تمامی رنج ها از عدمِ رضایت در چیزی و بی قراری برای تغییر دادن آن بر می خیزند ...
جایی که قضاوت می آید ، تسلیم دور خواهد شد ...
بی قضاوت بودن ، اوجِ تسلیم است ...Читать полностью…
و تسلیم ، مقامِ صبر ...
از آنجایی که همه ذهنها به هم پیوسته اند مجادله هر دو نفر از ما در جنگ سهمی دارد و صلح و آشتی بین هر دو نفر از ما؛ ما را به صلح جهانی نزدیکتر میکند. کوچکترین قضاوت ما به جنگ میافزاید و کوچکترین بخشش ما به صلح و آرامش میافزاید. معجزات روی موقعیتهایی تاثیر میگذارند که ما هرگز متوجه آن هم نخواهیم شد. بال زدن پروانه در جنوب آمریکا روی الگوی وزش باد در قطب شمال تاثیرگذار است و اندیشه صلح یک انسان در ایالت آیداهو در برنامه صلح فلسطین موثر خواهد بود فرصت فوق العاده و نیز مسئولیت بزرگی که داریم این است که سعی کنیم این را به تحقق برسانیم.
Читать полностью….
جستجوى خدارا رها كن.
خدا در اينجا و آنجا نيست اصلا خدا شخص يا شى نيست تا بتواند جايى باشد!
خدا يك جريان است كه در تمام هستى جاريست و تو هم از اين قائده مستثنى نيستى.
خدا نوعى اقتدار است.
اقتدارى كه همه جا وجود دارد.
دقيقا در وجود توست در قلبت.
وقتى حوزه ى سبز قلبت را فعال و پاكسازى كنى و در مسير زندگى با ارتعاشِ سبزِ قلب حركت كنى، به تو قول مى دهم بسيار راحت تر و آسوده تر خواهى بود..
كافيست ارتعاشت را بالا ببرى و از ذهن به قلب برسى..
حضور ترس نشانهی مطمئن آن است که شما به قدرت و توان «خود» اعتماد کردهاید.
آگاهی از این که چیزی برای ترسیدن وجود ندارد نشان میدهد جایی در ذهن خود (جایی که شاید هنوز آن را تشخیص نداده باشید) «خداوند» را به خاطر سپردهاند و اجازه دادهاند قدرت او جایگزین ضعف شما شود.
لحظهای که به این مقام برسید دیگر از چیزی نمیترسید و چیزی برای برای ترسیدن وجود ندارد
نشانه یک فرد سالم چیست؟
این است که هر جا که باشد خوشحال است.
وی همه جا آرام و خونسرد است. در درون و بیرون، همیشه راحت و در آرامش است، گویی حتی در جهنم هم چنین فردی احساس راحتی خواهد داشت.
یک فرد سالم از هیچ کس متنفر نبوده و از هیچ چیز بدش نمی آید. عشق کامل، عشق کیهانی از درون او جاری است و هیچ تنش، فشار یا اصطکاکی با کسی در جایی ندارد.
این ها نشانه های سلامت واقعی هستند.
ذهنیت قربانیبودن را کنار بگذارید
ذهنیت قربانیبودن حاصل تفکر "من ضعیف" ماست،
وقتی فکر می کنید که نقش قربانی را بازی میکنید، قدرت و خلاقیت خود را از دست میدهید.
اما وقتی مسئولیت میپذیرید،و برای زندگی خود تلاش میکنید،نیروی شما چند برابر میشود.
وقتی آرامش حاکم میشود..
خوشبختی به معنای برآورده شدن آرزوهای مرتبط با هیچ چیز، در دنیای مادی نیست.! خوشبختی تنها زمانی امکانپذیر است که میل ناپدید شود.
فقدان خواستهها به شما خوشبختی میدهد. وقتی آرزو و میلی دارید، به درون نگاه کنید، مشخص کنید که این خواسته دقیقاً از کجا میآید. هنگامی که میل ناپدید میشود، شما فوقالعاده خوشحال خواهید شد.
