گروه دوستان و هواداران استاد فاضل نظری متصل به کانال @fazelnazarii
شعر : حریم دل
#حریم_دل
از حریم دل من راه به جز سوی تو نیست
راه اگر هست به جز پیچش گیسوی تو نیست
شوق چشمان تو دارد دل من، مست توام
هیچ چشمی به جهان چشمه جادوی تو نیست
وصف زیبایی شمشیر به بُرّندگی است
هیچ تیغی به جهان مثل دو ابروی تو نیست
چشمهای عسلی داری و دل می شکنی
دل شکستن بخدا خصلت نیکوی تو نیست
ای که بی رحمی و از خانه مرا میرانی
خانهٔ این دل آواره به جز کوی تو نیست
من که لبخند تو را ، عشقِ تو را میخواهم
دست من در طلب شانه و پهلوی تو نیست
بی وفایی نکن ای دوست، دلم می شکند
هیچ راهی بجز از مرهم و داروی تو نیست
#مهران_بدیعی
/channel/badieepoem
"دوست داشتن
" تجسم "داشتن" است
و تو تمام وقت
بی آنکه بدانی
در آغوش منی...!
✍🏼 لیلا مقربی
/channel/Naasim00
دلتنگی مثل کوفتگی تصادفه
اولش بدنت گرمه حالیت نیست ولی یه دفعه دردش شروع میشه
و تازه میفهمی چی به سرت اومده !
💫
تو بِخوان مرا
و از دوریِ منزلم مترسان
که من این ره ار تو باشی،
به سرای با سر آیم
#حسین_منزوی
📻شنونده یک قطعهی روحنواز و عارفانه از #علیرضا_افتخاری هستید.
روز تویی روزه تویی
حاصل دریوزه تویی
آب تویی کوزه تویی
آب ده این بار مرا....
#مولانا
🍂🍁/channel/d55007
✨🍃🍃✨
#جانا، دلم ربوده ای فریبانه
به انتظار تو غریبانه
نشستهام ببینم آن دو چشم مست و دلبرانه...
#ایهام🎙
" صُبح آمَدو
مَن ..
خدای چَشمانِ تو را
بوسیدَم ...
سارا_صحرا
دوستان شرح پریشانی من گوش دهید...
آرام باش
حکایت دریاست زندگی
گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما
جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود....
عطار
قدرت خام صدا و آواز همایون شجریان در این کلیپ کاملاً مشهود است .
الا ای صبح آزادی !
به یاد آور در آن شادی ..
کزین شب های ناباور ..
منت آواز می دادم ..
در آن دوری و بد حالی ..
نبودم از رخت خالی ...
به دل می دیدمت ...
وز جان سلامت می فرستادم ..!
سزد کز خون من نقشی
بر آرد لعل پیروزت ..
که من بر درج دل مهری ...
به جز مهر تو ننهادم ..
به جز دام سر زلفت ..
که آرام دل سایه ست ..
به بندی تن نخواهد داد ..
هرگز جان آزادم ..!
#هوشنگ_ابتهاج
#همایون_شجریان
#خسرو_شکیبایی
و ...
@ButterflyPoetry
◍⃟🦋
دلی یا دلبری ،
یا جان و یا جانان ، نمیدانم
همه هستی تویی ، فیالجمله ، این و آن نمیدانم
چه آرم بر
در وصلت ؟ که دل لایق نمیافتد
چه بازم در ره عشقت ؟ که جان شایان نمیدانم....
#فخرالدینعراقی
#د
•┈✾~🍃💗🍃~✾┈•
🔴دکتر انوشه میگه پنج تا نکته هست که زندگیتو عوض میکنه:
🔻اگر جواب توهین کسی رو به موقع ندی به خودش اجازه میده دوباره تکرارش کنه.
🔺همیشه حد و حریم خودتو نگه دار و اجازه نده حتی آدمهای مهم زندگیت
هم خط قرمز و حریمتو بشکنن.
🔻از آدم که به بقیه حسادت میکنه دور بمون چون یه روز از پشت بهت خنجر میزنه.
🔺همیشه جایی برو که تحویلت میگرن نه دعوتت چون گاهی دعوت از سر اجباره.
🔻اشتباه دیگران رو ببخش ولی فراموش نه!
