farokhshahbazi | Unsorted

Telegram-канал farokhshahbazi - شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

837

Subscribe to a channel

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

من
نگاه تو را می سرایم
تو اما
سه نقطه را شرح کن .

#فرخ_شهبازی بهمن۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

جمع می کنم
آیینه ی شکسته را
خالی از آدمی
که به سایه ها گریخته است .

#فرخ_شهبازی بهمن ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

می زده شب

با اجرای تورج پهلوانیان
تنظیم آهنگ : مهدی تاری

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

با من بخوان
ترانه ای که از یاد برده ای
و ؛ خاطره ای که از یاد نبرده ای .

#فرخ_شهبازی بهمن۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

شبتون گرم و آرام باد

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

راهی پیدا کن
حرفی نجوا کن
این مسافر
دستهای تو را گم کرده است
بیا
تا روبراه این سفر
همراه این مسافر شو
چند کلمه همراهی را
در گوش او نجوا کن .

#فرخ_شهبازی بهمن ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

عشق حس فهمیدن است
من تورا می فهمم
تو اما
ان لحظه را گم کرده ای
چگونه بگویم
نام هرچه شکفتن را
گم کرده ای
در فصلی از عمر
که گذشته است
نگاه کن
چقدر لبخند معصومانه
ریخته بر انتظارم!

#فرخ_شهبازی بهمن ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

ای مسیحایی من !
خالقِ تنهاییِ من !
گفتی
حیف است زمان را
گه به قصه
گاه غصه
پهن کنیم بینِ غربتِ خویش
زمان را باید
کِشید به دیداری
از پسِ لحظه ها دوری
کشید
روی بوسه های آفتاب ندیده
کشید
روی خم یازده ای دهن دریده
از پس شبی بی خوابی کشیده
زمان را باید
شست و آویخت
به تنابی
که تمام قدِ عشق را
از آفتِ خورشید پوشاند
زمان را باید
پیچید به خاطره ئی
که پیچیده است
به سرنوشت ات
زمان را باید
سرِ شب بارور اش کرد
و صبح
در پانوشت اش نوشت
پا دادیم که
عشق اتفاق بیفتد .

#فرخ_شهبازی یکم بهمن ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

رشته ی تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دست من در ساعد ساقی سیمین ساق بود

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

غریبانه ترین
حالت یک غروب وایتینگهامی ام
کاش بیایی
مرا
سنگین یک صبحِ شرقی کنی
اندوهگین این غروب فلورانسی ام
کاش حرف ام را بگیری
و؛
پَر دهی
حیرتِ اشراقی ام را

#فرخ_شهبازی سی ام دی ماه ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

بخاطر همین حرفها
چوب پاره ها سرخ شدند
اکنون خالی شده از عقل را ببین
نقل ِ منقل شده اند
حیف از مردمی
که انقلابی شدند
گروهی بی رنگ
گروهی لعابی شدند
چقدر بر خوردیم !
به زمان
به مکان
به آدمهای اشتباه
خدایا
انجامی مانده است ! که آغاز کنیم !؟

#فرخ_شهبازی زمستان۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

نگاه
چیزی نمی بیند جز یاس
پرنده آسمانی نمی بیند جز قفس
چه فایده
تمام عالم آسمان باشد
یا فضا همه آسمان
چاره ای نیست
باید در خود مرد
شوکران اگر داری
من سقراط هستم


#فرخ_شهبازی

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

صدای رضا جعفری آقازاده استاد تورج جعفری دوست و همکار محترم دره شهری این حقیر انشاءالله سربلندتر باد

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

مرا
به باغ آیینه ی خویش ببر
چندی است
خویشتنِ خویش را
فراموش کرده ام
می خواهم سیبِ حوّا بخورم
می خواهم
نردبانی از زیتون ببافم
می خواهم به پشت بام ریشه هایم بروم
می خواهم گندم بر باد دهم
دانه ضماد کنم
فراموشی درمان کنم
می خواهم ...

#فرخ_شهبازی زمستان۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

تکرار کن مرا
این سکوت
مرا از خویش جدا کرده است
ببین کدام حادثه
این سخن را سکوت کرده است !

#فرخ_شهبازی زمستان ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

گاهی
رویای تو را
یک بار نه !
چند بار گوش می دهم
شعر عاشقانه را
چند بار باید خواند .

#فرخ_شهبازی بهمن ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

شبتون آرام و نیک باد

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

من زنده ام
تو را از یاد نبرده ام .

