fazaelvamaaref | Unsorted

Telegram-канал fazaelvamaaref - فضائل و معارف

2086

احادیث و روایات معارف تشیع معرفی و ارائه کتب معتبر سخنرانیهای اعتقادی ارتباط: @saghaleyn1214

Subscribe to a channel

فضائل و معارف

⚫️ گوشه‌ای از مظلومیّت، شهادت، تبعید و آوارگیِ گسترده و عجیب شیعیان

✍🏻 استاد رسول جعفریان:

امويان نه‌تنها نسبت به علويان، بلكه نسبت به تمامى شيعيان كه نقطۀ ثقل آنان در كوفه و اصولا عراق بود، فشارهاى سختى اِعمال كردند. به گفتۀ ابن ابى الحديد: پس از جريان صلح در سال چهل و یکم، فتنه و بلا افزون شد، «فلم يبق احد من هذا القبيل الاّ خائف على دمه أو طريدا فى الارض». احدى از اين جماعت نبود جز آن‌كه بر خون خود هراس داشت يا آواره بود. (شرح نهج البلاغه، ١١: ۴۶) معاويه (لعنه الله) دستور داده بود تا شهادت دادن (گواهى دادنِ) هيچ‌يك از اصحاب على (علیه السّلام) پذيرفته نشود. (همان، ١١: ۴۴) امام حسين عليه السّلام به او نوشتند: تو زياد (بن أبيه) را بر عراق حاكم كردى درحالى‌كه دست و پاى مسلمين را قطع كرده، چشم مردمان را كور مى‌كرد و آنها را بر شاخه‌هاى نخل، به دار مى‌آويخت! تو به او نوشتى: هركس بر «دين على» است او را بكُش! او نيز آنها را كشته و به امر تو مُثله كرد. (!!!! أنساب الأشراف، ٢: ١۵۴) به نقل مورّخان، معاويه نامه‌اى را به‌طور مشترك براى عاملانش نوشت با اين مضمون «انظروا من قامت عليه البينة انه يحب عليا و أهل بيته، فامحوه من الديوان و اسقطوا عطاءه و رزقه... من اتهمتموه بموالاة هؤلاء القوم فنكلوا به و اهدموا داره.» او، دستور داده بود تا نسبت به محبّين امیرالمؤمنین علیه السّلام در مورد عطاءها سخت‌گيرى كرده، اسامى آنان را از ديوان بيت المال حذف نموده و با ايجاد فشار بر ايشان، خانه‌هايشان را نيز ويران كنند. (شرح نهج البلاغه، ١١: ۴۶)

❌ سختگيرى آنان در مورد اهل‌بيت علیهم السّلام به اندازه‌اى بود كه براى تشديد دشمنى با آنها، صريحا اعلام مى‌كردند كه:«لا صلاة الاّ بلعن أبى تراب» نماز، بدون لعن على، نماز نيست! (همان، ٢: ٢٠٢ _ نستجیربالله، و لعنة الله علی أعدائه)
در اصل، واقعه كربلا، ريشۀ اين مظلوميّت بود. حضور اهل‌بيت از كوچك و بزرگ در آن واقعه و آنچه پس از آن بر آنان گذشت، اين مظلوميّت را به اوج رساند. پيش از آن، كشته شدن حجر بن عدى و يارانش، بذر كينۀ بر ضدّ امويان را در دل مردم عراق كاشته بود. همچنين كشته شدن عمرو بن حمق خزاعى و نيز ميثم تمّار كه در آستانۀ قيام كربلا در كوفه اعدام شد. همۀ اينها مظلوميّت شيعه را به‌ صورت يك سنّت در عراق درآورده بود. امام باقر علیه السّلام دربارۀ مظلوميّت اهل‌بيت علیهم السّلام مى‌فرمودند: «هميشه ما تحقير مى‌شديم و مورد ظلم و ستم قرار مى‌گرفتيم. ما را دور مى‌كنند، حقير مى‌سازند، محروم مى‌كنند و مى‌كُشند. ما هميشه در معرض خوف و ترس بوده و بر خون خود و دوستانمان امنيّت نداشتيم. (در زمان معاويه) شيعيان ما را در شهرها كشتند، دست‌ها و پاهايشان را تنها به ظنّ‌ و گمان قطع كردند، نام هركس در زمرۀ محبّين يا اصحاب ما برده مى‌شد، زندانى مى‌شد. مالش را غارت مى‌كردند و يا خانه‌اش را ويران مى‌ساختند. اين بلا، همچنان در تزايد و شدّت بود، تا زمان عبيد الله بن زياد، پس از آن حجّاج آمد. شيعيان بسيارى را كُشت و ايشان را به ظنّ‌ و گمان بازداشت نمود. كار شيعيان در آن جامعۀ بلازده به جايى رسيده بود كه اگر مردى را زنديق و يا كافر معرّفى مى‌كردند، نزد حجّاج محبوب‌تر از آن بود كه او را شيعۀ على معرفى كنند.» (شرح نهج البلاغه، ١١: ۴۴)

(حقیر گویم: از عمر بن عبدالعزيز نقل است که گفت: اگر بنا شود روزی از هر جمعیّتی خبیثِ آن معرّفی شود و ما هم حجّاج بن یوسف را بیاوریم، بر همه آنان غالب می‌شویم. الرد علی المتعصّب العنيد، ابن جوزی، ص ۷۸)

➖ ابوبكر خوارزمى اديب برجسته قرن چهارم هجرى، در نامه‌اى كه به شيعيان نيشابور نوشته است به بهترين شكل، اين مظلوميّت را ترسيم نموده و مى‌نويسد: «در هيچ شهرى از شهرهاى كشور اسلامى نيست مگر آنكه طالبی (علوی) مظلومى به شهادت رسيده و اموى و عبّاسى در قتل او شريك‌اند و عدنانى و قحطانى بر آن متّفق! معاويه، حجر بن عدى كندى و عمرو بن حمق خزاعى را بعد از آنكه قسم‌هاى مؤكّد و عهدهاى شديدى كرده بود (تا آنها را نكُشد) به شهادت رساند. زياد بن سُميّه هزاران نفر از شيعيان بصره را اعدام كرد و بيشترين اسير و زندانى را از آنان داشت.» وی پس از آن، اشاره به اقدامات حجّاج (لعنه الله) مى‌كند و مى‌نويسد: «او، بنى‌هاشم را به بازى گرفت، بنى فاطمه را تهديد كرد و شيعيان على را كُشت و آثار اهل‌بيتِ رسول الله را محو نمود.» در ادامه به جنايات ابومسلم خراسانی (لعنه الله) اشاره كرده و با ذكر اين نكته كه بايد او را "ابا مُجرم" ناميد مى‌نويسد: «او، كار را با كشتن معاوية بن عبد الله بن جعفر، آغاز كرد. طاغوت‌هاى خراسان، خوارجِ سيستان و كُردهاى اصفهان را بر آل ابى طالب، مسلّط‍‌ نمود.

Читать полностью…

فضائل و معارف

#اشک #حزن

🌙 پیرامون روز سوم شعبان

🔻علامه مجلسی رحمه‌الله می‌نویسد:

روز سوم شعبان روز پربرکتی است، و موافقِ مشهور، روز ولادت امام حسین علیه السلام است؛ از ناحیه مقدسه توقيعي خارج شد که روز سوم شعبان روز ولادت امام حسین است، این روز را روزه بگیرید و این دعا را بخوانید:

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فِی هَذَا الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهَادَتِهِ قَبْلَ اسْتِهْلَالِهِ وَ وِلَادَتِهِ، بَکَتْهُ السَّمَاءُ وَ مَنْ فِیهَا وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ عَلَیْهَا، وَ لَمَّا یَطَأُ لَابَتَیْهَا، قَتِیلِ الْعَبْرَةِ وَ سَیِّدِ الْأُسْرَةِ، الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ یَوْمَ الْکَرَّةِ، الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ، وَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ وَ الْفَوْزَ مَعَهُ فِی أَوْبَتِهِ، وَ الْأَوْصِیَاءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قَائِمِهِمْ وَ غَیْبَتِهِ، حَتَّی یُدْرِکُوا الْأَوْتَارَ وَ یَثْأَرُوا الثَّارَ، وَ یُرْضُوا الْجَبَّارَ وَ یَکُونُوا خَیْرَ أَنْصَارٍ، صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ مَعَ اخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ. اللَّهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ إِلَیْکَ أَتَوَسَّلُ وَ أَسْأَلُ سُؤَالَ مُقْتَرِفٍ مُعْتَرِفٍ مُسِی ءٍ إِلَی نَفْسِهِ مِمَّا فَرَّطَ فِی یَوْمِهِ وَ أَمْسِهِ، یَسْأَلُکَ الْعِصْمَةَ إِلَی مَحَلِّ رَمْسِهِ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ، وَ بَوِّئْنَا مَعَهُ دَارَ الْکَرَامَةِ وَ مَحَلَّ الْإِقَامَةِ، اللَّهُمَّ وَ کَمَا أَکْرَمْتَنَا بِمَعْرِفَتِهِ فَأَکْرِمْنَا بِزُلْفَتِهِ، وَ ارْزُقْنَا مُرَافَقَتَهُ وَ سَابِقَتَهُ، وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ یُسَلِّمُ لِأَمْرِهِ وَ یُکْثِرُ الصَّلَاةَ عَلَیْهِ عِنْدَ ذِکْرِهِ وَ عَلَی جَمِیعِ أَوْصِیَائِهِ وَ أَهْلِ اصْطِفَائِهِ،الْمَمْدُودِینَ مِنْکَ بِالْعَدَدِ الْإِثْنَیْ عَشَرَ النُّجُومِ الزُّهَرِ وَ الْحُجَجِ عَلَی جَمِیعِ الْبَشَرِ، اللَّهُمَّ وَ هَبْ لَنَا فِی هَذَا الْیَوْمِ خَیْرَ مَوْهِبَةٍ وَ أَنْجِحْ لَنَا فِیهِ کُلَّ طَلِبَةٍ، کَمَا وَهَبْتَ الْحُسَیْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ وَ عَاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ، فَنَحْنُ عَائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ وَ نَنْتَظِرُ أَوْبَتَهُ، آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.»