✨
دو مدل حکمرانی متفاوت
قذافی و مهاتیر محمد
1️⃣ سال ۱۹۶۹ افسران جوان به رهبری معمر قذافی با کودتا حکومت را به دست گرفتند و دولت جماهیر عربی خلق سوسیالیستی لیبی را تشکیل دادند؛ او چهل و دو سال حاکم لیبی بود.
در ۱۹۷۲ قذافی اعلام کرد آزادی فلسطین، آرزوی هر فرد عرب است؛ به همین منظور هر تبعه لیبی باید آموزش نظامی ببیند تا بتواند برای مبارزه علیه امپریالیسم آمریکا آماده باشد.
مقارن آن برای پیش برد اهداف منطقهای خود «ارتش اسلامی» یا جیش الاسلام را تشکیل داد، نیروهایی از کشورهای مختلف اسلامی جذب کرد که ابزار قدرت در دست قذافی بودند تا در کشورهای مختلف مداخله نماید.
سرهنگ برای یک پارچه سازی فرهنگی دست به انقلاب فرهنگی زد. کمیتههای مردمی را تاسیس کرد تا با مظاهر فرهنگ غربی به مبارزه بپردازند.
از چاههای نفت دلار استخراج میکرد، بخشی برای ترویج ایدههای انقلابی و بخش دیگر هم به نیازهای روزمره و زندگی جمعیت اندک لیبی و زندگی اشرافی خود صرف میکرد.
او در مقابل هیچ نهادی پاسخگو نبود و نزدیکانش ثروتهای افسانهای اندوختند.
قذافی از گروهای ضد آمریکایی، حمایت مالی و تسلیحاتی میکرد. بدین خاطر این کشور متهم به حمایت از تروریست شد. قذافی تشکیل هر نوع حزب را ممنوع و مؤسس و گروه آن را اعدام میکرد.
هر کس با شرکت کردن در مباحثات سیاسی با کشورهای بیگانه، متهم به جاسوسی شده و به سالها زندان محکوم میشد. آموزش زبانهای خارجی در مدارس ممنوع شد.
برای ایجاد وحشت اغلب اعدامها در ملأعام اجرا و در کانالهای تلویزیونی پخش میگردید.
در لیبی آزادی مطبوعات وجود نداشت. نیروهای امنیتی هرگونه میخواستند عمل میکردند. آنها مخالفان را در کشورهای مختلف ترور میکردند. او اعلام کرد، در صورت لزوم ترورها حتی در شهر مکه و هنگام ادای فرضیه حج انجام خواهد شد.
هواپیمایی را با ۳۰۰ مسافر بر فراز لاکربی اسکاتلند منفجر کردند. این مسئله موجب تحریمهای بینالمللی علیه لیبی شد؛ عاقبت پس از انکارهای متعدد، اتهام را پذیرفته و غرامت را پرداخت کردند و تحریمهای اقتصادی بر ضدّ این کشور وضع شد.
قذافی مخفیانه تاسیسات هستهای راهاندازی کرد و در پی دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی بود. فشارهای بینالمللی فزونی یافت. او ناچار شد صنایع هستهای خود را از بین ببرد و برنامه سلاح هستهای را کنار گذارد و سیفالاسلام پسر دوم خود را که روحیاتی شبیه پدر داشت را جانشین خود کرد.
با آغاز بهار عربی ۲۰۱۱ اعتراضهای سراسری، علیه حکومت بر پا شد.
نیروهای نظامی لیبی به همراه فدائیان قذافی مردم را سرکوب کردند؛ که شورای امنیت سازمان ملل واکنش نشان داد و قطعنامه توقیف داراییهای قذافی و نزدیکان او را تصویب نمود.
اقدامات قذافی و نزدیکانش توسط دادگاه جنایات بینالمللی پیگیری شد. سیف الاسلام جانشین او اعلام کرد اروپا را به آتش خواهد کشید. عاقبت قذافی در ۲۸ مهر ۱۳۹۰ به دست معترضین کشته شد. پس از کشته شدن قذافی لیبی صحنه درگیری گروهای مسلح شد و به سه منطقه مستقل تبدیل گردید.
