fanusname | Unsorted

Telegram-канал fanusname - فانوسنامه

-

@moeinmeshkat

Subscribe to a channel

فانوسنامه

شاگرد: ما قبول داریم که بعضی از اعتقادات لیاقت و ارزش احترام را دارند. ولی دربارۀ بت‌پرستان و آنهایی که آفتاب را می‌پرستند چه می‌گویی؟
مانی: آیا فکر می‌کنید اگر دامن جامۀ پادشاه را ببوسند، او حسادت خواهد کرد؟ آفتاب چیزی جز پولکی براق بر روی لباس خداوند نیست؛ آنها در تلألؤ این پولک درخشان روشنایی خداوند را بهتر می‌توانند ببینند. مردم می‌پندارند که الوهیت را پرستش می‌کنند، درصورتی که آنها هرگز جز تصاویری از او نشناخته‌اند. تصویرهایی که به‌صورت نمادهایی چون چوب، طلا، مرمر، آثار نقاشی و نیز روایت‌ها و باورها جلوه‌گر می‌شوند.
شاگرد: دربارۀ آنها که به هیچ ایزدی اعتقاد ندارند چه می‌گویی؟
مانی: کسی که نمی‌خواهد خداوند را در چهره‌ها و پیکرهای گوناگون به او عرضه دارند گاهی از هر انسانی به او نزدیک‌تر است.

📓از داستان «باغ‌های روشنایی»، نوشتهٔ امین معلوف. ترجمۀ میترا معصومی، تهران، قطره، ۱۳۸۸، صص۱۷۶-۷
@elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🔵آیندهٔ فلسفهٔ سنتی در ایران
✍🏻 هانری کربن

🔸دربارۀ آیندۀ فلسفۀ سنتی می‌توان با تشخیص خطرها و امیدها سخن گفت. شاید بتوان گفت که تا زمان عمومی‌شدن ترابری هوایی، این کشور (ایران) بسیار دور بود و فلسفۀ سنتی در آن کشور از آمیزش‌های ویرانگر دور مانده بود. به هرحال این دوره به پایان رسیده است و امروزه خطرها و امیدها ریشه در شرق و غرب دارد.

🔹شمار بسیاری از مقاله‌نویسان کمابیش اصلاح.طلب در مشرق زمین که نه عمق فلسفۀ سنتی خود را درک کرده بودند و نه فلسفۀ جدید غربی را، دست به ترکیب‌های عجولانه‌ای زدند که حسن نیت آنان نمی‌تواند جبران‌کنندۀ طبیعت بی‌ثبات این ترکیب‌ها باشد. آثار آنان قرینۀ شرقی این باطنگرایی‌های دروغینی‌ست که در مغرب‌زمین فراوان به چشم می‌خورد. این هر دو جریان، به سردرگمی و سراسیمگی دامن می‌زنند. به‌طور خلاصه وضعیت چنین است: در کشورهای اسلامی از سویی گروهی روشنفکر وجود دارد که در نهایت غرب‌گرایی همراه با تکنولوژی مهاجم می‌خواهند ریشه‌های معنویت سنتی را نابود کنند. در عوض از سوی دیگر _ به ویژه در ایران _ مجموعۀ وسیعی از شخصیت‌ها در سنت‌های متفاوت با اعتبار اخلاقی و تعلیمات علمی وجود دارد که نمایندگان فرهنگ معنوی سنتی هستند. با کمال تأسف، در اغلب موارد این شخصیت‌ها که توان آن را دارند که مشعل سنت را نگهداری کنند، تقریباً نسبت به سنت‌های بزرگ معنوی غربی جاهل‌اند. مشکلات مربوط به زمان و اصطلاح وجود دارد. ترجمۀ متن‌های فلسفی اغلب از منابع دست دوم و سوم انجام شده است.

🔸مشکل آینده به قرار زیر است: آیا فلسفه جز بیان وضعیت اجتماعی یک دوره نیست و در این صورت آنچه فلسفۀ سنتی نامیده می‌شود باید زیر فشار ایدئولوژی‌های سیاسی-اجتماعی زمان همچون بخاری ناپدید شود؟ یا فلسفه به این امر اقرار دارد که توجیه وجود فلسفه مبتنی بر مذهب تعطیل نیست که از سده‌های پیش اندیشمندان غربی بسیاری را فلج کرده است؟
...شاید از این دیدگاه بتوان معنای نابود‌شدن عالم مثال را درک کرد که اندیشمندان عالم اسلام را به خود مشغول داشته بود. به‌درستی می‌توان از تأثیر مغرب‌زمین در نابودی ساختارهای تمدن‌های سنتی سخن گفت... درسی که می‌توان از حکمای اسلام یاد گرفت این است که در نظر آنان، توجه به باطن، یعنی التفات به درون جز با ولادتی درونی ممکن نیست. هر سنتی تنها به‌شرطی زنده است و می‌تواند حامل زندگی باشد که پیوسته در تولدی دیگر باشد.