همچنین مستحب است زیارت آن امام مظلوم در این روز و غسل زیارت.

شيخ طوسی رحمه الله از امام صادق علیه السلام روایت کرده پنجم شعبان روز ولادت امام حسین علیه السلام است. پس بهترین کار تعظیم و احترامِ هر دو روز (سوم و پنجم شعبان) و انجام اعمال مخصوص روز ولادت، خصوصا زیارت آن حضرت است.

📙 زاد المعاد، ص ٥١

👇🏻ادامه در مطلب بعد

@ashkvareh

Читать полностью…

فضائل و معارف

چهارده مورد از نظراتش را تغییر داد و از مواضعش بازگشت

💢 ابن حجر عسقلانی در کتاب «الدرر الکامنة فی اعیان المئة الثامنة» یکی از علمای شافعی مذهب به نام «علی بن محمد بن خطاب» معروف به «علاء الدین باجی شافعی» را نام برده و نسبت به جایگاه علمی وی تمجید کرده است. سپس به نقل ماجرایی از گفتگوی علاء الدین باجی با #ابن_تیمیه می پردازد که بیانگر سطحی بودن دیدگاه‌های ابن تیمیه است. وی به نقل از علاء الدین باجی می نویسد:

«و كان يحكي عن نفسه أن ابن تيمية لما دخل القاهرة حضرت في المجلس الذي عقدوه له فلما رآني قال هذا شيخ البلاد فقلت لا تطرئنى ما هنا إلا الحق و حاققته على أربعة عشر موضعا فغير ما كان كتب به خطه»

✍🏻 وی درباره خود نقل می‌کرد هنگامی که ابن تیمیه وارد قاهره شد، مجلسی (برای او بررسی نظرات ابن تیمیه) تشکیل شد. زمانی که من را دید گفت: این شیخ و بزرگ این کشور است. گفتم: تعارف نکن، در این جلسه جز حقیقت چیزی ملاک نیست. با او در مورد چهارده مسئله مشغول بحث علمی شدم و او در این چهارده مسئله نظرات خود را که به خط خود نگاشته بود، تغییر داد و از نظرات خود بازگشت.

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

#توحید #رجال #واقفیه

عجیب‌تر از این شخص، ابلیس است که مهلت داده شد

یکی از دشمنان امام رضا عليه السّلام که از واقفی‌مذهبان بود، شخصی بنام "حسین بن قياما" لعنه الله است که در مرتبه‌ای نامه‌ای به امام رضا عليه السّلام نوشت و گفت: تو چگونه امامی هستى كه فرزند نداری؟ امام -مانند شخص خشمگين- به او جواب دادند: تو از كجا ميدانی كه من فرزند نخواهم داشت؟ به خداوند متعال كه شب و روز نگذرد مگر اينكه به من پسری عنايت شود كه به سبب او حقّ و باطل روشن گردد. (الکافی، ج ١ ص ٣٢٠ _ و به همین مضمون: رجال الکشی، ص ۵۵٣)

✅ در نقل دیگری _ که قابل توجّه است و با مسائل روز نیز مرتبط می‌باشد _ یکی از شيعيان نزد امام رضا عليه السّلام از حُسْنِ معیشت و زندگی طبیعی "حسین بن قیاما" اظهار تعجّب می‌کند. یعنی با وجود دشمنی سرسخت او با امام، در ظاهر مشکل و گرفتاری ندارد و مانند همه مردم زندگی خود را سپری می‌کند و چه بسا در عافیت و وسعت نیز می‌باشد. امام در پاسخ به راوی میفرماید: این حالی که تو از او توصیف می‌کنی، برایش شرّ است. راوی گوید عرض کردم: فدایتان شوم! چه سخن عجیبی است این که از شما می‌شنوم! امام فرمودند: عجیب‌تر از آن این است که ابلیس در جوار خداوند عزّ و جلّ و در مقام قرب او بود؛ خداوند به او امر کرد و او امتناع ورزید و خود را عزیزتر [از اطاعت آن امر] دانست و از کافرین گشت، [امّا] خداوند به او مهلت داد. به خداوند سوگند که عِقابی سخت‌تر از مهلت دادن برای دشمن خدا نیست. و این را دوبار فرمود. (رجال الکشی، ص ۵۵٣)

👈🏻 حال نیز عدّه‌ای شاکّی و متعجّبند که چرا فلان دشمن دین و فلان ناصبی در همین دنیا عذاب و کُشته نمی‌شوند؟! و چه بسا در فراغ و وسعت هم زندگی کند!!! همانگونه که امام فرمودند، این مهلت برای زندگی و عدم تعجیل در عذاب دنیایی، چیزی جز نگون‌بختی برای آنان ندارد، زیرا دشمن خداوند متعال هرچه بیشتر عمر کند، بار گناه و غفلت او سنگین‌تر می‌شود و این خود عذابی دردناک است. ضمن اینکه عذاب دنیایی نیز گاهی هنگام سکرات موت ظاهر می‌شود، و گاهی نیز در همان حال حیات در حال تحقّق است و دیگران بی‌خبرند. لذا قرار نیست همه‌چیز را به ما نشان دهند.

آیات بسیاری نیز بر همین مبنا دلالت دارد. بعنوان نمونه:

«وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ * ما کانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّی یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ» آل عمران _ ١٧٨

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

🌟 جنبه‌هاى اخلاقى برترِ شيعيان در دورۀ اوّل از قول امام باقر علیه السّلام

بنا بر روایتی، عدّه‌ای از شيعيان در محضر امام صادق عليه السّلام بودند و از ایشان تقاضای موعظه نمودند. امام پس از آنکه نکاتی _ پیرامون حُسن خُلق و أدای امانت و رعایت حقوق و تقوا و ورع _ بیان نمودند، از قول پدرشان امام باقر عليه السّلام فرمودند:

«كَانَ أَوْلِيَاؤُنَا وَ شِيعَتُنَا فِيمَا مَضَى خَيْرَ مَنْ كَانُوا فِيهِ إِنْ كَانَ إِمَامُ مَسْجِدٍ فِي الْحَيِ‌ كَانَ مِنْهُمْ وَ إِنْ كَانَ مُؤَذِّنٌ فِي الْقَبِيلَةِ كَانَ مِنْهُمْ وَ إِنْ كَانَ صَاحِبُ وَدِيعَةٍ كَانَ مِنْهُمْ وَ إِنْ كَانَ صَاحِبُ أَمَانَةٍ كَانَ مِنْهُمْ وَ إِنْ كَانَ عَالِمٌ مِنَ النَّاسِ يَقْصِدُونَهُ لِدِينِهِمْ وَ مَصَالِحِ أُمُورِهِمْ‌ كَانَ مِنْهُمْ.»

✍🏻 شيعيان و دوستداران ما، بهترين مردم زمان خويش بودند. اگر پيشنماز مسجدى در ميان قومى بود، اگر مؤذّنى در قبيله‌اى به چشم مى‌خورد، اگر امانت‌دارى وجود داشت، و بالأخره اگر دانشمندى در ميان مردم يافت مى‌شد كه در مسائل دينى و مصالح اجتماعى مردم به وى مراجعه مى‌كردند، همه و همه از شيعيان و محبّان ما بودند.

📗 دعائم الإسلام، نشر مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج ١ ص ۵٧

(مطالب مرتبط: اینجا و اینجا)

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

👆🏻 پیرو مطلب قبل

الف) هیچ زمانی به مطالب منقول در برنامه‌ها و کتب مخالفین شیعه اعتماد نداشته باشید، و حتما خودتان به منابع و مصادری که ذکر می‌کنند رجوع فرمایید تا صحّت مطلب مشخّص گردد. (مانند نمونه بالا)

ب) "تاریخ" مانند روایات صحیح نیست که هرچه در آن ذکر شده باشد قابل اخذ و إعتماد باشد. تاریخ را موّرخ نوشته نه یک محدّث و فقیه شیعه؛ و دیگران نیز _حتّی علمای شیعه_ که از تاریخ نقل می‌کنند، منبعشان همان کتب تاریخی قرون اولیّه است. غالب موّرخین هم یا تاریخ را همسوی با عقاید خود نقل کرده‌اند، یا مطابق ذوق و سلیقه حکّام عصر خود؛ پس کتب تاریخی غالبا خالی از #سانسور_تحریف نیست. در تاریخ نیز مطالب جعلی علیه اهل بیت علیهم السّلام وجود دارد، لذا اگر مطالب تاریخی خلاف واقعی از اهل بیت علیهم السلام برای ما بیان شد، باید مصادر و مآخذ آن تاريخ بررسی شود، و به صِرف نقل، چیزی ثابت نمی‌گردد.