#فرخ_شهبازی بهمن۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

از کدام حادثه
از کدام شبیخون
پای بر اتفاق نبودن عشق گذاشته ای
سالها پیش
از این حادثه که تو آمده ای
کسی از این حوالی
رفته از خویش
رفته از قراری
که بریده است مدارش
بدرود
اینجا که تو ایستاده ای
کسی
سالها ماند و گریه را کاشت و رفت
نخسته ! اگر تو هم می مانی


#فرخ_شهبازی بهمن ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

آنکس که فقط خود را می بیند سهم آینه های کسی را شکسته است .
#فرخ_شهبازی

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

تو
ساکن کدام فصل شکفتنِ منی
ای عشق !
من
به هر فصل
سروده ام تو را
مگر زمستان
که برف بود بوران
که ننه سرما
تو را بود مهمان
مرا ببخش !
ای چهار فصل عشق
ای سالِ آزگارِ عاشقی !

#فرخ_شهبازی سوم بهمن ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

درودها ! ای زاویه های جاری زندگی !
نفسهایتان گرم !
روبرویتان ، بهار و باران !
شما روان ! شما جریان !
من اما
از خط و نقطه خارج شده ام
زاویه ی من
رها
رها
رها ...
نقطه ی من
هرکجا ماند ، ماند.
شما
به اَمان !

#فرخ_شهبازی دوم بهمن ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

مرگ
چقدر نزدیک است به من !
مثل همین واژه ها
که می ریزند
از بلندایِ شعر هایم
چقدر نزدیکانه فهمیدم
مرگ هم یک زندگی است
چند روزی می شود
من
با مرگ زندگی می کنم
زندگی با مرگ بازی می کند
واژه ها
با مرگ و زندگی آشنا هستند
بی آنکه
آب از آب تکان بخورد
جریان دارد زندگی
مشغول خویش است خستگی
و؛ شاعری
می کِشد رنجی
که با او
سرگرمِ سرودن است
و اندوختنِ مشتی گرما
که با خود ببرد
تا قدم ها بعد از سرما
تا مسیری
بعد از آدمها
سفر ها ؛ گذرها
و سرانجام؛ حَضَرها.

#فرخ_شهبازی یکم بهمن ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

دامن ات را بتکان ! رعنا !
باز
هوای دور شدن
به سر ام زده است
هوا کرده ام
مرغابی ها
مرا چینه کنند
در ساحل دریای خزر
ابر شوم
بروم تا بشویم
شاخ و برگ درختان هیرکانی
و؛
ابری که اندود کند
خنکنای جنگلِ زار را ..

#فرخ_شهبازی زمستان ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

وقتی
رنج را باید خرید
زندگی دیگر قصه نیست
جدالی همیشگی است
که
خوشحالی ات را می خرد به حیف
و؛
بدحالی ات را می فروشد به خود به نقد
تو دیگر بیکار نیستی
رنجی مدام
بورژوایی
و چیزهایی دیگر بدین نام
تو
فئودالِ نادانی وسیع خویش هستی
خسته نباشی رفیق!

#فرخ_شهبازی زمستان ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

از این دروازه ها
شاعری نمی تابد
از این پنجره ها
شعری نمی وزد
زمستان
مگر چند دست دارد
که قلم ها را پشت روزنه ها
نگه داشته است
و؛
شادی را از آنها به مداحی و عزاخانه می برد !!

#فرخ_شهبازی زمستان۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

با غزل که؛
سخن می گویم
دختران بهشت
پیراهن رویا می پوشند

به ردیف می ایستند
قافیه می چینند
نیم نگاه که انداختم
در بهشت هم ، عشق رقیب و رقابت دارد .

#فرخ_شهبازی زمستان ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

زندگی قصه ی همین مردم است
اگر بتوانیم
آنها را بفهمیم
اگر بتوانیم
آنها را بفهمانیم
ما نزدیکانِ از هم دور شده ایم .

#فرخ_شهبازی زمستان ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

راستی را
پدران ما
جملگی حکیم بودند
از این
حیوان هزار پیکر دنیا
قلب آن را برداشته اند
و اکنون
از هر کران
از هر کجا
از ناکجا
از همین جا
می خواهند قلب زمین را تکه تکه کنند
و
قلبی مصنوعی را
در میانش تعبیه کنند
چاره ای نیست
ای پسران ایران
ای دختران مادر
هریک شاهرگی را چو جان پاس دارد
که جان
نرود از جان
که مهر
نرود از ایران ..

#فرخ_شهبازی زمستان ۹۹

Читать полностью…

شعرها و دل سروده های فرخ شهبازی

اگر همه چیز ات به معشوق دادی عاشق نیستی اگر همه ی همه چیز ات را به معشوق دادی عاشق شده ای ! #فرخ_شهبازی

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچ اش الا ، هوسِ قمار دیگر
مولانا

Читать полностью…
Subscribe to a channel