بررسی، نقد، ترجمه و تألیفِ فلسفیـسیاسیـروانکاوانه در باب سینما و آثار سینمایی @Filmosophy گردانندگان کانال: @zaman1982 @Keyhanpmi @gorgin89
☆ آثار سینمایی ساخته شده درباره رژیم پهلوی همگی از فرمولهایی یکسان تبعیت میکنند که هیچ عنصری از شخصیت و بداعت در آنها نیست. در طول ۴ دهه همه با این فرمولهای کلیشهای آشناییم، فیلمهایی ملالآور و شعارزده و سطحی. اما در میان این آثار نقطهضعف (محمدرضا اعلامی، ۱۳۶۲) چیز دیگری است و به جرات میتوان آنرا شاخصترین کار در این زمینه دانست. تریلری روانشناختی که همزمان سیاسی نیز است. اعلامی آنچنانکه مشهور است این فیلم را بنا به توصیه محمدعلی سپانلو بر اساس رمان نقطهضعف آنتونیس ساماراکیس نویسنده یونانی ساخته است. انتخاب این رمان برای ترجمه در سال ۵۷ با حال و هوای انقلاب ایران تناسب داشته است. نویسنده یونانی نیز در کشوری میزیسته شبیه ایران، دو کشور با سابقه کودتا و حکومت دیکتاتوری نظامیان و سرهنگها. این داستان همانقدر درباره ایران است که درباره یونان، پرتغال، ترکیه، شیلی، پاکستان، اروپای شرقی زمان جنگ سرد، آلمان، فرانسه، عراق، اندونزی و هر کشور دیگری با تاریخی مشابه. اما تریلر روانشناختی ساماراکیس بر خلاف آثار سطحی دهه فجری محدود به زمان و مکان خاصی نیست. ساواک میخواهد با پیاده کردن تکنیکی روانشناختی روی مسافری مظنون به همکاری با سازمانهای ضد رژیم او را به روشی که خودش نفهمد زیر نظر بگیرد. اما این روش شکست میخورد چرا که نقطهضعف رژیم این است که در معادلات خود عامل انسانی را از قلم انداخته و غافل است از اتحاد و دوستیای که کمکم در این بین میان یکی از ماموران و مسافر مظنون بختبرگشته شکل گرفته، اتحادی که ماشین سرکوب سیاسی اجتماعی را تهدید و آنرا تخریب خواهد کرد. فیلم با فلاشبکها و مونولوگهای درونی و نماهایی از زاویهدیدهای مختلف کاراکترها اقتباس موفقی است از رمان ساماراکیس و در نوع خود بدیع و بینظیر که آنرا بدل به فیلمی ماندگار و تحسینبرانگیز در تاریخ سینمای ایران میکند.
◇ م.ز. زمانی
@Filmosophy
☆ آخرین فیلم پازولینی، سالو، که با صحت و دقت بلورین و روشنی ۱۲۰ روز در سدوم را به روی صحنه آورده است و در واپسین روزهای جمهوری سالوی موسولینی به وقوع میپیوندد، ممکن است که به تحلیل آدورنو بسیار نزدیک شده باشد، اما این شباهت ظاهری تنها نشان از این دارد که شرح پازولینی چه میزان شرح آدورنو را، از لحاظ پیچیدگی و کمال، پشت سر گذاشته است. اصرار برشت بر صناعت و صحنهپردازی، بر روایت تاکید میکند و از دوچندان شدن تحریف تکنولوژیک در و توسط خود رسانه فیلم پرده برمیدارد؛ این به زاویهی دید دوچشمی آخر فیلم تبدیل میشود که همدستی و مشارکت در چشمچرانی تماشاگر [فیلم] را، همزمان، ابلاغ و تضعیف میکند...