✅ ج) حال مطلبی که در فیلمِ مورد بحث، توسّط وهّابی معاند مطرح شد را بررسی کنیم:

ادّعا شد که امام حسن علیه السّلام فرموده‌اند: من با معاویه بیعت کردم:

«يا أهل الكوفة: ذهلت نفسي عنكم لثلاث: مقتلكم لأبي و سلبكم ثقلي و طعنكم في بطني "و إني قد بايعت معاوية" فاسمعوا و أطيعوا فطعنه رجل من بني أسد في فخذه فشقه حتى بلغ العظم.»

سپس آدرس عبارت فوق از کتب شیعه، به این نحو ذکر شد: "كشف الغمة، الإرشاد للمفيد، الفصول المهمة، مروج الذهب للسعودي."

➖ أولا: در سه کتاب اوّلی که ذکر شد، هرگز چنین عبارتی نیامده است. این مطلب در "تاريخ بغداد للخطيب البغدادي، 1: 149" و "تاریخ مدینة دمشق، 13: 270" ذکر شده که هر دو از کتب سُنّیان است. "مسعودی" هم که در مروج الذهب نقل کرده، طبق گفته‌ی خودش ظاهرا از یک نسخه‌ تاریخ طبری نقل کرده: (حدث محمد بن جرير الطبري .... و في نسخة ... الخ _ مروج الذهب، 2: 430)

➖ثانیا: در برخی منابع سُنّیان آمده که معاویه لعنه الله از امام حسن علیه السّلام درخواست کرد که ایشان روی منبر بگوید: «إني قد بايعت معاوية» من با معاویه بیعت کردم‌؛ ولی امام چنین سخنی نفرمود و بلکه از معاویه به نوعی انتقاد کرد. (تاریخ الإسلام ذهبي، ط_التوفیقیة، 4: 19 و تاریخ دمشق، نشر دار الفكر، 46: 59)

➖ ثالثا‌: افرادی که منابع سُنّیان را دقّت و بررسی کرده‌‌اند، می‌دانند که شیوه تدلیس و تحریف، سنّت بزرگان این جماعت است که در قالب "اهل حدیث" جنایات علمی عجیبی را رقم زده‌اند. برخی موارد گذشت و برخی هم خواهد آمد ان شاء الله.

⚠️ لازم به ذکر است که بنی‌امیّه لعنهم الله، اتّهامات فراوانی به امام حسن علیه السّلام وارد کردند که در کتب سُنّیان منعکس شد، همانگونه که به امیرالمؤمنین علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام اتّهامات فراوانی وارد نمودند.

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

📸 گزارشی جالب توجّه از رفتار اجتماعی زنان شیعه در مدائن و سیستان، در دوره‌ای که این دو منطقه شیعه‌نشین بودند

📗 تاریخ تشیّع در ایران، رسول جعفریان، ص ٩١

(مطلبی مرتبط)

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

📢 نگرانی اهل بیت علیهم السلام از اوضاع شیعیان در عصر غيبت

🔻 در روایات فراوانی به فضای غبارآلود و حیرت دینی در دوره غیبت حضرت مهدی عجّل الله فرجه اشاره شده است. حزن و اندوه و حتّی اشک امام برای شیعیانش در این دوره، حاکی از شدّت تحیّر و غربال است. بسیاری از این دست روایات گذشت و با عنوان #مهدویت قابل مشاهده است. در روایات ذیل، فضائی که امام از دوره غیبت به دست می‌دهند، بسیار قابل تأمل و حتّی الان برای ما ملموس است. فضايی نگران‌کننده از سرگردانی و بی‌سروسامانی و یتیمی شیعیان؛

➖ الف) در روایتی، صقر بن أبي دُلَف از امام جواد علیه السّلام دربارهٔ امامان بعد از ایشان سؤال می‌کند، امام وقتی به معرّفی حضرت مهدی عجّل الله فرجه می‌رسند، به شدّت گریه می‌کنند! صقر علّت اشک امام را می‌پرسد. امام می‌فرمایند: او غیبتی طولانی دارد که اکثر قائلین به امامتش از عقیده خود باز می‌گردند، بسیاری درباره او شکّ می‌کنند، ذکر و نامش از یادها می‌رود، یاد کنندگانش را مسخره می‌کنند و عجله‌کنندگان درباره او هلاک می‌شوند. «کمال الدین، نشر تهران، ج ٢ ص ٣٧٨»

➖ ب) در گزارشی أبی‌غانم، دوره غیبت حضرت مهدی عجّل الله فرجه را از لسان مبارک امام حسن عسکری علیه السّلام اینگونه توصیف می‌کند که امام فرمودند: "شیعیان در آن دوره متفرّق و سرگردان می‌شوند." أبی‌غانم گوید: پس از شهادت ایشان، شیعیان متفرّق شدند، برخی به #جعفر_کذاب مایل شدند، برخی متحیّر و سرگردان شدند، برخی بر دین خود ثابت ماندند و برخی هم گمراه شدند. «کمال الدین، نشر تهران، ج ٢ ص ۴٠٨»

✅ و امام صادق علیه السّلام همین فضا را مدنظر داشتند که به عبدالله بن سِنان فرمودند:

بزودی شبهه‌ای به شما روی خواهد آورد و امامی که هدایت کند در بین شما نیست. تنها کسانی از این شبهه نجات خواهند یافت که دعای غریق را بخوانند. گفتم: دعای غریق چگونه است؟ فرمودند: می گویی: یا الله یا رَحمنُ یا رحیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثبِّت قَلبِی عَلی دِینکَ. «کمال الدین، نشر تهران، ج ٢ ص ٣٥١»

أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرائِضِ وَالسُّنَنِ، أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ لِإِعادَةِ الْمِلَّةِ وَالشَّرِيعَةِ، أَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْياءِ الْكِتابِ وَ حُدُودِهِ، أَيْنَ مُحْيِي مَعالِمِ الدِّينِ وَ أَهْلِه.

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

⚠️ وضعیّت نماز او چگونه است؟

➖ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ أَبِي إِسْمَاعِيلَ السَّرَّاجِ عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ قَالَ: ذَكَرْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِنَا فَأَحْسَنْتُ عَلَيْهِ الثَّنَاءَ فَقَالَ لِي كَيْفَ صَلَاتُهُ.

✍🏻 شیخ کلینی رحمه الله به سند صحیح از هارون بن خارجه روایت کرده که گفت: در محضر امام صادق عليه السّلام، يكى از دوستانم را ياد كرده و بسیار تحسینش نمودم. امام فرمودند: وضعیّت نماز او چطور است‌؟

علّامه مجلسی رحمه الله:

الحديث صحيح. و يدل على أن الصلاة معيار التقوى و الورع.

سند این روایت صحیح است، و دلالت دارد بر اینکه نماز، معیار تقوی و بندگی و پرهیزکاری است.

📚 مرآة العقول، ج‏ ١۵ ص ٤٨١

(مطلبی مرتبط)

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

💡آیا علّامه مجلسی رحمه الله برای جمع أخبار و أحاديث کتاب #بحار_الانوار، توجّه به إعتبار و وضعیّت منابع حدیثی نداشته؟!

💠 سیّد نعمت الله جزائری رحمه الله شاگرد علّامه مجلسی، در مقدّمه شرحش بر کتاب "عوالي اللئالي" پس از إشاره به متروک بودن این کتاب، می‌نویسد:

«استادم مولی محمدباقر مجلسی، در ابتدا رغبتی به این کتاب نداشت، زیرا معتقد بود که مراسيل آن زیاد است و مَآخذ روایاتش از کتب متقدّم ذکر نشده است. امّا بعد از اینکه عدّه‌ای از علماء، مؤلّفش را توثيق کردند و تسلّط او را بر علوم معقول و منقول بیان نمودند و از برخی تألیفات مفیدش و مناظراتش در باب امامت گزارش دادند، به این کتاب رغبت نمود.»

✅ پیشتر هم بیان شد که إدّعای بی‌دقتّی و عدم‌ اعتبارسنجی نسبت به علّامه مجلسی، اتّهامی غيرمنصفانه‌ست. و می‌دانیم که امثال شریعت سنگلجی و دکتر #شریعتی و أمثالهما، در نشر این اتّهام نقش پر رنگی دارند. فقط اهل فنّ می‌دانند که کتاب شریف بحارالانوار برای چه و چگونه تألیف شده، و هنر و فضل مؤلف آن را خبره‌گان در علم حدیث درک می‌کنند.

رضوان الله تعالی علیه.

