انسان سه راه دارد:
راه اول ازاندیشه میگذرد، این والاترین راه است.
راه دوم ازتقلید میگذرد، این آسان ترین راه است.
راه سوم از تجربه میگذرد، این تلخ ترین راه است.
باسلام صبحتان بخیر و شادی
🎥 احسان سلطانی در توییتر: پائولو نُری که کلاس داستایِفسکیاش تعطیل شده اینجا با گریه از ایمیلی که از دانشگاه دریافت کرده بود میگه.
میگه مضحکه که امروز روس بودن در ایتالیا یک جرمه حتی اگر روس مُرده باشی، اونهم داستایِفسکی که سال۱۸۴۹ در روسیه تزاری به اعدام محکوم شده بود.
نُری میگه/
این جُک نیست بلکه یک #واقعیت است که روزی همه ما را اسیر خود خواهد کرد :
مکالمهای بین گوگل و یک فرد که قصد سفارش پیتزا را دارد:
کاربر: سلام، اونجا گوردان پیتزا هست؟
گوگل: نه آقا، اینجا پیتزا گوگل هست.
کاربر: یعنی شماره اشتباهی رو گرفتم؟
گوگل: نه، این پیتزا فروشی رو گوگل خریده.
کاربر: آها، میخوام یه پیتزا سفارش بدم.
گوگل: از همیشگی میخواید؟
کاربر: همیشگی؟ شما میدونید من همیشه چی سفارش میدم؟
گوگل: با توجه به شمارتون، شما در 15 سفارش قبلیتون پیتزای بزرگ با پنیر دوبل سفارش دادید.
کاربر: بله، درسته! این بار هم مثل همیشه باشه.
گوگل: بهتر نیست این دفعه یک پیتزای متوسط سبزیجات سفارش بدید؟
کاربر: نه من از سبزیجات متنفرم.
گوگل: اما وضعیت کلسترول شما اصلاً خوب نیست!
کاربر: از کجا میدونید؟
گوگل: ما نتیجه آزمایش خون شما برای 7 سال گذشته رو داریم.
کاربر: شاید اینطور باشه اما من اون پیتزایی که پیشنهاد دادید رو نمیخوام. من برای کلسترول بالا دارو استفاده کردم.
گوگل: اما شما داروهاتون رو منظم مصرف نمیکنید. توی چهار ماه گذشته تنها یه بار یک بسته قرص 30 تایی از داروخانه ... برای تنظیم کلسترول خریدید.
کاربر: بقیه قرصها رو از یه داروخانه دیگه خریدم.
گوگل: اما از تراکنشهای کارت اعتباری شما همچین چیزی دیده نمیشه.
کاربر: نقدی حساب کردم.
گوگل: اما با توجه به حساب بانکیتون، همچین پولی رو هزینه نکردید.
کاربر: یه حساب بانکی دیگه دارم!!!
گوگل: توی لیست مالیات شما چیزی درباره حساب دیگه ذکر نشده.
کاربر: برو به جهنم با پیتزات... من از گوگل، فیسبوک، توییتر و واتس آپ و... متنفرم. میخوام برم به یه جزیره بدون اینترنت، جایی که هیچ اینترنت و خط موبایلی نباشه که جاسوسی منو بکنه...
گوگل: فهمیدم، اما باید پاسپورتتون رو تمدید کنید چون 5 هفته پیش منقضی شده 🙄
در این روزهای حمله روسیه به اکراین یادآوری تاریخ مقاومت کُردها در مقابل حمله روس ها در جنگ جهانی اول خالی از لطف نیست.
سنجرخان وزیری نرانی ملقب به سردار اکرم فرزند حاج یوسف مالک روستای نران از توابع شهر سنندج بود.
زمانی که در جنگ جهانی اول روس ها مناطق مختلف ایران از جمله مناطق کردنشین را اشغال کردندسنجرخان از حاکم وقت سنندج میخواهد که به او اجازه مقابله با آنها را بدهد اما او مخالفت میکند و حاکم وقت سنندج نیروهای انگلیسی مستقر را برای سرکوب سنجرخان میفرستند که سنجرخان موفق به شکست آنها میشود و بعد از آن بدون توجه به نظر حاکم با معاضدت آیت الله شیخ محمدمردوخ به جمع آوری نیرو به منظور مقابله با روس ها می پردازد.
قیام سنجرخان از کامیاران با روسها آغاز میشود او موفق میشود تا سنندج آنها را عقب براند و بعد به دلیل زخمی شدن مدتی جنگ متوقف میشوداما بواسطه خوابی که می بیند و اورا غازی ملقب می کنند مجدد با عزم جدی تر به امر مبارزه می پردازد. این بار از منطقه لیلاخ بر روس ها می تازد و موفق میشود پیروزیهای زیادی کسب کند.
کتاب سنجرخان نگاهی به زندگی،زمانه وقیام را از دست ندهید.
#اسماعیل_احمدی
#تاملات_خودمانی
برنده نهایی جنگ اوکراین
نگاهی متفاوت از تحلیلهای معمول
✍مهدی تدینی
✅اروپا پیر و ضعیف است و در بیهویتی غرق شده است. آمریکا نیز هر روز در دفاع از ارزشهایی که مدعیاش است، بیعرضهتر به نظر میرسد.
✅اما واقعیت این است که مسائل سیاسی را نمیتوان با گویشی «پهلوانی» و «شوالیهای» خواند. عدم واکنش نظامی به روسیه رفتاری معقول است و زیرکی هوشمندانهای در پس آن نهفته است ــ گرچه بیتردید غرب «نبردگریز» است.
این پیروزی رعدآسا شکستهای بزرگی را برای روسیه در پی خواهد داشت که در بلندمدت دامنش را میگیرد و به نظر میرسد غرب تعمداً روسیه را به چنین مسیری هدایت کرده.
✅صاحبنظران آمریکایی اتفاقات امروز را در میانۀ دهۀ ۱۹۹۰ پیشبینی کرده بودند؛ وقتی به کلینتون هشدار میدادند توسعۀ ناتو به شرق، روسیه را به مسیر ناخوشایندی سوق میدهد.روسیه تا دو دهه توان نداشت این ترس هشداردهندگان را جامۀ عمل پوشاند (اولین گروه از کشورهای بلوک شرق در ۱۹۹۹ به ناتو پیوستند و ناتو در ۲۰۰۴ به مرزهای روسیه رسید).
✅اگر با مقیاس «سالانه» به قضایا نگاه کنیم، روسیه جواب دندانشکنی به غرب و غربگرایان اکراینی داده، اما مقیاس مطالعۀ تاریخ «سال» نیست، بلکه «دهه» است. مشکل روسیه با این تهاجم نه تنها حل نشد، بلکه به گونهای گره خورد که دیگر حل نخواهد شد و در فرایندی میانمدت گریبانش را خواهد گرفت.
✅برای اینکه بفهمیم چرا، باید صورت مسئلۀ درست را بنویسیم. صورتمسئلهای که در رسانهها و اذهان مطرح است، صورتمسئلۀ نادرستی است. مسئله مواجهۀ روسیه با غرب نیست! بلکه پرسش این است که «ملتهای همسایه با روسیه در میان دو میدان جاذبۀ شرق و غرب چه باید بکنند؟»
✅آن چیزی که باعث توسعۀ ناتو به شرق شد، خواست همین ملتها بود، نه صرفاً خواست آمریکا یا کشورهای ناتو!
این میل همسایگان روسیه به ائتلاف نظامی با غرب، ریشه در خاطرات بدی دارد که از خودکامگیهای کرملین در ذهن دارند.
✅پوتین کییف را اشغال میکند، زِلِنسکی بازداشت یا متواری میشود و دولت روسدوست جدیدی شکل میگیرد که بسیار ناتوانتر و منفورتر از دولت یانوکوویچ خواهد بود؛ همان دولتمرد روسدوست که در جنبش یورومیدان در اوایل ۲۰۱۴ سرنگون شد.
