به این توضیحات و انتقاداتی که در رسانهها و شبکههای اجتماعی نسبت به اجرایی شدن طرح نگهبان محله صورت گرفته باید منتظر ماند و مشاهده کرد دولت و نیروی انتظامی درنهایت چه تصمیمی دراینباره اتخاذ خواهند کرد./ الف
تصویری که در شبکه های اجتماعی پربازدید شد
مردی می خواست از روی پل بپرد، توسط مردم غریبه مورد صحبت قرار گرفت و او را به مدت یک ساعت نگه داشتند تا اینکه کمک برای پایین آوردن سالم او رسید.
به دستهاى گره خورده نگاه کنيد، به مراقبت، شفقت، از خودگذشتگی و ارادهای که افراد کاملاً غریبه نسبت به یک انسان آسیبدیده نشان می دهند نگاه کنید.
با #مهربانی دنیا را زیبا کنیم😍
@Esakij
به عقیده آدورنو جامعه به مدد صنایع فرهنگی نمی گذارد انسان ها جهان دیگری جز آنچه هست، برای خود متصور شوند؛ او معتقد است هدف «صنعت فرهنگ» تبدیل فرهنگ به تفریح و سرگرمی و ایده آل سازی از آن است، ایده آل سازیی که قرار است جای فرهنگ حقیقی و واقعی را گرفته و مخاطبانش را به بت پرستان خود بدل نماید به گونه ای که در مقابل هر نقدی که به این فرهنگ سطحی وارد می شود موضع تندی اتخاذ نمایند
آدورنو هدف «صنعت فرهنگ» را نوعی کوتوله سازی مخاطب که باعث عدم رشد او می شود می داند و می گوید:موفقیت این صنعت در ارتقاي ضعف نفس و استثماری است که اعضاي ضعیف جامعه معاصر با تمرکز قدرت به آن محکوم شده اند. به هیچ وجه تصادفی نیست که تولیدکنندگان بدبین فیلم های آمریکایی ظاهراً بر این عقیده هستند که فیلم هاي آنها باید سطح آگاهی یازده ساله ها را مدنظر داشته باشند. به این ترتیب آنها به تبدیل کردن بزرگسالان به کودکان یازده ساله تمایل پیدا می کنند.چرا که کودک ماندن انسان آرزوی سرمایه داری است. تا او بتواند به راحتی انباشت سرمایه های کلان تر را تجربه کند.آدورنو در جای دیگری می گوید:رسانه ها از مخاطب خود می پرسند که "چه برنامه هایی را بیشتر دوست داری" تا پروژه ی "احمق سازی" خود را تکمیل کنند.
زیرا رسانه ها بویژه از نوع متاخر آن با ظاهری دمکراتیک تر و صرفابا جلوه گرهای بیشتر درپی دمیدن در کوره مصرف گرایی هستند تا بیش از پیش چرخ کاپیتالیسم بچرخد.
سرمایه داری تنها به کنترل رسانه بسنده نکرده او هنر را نیز به انقیاد گرفته و از آن که ماهیتی رهایی بخش دارد کاملا ابزارگونه بهره کشی می کند.
کاپیتالیسم سالهاست سوت پایان تاریخ را بصدا درآورده وبه مدد بادبزن رسانه وهنر این آتش راپیوسته روشن نگه می دارد. تا جایی که آرتور میلر می گوید:"در گذشته وقتی مردم از زندگی خود راضی نبودند، انقلاب می کردند، اما الان خرید می کنند"وبدون تردید این رسانه است که ذائقه مردم را شکل داده.
آدورنو زنده نماند تا نمایش کامل ابتذال را به چشم ببیند. یکی موز به دیوار می چسباند و اثر هنری خود می داند و یکی نشیمن گاه مونالیزا را و غولهای رسانه ای هم با ولع و ذوق آن را پوشش می دهند.
امروز دیگر مردم "سرکوب" نمی شوند،
"سرگرم" می شوند...
#تاملات_خودمانی
#اسماعیل_احمدی
@Esakij
💠 روایتی از تاریخ طبری درباره طوفان نوح
🔻و هم از ابن عباس آوردهاند که حواریان به عیسی گفتند: «یکی را بیار که سفینه را دیده باشد و از آن با ما سخن کند» و عیسی آنها را ببرد تا به یک تپه کوچک خاکی رسید و کفی از خاک برگرفت و گفت: «دانید که این چیست؟»
گفتند «خدا و پیمبرش بهتر دانند»
گفت «این قبر سام پسر نوح است.»
