احادیث و روایات معارف تشیع معرفی و ارائه کتب معتبر سخنرانیهای اعتقادی ارتباط: @saghaleyn1214
⚠️ میزان دقّت #بخاری در نقل و ضبط روایات
🔸 #ذهبى به نقل از والى بخارا مىنويسد:
«روزى محمد بن اسماعيل بخارى گفت:
بسيارى از احاديث را كه در بصره شنيدم در شام نوشتم و بسيارى از احاديث را كه در شام شنيدم در مصر نوشتم. از وی پرسيدم: احاديثى را كه در بصره شنيدى (و مدّتها بعد در شام نوشتى) آيا به طور كامل و بدون كم و زياد نوشتى؟ بخارى سكوت كرد و پاسخى نداد.»
«و قال أحيد بن أبي جعفر، والي بخارى قال محمد بن إسماعيل يومًا: رب حديث سمعته بالبصرة كتبته بالشام، و رب حديث سمعته بالشام كتبته بمصر فقلت له: يا أبا عبد الله بكماله، قال: فسكت.» (سیر أعلام النبلاء، ط_الحدیث، ج۱۰ ص۸۹)
بدون شرح ...
@fazaelvamaaref
📸 سورهای برای حفظ عفّت و کنترل شهوت و دوری از فساد جنسی
@fazaelvamaaref
⭕️ ثروت ممدوح و فقر مذموم
➖ أَحْمَدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ عليه السّلام غِنًى يَحْجُزُكَ عَنِ الظُّلْمِ خَيْرٌ مِنْ فَقْرٍ يَحْمِلُكَ عَلَى الْإِثْمِ. (الکافی، ج۵ ص۷۲)
✍🏻 از امام صادق عليه السّلام روايت شده که فرمودند: ثروتى كه تو را از ظلم در امان بدارد، بهتر از فقرى است كه تو را به ظلم و گناه بیافکند.
✅ مجلسی اوّل رحمه الله:
«قال أبو عبد الله عليه السلام غنى يحجزك» أي يمنعك عن الظلم على نفسك و غيرها «خير من فقر يحملك على الإثم» فإن الغالب على الفقير إذا لم يحصل رزقه من الحلال يطلبه من المحرمات بأي نوع اتفق، و لهذا قال صلى الله عليه و آله و سلم: الفقر سواد الوجه في الدارين، و كاد الفقر أن يكون كُفرا. و المراد من الخيرية مع ظهورها، بيان أن الفقر و إن كان زين المؤمن لكن مشروط بأن لا يصير سببا للحرام، بل يصبر حتى يرزقه الله تعالى و لدفع وهم من يتوهم أن الفقر في نفسه خير مطلقا، و لهذا روي في الأخبار القدسية الصحيحة: أن من عبادي من لا يصلحه إلا الفقر و لو أغنيته لفسد، و أن من عبادي من لا يصلحه إلا الغني و لو أفقرته لفسد و أنا أعلم بصلاح حال عبادي. (روضة المتقين، ج۶ ص۴۴۸)
@fazaelvamaaref
🔥 لعنت خداوند متعال بر سگهای هار یهود که هر روز بیش از پیش قلّاده میدرند و مسلمانان بیگناه را به خاک و خون میکِشند! و عجیبتر از این طایفهٔ خبیث، سکوتِ غیرمنصفانهٔ برخی مسلمانان است که گویی راضیاند به این همه ظلم و نامروّتی! کودک و زن و پیر و جوان .... و خلاصه هیچکس و هیچچیز در این جنگ نابرابرِ ظالمانه مستثنی نیست
اگر هر کجای دنیا چند گربه یا سگ را در یک روز ظالمانه میکُشتند، صدای تمام مردم دنیا بلند میشد، کما اینکه بارها چنین هم شدهست. حال چه شده که برخی افراد به اندازه حیوانات هم برای مسلمانان مظلوم ارزش قائل نمیشوند❗️
خدایا تو شاهد باش که قلبمان به درد آمده و محزونیم، و آرزویمان نابودی ظالمان و یهودیان و حامیان و طرفداران آنان است.
🤲🏻 اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکو إِلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا وَ کثْرَهَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّهَ عَدَدِنَا
@fazaelvamaaref
💢گرداندن سر و صورت پس از سلام نماز
بعد از سلام نماز، آيا چرخاندن سر و صورت به طرف راست و چپ، سنت و مستحب است و از ناحيۀ حضرات اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) واردشده است يا خير؟
✍🏻 آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله:
دربارۀ استحباب گرداندن سر و صورت به طرفين پس از نماز، دليلى نيافتيم. البته مستحب است امام جماعت به مأمومين و مأمومين به افراد راست و چپ خود سلام كنند.
📙استفتائات، ج۱ ص۵۷۹
@fazaelvamaaref
#رجال
❗️هدف #بخاری و مُسلم از تألیف صحيحين، در کلام عالِم بزرگ سُنّیان | در پی ریاست و شهرت بودند
✍🏻ابو عثمان البرذعی میگوید: دیدم که "ابوزرعه رازی" در مورد کتاب «صحیح مسلم» که مسلم بن الحجاج آن را تالیف کرده و برتری ذکر شده در مورد کتابی مانند آن (صحیح بخاری) صحبت کرد و بمن گفت: اینها کسانی هستند که قبل از رسیدن موعد مناسبش خواستند پیشرفت کنند و به همین دلیل دست به کاری زدند (تألیف کتاب) تا با آن دیده شوند (در برخی متون: یتسوقون به: بازارگرمی کنند) و به همین دلیل کتابی را تألیف کردند که قبل از آن کسی تألیف نکرده بود تا قبل از وقتش ریاست را از آن خود کنند. ابوعثمان البرذعی گوید: روزی فردی کتاب صحیح مسلم را به نزد ابوزرعه رازی آورد در حالی که من آنجا بودم و ابوزرعه شروع به خواندن و تورّق کتاب کرد تا اینکه به حدیث "اسباط بن نضر" رسید و بمن گفت: چه قدر این از روایت و حدیث صحیح به دور است! چرا که حدیث اسباط بن نضر را در کتابش آورده است. سپس در کتابِ (صحیح مسلم) حدیث "قطن بن نسير" را دید و بمن گفت: این از اوّلی (اسباط بن نضر) هم مصیبتبارتر است. قطن بن نسیر احادیثی را از ثابت نقل کرده و آنها را به "أنس" نسبت داده است. سپس به کتاب نگاه کرد و گفت: مسلم بن الحجاج در کتابش از "احمد بن عیسی المصری" نقل میکند! ابوزرعه بمن گفت: دیدم که اهل مصر در این شک نداشتند که احمد بن عیسی - و ابوزرعه با دستش به زبانش اشاره کرد - دروغ میگوید. سپس بمن گفت: مسلم بن الحجاج از امثال این افراد حدیث نقل میکند و محمد بن عجلان و افراد مانند او را رها میکند و از آنان حدیث نقل نمیکند و راه را برای اهل بدعت علیه ما باز میکند و آنها راه را پیدا میکنند تا زمانی که به حدیثی بر ضدّ ایشان احتجاج میشود بگویند: این در کتاب صحیح مسلم نیست!
ابوعثمان البرذعی میگوید: و دیدم که ابوزرعه تألیف چنین کتابی را سرزنش میکند.
📘 سؤالات البرذعی لأبی زرعة الرازی، ص۳۷۵، ت: أبو عمر محمد بن علی الأزهری، الناشر: الفاروق الحدیثة للطباعة والنشر.