2️⃣ شخصیت بعدی ماهاتیر محمد، پزشک و جراح مالزیایی بود که به نخست وزیری رسید. او از سوی مجلس این کشور، به سمت رئیس دولت انتخاب شد. مالزی کشوری فقیر در شرق آسیا بود که درآمد باد آوردهای نداشت و از ازدیاد جمعیت و تنوع قومی رنج میبرد.
او طی بیست سال توانست، کشوری را که مردمش به علت فقر در بالای درختان زندگی میکردند با برنامه و تلاش به کشوری توسعه یافته تبدیل کند. آموزش همگانی و پژوهشهای علمی را سرلوحه برنامهها و اهداف توسعه قرار داد. او با تقویت بنیادهای فرهنگی و اقتصادی این کشور را به ستاره درخشان جهان اسلام تبدیل کرد.
قدرت یک ملت را حاصل تجارت و کارآفرینی میدانست و اقتصاد را قدرتمندترین ابزار دفاعی میپنداشت. ماهاتیر به تفکر سیستماتیک اعتقاد داشت و میگفت اولین قدم در خلق حماسه در عرصههای اقتصادی، سروسامان دادن به فضای کسب وکار است.
او توانست مالزی سنتی و مردم بعضاً بدوی را به یک واحد صنعتی در سطح جهان تبدیل کند و درآمد سرانه کشورش را به ۸ هزار دلار برساند.
هجوم میلیونی گردشگران خارجی خللی در آداب و سنن اسلامی و سنتی این کشور وارد نکرد؛ بلکه موجب تقویت ارزشهای فرهنگی بومی و اخلاقی مالزی شد.
حاکمیت لیبی همه عقلای جامعه را از بین برد و با کشته شدن آنها نیرویی برای اداره کشور نماند؛ هر آنچه قذافی در زمینه آبادی انجام داده بود در درگیریهای نظامی از میان رفت. سالها طول خواهد کشید تا کشور به قبل از ۱۹۶۹ بازگردد.
برگرفته از کانال
@etebarbroker
#تاریخ
کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸
@MehrBanooo_2018
@ButterflyPoetry
◍⃟🦋
«خیلی تاوان داره شریف زندگی کردن. خیلی زیاد. خیلی.»
#مسعود_کیمیایی
┈✾~🍃📖🍃~✾┈
گفته بودم كه اگر بوسه دهى توبه كنم
كه دگر با تو از اين گونه خطاها نكنم
بوسه دادى و چو برخاست لبت از لب من
توبه كردم كه دگر توبهی بيجا نكنم
(مولوی)
🔅شیخ را گفتم که: «رقص کردن بر چه می آید؟»
شیخ گفت: «جان قصد بالا کند، همچو مرغی که خواهد که خود را از قفس به در اندازد. قفس تن مانع آید، مرغ جان قوت کند و قفس تن را از جای برانگیزاند. اگر مرغ را قوت عظیم بود، پس قفس بشکند و برود. و اگر آن قوت ندارد، سرگردان شود و قفس را با خود می گرداند.»
#شهابالدین_سهروردی
🍁🍁
همه اخلاق بی ادبانه، از ظلم و کین و حسد و حرص و بیرحمی و کبر، چون در توست، نمیرنجی
چون آن را در دیگری میبینی، میرمی و میرنجی!
📕 فیه ما فیه
✍🏻 #مولانا
" به زبان آذری نمیگن
از دوری تو دلم گرفت ،
میگن
« آیریلیقدان باغریم چاتدادی »
یعنی :
از دوری تو جگرَم تَرَک بَرداشت ❤️
سارا_صحرا
#برگی_از_تقویم_تاریخ🦋
۲۷ آبان سالروز درگذشت #عبدالرحمن_جامی
(زاده ۲۴ آبان ۷۹۳ خرگرد -- درگذشته ۲۷ آبانگان ۸۷۱ هرات) ادیب، شاعر و موسیقیدان
او تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش گذراند و در سیزده سالگی همراه خانواده در هرات اقامت گزید و به درس پرداخت و از آن زمان به جامی شهرت یافت.
وی مقدمات ادبیات فارسی و عربی را نزد پدرش آموخت و در مدرسه نظامیه هرات مشغول به تحصیل شد و علوم متداول زمان خود را همچون صرف و نحو، منطق، حکمتمشایی، حکمتاشراق، طبیعیات، ریاضیات، فقه، اصول، حدیث و و تفسیر را نزد استادانی چون خواجه علی سمرقندی و محمد جاجرمی آموخت.