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

💡آیا "خطبه شقشقیه" از سیّد رضی رحمه الله صادر شده؟

✍🏻 علّامه مجلسی رحمه الله، پس از نقل خطبه شقشقیه از کتاب "معانی الأخبار" شیخ صدوق رحمه الله، می‌نویسد:

این خطبه از مشهورترین خطبه‌های حضرت است که خاص و عام در کتابهای خود نقل کرده‌اند و شرح داده‌اند، و کلمات آن مانند روایت شیخ مفید و شیخ الطائفه و شیخ صدوق و همچنین مانند آنچه سید رضی نقل کرده‌اند، ثبت و ضبط شده است. و شیخ قطب الدین راوندی در شرحش بر نهج البلاغه با سند از ابن عباس، همین خطبه را تا پایان آن نقل می‌کند.

✅ و از مخالفان: "ابن جوزی" در کتاب مناقب، و "ابن عبد رَبِه" در جزء چهارم کتاب العِقد الفرید، و "ابوعلی جبائی" در کتاب خود، و "ابن خشّاب" در تدریس خود بر اساس آنچه برخی اصحاب روایت کرده‌اند، و "حسن بن عبدالله بن سعيد" در المواعظ و الزواجر (بر اساس آنچه در کتاب "الطرائف" ذکر شده) این خطبه را روایت کرده‌اند، و "ابن اثیر" در کتاب النهایة خود، کلمه شقشقه را تفسیر کرده و گفته: از جمله آن در خطبه‌ای از علی (علیه السّلام) آمده: «تلک شقشقه هدرت ثم قرّت... »، و بسیاری از الفاظ آن را شرح داده است.
و "فیروزآبادی" در القاموس المحیط، به تفسیر و شرح کلمه "شقشقه" در خطبه پرداخته.
و "عبدالحمید بن ابی الحدید" در پاسخ به کسانی که اعتقاد دارند که این خطبه از تألیفات سیّد رضی است، می‌گوید: «من بسیاری از آن خطبه را در تألیفات شیخ‌مان امام‌البغدادیین از معتزله، "ابوالقاسم بلخی" یافتم و او در زمان دولت مقتدر، مدّتها قبل از آنکه سیّد رضی متولّد شود، زندگی می‌کرد؛ و بسیاری از آن را در کتاب "ابوجعفر بن قبة" یکی از متکلّمان امامیّه که از شاگردان "ابوالقاسم بلخی" بود و قبل از متولّد شدن سیّد رضی از دنیا رفته بود، یافتم.» (شرح نهج البلاغه، ج ١ ص ۲۰۵-۲۰۶)
سپس ابن ابی الحدید از شیخ خود "مصدّق واسطی" نقل می‌کند: «چون این خطبه را بر شیخ ابومحمد عبدالله بن أحمد (معروف به ابن خشاب) خواندم، به او گفتم: آیا اعتقاد داری که این خطبه به دروغ به علی (علیه السلام) نسبت داده شده است؟! گفت: به خدا سوگند خیر، همانگونه که می‌دانم تو مصدّق واسطی هستی، می‌دانم که این خطبه کلام وی است. به او گفتم: بسیاری از مردم می‌گویند: این خطبه، کلام سیّد رضی است. گفت: سیّد رضی و غیر از سیّد رضی، کجا چنین نفس و چنین روشی دارند؟ ما نامه‌های سیّد رضی را خواندیم و از شیوه و فنّ او در سخن منثورش آگاه شدیم. سپس گفت: به خدا سوگند، من این خطبه را در کتابهایی که دویست سال قبل از متولّد شدن سیّد رضی تألیف شده است، یافتم و آن را یافتم که با خطهایی که می‌دانم خطّ کدام یک از علما و اهل ادب است، نوشته شده است. علما و اهل ادبی که قبل از متولّد شدن نقیب ابواحمد، پدر سیّد رضی زندگی می‌کردند.»

➖و "ابن میثم بحرانی" می‌گوید: «این خطبه را در نسخه‌ای که بر آن خطّ وزیر ابوالحسن علی بن محمد بن فرات وزیر المقتدر بالله وجود داشت که او شصت و اندی سال قبل از متولّد شدن سیّد رضی بود.» (شرح نهج البلاغه، ج ١ ص ۲۵۲-۲۵۳)

💢 و از شواهد باطل بودن آن ادّعای سست و فاسد این است که" قاضی عبدالجبّار" که از معتصّبان معتزله به شمار می‌آید، در کتاب المغني به مقابله با تأویل برخی از الفاظ خطبه و منع دلالت آن بر طعنه زدن به خلافتِ خُلفای قبل از وی پرداخته و در عین حال منکر سندیّت خطبه نبوده. و "سیّد مرتضی" که از سیّد رضی بزرگتر است در کتاب الشافی، کلام قاضی عبدالجبّار و سخنان دروغین و بی‌اساس او را نقل کرده و تضعیف کرده و "قاضی‌القضات" پیش از سیّد رضی و سیّد مرتضی بوده است. و وی اگر در صدمه زدن به صحّت استناد خطبه راهی می‌یافت، به این تأویلات زشت در مقام اعتذار تکیه نمی‌کرد، و به عدم صحّت استناد خطبه می‌پرداخت، آن‌گونه که در بسیاری از روایات مشهور چنین عمل کرده است. برای فرد مُنصف کافی است که این خطبه در تألیفات شیخ صدوق است که در سال ۳۲۹ وفات کرده، در حالی که سیّد رضی در سال ۳۵۹ متولّد شده بود.

📚 بحارالانوار، ج ٢٩ ص ۵٠۶ _ ۵٠٩

حقیر گويم: عیناً همین شُبهات درباره #خطبة_سیدة‌النساء فاطمه عليها السّلام هم مطرح بوده که بحثش گذشت. این دو خطبه از آنجا که آبروی دشمنان رسول اکرم صلی الله علیه و آله را برده و در نهایت فصاحت و بلاغت است، از سوی مخالفین مورد إنکار و تضعیف قرار گرفته، که البتّه و خوشبختانه بیش از پیش با آبروی علمی و دینی خود بازی کرده‌اند.

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

#سانسور_تحریف #ابن_تیمیه

خیانت علمی دو سَلَفی مشهور

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

#رجال #سانسور_تحریف

💢 سوزاندن فضائل اميرالمؤمنين علیه السّلام و مطاعن برخی صحابه

👤 سلام بن ابی مطیع (از کِبار تابعین و از ائمّه سُنّیان) کتاب ابوعوانه (از کِبار تابعین و از ائمّه سُنّیان) را به دلیل وجود برخی از فضائل اميرالمؤمنين علیه السّلام و انحرافات برخی از صحابه به آتش کشید! احمد بن حنبل نیز این کار را دارای اجر و ثواب می‌داند.

یکی از مسائلی که باعث شده تا در طول تاریخ بسیاری از عوام مخالفین شیعه و حتّی برخی از علمای آنان به برخی حقایق دست پیدا نکنند، پروژه‌ی تحریف کتب روایی و تاریخی مخالفین شیعه بوده است که این تحریفات و تدلیس ها تا به امروز نیز ادامه دارد. نمونه‌‌ای از این مسأله در بین علمای سلف سُنّیان جالب توجّه است که به سادگی و بدون إبهام، فضائل امیرالمؤمنین علیه السّلام و انحرافات و خیانت‌های برخی صحابه را می‌سوزاندند تا مبادا عوام از آن با خبر شوند و به حقانیّت امیرالمؤمنین و انحراف و بطلان سیره برخی از صحابه پی ببرند.

👈🏻 "ابوبکر بن خلال" از علمای بزرگ سُنّیان در کتاب "السُنّة" بابی را تحت عنوان: "التَّغْلِیظُ عَلَى مَنْ کَتَبَ الْأَحَادِیثَ الَّتِی فِیهَا طَعْنٌ عَلَى أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ" (یعنی : سخت گرفتن بر کسی که احادیثی را در وارد ساختن طعن به اصحاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نوشته است) گشوده است و در این باب روایات بسیار مهم و قابل توجّهی را ذکر کرده است. فقط توجّه به روایات همین باب کافی است تا اهل حق و حقیقت به خوبی دریابند که چگونه پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عدّه‌ زیادی از مردم عادی به انحراف کشیده شدند و برخی از علمای خائن با خیانت در میراث روایی و تاریخی، موجبات انحراف مردم را فراهم کردند. بعنوان نمونه:

➖ أَخْبَرَنِی مُوسَى بْنُ حَمْدُونَ، قَالَ: ثَنَا حَنْبَلٌ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، یَقُولُ: کَانَ سَلَّامُ بْنُ أَبِی مُطِیعٍ أَخَذَ کِتَابَ أَبِی عَوَانَةَ الَّذِی فِیهِ ذِکْرُ أَصْحَابِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَأَحْرَقَ أَحَادِیثَ الْأَعْمَشِ تِلْکَ.