با این حال، به محض اینکه میل به یک شیء ظاهر میشود، مورد بعدی پس از آن میآید. یک آرزو برآورده شد - آرزوی بعدی در انتظار زمان خود است. حتی پادشاهان هم خوشبختی نیستند.
بی آرزویی سعادت مطلق است. و هنگامی که شما بدانید که خود سعادت هستید، آرامش حاکم میشود. وقتی آرامش حاکم میشود، امواج دریاچه ذهن ناپدید میشوند...
و در نبود آشفتگی ذهن آزاد است.روند ارضای خواستهها پایان ناپذیر و بدن ما فانی است. میلیونها تن در حال حاضر پوسیده شدهاند، اما عطش ارضای خواستهها هنوز سیراب نشده است. به همین دلیل است که ما در زندگی از یک تجسم به تجسم دیگر سرگردان هستیم.
این را به خاطر بسپارید
و همانطور که دانستی به آن عمل کنید.
اگر آسوده باشی می بینی که دیگران نیز آرام تر شده اند.
اگر مراقبه گر باشی ناگهان می بینی که درختان، صخره ها و ماه در مراقبه اند...
وقتی عشق در تو شروع به لبریز شدن می کند، نه آن عشقی که تو می شناسی، بلکه آن عشقی که بزرگان میشناسند...
ناگهان می بینی که عشق در تمام اطرافت در حال جاری شدن است.
از گیاهان جاریست، تو این را رایحه مینامی اما این عشق است.
از خورشید جاریست، تو آن را نور مینامی اما عشق است.
از زمین جاریست، تو آن را جاذبه مینامی اما عشق است.
سکوت شب، آوای پرندگان، سکوت کوهها...
همه اینها عشق است.
"اما اول باید در درون تو اتفاق بیفتد"
اگر حس منفی داری برای این است که به آن موقعیت نگاهی متفاوت از نگاه وجوددرونیت داری.
به دنبال فکری باش که حس بهتری بدهد؛
و وقتی پیدایش کردی
حسابی از آن لذت ببر.
12 قانون کارما چه هستند و چه درسهایی برای ما در زندگی دارند؟
کارما در زبان سانسکریت به معنای عمل است.
معنای کلی کارما این است که رفتارهای انسان بر کیفیت زندگی او در این دنیا و دنیای بعدی تاثیر میگذارند.
1. قانون بزرگ علت و معلولی
تمام افکار و اعمال شما (چه خوب یا بد) عواقبی دارد و هر ارتعاشی را که شما به جهان هستی میفرستید، در نهایت به خود شما باز میگردد.
2. قانون آفرینش
ما با کائنات یکی هستید و آفرینش نیازمند همکاری و همراهی خود شما است. بنابراین زندگی مورد نظرتان به خودی خود اتفاق نمیافتد و شما باید آن را خلق کنید.
3. قانون تواضع و پذیرش
امتناع و سرپیچی از پذیرش هر اتفاق و موضوعی، جلوی پیشرفت شما را میگیرد. برای تغییر دادن هر چیزی و هر شرایطی، در ابتدا باید آن را پذیرفت.
4. قانون رشد
رشد از درون شما شروع میشود. زمانی که خودتان را تغییر دهید، زندگی شما نیز از همین قانون پیروی میکند و خود به خود تغییر خواهد کرد.
5. قانون مسئولیت
همه افراد در زندگی باید مسئولیت رفتار، گفتار، اعمال و عواطف خود را به طور کامل به عهده بگیرد و در قبال وظایف خود مسئولیت پذیر باشد.
6. قانون اتصال
همه چیز در جهان از بزرگ و کوچک آن به هم ربط دارند و گذشته، حال و آینده به هم متصل هستند.
7. قانون تمرکز
شما نمیتوانید به طور همزمان به دو موضوع متفاوت فکر کنید. تمرکز همزمان روی چند مطلب مختلف، سرعت شما در رسیدن به هدف تان را کم میکند.