📓تاریخ فلسفۀ اسلامی. هانری کربن. ترجمۀ جواد طباطبایی. تهران، نشر کویر. صص۵۱۱-۱۳
/channel/elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🍃🍃عاطفه گرایی (sentimentalism) مدرنیسم

🔹بعضی از کسانی که در تاریخ اندیشه ها کار می کنند، متذکر شده اند که شکی نیست که انسان ماقبل مدرن مثلا در مقابل درد و رنج خیلی بی دفاع تر از انسان امروز بود.اما آدمیان هرچه به سمت مدرنیت آمده اند،آستانه تحمل درد و رنجشان هم کمتر شده است.یعنی چه؟یعنی مثلا سردردی که پدر من،یک روز تحمل میکند،من نیم ساعت هم تحمل نمی کنم.

🔹اینکه حتی نه فقط درد،گاهی طلایه های درد هم که ظاهر میشود،ما فوری یک قرص میخوریم.خیلی بی تحمل شده ایم.یعنی اصلا نمی توانیم درد و رنج را به مدت نصف روز یا یک روز تحمل بکنیم.

🔹این یک مظهر از این است که ما خیلی آمده ایم و گفته ایم که اگر لذتی باید عاید شود،همین الان باید عاید شود و اگر بناست درد و رنجی مندفع شود و رفع شود،همین الان باید رفع شود.من از این تعبیر میکنم به sentimentalism.البته من تنها تعبیر نمیکنم،بلکه خیلی ها در اخلاق به این تعبیر میکنند.یعنی به درد و رنج های فوری و فوتی توجه کردن و تحمل نکردن این درد و رنجها به خاطر رسیدن به یک لذتهای عظیم تر.

🔹در قدیم اینطور نبود.شما میتوانید بگویید که چون آنها مسکن برای دندان دردشان نداشتند مجبور بودند درد را تحمل کنند.قبول دارم،البته که مسکنی که ما امروزه برای دندان درد داریم،آنها نداشتند.

🔹اما در عین حال فقط مسئله این نبود.آنان اصلا می توانستند تحمل درد کنند،چرا؟چون به خطا یا به ثواب فکر میکردند که یک آثار و نتایج مثبت تری حتی از این درد دندان عاید آنان خواهد شد.انسان مدرن همه اینها را از دست داده است.دیگر در زندگی ما مفهوم آزمایش نیست.در قدیم خیلی از درد و مرضها تحمل میشد از باب اینکه من دارم با این درد ورنج آزمایش میشوم.

🔹مفهوم مکافات هم وجود ندارد.در دنیای سنت خیلی از درد ورنجها را تحمل میکردند و میگفتند این مکافات آن ظلمی است که مثلا من به فلانی کرده ام.

🔹یک مطلب سومی هم در جهان سنت بود و آن اینکه آنان معتقد بودند،گاهی وقتها خدا برای اینکه ما قدر یک نعمتی را بدانیم،این درد و رنج را بر ما مستولی میکند که"قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید."این اندیشه هم دیگر از بین ما رفته است.

🔹نکته چهارم هم اینکه در قدیم میگفتند،گاهی وقتها خدا ما را مبتلا میکند به این دلیل که عطف توجه به خودش بکنیم.

🔹انسان دوره سنت برای درد و رنجهای خودش توجیه های شش هفتگانه داشت که حتی اگر یکی از آن توجیه ها هم جواب نمی گفت،دیگری جواب میداد.انسان مدرن هیچ یک از اینها را ندارد و متاسفانه این،کارها را مشکل کرده است.