«شهدت أبا زرعة ذکر «کتاب الصحیح»، الذی ألفه مسلم بن الحجاج، ثم الفضل الصائغ على مثاله. فقال لی أبو زرعة: هؤلاء قوم أرادوا التقدم قبل أوانه فعملوا شیئا یتشوفون به، ألفوا کتابا لم یسبقوا إلیه لیقیموا لأنفسهم ریاسة قبل وقتها...»
@fazaelvamaaref
❗️تلاش برای حذف نام امیرالمؤمنین علیه السّلام از مساجد سوریه
➖از دولت جدید سوریه تقاضا شده که: «نام "علی بن ابی طالب" را از مساجد حذف نموده و بجای آن، نام معاویه را بگذارند، زیرا خلیفه چهارم معاویهست نه آن حضرت.» يعنی امیرالمؤمنین علیه السّلام را بعنوان چهارمین خلیفه هم قبول ندارند، و این را کذب و جعل شیعیان میدانند!
👈🏻 جالب اینکه برخی در پاسخ به این جسارت، سخنرانی #عثمان_الخمیس را در ادامه آوردهاند که جایگاه امیرالمؤمنین عليه السّلام را شرح میدهد، که حبّ او نشانه ایمان و بغض او نشانه نفاق است، و فضائل دیگر؛ عثمانالخميسی که خود رشحاتی از ناصبیگری دارد؛ اینجا فضیلت میگوید، ولی در مواردی که امامانش در میان باشند، چیزی از فضائل آن حضرت را باقی نمیگذارد. گذشت که معاویه را افضل ملوک اسلام میداند. (اینجا) معاویه مگر دشمن آن حضرت نبود؟! مگر بغض آن حضرت را نداشت؟!
✅ اگر به راستی بغض آن حضرت را نشانه نفاق میدانند، تکلیف بعض صحابه، و علمایشان از #بخاری تا گوینده این سخنان (عثمان الخميس) را روشن کنند. حتّی در حال نقل فضیلت هم نفاق دارند، مطالبی میگویند که خلافش را معتقدند و عمل میکنند.
@fazaelvamaaref
🔵 اگر در تنگنا و سختی قرار گرفتی... | به دعا اکتفا مکن، برو کار کن | همینقدر برای طلب رزق کافیست | بلندپروازی مالی مکن
... عَنْهُ عَنْ بُنَانِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ الْمُغِيرَةِ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عليه السّلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه عليه و آله إِذَا أَعْسَرَ أَحَدُكُمْ فَلْيَخْرُجْ وَ لَا يَغُمَّ نَفْسَهُ وَ أَهْلَهُ. (تهذيب الأحكام، ج۶ ص۳۲۹)
دعائم الإسلام:إِذَا أَعْسَرَ أَحَدُكُمْ فَلْيَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ وَ لِيَضْرِبْ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغِي مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ لَا يَغُمَّ نَفْسَهُ وَ أَهْلَهُ. (ج۲ ص۱۳)
✍🏻 هر گاه یکی از شما دچار تنگدستی و سختی شد، از خانهاش بیرون آید و در زمین به گردش در آید و فضل خداوند متعال را بجوید، و خود و خانوادهاش را اندوهگین نسازد.
✅ مجلسی اوّل رحمه الله:
وقتی فقر باشد، خانواده انسان دچار غم و اندوه میشوند، و اگر مرد از خانهنشینی و بیکاری به در آید و دنبال رزق برود، هم رزق نازل میشود، هم اندوه و غم خانوادهاش زائل میشود. (إحياء الاحاديث في شرح تهذيب الحديث، مخطوط)
💢 اسحاق بن عمّار گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مىفرمودند: هركس به جستوجوى رزق و روزى كم بپردازد، اينكار او را به جستوجوى رزق و روزى فراوان فرامىخواند؛ و هركس رزق و روزى اندك را رها كند، موجب از دست رفتن روزى فراوان مىشود. (الکافی، ج۵ ص٣١١)
🔘در روایتی از امام رضا علیه السلام میخوانیم: هر آنچه بابی برای ارتزاق باشد، تجارت است. (الکافی، ج۵ ص٣٠٤)
زراره گوید که شخصی خدمت امام صادق علیه السلام رسید و عرض کرد: من نمیتوانم بخوبی کار کنم، و توانایی تجارت ندارم، و محتاج و محرومم؛ امام فرمودند: کارکن، حتی شده باری روی سرت بگذار و مزد بگیر، تا از کمکِ مالیِ مردم بینیاز شوی. (الکافی، ج۵ ص٧٦)
◽️ كليب صيداوى گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: كارهايم به هم پيچيده است و زندگی برمن سخت شده، براى رزق و روزى من دعا كنيد. حضرت فرمودند: نه، برو و در پی کسب رزق باش. (الكافي، ج ۵ ص ٧٩)
سدیر گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: کاری که لازم است برای طلب رزق انجام شود چیست❓امام فرمودند: محلّ کسبت را بگشا، و بساطت را پهن کن، در این صورت تو وظیفهات را انجام دادهای. (و دیگر رساندن رزق با خداوند متعال است.) الکافی، ج ۵ ص ٧٩
@fazaelvamaaref
‼️ اعترافات "عصام العماد" بعد أن تشيّع:
«كنت أعتقد بأنّ فاطمة سرقت!» (نستجیر بالله)
@maalemodin
👆🏻💠 عمادالدین طبری:
«هنگامى كه نوبت زمامدارى به عمر بن عبد العزيز رسيد، او درباره معاويه و فرزندان وى و لعن على (عليه السّلام) و به ناحق كشتن فرزندانش فكر كرد. وقتى شب را به صبح آورد، وزيران خود را فرا خواند و گفت: ديشب انديشيدم كه نابودى آل ابو سفيان، در مخالفت كردن آنان با عترت است. به ذهنم رسيد كه سنّت لعن كردن آنان را براندازم. وزيران گفتند: نظر، نظر امير است. روز جمعه كه به منبر رفت، يك ذِمّى پولدار برخاست و از دختر او خواستگارى كرد. عمر بن عبد العزيز گفت: از نظر ما تو كافرى و دختران ما براى كافران، حلال نيستند. ذِمّى گفت: پس چهطور پيامبرتان دخترش فاطمه را به ازدواج على بن ابى طالبِ كافر درآورد⁉️ (نستجیربالله) عمر بن عبد العزيز بر سر وى فرياد كشيد و گفت: چه كسى گفته كه على كافر است؟ ذمّى گفت: اگر على كافر نيست، پس چرا او را لعن مىكنيد؟ وی شرمگين شد و از منبر پايين آمد و به قاضيان نوشت: «اميرمؤمنان، عمر بن عبد العزيز، لعن على را برداشت؛ چرا كه اين كار، بدعت و گمراهى بود». او در جمعه ديگر، به پانصد تن از سردارانش دستور داد كه در زير لباسشان اسلحه ببندند و آن گاه به منبر رفت. عادت آنان (حاكمان اُموى) اين بود كه در آخر خطبه، على (عليه السلام) را لعن مىكردند. وقتى عمر بن عبد العزيز از خواندن خطبه فارغ شد، به جاى لعن على این آيه را خواند: «إِنَّ اَللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ اَلْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي اَلْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ اَلْفَحْشاءِ وَ اَلْمُنْكَرِ وَ اَلْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»یعنی: به درستى كه خداوند به دادگرى و نيكوكارى و بخششِ به خويشاوندان، فرمان مىدهد و از كار زشت و ناپسند و ستم، باز مىدارد. او به شما اندرز مىدهد، باشد كه پند گيريد»
سپس از منبر، پايين آمد. مردم از گوشههاى مسجد، فرياد بر آوردند: "اميرمؤمنان، كافر گشت" و به وى هجوم آوردند تا او را بكُشند. او سرداران را صدا زد و فرمان داد كه اسلحهها را آشكار كنند و وى را از دست آنان نجات دهند. وى با يارى سرداران به قصر خويش بازگشت و مردم، در حالى كه مىگفتند: "سنّت، تغيير يافت، سنّت تبديل گشت." متفرّق شدند. بدينترتيب، قرائت آن آيه در آخر خطبهها سنّت شد.»
