مولوی، دیوان شمس، غزل شمارۀ 2219 من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت سر بجنبان که بلی، جز که به سر هیچ مگو
همین دم او است که داریم الآن صحبت میکنیم دیگر. در بیت غزل بود که
بر گوش ما نهاده دهان او به دَمدَمه
تا جانِ ما بگیرد یکباره بویِ دوست
🌺(مولوی، دیوان شمس، غزل ۴۴۲)
دَمدَمه: افسون، آوازه، مجازاً سخنِ شگفتانگیز
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
توجه کنید دوباره، اینها را هی تکرار میکنم که جا بیفتد. زندگی، خداوند مثل اینکه دهانش را گذاشته به گوش عدمِ ما، گوش اَلَست ما، آن جنس اصلی ما و هر لحظه با دمدمه، در اینجا دمدمه دم او است، دم او جان میدهد به تو، برو از آیهٔ «نَفَختُ» یاد بگیر، و کار او میگوید بشو و میشود. پس دمدمهای که در غزل است در واقع او میگوید بشو و میشود.
شما اگر فضا را باز کنید، توجه کنید، اعتماد کنید، او میگوید بشو و میشود، قضاوت هم او میکند، این میشود همین «قضا و کُنْفَکان». قضاوت شما صفر میشود، قضاوت شما صفر بشود دخالت شما صفر میشود.
پس تغییر شما، تبدیل شما موقوف سببسازی شما در ذهن نیست، دانش ذهنی شما نیست، جدی گرفتن چیزها در این لحظه نیست، بلکه فضاگشایی و دمدمۀ او که معادل «قضا و کُنْفَکان» اوست، او میگوید بشو و میشود.
پس جمله دوست است. به این شعر هم توجه کنید میگوید «خود اوست جمله طالب و»، خود اوست جمله طالب و، یعنی همهاش او طالب است، اگر شما با دیدِ منذهنی یک چیزی میگویید و تصمیم میگیرید و اینها همه توهماتی است که هیچ فایدهای ندارد. تنها چیزی که مؤثر است جستوجوی دوست با فضاگشایی است، دمِ او جان میدهد به ما، ما را زنده میکند، با قضاوت ما صفر است، بنابراین قضاوت او میآید، کُنْفَکان او میآید. کُنْفَکان او یعنی او میگوید «بشو و میشود» و ما تبدیل میشویم.
اگر کُنْفَکان او نیاید طبق این بیتها ما نمیتوانیم تبدیل بشویم. علت اینکه مردم تا حالا میدانستند باید به عشق روی بیاورند و به بینهایت خدا تبدیل بشوند، تا حالا نشدهاند برای اینکه با سببسازی ذهن میروند، یعنی «موقوفِ علل»، موقوف علل یعنی علتهای ذهنی، سببسازی ذهنی.
شما میگویید این کار را بکنم، مثلاً ما میگوییم احسان بکنیم، خب به فقرا کمک کنیم خب تبدیل به خداوند میشویم دیگر. نیست چنین چیزی. میرویم پول بدهیم مدرسه بسازیم، راه بسازیم، به مردم کمک کنیم، اصلاً من نود درصد پولم را احسان کنم، بدهم به مردم، به فقیر بیچارهها، من تبدیل میشوم. نه، نمیشوید شما. این علت ذهنی است، این سببسازی ذهن شما است. شما بهراحتی میتوانستید فضا باز کنید، فضا باز کنید:
حُکمِ حق گسترد بهرِ ما بِساط
که بگویید از طریقِ انبساط
🔰(مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۲۶۷۰)
بِساط: هر چیزِ گستردنی مانند فرش و سفره
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
حکم خداوند در این لحظه میگوید فقط میتوانی منبسط بشوی. برای همین عرض کردم شما انشا بنویسید که الگوهای انقباض شما چیست؟ اگر شما پرهیز میخواهید بکنید، واقعا الگوهایی که شما را منقبض میکند در ذهن، اینها را پیدا کنید و از اینها پرهیز کنید، یعنی خودتان را زیر نورافکن خودتان قرار بدهید، مچ خودتان را بگیرید، بگویید که این کار را من میکنم من منقبض میشوم، اینجور آدمها من را منقبض میکنند. همسرم وقتی مثلاً صحبت میکند راجعبه فامیلهای من، من منقبض میشوم. من یک راه چارهای پیدا کنم، من فضاگشایی و انبساط را یاد بگیرم در مقابل این رفتارهای همسرم.