✅اگر تا پیش از این لشگرکشی و بمباران بیسابقه روسیه بختی برای حفظ نفوذ سنتیاش در اکراین داشت، از این پس فقط باید با زور سرنیزه اکراین را حفظ کند ــ به دست آوردن دل اکراینیها که تعیینکنندهترین عامل بلندمدت است، شاید دیگر محال باشد. شاید بگویید: «مشکلی نیست! اکراین را با سرنیزه حفظ خواهد کرد!» بله! شاید بتوان چند سالی چنین کرد، ولی در بلندمت چنین چیزی میسر نیست.
✅روسیه خطا کرد! مرد دائمالخمری که به کتک زدن همسر و فرزندانش عادت داشت، سالها بود وانمود میکرد خوشاخلاق شده و دیگر روی خانوادهاش کمربند نمیکشد! اما باز روسیه به سراغ کمد قدیمی رفت، بطریهای ودکا را درآورد، مست کرد و زن و بچهاش را زیر کتک گرفت. این رفتار بدترین پیام را به سایر همسایگان روسیه مخابره کرد (مانند مداخلات اخیرش در بلاروس و قزاقستان).
✅به عنوان نظارهگر بیرونی که سرنوشت اکراین را دنبال میکند، معتقدم بهتر بود اکراین در غربگرایی میانهروی پیشه میکرد و موازنۀ مثبتی در مواجهه با روسیه و غرب برقرار میکرد و از ناتو نیز فاصله میگرفت. اما اگر بخشی از مردم اکراین در روسهراسیشان سازشناپذیر عمل کردند، خطای روسیه به مراتب بزرگتر، زیانبارتر و توجیهناپذیرتر بود.
✅در این میان غرب و اروپا ــ با همۀ جنگگریزی و نادلاوریشان ــ مانند پیرمردهای زیرک، جوانی قلدر را به سوی خشونتی سرمستانه سوق دادند تا در بلندمدت زمینگیرش کند. از فردای پیروزی اوضاع به نفع روسیۀ پوتینیستی پیش نخواهد رفت، و غرب هم با جلوگیری از درگیری نظامی هزینههای خود را تا حد امکان پایین آورده است.
✅در یک جمله: غرب نمیتواند دندان این خرس سیبری را بکِشد، اما خرس را مجبور کرد طعمۀ گوشتتلخ و چغری را به دندان بگیرد تا یا مجبور شود سریع آن را رها کند یا ناگزیر شود سالها آن را در آروارهاش بفشارد و بدینسان دندانش از ریشه سست شود. آدم عاقل با خرس سرشاخ نمیشود، آن را در تله میاندازد.
در زمستان بهاران آمد، آدم از قعر دوران آمد...!
🔹به یاد "خلوص" و "از خودگذشتگی" شهدای انقلاب ۵۷ و آرمان های پاک و انسانی آنان...
آمده موسم فتح ایمان
شعله زد بر افق نور قرآن
در دل بهمن سرد تاریک
لاله سر زد ز خون شهیدان
لاله ها قامت سرخ عشقند
سرنوشت تو با خون نوشتند
پیکر پاکت ای جان به کف را
از ازل با شهادت نوشتند
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده بادا قرآن
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
مقدمت را اماما شهیدان
با نثار تن خود گشودند
خونشان فرش راه تو بادا
عاشق خاک راه تو بودن
آمدی با پیامت خمینی
از رهایی و از حق سرودی
آنکه بر ظلم شب حمله ور شد
ای خمینی تو بودی تو بودی
بر دل تار شب ای شهیدان
دست قهار خلق خدایی
از تبار حسین شهیدی
از دیار عروج و خدایی
در زمستان بهاران آمد
آدم از قعر دوران آمد
بوی نسل شقایق پیچید
بوی عطر شهیدان آمد
#موسیقی_انقلاب
#تا_ابد_زندهیاد_شهیدان
یادداشت محمدرضا شفیعی کدکنی دربارهٔ عباس زریاب خویی (اندیشمند، نویسنده، مترجم، ادیب، نسخهشناس و استاد دانشگاه تهران)
بخارا، شمارهٔ ۱۰۴، بهمن-اسفند ۱۳۹۳
اَرَایت مَن حملوا علی الاعواد؟
اَرَایت کیف خبا ضیاءُ النادی؟
شریف رضی
دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی! جز این چه میتوانم گفت، در این راسته بازار مدرکفروشان با ارزِ شناور. در این سیاهی لشگر انبوه استاد و دانشجو. سیاهی لشگری از خیل دانشجویان و استادان چیزی برابر تمام دانشگاههای فرانسه و آلمان و انگلستان و شاید هم چندین کشور پیشرفته دیگر و جهل مرکّب مدیرانی که این سیاهی لشگر را افتخاری از برای زمانه خویش میدانند. کفاهُم جَهلُهُم!
اگر از همه رشتههای دانش زمان بیخبرم، اما، در کار خویش خبرهام و میدانم که محیط دانشگاهیِ ما، در چه سکراتی به سر میبرد. در هیچ جای جهان کار دانشگاه و تحقیقات دانشگاهی از اینگونه که ما داریم نیست، در عصر معرکهگیران و منکران «حُسن و قبح عقلی» در پایان قرن بیستم. دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!
در عصری که «تحقیقات» دانشگاهی ما از یک سوی در شکل اوراد و عزایم خود را نشان میدهد و از سوی دیگر نسخهبرداری کمرنگی از فرهنگ ژورنالیستی زمانه است، چه میتوان گفت، جز اینکه بگویم:
دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!
در عصر «محققانی» که اگر از تألیفات خودشان امتحانشان کنند از عهده قرائت متن «تحقیقات» خویش برنمیآیند و دولت، با سادهلوحی، به فهرست انبوه استادان و دانشیارانش مباهات میکند و چندان بیخبر است که این رتبههای کاملاً «اداری» را ملاک پیشرفت علم و تحقیق تلقی میکند، چه میتوانم گفت، جز اینکه بگویم: دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!
نمیگویم او واپسین بود، ولی در میان واپسینها، بیگمان، برجستهترین بود، برجستهترین چهره از آخرین پژوهندگانی که بر مجموعه فرهنگ و مدنیت ایرانی احاطه ژرف و اشراف کامل دارند و بدان عشق میورزند: از فلسفه و کلام و تفسیر و حدیث و فقه و اصول تا ادبیات فارسی و عربی و تاریخ و جغرافیای تاریخی تا آنچه در مغربزمین میگذرد در حوزه پژوهشهای ایرانی و اسلامی تا آگاهی درست و سنجیده از مجموعه میراث خردمندان غرب، از افلاطون تا هگل و مارکس و ناقدان معاصرش.
زریاب در شرایط فرهنگی عصر ما، شاید، والاترین مصداق کلمه «حکیم» بود یعنی فرزانهای که بسیار خوانده است و بسیار آموخته و بسیار اندیشیده و از انبوه خواندهها و دانستههای خویش، منظومهای عقلانی برای تبیین جهان و فرهنگ ملی خویش تدارک دیده است و براساس این منظومه عقلانی و فرهنگی است که نگران پیرامون خویش است.
به راستی دیگر، در کجای ایران باید جست مردی را که بتواند «شفاء» و «اشارات» ابنسینا و «اسفار» صدرالمتالهین و «شاهنامه فردوسی» و «صیدنه» ابوریحان بیرونی و «دیوان خاقانی» و فلسفه تاریخ ایران و تاریخ فلسفه ایران را در عالیترین سطوح ممکن تدریس و تحقیق کند و آنگاه که درباره گوته، شیلر، کانت، هگل، صادق هدایت و مهدی اخوان ثالث سخن میگوید سخنش از ژرفترین سخنها باشد؟
به راستی دیگر، در کجای ایران میتوان یافت مردی چون او که این چنین ترکیب متناقضی از کهنه و نو و شرق و غرب و عقل و نقل باشد با آنچنان حضور ذهن شگفتآور و هوشیاری و طنز و خاکساری و فروتنی اعجابانگیز؟ بهراستی که درماندهام، چه بگویم جز اینکه بگویم:
دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!
