ganjine5 | Unsorted

Telegram-канал ganjine5 - 🟦 مدح و مرثیه 🟦

3746

هدف مجموعه کانالهای (مدح و مرثیه) دسترسی آسان مادحین و ذاکرین محترم به متن نوحه هاست. @davodTahmorasi

Subscribe to a channel

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#امام_رضا_ولادت



ای دل امشب آسمان ها دیدنی است
رقص نور کهکشان ها دیدنی است

اختران چون خوشه دسته دسته اند
درمیان آسمان صف بسته اند

مهرومه را نورافشان کرده اند
آسمان ها را چراغان کرده اند

رنگ شب زیباتراز هرروز شد
سینه ی مه پرزنور وسوز شد

ناگهان لب های مه چون گل شکفت
با هزاران شوق با خورشید گفت

ای مرا امید ای آئینه رو
کیست این مهر جهان آرا بگو

لعل لب خورشید رخشان باز کرد
ازلب پرنور خود آواز کرد

این که می آید امید ماسواست
نورخورشید همه خورشید هاست

چلچراغ آسمان ها اوبود
روشنی کهکشان ها او بود

هشتمین مهرجهان آراست او
مهر تابان همه دل هاست او

آسمان عشق را او رهنماست
جلوۀ نورخدا، شمس الضحاست

وارثی ازعلم احمد اوبود
عالم آل محمد او بود

او امید وآرزوی ما بود
اوتمام آبروی ما بود

انقضاء نورمن نزدیک بود
گرنمی آمد جهان تاریک بود

مقصد من صبحگاهان کوی اوست
درشب تاریک چشمم سوی اوست

هست نوراو چراغ راه من
بارگاهش خانه ی دلخواه من

می کنم هرروز طوف مرقدش
می ربایم بوسه ها از گنبدش

روشنایی یافتم ازچهر او
مهربانی یافتم ازمهر او

زائر صحن وحریم او شدم
سائل طبع کریم او شدم

روز وشب مشتاق دیدارش منم
خاک راه پای زوارش منم

باغی از فردوس باشدخانه اش
اوچو شمع وعرشیان پروانه اش

قدسیان برخاک او زانو زنند
صحن او را با مژه جارو زنند

عرشیان هر روز با صوتی ملیح
یا رضا گویند درپای ضریح

گشته موسای نبی دربان او
هست عیسی گوش برفرمان او

جبرئیل این جا کبوتر می شود
با ارادت خاک این در می شود

خاک این درگاه رحمت کیمیاست
آب سقا خانه اش آب بقاست

زائرش را رتبه ای والا دهند
آفرین ازعالم بالا دهند

گررهائی خواهی از هرقید وبند
قفل دل را برضریح او ببند

هرکه براو دل دهد دلبرشود
ذره گر باشد مه انور شود

این همان خورشید ذره پرور است
درسپهر عشق مهری انوراست

جلوه کرده آسمان نوراو
درحدیث صبح نیشابور او

جذب علم او همه ارباب فضل
باز شد ازاو هزاران باب فضل

ای «وفایی»هرکه چون من خاک اوست
زائردولت سرای پاک اوست


#سیدهاشم_وفایی

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#امام_رضا_مدح

هوای دولتِ مشرق سفیر ِباران شد
و چترهای دل ما سریر ِباران شد
كویر سربه‌هوای به آسمان محتاج،
دچار مرحمت سربه‌زیر باران شد
قناتِ مرده‌ی ما را دوباره احیا كرد
و دشت‌های ترك‌خورده، سیرِ باران شد
و چشم‌ها -كه همه در مسیر او خیس‌اند-
شگفت بدرقه‌ای در مسیر باران شد
چه رنگ‌ها كه به هم دستِ بیعت آوردند
كمانی از بركات غدیرِ باران شد

ترانه‌های بهاری دل مرا برده‌ست‌
صدای سوت قطاری، دل مرا برده‌ست

مسافرم به دیاری؛ ببند بار مرا
به عزم دیدن یاری، ببند بار مرا
سفر، شروع فراق است، باخبر هستم
اگرچه دوست نداری؛ ببند بار مرا
بیان قصّه دراز است؛ اندكی بنشین
بگویمت به چه كاری ببند بار مرا؟
مرا هوای گُلی در سر است، می‌بینی
برای منصب خاری، ببند بار مرا
ببین درون دلم شوق و بی‌قراری را
به قصد كسب قراری ببند بار مرا

تمام راه، من و جاده حرف‌ها زده‌ایم
غریب گرچه، ولی سر به آشنا زده‌ایم

پس از سلام، جواب سلام لازم نیست؟
برای زخمی راه التیام لازم نیست؟
رسیدنم به تو واجببترین نیازم بود
وگرنه باقی درخواست‌هام، لازم نیست
برای حاجی احرام بسته‌ی حَرَمت
دگر زیارت بیت‌الحرام لازم نیست
كبوترانه، هوای تو را به پر دارم
برای كفتر جَلدت كه دام لازم نیست
اگرچه زشت و سیاهم، ولی مگر آقا
در این عمارت شاهی، غلام لازم نیست؟!

اگرچه ساكن اینجام، خانه‌ام آن‌جاست
كبوتری شده‌ام كآشیانه‌ام آن‌جاست

چه بارگاه قشنگی! چه مرقدی داری!
عجب مناره و صحن و چه گنبدی داری!
که گفته است غریبی میان ما؟ وقتی
همیشه دوروبرت رفت‌وآمدی داری
جناب گل‌پسر هفتم از قبیله‌ی یاس
شمیم روح‌نواز محمّدی داری
به آبروی تو شرمنده آبرومندست
رئوف هستی و الطاف بی‌حدی داری
میان این همه خوبان که دورتان جمع‌اند
خودم که معترفم نوکر بدی داری

و عاشقانه ضریحی پر از غزل دارد
ضریح نیست؛ که کندویی از عسل دارد

سپاس آن که به دنیا ابا الجوادم داد
سپس گداشدن خانه‌زاد یادم داد
ورودم از در باب الجواد واسطه‌ای‌ست
همیشه کم طلبیدم خودش زیادم داد
به من چه شاعرم اصلاً خودش که می‌دانست،
نه دعبل‌ام نه فرزدق نه باسوادم، داد
جهان سراغ ندارد رئوف‌تر از او
هنوز کاسه‌ی دستم نشان ندادم داد
در آسمان همه بر نوکریش مفتخرند
فدای آن‌که چنین حُسن انتخابم داد

کشید دست مرا ثامن‌الحجج رفتم
فقیر بودم و مشهد برای حج رفتم...