همینطور ببینید کدام قرینها شما را منقبض میکنند، چه کتابی میخوانید، به کدام برنامه گوش میکنید منقبض میشوید؟ شما خودتان را از انقباض دربیاورید، شروع کنید به انبساط. درست است؟
خلاصه موقوفِ، تبدیل شما موقوف سببسازی و علتهای ذهنی نیست، بلکه گسترش، «قضا و کُنْفَکان» است، دم او است. در غزل هست دمدمهٔ او است. دمدمه یعنی افسون.
منذهنی به حرف است، یک چیزی بگویید من تبدیل بشوم، بابا به حرف نیست، به عملِ منذهنی نیست، به استدلالِ ذهن نیست، به بحث و جدل نیست، به تغییرِ باور نیست، اصلا به باور نیست. خداوند از جنس باور نیست.
شما چه میگویید؟ سببسازی شما چیست؟ شما میگویید چهکار میکند آدم به خداوند زنده میشود؟ نکند شما هم در سببسازی گیر کردید، موقوف علل شدید؟ خب این بیت را بخوانید:
🔟3️⃣1️⃣ ۲۸ 🔟3️⃣1️⃣
بر عاشقان فَریضه بُوَد جستوجویِ دوست
بر روی و سر چو سیل دوان، تا به جویِ دوست
خود اوست جمله طالب و ما همچو سایهها
ای گفتوگویِ ما همگی گفتوگویِ دوست
🌺(مولوی، دیوان شمس، غزل ۴۴۲)
همانطور که میبینید ما پس از ورود به این جهان با این نقطهچینها اینها چیزهایی است که به ما یاد دادند اینها مهم هستند همانیده شدهایم اینها آمدهاند مرکز ما [شکل۹ (افسانه منذهنی)]. وقتی اینها آمدند در مرکز ما دوتا خاصیت در ما ایجاد شد که قبلاً نبود. و همین خاصیتهای سایه است یعنی منذهنی است، یکیاش مقاومت است، مقاومت یعنی آن چیزی که ذهن نشان میدهد الآن مهم است پس فضا باز نمیشود، جدی است. اگر آن چیزی که ذهن نشان میدهد برای شما جدی است، بازی نیست یعنی شما مقاومت دارید.
قضاوت یعنی میخواهید ببینید که این چیزی که الآن ذهن نشان میدهد با چه سببسازیای زیادتر خواهد شد و کمتر نخواهد شد، این هم قضاوت است. خیلی ساده است کار منذهنی ولی ما را فریب میدهد، برای اینکه ما فکر میکنیم در این نقطهچینها، همانیدگیها زندگی وجود دارد. و تمام این نقطهچینها چیزهای آفل هستند، پس این مثلث همانش است، قائدهاش هست همانیدن یعنی حس هویت تزریق کردن به چیزها بهصورت نقطهچین گذاشتن در مرکز و عقل و حس امنیت و هدایت و قدرت را بهجای اینکه از خود زندگی بگیریم از این نقطهچینها بگیریم. این جور هشیاری که هشیاریِ جسمی است درواقع مقاومت و قضاوت ایجاد میکند و این قضاوت ما درواقع مقاومت ما در مقابل خداوند است.