گوید و تپه کوچک را به عصای خود بزد و گفت «به اذن خدا برخیز» پس او برخاست و خاک از سرش میریخت و پیر بود.
و عیسی علیه السلام بدو گفت «بدینگونه بودی که مردی؟»
گفت «نه. جوان بودم که مردم ولی پنداشتم رستاخیز شده و پیر شدم.»
عیسی گفت: «از کشتی نوح با ما بگوی.»
گفت: « درازای آن هزار و دویست ذراع بود و پهنای آن ششصد ذراع بود و سه طبقه داشت. در یک طبقه چهارپا و وحش بود و در یک طبقه انسان بود و در یک طبقه پرنده بود و چون فضله چهارپایان بسیار شد خدا به نوح وحی کرد که گوش فیل را بخاران و او بخارانید یک خوک نر و یک خوک ماده از آن بیفتاد و به فضلهها روی کرد و چون موش کشتی را سوراخکردن گرفت خداوند به نوح وحی کرد که به پیشانی شیر بزن و از بینی آن یک گربه نر و یک گربه ماده درآمد و به موش رو کرد.»
عیسی بدو گفت: «نوح چگونه دانست که آب فرو رفته است؟»
گفت: «کلاغ را فرستاد که خبر آرد و مرداری یافت و روی آن افتاد و نوح نفرین کرد که همیشه ترسان باشد، بدین سبب به خانه خو نگیرد. پس از آن کبوتر را فرستاد که باز آمد و برگ زیتون به منقار و گل به پای داشت و بدانست که آب فرو رفته است و خطی را که به گردن دارد طوق او کرد و دعا کرد که اهل انس باشد. بدین سبب با خانهها خو گیرد.»
حواریان گفتند: «ای پیمبر خدای او را پیش کسان خود بریم که با ما بنشیند و سخن کند.»
گفت: «چگونه کسی که روزی ندارد با شما بیاید؟» و بدو گفت: «بازگرد» و او خاک شد.
📚 تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، انتشارات اساطیر، جلد اول: صص ۱۲۴-۱۲۵
⭕️به این تبعیض غیرقانونی پایان دهید!
🔹موضوع سهمیه نقلوانتقال فرزندان اعضای هیئتعلمی دانشگاهها یکی از تبعیضهای مهم در نظام آموزشی است که باوجود مخالفتها و انتقادهای فراوان برای سال تحصیلی جاری نیز ابلاغشده است. نکته مهم آن است که دیوان عدالت اداری این مصوبه تبعیضآمیز را بررسی و آن را خلاف قانون اساسی تشخیص داده اما بااین وجود هنوز برقرار است.
🔹در عرصه اجتماعی و بین مردم وقتی بحث استفاده از سهمیه در کنکور مطرح میشود کمتر فردی است که ذهنش به موضوع سهمیه فرزندان اعضای هیئتعلمی دانشگاه جلب شود. اما مطابق آمار اعلامشده توسط سازمان سنجش در کنکور سال 1398 حدود 1500 نفر از این سهمیه استفاده کردهاند.
🔹 بر این اساس فرزندان اعضای هیئتعلمی دانشگاهها درصورتیکه در کنکور سراسری پذیرفته شوند و 90 درصد نمره را کسب کنند میتوانند دانشگاه خود را تغییر دهند و درصورتیکه 92.5 درصد نمره را اخذ کنند میتوانند رشته خود را نیز تغییر دهند.
🔹بر این اساس فرزندان اساتید دانشگاهها بدون هیچ محدودیتی میتوانند بهسادگی در دانشگاههای معتبر و رشتههای پر متقاضی تحصیل کنند یا اینکه در دانشگاهی که پدر و مادرشان مشغول به کار است تحصیل نمایند که طبیعتاً میتواند یک امتیاز ویژه برای آنها جهت کسب نمرات بهتر و حضور در مقاطع تحصیلی بالاتر باشد.
🔹البته به نظر میرسد مطابق دستورالعمل اجرایی نقلوانتقال فرزندان اعضای هیئتعلمی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور برای پذیرفتهشدگان آزمون سراسری 1400، فرزندان اعضای هیئتعلمی در صورت احراز شرایط لازم صرفاً میتوانند از تسهیلات انتقال یا انتقال مشروط استفاده کنند اما امکان تغییر رشته وجود ندارد.