«لَمّا آلَ نَوبَةُ الإِمارَةِ إلى عُمرَ بنِ عَبدِ العَزيزِ تَفَكَّرَ في مُعاوِيَةَ و أولادِهِ ولَعنِهِ عَلِيّا عليه السلام وقَتلِ أولادِهِ مِن غَيرِ استِحقاقٍ، فَلَمّا أصبَحَ أحضَرَ الوُزَراءَ فَقالَ: رَأَيتُ البارِحَةَ أنَّ هَلاكَ آلِ أبي سُفيانَ بِمُخالَفَتِهِمُ العُترَةَ، وخَطَرَ بِبالي أن أرفَعَ لَعنَهُم. وقالَ وزَراؤُهُ: الرَّأيُ رَأيُ الأَميرِ...» (أسرارالإمامة، ص۳۲۱)
ادامه در مطلب بعد
@fazaelvamaaref
🌙 دعای امام صادق عليه السّلام در وداع با ماه مبارک #رمضان
🤲🏻 اللَّهُمَّ إِنَّکَ قُلْتَ فِی کِتَابِکَ الْمُنْزَلِ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ قَدْ تَصَرَّمَ فَأَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَ کَلِمَاتِکَ التَّامَّةِ إِنْ کَانَ بَقِیَ عَلَیَّ ذَنْبٌ لَمْ تَغْفِرْهُ لِی أَوْ تُرِیدُ أَنْ تُعَذِّبَنِی عَلَیْهِ أَوْ تُقَایِسَنِی بِهِ أَنْ یَطْلُعَ فَجْرُ هَذِهِ اللَّیْلَةِ أَوْ یَتَصَرَّمَ هَذَا الشَّهْرُ إِلَّا وَ قَدْ غَفَرْتَهُ لِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ بِمَحَامِدِکَ کُلِّهَا أَوَّلِهَا وَ آخِرِهَا مَا قُلْتَ لِنَفْسِکَ مِنْهَا وَ مَا قَالَ الْخَلَائِقُ الْحَامِدُونَ الْمُجْتَهِدُونَ الْمَعْدُودُونَ الْمُوَقِّرُونَ ذِکْرَکَ وَ الشُّکْرَ لَکَ الَّذِینَ أَعَنْتَهُمْ عَلَی أَدَاءِ حَقِّکَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِکَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ أَصْنَافِ النَّاطِقِینَ وَ الْمُسَبِّحِینَ لَکَ مِنْ جَمِیعِ الْعَالَمِینَ عَلَی أَنَّکَ بَلَّغْتَنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ عَلَیْنَا مِنْ نِعَمِکَ وَ عِنْدَنَا مِنْ قَسْمِکَ وَ إِحْسَانِکَ وَ تَظَاهُرِ امْتِنَانِکَ فَبِذَلِکَ لَکَ مُنْتَهَی الْحَمْدِ الْخَالِدِ الدَّائِمِ الرَّاکِدِ الْمُخَلَّدِ السَّرْمَدِ الَّذِی لَا یَنْفَدُ طُولَ الْأَبَدِ جَلَّ ثَنَاؤُکَ أَعَنْتَنَا عَلَیْهِ حَتَّی قَضَیْنَا صِیَامَهُ وَ قِیَامَهُ مِنْ صَلَاةٍ وَ مَا کَانَ مِنَّا فِیهِ مِنْ بِرٍّ أَوْ شُکْرٍ أَوْ ذِکْرٍ اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُ مِنَّا بِأَحْسَنِ قَبُولِکَ وَ تَجَاوُزِکَ وَ عَفْوِکَ وَ صَفْحِکَ وَ غُفْرَانِکَ وَ حَقِیقَةِ رِضْوَانِکَ حَتَّی تُظْفِرَنَا فِیهِ بِکُلِّ خَیْرٍ مَطْلُوبٍ وَ جَزِیلِ عَطَاءٍ مَوْهُوبٍ وَ تُوَقِّیَنَا فِیهِ مِنْ کُلِّ مَرْهُوبٍ أَوْ بَلَاءٍ مَجْلُوبٍ أَوْ ذَنْبٍ مَکْسُوبٍ. اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِعَظِیمِ مَا سَأَلَکَ بِهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِکَ مِنْ کَرِیمِ أَسْمَائِکَ وَ جَمِیلِ ثَنَائِکَ وَ خَاصَّةِ دُعَائِکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ شَهْرَنَا هَذَا أَعْظَمَ شَهْرِ رَمَضَانَ مَرَّ عَلَیْنَا مُنْذُ أَنْزَلْتَنَا إِلَی الدُّنْیَا بَرَکَةً فِی عِصْمَةِ دِینِی وَ خَلَاصِ نَفْسِی وَ قَضَاءِ حَوَائِجِی وَ تُشَفِّعَنِی فِی مَسَائِلِی وَ تَمَامِ النِّعْمَةِ عَلَیَّ وَ صَرْفِ السُّوءِ عَنِّی وَ لِبَاسِ الْعَافِیَةِ لِی فِیهِ وَ أَنْ تَجْعَلَنِی بِرَحْمَتِکَ مِمَّنْ خِرْتَ لَهُ لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَ جَعَلْتَهَا لَهُ خَیْراً مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ فِی أَعْظَمِ الْأَجْرِ وَ کَرَائِمِ الذُّخْرِ وَ حُسْنِ الشُّکْرِ وَ طُولِ الْعُمُرِ وَ دَوَامِ الْیُسْرِ اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ وَ طَوْلِکَ وَ عَفْوِکَ وَ نَعْمَائِکَ وَ جَلَالِکَ وَ قَدِیمِ إِحْسَانِکَ وَ امْتِنَانِکَ أَنْ لَا تَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنَّا لِشَهْرِ رَمَضَانَ حَتَّی تُبَلِّغَنَاهُ مِنْ قَابِلٍ عَلَی أَحْسَنِ حَالٍ وَ تُعَرِّفَنِی هِلَالَهُ مَعَ النَّاظِرِینَ إِلَیْهِ وَ الْمُعْتَرِفِینَ لَهُ فِی أَعْفَی عَافِیَتِکَ وَ أَنْعَمِ نِعْمَتِکَ وَ أَوْسَعِ رَحْمَتِکَ وَ أَجْزَلِ قَسْمِکَ یَا رَبِّیَ الَّذِی لَیْسَ لِی رَبٌّ غَیْرُهُ لَا یَکُونُ هَذَا الْوَدَاعُ مِنِّی لَهُ وَدَاعَ فَنَاءٍ وَ لَا آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِلِّقَاءِ حَتَّی تُرِیَنِیهِ مِنْ قَابِلٍ فِی أَوْسَعِ النِّعَمِ وَ أَفْضَلِ الرَّجَاءِ وَ أَنَا لَکَ عَلَی أَحْسَنِ الْوَفَاءِ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ اسْمَعْ دُعَائِی وَ ارْحَمْ تَضَرُّعِی وَ تَذَلُّلِی لَکَ وَ اسْتِکَانَتِی وَ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ وَ أَنَا لَکَ مُسَلِّمٌ لَا أَرْجُو نَجَاحاً وَ لَا مُعَافَاةً وَ لَا تَشْرِیفاً وَ لَا تَبْلِیغاً إِلَّا بِکَ وَ مِنْکَ فَامْنُنْ عَلَیَّ جَلَّ ثَنَاؤُکَ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُکَ بِتَبْلِیغِی شَهْرَ رَمَضَانَ وَ أَنَا مُعَافًی مِنْ کُلِّ مَکْرُوهٍ وَ مَحْذُورٍ وَ مِنْ جَمِیعِ الْبَوَائِقِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَعَانَنَا عَلَی صِیَامِ هَذَا الشَّهْرِ وَ قِیَامِهِ حَتَّی بَلَّغَنِی آخِرَ لَیْلَةٍ مِنْهُ.