✍🏻 احمد بن حنبل می‌گوید که سلام بن ابی مطیع کتاب ابی‌عوانه که در آن روایاتی در مورد اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود را گرفت و احادیث اعمش در آن کتاب را آتش زد. (السُنّة لابی بکر بن الخلال، ج ٣ ص ۵٠٩، ط دار الرایة)

عبدالرحمن بن مهدي نیز در مورد کتاب ابوعوانه می‌گوید:

و قال عبد الله: سمعت أحمد بن الدورقی. قال: حدثنا عبد الرحمن بن مهدی. قال: نظرت فی کتاب أبی عوانة وأنا أستغفر الله.

✍🏻 عبد الرحمن بن مهدی می‌گوید به کتاب ابوعوانه نگاه کردم در حالی که از خداوند طلب استغفار می‌کردم. (!!!) _ (موسوعة اقوال الامام احمد بن حنبل فی رجال الحدیث و علله، ج ۴ ص ٨٠، ط عالم الکتب)

سلام بن مطیع کتاب ابوعوانه را از او می‌گیرد و احادیث اعمش را به آتش می‌کشد! حال این سوال در ذهن مطرح می‌شود که مگر در این کتاب چه روایاتی بوده و أعمش چه روایاتی نقل کرده بوده که سلام بن ابی مطیع آن ها را آتش زده است‼️ حال باید جایگاه "ابوعوانه" (صاحب کتابی که به آتش کشیده شد) و "سلام بن ابی مطیع" و "سلیمان الاعمش" روشن شود، و پس از آن شواهدی ارائه شود تا به خوبی علّت به آتش کشیده شدن کتاب ابوعوانه واضح گردد.

✅ کافی‌ست که در کتب رجال عامّه درباره "ابوعوانه" و "سلام بن أبي مطیع" و "أعمش" جستجو و فحصی نمائید. با تعابیری چون "ارکان حدیث" و الإمام و الحافظ و المحدّث و القدوة و الثقة روبرو خواهید شد.
سلام بن ابی مطیع (فردی که کتاب را به آتش کشید) از کِبار تابعین بوده و از رُوات صحیحین است. سلیمان أعمش از راویان صحیحین است و در سایر کتب ستة نیز از او روایت نقل شده است و همان کسی است که سلام بن ابی مطیع روایات او را آتش زد.

أَخْبَرَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ، قَالَ: ثَنَا مُهَنَّى، قَالَ: سَأَلْتُ أَحْمَدَ، قُلْتُ: حَدَّثَنِی خَالِدُ بْنُ خِدَاشٍ، قَالَ: قَالَ سَلَّامٌ: وَ أَخْبَرَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ، قَالَ: ثَنَا یَحْیَى، قَالَ: سَمِعْتُ خَالِدَ بْنَ خِدَاشٍ، قَالَ: جَاءَ سَلَّامُ بْنُ أَبِی مُطِیعٍ إِلَى أَبِی عَوَانَةَ، فَقَالَ: هَاتِ هَذِهِ الْبِدَعَ الَّتِی قَدْ جِئْتَنَا بِهَا مِنَ الْکُوفَةِ، قَالَ: فَأَخْرَجَ إِلَیْهِ أَبُو عَوَانَةَ کُتَبَهُ، فَأَلْقَاهَا فِی التَّنَّورِ، فَسَأَلْتُ خَالِدًا مَا کَانَ فِیهَا؟ قَالَ: حَدِیثُ الْأَعْمَشِ، عَنْ سَالِمِ بْنِ أَبِی الْجَعْدِ، عَنْ ثَوْبَانَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّمَ: «اسْتَقِیمُوا لِقُرَیْشٍ» وَأَشْبَاهِهِ، قُلْتُ لِخَالِدٍ: وَأَیْشِ؟ قَالَ: حَدِیثُ عَلِیٍّ: «أَنَا قَسِیمُ النَّارِ» قُلْتُ لِخَالِدٍ: حَدَّثَکُمْ بِهِ أَبُو عَوَانَةَ، عَنِ الْأَعْمَشِ؟ قَالَ: نَعَمْ.

Читать полностью…

فضائل و معارف

🎥 اینکه در تمام نواحی عالم، نام شریف و مقدّس و نورانی امیرالمؤمنین علیه السّلام برده می‌شود، خشم عثمان‌الخميس (از دلدادگان #ابن_تیمیه) را بر انگیخته.

🌺 و لله درّ قائل: ما أقولُ في حَقِّ امرِئٍ كَتَمَت مَناقِبَهُ أولِياؤُهُ خَوفا، و أعداؤُهُ حَسَدا، ثُمَّ ظَهَرَ مِن بَينِ الكَتمَينِ ما مَلَأَ الخافِقَينِ. (تنقیح المقال، ج ١ ص ۴٠٣، في ترجمة الخليل بن أحمد.)

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

#مهدویت

💡 علّت تألیف یک کتاب درباره حضرت مهدی عجّل الله فرجه، توسّط یک عالِم سُنّی

يوسف بن يحيي مقدّسی شافعی (متوفّای قرن هفتم) کتاب "عِقد الدرر في أخبار المنتظَر" را به این دلیل تألیف کرده که گوید:

💢 «با برادران دینی‌ام در مجلسی گفتگو می‌کردیم پیرامون مشکلات و ظلمت گناه و گرفتاری‌های مردم و ناامید بودن آنها از إصلاح جامعه، گِرانی و کم‌شدن برکت، إتلاف عمر و زندگی، فراگیر شدن فساد در برّ و بحر و...؛ سپس صحبت از راه خلاص و نجات به میان آمد، من گفتم که این اوضاع جز با ظهور امام مهدی (عجل الله فرجه) إصلاح نمی‌شود. هرچند برخی از مردم این مسئله را منکرند، برخی هم منجی را عیسی بن مریم می‌دانند.»

سپس این کتاب را تألیف می‌کند تا ثابت نماید منجی بشریّت، امام مهدی عجّل الله فرجه است نه عیسی بن مریم و یا شخص دیگری، و أخبار امام عصر عجل الله فرجه را در آن گِرد آورده؛ این کتاب به دلیل فراگیر بودن و گستردگی، در نوع خود کم‌نظیر و منبع مهمّی برای کتب بعد از خود می‌باشد.

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

👆🏻 همانطور که در مطلب پیش اشاره شد، برای روز ولادت امام حسین علیه السلام دعایی وارد شده است که بسیار قابل تأمل است. عبارات آغازین این دعا سراسر مصیبت و غم و اندوه است و اشاره به اشک ریختن بر آن امام مظلوم؛

🔻از جمع روایاتِ بسیار، واضح و روشن است که ولادت امام حسین علیه السلام با اشک و حُزن همراه بوده است. علتش خبردادن جبرئیل به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از جزئیات کُشته شدن این مولود بدست امتش می‌باشد‌، چنانکه در دعای مذکور در مطلب قبل نیز اشاره شده: «الْمَوْعُودِ بِشَهَادَتِهِ قَبْلَ اسْتِهْلَالِهِ وَ وِلَادَتِهِ، بَکَتْهُ السَّمَاءُ وَ مَنْ فِیهَا وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ عَلَیْهَا...» لذا حضرت ختمی مرتبت و امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیهم برای این مولود بسیار گریستند و محزون شدند، تا جایی که حضرت زهرا علیها السلام از وضعِ حمل و فارغ شدن از حمل این مولود، اظهار کراهت و ناراحتی کردند. به این موضوع در قرآن اشاره شده است:

◾️«حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ سَالِمِ بْنِ مُكَرَّمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ لَمَّا حَمَلَتْ فَاطِمَةُ بِالْحُسَيْنِ جَاءَ جَبْرَئِيلُ (عليه السلام) إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ إِنَّ فَاطِمَةَ سَتَلِدُ وَلَداً تَقْتُلُهُ أُمَّتُكَ مِنْ بَعْدِكَ فَلَمَّا حَمَلَتْ فَاطِمَةُ بِالْحُسَيْنِ كَرِهَتْ حَمْلَهُ وَ حِينَ وَضَعَتْهُ كَرِهَتْ وَضْعَهُ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) هَلْ رَأَيْتُمْ فِي الدُّنْيَا أُمّاً تَلِدُ غُلَاماً فَتَكْرَهُهُ وَ لَكِنَّهَا كَرِهَتْهُ لِأَنَّهَا عَلِمَتْ أَنَّهُ سَيُقْتَلُ قَالَ وَ فِيهِ نَزَلَتْ هَذِهِ الآْيَةُ- وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حُسْناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً.»

✍🏻 حضرت صادق علیه السّلام نقل فرمودند: زمانى كه حضرت فاطمه عليها السّلام بحضرت سيّدالشهداء سلام اللّه عليه باردار شدند جبرئيل عليه السّلام به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نازل شد و عرضه داشت: دخترت فاطمه بزودی فرزندى بياورد كه بعد از شما امتت او را مى كُشند؛ پس هنگامى كه حضرت فاطمه عليها السّلام به حضرت سيّدالشّهداء عليه السّلام باردار شد از حملشان كراهت داشته و زمانى كه حمل را وضع نمودند از وضع آن نيز كراهت داشتند❗️سپس امام صادق عليه السّلام مى‌فرمايد: آيا در دنيا مادرى را ديده‌ايد كه فرزندى بزايد و از آن كراهت داشته باشد؟! البته اين كراهت بخاطر اين بود كه حضرت مى‌دانستند كه اين مولود مظلومانه كُشته خواهد شد و در همين مورد است آيه شريفه «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً.»