8. قانون بخشش و هدیه دادن
اگر در زندگی تان فرصتی برای کمک به دیگران پیش میآید بهتر است به آنها کمک کنید. بخشش و هدیه دادن به دیگران باعث ایجاد جریان انرژی در کائنات میشود.
9. قانون لحظه حال
زندگی در لحظه حال جریان دارد. اگر به گذشته نگاه کنید، نمیتوانید در این لحظه حضور داشته باشید. برای رسیدن به آرامش روانی، در زمان حال زندگی کنید.
10. قانون تغییر
تاریخ تکرار میشود تا زمانی که شما از آن درس بگیرید و مسیر خود را تغییر دهید. برای متوقف کردن این چرخه تکراری باید در رفتار خود تغییر ایجاد کنید.
11. قانون صبر و پاداش
رسیدن به باارزشترین پاداشها در زندگی، نیازمند پشتکار و مداومت در تلاش است. برای ایجاد تغییر در سرنوشت آینده باید اهداف خود را به صورت مستمر دنبال کنید.
12. قانون اهمیت و الهام
انرژی و نیتها ارزش عمل شما را تعیین میکنند و هر کسی میتواند با الهام از درون خود سهمش از عشق و شادی را از جهان هستی دریافت کند.
قانون آینه
تو مرا نمی شناسی، مرا در خیالت مجسم کن.تو فقط در من انعکاس خود را می بینی.
اگر عشق را در من می بینی، به خاطر عشق توست.
اگر در من پرخاشگری می بینی، به خاطر خشم درونت است.
اگر کیفیت مرا تحسین می کنی، چون خودت هم این ویژگی را داری.
اگر احمق به نظر می رسم، باید رفتار خودت را تحلیل کنی.
اگر چیزی در من هست که از آن متنفر هستی، آن نفرت در وجود خودت ریشه دارد.
تعجبی ندارد، من بازتابی از واقعیت تو هستم.فقط مرا در خیالت تصور کن، من ساخته و پرداخته تو هستم.و تو فقط آن چیزی را در من خواهی دید که در خود می شناسی.
اگر آنچه را که در من می بینی دوست داری، آن را تغییر نده!اما اگر از آن خوشت نمی آید، باید خودت را تغییر دهی!
تا جایی که به من مربوط می شود، دوستت دارم، چون آینه ای هستی که انتخاب کرده ام تا در آن نگاه کنم و رشد کنم...
"خواستههای آدمی اغلب در آخرین لحظه برآورده میشوند چون آدمی کار را وا مینهد. یعنی از استدلال دست میکشد و خرد لایتناهی مجال کار مییابد."
چهار اثر از فلورانس اسکاول شین
سطح اخلاقی ما چیست؟
یا به عبارتی بهتر :
سطح بینگ ( سطح بودش) ما چیست؟
تکرار همه بدبختیها، صحنهها،
بدشانسیها و حوادث تا زمانی ادامه خواهد یافت که سطح بینگ (سطح بودش) ما از ریشه تغییر کند.
هر آنچه بیرون از وجود ما اتفاق میافتد در سطح این جهان فقط بازتاب چیزی است که در درون با خود حمل میکنیم.
پس با دلیلی خوب میتوانیم به طور جدی بگوییم که جهان بیرونی بازتاب درون ماست. هنگامی که فردی از لحاظ درونی تغییر میکند؛
به ویژه اگر آن تغییر اساسی باشد، پس از آن شرایط زندگی و جهان بیرونیش نیز تغییر میکند.