#مصطفی_صابر_خراسانی
#صابر_خراسانی

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#امام_رضا_ولادت
#حضرت_نجمه_خاتون


تقدیم به خاک پای حضرت نجمه خاتون سلام الله علیها، مادر امام رضا علیه السلام

ز خاطر برده ماه هفتمِ هفت آسمان، غم را
حمیده مادرش وقتی به او بخشید تکتم را   ١

زنی که کنیه ی او حضرت ام البنین بوده   ٢
کسی که پرورانده در بغل، سلطانِ عالم را

همان نجمه که عطر حضرت معصومه را دارد
همان که کرده جاری در کویر شور، زمزم را

همان که کودکش قبل از تولد در سحرگاهان
برایش خوانده با صوت جلی، آیاتِ محکم را   ٣

همان خورشید هشتم که پناه بی پناهان است   ۴
همان که برده بالا تا فراز عرش، پرچم را

علی صورت علی سیرت علی ظاهر علی باطن
دوباره غصب کردند از علی حق مسلم را

چه فرزندی، همان که ناله ی یابن الشبیب او
دمادم زنده کرده روضه ی باز محرم را

کسی که مادر خورشید شد، فرزندِ فرزندش
کشد بر خاک ذلت بینی یحیی بن اکثم را

عجب شمس الشموسی از نگاه نجمه جاری شد
که روشن کرد تا روز قیامت کل عالم را

#احمد_علوی

1_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ١٢
2_الوافی بالوفیات جلد ٢٢ ص ١۵۴
3‌_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ١٧
4_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ٢٠

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#امام_رضا_مناجات


ای شه طوس که سلطان سریر دو سرائی
ماسوالله همه ظل تو و تو ظل خدائی
.
تا خلایق همه در روی تو بینند خدا را
پرده بردار که بی پرده خدا را بنمائی
.
خازن مخزن اسماء تعالی و تقدس
والی ملک قدر منشی دیوان قضائی
.
ثقل اکبر که به فرمان نبی تا لب کوثر
در میان تو و قرآن به خدا نیست جدائی
.
نظری هم به گدائی چو من خاک نشین کن
ای که در پادشهی صاحب ایوان طلائی
.
به گدا قدر بیفزاید و از شاه نه کاهد
گاهگاهی که کند شاه نگاهی به گدائی
.
عرش رحمان بود این روضۀ سلطان خراسان
پای بر عرش خدا هشته ای ای دوست کجائی
.
در حریم حرم زادۀ موسی به ادب رو
نه زنی تا بسر و دوش ملائک سر پائی
.
زانکه در بارگه اقدس سلطان سلاطین
خالی از فوج ملائک نبود گوشه جائی
.
آمدم قبر تو بوسیده و رفتم به امیدی
که شب اول قبرم تو به دیدار من آئی
.
وای فردای « ریاضی » اگرش دست نگیری
ای که خود دست خدا و پسر خون خدائی

#ریاضی_یزدی

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
در ولادت حضرت علی بن موسی الرضا (ع)
 
ویردی باش چرخ امامتدن بوگون شمس الشموس
قیلدی آفاقی منوّر طلعت سلطان طوس
 
اون ایکی تعیین اولوب قرآندا تعداد شهور
دوردینی شهرالحرام ایلوب خداوند غفور
یعنی حجّت اون ایکی  دوردی علی  مشکوة نور
بو اوچومجی بیر علی دینه تولّاسی رؤس
 
قدحدور مدحنده عرض ایتسم جمالی ماهدور
گون بو خورشیدون هواسینده غبار راهدور
سرّی سرّالله دور وجهی جمال الله دور
پردۀ صبح ازلده نور آلوب بوندان عکوس
 
یوخ صفات و ذات حقّه فارق و فاضل نکات
ذاتی نور پاک حقّ آئینۀ اوصاف و ذات
بحر قدرت  لنگر خلقتدی کشتی نجات
ناخدای فلک دین هنگام طوفان شئوس
 
خسف ایدر یر اهلنی انسان کامل اولماسا
گوگ دایانماز بی ستون معصوم حایل اولماسا
درک ایدر بو مطلبی هر کیمسه جاهل اولماسا
عالمه سائسدی حجت حجّته عالم مَسوس
 
قبلۀ هفتم امام هشتم اهل یقین
کلمۀ توحیده سگّز منجی شرط و اصل دین
کمترین جاروب کش دربارینه روح الامین
آستانون اُپماقا حسرتده چرخ آبنوس
 
تا حجابات حریمی رفع  الله ایلدی
رنگ طور آفاقی اوز نوریله ناگاه ایلدی
لن ترانی سرّینه موسانی آگاه ایلدی
اولدی بو طوره کلیم عشق  ارواح و نفوس
 
قلب امکان روح ایماندور ولیّ ذوالجلال
دفتر ایجادده دیباچۀ فضل و کمال
نیّر شأن عظیمی گورمیوب گورمز زوال
گرچه خورشیدی زواله سوق ایدر لیل عَبوس
 
نقل ایدر نصّ پیمبردن ائمه بیر بیره
ایستین الله رضاسین  ضاحکه  مستبشره
بو شهین اولسون تولّا نقطه سینده دائره
اولمیان بو نقطیه پرگار ایدر آه و فسوس ...
 