@Esakij
چگونه بپرسیم؟
چند سال پیش یک مطلب از هوسرل بنیانگذار پدیدارشناسی دیدم که گفته بود "بسیاری از مشکلات بشر از نوع سوال پرسیدن او شروع می شود". این مطلب خیلی ذهنم را درگیر کرد و اصلا نمی فهمیدم منظور هوسرل چیه تا اینکه یک ویدئو از استیو جابز دیدم و یاد جمله هوسرل افتادم.
سوالاتی که استیو جابز در اون ویدئو پرسید هیچکدام با "چرا" شروع نشد(؟!) خیلی برام جالب شد و چند کلیپ و مطلب دیگه از استیو جابز دیدم و جالب بود که هیچکدام از سوالهای جابز با "چرا" شروع نمی شد همه با "چگونه و چطور" شروع میشد که من را مجبور کرد قدری بیشتر به این موضوع بپردازم.
شروع به مطالعه کردم و آثار دیوید برنز و کیوساکی و رابینز و دارن هاردی و چند نفر دیگه که در زمینه رفتار درمانی فعال هستند را مطالعه کردم و نتیجه برام شگفتانگیز بود که در ادامه توضیح میدهم.
بشر موجودی تجربهگراست و هنگامی که پدیدهای جدید را تجربه میکند در مغز او نتایج ثبت می شوند و از اون نتایج در برخورد با پدیدههای جدید استفاده می کند.
در واقع وقتی ما یک سوال را با "چرا" شروع می کنیم مغز دنبال جواب در تجربیات گذشته میگردد.به عنوان نمونه:
"چرا فلان اتفاق افتاد؟
چرا فلان حکومت سقوط کرد؟
چرا در فلان آزمون قبول نشدم؟
چرا من آدم موفقی نیستم؟
چرا اینقدر فقیرم؟
چرا مردم اینقدر بیتفاوت و ظلمپذیر هستند؟ و..." جواب تمام این سوالات در گذشته است.
واقعا حرف هوسرل خیلی درست و جالبه. نکتهای که متوجه شدم اینه که آدمهای تاثیرگذار و موفق تاریخ مثل "ولتر، نلسون ماندلا، گاندی، لوترکینگ، جابز، ایلان ماسک و ..." سوالهایشان را با "چرا" نپرسیدن که توانستند دنیای ما را تغییر بدهند. آنها سوالهایشان را با "چگونه یا چطور" پرسیدند.
چگونه میتوانم کمپین حقوق بشری موفقی تشکیل بدهیم؟
چگونه مي توانيم امپراطوری استعماری انگلیس را شکست دهیم؟
چگونه سیاهپوستان به حق و حقوق برابر خواهند رسید؟
چگونه دنیای بهتری خواهیم داشت؟ و....
حالا سوالی که مطرح می شود این است که "تفاوت سوالهایی که با چرا شروع می شوند با سوالهایی که با چگونه شروع می شوند در چیست؟" در ادامه به این سوال پاسخ میدهم.
همانگونه که در بالا اشاره کردم جواب سوالهایی که با "چرا" شروع میشوند در گذشته هستند و دلیل و چرایی یک اتفاق و پدیده را بیان میکنند و بستگی به نوع تجربیات ما دارد.
به عنوان مثال جواب سوال
"چرا من اینقدر آدم فقیر و بدبختی هستم؟"
از این دست دلایل است:
چون "پدر و مادر من فقیر بودند، خانواده ما پر جمعیت بود، هیچوقت سرمایه کافی برای شروع کار خوبی نداشتم، از بچگی آدم بدشانسی بودم و ....".
این جوابها در بهترین حالت دلایل درستی برای این فقر ارائه میکنند و در نتیجه من می پذیرم که تا ابد فقیر باشم و به این سرنوشت گردن نهم.
ولی جواب سوالهایی که با "چگونه یا چطور" شروع می شوند علاوه بر پاسخ چرایی مساله، راهکار عملی برای برونرفت یا حقیقتبخشی به چیزی را بیان می كنند و تمام جواب هم در گذشته نیست و نیاز به تفحص و تحقیق و تفکر بیشتر دارد و بر عکسِ سوالهایی که با "چرا" شروع می شوند، جوابها آماده نیستند.
مثلا:
"چگونه میتوانم فقر نباشم؟
چگونه میتوانم فلان کار را با موفقیت انجام دهم؟ و ..."
پاسخ دادن به این سوالها راحت نیست و نیاز به تحقیق و تفکر دارند و هر نتیجه هرچی باشد یک راهکار عملی است که ممکن است درست یا غلط باشد ولی به هر حال یک راهکار است.
متاسفانه ما هرگز یاد نگرفتیم که درست سوال بپرسیم و تقریبا تمام سوالات خودمون را با "چرا" شروع می کنیم.
چند روز پیش معلمي از شاگردي یك سوال پرسیده بود و گفته بود درباره اش تحقیق کنید:
"چرا محیط پارکهای ما پر از آشغال است؟"
شاگرد کلی جواب در مورد بیفرهنگی مردم نوشته بود و از من خواست که جوابها را ببینم درسته یا نه؟
مسلما اون معلم قصدش فرهنگسازی بوده ولی آیا اگر سوال را اینجوری میپرسید بهتر نبود
"چگونه محیط پارکهای ما می تواند همیشه تمیز باشد؟"
تا طرز درست فکر کردن را از همان کودکی به بچهها یاد دهیم.
خوشبختانه اون معلم از پیشنهاد من استقبال کرد و خیلی هم خوشحال شده بود. مسلما پاسخ سوال "چرا نمی توانيم.....؟" با سوال "چگونه می توانيم...؟" خیلی متفاوت است.
پاسخ اولی در بهترین حالت دلایل ناتوانی و دومی راههای توانستن است. پاسخ اولی باعث نا امیدی و یاس و دومی پر از انرژی مثبت است.
جواد مهاجری
@Esakij
درسی به یادماندنی ازدونده ای که آخر شد!
درسال 1968 مسابقات المپیک در شهر مکزیکوسیتی برگزار شد. در آن سال مسابقه دوی
ماراتن یکی از شگفت انگیزترین مسابقات دو در جهان بود.دوی ماراتن در تمام المپیک ها
مورد توجه همگان است و مدال طلایش گل سرسبد مدال های المپیک. این مسابقه به طورمستقیم در هر 5 قاره جهان پخش می شود.