#تحول_باطن
«مسائل قدیمی را از ذهن خود پاک کنید، اسم تمامی افرادی را که از آنها دلگیر و عصبانی هستید بنویسید و برای هر کدام یک نامه با عنوان بخشش تهیه کنید و پیش خودتان نگه دارید. هربار باز خواستید یادشان بیفتید به این فکر کنید که انها الان دارند زندگی خودشان را میکنند و عصبانیت شما فقط روح شما را آزرده و کدر میکند. مشغول بودن به اتفاقات گذشته فقط توان و نیرو را هدر می دهد. دیگران را همان طور که هستند بپذیرید و سعی نکنید آنها را تغییر دهید. هر اتفاقی بود تمام شد رفت، ذهنتان را با اینهمه انرژی منفی پر نکنید. قلبتان را سبک کنید و به روزهای خوبِ آینده فکر کنید.»
Читать полностью…اگر بخواهی به هر چیزی که به تو گفته میشود واکنشی عاطفی نشان بدهی، به رنج بردن ادامه خواهی داد.
قدرت حقیقی در عقب رفتن و مشاهدهگر بودن است. قدرت در خودداری است. اگر اجازه بدهی کلماتِ دیگران تو را کنترل کند، هرچیز دیگری هم تو را زیر سلطه خواهد گرفت. نفس بکش و بگذار بگذرد.
عشق
آغاز عشق عزم بر این است که اجازه بدهیم کسی که دوستش داریم، خودش باشد؛ او را طوری تغییر ندهیم تا در قالب ذهنیات ما بگنجد. اگر قادر به عشق ورزیدن به خود حقیقی معشوق نیستیم، بلکه تنها شباهتهای او به خودمان را دوست داریم، پس عاشق او نیستیم؛ عاشق بازتابی از تصویر خودمان در آیینهی وجود اوییم.
هرگز نفرین نکنید چون این نفرینها درست مثل مرغ و خروس هایی هستند که وقت غروب به لانه باز میگردند، دامن خودتان را میگیرد.
انسان باید ۳ جا زبانش را به کار بیندازد:
برای طلب شفا، آرزوی موفقیت و دعای خیر.
چیزی که برای دیگران میخواهید، برای شما نیز اتفاق خواهد افتاد. چرا که نتیجه گفتار انسان به صاحبش باز میگردد. برای همین است که باید همیشه برای کامیابی و سعادت دیگران دعا کنید تا خود نیز از آن بی بهره نمانید و اگر آرزوی بدبختی کسی را بکنید، بدانید که در این بدبختی نیز سهیم خواهید شد.
شاید باور نکنید اگر بگویم بهانهگیری و عیبجویی بیمورد، سبب ایجاد بیماری رماتیسم میشود. تفکرات انتقادی و ایرادگیری بیشمار سبب غلظت خون شده و مفاصل را سفت و دردناک میکنند.
همین طور که حسد، کینه، نفرت و ترس باعث به وجود آمدن غدد سرطانی در بدن می شود. تمام بیماریها زاییده یک ذهن بیمار است. کینه ای که در ذهن و روح ما نقش کمیگیرد سر منشاء بسیاری از بیماریها در جسم است. شریان را تنگ میکند، نارسایی کبد بوجود میآورد و دید چشم را کم میکند. کینه توزی مادر بیماری هاست.
#فلورانس_اسکاول_شین
آنچه که باور دارید، صافی ادراک شما را شکل میدهد و از پشت آن به جهان مینگرید.
باورهای شما در واقع بلوکهای سازهای هستند که با آن زندگی خود را خلق میکنید.
باورهایتان معمولاً بر اساس روش تفسیر شما از آنچه که طی فرآیند رشد، دریافت کرده و نیز تصمیمات درونی که پس از طی فرآیند زندگی خود میگیرد، به دست آمده است.
بهترین چهره زندگی
زندگی در صورت درک درست، خنده و شوخی است؛
در صورت درک نادرست، به بلا و رنج مبدل می شود.
با یک بار چیرگی بر این دو حالت، زندگی به آرامشی دایمی بدل می شود.
زندگی برای سالکان طریق به صورت آزمون است.
وقتی زندگی را با عشق تسلیم کنیم، بهترین چهره آن جلوه می کند.