یعنی اگر مقاومت نبود، فضا باز میشد، این خداوند است این دوست است و قضاوت ما میشد قضا و کُنْ فَکان، یعنی او قضاوت میکرد و همیشه هم او قضاوت میکند. یادتان است که گفت:
خود اوست جمله طالب و ما همچو سایهها
ای گفتوگویِ ما همگی گفتوگویِ دوست
🌺(مولوی، دیوان شمس، غزل ۴۴۲)
این قضاوت ما هم درواقع دراثر قضاوت او است. توجه میکنید در این ابیات کلاً البته هر بیتی میبینید به دوست ختم میشود این نشان میدهد که همهاش ما محاصرهٔ حیطهٔ قدرت زندگی هستیم. ما بهعنوان منذهنی هیچکاره هستیم و بالاخره ما خواهیم فهمید که اصلاً منذهنی سایه است، وجود ندارد. تمام فکرهایش و اعمالش فضولانه است، درواقع امتحان خداوند است، همین کار ما را خرّوب میکند، یعنی هر عملی و هر فکری میکنیم به ضرر خودمان است. این را ما بالاخره خواهیم فهمید با فضاگشایی ولی الآن نمیفهمیم با منذهنی.
از این حالت میگوید همهٔ ما عاشق هستیم، مرکز ما اینطوری شده که این لحظه جسم که ذهن نشان میدهد مهم شده، فضاگشایی غیر مهم شده. قضاوت ما، اظهارنظر ما، دخالت ما، انقباض ما مهم شده، انبساط خداوند بیارزش شده. قضا و کُنْ فَکان خداوند بیارزش شده، قضاوت ما و فکر ما جای آن را گرفته، درنتیجه ما شدهایم خرّوب. موضوع مهمی است این مخصوصاً با این دو بیت میتواند به شما کمک کند.
اما اگر این را ادامه بدهید میبینید که ما درواقع تخم را در شورهزار میکاریم، این شکل [شکل۹ (افسانه منذهنی)] نشان میدهد که ما نیروی زندگی را در این لحظه تبدیل میکنیم به مانع و مسئله و دشمن و مآلاً به درد. درست است؟ این افسانهٔ منذهنی است همین جهنم ذهن ما است و در اینجا است که ما پندار کمال داریم و ناموس داریم و هیچ کدام از فکرهای ما با واقعیت جور نیست، ولی ما خودمان را دانا میدانیم. این داناییِ ما درواقع جهل ما است که بهجای داناییِ ایزدی نشسته. درست است؟
پس از این وضعیت ما باید خودمان را رها کنیم. مولانا میگوید که شما عاشق هستید، از جنس او هستید بر شما واجب است فضاگشایی کنید جستوجوی دوست بکنید بر سر و رو بدون دخالت همین افسانهٔ منذهنی دوان بشوید بهسوی جویِ دوست که در آنجا مقاومت و قضاوت وجود ندارد. و توجه کنید گرچه که شما با منذهنی طالب هستید ولی این طالبیِ شما جز ضرر چیز دیگری نیست، و شما طالب نیستید او طالب اصلِ شما است.
شما مثل سایه باید باشید دخالت نکنید و سعی کنید که اینقدر دخالت نکنید اینقدر حرف نزنید خاموش باشید که گفتوگوی شما انشاءالله گفتوگوی دوست بشود بدون تغییرات ذهنیِ شما، یعنی شما در ذهن آلوده نکنید، تغییر ندهید. ولی خب فعلاً ببینیم که چقدر ما میتوانیم این را عمل کنیم. همین حالت سبب میشود که ما یک مثلث دیگر، [شکل۱۶ (مثلث پندار کمال)]، داشته باشیم که قائدهاش پندار کمال است و مولانا میگوید هیچ مرضی بدتر از پندار کمال در جانِ ما وجود ندارد.