📚 الکافی، ج۴، ص۱۶۵
همچنین برای وداع، دعای "چهل و پنجم" صحيفه سجادیه نیز فراموش نشود.
@fazaelvamaaref
#رجال
🗓 دهم فروردین سالروز رحلت آیت الله بروجردی رحمه الله
🎥 ادب آیت الله بروجردی، نسبت به جایگاه پدر
@fazaelvamaaref
#صوم ماه مبارک #رمضان
🛑 نمونهای از تقوای علمی آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله | در این حکم غفلت کردم
✍🏻 ایشان در بحث رؤیت هلال مینویسد:
«سابقاً كسى اين مسأله (رؤیت هلال با چشم مسلّح و غیر مسلّح) را از من پرسيد. من گفتم كه فرقى نمىكند و ديدن كفايت مىكند و خصوصيّتى براى چشم عادى نيست. توضيح دادم كه نگاه كردن به نامحرم - مثلاً مويش - حرام است چه با شهوت و چه بىشهوت، خوب حالا اگر كسى با چشم مسلّح بخواهد به موى زن نامحرم نگاه كند و شهوتى هم نباشد آيا مىشود گفت جايز است و ميزان براى نظر همان ديدن بىسلاح است؟! خوب اينطور نيست و آدم مىفهمد كه نظر در هر دو صورت همين حكم را دارد.
و مثلاً استيلاء بر مال مردم حرام است، خوب اگر انسان به وسيله أدواتى استيلاء پيدا نمايد كه بدون آن أدوات استيلاء ممكن نباشد، آيا فرقى در حرمت مىكند؟ ولى بعد به نظرم آمد كه در اينجا يك خلطى شده است و ما از يك جهتى غفلتى كردهايم و بايد گفت كه در اينجا چشم مسلّح، حكم غير مسلّح را ندارد ...»
📚 کتاب الصوم، ۴: ۲۱۳
✅ واضح است که این مسئله اختلافی است و هرکس تابع فقیه مورد نظر خودش میباشد. هدف از نشر این مطلب، بحث فقهی نبود که حقیر اهلیّت آن را ندارم، بلکه هدف این بود که تفاوت فقیه و غیر فقیه را مشاهده کنیم، که فقيه واقعی و اصیل، از بیان اشتباه و اصلاحش واهمهای ندارد، برخلاف غیر فقیه، که حتّی اگر به اشتباه خود پی ببرد به راحتی صدایش را درنمیآورَد، چه رسد به اینکه در مجلس علمی و درسش که کثیری از اهل علم حاضرند و رسانهای و ثبت و ضبط میشود، با شهامت بگوید در فلان حکم غفلت و اشتباه شده و اصلاحش میکنم.
🤲🏻 اللهم فقّهنا في الدّين
@fazaelvamaaref
#مهدویت
⚫️ عیدِ بدونِ امام زمان علیه السّلام
(لَیْتَ شِعْرِی أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوَی بَلْ أَیُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَی أَ بِرَضْوَی أَمْ غَیْرِهَا أَمْ ذِی طُوًی)
✍🏻 سیّد بن طاووس رحمه الله:
بدان هنگامى كه عيد فطر فرا رسد پس اگر صاحب حكومت و امور یعنی حجة الله در ملّت و مملكتش تصرّف داشت و رعيّت او آن گونه بودند كه مولاىشان خواسته بود، پس به آن حضرت به اين دلیل كه خداوند متعال سلطنت و قدرتش را ظاهر ساخته و به او احسان نموده، تهنيت بگو، سپس به خودت و كسى كه نزد تو عزيز است و براى دنيا و اهل آن و براى هر كسى كه به امامت آن حضرت سعادتمند شده و از وجودش و امامتش و از يُمن او و هدايتش و بهرههاى دولتش بهرهمند است، تبريك بگو. ولی اگر كسى كه معتقد به وجوب اطاعتش هستى، از سلطنت و قدرتش منع شده باشد، بايد اثر خشم و غضب الهى بر تو نمودار باشد و بر آنچه از فضل و احسان او از تو فوت شده حسرت و اندوه داشته باشى.
لذا روايت كردهايم با سند خود به شيخ صدوق رحمه الله از كتاب «من لا يحضره الفقيه» و غير آن با سند او به حنّان بن سدير از عبداللَّه بن دينار از امام باقر عليه السّلام كه حضرت فرمودند: "اى عبدالله، براى مسلمانان هيچ عيد قربان و فطرى نيست مگر اين كه در آن روز براى آل محمّد عليهم السّلام حزن و اندوه تازه مىشود. عبداللَّه گويد: عرض كردم براى چه؟ حضرت فرمودند: براى اين كه ايشان حقّ خودشان را در دست ديگران مىبينند."
اگر احوال زمان ظهور را مى دانستى و مستحضر بودى كه در آن هنگام چگونه پرچمهاى اسلام به عدل و عدالت باز شده و احكام مردم به فضل و دانش آشكار گشته، و اموال در راه خداوند به بندگان او بذل و بخشش مىشود، و آرزوها خندان برآورده شده، و امنيّت و آرامش شامل نقاط دور و نزديك مىشود، و نصرت و پيروزى انسانهاى ضعيف و ذليل و غريب را فرا گرفته است، و خورشيد خوشبختى در دنيا طلوع كرده است و دنيا را روشن ساخته، و خوشبختى و اقبال در زمينهاى پست و بلند گسترده گرديده، و حكم روشن خداوند و سلطنت نيرومند او چنان ظاهر شده كه خِردها نشاط يافته و دلها شادمان و همه جا را نور فرا گرفته، براستى عيدى كه به فرا رسيدنش مسرور گشتهاى بر تو مكدّر مىشود، و مىفهميدى كه از كرم خداوند و الطاف او چه مقدار محرومی و گريه و سوز دل و آه و حسرت بر تو غالب مىگشت، و اين حالت سزاوارتر است به وفا، نسبت به كسى كه نزد تو عزيز است.
📘إقبال الأعمال، ج ١ ص ٢٧٩
لذا در روز عید فطر، از دعای ندبه غافل مشویم.
📝 مطلبی مرتبط
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ.
اللَّهُمَّ الْعَنِ الَّذِیْنَ حَمَلُوْا النّاسَ عَلی أَکْتافِ آلِ مُحَمَّدٍ.
اللَّهُمَّ إنِّی أَتَقَرَّبُ إلَیْکَ بِاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ الْبَراءَةِ مِنْهُمْ فی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ.