🔹بااینوجود بدون شک سهمیه فرزندان اعضای هیئتعلمی دانشگاه برخلاف عدالت آموزشی است و چنانچه دیوان عدالت اداری عنوان کرده با قانون اساسی مغایرت دارد. مطابق بند نهم اصل سوم قانون اساسی دولت جمهور اسلامی ایران موظف است همه امکانات خود را برای «رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینههای مادی و معنوی» بکار گیرد. همچنین بر اساس اصل نوزدهم قانون اساسی «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود».
🔹متأسفانه علیرغم صراحت قانون اساسی و ابطال مصوبه سهمیه فرزندان هیئتعلمی توسط دیوان عدالت اداری اما دولتهای گذشته و شورای عالی انقلاب فرهنگی بارها از آن حمایت کردهاند. در مردادماه 1400 نیز سعید رضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در دیدار با رئیس قوه قضائیه بیان داشته بود «هیچ جایگاهی نمیتواند مصوبات شورای عالی را لغو کند مگر خود شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا ولی امر مسلمین مقام معظم رهبری».
🔹باوجوداین تفسیر اما باید عنوان داشت مصوباتی شورای عالی انقلاب فرهنگی که به تائید رهبر انقلاب اسلامی رسیده باشد در حکم احکام حکومتی قرار میگیرند و برای سایر مصوبات آن نمیتوان چنین جایگاهی قائل شد. درواقع برای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی میباید جایگاهی مادون قوانین عادی مصوب مجلس شورای اسلامی در نظر گرفت که بههیچوجه نمیتوانند خلاف قانون عادی باشند؛ چراکه در مرتبهای پایینتر نسبت به قوانین عادی قرارگرفتهاند و مطابق اصل سلسلهمراتب هنجارهای حقوقی، اعتبار خویش را از قانون مافوق میگیرند./الف
ادعای الجزیره: توافق اولیه حاصل شد.
باقری: از دور ششم مذاکرات درباره برخی اقدامات هسته ای به تفاهم رسیدیم.
الشرق الاوسط: اروپاییها متون ارائه شده از سوی ایران در وین را پذیرفتهاند.
روزنامه سعودی الشرق الاوسط از افزایش جلسات در وین میان هیاتهای اروپایی و ایرانی طی دو روز گذشته و پذیرش متون ارائه شده ایران از سوی طرفهای اروپایی خبر داد./ ایسنا
🔸نگران تخریب سرزمینمان هستم/ اوضاع خوب نیست، چون کاری انجام ندادهاند
مسعود تجریشی، معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست ایران در گفتوگو با خبرآنلاین:
▫️اوضاع خوب نیست، چون کاری انجام ندادهاند، هر نگرانی ای که شما برای دریاچه ارومیه دارید در مناطق دیگر دارد رخ میدهد. کشور به این جمعبندی رسیده است که پتانسیل کشت برنج فقط در شمال است و شهری مثل اصفهان هیچ مزیتی در برنجکاری ندارد.
▫️چه کسی به این کشاورزان آب میدهد؟ وزارت نیرو. چه کسی به اینها کشت بذر میدهد؟ جهاد کشاورزی. چه کسی پیگیر لغو مصوبات است؟ نمایندگان محترم مجلس.
▫️ مجلس و دولت، دو قوه قانون گذاری، هر دو دست به دست هم در حال تخریب سرزمینی هستند که آب ندارد.
▫️ اگر در همین روند برویم، به عنوان یک متخصص آب و محیط زیست نگران از دست دادن سرزمینمان میشوم.
جزییات بیشتر در #خبرآنلاین
👇🏻
khabaronline.ir/news/1500701
@KhabarOnline_IR
"سیزده بدر"
✍حسین الهی قمشهای
یکی از جذابترین تعبیرات «نفس و عشق»، قصه دیو و سلیمان است که ازدیرباز در ادب پارسی به اشاره و تلمیح از آن یاد شده است.
قصه چنین است که سلیمان فرزند داود، انگشتری داشت که اسم اعظم الهی بر نگین آن نقش شده بود و سلیمان به دولتِ آن نام، دیو و پری را تسخیر کرده و به خدمت خود در آورده بود، چنانچه برای او قصر و ایوان و جامها و پیکرهها میساختند (قرآن / سبا / ١٣). این دیوان، همان لشکریانِ نفسند که اگر آزاد باشند، آدمی را به خدمت خود گیرند و هلاک کنند و اگر دربند و فرمانِ سلیمانِ روح آیند، آدمِ دولتسرای عشق شوند.