🔹شما اگر کمی انصاف بدهید وقتی خودتان را با پدربزرگ و مادربزرگهایتان هم که مقایسه میکنید،می بینید که یک حکمتی در آنها هست که در شما نیست.شما خیلی تحصیل کرده و کتاب خوانده هستید و آنها نه کتاب خوانده اند و نه تحصیلات زیادی دارند اما یک حکمتی و یک عمق بینی و یک نوع پذیرش جهان هستی در آنهاهست که اصلا در شما نیست.آنها در مقابل داغ فرزندانشان چنان طمانینه ای از خودشان نشان میدهند که شما در مقابل یک سرماخوردگی کوچک فرزندتان از خودتان نشان نمی دهید.این جزع و فزع کردنها و زود به تلاطم افتادنها در آنها نیست،چون واقعا یک نظام توجیهی را پذیرفته و آنرا دارا هستند،بنابراین عاطفه گرا نیستند.


🔸از کانال «مصطفی ملکیان»
@mostafamalekian

Читать полностью…

فانوسنامه

🔻 امیر کبیر و آدمیت

از کانال «هزار داستان با مسعود بهنود»
/channel/behnouddastan

Читать полностью…

فانوسنامه

🔹دکتر حسین نصر با نقل قول مستقیم تأیید کرد که انتساب این جمله به علامه محمدحسین طباطبایی درست است:
🔻«اسلام خودش اولین شهید این انقلاب خواهد شد».

متن کامل مصاحبه‌ی محسن کدیور با حسین نصر👆

از کانال تلگرامی محسن کدیور
/channel/Mohsen_Kadivar_Official

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسهٔ شانزدهم (پایان)
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی
📌 توضیح: به‌سبب اختلال اینترنتی چند دقیق از جلسه ضبط نشده است.
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - گزیده‌ی جلسهٔ چهاردهم (به‌دلیل بروز اشتباه در چاپ پرسشها، بخشی از جلسه دچار تکرار مضمون از جلسهٔ پیشین شده که در فایل یکپارچه نیامده است)
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسه‌ی دوازدهم (پاسخ به پرسشها)
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسه‌ی دهم (پاسخ به پرسشها)
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسه‌ی هشتم (پاسخ به پرسشها)
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسه‌ی ششم
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسه‌ی چهارم
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسه‌ی دوم
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی

📌توضیح: تمامی این جلسه مشتمل بر پاسخ به پرسش‌های باقیمانده از نشست پیشین (تئولوژی‌مداری و ایمان انحصاری) است.
توضیح دوم:‌ نام دو تن از پرسشگران گرامی سهوا و به‌دلیل معلوم‌نبودن در متن پرینت‌شده از قلم افتاده و پرسش‌های ایشان به پرسشگر پیشین (فانوس)‌ نسبت داده شده است.
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🔹دربارهٔ ادعای مسلمان‌شدن هانری کربن
🔻برچیده از مستند مستشرق، اثر مسعود طاهری
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

📺مستند «مستشرق» و نقد و بررسی آن
📽اثر مسعود طاهری
🔻دربارهٔ زندگی و اندیشهٔ هانری کربن
🔸@Elahidanan
پخش از شبکهٔ مستند

Читать полностью…

فانوسنامه

🔵دور سکندری جهان‌بینی چینی‌ها
✍🏻داریوش شایگان

🔸دیدی که چینی‌ها از طبیعت و مبدأ داشته‌اند بی‌نظیر بوده است. اصل عدم تصرف، بی‌عملی و سرسپردگی به نیروهای فیاض هستی و مشاهدۀ خلأیی که در پس مظاهر متغیر جهان در همه‌چیز متجلی است از صفات شاخص جهان‌بینی کهن چینی‌ها بوده است. چینی‌ها تنها قومی هستند که باروت را اختراع کردند ولی توپ نساختند، قطب‌نما را کشف کردند ولی به کشف راه‌های دریایی و قاره‌های جدید که یکی از جنبه‌های رنسانس غربی بود، تن درندادند. خطر ناشی از شناسایی صرفا عملی و سودجویانه که یکی از وجوه بارز تفکر جدید غربی است، به‌طرزی شگفت در نوشته‌های کهن چین احساس شده بود.