@fazaelvamaaref
↪️ پیرو مطلب قبل
🍷 معاویه و تعارفِ شراب، و تمجید از آن
✍🏻 #احمدبنحنبل به نقل از "ابن بريده" آورده:
«روزى با پدرم بر معاويه وارد شديم، ما را احترام كرده و طعام آوردند و تناول كرديم. سپس شراب آورد و خودش نوشيد و به پدرم تعارف كرد، و گفت: از روزى كه پيامبر آن را حرام كرده به آن لب نزدم. سپس معاویه گفت: برای من لذّتی بالاتر از نوشیدن شراب نیست.»❗️
📸 محقّق مشهورِ سلفي و ناصبیمسلکِ معاصر، یعنی "شعیب الارناؤوط" ذیل این روایت متذکّر شده که: "إسناده قوي".
سپس وی توجیهی میافزاید که مانند دیگر توجیهات این جماعت، مضحک، و بر پایهٔ "شاید و اگر و امّا" است.
@fazaelvamaaref
💠 برای أدای قرضِ دنیا و آخرت
عبد الله بن فضل نقل کرد به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: قرضهای زیادی دارم و عیالوارم، و قادر به انجام حجّ نیستم، دعایی به من بیاموزید تا آن را بخوانم. پس فرمودند: در تعقیب هر نماز واجبی بگو:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْضِ عَنِّی دَیْنَ الدُّنْیَا وَ دَیْنَ الْآخِرَةِ.»
✍🏻 خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و قرض دنیا و آخرت را از من أدا کن.
به ایشان عرض کردم: قرض دنیا را میشناسم، بدهکاری آخرت چیست؟ فرمودند: بدهکاری آخرت، حجّ است.
📕 معانى الأخبار، ص ١٧۵
@fazaelvamaaref
🔴 چگونه بدانیم بلاء کوتاهمدت است یا طولانی؟!
🔸 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِاَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: هَلْ تَعْرِفُونَ طُولَ اَلْبَلاَءِ مِنْ قِصَرِهِ قُلْنَا لاَ قَالَ إِذَا أُلْهِمَ أَحَدُكُمُ اَلدُّعَاءَ عِنْدَ اَلْبَلاَءِ فَاعْلَمُوا أَنَّ اَلْبَلاَءَ قَصِيرٌ.
✍🏻 هشام بن سالم گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمودند: آيا طولانى بودن بلا را از كوتاهى آن مىشناسيد؟! عرض كردم: نه. فرمودند: وقتی هنگام بلاء به شخصی الهام شد كه دعا كند، بداند كه بلاء كوتاه است.
📚 الکافی، ج۲ ص۴۷۱
@fazaelvamaaref
🌹 امام سجّاد عليه السّلام:
اَللّهُمَّ إِنّى أَعوذُبِكَ مِنْ ... أَنْ نَعْضِدَ ظالِما أَوْ نَخْذُلُ مَلْهوفا.
✍🏻 خدايا به تو پناه مىبرم از اين كه ظالمى را يارى كنيم و يا مظلوم و دلسوختهاى را بىياور گذاريم.
دعای هشتم صحيفه سجّادیه
@fazaelvamaaref
#هشت_شوال
⚫️ همه چیز درباره تخریب بقیع
❗فتوای تخریب قبور و عامل اصلی آن، پیامدها، و واکنش علمای شیعه به این جسارت:
https://fa.wikishia.net/view/%D8%AA%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%A8_%D8%A8%D9%82%DB%8C%D8%B9
🔸راههاى حضور قلب در نماز
راههاى ايجاد حضور قلب در نماز را بيان فرماييد.
✍🏻 آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله:
علاوه بر ترك گناه، توجّه به مستحبات و مكروهات نماز و آداب و معانى نماز كه در رسالههاى فقهى آمده است، بسيار مؤثر است. همچنانكه التفات به عظمت خداوند، و ضعف و ناتوانى عبد و همچنين تذكر نسبت به آخرت در حضور قلب تاثير دارد.
📘 استفتائات، ج۱ ص۵۷۷
@fazaelvamaaref
#رجال #سانسور_تحریف
🔶 #بخاری و بغض شیعیان
✍🏻 جناب استاد نجمالدّین طبسی:
«بخارى در حالى كه از بسيارى از نواصب و دشمنان اهل بيت روايات فراوانى نقل كرده، اما از امیرالمؤمنین، امام حسين، امام سجّاد و امام باقر عليهم السّلام روايات اندكى را نقل كرده، و از ساير ائمه عليهم السّلام با وجود معاصرت با برخى از آنان، هيچ روايتى را نقل نكرده است. بخارى شيعيان را كافر و بدتر از يهود و نصارا معرّفى كرده و سلام كردن به شيعيان و رفتن به عيادت مريضها و ازدواج كردن با آنان را جايز ندانسته و شهادت شيعيان در دادگاه را نپذيرفته و خوردن ذبائح آنان را نيز جايز نمىداند و معتقد است پشت سر همه مسلمانان به جز شيعيان و روافض مىتوان نماز خواند. (خلق افعال العباد، ص۱۳)
➖شايد بتوان گفت جريان مسلمانكُشى و مباح دانستن خون پيروان مكتب اهل بيت عليهم السّلام و خونهايى كه امروز به ناحق و به دست جريانات موسوم به داعش و النصره و القاعده ريخته مىشود، زمينهسازى و پوشش فقهى و دينى آن توسّط بخارى در قرن سوّم هجرى بنا شده است.
🔻درباره بخارى و آثارش از سوى نويسندگان سُنّی و شيعه، كتابها و مقالات مختلفى نگاشته شده و نقدها و اشكالاتى همچون "تخصّص نداشتن در علم رجال، توثيق راويان منحرف و فاسدالعقيده همچون عمران بن حطّان (شاعر ناصبی) و نقل روايت از آنان، نقل مطالب خلاف عقل، تنقيص انبياى الهى، مخفى كردن مطاعن و نقاط ضعف دشمنان اهل بيت عليهم السّلام" بر بخارى وارد كرده و او را مورد انتقاد و اعتراض قرار دادهاند. علاوه بر نقدها و اشكالات مذكور، ايرادها و اشكالات ديگرى نيز همچون" بىتوجّهى به روايات ائمّه اطهار بالأخص امام صادق و امامان بعدى علیهم السّلام، بىتوجّهى به روايات فضائل اهل بيت عليهم السّلام، نقل روايات در تنقيص اهل بيت عليهم السّلام" بر بخارى وارد است. نقل اينگونه مطالب حكايت از موضع خصمانه بخارى نسبت به اهل بيت رسول اکرم صلی اللّٰه عليه و آله داشته و در يك جمله مىتوان گفت آثار نَصب و دشمنى با اهل بيت عليهم السّلام در تأليفات او آشكار است.»