📓 کامل الزیارات، باب ۲۶، حدیث ۲

💥 عجیب آنکه رسول خدا صلی الله علیه و آله دخترش فاطمه علیهاالسلام را در روز ولادت امام حسین علیه السلام بخاطر مصائب کربلا تسلیت و تعزیت گفت و آن سَرور زنان عالم گریست و فرمود: کاش حسین را نمی‌زائیدم❗

📗جلاء العیون، علامه مجلسی رحمه‌الله، ص ۶۳۹

⚠️ حال با توجه به مطالب فوق و مطالب مشابهی که در روایات وارد شده، آیا رواست به بهانه ولادت آن امام مظلوم که سراسر اندوه و اشک بوده، کف و سوت بزنیم و هلهله کنیم و اعمال زننده‌ای مرتکب شویم و مانند مجالس لهو و لعب عمل کنیم⁉️ ضمن اینکه در روایات ما وارد شده است که سوت زدن و کف زدن از اعمال کُفار است! همچنین غالبِ فقهای شیعه نیز دربارهٔ کف‌زدن در مجالس اهل بیت علیهم السلام، یا بطور مطلق نهی کرده‌اند یا حداقل از باب احتیاط امر به اجتناب کرده‌اند؛ و متذکر شده‌اند که کف زدن مناسب مجالس اهل بیت علیهم السلام نیست و باید ذکر و صلوات جایگزین شود.

✅ گاهی "برخی" مداحان، مجالس اهل بیت علیهم السلام را با محافل عروسی و جشن اشتباه می‌گیرند که نهی از منکر نمودن آنان واجب است.

@ashkvareh

Читать полностью…

فضائل و معارف

#سانسور_تحریف

⚠️ احمد بن حنبل که خیانت‌های علمی او بر اهل تحقیق مخفی نیست (یک نمونه)، در موردی دیگر، نقلی درباره رسول اکرم صلی الله علیه و آله را به راحتی تحریف نموده. (تصویر شماره ١)

«وی نقل کرده که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از چند طایفه بیزار بودند: ثقیف، و بنو حنیفة»

👈🏻 امّا با نگاه به برخی کتب سُنّیان، مانند "مسند أبي يعلي" در (تصویر شماره ٢) واضح است که احمد حنبل، یک طایفه را از روایت حذف نموده، ولی منابع دیگر، روایت را کامل نقل کرده‌اند. احمد حنبل "بنی امیّه" را از روایت حذف کرده !!! با توجّه به اینکه وی در عصر بنی عبّاس می‌زیسته، واضح است که از جهت ترس حکومت و مصالح اینچنینی دست به این خیانت علمی نزده. آیا دلیلی جز تعلّق خاطر او به بنی امیّه وجود دارد؟

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

✴️ بحثی در چراییِ تعبیر امیرالمؤمنین علیه السّلام، از ابابکر به "إبن‌ أبي قحافة"

علّامه مجلسی رحمه الله:

سیّد رضی می‌گوید: در خطبه‌ای از امیرالمؤمنین علیه السّلام که به "شِقشقیه" معروف است، حضرت درباره غصب خلافت می‌فرماید: «اَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ» یعنی خلافت را به عنوان پیراهن در نظر گرفت، و در تشبیه به پیراهن که به بدن می‌چسبد از میان سایر لباسها، اشاره‌ای به شدّت حرصِ غاصب خلافت بر آن دارد، و ضمیر، آنگونه که در سایر روایات روشن شد، به خلافت برمی‌گردد، و "فلان" کنایه از ابوبکر است، و در نسخه ابن ابی الحدید (شرح نهج البلاغه ۱: ۱۵۱) و در برخی روایات دیگر "ابن ابی قُحافه" آمده، و در برخی دیگر «أخو تَیم» ذکر شده است. و در ظاهر تعبیر کنائی سیّد رضی از آن، نوعی #تقیه است، و نسخه‌هایی که در اختیار داشته متعدّد بوده و به خاطر تغییر شرایط در برخی نسخه‌ها از تعبیر کنائی صرف نظر شده است و ممکن است تقیّه از جانب خود ناسخ باشد.
👈🏻 و آنچه بر این دلالت دارد که تعبیر کنائی از سخنان حضرت نیست، این است که قاضی‌القضات در (المغنی، الجزء المتمّم العشرین _ ۲۹۵) به مقابله با دلالت تعبیر حضرت، از "ابوبکر" به "ابن ابی قحافه" پرداخت و به دیگر القابی که برای حقیر شمردن او بود، توجّهی نداشت و می‌گوید: «عادت در آن زمان بر این منوال بود که یکدیگر را با نام پدر می‌نامیدند و به کُنیّه صدا می‌زدند، و چه بسا به رسول الله _ صلی الله علیه و آله _ "یا محمّد" می‌گفتند و در این خطاب، توهینی به حضرت نبود. و لذا بنابر وضع لغت، در این لفظ توهین و کنایه‌‌ای وجود ندارد.»
✅ و سیّد مرتضی در (الشافی۳: ۲۶۸) در پاسخ به وی می‌گوید: «این مسئله از جانب کسی سر نمی‌زند که هدفش تعظیم و بزرگداشت شخص باشد، و ابوبکر نزد آنها القاب بهتری هم داشت که هرکس هدفش تعظیم وی بود، از آن استفاده می‌کرد. و امّا این ادّعا که رسول اکرم صلی الله علیه و آله با نام خویش مورد خطاب قرار می‌گرفته، معاذالله، فقط کسی که در نبوّت ایشان تردید داشت یا جاهل به آداب بود حضرت را با نام خود مورد خطاب قرار می‌داد. و امّا اینکه گفته "از عادات عرب بوده" شکّی نیست که آنها نسبت به کسی چنین عادتی داشتند که دارای لقب‌های عظیم و ارجمند چون صدّیق و مانند آن نباشند. (در حالی که ابابکر نزد آنان به صدّیق مشهورتر است تا إبن أبی قحافه)

📚 بحارالأنوار، ج ٢٩ ص ۵١١

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

📸 بحثی کوتاه پیرامون استدلال سُنّیان به آیه: "والسابقون الأوّلون" برای برتری عمر و ابابکر و عثمان، و پاسخ علّامه مجلسی رحمه الله

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

#سانسور_تحریف

💡اصحاب الحديث و اعتقاد دربارهٔ امیرالمؤمنین علیه السّلام

💢 ابوبکر باقلانی از متکلّمین مشهور و مهم‌ّ أشعری‌ در قرن چهارم است که‌ ظاهرا در فقه نیز "مالکی‌" بوده؛ وی در یکی از کتب خود (تصویر) عبارت بسیار مهمّی را به قلم آورده؛ وی می‌نویسد:

«برتری علی (علیه السّلام) نزد کثیری از صحابه مشهور است و واضح، اگرچه نزد اصحاب الحديث برتری ابابکر مشهور و ثابت است.»

➖ اصحاب الحديث، عدّه‌ای از عالمان سُنّی بودند که به جمع و نقل احادیث از طریق صحابه و تابعین اهتمام ویژه‌ای داشتند. مؤثرترین و مشهورترین شخصیّت این گروه "احمد بن حنبل" است که مرامنامه‌ای هم برای اصحاب الحديث تألیف کرده. این گروه با تحریف روایات، هم فضائل اميرالمؤمنين علیه السّلام را پوشاندند، هم مطاعن بزرگان خود را؛ و اینگونه دشمنی خود با سیّدالأوصیاء علی بن ابی طالب علیهما السّلام را ظاهر نمودند.

به مرور در مطالب بعد، برخی خیانت‌های علمی این طایفه را ارائه خواهم نمود ان شاء الله.

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

#سانسور_تحریف

🎥 خوب به این فیلم دقّت کنید، بنگرید چگونه روایات و منابع را تحریف می‌کنند و سعی در فریب دادن عوام دارند؛ همان روشی که بزرگان این جماعت قرن‌ها داشته‌اند و دارند، و با همین وقاحت و بی‌تقوایی دست به تحریف در منابع و مصادر زده‌اند تا عوام امّت اسلام را بفریبند

✅ هرکس دیگری به جای این وهّابی بیسواد و کذّاب بود، دیگر در اجتماع حاضر نمی‌شد چه رسد به إجرای برنامه در شبکه ماهواره‌ای! هرچند این جماعت خیلی وقیحند و صدبار دیگر نیز رسوا شوند، باز به روی نامبارک خود نمی‌آورند.