🔹برای مثال این چند سطر را از کتاب «چوانگ‌تسو» که چند قرن پیش از میلاد مسیح نوشته شده است می‌آوریم تا برد اضطراب‌انگیز مطلبی که می‌خواهیم روشن کنیم آشکار گردد:
چوانگ‌تسو می گوید: چون «دزی‌گونگ» به کرانۀ شمالی رودخانۀ «هان» رسید، پیرمردی را دید که سرگرم باغبانی است. او جوی‌هایی چند ساخته بود و با سختی درون چاه می‌رفت و کوزه‌اش را پر آب می‌کرد و آب را در جویها روان می‌کرد و با مشقت بسیار به نتیجه‌ای ناچیز می‌رسید. دزی‌گونگ به او چنین گفت: «وسیله‌ای هست که می‌توان به‌کمک آن روزی صد جوی را سیراب کرد و با مشقت اندک به نتایج بسیار رسید. آیا نمی‌خواهی از آن مدد جویی؟» باغبان سرش را بالا برد، نگاهی به او افکند و گفت: «چگونه است آن؟» دزی‌گونگ گفت: «اهرمی از چوب بساز که پشتش سنگین باشد و دماغه‌اش سبک. ازین راه آب بسیار به‌دست خواهی آورد. این روش را شیوۀ برکشیدن زنجیری می‌گویند.»
باغبان پیر برآشفت و سپس با خنده گفت: «استادم گفته است هرکه از ماشین بهره گیرد، کارها را نیز به‌طرز ماشینی انجام خواهد داد و هرکه کارها را به طرز ماشینی انجام دهد، قلبش نیز مبدل به ماشین خواهد شد. هرکه قلب ماشینی داشته باشد، معصومیت خود را از دست خواهد داد. هرکه معصومیت خود را از دست بدهد، ذهنش متزلزل خواهد شد. ذهن متزلزل با «تائو» سازگار نیست. نه اینکه از این امور بی‌خبر باشم؛ از به‌کار بستن آن شرم دارم.»

🔸پاسخ پیرمرد باغبان، پاسخ چین به چیرگی تفکر تکنیکی است و آغاز این تفکر هم چنانکه حکیم چینی می‌گوید، از‌دست‌دادن معصومیت انسان است و معصومیت، در این متن همدم و همدل‌بودن با طبیعتی است که از هرسو ما را در بر گرفته است. ولی چگونه است که قومی که به معرفت ارجی چنین قائل بود و از کاربست صرفا عملی آن پرهیز می کرد، ناگهان دور سکندری زد و مرامی را برگزید که درست نقطه مقابل جهانبینی اش بود...؟
/channel/sfiles/70
📔آسیا در برابر غرب. داریوش شایگان. تهران، نشر امیر کبیر. ۱۳۸۸، صص52-54
@elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

♦️چرا تناسخ‌باوری هندیان منجر به بی‌اخلاقی نمی‌شود؟
✍🏻 علی موحدیان عطار

🏮در سنت هندویی این تولدهای مکرر را نه که سلسله‌ای از شانس‌های مجدد؛ بلکه بدبختی و گرفتاری عظیمی می‌دانند که باید از آن رهایی یافت. در این فرهنگ، زندگی نه تنها تلخ و کوتاه؛ بلکه سراسر رنج تلقی می‌شود. بنابراین تولد در این چاه وحشت و اقیانوس بی‌ساحل صرفاً تداوم رنجی است که گریبان همۀ مخلوقات را گرفته است. از طرفی یک هندو این را به‌خوبی می‌داند که از این چرخۀ ملالت‌بار تا زمانی که به رهایی (مکشه) نرسیده گریزی نیست. به‌این‌گونه، تناسخ‌باوری در این سنت‌ها معمولاً به بهانه‌ای برای لاابالی‌گری و باری به هرجهتی و لذت‌گروی بدل نمی‌شود.

🏮یک هندو یا سیک یا بودایی متدین معمولاً به فکرش خطور نمی‌دهد که ما فرصت‌های زیادی داریم، پس بگذار خوش باشیم! به‌عکس؛ از این که نمی‌داند چند بار دیگر باید رنج تولد و زندگی و مرگ را تحمل کند بی آنکه مطمئن باشد در هر زندگی پیشرفتی رو به بالا خواهد کرد، سخت در اضطراب و نگرانی است. این حقیقت اگر درست نباشد بایستی جوامعی که در آنها ادیان و سنت های تناسخ‌باور غلبه دارند، مانند هند و به ویژه پنجاب هند، تبت و سریلانکا از بی‌بندوبارترین جوامع جهان باشند، حال آنکه چنین نیست، بلکه تا حدود قابل توجهی نیز این جوامع اخلاقی و معنوی‌اند.

📗تناسخ: گذشته و امروز. علی موحدیان عطار. قم، نشر دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ اول: ۱۳۹۳، ص۹۴
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🔹عقیوا بن یوسف یک چوپان یهودی بی‌سواد و از خانواده‌ای معمولی برآمده بود. راحل، دختر یکی از ثروتمندان اورشلیم عاشق او شد، به‌خواست خود همسر یک بی‌سواد تهیدست شد و حتی حمایت مالی پدر خود را هم نپذیرفت.