📔 شواهد نصب در آثار بخاری، مقدّمه اوّل
@fazaelvamaaref
#سانسور_تحریف
🎙 استاد کاشانی:
❗️هرکس بخواهد برای تقویّت تشیّع کار کند، بعض خودیها به او حمله میکنند
👈🏻 "شیعیان برائتی" و "شیعیان هویّتی" برچسبهایی شده برای هجمه و سرکوبکردن شیعیانی که دنبال حقیقت و دلسوز مذهبند
➖پشت پرده جعل این عناوین و تخریبها چیست؟
@fazaelvamaaref
👆🏻🔸 نتیجه:
الف) عمر بن عبدالعزيز، هراس داشت که حکومت او نیز مانند آل ابوسفیان به دلیل دشمنی و بیادبی با خاندان عصمت، پایان یابد، لذا این مسئله را خطری برای حکومت خود احساس کرد
ب) وی دریافت که لعن و سبِّ وصیّ رسول اکرم صلی الله علیه و آله سبب سرافکندگی و بدنامی حاکم و امّت اسلامی است، زیرا هر مقامی از امیرالمؤمنین علیه السّلام اگر برایشان قابل انکار و #سانسور_تحریف بود، داماد بودنِ آن حضرت برای رسول اکرم صلی الله علیه و آله، قابل انکار نبود. لذا برای عموم مسلمین و غیر مسلمین سؤال میشد که چرا باید داماد رسول اکرم صلی الله علیه و آله علنی و رسمی لعن و سبّ شود⁉️
ج) وی به دلیل مصالح اجتماعی و سیاسی، مانع از جریان لعن و سبِّ امیرالمؤمنین علیه السّلام شد. باید توجّه داشت که این اتّفاق در آن شرایط، "حُسنِ فعلی" محسوب میشود، ولی لزوما "حُسنِ فاعلی" نیست. به بیان سادهتر: جلوگیری از هتک حرمت اهل بیت علیهم السّلام توسّط هرکس و به هر انگیزهای باشد، فینفسه پسندیده است، ولی این دال بر تأیید شخصیّتِ عامل این عمل نیست. عمر بن عبدالعزيز در جایگاهی قرار گرفت که غصب شده بود و متعلّق به خاندان عصمت و طهارت بود، و "ولایت" مسئلهای نیست که با مسائل ديگر جبران شود، همه اعمال و رفتار با ولایت ارزشگذاری میشود. نمیشود جایگاه اهل بیت علیهم السّلام را غصب کرد و به جبرانش عمل دیگری را انجام داد. لذا به همین دلیل، عمر بن عبدالعزيز در روایات ما مذمّت و لعن شدهست. (بعنوان نمونه: بصائرالدرجات، ص۱۷۰)
✅ ابن ابى الحديد، مىنویسد:
«آنچه سبب شد كه حکومت عمر بن عبدالعزيز نيكو جلوه كند و براى افراد نادان مشتبه گردد، اين بود كه او در پى گروهى به حكومت رسيد كه احكام دينى و سنن پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) را تغيير داده بودند. پيش از وى، مردم چنان در زير فشار ظلم و تحقير بودند كه آنچه از وى مىديدند، در مقايسه با رفتار حاكمان پيشين، به نظرشان ناچيز مىآمد و آن را از وى مىپذيرفتند. نيز به خاطر اندك بودنِ كارهاى نادرستى كه انجام داد، مردم، او را در شمار پيشوايانِ هدايتگر برشمردند. پيشينيانِ او، در منبرهايشان على (عليه السلام) را لعن مىكردند. طبيعتا هنگامى كه عمر بن عبد العزيز از اين كار نهى كرد، در شمار نيكوكاران به حساب آمد. (شرح نهج البلاغه، ج۱۵ ص۲۵۶)
@fazaelvamaaref
💢 کدام حاکم اموی از لعن علنی و رسمیِ امیرالمؤمنین علیه السّلام جلوگیری کرد؟
➖ میدانیم که بنیامیّه، لعن و سبِّ امیرالمؤمنین علیه السّلام را در دستور کار خود قرار داد، لذا در منابر و اجتماعات سیاسی_مذهبی به نحو علنی و رسمی آن حضرت را لعن میکردند (نستجیربالله)، و این مسئله یکی از برنامههای ثابت آنان بود. در آن میان، بسیاری از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و آله و دوستداران امیرالمومنین علیه السّلام، به این مسئله اعتراض میکردند و هزینههای سنگینی را پرداختند. امّا به هر شکل توان مقابله با حکومت وقت را نداشتند، زیرا یک منبر و دو منبر نبود، بلکه یک جریان وسیع در پس این ماجرا وجود داشت و به یک سنّت تبدیل شده بود. این روال ادامه داشت تا آنكه "عمر بن عبد العزيز" به قدرت رسيد و آن رسم را برانداخت. حال باید دید دلیل متوقّف کردن این جریان توسّط وی چه بودهست؟!
🔸«بنىاميّه، على بن ابى طالب را دشنام مىگفتند تا آن كه عمر بن عبد العزيز، خلافت را به دست گرفت. او اين كار را ترك كرد و به همه كارگزارانش نوشت كه آن را ترك كنند. خود دراینباره گفته است:
"من در مدينه، علم مىآموختم و شاگرد "عبيدالله بنعبد اللّه بنعُتبة بن مسعود" بودم. در اين خصوص (بدگويى من از على)، خبرى از من به وى رسيده بود. روزى پيشش آمدم و او در حال نماز بود. نماز را طولانى كرد. نشستم و منتظر شدم تا از نماز بيرون آيد. وقتى نمازش پايان يافت، به من روی كرد و گفت: چه زمانی فهميدى كه خداوند، پس از خشنودى از اهل بدر و اهل بيعت رضوان، بر آنان خشم گرفته است؟ گفتم: اين موضوع را نشنيدهام. گفت: پس خبرى كه از تو درباره على به من رسيده است، چيست؟ گفتم: از درگاه خداوند و تو عذرخواهى مىكنم. از روشى كه داشتم دست برمیدارم.
دليل ديگر اين بود كه هرگاه پدرم سخنرانى مىكرد و به على ناسزا مىگفت، زبانش سنگين مىشد و لُکنت میگرفت. روزی گفتم: اى پدر! در سخنرانىات خوب پيش مىروى؛ ولى هر گاه به ياد كردن از على مىرسى، در مىيابم كه ناتوان مىشوى. گفت: آيا اين مطلب را متوجّه شدهاى؟ گفتم: آرى. گفت: اى پسرم! اگر اين مردمى كه در گِرد ما هستند، آنچه را ما از على مىدانيم، بدانند، از گِرد ما پراكنده مىشوند و به سوى فرزندان وى مىروند."
لذا وقتى عمر بن عبد العزيز به خلافت رسيد، آن قدر به دنيا علاقه نداشت كه بخاطر آن مرتكب اين گناه بزرگ شود. پس بدگويى على را ترك كرد و به كارگزارانش نوشت كه آنان نيز آن را ترك كنند، و در عوض، اين آيه را خواند:" إِنَّ اَللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ اَلْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي اَلْقُرْبى". اين كار، در نظر مردم نيكو شد و وى را به اين سبب، بسيار مدح كردند.