کیلومتر آخر مسابقه بود دوندگان رقابت حساس و نزدیکی با هم داشتند، نفس های آنها به شماره افتاده بود، زیرا آنها 42 کیلومترو 195 متر مسافت را دویده بودند. دوندگان همچنان با گامهای بلند و منظم پیش می رفتند. چقدر این استقامت زیبا بود. هر بیننده ای دلش می خواست که این اندازه استقامت وتوان داشته باشد. دوندگان، قسمت آخر جاده را طی کردند و یکی پس از دیگری وارد استادیوم شدند. استادیوم مملو از تماشاچی بود و جمعیت با وارد شدن دوندگان، شروع به تشویق کردند. رقابت نفس گیر شده بود و دونده شماره ... چند قدمی جلوتر از بقیه بود. دونده ها تلاش میکردند تا زودتر به خط پایان برسند و بالاخره دونده شماره ... نوار خط پایان را پاره کرد. استادیوم سراپا تشویق شد. فلاش دوربین های خبرنگاران لحظه ای امان نمی داد و دونده های بعدی یکی یکی از خط پایان گذشتند و بعضی هاشان بلافاصله بعد از عبور از خط پایان چند قدم جلوتر از شدت خستگی روی زمین ولو شدند. اسامی و زمان های به دست آمده نفرات برتر از بلندگوها اعلام شد. نفر اول با زمان دو ساعت و ... در همین حال دوندگان دیگر از راه رسیدند و از خط پایان گذشتند. در طول مسابقه دوربین ها بارها نفراتی را نشان داد که دویدند، از ادامه مسابقه منصرف شدند و از مسیر مسابقه بیرون آمدند. به نظر می رسید که آخرین نفر هم از خط پایان رد شده است. داوران و مسئولین برگزاری می روند تا علائم مربوط به مسابقه ماراتن و خط پایان را جمع آوری کنند جمعیت هم آرام آرام استادیوم را ترک میکنند. اما... بلند گوی استادیوم به داوران اعلام میکند که خط پایان را ترک نکنند گزارش رسیده که هنوز یک دونده دیگر باقی مانده. همه سر جای خود برمی گردند و انتظار رسیدن نفر آخر
را می کشند. دوربین های مستقر در طول جاده تصویر او را به استادیوم مخابره می کنند. از روی شماره پیراهن او اسم او را می یابند «جان استفن آکواری» است دونده سیاه پوست اهل تانزانیا، که ظاهرا برایش مشکلی پیش آمده، لنگ میزد و پایش بانداژ شده بود. 20 کیلومتر تا خط پایان فاصله داشت و احتمال این که از ادامه مسیر منصرف شود زیاد بود. نفس نفس میزد احساس درد در چهره اش نمایان بود لنگ لنگان و آرام می آمد ولی دست بردار نبود. چند لحظه مکث کرد و دوباره راه افتاد. چند نفر دور او را می گیرند تا از ادامه مسابقه منصرفش کنند ولی او با دست آنها را کنار می زند و به راه خود ادامه می دهد. داوران طبق مقررات حق ندارند قبل از عبور نفر آخر از خط پایان محل مسابقه را ترک کنند. جمعیت هم همان طور منتظر است و محل مسابقه را با وجود اعلام نتایج ترک نمی کند. جان هنوز مسیر مسابقه را ترک نکرده و با جدیت مسیر را ادامه می دهد. خبرنگاران بخش های مختلف وارد استادیوم شده اند و جمعیت هم به جای اینکه کم شود زیادتر می شود! جان استفن با دست های گره کرده و دندان های به هم فشرده و لنگ لنگان، اما استوار، همچنان به حرکت خود به سوی خط پایان ادامه میدهد او هنوز چند کیلومتری با خط پایان فاصله دارد آیا او می تواند مسیر را
به پایان برساند؟ خورشید در مکزیکوسیتی غروب میکند و هوا رو به تاریکی میرود. بعد از گذشت مدتی طولانی، آخرین شرکت کننده دوی ماراتن به استادیوم نزدیک می شود، با ورود او به استادیوم جمعیت از جا برمیخیزد چند نفر در گوشه ای از استادیوم شروع به تشویق میکنند و بعد انگار از آن نقطه موجی از کف زدن حرکت می کند و تمام استادیوم را فرا می
گیرد نمی دانید چه غوغایی برپا می شود. 40 یا 50 متر بیشتر تا خط پایان نمانده او نفس زنان می ایستد و خم می شود و دستش را روی ساق پاهایش می گذارد، پلک هایش را فشار می دهد نفس می گیرد و دوباره با سرعت بیشتری شروع به حرکت می کند. شدت کف زدن جمعیت لحظه به لحظه بیشتر می شود خبرنگاران در خط پایان تجمع کرده اند وقتی نفرات اول از خط پایان گذشتند استادیوم اینقدر شور و هیجان نداشت. نزدیک و نزدیکتر می شود و از خط پایان می گذرد. خبرنگاران، به سوی او هجوم می برند نور پی در پی فلاش ها استادیوم را روشن کرده است انگار نه انگار که دیگر شب شده بود. مربیان حوله ای بر دوشش می اندازند او که دیگر توان ایستادن ندارد، می افتد.
آن شب مکزیکوسیتی و شاید تمام جهان از شوق حماسه جان، تا صبح نخوابید. جهانیان از
او درس بزرگی آموختند و آن اصالت حرکت، مستقل از نتیجه بود. او یک لحظه به این فکر نکرد که نفر آخر است.
علی اشرف نوبتی متخلص به پرتو کرمانشاهی شاعرمطرح کرمانشاهی که به دو زبان کردی کلهری و فارسی شعر می سرود در سن ۹۰ سالگی به دیار حق پیوست.
Читать полностью… هزارپایی بود وقتی می رقصید جانوران جنگل گرد او جمع می شدند تا او را تحسین کنند؛ همه، به استثنای یکی که ابداً رقص هزارپا را دوست نداشت. یک لاک پشت حسود.
او یک نامه به هزارپا نوشت؛ ای هزارپای بی نظیر! من یکی از تحسین کنندگان بی قید و شرط رقص شماهستم. و می خواهم بپرسم چگونه می رقصید. آیا اول پای ۲۲۸ را بلند می کنید و بعد پای شماره ۵۹ را؟ یا رقص را ابتدا با بلند کردن پای شماره ۴۹۹ آغاز می کنید؟ در انتظار پاسخ هستم. با احترام تمام، لاک پشت.
هزار پا پس از دریافت نامه در این اندیشه فرو رفت که بداند واقعا هنگام رقصیدن چه می کند؟ و کدام یک از پاهای خود را قبل از همه بلند می کند؟ و بعد از آن کدام پا را؟
متاسفانه هزار پا بعد از دریافت این نامه دیگر هرگز موفق به رقصیدن نشد.
سخنان بیهوده ی دیگران ازروی بدخواهی وحسادت؛ می تواند بر نیروی تخیل ماغلبه کرده ومانع پیشرفت وبلند پروازی ما شود .
یوستین گردر
🎥 اعترافات پرتاب کننده بلوک سیمانی در اتوبان نواب
🔹متهمی که در اتوبان نواب با پرتاب بلوک سیمانی دو نفر را به کشتن داد، توضیحاتی را در مورد این اقدام عجیب خود ارائه میدهد.
*دلـــیل ســـــکوت خــــــبری در ویــــن چیســــت؟*
در پس سکوت خبری از سوی مقامات رسمی کشورهای حاضر در گفتگوهای هسته ای با ایران چه میگذرد؟
اسپوتنیک - بسیاری از خبرنگاران پیگیر اخبار گفتگوهای وین اظهار می دارند که در این دور از گفتگو ها همه هیات ها سکوت خبری را پیشه خود کرده اند و اخبار چندانی تحویل رسانه های تشنه خبر نمی دهند.
اما به هر صورت خبرنگارها هیچ وقت آرام نمی گیرند و هر جور شده جسته گریخته تلاش می کنند از جایی خبری کسب کنند و خوب طبیعتا تحلیلگران هم این خبرها را جمع بندی می کنند تا بلکه به نتیجه ای برسند که پشت دربهای بسته چه می گذرد.
برخی هم بر اساس برخی اخبار واصله به گمانه زنی می پردازند که بنا است چه شود.
آنچه فعلا برای همه مسلم است این می باشد که دود سیاهی که چند ماه پیش از دودکش های وین متصاعد می شد کم کم رنگ سیاهی اش را باخته و خاکستری شده، خاکستری اش هم کمرنگ است و به سمت سفید متمایل می باشد.
همانند بسیاری از جلسات دیگر که برای تصمیم گیری نهایی برگزار می گردد حاضرین وین هم تصمیم گرفته اند تا سکوت خبری اتخاذ کنند تا حاشیه های خبری روی تصمیم گیری های آنها در گفتگو ها تاثیر نگذارد.
آنچه از حواشی به دست آمده نشان می دهد که طرفین ایرانی و آمریکایی این روزها خیلی به سمت یک توافق برای بازگشت آمریکا به برجام و بازگشت ایران به انجام تعهدات خود در این توافق نزدیک شده اند.
طی یک هفته اخیر هم برخی کشورها شروع کرده اند اموال بلوکه شده ایران را کم کم آزاد کنند تا بلکه پس از توافق بتوانند حسن نیتی نشان داده باشند.