مرحوم حسینی سعدی زمان

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#امام_زمان_مناجات
#رباعی

ای مِهر تو کیش و عشق تو مذهب ما!
در راهِ طلب تو آخرین مطلب ما

بی‌روی تو خورشید نهان گشته به ابر
باز آی که یکسان شده روز و شب ما

محمدحسین
#صغیر_اصفهانی

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#مجلس_یزید

            بخش ۲ پایانی

قیلدی بیان یزیده او گنجینۀ وقار
ای حاکم سیه دل و جبّار روزگار

چکدون بیزی ستمله بو بزم عداوته
ئوز زوروی نشان وئروسن بو جماعته

بازیچۀ زمانه دی تختون ریاستون
مغرورسن نیه متزلزل ریاسته

یتمز باشا بو سلطنتون بی دوامدور
چون متکی دی پایه سی ظلم و جنایته

بیز بزم مِی ده اهل و عیالون حریمده
کیم درج ائدوب بو حکمی کتاب عدالته

فکر ائلمه حسینیم اولوب فاتح اولموسان
بو فتح لر سنی یتورنمز سعادته

یِلّتمه چوخ دماغوی اویناتما چگنوی
یاوه سَرالوق ائتمه دیل آچما شماتته

معصومدور حسین ، ائلمه متّهم یزید
سن کفره مشتری سن حسینیم دیانته

سن مجلس خماریله مستون عزیزی سن
امّا حسین عزیزیدی بزم شهادته

سن زندگینی مرز جنایتده تاپموسان
لیکن حسین امیندی مرز امانته

جدّیم نه سوز دئمیشدی حسین ده اونی دئدی
سن ملّتی حریص ائلدون قتل و غارته

یر گوی نوا ائدور یره گوی خیزرانوی
قوی طشت زرده گئتسون حسین استراحته

قرآنه آشنا دوداقین توکمه قاننی
تاب ایلمز جراحتون اوستن جراحته

حقّه ثنا او لبلر ائدوب اَللّی یِدّی ایل
دائم علاقه سی چوخودی ذکر و طاعته

حتّی باشندا وئردی نماز اوسته قاتله
مشغولیدی باشی کسیلنده عبادته

قرآن اوخوردی طشتده افسوس قویمادون
قرآنه ضِدّ اولان بلی دوزمز تلاوته

موسای کربلادی چخوب گشته قارداشیم
یحیای عصردور سخلوب طشته قارداشیم

تقدیس ائدوبدی زینب حسینون قیامینی
تشریح ائدوردی خلقه مراد و مرامینی

گوردی حسین آچوبدی گوزون طشتدن باخور
قیلدی عوض او بزمده طرز کلامینی

ای مکّه و منا و صفا عزّتی حسین
وی ساخلیان حریم خدا احترامینی

ای جدّیم احمدون آنامون نور دیده سی
وی فرشیدن باخاندا گورن عرش بامینی

من عاشقم سنه آنام اوغلی ئوز عشقیمون
آهیمدی پشتوانه سی زلفیمدی ضامنی

چاتمور اَلیم دوداقلاروون قاننی سیلم
عطرون معطّر ایلیه زینب مشامینی

محملده یوخدی کوفه کیمی باشیمی یارام
شام اهلینه بُلندیرم عشقون مقامینی

قانه بویاندیرام بو پریشان هوروکلری
برهم ائدم بو مجلس ظلمون نظامینی

واردور باشمدا کی بو قرا معجرون گوجی
قانلی دوداقوون آلاجاق انتقامینی

مین نوعی اود منی بوریوب هانسینا یانوم
هانسی اودون حسین گتوروم من دوامینی

سجّادوی یزید ایاق اوسته ساخلیوب
چوخ محترم دوتوب ولی زنگی غلامینی

ساقیلری صدا ائلیور القدح دیور
نرد اوینیور چکور باشا مشروب جامینی

بو صحنه چوخ چتیندی منه قتلگاهیدن
مِی مجلسنده کیم گوروب عصرون امامینی

یا للعجب بو گون اوزانوب گونده باتمیور
قورمور گیجه نه علته ظلمت خیامینی

یورقونلارون گیجه گوره سن هاردادور یری
طبخ ایلیوبدی کیم اسرانون طعامینی

قول باغلیلار هاچان اولور آزاد بندیدن
آهولرون هاچان چخاجاقدور کمندیدن

گویا جواب گلدی او رأس خبیریدن
زینب شکایت ایلمه فاسق امیردن

یخدون یزیدی سن آیلاندان صورا بولر
آلدون خوش انتقام او مرد شریردن

محکم سوزون توخاندی اونا محکم اوخ کیمی
محکم سوزون اذیّتی آرتوقدی تیردن

سن شیر لم یزل قیزیسان شیر سن باجی
روباهلر شکست تاپار عالمده شیردن

نطقون چوخ آتشینیدی یاندیردی دشمنی
چون سوزلرون چخوردی یانقلی ضمیردن

تاریخده گورن دیه جک گورمینلره
باخ بیر سوزه قالوب قولی باغلی اسیردن

یاخشی دئدون اونا دگولوک خارجی یزید
پرده عجب گوتوردون او راز کبیردن

آز بیر زماندا دور زمان پیر ائدوب سنی
نیلک گلایه ایلمه دنیای پیردن

ویرانه ده باجی گیجه الله قوناقی سوز
یوخدور اثر او یرده لحاف و حریردن

بیر خشت پاره دور او اوین ناز بالشی
بی سقف اطاقدور دوشنوبدور حصیردن

یورقوندی قزلاریم بو گیجه ایستمز طعام
یورقون همیشه تئز یاتار عالمده سیردن

توردان چخوب تورا دوشه جکر عندلیب لر
غم اَل چکن دگول بو بیر عدّه صغیردن

خوشدور رقیّمه سینوی بستر ایلسون
حق دستگیریدی ئوزی هر دستگیریدن

آخر وداعیده دئمیشم ایندیده دیم
ایله مواظبت او شیرین دیل سفیردن

«انور» سنه همیشه حسین ایلیوب کرم
شاهلار محال لطفونی کسسون فقیردن


#مرحوم_انور

/channel/ganjine5

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

عکسی منتشر نشده از مرحوم حاج سید یوسف نجمی

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

مرحوم محمود بهار ، از محلهء شتربانِ تبریز

دیوانِ مرحوم بهار ، یک بار ، توسط مرحوم حاج صادق تائب ، در تیر ماهِ ۱۳۶۳ در تهران چاپ شده

و بارِ دیگر ، در تبریز ، که با چند تا ملحقاتِ دیگر ، تجدیدِ چاپ شده : گنجینهء گذشتگان جلد ۲۸

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#کانال_اشعار_مرحوم_قمری_دربندی
#خروج_از_مدینه
#فاطمه_صغری_س
______
______  
                                                      ✍
سفر تدارکینه دوشدی آل پیغمبر
دوزولدی ناقه لره زرنگار محملر


