🔷️ᴄᴀғᴀ ᴀᴅᴀʙ🔷️
پیرِ دهرم دلبر و دل دار می خواهم چکار
مهوش و نیلوفرو رخسار می خواهم چکار
عمری را با غربت و تنهایی عادت کرده ام
یک بلندبالای خوش رفتار می خواهم چکار
بعدِ عمری یاد تو در سینه غوغا می کند
زین حقیقت نازنین انکار می خواهم چکار
چون زمانه کار من را با عصا انداخته ست
همچو طفل مدرسه پرکار می خواهم چکار
بی حضوری دلبر و آن یارِ دورانِ قدیم
نغمه ی بلبل وَ یا سه تار می خواهم چکار
روزگاری سوژه نابم دو چشمان تو بود
در فراقت من دگر اشعار می خواهم چکار
حال با بی برگیِ دوران که عادت میکنم
یک گلستانی گلِ بیخار می خواهم چکار
رونق آلاله و هم نرگس و ریحان گذشت
سَیری دگر اندرین گلزار می خواهم چکار
📝#سید_میرآغا_یوسفی ۱۴۰۳/۹/۱۹
📧 شیر کنید تا دوستان دیگر هم جاین شون
🔷️ 𝙾𝙽𝚆𝙴𝚁 : @Amini_S1
🔸️ ᴄʜᴀɴɴᴇʟ : @Harim1Eshq
#اصفهان
#یونسکو فرانسه ۱۹۹۰
تار #جلیل_شهناز
تنبک #محمد_قوی_حلم
ارائه از آرشیو #ژان_دورینگ نگارندۀ نت ردیف #میرزا_عبدلله
@jalileshahnaz
🍂🍂
یه جا دیدم نوشته بود :
« یه نفر رو بشناس، بعد عاشقش شو، چون وقتی عاشقش میشی؛
نمیتونی بشناسیش. »
و اگر هم بتونی دیگه زورت به خودت نمیرسه که درست فکر کنی و درست تصمیم بگیری.
به نظرم این تکست حقیقت محض بود.
🍁🍁
✨
عاشق شدنم زیر سر این دل سادهست
عشق است و کلاهیست که البتّه گشاد است!
یک شهر به دنبال نگاهت سر کارند!
چشم تو بگو کار به دستِ که ندادهست؟
در ریختن موی تو بر صورت ماهت
آنکس که هواخواهتر است از همه، باد است
تا پلک زدی، گرمی عشق از دهن افتاد
بیرونق چشمان تو، بازار کساد است
در جذْبهی شیرینیِ لبخند ملیحت
رازیست که تلفیق دو طعم متضاد است
کم مانده کمی مانده به وصل تو بمیرم
آخر -خودمانیم!- کمِ بیتو زیاد است...
#نوید_اسماعیلزاده
◇🎼 ▬═✌️
👉@p_ramiin
سرخ پوستها داستان عقابی را میگویند که وقتی عمرش به آخر نزدیک شد، چنگالهایش بلند شده و انعطافِ گرفتن طعمه را دیگر ندارد. نوک تیزش کند و بلند و خمیده میشود و شهبالهای کهنسال بر اثر کلفتی پَر به سینه میچسبد و دیگر پرواز برایش دشوار است...
آنگاه عقاب است و دوراهی:
بمیرد یا دوباره متولد شود ولی چگونه؟
عقاب به قلهای بلند میرود نوک خود را آنقدر بر صخرهها میکوبد تا کنده شود و منتظر میماند تا نوکی جدید بروید. با نوک جدید تک تک چنگالهایش را از جای می.کَند تا چنگال نو درآید و بعد شروع به کندن پَرهای کهنه میکند. این روند دردناک 150 روز طول میکشد ولی پس از 5 ماه عقاب تازهای متولد میشود که میتواند 30 سال دیگر زندگی کند.
برای زیستن باید تغییر کرد، درد کشید. از آنچه دوست داشت گذشت. عادات و خاطرات بد را از یاد برد و دوباره متولد شد. یا بايد مُرد.
انتخاب با خودِ توست.
#داستان
کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸
@MehrBanooo_2018
آدمیزاد گاهی به یک نظر
هواخواه کسی می شود،
گاهی هم صد سال اگر با کسی دمخور باشد دلش بار نمی دهد که
با او دست به یک کاسه ببرد...
#محمود_دولت_آبادی✨🍃
#آ
─┅═༅𖣔𖣔𖣔🕊🧡🕊𖣔𖣔𖣔༅═┅─
میان بغض و ترس و زخمه ی بی رحمیِ دنیا
حضورت عاشقانه دردهایم را مداوا کرد
#ترانه_تقوی (پرنده شرقی)
@parandeye_sharghi
ای چــای!