آنچه جسته گریخته مطرح می شود این است که آمریکایی ها پیشنهاداتی را برای تضمین عدم خروج مجدد خود از برجام و رفع تحریم ها و اجرای آن مطرح کرده اند و پایه این پیشنهادات بر این اساس است که شرکت های بزرگ آمریکایی برای اجرای برجام وارد بازار ایران شوند و شروع کنند پروژه های بزرگی را اجرا کردن و یا توافق های بزرگ قبلی مثل خرید هواپیماهای بوئینگ و ... اجرایی گردد و همین مساله یعنی ورود کمپانی های بزرگ آمریکایی به بازار ایران می تواند موجبات نشان دادن جدیت آمریکا در شکستن تحریم ها و سوق دادن دیگر شرکتهای بین المللی به ورود به بازار ایران گردد همچنین شرایطی ایجاد کند که در صورتی که هر رئیس جمهوری بعدی ای بخواهد از برجام خارج شود با فشار لابی کمپانی های بزرگ که از حضور در بازارهای ایرانی منتفع می باشند مواجه گردد.
طبق این گمانه زنی ها همه کشورهایی که به بهانه تحریم های آمریکا پول های ایران را بلوکه کرده اند ملزم می باشند فورا همه پولهای ایران را آزاد کنند.
همچنین گفته می شود به عنوان جریمه ایران مطالبه کرده که حق استفاده از بند ماشه در برجام از آمریکا قبل از بازگشت اش به این توافق سلب گردد و بقیه اعضا یعنی 1+4 هم با این خواسته ایران موافق می باشند.
طبق برخی شنیده ها بنا بر این شده که فعلا ایران غنی سازی اورانیوم و استفاده از دستگاه های سانترفیوژ جدید را متوقف کند و اورانیوم غنی شده و دستگاه های سانترفیوژ پیشرفته زیر نظر سازمان بین المللی انرژی هسته ای در مکان یا مکان هایی قرار بگیرد و آمریکایی ها شروع کنند تحریم های خود را یکی یکی برداشتن و وقتی که همه تحریم ها برداشته شد اورانیوم غنی شده بالای 3.67 درصد و آب سنگین از ایران به کشور دیگری صادر گردد و ایران طبق برجام مقدار 300 کیلوگرم اورانیوم 3.67 درصد نگه دارد.
همچنین به آژانس بین المللی انرژی هسته ای اجازه داده شود که طبق برجام به بازرسی های خود ادامه دهد و فیلم های دوربین های آژانس در اختیار آن قرار گیرد تا دیگران مطمئن شوند برنامه هسته ای ایران از چهارچوب صلح آمیز بودن خود خارج نشده.
طبق همین اخبار جسته گریخته ایران اصرار دارد که بندی در توافق جدید گنجانده شود مبنی بر اینکه در صورتی که طرفهای مقابل به تعهدات خود عمل نکنند و یا حتی در اجرای آن تعلل کنند ایران حق داشته باشد پلمپ های آژانس را بشکند و همه اورانیوم غنی سازی شده و دستگاه های سانترفیوژ جدید را استفاده کند و برنامه اش از همان جایی که متوقف شده ادامه یابد و دیگران حق اعتراض نداشته باشند.
همچنین بحثی مطرح است مبنی بر اینکه این توافق ها به مصوبه جدید شورای امنیت هم منتهی گردد که در آن قید شود تحریم های خارج از چهارچوب مصوبات شورای امنیت سازمان ملل غیر قانونی می باشد و هیچ کشوری الزامی به اجرای آنها ندارد و هر کشوری اصرار به اجرای قوانین خارج از چهارچوب مصوبات شورای امنیت را داشته باشد تحت پیگرد حقوقی و جزایی شورای امنیت قرار می گیرد، مصوبه ای که می تواند شرایط مقابله با هر گونه تحریم احتمالی آتی ایالات متحده و یا خروج آن از توافق جدید را سخت تر کند و دیگر کشورها را ملزم به انجام تعهدات خود در قبال ایران از جمله آزاد سازی منابع مالی آن نماید.
🟩🟦🟨 حرفهای باستانگراها، شرمآور است
✍️ استاد محمدرضا شفیعی کَدکَنی (استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران) در یکی از جلسات کلاس درسشان در دانشگاه تهران گفتند:
🟨 عدهای خیال میکنند، دوران پیش از اسلام بهشت برین بوده، هرچه خوبی در دنیا بوده در ایران باستان و دوران ساسانی بوده است و هرچه بدی بوده عربها آوردهاند... این حرف مزخرف است، شرمآور است. من خود را فرزند ایران ساسانی میدانم و افتخار هم به بزرگان قبل از اسلام میکنم، ولی ما در معرض خطر هستیم، ایران پیش از اسلام هم بخش مهمی از این فرهنگ را تشکیل میدهد، اما اینکه ما با یک نگاه تعصبآمیزی بگوییم هرچه خوبی بوده آنجا بوده و هرچه بدی بوده این سمت است، این ما را نابود میکند. این تلقینات کسانی است که چشم به سرزمین ما دوختهاند، یک تکه را اگر بگیرند دیگر نمیتوانیم پس بگیریم. اسلام، افتخار ایران است و ما افتخار میکنیم که ایرانی و مسلمان هستیم و در تاریخ اسلام ما اولین ملتی هستیم که بخش اعظم افتخارات جهان اسلام را آفریدیم. اما اینگونه که بخواهیم همه چیز را در ایران پیش از اسلام ببینیم، بهضرر ماست. کسی که از چنین ایرانی صحبت میکند، دشمن ایران است.
📚 مجله فرهنگی هنری هفت راه، 19 مهر 1396. خبرگزاری تسنیم، 19 مهر 1
(برگرفته از صفحه تلگرامی دکتر بیژن عبدالکریمی)
@Esakij
⭕️ پدیده عجیب کارآگاههای خصوصی / ۱۵ میلیون تومان برای تحقیق قبل از ازدواج
🔹 یک کارآگاه خصوصی میگوید: بررسی گزینه ازدواج، تحقیق درباره خیانت و پیجویی کلاهبرداران بیشترین موارد سفارش شده از سوی مشتریان هستند
🔹 خیانت مهمترین دلیلی است که مردم به ما مراجعه میکنند و میخواهند که موضوع را پیگیری کنیم. دروغ نیست که بگویم ۹۰درصد پروندههای ما را خیانت تشکیل میدهد.
🔹 روزهایی مانند روز تولد، ولنتاین، روز مرد و... جزء روزهای شلوغ کار ماست؛ چون افراد در این روزها، راه فراری ندارند و باید سر قرار بروند.
🔹تحقیق قبل ازدواج میانگین ۳ تا ۱۵میلیون تومان است. بحث خیانت هم بستگی به میزان فعالیت ما و زمان بالا و پایین دارد و از یکونیم میلیون تومان شروع میشود و حتی یک پرونده هم بود که تا ۷۰میلیون تومان آب خورد.
🔹 در سالهای اخیر مشتریهای ما به بحثهای مالی توجه بیشتری داشتهاند و درخواست برای پیدا کردن دزدهای دنیای واقعی و مجازی، کلاهبردارها و... زیاد شده است.
⚽️مجموع قراردادهای بازیکنان سرخابی مشخص شد/ استقلال بیشتر از پرسپولیس
🔹️مدارک دو باشگاه پرسپولیس و استقلال در وبسایت کدال منتشر و مجموع قرارداد بازیکنان و کادرفنی این دو تیم مشخص شد.
🔹️پرسپولیس در مجموع برای بازیکنان و مربیانش ۱۲۵ میلیارد تومان هزینه کرده است.
🔹️برای قرارداد بازیکنان و مربیان استقلال هم رقم ۱۶۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان هزینه شده است.
🔹️رقم قرارداد وحدت حنانوف و منوچهر صفروف بازیکنان خارجی پرسپولیس، هر یک ۱۱۰ هزار دلار به ازای هر سال است.
🔹️برای بازیکنان خارجی استقلال هم ۴۹ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان، ذکر شده است.
🔹️نکته جالب اینکه بازیکنان خارجی استقلال در این لیست ۴ نفر هستند و احتمالا مدافع جدید مد نظر آبیها (رافائل سیلوا) نیز محاسبه شده است.