♧ آدورنو با ساد، ربکا کامی، در: اخلاق ساد، گردآوری و ترجمه سامی آل مهدی، نشر سیب سرخ، ۱۳۹۹، صفحه ۸۳
@Filmosophy
☆ آهنگهایی از طبقه دوم، روی آندرسون، ۲۰۰۰
@Filmosophy
☆ برای شکستخوردگانِ گذشته، فاتحانِ آینده
◇ داود معظمی
@Filmosophy
☆ بریده کوتاهی از کتاب "برسون از زبان برسون"
♤ گفتگوهای برسون از ۱۹۸۳-۱۹۴۳
◇ گردآورنده: میلِن برسون
♧ نشر شَوَند
@Filmosophy
☆ تاریخ سینما
♧ تالیف: لو دوکا
◇ ترجمه: حسن صفاری
♤ کتابفروشی و چاپخانه علیاکبر علمی، تهران ۱۳۲۷
@Filmosophy
☆ سناریوی فیلم شبح آزادی
♧ ساخته لوئیس بونوئل
◇ ترجمه بهرام ریپور
♤ سینما ۵۳ (۱۴ آذر ۱۳۵۳)، سومین جشنواره جهانی فیلم تهران
@Filmosophy
☆ ماها آلت دست عالیجناب نکبتایم. او صاحب اختیار ماست.
@Filmosophy
☆ نشر #دمان منتشر کرد:
■● تاریخِ تاریخِ سینما | جستارهایی در سینهفیلیا
□○ گردآورندگان: سعیده طاهری و بابک کریمی
@Filmosophy
☆ [ژاک] تاتی به من یاد داد چطور مشاهده کنم، چطور در کافهای توی پاریس بنشینم و به رهگذران نگاه کنم و حدس بزنم داستانشان چیست، حتی اگر شده لحظهای کوتاه از داستانشان...
■□ ژان کلود کاریر (-۱۹۳۱)
@Filmosophy
☆ مکالمه [استراق سمع] (فرانسیس فورد کاپولا، ۱۹۷۴)؛ یک کارآگاه خصوصی (جین هکمن) که استراق سمع و شنود مکالمات برای دیگران حرفه اوست پی به خطری میبرد که در کمین دو تن از کسانی است که مکالمات آنها را مخفیانه ضبط میکند. و در پی نجات آنها برمیآید. فیلم در همان زمانی ساخته شد که کاپولا در حال ساخت قسمت دوم پدرخوانده بود. بنا به گفته خود کارگردان، او در ساخت این فیلم تحت تاثیر فیلم Blow Up میکل آنجلو آنتونیونی (۱۹۶۶) بوده است. برخی منتقدان به شباهت این فیلم با پنجره عقبی هیچکاک نیز اشاره کردهاند. صحنه حمام خون فیلم همچنین ادای دینی است به روانی هیچکاک. البته اشاره به این تاثیرات و شباهتها بهیجوجه از تمایز خاص فیلم مکالمه کم نمیکند. زمان ساخت فیلم که مصادف با روی کار آمدن ریچارد نیکسون رئیس جمهوری آمریکا بود آن را اشارهای به رسوایی مشهور واترگیت دانستند.
#کاپولا
#آنتونیونی
#هیچکاک
#پنجره_عقبی
#روانی
#واترگیت
@Filmosophy
■...همه در خطریم...□
از آخرین جملات پازولینی در گفتگو با یک خبرنگار، ۱ نوامبر ۱۹۷۵، روز پیش از قتل مرموز و فجیعاش
@Filmosophy
آمریکا، همه چیمو به پات گذاشتم و خودم الان هیچم، حال مخ خودمم ندارم.
آمریکا، کی تموم میکنیم این جنگ بشری رو؟
بابا بکن تو ماتحتت اون بمب اتمت رو...
#آلن_گینزبرگ (۱۹۹۷-۱۹۲۶)
@Filmosophy | فیلموسوفی
یاد
هشتادمین سالمرگ #جیمز_جویس (۱۹۴۱-۱۸۸۲)
@Filmosophy
...نگاهی متفاوت به سینما، ادبیات، سیاست و فلسفه...