دمــت گــرم که دم آمده ای
ای صبح! 🌤
چه خوش به جام جم آمده ای...
ای دختــر آفتـــاب!
نـــاز قـــدمت
شادم که به جای
هـر چه #غم آمده ای...
سلام صبحتون ☕️
سرشار از بخشش و مهربانی 🍂🌺
☀️
/channel/beautiful_flowers_5
تو را
هرصبح
لابلای انبوه ِ واژه ها ،،،
تو را
در پیچ و تاب ِ سیاه و سپید ِ
این چندشنبه ها
می جویم ،،،
تو را برای خودت
تو را برای خودم
تو را برای نفس کشیدن ،
تو را برای آن نیمه ی خالی ِ ایمانم
می خواهم ....
چشمهایت تمام شریعت منست
پنجشنبه ام را شوقِ دیدار بده
مرا به بهشت آغوشت خیرات کن !
مرا به بهشت آغوشت خیرات کن !
#مریم_رضایی_حامی
#درود_صبحتان_عطرآگین
@Navay_Deli
چه چیز است که تعیین میکند کدام جنگ شرافتمندانه است و کدام نیست؟ فکر میکنم. با چشمان باز فکر میکنم. این سپاه، حتی رقص پرچمش در باد نیز انزجار میپراکند. روی صورت این سپاه، جای کهنهزخمهای نبردهای قبلی نیز انزجار میپراکند. هر کدام حکایت چنگ آدمی پیش از تمام شدن بر هرآنچه که در دسترسش بوده دارد. چه کسی میخواهد آخرین چیزی که میبیند صورت کریه این سپاه باشد؟ چه رسد که به آن چنگ زند.
باری، آدمی برای تمام نشدن، برای نیفتادن به هر چیز که بتواند چنگ میزند. چنگ میزنم. بر این انزجار چنگ میزنم؛ و از آن شمشیری میسازم آخته. برای منِ تنها مقابل این سپاه، که جای هر سربازش یک "من" ایستاده...
#انزجار
#جنگ
#شرافت
#آرشیو
تاریخ نامعلوم
@nesyyan
🦋
آمدی وقتی که دیگر بینهایت دیر شد
آن جوانی که رهایش کرده بودی،پیر شد
آفتاب انتظارت آنقَدر تابید که
پهنۀ دریای عشقم عاقبت تبخیر شد
من همانم که پُر از شور رسیدن بود؟نه
از تمام زندگی چشم و دل من سیر شد
شور و شوقِ زندگی بعد از تو افتاد از سرم
روزهای جمعه نه،هر روز من دلگیر شد
بد شدی با من، منم با کل دنیا بد شدم
بد شدن بعد از تو راحت،مسری و واگیر شد
گریه میکردم نشد جوری که باید خوب دید
چهرهای تار و پریشان آخرین تصویر شد
دورهایت را زدی و بعد از آن برگشتهای؟
جا ندارد قلب من،با بیکسی تسخیر شد
با ببخشید و غلط کردم چه جبران میشود؟
عمر من رفت و غرورم له شد و تحقیر شد
خارج از وقتش که باشد عشق هم بیارزش است
نوشدارویی که آوردی تو بیتاثیر شد
حرف آخر جانِ دل برگشتنت بیفایده است
آمدی وقتی که دیگر بینهایت دیر شد
✍🏻 #حمیرضا_گلشن
✨️
تو را دل برگزید و کار دل شک برنمی دارد
که این دیوانه هرگز سنگ کوچک برنمی دارد
تو در رویای پروازی ولی گویا نمی دانی
نخ کوتاه دست از بادبادک برنمی دارد
برای دیدن تو آسمان خم می شود اما
برای من کلاهش را مترسک برنمی دارد
اگر با خنده هایت بشکنی گاهی سکوتش را
اتاقم را صدای جیرجیرک برنمی دارد
بیا بگذار سر بر شانه های خسته ام یک بار
اگر با اشک من پیراهنت لک برنمی دارد
#عبدالحسین_انصاری
◇🎼 ▬═✌️
👉@p_ramiin
🍂🍃🌱☘ 🍃🎋🌱🍂
مویت تماشاییست مثل جنگل گیلان
وقتی که میبارد به لطف ابر ها باران
چشمان مستت چون شراب خلر شیراز
عطر نگاهت چون گلاب قمصر کاشان
لب های سرخت شد دلیل سستی انسان
خندیدنت هم شد دلیل سجده شیطان
آنقدر زیبایی که حتی میتوان جا داد
وصف تورا در سورهی زیبای الرحمن
از بعد دیدارت به جای خون به رگ هایم
چیزی به نام عشق افتادهست در جریان
تو مثل الماسی ظریف و ساده و زیبا
اما نمی آیی به دست هر کسی آسان
با این خیالات عاقبت دیوانه خواهم شد
در حسرت آغوش تو در کنج این ایوان
گاهی خطر کن عشق با دیوانگی زیباست
آغوش خود را باز کن این گوی و این میدان
#سید_علیرضا_هاشمی_نیا
@ghesha_sher
🍂🍂
جنبه داشتن خیلی مهمه
جنبه باخت
جنبه برد
جنبه حرف شنیدن
جنبه تنهایی
جنبه مخالفت
جنبه موافقت
جنبه شوخی کردن
جنبه قدرت
جنبه ضعف
جنبه ثروت
جنبه فقر
جنبه سلامتی
جنبه بیماری
آدم با جنبه در سختترین شرایط هم خودش رو جمع میکنه.....👌
🍁🍁
🍂🍂
شما به ۳ برد روزانه نیاز دارید:
۱. یک پیروزی فیزیکی:
پیادهروی ، دویدن، وزنه زدن، شنا کردن
۲. یک پیروزی ذهنی:
خواندن، نوشتن، ساختن یا خلق، یاد گرفتن
۳. یک پیروزی روحی:
شکرگزاری ، مدیتیشن، مطالعه، رشد و تعالی
🍁🍁
🍂🍂
مهم ترین ملاک خوشبختی،
آرامشه...