به حکم شافع روز جزا امام مبین
مرتب ایتدیله اوچ یوز کجاوه زرین


او دم که قافله یوکلندی حاضر اولدی قطار
حرمسرایه قیتدی شهنشه ابرار


جگرده آه گوزی یاشلی پادشاه امم
علیله فاطمه نین منزلینه قویدی قدم


نه گوردی بستر محنتده بیر نزار یاتوب
ایکی گوزی قاپودا چشمی انتطار یاتوب


تمام رنگ رخی کهربا کیمی سارالوب
فراش غمده اولوب جسمی بی قرار یاتوب


هلال تک اریوب قامتی مصیبتده
یوزه گوزون یاشینی ایلیوب نثار یاتوب


انیسی گوز یاشیدور بسترینده ، لشگر غم
سالوب حصاره اونی دلده آه و زار یاتوب


دیر فغانیله هر دم علیل جانیم وای
فزون اولان غم و دردی یارالی جانیم وای


اجلده دوتمور اقلی سراغیمی یارب
قالان زمانه ده باشی بلالی جانیم وای


گوروب او حالتی شاه شهید، دلخسته
او دلکبابین آلوب باشینی دیزی اوسته


بویوردی ایتمه یوزه گوز یاشین نثار قیزیم
اولان زمانه ده درد و غمه دچار قیزیم


گوز آچدی باخدی آتاسینه اول علیله زار
ددی فلک ایلیوب باشیمی بلایه دچار


ایشیتجاقین بو سوزی شاه یثرب و بطحا
بویوردی قلبیمی یاندورما آه و واویلا


امام کون و مکانم زمانه سروریم
سنه اوزوم آتایام هم آنا برابریم


ویروب اودم قیزینا شاه دین تسلی لر
وداع باز پسین ایلدی به دیده تر


قیتدی غافلیه اول شه ملک لشگر
کنار بستره گلدی او دم علی اکبر


نه گوردی فاطمه رخسارینه توکر قانیاش
یواش یواش دئیوری من سنه فدا قارداش

گل ای قویان گوزومی انتظار علی اکبر
جوان لاله رخ و گلعذار علی اکبر


نولیدی بیرجه گوریدیم باجی دئیوب گلوسن
سنه اولیدی بو جانیم نثار علی اکبر


وصال حسرتیم یوخدی صبر و آرامیم
فراق اودیله بو جانیم یانار علی اکبر


دوشر قرا گونه بی کس باجون فرقوندا
قالار اولونجه گوزوم انتظار علی اکبر


او گول جمالیوه بیر بلبل خوش الحانم
گیجه گونوز ایدرم آه و زار علی اکبر



او سوزلری ایشیدنده شبیه پیغمبر
بویوردی ای آناسیز باجی جانه سالما شرر


مسافرم سفریم وار منی حلال ایله
علی اکبر اولوبدی بیله خیال ایله


بو قدر آعلاما ای بی کس و نزار باجی
اولان هزار غم و محنته دچار باجی


کجاوه لر دوزلوب باغلانوبدی بار سفر
دوشور یولا چکلور کوفیه قطار باجی


دینده بو سوزی اول ناز پرور لیلا
اوجا سسیله ددی باجی آه و واویلا


منی یانونجا آپار ای عزیز جان قرداش
بو قاره گونده قویوب گتمه الامان قارداش


او یولدا هرگز علی مینمرم کجاوه لره
دوشوب یانونجا گلیم من پیاده بو سفره


منیم او غافله دن قویمیون اوزلسون الیم
اگر کجاوده یر اولماسا پیاده گلیم


غرض که ساکت ایدوب خواهرین علی اکبر
رجوع قیلدی درست ایلدی بساط سفر


❗لطفا با ذکر منبع فوروارد کنید❗

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#امام_حسین_علیه_السلام
#کربلا



باز آیدم نسیم ز بستان کربلا
دارد حکایت از گل و ریحان کربلا

بگْشوده است خازن جنّت مگر دری
از باغ خلد و روضهٔ رضوان کربلا؟

یا بر زمین چکیده از آن خون که ریختند
اهل عناد در صف میدان کربلا؟

آید به گوش نالهٔ طفلان که می‌دوند
از خوف دشمنان به بیابان کربلا

مانند شمع سوزم و ریزم ز چشم، اشک
یاد آورم ز شمع شبستان کربلا

روزی که جان دهیم، به یاد تو جان دهیم
ماراست قبله خاک درخشان کربلا

روزی که سر ز خاک بر آریم، آرزوست
نور جمال صاحب ایوان کربلا

فطرس! سلام ما برسان چون که بگذری
بر تربت مطهّر سلطان کربلا

این چند بیت، تحفهٔ مور است و «آیتی»
آورده است نزد سلیمان کربلا


محمدحسین #آیتی_بیرجندی

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#امام_حسین‌_علیه_السلام




سوی محشر توشه ای هرچند نفرستاده ام
هست امیدم به این اشک به ظاهر ساده ام

جای حیرت نیست بعد از روضه حالم بهتر است
مادرم در روضه شیرم داده، هیئت زاده ام...

هر زمان جز او ندیدم هیچکس را، عاشقم
چشم اگر بستم به جان و مال خود دلداده ام

فاطمه چندین برابر خرجی ام را داده است
در عزای بچه هایش هرچه نذری داده ام

روز محشر پیرهن مشکی نجاتم می دهد
دست گیری می کند این جامه از سجاده ام

راهِ رفتن تا خدا، راه نجف تا کربلاست
چندسالی می شود دیوانه ی این جاده ام

از خطر هرگز هراسی نیست در راه وصال
من برای دیدنش تا پای جان آماده ام

صورتم هر بار در این راه خاکی می شود
یاد آن خد التریب روی خاک افتاده ام


#علی_ذوالقدر

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#حضرت_معصومه_ولادت


اول ذی‌القعده در تقویم ما جاوید شد
حضرت معصومه آمد! مژده یاران! عید شد!

روی دست نجمه خاتون می‌درخشد گوهری
چشم عالم خیره بر نوری که می‌تابید شد

خانه‌ی موسی ابن جعفر بود دریای کرم
دامن ساحل‌نشینان غرق مروارید شد

قصه‌ی عشق برادر خواهری در اهل بیت
با رضا و با تو بعد از کربلا تجدید شد

پایه‌های شهر قم قبل از تو مستحکم نبود
با رواج سکه‌ات قم دولت جاوید شد

سربلند از لطف تو افتادگان عالم‌اند
در رواق آینه هر شبنمی خورشید شد

کودکی از درس، خارج شد به شوق صحن تو
در اصول عشق روزی مرجع تقلید شد

سائلی می‌خواست تا حاجت روا باشد نشد
تا صدا زد نام نامی شما را… دید شد


#سیدمیلاد_حسنی

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
در مدح حضرت معصومه (سلام الله)
 
بر در دولت سرای بنت خیرالمرسلین
دخترموسی بن جعفرمقتدای متقین
حضرت معصومه اخت قبله گاه مسلمین
میزندصبح و مسا فریاد جبریل امین
هذه جنات عدن فادخلوها آمنین
 
دخت و اخت و عمه پاک امام ابن الامام
عالیه قدرو رفیعه جاه و مرضیه مقام
عصمت الهی بذاتش منطوی باشد تمام
میرسد برزائرینش مژده از عرش برین
 
درجلالت همچو حوا همچو مریم درجمال
دراصالت همچو زهرا چون خدیجه درجلال
درمحبت همچو زینب چون سکینه درمقال
درگه علیا جنابش رحمت للعالمین
 
مشعل افروزحریمش درمسا مهرو مهند
باملک روح القدس دربانی ازاین درگهند
پاسبانان حریم حضرتش شاهنشهند
آید اندرگوش جان پیوسته آواز این چنین
هذه جنات عدن فادخلوها آمنین
 
اربه مژگان حوریان روبنددرگاهش رواست
ورملک پرگستراند درگذرگاهش رواست
پرده دارد گرفلک بربام خرگاهش رواست
زیبد ارجن و بشر ساید براین درگه جبین
 
ثانی اثنین حریم حضرت داورقم است
طورقدس و سینه سینای پیغمبر قم است
مظهر نور جمال حیدرصفدرقم است
پس شرف دارد به کعبه قم مکانش ازمکین
 
#افسر خوانسارگوید نکته مالا کلام
باکمالی ذاکرش از شرق قم گوید سلام
برحریم دختر موسی بن جعفر السلام
فخرداردبرثریا خاک پاک ان زمین
هذه جنات عدن فادخلوها آمنین
 