🔟3️⃣1️⃣ ۲۶ 🔟3️⃣1️⃣
شکل۱۶ (مثلث پندار کمال)
Читать полностью…شکل۹ (افسانه منذهنی)
Читать полностью…شکل۷ (مثلث ستایش با مرکز همانیدگیها)
Читать полностью…فایل PDF متن کامل پیغامهای تلفنی برنامه ۳-۱۰۳۰ (روزهای جمعه)
(مخصوص چاپ سیاه و سفید)
فایل WORD متن کامل پیغامهای تلفنی برنامه ۳-۱۰۳۰ (روزهای جمعه)
Читать полностью…فایل PDF متن کامل پیغامهای تلفنی برنامه ۲-۱۰۳۰ (روزهای سهشنبه)
(مخصوص چاپ سیاه و سفید)
فایل WORD متن کامل پیغامهای تلفنی برنامه ۲-۱۰۳۰ (روزهای سهشنبه)
Читать полностью…فایل تصویری بخش سوم برنامه ۱۰۳۰ با زیرنویس
/channel/ganjehozourProgramsText
فایل تصویری بخش اول برنامه ۱۰۳۰ با زیرنویس
/channel/ganjehozourProgramsText
فایلPDF متن کامل برنامه ۱۰۳۰ با لینک ابیات و آیات به فایل اصلی تصویری در سایت گنج حضور
WWW.PARVIZSHAHBAZI.COM
/channel/ganjehozourProgramsText
فایل PDF متن کامل پیغامهای تلفنی برنامه ۱-۱۰۳۰ (روزهای جمعه)
(مخصوص چاپ سیاه و سفید)
/channel/ganjehozourProgramsText
فایل WORD متن کامل پیغامهای تلفنی برنامه ۱-۱۰۳۰ (روزهای جمعه)
/channel/ganjehozourProgramsText
فایل PDF متن کامل پیغامهای تلفنی برنامه ۰-۱۰۳۰ (روزهای چهارشنبه)
(مخصوص چاپ سیاه و سفید)
/channel/ganjehozourProgramsText
علّتی بتّر ز پندارِ کمال
نیست اندر جانِ تو، ای ذودَلال
🔰(مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۳۲۱۴)
بتّر: بدتر
ذودَلال: صاحبِ ناز و کرشمه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بعد این مثلث یک ضلعش ناموس است.
کرده حقْ ناموس را صد من حَدید
ای بسی بسته به بندِ ناپدید
🔰(مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۳۲۴۰)
ناموس: خودبینی، تکبّر، حیثیتِ بَدَلیِ منذهنی
حَدید: آهن
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
این ناموس یک بند ناپدید است که در درون دست و پای ما را بسته و یک بند بیرونی نیست، در آن داستان، داستانِ مرتد شدن کاتب وحی میگوید که این بند را فقط خداوند میتواند باز کند، تبر نمیتواند باز کند. یک بندی است، گیری است که ما توی آن افتادهایم. و همینطور اگر پندار کمال است، ناموس است، یک ضلعش درد است و این دردهای منذهنی است.
در تگِ جو هست سِرگین ای فَتیٰ
گرچه جو صافی نماید مر تو را
🔰(مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۳۲۱۹)
تگ: ته و بُن
سرگین: مدفوع
فَتیٰ: جوان، جوانمرد
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
میگوید زیر ظاهر آرام تو همینطور که در جوی صاف است ولی تهِ آن سرگین تهنشین شده، مدفوع تهنشین شده، منظور جویهای قدیمی است که آلوده بودند، جوی ما هم مثل جویهای قدیمی بود، آب رد میشد مردم لباسهایشان را میشستند، چیزهای بد را آنجا میریختند و تهنشین میشد زیر، چوب را میزدی میآمد بالا.
این چوب زدن همین واکنشهای ما است. در تگِ این جوی ما، الآن جوی ما است این، قرار شد که به جوی معشوق برویم. اگر این جو را صاف کنیم، تمام دردها را پاک کنیم، همانیدگی را پاک کنیم، میرسیم به جوی معشوق، که میگفت «بر روی و سر چو سیل دوان، تا به جویِ دوست» به جوی دوست. جوی دوست همین جوی قدیمی است که پاک شده و هیچ همانیدگی نمانده. بله؟ [شکل۱۶ (مثلث پندار کمال)] این را هم دیدیم.
حُکمِ حق گسترد بهرِ ما بِساط
که بگویید از طریقِ انبساط
🔰(مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۲۶۷۰)
بِساط: هر چیزِ گستردنی مانند فرش و سفره
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
گفتیم این بیت هم میگوید هر لحظه ما حق داریم فقط منبسط بشویم، با خداوند با انبساط میتوانیم با فضاگشایی صحبت کنیم، با انقباض نمیتوانیم، انقباض و سببسازی کار ذهن است. [شکل ۱۷ (مثلث فضاگشایی)] پس یک مثلثی بهوجود آمد که یک ضلع آن فضاگشایی است، یک ضلع آن «نمیدانم» است.