در مطلب بعد، حقیر درباره این نقل نکاتی تقدیم میکنم شاید نافع باشد

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

#شاعران‌اهل‌بیت‌عصمت

▪️قصيده‌ای که سبب شد شاعرش کُشته شود

✍🏻 سمعانى دربارۀ "العونى" شاعر نوشته است كه «كان شاعر الشيعة». او در قصيده‌اى كه نخستين مصرع آن «ليس الوقوف على الأطلال من شانى» از صحابه به بدى ياد كرده است. وقتى خبر آن به عمر بن عبد العزيز رسيد، دستور داد عمودى بر او زدند و او را در مدينه كشتند. (انساب سمعاني، ذیل مورد العوني)

📙 تاریخ تشیّع در ایران، رسول جعفریان، ص ٨۶

@ashkvareh

Читать полностью…

فضائل و معارف

در این عصری که برای شهرت و خودنمایی مسابقه می‌دهند و حجاب زنان و حیای مردان سست و نگران‌کننده شده، و غیبت و اتّهام و فحّاشی و تمسخر و بیهوده‌گویی به ابزاری برای شهرت و پول تبدیل شده، این کلام امیرالمؤمنین علیه السّلام باید مدام یادآوری شود:
 
🌸 «امیرمؤمنان علیه السّلام به کمیل بن زیاد فرمودند: آرام‌گیر تا مشهور نگردی، و خود را پنهان ساز تا نامت برده نشود، یادگیر و بیاموز تا عالِم گردی، و خاموشی گزین تا در امان بمانی. وقتی که خداوند متعال تو را از دین خود آگاه ساخت و دین‌دار شدی، دیگر چه باک که نه تو مردم را بشناسی و نه ایشان تو را بشناسند.»

📚 بحارالأنوار، ج ٧۵ ص ۵٧

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

⚠️ باید ما را روی سر بگذارند، امّا ...

عَنْهُ (ابن فضّال) عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ أَبِي هَارُونَ اَلْمَكْفُوفِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَال: كَانَ أَبُوعَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِذَا ذَكَرَ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ بِأَبِي وَ أُمِّي وَ قَوْمِي وَ عَشِيرَتِي عَجَبٌ لِلْعَرَبِ كَيْفَ لاَ تَحْمِلُنَا عَلَى رُءُوسِهَا وَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ: «وَ كُنْتُمْ عَلىٰ شَفٰا حُفْرَةٍ مِنَ اَلنّٰارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهٰا» فَبِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أُنْقِذُوا.

✍🏻 ابو هارون مكفوف مى‌گويد: هر گاه نام پيامبر اكرم صلّى اللّٰه عليه و آله نزد امام صادق عليه السّلام برده مى‌شد، آن حضرت مى‌فرمودند: پدر و مادرم و تبارم و عشيره‌ام فداى او باد، شگفتا از أعراب !!! چگونه ما را بر سر خود نمى‌نهند !!! در حالى كه خداوند عزّ و جلّ‌ در كتابش مى‌فرمايد: «وَ كُنْتُمْ‌ عَلىٰ‌ شَفٰا حُفْرَةٍ‌ مِنَ‌ اَلنّٰارِ فَأَنْقَذَكُمْ‌ مِنْهٰا» پس به بركت وجود پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله نجات يافتند.

📚 الکافی، ج ۸ ص ٢۶۶

(قوله عليه السلام: عجب، أي هذا أمر عجيب غريب، و هو أنهم بسبب الرسول أنقذهم الله من النار، و هم لا يحفظون حرمته في أهل بيته، و يحتمل أن يكون المراد أن الله تعالى به صلى الله عليه و آله عرضهم لأن ينقذوا أنفسهم من النار و هم يتركون ذلك بمخالفة أهل البيت عليهم السلام. مرآة العقول، ج ٢۶ ص ٢۶١)

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

🎥 شاید انتشار این فیلم مناسب با این ایّام نباشد، امّا تضمینی نیست که تا سال آینده سالروز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زنده بمانم

❌ "عثمان الخمیس" وهّابی کویتی، شاگرد "عبدالعزيز بن باز و شيخ العُثَيمين" که از مشاهیر وهّابیت محسوب می‌شوند، بدون پرده و جسورانه می‌گوید:

«درست است که فاطمه (علیها السّلام) بر ابابکر غضب کرد، ولی این ضرری به جایگاه ابابکر نمی‌زند، زیرا غضب او بر حقّ نبود، بلکه باید از فاطمه (علیها السّلام) طلب عذر نمود!!! همچنین اگر دفن مخفیانه او بدون اطّلاع ابابکر صحیح باشد، این تنقیص فاطمه (علیها السّلام) محسوب می‌شود.»‼️ نستجیربالله.

وی نیز همان سخن بزرگان مذهبش _ مانند #ابن_تیمیه _ را تکرار می‌کند و به راحتی غضب زهرای أطهر که مساوی با غضب رسول اکرم صلی الله علیه و آله است را بی‌اهمیّت می‌شمرد (مانند عمر)، و تازه صدّیقه شهیده را بدهکار نیز می‌‌داند!!! لذا گمان نکنید نواصب از فضا می‌آیند.

👈🏻 گفتنی‌ست که وی نقد کتاب "المراجعات" مرحوم شرف‌الدّین رضوان الله علیه را به عنوان پایان نامه دکتری خود انجام
داد.

(مرتبط با مطالب #فاطمیه)

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

تکفیر امام حسین علیه السّلام توسّط عالِم سَلفی معاصر

🔥 "شُعیب الأرنَؤوط" محقّق سلفی که حدود دویست اثر از تراث سُنّیان را تصحیح و تحقیق کرده و شیخ زمان خودش محسوب می‌شود، تصریح می‌کند:

«اگر من در کربلا بودم، در سپاه إبن سعد قرار می‌گرفتم، زیرا حسین خروج کرد بر حاکم وقت خود، و همانطور که إبن العربی مالکی گفته: حسین به شمشیر جدّش کشته شد.»

(در بحث #عاشورا_در_عامه و #حرکت_امام_حسین علیه السّلام دربارهٔ این نظریه مطالبی بیان شد.)

آری، این است اعتقاد علمای سُنّی نسبت به اهل بیت پیامبر سلام الله علیهم اجمعین؛ لذا چگونه عجیب خواهد بود نهی مولوی عبدالحمید از زيارت امام حسین علیه السّلام؟!

▪️إبن قتیبة دینوری ( ٢٧٣ هـ ق) تصریح می‌کند که:

«محدثین از علمای سُنّی، به کتمان فضائل و سبّ امیرالمؤمنین علیه السّلام اکتفا نکردند، بلکه فرزندش حسین (علیه السّلام) را خارجی خواندند و خونش را حلال دانستند!!! و در عوض به جمع و نشر فضائل دشمنان علی (علیه السّلام) پرداختند.» (الاختلاف في اللفظ والرد على الجهمية، ط _ دارالرایة، ص ۵۴)

و باز در فیلم‌های ضمیمه شده، عقیده سُنّیان درباره امام و حاکم وقت را مشاهده کنید.

@ashkvareh

Читать полностью…

فضائل و معارف

✍🏻 خالد بن خداش می‌گوید: سلام بن ابی مطیع به نزد ابوعوانه آمد و گفت: این بدعت‌هایی که از کوفه برایمان آورده‌ای را بده. ابوعوانه کتابش را به سلام بن ابی مطیع داد و سلام بن ابی مطیع آن را در تنور انداخت. یحیی می‌گوید از خالد بن خداش پرسیدم در کتاب چه بود؟! خالد گفت: حدیث اعمش از سالم بن ابی الجعد از ثوبان که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: امر قریش را استوار سازید و مانند آن. {یحیی می‌گوید} به خالد گفتم دیگر چه بود؟ گفت: حدیث علی بن ابی طالب که گفته است من تقسیم کننده‌ی آتش جهنّم هستم. یحیی می‌گوید: به خالد گفتم ابوعوانه آن را از اعمش برایتان نقل کرد؟ خالد گفت: بله. (السُنّة لابی بکر بن الخلال، ج ٣ ص ۵٠١، ط دارالرایة)

أَخْبَرَنَا أَبُو بَکْرٍ الْمَرُّوذِیُّ، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ: اسْتَعرْتُ مِنْ صَاحِبِ حَدِیثٍ کِتَابًا، یَعْنِی فِیهِ الْأَحَادِیثَ الرَّدِیئَةَ، تَرَى أَنْ أُحَرِّقَهُ، أَوْ أُخَرِّقُهُ؟ قَالَ: نَعَمْ، لَقَدِ اسْتَعَارَ سَلَّامُ بْنُ أَبِی مُطِیعٍ مِنْ أَبِی عَوَانَةَ کِتَابًا، فِیهِ هَذِهِ الْأَحَادِیثُ، فَأَحْرَقَ سَلَّامٌ الْکِتَابَ، قُلْتُ: فَأَحْرِقُهُ؟ قَالَ: نَعَمْ.