«... و كانَ سَبَبُ مَحَبَّتِهِ عَلِيّا أنَّهُ قالَ: كُنتُ بِالمَدينَةِ أ تَعَلَّمُ العِلمَ، و كُنتُ ألزَمُ عُبَيدَ اللّهِ بنَ عَبدِ اللّهِ بنِ عُتبَةَ بنِ مَسعودٍ، فَبَلَغَهُ عَنّي شَيءٌ مِن ذلِكَ، فَأَتَيتُهُ يَوما وهُوَ يُصَلّي، فَأَطالَ الصَّلاةَ، فَقَعَدتُ أنتَظِرُ فَراغَهُ، فَلَمّا فَرَغَ مِن صَلاتِهِ التَفَتَ إلَيَّ فَقالَ لي: مَتى عَلِمتَ أنَّ اللّهَ غَضِبَ عَلى أهلِ بَدرٍ وبَيعَةِ الرِّضوانِ بَعدَ أن رَضِيَ عَنهُم؟ قُلتُ: لَم أسمَع ذلِكَ. قالَ: فَمَا الَّذي بَلَغَني عَنكَ في عَلِيٍّ؟ فَقُلتُ: مَعذِرَةً إلَى اللّهِ وإلَيكَ! وتَرَكتُ ما كُنتُ عَلَيهِ.» (الکامل فی التاریخ، ج۳ ص۲۵۵ _ و به همین مضمون: شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۴ ص۵۸)
ادامه در مطلب بعد
@fazaelvamaaref
#رجال
📚 نُسَخی که در اختیار مرحوم مجلسی اوّل بوده است
✍🏻 آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله:
«نسخههاى بسيار معتبر نزد مرحوم مجلسى اوّل بوده، البته "كافى" را نمىگويم، در "تهذيب الأحكام" نسخه اصلى دست ايشان بوده، از "كافى" نيز نُسخ بسيارى در دسترس داشته كه بعضى از نُسخ را مقابله كرده است.» (کتاب الصوم، ۱: ٩٩٧)
🔸 "تهذيب" با خطّ مرحوم شيخ نزد مرحوم مجلسى اوّل بوده، گاهى اگر اختلافى پيش آيد، كلام ايشان مقدّم است، به خاطر اينكه نسخه اصلى دست ايشان بوده است. (کتاب الصوم، ۲: ۱۳۶)
مرحوم مجلسی اوّل خیلی قوی بود، در فهم اخبار از پسرش "أدَقّ نظرا" بود
@fazaelvamaaref
#رجال
🗓 به بهانه دهم فروردین سالروز رحلت آیت الله بروجردی رحمه الله
👈🏻 آیتالله شبیری زنجانی حفظه الله:
«از بعضی از افراد شنیدم آقای بروجردی زمانی که در بروجرد بودند، ماههای رجب و شعبان را روزه میگرفتند یعنی با ماه رمضان، سه ماه متوالی روزه میگرفتند. ایشان در قم در همان سال وفات (در ۸۶ سالگی) تا آخر ماه رمضان روزه گرفت.
یک وقتی ما شنیدیم که فرمود: من از اول تکلیف تا حالا روزهام قضا نشد. البته حدود دو سال بعد از این سخن در ماه رمضان مریض شد که شاه هم به عیادتش آمد و ایشان روزه آن روز را افطار کرده بود. ولی همان سالی که وفات کرد، تمام ماه رمضان را روزه گرفت.»
📚 جرعهای از دریا، ج ١ ص ۵٧٩
این حالات فقیه بزرگ ولی بی ادّعا و ساده زیست که تا آخر عمر مبارکش چنین به تکاليف شرعی اهتمام داشته را مقایسه کنید با حالات اقطاب صوفیه که مدّعیان کشف شهود و کرامت بودند ولی به بهانههای شیطانی دست از تکالیف شرعی میکشیدند و گاه تا آخر عمر حتی نماز هم نمیخواندند یا روزه نمیگرفتند! تازه مرحلهای از عرفانشان ترک شریعت بود، که متأسفانه این مسئله به سیره برخی از عُرفای متأخر و معاصر هم سرایت کرد.
@fazaelvamaaref
❌ گزارشی دردناک از عید فطر در دوران حکومت مروان لعنه الله
«رَوَيْنَاهُ بِإِسْنَادِنَا إِلَى الشَّيْخِ أَبِي مُحَمَّدٍ هَارُونَ بْنِ مُوسَى التَّلَّعُكْبَرِيِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ بِإِسْنَادِهِ إِلَى جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: كُنْتُ بِالْمَدِينَةِ وَ قَدْ وَلَّاهَا مَرْوَانُ بْنُ الْحَكَمِ مِنْ قِبَلِ يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ وَ كَانَ شَهْرُ رَمَضَانَ فَلَمَّا كَانَ فِي آخِرِ لَيْلَةٍ مِنْهُ أَمَرَ مُنَادِيَهُ أَنْ يُنَادِيَ بِالنَّاسِ فِي الْخُرُوجِ إِلَى الْبَقِيعِ لِصَلَاةِ الْعِيدِ فَغَدَوْتُ مِنْ مَنْزِلِي أُرِيدُ إِلَى سَيِّدِي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ....»
✍🏻 سیّد بن طاووس به سندش، از جابر بن عبد اللّه انصارى نقل کرده که گويد:
ماه رمضانى در مدينه بودم، آن وقت كه مروان بن حكم از سوى يزيد بن معاويه (لعنهم الله) فرماندار آنجا بود. وقتى شب آخر ماه رمضان فرا رسيد، مروان به جارچى دستور داد كه مردم را براى حضور در نماز عيد به بقيع فرا بخواند. من در تاريكى آخر شب، زود از منزل بيرون آمدم و به قصد تشرّف به خدمت امام سجّاد عليه السّلام به مسجد رسول اکرم صلّى اللّه عليه و آله روانه شدم، ولى از هريك از كوچههاى مدينه مىگذشتم، مىديدم كه مردم بهسوى بقيع روانهاند و خطاب به من مىگفتند: جابر، به كجا مىروى؟ و من مىگفتم: به مسجد نبوی میروم؛ تا اينكه به مسجد رسيدم و وارد شدم و ديدم فقط امام سجّاد علیه السّلام در آنجاست و ايستاده و به تنهايى آماده نماز صبح است!!! ايستادم و با آن حضرت نماز را خواندم. وقتى نماز صبح را به پايان برد، سجدهى شكر بهجای آورد، سپس نشست و دعا كرد و من نیز آمين گفتم. سپس مشغول تعقیبات شد تا طلوع آفتاب، و بعد بهپا خاست و روی به قبله و قبر رسول اکرم صلّى اللّه عليه و آله ايستاد و دستهايش را به آسمان بلند كرد تا اينكه دستانش در برابر صورت مبارکش قرار گرفتند و دعایی خواند.... (در منبع، متن دعا نقل شده)
📙إقبال الأعمال، ج ١ ص ٢٨۵
بدون شرح ....
@fazaelvamaaref
🔸 تبیین یکی از بدعتهای عمر بن خطّاب، در کلام آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله
✍🏻 ایشان میگویند:
«مشروعيت نكاح انقطاعی (ازدواج موقّت) بين اماميه مسلّم و قطعى است. بر اساس روايات عامّه هم مشروعيت آن غير قابل انكار است. يكى از روايات ثابته در این مسئله، همان سخنى است كه از دوّمى نقل شده كه: «متعتان كانتا محللتين في زمن رسول اللهصلي الله عليه وآله و أنا أحرّمهما.» اين تعبير بسيار روشن است كه تحريم در زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله واقع نشده است تا نَسخ مربوط به زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله باشد، بلكه تحريم در زمان ابوبكر هم واقع نشده بلكه اين تحريم فقط به عمر مستند است. در تحريمها گاهى حاكم شرعى در اثر عناوين ثانويه در مقطعى از زمان يا در مكانى از أمكنه به خاطر برخى مصالح موقّت يك تحليل و تحريمهايى را مقرّر مىكند. اين احكام موقّت با اصل حكم و قانون اوّلى تنافى ندارد. همان طور كه مرحوم ميرزاى شيرازى به دليل اينكه مسئله تنباكو براى ايران مشكلهاى ايجاد كرده بود به طور موقّت براى مردم ايران در زمانى خاص و به مدّت چند ماه، تنباكو را تحريم كرد.