#شادروان افسرخوانساری

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#گروه_شعرا_و_مادحین
مدح حضرت معصومه(س)کلام مرحوم(مشفق کاشانی)

بیا به قم که دری از بهشت باز اینجاست
قرارگاه دل و قبله نیاز اینجا ست

ازآشیان سحرشاهباز زرین بال
بسوی نوراگر میبرد نماز اینجاست

مزارحضرت معصومه دخترموسی
فروغ دیده زهرا حریم راز اینجاست

به بوی و دیده فرو شو که باغبان رهش
مگر ببینی معراج را فراز اینجاست

گره زکار فرو بسته ی تو بگشاید
که درد و داغ تورا اشک چاره ساز اینجاست

ببین که رایت عشق ازستیغ گنبد عشق
چو دست سبز نیایش درازتر اینجاست

به درد غربت خواهرغریب وادی طوس
نهان زچشم من و تو بسوز و ساز اینجاست


چهار رباعی از مشفق کاشانی



ای روضهی قم بهشت درخانه توست
سرجوش خم ولا به پیمانه توست
درجان تو سرچشمه رحمت جاریست
تافاطمه آفتاب کاشانه توست


تاچند اسیر دام رنگ و بویی
بازیچه چوگان هوس چون گویی
بردرگه معصومه بزن بوسه شوق
کانجا به یقین بهشت را میجویی


نوری که زمشهد الرضا تافته است
گل کرده زبقعه شما تافته است
این شعشعه رشته ای ز نور ازلی است
کزمرقد پاک مصطفی تافته است


خورشید به روشنی نظر سوی تو داشت
آیینه ای از تجلی روی تو داشت
ره برد به زمزم بقا همچون خضر
ان دل که به جان غباری ازکوی توداشت


#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#گروه_شعرا_و_مادحین

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#امام_رضا_علیه_السلام
#رباعی


آنجا که ورق سریع بر می‌گردد
افتاده از آن رفیع بر می‌گردد

مشهد، که بر آستانه رحمت او
عاصی برود، شفیع بر می گردد

#عاصی_خراسانی

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#امام_رضا_ولادت


بار دیگر شب گذشت وجلوه گرنورسحرشد
با پرستوهای عاشق، دل مهیای سفرشد
با هزاران شوروشادی تا مدینه رهسپرشد
دیدآن جا شوق وشوری، شادمانی وسروری
وادی سینا وطوری، برفلک تابیده نوری
سینۀ سینا شد آنجا ازقدوم پورموسی


آمد آن مهری که باشد ، روشنای کهکشان ها
نوراو رنگین کمانی،بسته روی آسمان ها
حُسن او شوری فکنده، دربیانها برزبان ها
ازعطا ولطف ایزد، ازبهشت سبزوسرمد
هیچ می دانی که آمد، عالم آل محمد
آن که علم خویش رابخشیده براو حق تعالی


کهکشانی ازستاره، مهردارد رونمایش
آسمانی نورونقره، ماه می ریزد به پایش
مهرومه ماتند وحیران، درتماشای لقایش
این سراسر روشنایی،با فروغی کبریایی
با نسیم دلربایی، جلوه ای دارد خدایی
جلوه ای که گلشن هستی شده ازاو مصفا


روشنای چشم هاشد ، ذره ای ازخاک طوسش
ناز دارد برخلایق، هرکسی شدخاکبوسش
خوانده اند اورا به دنیا، شمس نه، شمس الشموسش
مهرآمد، ماه آمد، با جلال وجاه آمد
با دلی آگاه آمد، نورنورالله آمد
نورخورشید همه خورشیدهای عالم آرا


اوامیر عشق باشد،ملک ایمان کشوراو
حک شده نام خدابر،خاتم انگشتراو
عرش اعلا مسنداو،تاج تقوا افسر او
بنگرای دل عّزو جاهش،برفروغ جلوه گاهش
نورایمان درنگاهش،هرکه آید درپناهش
کی کند وصل بهشت آرزو ازحق تمنا


آن که باشد روضه ای از،باغ جنت مشهد او
اجرحج وعمره دارد، یک طواف مرقد او
با کبوترها زند پر، به گرد گنبد او
هرکه می گردد ندیمش، سائل طبع کریمش
مست گردد ازشمیمش، می کند طوف حریمش
سعی کن تاگوهری برداری ازاین موج دریا


هرکه دارد مهراورا، گوهری شهوار دارد
درحریم سینه ی او، مشرق الانوار دارد
روکند بردرگه او، هرکه با او کار دارد
هرکه می گرددگدایش،زودمی بیند عطایش
شرط دین باشد ولایش، من چه گویم درثنایش
بضعة منی رسول الله گفتش همچوزهرا


روی خاک اونهادی ، چون که روی منفعل را
با زلال اشک توبه، صاف کن این آب وگل را
وامکن هرگز «وفایی» ازضریحش قفل دل را
رو به او هر روز وشب کن، درشرار عشق تب کن
نام اورا ذکر لب کن،حاجت خود را طلب کن
تا گشاید او گره ازکار ما امروز وفردا


#سیدهاشم_وفایی

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#امام_رضا_ولادت
#دوبیتی

بی نور امام این جهان تاریک است
میلاد خجسته رضا نزدیک است

برساحت صاحب الزمان ای یاران
ذکر صلوات بهترین تبریک است

#محسن_قاروبی

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
در ولادت حضرت امام رضا (علیه السلام)
 
ای رأفت تو رأفت ذات خدا رضا
از پای تا به سر علی مرتضی رضا
 
نامت از آن رضاست که در عرصه ی حساب
حق نیست بی‌رضای تو از کس رضا، رضا
 
هر کس که بیشتر کرمش می‌رسد به خلق
او بیشتر برد به درت التجا رضا
 
عیسی صفای روح گرفته در این حرم
موسی ستاده بر در تو با عصا رضا
 
از روضه ی مقدس تو می وزد نسیم
تا باغ خلد، با نفس انبیا رضا
 
جوشد زبس اجابت از این آستان قدس
گم می‌شود کنار ضریحت دعا، رضا
 
آغوش خود گشوده برای خوش‌آمدش
از هر دری که سوی تو آید گدا، رضا
 
خود پیشتر ز خواندن اذن دخول من
بر من نگاه کردی و گفتی بیا رضا
 
در کوی تو ز بس که رئوفی تو، زائرت
داند ثواب، اگر چه بیارد خطا، رضا
 
من شرم می‌کنم که بیایم در این حرم
تو می‌زنی مرا ز کرامت صدا، رضا
 
آید به گوش دل ز طپش‌های سینه‌ام
دائم صدای زمزمه ی یا رضا رضا
 
در آستان قدس تو انگار می‌کنم
گردیده قسمتم سفر کربلا رضا
 
نشناختم، امام زمان زائر تو بود
کردم سلام و داد جواب مرا رضا
 
با آنکه شهریار همه عالمی، کسی
مثل تو نیست با فقرا آشنا رضا
 
یک بار اگر کند به خراسان زیارتت
بر بازدید زائرت آیی سه جا رضا
 
اول به خُلد فاطمه گوید جواب او
هر کس صدا زند ز ره صدق «یا رضا»
 