🔹️نکته مهم دیگر اینکه، در برگه مربوط به قرارداد بازیکنان استقلال، تاریخ سیزدهم اسفند برای زمان تصویب آمده؛ اما مشخص نیست که چه در قرارداد بازیکنان استقلال و چه پرسپولیس، رقم قرارداد بازیکنان خریداری شده در نیم فصل هم محاسبه شده یا خیر؟
و حلاج گفت: شما کجا و محمد کجا! که صد فرعون درون خرقه نهفتید با دو صد تزویر.
محمد(ص) که خاتم پیامبران بود هرگز به مردم نگفت با من چون و چرا نکنید. مردم با او چون و چرا می کردند و حتی بر خلاف نظر او ، نظر می دادند.
کسی به ما نگفته است که بر همه چیز چشم ببندیم و عیب و ایراد مشایخ را نادیده بگیریم، من در این مدعیان نشانی از حقیقت نمی بینم. اینان را به رسول خدا چه نسبت است که او خود را مردم می دانست. زندگی و پوشاکش همانند مردم بود . اما اینان خود را تافته جدابافته می دانند. تنها چیزی که از مردم می خواهند تعظیم و دست بوسی است . از مردم جدا زندگی می کنند و لباس ویژه می پوشند محمد رسول خدا را اگر با دو نفر دیگر می دیدند، نمی شناختند. اما اگر اینان در میان هزاران نفر از مردم قرار بگیرند از دور مشخص و معلومند! رسول خدا اجازه نمی داد که کسی با احترام پشت سر او حرکت کند اما اینان از ازدحام مردم لذت می برند!
صلیب و صلابت
دکتر سید یحیی یثربی
روزنامه شرق :: استاندارد دوگانه در سیاست خارجی
https://sharghdaily.com/fa/Main/Detail/306425/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D9%88%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%DB%8C-
بهترین گیف عالَم که ارزش خبری بینظیری دارد.
تماشای این گیف، روزی چند نوبت، سودمند و جانگشا است.
رمان #سرگشته_راه_حق داستان قدیس بزرگ و تاثیرگذارمسیحی فرانسوآی آسیزی است که توسط #نیکوس_کازانتزاکیس یونانی نگاشته شده است.فرانسوآ از بنیانگذاران فرقه فرانسیسکنها است که در سراسر جهان شهرت دارند.او در اواسط قرون وسطی تأثیر عمیقی بر الهیات و فلسفه غرب گذاشت و باید گفت کازانتزاکیس در این کتاب، زندگینامه این قدیس را به زیباترین شکل ممکن روایت میکند.
برای من زیست افرادی که تغییرات بزرگ را تجربه کرده اند و زندگی آنها مسیر یک نواختی نداشته است جذاب است از قضا حیات بعداز تحول این افرادهم در تاریخ بسیارپر سر و صدا بوده است. که می توان به شخصیت هایی مثل بودا، آگوستین قدیس، مولانا،ابراهیم ادهم،فضیل عیاض، ابوحامدغزالی و... اشاره کرد.
فرانسوآی قدیس در آغاز مطرب ولگردی بود که پیوسته شراب می نوشید و زیرپنجره خانه هایی که دختران زیبا رویی داشتند آوازه خوانی می کرد.
اما به یکباره متوجه روشنایی بی مانندی در وجود خود شد و راهش را تغییر داداو تمام عمر را درپی درک این نور الهی گذراندو دراین مسیر رنج ها دید.فرانسوآ به تجربه دریافت که قرب الهی در رنج دیدن است و آدمی می بایست هرچه را قلبا دوست ندارد و ازآن متنفر است باید در برگیرد. فرانسوآ مثل همگان ازجذامی ها گریزان بود اما در مکاشفه ایی دریافت که رضایت الهی در بوسیدن لبهای گندیده ی جذامی ها است!
فرانسوابه فقرکامل،عشق کامل وسادگی کامل باور داشت.
وقتی تعریف او از عشق را می خواندم تعبیر مشهور میرزا حسینقلی همدانی برایم زنده شد،آنجا که می گوید: هروقت توانستید کفش کسانی رو که باهاشون مشکل دارید جفت کنیدآنگاه است که آدم شده اید! فرانسوآ عشق کامل رو در دوست داشتن دشمنان می دانست! اوحتی نگران شیطان بود!
فرانسوآ می گفت:خدایا مرا ببخش، در این دم حتی برای شیطان دلم میسوزد. موجودی تیرهروزتر از او وجود ندارد. زیرا او کنار خدا بود و از او جدا شد... باید برای شیطان دعا کنیم تا خداوند متعال او را ببخشد و به وی اجازه دهد که جایش را در میان ملائک مقرب بازیابد. شیطان یک دد زشت و خونخوار است اما یک بوسه بر لب او قادر است سیما و روان زمانی را که ملک مقرب بود به وی بازگرداند... باشد که عشق کامل شیطان را ببوسد و این اهریمن سیمای تابناکش را بازیابد.»
فرانسوآعقل گریز بود و مثل غزالی آشکارابه سخنان انسان های عاقل وقعی نمی نهادو پیروانش را از مشورت بافرزانگان بر حذر می داشت!
او زندگیش را بر مدار دریافت های قلبی تنظیم می کردو هیچگاه درپی علت عقلی امور نبود و تسلیم محض درگاه الهی بود.بخشی از زندگی فرانسوآ را می توان ترجمان این دوبیت مولانا دانست.
هرلحظه که تسلیمم درکارگه تقدیر/
آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم/
هرلحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر/
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر/
پ،ن: پیرامون این کتاب سخنان بیشتری دارم که دراین یادداشت کوتاه نمی گنجد امید که فرصتی باشد که این رمان را نقد و بررسی کنیم.
#معرفی_کتاب
#اسماعیل_احمدی
@Esakij
🔵 وقتی کریستیانو برای فرزندش موبایل نمی خرد؛ نمیخواهم غرق اینترنت شود
🔹دیلی میل به نقل از رونالدو نوشت: "تکنولوژی هم به من کمک کرده و هم به مردم در تمام دنیا و فکر میکنم همه ما باید از مزایای آن استفاده کنیم اما در آن غرق نشویم. پسر بزرگ من که بهزودی ۱۲ ساله میشود از من هر روز میپرسد پدر... میتوانم موبایل داشته باشم؟ میتوانم؟ میتوانم موبایل داشته باشم؟ و من به او میگویم در زمان خاص خودت"
🔹کریستیانو در ادامه گفت:
"میدانم نسل فعلی از سن خود جلوتر هستند. پس با استفاده از مزایای آن موافقم اما نه اینکه غرق آن شد. باید به آنها مدت زمانی اختصاص داد تا با موبایل کار کنند اما نه اینکه تمام مدت را صرف آن کنند. نکته این است."
به این فکر نکرد که برای پیشگیری از تحمل نگاه تحقیرآمیز دیگران به خاطر آخر بودن میدان را خالی کند. او تصمیم گرفته بود که این مسیر را طی کند، اصالت تصمیم او و استقامتش در اجرای تصمیمش باعث شد تا جهانیان به ارزش جدیدی توجه کنند ارزشی که احترامی تحسین برانگیز به دنبال داشت. فردای مسابقه مشخص شد که جان
ازهمان شروع مسابقه به زمین خورده و به شدت آسیب دیده است. او در پاسخگویی به سوال خبرنگاری که پرسیده بود، چرا با آن وضع و در حالی که نفر آخر بودید از ادامه مسابقه منصرف نشدید؟ ابتدا فقط گفت: برای شما قابل درک نیست! و بعد در برابر اصرار خبرنگار ادامه داد:مردم کشورم مرا 5000 مایل تا مکزیکوسیتی نفرستاده اند که فقط مسابقه را شروع کنم، مرا فرستاده اند که آن را به پایان برسانم. داستان «جان استفن آکواری» از آن پس در میان تمام ورزشکاران سینه به سینه نقل شد»حالا آیا یادتان هست که نفر اول برنده مدال طلای همان مسابقه چه کسی بود؟ « یک اراده قوی بر همه چیز حتی بر زمان غالب می آید. هنگامی که قصد انجام کاری را دارید، باید درهای تردید را به طور کامل ببندید.»