👈🏻 ولى عمر نمىگويد: من امروز حرام مىكنم. قيد مكانى و زمانى ذكر نمىكند، بلكه خواسته تشريع كند و بدعت در دين ايجاد كند. اين طور كه از سيره او معلوم مىشود، اجتهاد در قبال نصّ پيامبر داشته است. در همين روايت "متعه حجّ" پيامبر اکرم به جبرئيل اشاره مىكند و مىفرمايد: اين جبرئيل است كه الان از طرف حق تعالى دستور آورده كه امر كنم به اشخاصى كه هَدى سوق (قربانی) نكردهاند، حجّ خود را به عمره تبديل كنند و حجّ آنها حجّ تمتّع شود. ديگران اين دستور را امتثال كردند و عمر امتناع كرد و گفت: "ما به عرفات و مِنا برويم و قطرات آب غسل از مباشرت با نساء از سرِ ما فرو بريزد؟" و يك بزرگوارى مىفرمود كه اهل خلاف اين مطلب را با تعبير صريح مباشرت ذكر كردهاند و پيامبر اكرم به او فرمودند: «إِنَّكَ لَنْ تُؤْمِنَ بِهَذَا أَبَداً.» همچنين وى مکان مقام ابراهيم را نيز تغيير داد و در حقيقت بر حفظ سُنن جاهلى اصرار داشت.
✅ از مرحوم آقاى" سيد صدرالدين صدر" نقل شده كه هنگامى كه ايشان ظاهراً در كاظمين بوده يكى از اهل سنّت در مجلسى بر ايشان وارد مىشود و به مجرّد ورود مىگويد: «ما الدليل على حِلية المتعة _ دليل حلال بودن ازدواج موقّت چیست؟» و ايشان مىخندد. سائل مىگويد: جواب سؤال خنده نيست. ايشان مىفرمايد: خنده من از اين است كه ورود به مجلس آدابى دارد كه شايسته است مراعات شود و سپس اگر مطلبى باشد مطرح شود. سپس مرحوم آقاى صدر از سائل مىپرسد: "آيا خليفه حقّ فسخ حكم پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله را دارد؟ آن شخص سرش را پايين مىاندازد و جوابى نمىدهد. و خود مرحوم آقاى صدر توضيح مىدهد كه: اگر حق ندارد، پس خودش اعتراف مىكند كه در زمان رسول اکرم صلى الله عليه و آله حلال بوده و تحريم او ناحق و باطل است، و اگر حقّ فسخ داشته باشد، به طريق اولى خليفه بعدى هم مىتواند حكم خليفه قبل را فسخ كند و اميرالمؤمنين على عليه السلام باب علم النبى حكم خليفه قبلى را فسخ فرمودهاند. به هر حال حليّت ثابت است يا به همان حليّت ابتدايى كه از ناحيه خداوند متعال به وسيله جبرئيل امين آمده است، و يا به حليّت حاصله از نَسخ در نَسخِ خليفه بر حقّ رسول امين صلى الله عليه و آله."
بنابراين مشروعيّت متعه حتّى بنابر موازين عامّه قابل ترديد نيست. اما بحث سندى در روايات مسئله لازم نيست، چون مسئله متوقّف بر آن نيست. از اين روی از ذكر آن صرف نظر مىكنيم.»
📚 کتاب النکاح، ۶: ۱۵۵۰
@fazaelvamaaref
↪️ پیرو مطلب قبل #سانسور_تحریف
✝ صلیب در گردن معاویه | کلامی مهم از جاحظ
🌹 از سیّد الاوصیاء امیرالمؤمنین علیه السّلام نقل شده که فرمودند:
«معاویه نخواهد مُرد، مگر اینکه در گردنش صلیبی بیاویزد.»
(بحار الأنوار، ج۳۳، ص۱۶۱:
المناقب لابن شهرآشوب، المحاضرات عَنِ اَلرَّاغِبِ. وَ قَدْ رَوَاهُ اَلْأَحْنَفُ بْنُ قَيْسٍ وَ اِبْنُ شِهَابٍ اَلزُّهْرِيُّ وَ اَلْأَعْثَمُ اَلْكُوفِيُّ وَ أَبُو حَيَّانَ اَلتَّوْحِيدِيُّ وَ أَبُو اَلثَّلاَّجِ فِي جَمَاعَةٍ، فَكَانَ كَمَا قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ.)
🔹 سیّد محمد قلي کنتوری لکهنوی رحمه الله:
«و از جمله آنچه دلالت دارد بر بی ایمانی معاویه، آنکه راغب اصفهانی در "محاضرات" آورده:
مرض معاویة، فدخل إلیه طبیب فقال: لا بأس علیک إنک تبرئ... فبرئ، ثم مرض، فدخل إلیه نصرانی، و قال: عندنا تعویذ، من علّق علیه یبرئ من علّته، فأخذه و علّق علیه، فدخل علیه الطبیب، فخرج، فقال: إنه میّت لا محالة، فمات من لیلته، فقیل للطبیب فی ذلک فقال: روی عن أمیر المؤمنین: أن معاویة لا یموت حتّی یعلّق فی عنقه صلیباً، والتعویذ الذی کان علیه مصلب، فعلمت أنه یموت.
قال الجاحظ: إنّما غلب معاویة علیاً لأنه لم یکن غایته إلاّ درک الحاجة بالحیلة حلّ أو حرم، ثم لم یکن یبالی بالدین، ولا یتفکّر فی سخط ربّ العالمین، و علی لم یستعمل من الحیل إلاّ ما حلّ، والحلال من الحیل قلیل.
وقال معاویة لعمرو: والله لأضربنّ علیّاً بخمسین ألفاً لا یقرؤون فاتحة الکتاب. انتهي.» (تشیید المطاعن، ج۱۶ ص۵۱۲)
به دلیل اهمیّت مطلب، حقير آن را ترجمه میکنم:
✍🏻 حاصل آنکه: وقتی معاویه در مرضی که به مرگش منتهی شد قرار گرفت، طبیبی نصرانی به او گفت که ما تعویذی داریم، اگر کسی آن را به گردنش بیاویزد، خوب میشود. معاویه نیز آن را گرفت و به گردنش انداخت. طبیب از نزد او خارج شد و گفت من یقین دارم معاویه میمیرد. و همان شب معاویه به درک واصل شد. به طبیب خبر رسید که معاویه مُرد. او گفت که از علی بن ابی طالب (عليهما السّلام) نقل شده: "معاویه نخواهد مُرد، مگر اینکه در گردنش صلیبی بیاویزد." از آنجا که آن تعویذ، صلیبمانند بود، دانستم که خواهد مُرد.
و "جاحظ" با آن شدّت عداوتش گفته:
همانا معاویه بر علی غالب شد، زیرا او با مکر و حیله فقط در پی غلبه بود، و حلال و حرام در اعمال و رفتارش اهمیّتی نداشت و دین را وانهاده بود و خشم خداوند را مدّنظر نداشت. بخلاف علی، که اگر تدبیری میکرد، فقط از راه حلال بود، و حیلههای شرعی نیز بسیار کم است. و معاویه خودش گفت که پنجاه هزار نفر را به جنگ علی بردم که با سوره حمد بیگانهاند.
✅ گفتنی است که مرحوم سیّد محمد قلي کنتوری، مطلب فوق را از کتاب "محاضرات" راغب اصفهانی نقل کرده است. از طرفی محققّین کتاب "الغدیر" متذکّر شدهاند که این مطلب در بعض نسخ مطبوعِ "محاضرات" تحریف شده است، ولی در نسخه خطّیاش به همین شکل موجود است و با مقابلهٔ نسخ، این مسئله واضح میشود. (الغدیر، ج۱۱ ص۱۰۱) همچنین محقّق کتاب "تشييدالمطاعن" ذیل همان مطلب فوق از کتاب، یادآور شده که این مطلب در کتاب "محاضرات، طبع دارالقلم بیروت" حذف شده، ولی در طبع "دار صادر بیروت، ج۴ ص۲۷۹" موجود است.
همچنین در این رابطه، این یادداشت جالب توجّه است.
@fazaelvamaaref