روزی سلیمان انگشتری خود را به کنیزکی سپرد و به گرمابه رفت. دیوی از این واقعه باخبر شد. درحال، خود را به صورت سلیمان در آورد و انگشتری را از کنیزک طلب کرد. کنیز انگشتری به وی داد و او خود را به تخت سلیمان رساند وبر جای او نشست و دعوی سلیمانی کرد و خلق از او پذیرفتند (از آنکه از سلیمانی جز صورتی و خاتمی نمیدیدند.) و چون سلیمان از گرمابه بیرون آمد واز ماجرا خبر یافت، گفت سلیمان حقیقی منم و آنکه بر جای من نشسته، دیوی بیش نیست. اما خلق او را انکار کردند. و سلیمان که به ملک اعتنایی نداشت و درعین سلطنت خود را«مسکین و فقیر» میدانست، به صحرا و کنار دریا رفت و ماهیگیری پیشه کرد.
دلی که غیب نمایست وجام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود، چه غم دارد؟
حافظ
اما دیو چون به تلبیس و حیل بر تخت نشست و مردم انگشتری با وی دیدند و ملک بر او مقرر شد، روزی از بیم آنکه مبادا انگشتری بار دیگر به دست سلیمان افتد، آن را در دریا افکند تا به کلی از میان برود و خود به اعتبار پیشین بر مردم حکومت کند. چون مدتی بدین سان بگذشت، مردم آن لطف و صفای سلیمانی را در رفتار دیو ندیدند و در دل گفتند:
که زنهار از این مکر و دستان و ریو
به جای سلیمان نشستن چو دیو
و به تدریج ماهیت ظلمانی دیو بر خلق آشکار شد و جمله دل از او بگردانیدند و در کمین فرصت بودند تا او را از تخت به زیر آورند و سلیمان حقیقی را به جای او نشانند که به گفتهٔ حافظ:
اسم اعظم بکند کار خودای دل خوش باش
که به تلبیس و حیل، دیو سلیمان نشود
و
بهجز شکر دهنی، مایه هاست خوبی را
به خاتمی نتوان زد دم ازسلیمانی
و به زبان مولانا:
خلق گفتند این سلیمان بیصفاست
از سلیمان تا سلیمان فرق هاست
و در این احوال، سلیمان همچنان بر لب بحر ماهی میگرفت. روزی ماهیای را بشکافت و از قضا، خاتم گمشده را در شکم ماهی یافت و بر دست کرد. سلیمان به شهر نیامد، اما مردم از این ماجرا با خبر شدند و دانستند که سلیمان حقیقی با خاتم سلیمانی، بیرون شهر است. پس در سیزده نوروز بر دیو بشوریدند و همه از شهر بیرون آمدند تا سلیمان را به تخت باز گردانند. و این روز، بر خلاف تصور عامه، روزی فرخنده و مبارک است و به حقیقت روز سلیمانِ بهار است. و نحوست آن کسی راست که با دیو بسازد و در طلب سلیمان از شهر بیرون نیاید.
و شاید رسم ماهی خوردن در شب نوروز، تجدید خاطرهای از یافتن نگین سلیمان و رمزی از تلاش انسان برای وصول به اسم اعظم عشق باشد که با نوروز و رستاخیز بهار همراه است و از همین روی، نسیم نوروزی نزد عارفان همان نفس رحمانی عشق است که از کوی یار میآید و چراغ دل را میافروزد:
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل بیفروزی
ما همه فانی و او پا برجاست.. عشق را میگویم.. بیگمان عشق خداست..
@Esakij
🎥 مربی ۹۰ ساله بدنسازی در ژاپن
تکیمکا در دهمین دهه عمر خود همچنان به مربیگری بدنسازی مشغول است. آرزوی او این است که تا ۱۰۰ سالگی به این فعالیت ادامه دهد تا به همه ثابت کند که عمر فقط یک عدد است.
[دویچه وله]
@Esakij
دوستان سلام و درود امید که ملالی نباشد🌺
به همت و دعوت دوست دلسوز و نازنینم جناب مهندس اشرفی در موسسه اندیشه ورزان کردستان جلساتی رو برای بررسی تاریخ و اندیشه توسعه و آینده آن در کردستان را شروع کرده ام که تلخیص مباحث این جلسات توسط دوست عزیزم جناب بابایی مکتوب و تدوین می شود. ضمن سپاس از لطف این عزیزان فایل چند جلسه برگزار شده راجهت ملاحظه شما عزیزان در کانال قرار می دهم. اگر عمری باقی باشد جلسات آتی هم تقدیم خواهد شد.