او پس از چندی به سمرقند رفت و در سایه حمایت پادشاه دانش دوست تیموری، الغبیگ به کانون تجمع دانشمندان و دانشجویان پیوست و استادانش را شیفته دانش خود کرد. وی که سرودن شعر را در جوانی آغاز کرده و در آن شهرتی یافته بود، با تکیه زدن بر مقام ارشاد به محبوبیت زیادی دست یافت.
او که به افتادگی و گشادهرویی معروف بود، با اینکه زندگی سادهای داشت، هیچگاه مدح زورمندان را نگفت و شاهان و امیران همواره به او ارادت میورزیدند. جانشینان الغبیگ خصوصاً سلطان حسین بایقرا و امیر علیشیرنوایی تا آخر عمر او را محترم میداشتند و اوزون حسن آققویونلو، سلطان محمّد فاتح پادشاه عثمانی و ملکالاشراف پادشاه مصر از ارادتمندان او بودند.
آثار جامی:
دیوانهای سهگانه شامل قصاید و غزلیات و مقطعات و رباعیات
الف) فاتحة الشباب (دوران جوانی)
ب) واسطة العقد (اواسط زندگی)
ج) خاتمة الحیاة (اواخر حیات)
دیوان قصاید و غزلیات: این دیوان را جامی در سال ۸۸۴ تدوین و تنظیم کردهاست. قصاید جامی در باره توحید، پیامبر، صحابه و اخلاق است.
از جامی مقطعات و رباعیاتی نیز باقیاست که عرفانی و عاشقانه است و دیوانی نیز بهنام دیوان بینقطه بهجای مانده که در تمامی واژههای آن هیچ حرف نقطهداری استفاده نشده است.
هفت اورنگ که خود مشتمل بر هفت کتاب در قالب مثنوی است.
مثنوی اول سلسلةالذهب "زنجیره طلا" به سبک حدیقةالحقیقه سنایی و در سال ۸۸۷ سروده شدهاست، در این مثنوی از شریعت، طریقت، عشق و نبوت از دیدگاه عرفانی سخن رفتهاست.
مثنوی دوم سلامان و ابسال که بهنام سلطان یعقوب ترکمان آققویونلو است و در سال ۸۸۵ تألیف شده است. حکایت سلامان و ابسال نخستین بار در شرح اشارات خواجه نصیرالدین توسی و اسرار حکمه ابنطفیل آمده بود که جامی آن را به نظم فارسی درآورده است.
مثنوی سوم تحفةالاحرار "هدیه آزادگان" نخستین مثنوی تعلیمی جامی است که به سبک و سیاق مخزنالاسرار نظامی سروده شدهاست و در انتهای این مثنوی جامی به فرزند خود ضیاءالدین یوسف پندنامهای نگاشتهاست که در آن از جوانی خود یاد کردهاست.
مثنوی چهارم سبحةالابرار "نیایش نیکوکاران" و آن نیز مثنوی تعلیمیاست که در سال ۸۸۷ سروده شدهاست و در آن تعالیم اخلاقی و عرفانی در باب توبه، زهد، فقر، صبر، شکر، خوف، رجا، توکل، رضا و حب آمدهاست.
مثنوی پنجم یوسف و زلیخا مثنوی عشقی به سبک خسرو و شیرین نظامی و ویس و رامین فخر گرگانی است که بهنام و یاد پیامبر و بیان معراج و مدح سلطان حسین بایقرا آغاز میشود. در این کتاب جامی از سوره یوسف در قرآن و نیز از روایات تورات در سفر پیدایش بهره بردهاست. تاریخ تألیف این کتاب را سال ۸۸۸ هجری دانستهاند.
مثنوی ششم لیلی و مجنون مثنوی عشقیاست که به وزن لیلی و مجنون نظامی و امیرخسرو دهلوی ساخته شده است. این کتاب درباره عشق لیلی و مجنون بوده و شباهتی با لیلی و مجنون نظامی دارد.
مثنوی هفتم خردنامه اسکندری که مثنوی تعلیمی در حکمت و اخلاق است و در آن از حکیمان یونان از سقراط، افلاطون، ارسطو، بقراط، فیثاغورث و اسکندر سخن رفته است. بهارستان از دیگر آثار جامی است.