هر موقع آرامش داشتی
بدون خوشبخت ترینی...
🍁🍁
سلااااااام 🙌
آخر هفته تون سرشار از عشق و شادی 🌹🙏
.
روزی به کریم خان زند گفتند، فردی میخواهد شما را ببیند و مدام گریه میکند. کریم خان گفت: "وقتی گریه هایش تمام شد بیاریدش نزد من". پس از ساعت ها گریه کردن شخص ساکت شد و گفت قربان من کور مادر زاد بودم به زیارت قبر پدر بزرگوار شما رفتم و شفایم را از او گرفتم .
کریمخان دستور داد چشم های این فرد را کور کنید! تا برود دوباره شفایش را بگیرد! اطرافیان به شاه گفتند قربان این شفا گرفته پدر شماست. ایشان را به پدرتان ببخشید.
وکیل الرعایا گفت: پدر من تا زنده بود در گردنه بید سرخ دزدی میکرد، من نمیدانم قبرش کجاست و من به زور این شمشیر حکمران شدم. پس از اینکه من به شاهی رسیدم عدهای چاپلوس برایش آرامگاه ساختند و آنجا را ابوالوکیل نامیدند. پدر من چگونه می تواند شفا دهنده باشد؟
اگر متملقین میدان پیدا کنند دین و دنیای مان را به تباهی میکشند!
#پناهی_سمنانی
📒 کریم خان زند
.
هر قماری را که شرطی نیست ذوقی نیز نیست
از لب تو بوسه ای از ما گریبان باختن
نظیری_نیشابوری
.
کس چه می داند
در کدامین قبیله طُلوع می کند
و از کدامین جاده می آید
آن مردی که مرا
می رهاند ز غم و غصه و درد !!
سارا_صحرا.
♡♡
✨️
خبر دارم که با نازت چه با آیینه ها کردی
زدی برهم دو پلکت را و غوغایی به پا کردی
بنازم نازِ شستت را و چشمِ نیمه مستت را
بگو با راه و رسم الخطِ ابرویت چها کردی
شدم مجذوبِ پاورچین و پاورچینِ مهتابت
همان شب که مرا از باغِ خوشبختی صدا کردی
نفس در سینه شد حبس و دل از شادی به لرز آمد
برایم بس که بی رحمانه خود را دلربا کردی
تعجب می کنم با گوشه یِ چشمی و لبخندی
چگونه در دلِ تنگم خودت را خوب جا کردی
برایم خواستی نسخه بپیچی قرصِ ماهت را
تب و تابِ مرا دیدی و من را مبتلا کردی
چه غوغا تخته سنگِ مرمرِ خیس از شرابی شد
بر و دوشی که بر آن آبشارت را رها کردی
تو و دف دف نوازی ها، من و دیوانه بازی ها
امان از شورِ شیرینی که با رقصت به پا کردی
برای این که دنیا بعد از این مستِ غزل باشد
مرا با طعمِ شیرینِ لبانت آشنا کردی
نوشتم زیر شعرم: سوخت جانم، چاره ای کن عشق
به لبخندی و آهی و نگاهی اکتفا کردی
#شهراد_میدرے
◇🎼 ▬═✌️
➡️@p_ramiin
شیرینی و فرهاد کش است شهلایت
از سرو سهی نکو تر است بالایت
ای جان جهان دهان من آب افتاد
گیلاس رسیده است مگر لب هایت ؟
#بهمن امیدی✍