مولای من به جان جواد الائمه‌ات
دست مرا بگیر، برای خدا رضا
 
دست مرا گرفتی و سوگند می‌خورم
آقاتری از اینکه نمایی رها رضا
 
زوار چون به سوی حریمت سفر کنند
باید که جان دهند به گنبد نما رضا
 
هر کس به عمر خود شده مأنوس با کسی
«میثم» گرفتـه انس بـه مهـر شما، رضا
 

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

گروه متن نوحه با سبک در #مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه ایجاد شد عضو شوید👇👇👇👇👇👇👇

/channel/+QcnO-AqZYps3ZWU0

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه

مرحوم غلامرضا اسماعیل پوران (هادی تبریزی)

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#خطاب_به_امام_زمان_عج
#مجلس_یزید



آفاق اولوبدی مهد فتن یابن العسکری
دین چهره سین دوتوبدی محن یابن العسکری

غول ضلالت ایلیوب انسانلاری اسیر
فسق و فساد اولوبدی عَلَن یابن العسکری

دینون نظامی آز قالوری نظمیدن دوشه
آگاهسن عوالمه سن یابن العسکری

محجوبه لر چخوبدی حریم حجابدن
یوخ سلطۀ حجابه چکن یابن العسکری

گوینده لر نظرده دوتور ئوز مریدینی
آزدور رضای حقّی دیَن یابن العسکری

طفلان عصر فلسفه دن صحبت ایلیور
خاموش اولوبدی پیر سخن یابن العسکری

یا للعجب سالوب سنی تأخیره روزگار
تنگه دوشوبدی اهل زمن یابن العسکری

ای عدل مشتهر گلوب آچ عدل مکتبین
سنسن جهاندا عدل ائلیین یابن العسکری

تکبیروون سسی اوجالا کاش مکّه دن
چوخدور وصالوه تَلسن یابن العسکری

ای رازدار معنی قرآن هایانداسان
بلموک سنه هایاندی وطن یابن العسکری

گل انتقام پرچمین آچ یرده قالماسون
خون حسین و خون حسن یابن العسکری

طعنه ورولا جدّوه ماتم دوتانلارا
طغیان ائدوب شماتت ائدن یابن العسکری

امّا بیز ئوز عقیده میزون پایبندیوک
چون عاشقوزدی روح و بدن یابن العسکری

وار عشقیمیز غمی چوخ اولان زینب عمّوه
سنده اونی چوخ ایستیوسن یابن العسکری

دژخیم ظلمی یخدی بی بون شهر شامیده
باشدا قرا قولوندا رَسَن یابن العسکری

بزم یزیده چکدی سوزی مطلع کلام
سندن توجه ایستورم ای منتقم امام

ائتدی جلوس کرسی گوهر نشانیده
نخوت بروز ائدوبدی او فرعون ثانیده

تالاره سالدی گوشۀ چشمیله بیر نگاه
گوردی ئوزون اریکۀ زور و توانیده

دولموشدی باده نون اثری مغز و جسمینه
گرمیتی واریدی رگ و استخوانیده

میخواریدن حیانی آلوب مِی جسور ائدر
امّ الفسادون اهلی فساد ایلر آنیده

درک ائتدی مجلسینده اونا یوخدی بیر حریف
فکر ایلدی مقام ائلیوب کهکشانیده

فکر ائتدی جنگ بدرون آلوب انتقامینی
فکر ائتدی کامیاب اولوبدور زمانیده

اوّل تبسّم ائتدی صورا چالدی قهقهه
شاد اولمیوم دئدی نیه من زندگانیده

بیر مدّعی حسینیدی جاه و جلالیمه
مغلوب ائدوب مرادیمه یتدوم جهانیده

لایق بولوردی مندن همیشه ئوزون حسین
تقوا دیوردی یوخدی سیزون خاندانیده

ویردوم مقام وعده سی منله کِچنمدی
اقبالیمه حسد ائلدی هر مکانیده

دوشدی هوای سلطنته گلدی کوفیه
ملک وطنده قالمادی امن و امانیده

کرب و بلاده ایلدی بختیم کمک منه
غرق اولدی آز سپاهی ئوزی لخته قانیده

خاکستر ائتمیشم حَشَم و خیمه گاهینی
اهلین مقیّد ایلمیشم ریسمانیده

طشت طلاده تختیمون اوسته کسیک باشی
کیم من کیمی موفّق اولوب آرمانیده

بیر آرزو واریم اونادا ایلرم عمل
همّت اگر تاپولسا بو گون خیزرانیده

ای خیزران نه خوشدی حسینون دوداقلاری
ان طشتده قوجاقلا سئوندور قوناقلاری

آخر یزید عمل ائلدی مدّعاسینه
دستینده چوبدست اوجالوب مِی هواسینه

طشته دینمورم نچه یول اَندی خیزران
قان قطره سی اوجالدی او طشتون فضاسینه

راهب یووان دوداقدان آخوب قطره قطره قان
زینت وئروبدی صورت قرآن نماسینه

فکر ایلمه دوداقلارینا دگدی ضربه تک
پرده چکم محال یزیدون جفاسینه

گه لبلره گهی گوزونه دگدی خیزران
گاهی توخاندی دیشلرینه گه محاسنه

پوزدی او منظره اُسرانون ردیفینی
یوز وئردی غفلتاً هیجان آل یاسینه

هر کس ائله دایاندیقی یرده سیزیلدادی
جان سَسلنوب سرشکینی توکدی لقاسینه

امّا رباب یومدی گوزون طشته باخمادی
باخسیدی دوزمزیدی او باشون بلاسینه

قزلار گهی کسوک باشا گه باخدی زینبه
باخماق اشاره ئیدی یزیدون اداسینه

دیل یوخدی بیزده سن نیه دیلنموسن بی بی
دیلَّن دیلون فداسی دانش حق رضاسینه

قویسون یره یزیده بویور خیزراننی
محکم جواب ویر دئدیگی افتراسینه

یا وئر اجازه تخته طرف حمله ایلیک
لرزه سالاق بو قصر جفانون بناسینه

زهرا قیزی گوروب اسرانی سراسمه
حتّی باخور رقیّه ده تزتز آتاسینه

تَرپنمیون هامی بیر ایپه باغلانوب دئدی
سجّاد باغلانوب باشا من انتهاسینه

ساکت دایانماسوز خفه لر ایپ کیجیک لری
صبر ایلیون یزید چاتار اوز جفاسینه


ادامه دارد ⬇️⬇️

#مرحوم_انور

/channel/ganjine5

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

مرحوم محمد تقی فرهادی تبریزی(تاجرِ فرش فروش) ، متخلّص به #غمناک از محلهء امیرخیز تبریز
دیوانِ مرحوم غمناک یک بار در سال ۱۳۵۰ هجری قمری ، چاپ شده
و بارِ دیگر ، در دو جلد ، از زیر مجموعه های گنجینهء گذشتگان ( جلد های ۴۷ و ۴۸) ، تجدید چاپ شده
مرحوم غمناک ، بنا به اظهاراتِ مرحوم استاد حاج عبدالعظیم ذهنی زاده علیه الرّحمه ، سِمتِ استادی به او داشته است ، و رفاقتِ نزدیکی با مرحوم مشهدی علی اصغر ذهنی داشته ، بنا به گفتهء مرحوم سید علی اصغرِ حسینی که از دوستانِ نزدیکِ مرحوم ذهنی بودند ، مرحوم ذهنی در اوایل شعر نمی گفتند و در سرای قریشی فعلی که در میدانِ کاه واقع شده ، کارخانهء فرشبافی داشتند و در اثرِ مصاحبت با شعرا ، به ویژه مرحوم غمناک که در آن محل زندگی می کرد ، به شاعری روی آورد،مرحوم غمناک از خیّرین بنامِ شهرِ تبریز بودند و با اینکه از تمّکنِ مالی خوبی برخوردار بود ، هیچ وقت محلهء زندگی خود را به محلّاتِ اعیان نشین ، منتقل نکرد و هر موقع به او پیشنهاد میشد که شما بایستی در محلّات راسته کوچه ، نوبر و ششگلان(در حدودِ یک قرنِ پیش ، محلّاتِ راسته کوچه ، نوبر و ششگلان ، محلِ سکونتِ اشخاصِ متموّل و اعیانِ تبریز بود)

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#کانال_اشعار_مرحوم_قمری_دربندی
#احوالات_عبدالله_بن_الحسن_ع