🔸عقیوا حدود 40 سالگی شروع به تحصیل کرد و به تشویق راحل، به دیار غربت رفت تا تحت اشراف عالمان بزرگ یهودی مانند ربی یهوشوع و ربی الیعزر شاگردی کند. او چندین سال دور از خانه بود و در این مدت فقر راحل آنقدر شدت گرفت که مجبور شد گیسوان خود را بتراشد و بفروشد تا برای خود غذا تهیه کند!
و اما عقیوا در این مدت بدل به حاخامی بزرگ در تاریخ یهود شد و شاگردان بسیار به دورش گرد آمدند. وقتی که او با تعدادی از شاگردان خود به خانه بازگشت، راحل با حجب و حیا به پیش آمد و از او استقبال کرد. ربی عقیوا او را دید که چگونه قامتش زیر فشار سختی ها خمیده شده است و رو به شاگردانش کرد و گفت: «در حقیقت، علم من و شما از آن اوست»

🔻از ربی عقیوا این جمله به یادگار مانده است: مرد ثروتمند آن‌کسی است که همسری درست‌کردار دارد».

📕سیری در تلمود. آدین اشتاین سالتز. ترجمۀ باقر طالبی دارابی. قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان ومذاهب. 1384. ص56

Читать полностью…

فانوسنامه

🔵درسی که پس از ۱۷۰ سال نگرفته‌ایم

🔷درست ۱۷۰ سال از قتل میرزا محمدتقی‌خان امیرکبیر (۲۰ دی ۱۲۳۰) گذشت. او را همه کمابیش می‌شناسیم و نمی‌خواهم از زندگی‌ و کارنامهٔ اصلاح‌جویانهٔ او سخن بگویم. با بدوبیراه‌گفتن به پادشاه وقت هم که چه در حال مستی و چه در حال هشیاری فرمان قتل او را داد هیچ مشکلی حل نمی‌شود. او بیش از آنکه قربانی خطای یک شخص به نام ناصرالدین شاه باشد _ که ظاهرا خود شاه را هم تا آخر عمر متأسف و متأثر کرد _ قربانی ساختار حکومت شد. ساختاری که مناسب انسان‌های بلندقامتی چون امیرکبیر نباشد، به‌طور طبیعی آنان را کنار می‌زند. ساختاری که زنده به یک شخص باشد و نه زنده به روند و قانون، ساختاری که در آن هیچ تضمین واقعی (و نه تشریفاتی) برای پاسخگوکردن شخص اول وجود ندارد، فرد حکمران با لقب‌های پرطمطراق قدسی (ظل‌الله/ سایهٔ خدا/ نائب امام و...) خطاب می‌شود، سایهٔ سلطهٔ او بر همهٔ ارکان حکومت، همه را به ستایش و تملق از او وامی‌دارد، همه‌جا سخن از مطالبات اوست و نه مسئولیت و تکلیف او، اعتراض به او _ اگر با خشونت عملی سرکوب نشود _ نشان وطن‌فروشی و سست‌ایمانی دانسته می‌شود؛ در چنین ساختاری توسعه دوام ندارد. ساختار خودکامه‌پرور به هیچ راهی نمی‌رود جز «دفع حداکثری»؛ مدام پاکسازی می‌کند، مدام رجال را از قطار دولت پیاده می‌کند، مدام خودی‌ها را با خود بیگانه می‌کند و یک‌مرتبه همه‌ی جامعه را روبروی خود می‌بیند. و نوبت را به حکومت دیگری می‌دهد تا آنان نیز همین چرخه را از نو تکرار کنند.

🔶کسانی که ساده‌اندیشانه می‌پندارند همهٔ مشکلات ما زیر سر فلان شخص یا فلان طایفه (مثلا روحانیان) است، اصلا خردمندتر از مجیزگویانی نیستند که فرد حکمران را از سر عقیده می‌ستایند. هر دو پنداشته‌اند خوشبختی یا بدبختی ملت در دستان این شخص و آن شخص است. اگر ما ذره‌ای افق نگاه‌مان را فراتر می‌بردیم، می‌دیدیم که توسعه امری مستمر و پایدار است، اما این فرد و آن فرد تنها برای چند سال می‌آیند و می‌روند و می‌میرند. و وقتی که می‌میرند، میراث اصلاح‌جویانهٔ ایشان به‌کلی نیست و نابود می‌شود و از یاد می‌رود؛ الا به اینکه ساختاری مناسب آن میراث حاکم باشد. آیا باور می‌کنید که ما امیرکبیر را از یاد برده بودیم و اگر حدود یک سده بعد دکتر فریدون آدمیت دربارهٔ او ننوشته بود چه بسا امروز نام او را هم نمی‌دانستیم؟!