کاری که سکوت می کند
سکوت کردن یعنی با جریان هستی هماهنگ شدن. یعنی تعادل حیاتی خود را باز یافتن.
وقتی تسلیم کنش های احساسی می شوی،
وقتی اختیارت را به ذهنت می سپاری،
وقتی به اراده ی نفس ات عمل می کنی،
به واقع تو از هماهنگی و همراهی با جریان هستی خارج شده ای.
پرت شده ای.
سکوت و خاموشی باعث می شود که تو دوباره به اصل باز گردی.
دوباره با جریان حیات هماهنگ شوی و زنده به کل گردی.
چنین کیفیتی سرشار از اقتدار است.
زیرا جریان حیات سرشار از اقتدار است
و منظورم از سکوت، یک سکوت همه جانبه است. سکوتی است که در آن هم زبان و هم ذهن و قلب، ساکت و بی خواهشاند.
آن هنگام که یکدیگر را
آنچنان دوست داشته باشید که
فرقی نکند آن دیگری چه میکند
آنگاه به عشق بلاشرط دست یافتهاید
و آن عشق فراتر از طبقات جهان خاکی است...
هر کسی که قدم به زندگی شما میگذارد، یک معلم است حتی اگر شما را عصبی کند باز هم درسی به شما آموخته است زیرا محدودیتهاي شما را نشانتان داده است.
پس آگاهانه و با آرامش با اطرافيان رفتار كنيد و از تنش و درگيرى و بحث بپرهيزيد. هرگز فکر نکنید که اگر فلان مرحله زندگی بگذرد، همهچیز درست میشود.
از همه چالشها لذت ببرید؛ هنر زندگی، دوست داشتن مسیر زندگی است. خوشبختی در مسیر است، نه در مقصد.
از آنچه که به نظر می رسد ،
تا به آنچه که هست ،
تمامِ سفرِ روح ، همین است .
عزیمت از ظاهر به باطن ،
از سطح به عمق ، از حرف به معنا ،
از انسان به روح .
می توان ادامه داد ،
از آیین به آیینه ، از خواب به بیداری ،
از من به خود ، از خود به خدا .
از مرگ به زندگی ، از ذهن به جان ،
از زمین به آسمان ، از خاک به لامکان
الهی
ای مُحیی ، ای حکیم ، ای نور ... زنده ام کن به خودت و جاری ام کن به خیرت ... بمییرانم ، از خودم و گذرم ده از نفسم ... حفظ کن در وجودم هرآنچه که حفظش را می پسندی ، و گویایم کن به کلامت ...
آمین
ما گسترش مییابیم چون شعور و آگاهی گسترش مییابد.
این انبساط به خودی خود معجزه ای غریب است که عقل قادر به دیدن آن نیست،
چون حواس جسمانی قادر به دیدن آن نیستند
اما آن را درونا" تجربه میکنیم.
سرعت این گسترش
با انتخابهای ظاهرا کوچک و روزمره ی ما
مشخص میشود.
شما به انجام هرچیزی که هدایت شوید؛ نگران آمادگی خود نباشید؛ فقط مدام آگاهی خود رانسبت به خداوند حفظ کنید .هنگامی که از شما خواسته شده مجرایی باشیدکه خداوند ازطریق آن خواست خود را عملی کند؛تنها کارشما آرام گرفتن در" وقفه ی مقدس" واجازه دادن به "روح القدس " است تا افکار واعمال شما را هدایت کند.
ما مثل نی لبک هستیم و
خداوند لبهایی که بر آن می دمد...
تحصیل مقام دل آگاهی آنجاست که عالم خارج یا محسوسات کوچکترین اثری بر کارکردِ ذهن آدمی ندارد، از این رو در یک آن می تواند با ذهن الهی یکی شود.
#فلورانس_اسکاول_شین
@florenceshinn
خدا هیچ یک از این ها که میگویند نیست!
او عاشق انسان نیست بلکه معشوق اوست.
ساکنی است که جهان از او در حرکت است.
ارسطو