✍🏻 ابوبکر مروزی می گوید: به احمد بن حنبل گفتم که از صاحب حدیثی کتابی را گرفته‌ام و در آن احادیث ناپسند وجود دارد. آیا آن را بسوزانم یا نه؟ احمد بن حنبل گفت: بله. سلام بن ابی مطیع از ابوعوانه کتابی را به امانت گرفت و در آن چنین احادیثی بود و سلام کتاب را آتش زد. ابوبکر مروزی می‌گوید گفت: پس کتاب را بسوزانم؟ احمد بن حنبل گفت: آری. (السُنّة لابی بکر بن الخلال، ج ٣ ص ۵١٠، ط دارالرایة)

أَخْبَرَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ الْوَهَّابِ، قَالَ: ثَنَا الْفَضْلُ بْنُ زِیَادٍ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَدَفَعَ إِلَیْهِ رَجُلٌ کِتَابًا فِیهِ أَحَادِیثُ مُجْتَمِعَةٌ، مَا یُنْکَرُ فِی أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَنَحْوَهُ، فَنَظَرَ فِیهِ، ثُمَّ قَالَ: «مَا یَجْمَعُ هَذِهِ إِلَّا رَجُلُ سُوءٍ» وَسَمِعْتُ أَبَا عَبْدِاللَّهِ، یَقُولُ: بَلَغَنِی عَنْ سَلَّامِ بْنِ أَبِی مُطِیعٍ أَنَّهُ جَاءَ إِلَى أَبِی عَوَانَةَ، فَاسْتَعَارَ مِنْهُ کِتَابًا کَانَ عِنْدَهُ فِیهِ بَلَایَا، مِمَّا رَوَاهُ الْأَعْمَشُ، فَدَفَعَهُ إِلَى أَبِی عَوَانَةَ، فَذَهَبَ سَلَّامٌ بِهِ فَأَحْرَقَهُ، فَقَالَ رَجُلٌ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ: أَرْجُو أَنْ لَا یَضُرَّهُ ذَلِکَ شَیْئًا إِنْ شَاءَ اللَّهُ؟ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: یَضُرُّهُ؟ بَلْ یُؤْجَرُ عَلَیْهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.

✍🏻 فضل بن زیاد می‌گوید: احمد بن حنبل گفت که شخصی به او کتابی داد که در آن احادیثی جمع شده بود که چنین احادیثی نسبت به اصحاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) منکر و ناپسند بود. احمد بن حنبل نگاهی به کتاب کرد و گفت: این کتاب را به جز انسانی منحرف جمع نمی‌کند. شنیدم که احمد بن حنبل می‌گفت: از سلام بن ابی مطیع به من خبر رسیده است که او به نزد ابوعوانه رفته و از او کتابی را که در آن بلایایی بوده که از اعمش روایت شده است، به امانت گرفته و آن را سوزانده است. فضل بن زیاد می‌گوید: به احمد بن حنبل گفتم آیا این کار سلام بن ابی مطیع به او ضرری نمی‌رساند ان شاء الله؟ احمد بن حنبل گفت: ضرر برساند؟! بلکه او به خاطر این کارش مأجور است ان شاء الله. (السنة لابی بکر بن الخلال،ج ٣ ص ۵١١، ط دار الرایة)

⚠️ از روایات فوق به خوبی مشخّص است که چگونه حقایق را علمای صاحب نام و مشهوری همچون "ابوبکر مروزی و احمد بن حنبل و سلام بن ابی مطیع" با سوزاندن احادیث مخفی می‌کردند و حتّی به امانتی که از دیگران در دستشان بود هم رحم نمی‌کردند و کتابی را که از دیگران به امانت گرفته بودند آتش می‌زدند! چگونه چنین افرادی که به راحتی خیانت در امانت می‌کنند می‌توانند ثقه و مورد اعتماد باشند؟! آری! حقایق و روایات و اخبار و کتاب امانت دیگران را چون در آن حقایقی از برخی صحابه وجود دارد که با عقایدشان سازگار نیست و یا شامل فضائل اميرالمؤمنين علیه السّلام است و تاب دیدن و شنیدن آن را ندارند به آتش می‌کِشند و مأجور هم هستند !!! آری این عقیده علمای بزرگ مخالفین شیعه از جمله احمد بن حنبل بوده است!

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

#ولادت_امیرالمؤمنین علیه السلام

🔹علامه مجلسی رحمه‌الله می‌نویسد:

مشهور میان محدّثان و مورّخان آن است که آن حضرت در روز جمعه سیزدهم ماه رجب سی سال پس از عام الفیل، در میان کعبه معظّمه متولّد شد؛ در آن وقت عمر شریف حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله بیست و هشت سال، و به قولی دوازده سال، و به قولی ده سال پیش از بعثت آن حضرت بود.

🔸شیخ طوسی علیه الرحمه در مصباح به سند صحیح از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده است که ولادت موفور السّعاده آن حضرت در روز یکشنبه هفتم ماه مبارک شعبان واقع شد و قول اوّل اشهر است. و اگر به هر دو روز احترام نمایند بهتر است؛ بعضی بیست و سوّم ماه شعبان نیز گفته‌اند.

 📘جلاء العیون، ص ٢٨٦

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

#مهدویت

🔹مجلسی اول رحمه الله:

... احكام الهى بگونه‌ای متغير شده است كه بغير از شمشير حضرت صاحب الامر صلوات الله عليه اصلاحِ اين فساد نمى‌تواند كرد، و هر چند سعى در اصلاح كنند عين فساد مى شود، چون نشو و نماى عالميان بر باطل شده است و به اين عادت شده، و هر خوبى در نظر ايشان بد شده است و هر بدى خوب شده است. حق سبحانه و تعالى ظهور آن حضرت را نزديك گرداند و اگر مرگ دست داده باشد بفضل خود زنده گرداند كه همگى به اين سعادت فايز گردیم. بجاه محمد و عترته الطاهرين.

📚 لوامع صاحبقرانى، ج ۵، ص ۴۹۵

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

👆🏻💥 قدرت مناظرات هشام بن حکم

از جمله چهره‌هاى معتزلى معاصر هشام، ابو هذيل علاّف بصرى (١٣١ يا ١٣٤ هـ ق) است كه از وى به دليل مناظراتش ستايش شده است. هشام با علّاف نيز مناظراتى داشته است. ابن راوندى در مقام يك شيعۀ امامى از هشام ستايش مى‌كند. وى در تحليل دشمنى جاحظ‍‌ با هشام - در كتاب فضيلة المعتزلة - مى‌نويسد: مناظرات هشام با علاّف - استاد جاحظ‍‌ - و شكست دادن وى سبب شد تا جاحظ‍‌ بر ضد هشام مطالبى بنويسد و بدين ترتيب انتقام استاد خود را از هشام بگيرد. (الإنتصار، ص ١۴٢) البته خيّاط‍‌ پس از نقل اين سخن ابن راوندى، گفته است كه در مناظره‌اى كه ميان هشام و علاّف در مكه روى داده، علاف بر وى غلبه كرده است. (همان) بغدادى و ابن مرتضى اشاره به اين مناظره دارند كه البته صحّت آن چندان روشن نيست. (الفرق بين الفِرَق، ص ٣١، المنية و الامل، ص ۴۴) در برابر، مسعودى، مذاكره‌اى از هشام با علاّف را آورده كه در آن علاف ساكت شده و پاسخى به وى نداده است. (مروج الذهب، ج ۴ ص ٢١ _ امّا إبن حجر، سخن مسعودی را تحریف کرده و واقعه را به نحوی نقل کرده که گویی هشام مغلوب شده - لسان المیزان، ج ۵ ص ۴١٢) قاضى عبد الجبار كه بيشترين دشمنى با هشام و شيعۀ اماميه را از خود نشان داده، مناظره‌اى را ميان اين دو روايت كرده كه ضمن آن هشام كاملا به عنوان يك مجسّمى و مشبّهى معرفى مى‌شود. (فضل الإعتزال، ص ٢۶٢) چنين تصوّرى زاييدۀ اذهان معتزله بر ضدّ هشام و سوء فهم آنان نسبت به كاربرد مفهوم جسم در ديدگاه‌هاى فلسفى هشام بن حكم مى‌باشد.
ضرار بن عمرو (م ١٩٠ ه‍‌ ق) نيز در شمار معتزليانى است كه به دليل داشتن برخى از عقايد استثنايى كه موجب حملۀ ديگران بر معتزله شده، از سوى معتزله، مورد انكار قرار گرفته است. شيخ مفيد گزارشى از مناظرۀ وى با هشام آورده كه ضمن آن ضرار بن عمرو نتوانسته است برابر سخن هشام پاسخى بدهد. (الفصول المختارة، ص ٩) از اين‌ دست مناظرات فراوان روى داده است. خيّاط‍‌ مناظره‌اى را ميان علىّ‌ الأسوارى و على بن ميثم شيعى گزارش كرده كه ضمن آن اسوارى بر وى غلبه كرده است! (الإنتصار، ص ٩٩) اين مناظرات نوعا در باب امامت بوده است. برپاكنندۀ برخى از اين جلسات، يحيى بن خالد برمكى بوده. يكبار كه مجادلات كلامى ميان متكلّمان در حضور وى به درازا كشيد، يحيى از آنان خواست تا بجاى بحث درباره حدوث و قدم و... به بحث درباره عشق بپردازند. در آنجا على بن ميثم از امامى مذهبان، ابو هذيل از معتزله، ابو مالك حضرمى از خوارج و هشام بن حكم «شيخ الإماميّة فى وقته» آراى خود را در اين‌باره ابراز كردند. (مروج الذهب، ج ٣ ص ٣٧١) و .....

📙 تاریخ تشیّع در ایران، ص ٧٢ _ ٧۵

@fazaelvamaaref

Читать полностью…
Subscribe to a channel