#چکاوک🕊💫🦋
🆔
/channel/najvaydelm
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#عبدالرحمن_جامی
درودهای فراوان
برگ برگ دفتر پاییزتان آراسته به خوش نگاری های مهر و شادی و والابختی؛
پاینده و نوربخش و همواره سرافراز باشید.
▪️Autumn
▪️موســیقی و طبیعت زیبای پاییزی
اگر پاییز نبود،
هیچ اتفاق شاعرانهای نمیافتاد
نه موســــیقیِ باد بود
نه سـمفونیِ کلاغها
نه رقـصِ برگها
▫ﺟﻬﺎﻥ، ﮔﺮﭼﻪ ﻣﻤﻠﻮ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﺍما، ﺩﺭ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎ، ﺑﺴﯿﺎﺭ ممسک ﺍﺳﺖ. ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺴﺎﮎ، ﺑﺰﺭﮔﺘﺮین ﻟﻄﻒ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺩﻩﺍﯼ ﻣﻄﻼ، ﻧﻮﯾﺪ ﺑﺨﺶ، ﻣﻘﺎﻭﻡ، محجوب، ﺭﯾﺸﺨﻨﺪ ﺁﻣﯿﺰ، ﻓﺮﯾﺒﻨﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺁﺭﯼ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﻥ ﺍﺳﺖ!
- نیچه
@ButterflyPoetry
◍⃟🦋
یاد ایامی که هر دَم یاد ما بودی به خیر...
#محمدحسین_رحمتی
#ی
┈✾~🍃🥀🍃~✾┈•
🍃مناظره ایی عاشقانه بین شاعران معاصر #سیمین_بهبهانی و #ابراهیم_صهبا🍃
و
🍂جواب #رند_تبریزی به #سیمین_و_صهبا🍂
و
🍃عتاب #شمس_الدین_عراقی به #رند_تبریزی🍃
خوانش : #مریم_سهرابی_چکاوک
❤️«سیمین بهبهانی»:🌺
🌼🌼🌼
یا رب مرا یاری بده، تا سخت آزارش کنم/هجرش دهم، زجرش دهم، خوارش کنم، زارش کنم
از بوسه های آتشین، وز خنده های دلنشین/صد شعله در جانش زنم، صد فتنه در کارش کنم
در پیش چشمش ساغری، گیرم ز دست دلبری/از رشک آزارش دهم، وز غصه بیمارش کنم
بندی به پایش افکنم، گویم خداوندش منم/چون بنده در سودای زر، کالای بازارش کنم
گوید میفزا قهر خود، گویم بکاهم مهر خود/گوید که کمتر کن جفا، گویم که بسیارش کنم
هر شامگه در خانه ای، چابکتر از پروانه ای/رقصم بر بیگانه ای، وز خویش بیزارش کنم
چون بینم آن شیدای من، فارغ شد از احوال من/منزل کنم در کوی او، باشد که دیدارش کنم
🌼🌼🌼
🍃جواب ابراهیم صهبا » به «سیمین بهبهانی»:🌺❤️
🌼🌼🌼
یارت شوم، یارت شوم، هر چند آزارم کنی/نازت کشم، نازت کشم، گر در جهان خوارم کنی
بر من پسندی گر منم، دل را نسازم غرق غم/باشد شفا بخش دلم، کز عشق بیمارم کنی
گر رانیم از کوی خود، ور باز خوانی سوی خود/با قهر و مهرت خوشدلم کز عشق بیمارم کنی
من طایر پر بسته ام، در کنج غم بنشسته ام/من گر قفس بشکسته ام، تا خود گرفتارم کنی
من عاشق دلداده ام، بهر بلا آماده ام/یار من دلداده شو، تا با بلا یارم کنی
ما را چو کردی امتحان، ناچار گردی مهربان/رحم آخر ای آرام جان، بر این دل زارم کنی
گر حال دشنامم دهی، روز دگر جانم دهی/کامم دهی، کامم دهی، الطاف بسیارم کنی
🌼🌼🌼
🍃جواب «سیمین بهبهانی» به «ابراهیم صهبا»:🌺
🌼🌼🌼
گفتی شفا بخشم تو را، وز عشق بیمارت کنم/یعنی به خود دشمن شوم، با خویشتن یارت کنم؟