@Filmosophy
☆ نقطهضعف، محمدرضا اعلامی، ۱۳۶۲
@Filmosophy
☆ بررسی عقلانی حق، قانون و عدالت در اسلام
♧ م. کوهیار (شاهرخ مسکوب)
♤ انتشارات خاوران، ۱۳۷۴
@Filmosophy
☆ زنبوربان، تئو آنجلوپولوس، ۱۹۸۶
@Filmosophy
☆ ترجمه بخشی از کتاب "یادداشتهایی درباره سینماتوگراف"
♧ روبر برسون
◇ ترجمه جلال ستاری
♤ مجله فرهنگ و زندگی
@Filmosophy
☆ لوئیس بونوئل
♧ نوشته: فردی بوش
♤ ترجمه: مصطفی اسلامیه
◇ انتشارات سازمان جشن هنر
@Filmosophy
♧ مینیاتور ایرانی| رنگهای نور: آینه و باغ
♤ نویسنده: یوسف اسحاقپور
◇ مترجم: جمشید ارجمند
☆ ناشر: دمان
@Filmosophy
☆ دستانداختن مراسم مهمانی و دورهمیهای بورژواها یکی از تمهای مکرر در آثار لوئیس بونوئل بوده است:
□ از بالا به پایین:
♧ شبح آزادی (۱۹۷۴)
◇ فرشته فناکننده (۱۹۶۲)
♤ افسون آرام بورژوازی (۱۹۷۲)
@Filmosophy
☆ در مکالمه کاراکتر هری کاول کاراکتر محوری است و این فیلم اساسا تریلری روانکاوانه است که او را زیر ذرهبین میگذارد. ناخودآگاه پر از ترس و احساس گناه او که ریشه در کودکیاش دارد و با کابوسهای خون، مرگ و قتل انباشته شده، اخلاقگرایی وسواسی و خداباوریاش که نشان باورهای کاتولیکی اوست و در صحنه اعترافش به کشیش جلوه خاصی مییابد، تنهایی و مسکنت او که به ویژه در نماهای پایانی و در اتاقی خالی که بخاطر جستجوی ابزارالات شنود کاملا از ریخت افتاده به اوج خود میرسد و تنها شیئ که برایش مانده یک ساکسیفون است، همراه با احساس پارانویای شدید از شنود شدن و تحت مراقبت قرار گرفتن.
✏️م.ز. زمانی
@Filmosophy
☆ در تئورما، دیگری سخن نمیگوید اما چیزی را در وجود همه آنهایی که او را دوست دارند حک و ثبت میکند- او نمایشگر چیزی است که ریاضیدانان catastrophe (ایجاد اختلال در یک سیستم از طرف سیستمی دیگر) مینامند: حقیقت دارد که این بیزبان یک فرشته است.
■□ قطعاتی از گفتارِ [دیسکورس] عاشق، #رولان_بارت، ۱۹۷۷
●○ تصویر: تئورما، پیر پائولو پازولینی، ۱۹۶۸
@Filmosophy
☆ نماهایی از عشق مشترک در به خاطر یک مشت دینامیت [سرتو بدزد احمق]، سرجیو لئونه، ۱۹۷۱
#سرجیو_لئونه
@Filmosophy
Save My Soul - Jean Luc Godard
https://youtu.be/zm9aDcE_hg8
یاد
بیست و سومین سالمرگ #محمد_قاضی (۱۳۷۶-۱۲۹۲) مترجم.
@Filmosophy
‼️ جنبه فشارآمیز جهان: "در این حال ما خود را ظاهر نمیسازیم، ما در این مقام نیستیم که علامتی به عالم خارج بدهیم، بلکه آن را تحمل میکنیم و امکان میدهیم تا با تمام شدت بر ما مسلط شود و موجب آزار ما گردد". جهان، دیگر آیندهای باز نیست بلکه به فضایی غولاسا و خصمانه مبدل شده است. زمان مرده است و در نتیجه هیچ آیندهای و هیچ نویدی با خود ندارد؛ اشیای این فضا صورتهای تهدیدآمیز و ویرانگری بیش نیستند. "سپهر منافع فوری بیمار در این فضا نامحدود، اما از دیدگاه آینده، مسدود است...". بدینترتیب ما انحرافی پدید میآوریم که جهان ما را از جهان شیزوفرنی جدا میسازد: این انحراف در همان بُعد ماهوی انسان که عبارت از "در زمان بودن" است به وجود میآید...
📗 آندره دارتیگ؛ پدیدارشناسی چیست؟ ترجمه دکتر محمود نوالی، انتشارات سمت، ۱۳۸۴، صص ۶۴-۶۳
📸 تصویر: #آندره_دارتیگ پدیدارشناس فرانسوی
@Filmosophy