چون ملایک گوی: لا عِلْمَ لَنا
تا بگیرد دستِ تو عَلَّمْتَنا
🔰(مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۱۱۳۰)
مانند فرشتگان بگو: «ما را دانشی نیست» تا «جز آنچه به ما آموختی.» دستِ تو را بگیرد.
وقتی فضا گشایی میکنیم آن حالت ما فرشتگی ما است. توجه کنیم مرکز عدم است، شما ممکن است بگویید که ما از چه جنسی میشویم؟ مولانا میگوید این فرشتگی شما است. که فرشتگان گفتند ما چیزی نمیدانیم غیر از آن چیزی که تو به ما در این لحظه میآموزی. ما هم همین را میگوییم، میگوییم ای خداوند، این دانش منذهنی که ما یاد گرفته بودیم به درد نمیخورد، میاندازم دور، این لحظه فضا را باز میکنم تو به من دانش بده. این را میگوید. پس مانند فرشتگان بگو ما را دانشی نیست تا جز آنچه به ما آموختی دست تو را بگیرد. این هم آیه قرآن است که همیشه میخوانیم:
«قَالُوا سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ.»
«گفتند: «منّزهى تو. ما را جز آنچه خود به ما آموختهاى دانشى نيست. تويى داناى حكيم.»»
🌴(قرآن کریم، سورهٔ بقره (۲)، آیهٔ ۳۲)
گفتند، یعنی شما هم میگویید الآن با فضای گشودهشده، من آلوده بودم ولی تو آلوده نیستی. من آلوده بودم، من تو را آلوده کردم. «منزهی تو، ما را جز آنچه خود به ما آموختهای دانشی نیست.» یعنی غیر از دانایی ایزدی که در این لحظه به ما با فضاگشایی داده میشود، دانش دیگری وجود ندارد. این دانش منذهنی ما دانش نیست.
دَم او جان دهدَت رُو ز نَفَخْتُ بپذیر
کارِ او کُنْ فَیکون است نه موقوفِ علل
🌺(مولوی، دیوان شمس، غزل ۱۳۴۴)
نَفَخْتُ: دمیدم.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔟3️⃣1️⃣ ۲۷ 🔟3️⃣1️⃣
شکل ۱۷ (مثلث فضاگشایی)
Читать полностью…شکل۱۰ (حقیقت وجودی انسان)
Читать полностью…شکل۸ (مثلث ستایش با مرکز عدم)
Читать полностью…/channel/GanjeHozorTeleText/16744
Читать полностью…فایل PDF متن کامل پیغامهای تلفنی برنامه ۳-۱۰۳۰ (روزهای جمعه)
Читать полностью…/channel/GanjeHozorTeleText/16655
Читать полностью…فایل PDF متن کامل پیغامهای تلفنی برنامه ۲-۱۰۳۰ (روزهای سهشنبه)
Читать полностью…فایل تصویری بخش چهارم برنامه ۱۰۳۰ با زیرنویس
/channel/ganjehozourProgramsText
فایل تصویری بخش دوم برنامه ۱۰۳۰ با زیرنویس
/channel/ganjehozourProgramsText
فایل PDF متن کامل برنامه ۱۰۳۰ با لینک ابیات و آیات به فایل اصلی صوتی در سایت گنج حضور
WWW.PARVIZSHAHBAZI.COM
/channel/ganjehozourProgramsText
/channel/GanjeHozorTeleText/16567
Читать полностью…فایل PDF متن کامل پیغامهای تلفنی برنامه ۱-۱۰۳۰ (روزهای جمعه)
/channel/ganjehozourProgramsText
/channel/GanjeHozorTeleText/16537
Читать полностью…فایل PDF متن کامل پیغامهای تلفنی برنامه ۰-۱۰۳۰ (روزهای چهارشنبه)
/channel/ganjehozourProgramsText