گفتی که دلدارت شوم، شمع شب تارت شوم/خوابی مبارک دیده ای، ترسم که بیدارت کنم
🌼🌼🌼
🍃جواب «ابراهیم صهبا» به «سیمین بهبهانی»:🌺
🌼🌼🌼
دیگر اگر عریان شوی، چون شاخه ای لرزان شوی/در اشکها غلتان شوی، دیگر نمی خواهم تو را
گر باز هم یارم شوی، شمع شب تارم شوی/شادان ز دیدارم شوی، دیگر نمی خواهم تو را
گر محرم رازم شوی، بشکسته چون سازم شوی/تنها گل نازم شوی، دیگر نمی خواهم تو را
گر باز گردی از خطا، دنبالم آیی هر کجا/ای سنگدل، ای بی وفا، دیگر نمی خواهم تو را
🌼🌼🌼
🍂جواب «رند تبریزی» به «سیمین بهبهانی» و «ابراهیم صهبا»:🍂
🌼🌼🌼
صهبای من زیبای من، سیمین تو را دلدار نیست/وز شعر او غمگین مشو، کو در جهان بیدار نیست
گر عاشق و دلداده ای، فارغ شو از عشقی چنین/کان یار شهر آشوب تو، در عالم هشیار نیست
صهبای من غمگین مشو، عشق از سر خود وارهان/کاندر سرای بی کسان، سیمین تو را غمخوار نیست
سیمین تو را گویم سخن، کاتش به دلها می زنی/دل را شکستن راحت و زیبنده ی اشعار نیست
با عشوه گردانی سخن، هم فتنه در عالم کنی/بی پرده می گویم تو را، این خود مگر آزار نیست؟
دشمن به جان خود شدی، کز عشق او لرزان شدی/زیرا که عشقی اینچنین، سودای هر بازار نیست
صهبا بیا میخانه ام، گر راند از کوی وصال/چون رند تبریزی دلش، بیگانه ی خمار نیست
🌼🌼🌼
🍃عتاب «شمس الدین عراقی» به «رند تبریزی»:🍃
🌼🌼🌼
ای رند تبریزی چرا این ها به آن ها می کنی/رندانه می گویم ترا، کآتش به جان ها می کنی
ره می زنی صهبای ما ای وای تو ای وای ما/شرمت نشد بر همرهان، تیر از کمان ها می کنی؟
سیمین عاشق پیشه را گویی سخن ها ناروا/عاشق نبودی کین چنین، زخم زبان ها می کنی
طشتی فرو انداختی، بر عاشقان خوش تاختی/بشکن قلم خاموش شو، تا این بیان ها می کنی
خواندی کجا این درس را، واگو رها کن ترس را/آتش بزن بر دفترت، تا این گمان ها می کنی
دلبر اگر بر ناز شد، افسانه ی پر راز شد …/دلداده داند گویدش: باز امتحان ها می کنی
معشوق اگر نرمی کند، عاشق ازآن گرمی کند!/ای بی خبر این قصه را، بر نوجوان ها می کنی؟
عاشق اگر بر قهر شد، شیرین به کامش زهر شد/گاهی اگر این می کند، بر آسمان ها می کنی؟
او داند و دلدار او، سر برده ای در کار او/زین سرکشی می ترسمت، شاید دکان ها می کنی
از (بی نشان) شد خواهشی، گر بر سر آرامشی/بازت مبادا پاسخی، گر این، زیان ها می کن
🆔
/channel/najvaydelm
https://instagram.com/najvay_del2
#مریم_سهرابی
#چکاوک💫🎼
درویشی در آن میان پرسید که عشق چیست؟
گفت: امروز، فردا و پس فردا بینی!
آن روز بکشتند و دیگر روز بسوختند و
سوم روزش بر باد دادند، یعنی عشق این است!
📚تذكرة الاولياء
#عطار_نیشابوری
@Kafeh_Sheydaei
@ButterflyPoetry
◍⃟🦋
سوختم در فُرقَتِ گل،
چند باشم عندلیب؟
می شوم پروانه!
خود رابر چراغی می زنم......!!
#طالب_آملی
#س
•┈✾~🍃🦋🍃~✾┈•