#بس_كه_خونبار_است_چشم_خامه‏ام
بوى خون آید همى از نامه‏ام


ترسمش خون باز بندد راه را
سوى شه نابرده عبدالله را


آن نخستین سبط را دوم سلیل
آخرین قربانى پور خلیل


قامتش سروى ولى نو خاسته
تیشه كین شاخ او پیراسته


خاك بار اى دست بر سر خامه ‏را
بو كه بندد ره به خون این نامه‏ را


سر برد این قصۀ جانكاه را
تا رساند نزد مهر آن ماه را


دید چون گلدستۀ باغ حسن
شاه دین را غرق گرداب فتن


كوفیان گردش سپاه اندر سپاه
چون به دور قرص مه شام سیاه


تاخت سوى حربگه نالان و زار
هم چو ذره سوى مهر تابدار


شه به میدان چشم خونین باز كرد
خواهر غم دیده را آواز كرد


كه مهل اى خواهر مه روى من
كاید این كودك ز خیمه سوى من


ره به ساحل نیست زین دریاى خون
موج طوفان زا و كشتى سرنگون


بر نگردد ترسم این صید حرم
زین دیار از تیر باران ستم


گرك خون خوار است وادى سر به سر
دیده راحیل در راه پسر


دامنش بگرفت زینب با نیاز
گفت جانا زین سفر برگرد باز


از غمت اى گلبن نورس مرا
دل مكن خون داغ قاسم بس مرا 


چاه در راه است و صحرا پر خطر
یوسف از این دشت كنعان كن حذر


از صدف بارید آن در یتیم
عقد مرواریدتر بر روى سیم


گفت عمه واهلم بهر خدا
من نخواهم شد زعم خود جدا


وقت گلچینى است در بستان عشق
در مبندم بر بهارستان عشق


بلبل از گل چون شكیبد در بهار
دست منع اى عمه از من باز دار


نیست شرط عاشقان خانه سوز
كشته شمع وزنده پروانه هنوز


عشق شمع از جذبه‏هاى دلكشم
او فكنده نعل دل در آتشم


دور دار اى عمه از من دامنت
آتشم ترسم بسوزد خرمنت


دور باش از آه آتش زاى من
كاتش سود است سر تا پاى من


بر مبند اى عمه بر من راه را
بو كه بینم بار دیگر شاه را


باز گیر از گردن شوقم طناب
پیل طبعم دیده هندوستان بخواب


عندلیبم سوى بستان مى‏رود
طوطیم زى شكر ستان مى‏رود


جذبه عشقش كشان سوى شهش
در كشش زینب به سوى خرگهش


عاقبت شد جذبه‏هاى عشق چیر
شد سوى برج شرف ماه منبر


دید شاه افتاده در دریاى خون
با تن تنها و خصم از حد فزون


گفت شاهانك بكف جان آمدم
بر بساط عشق مهمان آمدم


آمدم ایشان من این‏جا قنق
اى تو مهمان دار سكان افق


هین كنارم گیر و دستم نه بسر
اى به روز غم یتیمان را پدر


خواهران و دختران در خیمه گاه
دوخته چون اختران چشمت براه


كز سفركى باز گردد شاه‏ها
باز آید سوى گردون ماه ما


خیز سوى خیمه‏ها مى‏كن گذار
چشمها را وارهان از انتظار


گفت شاهش الله‏اى جان عزیز
تیغ مى‏بارد در این دشت ستیز


تو به خیمه باز گرد اى مهوشم
من بدین حالت كه خود دارم خوشم


گفت شاها این نه آئین وفاست
من ذبیح عشق و این كوه مناست


كبش املح كه فرستادش خدا
سوى ابراهیم از بهر فدا


تو خلیل و كبش املح نك منم
مرغزار عشق باشد مسكنم


نز گران جانى بتأخیر آمدم
كوكب صبحم اگر دیر آمدم


دید ناگه كافرى در دست تیغ
كه زند بر تارك شه بى دریغ


نامده آن تیغ كین شه را به سر
دست خود را كرد آن كودك سپر


تیغ بر بازوى عبدالله گذشت
وه چه گویم كه چه زان بر شه گذشت


دست افشان آن سلیل ارجمند
خود چو بسمل در كنار شه فكند


گفت دستم گیر اى سالار كون
اى به بیدستان بهر دو كون عون


پایمردى كن كه كار از دست رفت
دستگیرم كاختیار از دست رفت


شه چوجان بگرفت اندر برتنش
دست خود را كرد طوق گردنش


ناگهان زد ظالمى از شست كین
تیر دلدوزش به حلق نازنین


گفت شه كى طایر طاوس پر
خوش بر افشان بال تا نزد پدر


یوسفا فارغ زرنج چاه باش
رو به مصر كامرانى شاه باش


مرغ روحش پر برفتن باز كرد
همچون باز از دست شه پرواز كرد

#مرحوم_نیر_تبریزی

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#زبانحال_حضرت_صغریٰ_س




فراقیوه علی جان روز وشب دوام ایلدیم
خیال وصلیله هجران ایوین مقام ایلدیم

عراقدن نه گلن وار نه بیر عراقه گیدن
نسیم صبحی سنه قاصد پیام ایلدیم

عراقه سن گیدلی من نوای آهمیله
حجاز قیزلارینا یاتماقی حرام ایلدیم

وجودیمی اریدوب منجنیق غم سخدی
ریاضت عالمینین درسینی تمام ایلدیم

نظام عالم امکانی گزلین  آهمیله
پوزوب نظامینی معناده بی نظام ایلدیم

طریق عشقیده سرمایه وفا نقدین
یغوب خزینۀ سینمده اخذ کام ایلدیم