کتاب مولتی ویتامین
جمع آوری آرش همتیان
@Esakij
روز نو
تصویری از حضور یک خانواده در ورزشگاه آزادی برای تماشای دیدار ایران و عراق
پی نوشت:
امروز را باید در تقویم فرهنگی و اجتماعی ایران به یاد داشت.
امروز ممکن است مبدا تاریخ تحول در برخی از الگوهای فرهنگی، اجتماعی و حتی مذهبی آینده و سرآغاز ورود به دوره ای نوین از واقعگرایی فرهنگی و بین المللی باشد.
مناسبات این روز را باید با دقت مطالعه کرد تا به آفات فراوان سیاسی و فرهنگی آن چه در فرایند بازگشت به قبل و چه عبور به یک دوره جدید دچار نشویم.
این کلیپ زیبا مرا به دوران خوش کودکی برد، آنجا که با اشعار این بزرگان زندگی کردیم و رسم زندگی آموختیم...
روحشان شاد
⭕️ رستموندی : میل به ایجاد تغییرات اساسی در ایران در حال افزایش است
👤 معاون وزیر کشور و رئیس سازمان امور اجتماعی در دومین همایش ملی مواجه با آسیب های اجتماعی از دیدگاه اسلام افزود:
🔹 ظرف سالیان گذشته طي پژوهشهاي صورت گرفته به شاخصهایی دست پیدا کردیم که تا حدود زیادی نگران کننده هستند. از جمله این شاخصها میل به مهاجرت است که میتواند شاخص روشنگری برای ما تلقی شود. دلایلی زیادی برای مهاجرت افراد از کشور وجود دارد اما این شاخص مهاجرت در واقع نشانه مطلوبیت یا نکویی یک جامعه تلقی میشود.
🔹 اگر احساس کنیم به دلیل ناکارآمدیها، نگرش مردم به سمتی میرود که گویا حکومت دینی در حل چالشهای کشور موفق نیست و شاید حکومت دیگری نظیر حکومت سکولار و غیر دینی میتواند مشکلات کشور را حل کند، آن زمان زنگ خطر برایمان به صدا در میآید.
🔹 میل به ایجاد تغییرات اساسی در کشور در حال افزایش است. شاخص میل به اعتراض نیز از نشانگرهای مهم است. این اعتراض میتواند در قالب رفتارهای هنجارشکنانه یا کج روی خود را نشان دهد. از سوی دیگر ظرف سالیان اخیر با افزایش فشار اقتصادی و معیشتی تاب آوری مردم کاهش پیدا کرده است./ايرنا
علیرغم اینکه این مسایل ممکن است برای ایرانی ها و آمریکایی ها منطقی به نظر آید اما ظاهرا برخی هم خیلی تمایل ندارند چنین توافقی منعقد گردد و تلاش دارند در این باره سنگ اندازی کنند.
اولین مجموعه را می توان اروپایی ها تلقی کرد که باور دارند در بحث تحریمهای ایران بیشترین ضرر را کرده اند در حالی که در صورت انعقاد توافق جدید به این شکل که کمپانی های آمریکایی بخواهند وارد بازار ایران شوند سر آنها بی کلاه می ماند مخصوصا که چینی ها از قبل با توافق 25 ساله حضور خود در بازارهای ایران را تضمین کرده اند و روسها نیز با توافق 20 ساله.
همچنین باید توجه داشت به دلیل بد عهدی اروپایی ها امروزه حتی اگر تحریم ها همین لحظه برداشته شود و هیچ معاهده و توافقی با هیچ کشور دیگری وجود نداشته باشد ایرانی ها در بازگشت به همکاری با اروپایی ها مردد خواهند بود چرا که طی سالهای اخیر اروپایی ها در نوبت های مختلف به قول معروف دست ایرانی ها را بدجوری در حنا گذاشتند.
کره ای ها هم دست به کار شده اند و امروزه دلواپس هستند در صورت اجرای گمانه زنی ها از توافق طرفین سر آنها به صورت اساسی بی کلاه بماند ونقره داغ شوند، مخصوصا که در چند سال اخیر آنها نه فقط بخش بزرگی از اموال ایران را بلوکه کردند بلکه حتی با اعمال مقررات عوارض گرفتن از اموال بلوکه شده ایران در کره دست به سرقت اموال ایرانیان در این کشور زدند امری که در نهایت منجر شد رهبری دستور منع ورود برخی کالای خارجی که عموما کره ای است را صادر کند و امروزه آنها مجبور می باشند هم اموال ایران را آزاد کنند هم اینکه دستشان از بازار ایران کوتاه است.
ظاهرا سعودی ها هم آرام ننشسته اند و هول هولکی به وین رفته اند تا ببینند می توانند کاری کنند که ایران حد اقل سود را از توافق احتمالی داشته باشد یا نه چون می دانند هر توافقی در وین می تواند به ضرر آنها باشد و موضع آنها در چانه زنی ها با ایران را ضعیف کند.
اسرائیلی ها که جای خود دارند و به قول معروف مستقیما درون هیات آمریکایی حضور دارند.
به هر صورت آنچه مشخص است این می باشد که مساله توافق وین بسیار بزرگتر از عربستان و اسرائیل و کره است و آنانکه در سکوت خبری پشت پرده نشسته اند و ریزه کاری ها را تدوین می کنند تصمیم خود را گرفته اند وبسیاری از این گمانه زنی ها بر اساس وقایع و اخباری است که خبرنگاران به دست آورده اند.
*دکــترعــماد آبـــشناس*
سجده های طلایی
هواداران تیم فوتبال لیورپول سرودی ساختهاند که در آن خطاب به محمد صلاح، بازیکن مصری خود میگویند: "اگر گل بزنی مسلمان خواهم شد. به خاطر تو به مسجد خواهم رفت و مسلمان خواهم شد."محمد صلاح هر بار که گل میزند، همانجا وسط زمین سجده میکند و هوادارن لیورپول به افتخارش میخوانند که " با او سجده خواهند کرد."
اروپاییها پیش از این نیز بازیکنان مسلمانی چون گابریل باتیستوتا، فرانک ریبری، مسعود اوزیل، حاتم بن عرفا، و کریم بن زما را دیده بودند؛ اما هیچکدام از آنها به دلیلِ مشکلات و درگیریهای اخلاقی، نتوانستند کاریزمای اعجوبهی آنفیلد را داشته باشند. محمد نه تنها در زمینِ فوتبال که در خارج از زمین نیز مسلمان متفاوتی است. او آنقدر خوب است که هیچ یک از مسئولان فوتبال جزیره، نگران رفتار مذهبی او در زمین مسابقه نیستند.
محمد در لحظات شاد بازی که تمام بازیکنان سعی دارند از آن برای خود برندسازی کنند تنها با سجده کردن خالصانه و صادقانه به درگاه الهی شادی خود را به نمایش می گذارد.
پیارا پاوار، مدیر اجرایی یوفا در مبارزه با نژاد پرستی، بیآنکه نگران باشد مبادا سجدههای بعد از گل محمد به تنشهای مذهبی بیانجامد، میگوید: "این اولین بار است که شاهد وجود چنین واکنش مثبت و تحسینآمیزی در خصوص مسائل مذهبی هستیم."
این بازیکن مسلمان مصری، به تنهایی به اندازهی صدها کتاب و همایش اروپاییها را با اسلام آشتی داده است.
محمد حقیقتِ پیش روی ماست. حقیقتی که میگوید در جهان امروز، آنقدر که افراد با تعهد و سلوک اخلاقیشان میتوانند دین خود را نمایندگی کنند، متکلمان و الاهی دانان نمیتوانند. این بازیکن مسلمان مصری با جذابیّتهای اخلاقی و فوتبالِ خیرهکنندهاش کاری کرده است که مراکز آموزشی و تبلیغی با سالها تلاش و صرف هزینههای گزاف از عهدهاش بر نیامدند. او نشان داد که "دو صد گفته چون نیم کردار نیست."