🔻معروف است و نمی‌دانم چقدر مستند باشد که امیرکبیر در روزهای آخر زندگی گفته بود: «نخست فکر می‌کردم مملکت وزیر دانا می‌خواهد، بعد فکر کردم که شاید شاه دانا می‌خواهد. اما اکنون می‌فهمم ملت دانا می‌خواهد». ای‌کاش امروز پس از ۱۷۰ سال از قتل آن عالیجناب، اینقدر دانا شده باشیم که بدانیم که نباید مسیر آبادانی را به اشخاص گره بزنیم و اینقدر ساده نباشیم که بپنداریم اگر فلانی برود/بیاید همه‌چیز گل‌وبلبل می‌شود. باید ذره‌ذره، آجربه‌آجر ساختاری ساخت که بیشتر کسانی که در رأس قدرت قرار می‌گیرند، به‌اندازهٔ اختیارات‌شان مسئولیت بپذیرند و به اندازهٔ وعده‌های‌شان بکوشند. ساختاری که در قد و قامت بزرگ‌مردانی چون امیرکبیرها باشد و کوتوله‌ها را جایگزین ایشان نکند.

✍🏻معین مشکات
@elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🔸مِنِسیوس (فرنگی‌شدۀ مِنگ‌زه) حدود صدسال پس از درگذشت کنفسیوس در سال 372 قبل از میلاد در ایالت کوچک زو به دنیا آمد. او در سه‌سالگی پدرش را از دست داد و مادرش مسئولیت پرورش او را به عهده گرفت.
منسیوس و مادرش نزدیک یک گورستان زندگی می‌کردند که مادر وقتی دریافت پسرش در بازی‌های کودکانه، پیوسته به گورکنی و دفن مردگان مشغول است، تصمیم به جابجایی محل زندگی‌شان گرفت. آن دو در جایی نزدیک بازار منزل گزیدند، اما پس از مدتی، وقتی مادر دید که این بار فرزند او در بازی به دادوستد مشغول است باز تصمیم گرفت که محل سکونت‌شان را تغییر دهد. آنها در نزدیکی دبستانی خانه کردند که این بار منسیوس، کارهای معلمان و شاگردان را سرمشق خود قرار داد و به بازی شاگردی و معلمی پرداخت. این امر باعث خوشحالی مادر شد و او را امیدوار کرد که فرزندش در آینده به دنبال تحصیل علم خواهد رفت.

🔻باری؛ بعدها استاد منسیوس، یکی از برجسته ترین عالمان مکتب کنفسیوسی شد.

📗ر.ک: ادیان خاور دور، فیاض قرایی، نشر دانشگاه فردوسی مشهد. ص167

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسهٔ پانزدهم
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسه‌ی سیزدهم (پاسخ به پرسشها)
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسه‌ی یازدهم (پاسخ به پرسشها)
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسه‌ی نهم (پاسخ به پرسشها)
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسه‌ی هفتم (پاسخ به پرسشها)
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسه‌ی پنجم
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسه‌ی سوم
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🌹بینش عرفانی و تجربه‌ی امر قدسی در جهان معاصر - جلسه‌ی اول
🗣استاد محترم: بیژن عبدالکریمی

📌توضیح: بخش پایانی به طرح نخستین پرسش باقیمانده از پرسش‌های نشست پیشین (تئولوژی‌مداری و ایمان انحصاری) اختصاص دارد.

🔗کانال الاهیدانان (میزبان برنامه)
http://t.me/Elahidanan
گروه آکادمی مارزوک (میهمان برنامه)
https://t.me/joinchat/T4GheNxdawdPxIzJ
گروه Bijan Abdolkarimi (میهمان برنامه)
https://t.me/joinchat/H6PUUDv2cvmfGJkbmlLlTg

Читать полностью…

فانوسنامه

🔹هانری کربن و انقلاب ایران
🔻برچیده از مستند مستشرق، اثر مسعود طاهری
@Elahidanan

Читать полностью…

فانوسنامه

🔹مسیح: با نگه‌داشتن این نفرت در دلت چه احساسی داری؟
(برچیده از فیلم سینمایی مریم مجدلیه)

Читать полностью…
Subscribe to a channel