به نظر می رسد خوب بودن انتخابی است که صلاح و آیین او را بیشتر ازآنچه فکرش را می شود کرد در اروپا محبوب کرده...
#تاملات_خودمانی
#اسماعیل_احمدی
@Esakij
🟩🟦🟥 کودک کُشی
✍️ حسین آخانی
🟩 سه شنبه ۷ دی ماه را باید روز کودکان قربانی سگ های ولگرد نامگذاری کرد. روزی که در آن یاسین کودک بیرجندی توسط سگهای ولگرد تیکه پاره شده و دو کودک دیگر در قائمشهر و هندیجان به شدت مجروح شدند. دو هفته قبل هم، متین کودک دیگری در بابل کشته شد و متاسفانه شبکه های اجتماعی و خبرگزاری ها آنطور که باید و شاید این کشتار مظلومانه را پوشش ندادند. کودکانی که بدین شکل قربانی سگ های ولگرد می شوند اغلب در مناطق محروم اند و خانواده های آنها تریبونی برای بیان دردهایشان ندارند.
🟦 ابتذال سگ گرایی در طبقه شهری، شرایط را به گونه ای پیش برده که حتی بردن نام سگ، اگر با احترام نباشد، شما را مورد حملات شدید لفظی و فحاشی و حتی تهدید جانی مواجهه می کند.
از روزی که من شروع به نوشتن در مورد گونه های مهاجم کردم، خوب می دانستم این به هم ریختگی مدیریتی عاقبتش خطرناک خواهد بود. برای یک زیست شناس فهم اینکه گونه های مهاجم به چه سرعتی تکثیر و رشد می یابند کار سختی نیست. سگی که در شرایط مطلوب می تواند تا بیست توله در سال به دنیا بیاورد، با حمایت گستره غذارسانی، با پشتیبانی شبکه ی گسترده تبلیغاتی خارجی و سوداگران داخلی - که آشکارا بدون کوچکترین ترسی به کاسبی مشغولند - عاقبتی جز پر شدن ایران توسط سگ های ولگرد نمی توانست داشته باشد.
سگ وفا دار است، ولی مهربان نیست. فلسفه اهلی شدن سگ کاملا شناخته شده است. سگ اولین سلاح بیولوژیکی انسان بود تا بتواند در مقابل حیوانات درنده و دشمنان انسانی از او حفاظت کند. در واقع سگ ها توسط انسان اهلی شدند تا در مقابل غذا از او محافظت کند.
🟥 سگ موجودی به شدت تربیت پذیر است، یعنی از او می توان حیوانی ساخت که حتی می تواند کوری را جابجا کند و زندهای را از زیر آوار بیابد و یا کسی را بکُشد. اما سگ وقتی رها شد ویژگی رفتاری پلیزیومورفی (ویژگی باقیمانده از جد گرگ وحشی) را باز می یابد. این ویژگی با آنچه در کنار انسان آموخته، از سگ یکی از خطرناکترین موجودات مهاجم روی کره زمین می سازد.
🟩 غریزه حیوان شکارچی این است که به ضعیف ترین شکار خود مانند توله های سایر حیوانات و کودکان حمله کند. وقتی سگها گله ای می شوند مانند گله های گرگ رفتار می کنند. عادت غذا رسانی آنها را شرطی می کند و هر کس به او غذا دهد را دوست و هر کس به او غذا ندهد را دشمن می پندارند و به او حمله می کنند. این یک واکنش غریزی است؛ حتی اگر انسانی را به طور منظم یک ماه غذا دهید، اگر یک روز به هر دلیلی این کار را نکنید می تواند واکنش های تند و خشن از خود نشان دهد.
🟥 کسی به درستی نمی داند، چندین میلیون سگ ولگرد و گله کشور را ناامن کرده اند. طی کمتر از دو ماه دو کودک یکی در بابل و دیگری در بیرجند توسط سگهای ولگرد کشته شدند. اگر این اتفاق در کشورهای دیگر می افتاد دنیا با خبر می شد و اقدامات سریع برای حفاظت از جان کودکان گرفته می شد. چندی پیش که کودکی در ترکیه مورد حمله سگ فرار گرفت، علیرغمانکه زنده ماند انعکاس گسترده در رسانه ها داشت و اردوغان، رئیس جمهور ترکیه به شهرداران دستور جمع آوری آنها را صادر کرد. اما در ایران حتی سگی که در گناوه کودکی را سخت مجروح کرد، گویا همچنان به سایر کودکان حمله می کند.
🟦 نمی خواهم بد بین باشم، شاید کاسبی با سگهای ولگرد اینقدر سود دارد که بسیاری همچنان چشم خود را به قربانی شدن متین ها و یاسین ها می بندند. من به دیگران کاری ندارم، اما وقتی شنیدم بعد از پخش فیلم دمینو در تلویزیون، شبکه ملی تشکل های محیط زیستی کشور با ارسال نامه به تلویزیون اعتراض کرده است به خود گفتم: هر چه بگندد نمکش می زنند، وای به روزی که بگندد نمک.
@Esakij
کتاب فرار از مدرسه داستان زندگی و اندیشههای ابوحامد محمد غزالی (فیلسوف، متکلم و فقیه ایرانی و یکی از بزرگ ترین مردان تصوف سدة پنجم هجری) است.
که زندگی بالنسبه کوتاه اما آکنده از فعالیت و تحرک داشته است.تحولات شگرف زندگی غزالی تنوع وسیعی در آثار وی ایجاد کرده و مخصوصاً تأثیر قابل ملاحظه ای در افکار و آثار علماء بعدی اسلام داشته است. غزالی یکی از بزرگانی است که زندگینامه فکری خود را در کتاب ارجمند”المنقذ من الضلال” آورده است.
با این همه تحقیقی که تاکنون در احوال و آثار ابوحامد غزالی انجام یافته است هنوز درباره زندگی و اندیشه او موارد ابهام کم نیست. این نکته نه فقط ناشی از تاریکی هایی است که بر تاریخ عصر او و تاریخ عصر سلاجقه سایه افکنده است بلکه تا حد زیادی نیز ناشی از تنوع و پراکندگی آثار اوست.
آن چه که غزالی برای نیل به سعادت تبلیغ میکرد تلفیقی بود از معامله و مکاشفه. معامله یعنی عبادت و ذکر و ریاضت که مقدمهای بشود برای مکاشفه و یقین. نقد غزالی بر فقه و کلام و فلسفه از اینروی بود که جای معامله و اخلاق را تنگ کردهاند و وافی به مقصد و کافی به مقصود نیستند. قسمت اصلی دین اخلاق است که مغفول مانده و نیاز به احیاء و بازسازی دارد. در واقع غزالی کتاب احیاءالعلوم و کیمیای سعادت را برای تامین این غایت نگاشت. معامله و عبادت و ریاضت به تزکیهی نفس و تصفیهی قلب میانجامد و محتاج کشش الهی و کوشش انسانی است ولی مکاشفه تنها وابسته به لطف و عنایت الهی است. بدینسان غزالی “یقین گمشدهای” را که عمری در جستجویش بود نهایتا در طریقت و تصوف یافت. جستجویی که از دل تحمل فقر و مشقات و آوارگیهای فراوان گذشت و برای یافتن آن یقین گمشده، تمام تعینات و تشخصات دنیایی و عملی را فدا کرد تا از طریق “معامله” به “مکاشفه” و یقین برسد. غزالی ضمن بازگویی تمثیل چینیان و رومیان، حکایت تصفیه قلب را باز می کند که طی آن چینیها با صیقل زدن دیوار توانستند زیبایی نقاشی رومیان را با جلای بیشتر باز تابانند بدون آن که از هیچ رنگی استفاده کنند…
غزالی مثل دکارت از کوچه شک شروع کرد ولی مثل پاسکال از بزرگراه قلب و یقین سر در آورد
#معرفی_کتاب
#اسماعیل_احمدی
@Esakij