هوانی دودۀ آهیم ز بس تصرف ایدوب
بو چرخ اطلس دنیانی نیلفام ایلدیم

علی علی او قدر خلق ایچنده سسلمیشم
علی آدین علی مشهور خاص و عام ایلدیم

دیدیم علی گَلی عَمَّم گَلی  آتامدا گَلی
فراق ایوینده بو فکری عَلَی الدَّوام ایلدیم

متاع عشقه خریدار اولان  متاعی یغوب
بو چار سوی محبتده من قوام ایلدیم

تاپولمادی علی اکبر کیمی ویرن قیمت
متاعه جلب ایلیوب مشترینی رام ایلدیم

مدینه اهلینی  مصر اهلی تک یغوب باشیما
اوز عشقمیله سنه  عشقیده غلام ایلدیم

بو گون منی آنام ام البنین دید ایتدی
کمال رأفتیله من اونا سلام ایلدیم

منه بویوردی قیزیم وار عموندن هیچ خبرین
مقابلینده اونا منده لا کلام ایلدیم

بو انتظاریله من قالمارام یقین  ئولَّم
اودور که عارض گل فامی  زرد فام ایلدیم

مجسم ایلورم هر گون نظرده  حسن رخون
بو فکریله اوزیمی مقضی المرام ایلدیم

ایکی گوزوم باخار هر گون سنین گلن یولوا
بو انتظاریله هر صبح شامی شام ایلدیم

مریضه قیز- آناسیز- یالقوز ایوده شام و سحر
یغوب بو خلقی باشا حسن انتظام ایلدیم

گلن گیدن سوروشور قارداشین هاچان گلجاق
بو آی گلن آیی هی تکیۀ کلام ایلدیم

انیسیم آه سحر مونسیمدی ناله شب
خدنگ عشق رخون سینم اوسته رام ایلدیم

گیچن گیجه یوخودا  گوردوم عَمَّم اوز باشینا
قرا سالوبدی قیامتدی من قیام ایلدیم

شکنج زلفیمی  قارداش سنین گلن یولوا
آچوب تمامی پوزوب بیر خطالی دام ایلدیم

نسیم صبح صبا عطر کاکلین گتورور
بو خسته جانه علی قوۀ مشام ایلدیم

دعا ایدر باجی قارداشینی گیده سفره
بو عادتی علی دنیاده تا وارام ایلدیم

نوای نی  کیمی هر صبح دم سیزیلداماقی
اوزیمه شیوۀ دیرینۀ مدام ایلدیم

بیزه « رفوگریمیز » یوز دوتوب امان گتوروب
اوزوم براتینی ویردیم سوزون تمام ایلدیم

#حضرت_صغریٰ
#روفه_گر

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#امام_حسین‌_علیه_السلام
#قتلگاه #عاشورا


از حَرَم تا قَتلگه زِینَب صَدا می‌زَد حُسین
دَست و پا می‌زَد حُسین زِینَب صَدا می‌زَد حُسین


سُوی دُشمَن عِصمتِ کُبرا هَراسان آمَدِه
پا بِرهنِه وا اَخا گُویان بِه میدان آمَدِه
زِینَبِ بی خانمان با چِشمِ گریان آمَدِه
از بَرای دِیدَنِ شاهِ شَهیدان آمَدِه

دِید دَر دُریای خونِین دَست و پا می‌زَد حُسین
دَست و پا می‌زَد حُسین زِینَب صَدا می‌زَد حُسین

اَمر بَر آن دُختَرِ زَهرا چِنِین دُشوار شد
دَر میانِ مَعرکه بی یار و بی غَمخوار شد
چارِهء دِیگر نَدِیدِه عاقِبَت ناچار شد
مُلتجی بَر اِبنِ سعدِ کَافَرِ غدّار شد

دِید دَر دَریای خُونِین دَست و پا می‌زَد حُسین
دَست و پا می‌زَد حُسین زِینَب صَدا می‌زَد حُسین

دَستها بَر سَر بِزَد با نالِه و فَریاد و آه
گُفت زِینب اِی عُمر سَعدِ لَعین و رُو سیاه
می‌کُشند اِین قُوم حُسینم را تُو می‌نمائی نِگاه
یک مُسلمان نِیست آیا دَر میانِ اِین سِپاه

دِید دَر دَریای خُونِین دَست و پا می‌زَد حُسین
دَست و پا می‌زَد حُسین زِینَب صَدا می‌زَد حُسین

صُوتِ زِینَب را شِنیدِه چِشمِ خُونِین کَرد وا
بَر تَکَلّم آمَدِه گُفتا غَرِیبِ کَربَلا
تو مَکُن اِینجا تَوَقُف رُو بِخیمِه خواهرا
از بَرای قَتلِ مَن می‌آیَد آن شِمرِ دَغا

دِید دَر دَریای خُونِین دَست و پا می‌زَد حُسین
دَست و پا می‌زَد حُسین زِینَب صَدا می‌زَد حُسین


مُنتَظِر بَرگشت آن غَمخوارِه بَر سُوی خِیام
جَمع می‌کَرد آلِ طاها را بیک خِیمِه تَمام
شد بُلَند آوازِ تَکبِیرِ صَدای اَهلِ شام
بانگ زَد از آسمان رُوح الاَمین قُتِل الاِمام


دِید دَر دَریای خُونِین دَست و پا می‌زَد حُسین
دَست و پا می‌زَد حُسین زِینَب صَدا می‌زَد حُسین

#غمگینا زِین مُحنَتِ غَم جُمله ذَرّاتِ جَهان
ضَجِه و نالِه کُنان بودِه هَمِه قُدُوسیان
فاطمِه بَر سَر بزَد آمَد بفَریاد و فَغان
گُفت یا جَدّا بِبین آیا چِه کَردِه است اُمّتان


دِید دَر دَریای خُونِین دَست و پا می‌زَد حُسین
دَست و پا می‌زَد حُسین زِینَب صَدا می‌زَد حُسین


#ملا_عبدالله_غمگین_اردبیلی

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#امام_حسین‌_مناجات
#رباعی #سفینة‌النجاة


سالار جمیع ممکنات است حسین

فرمانده دین، اصل حیات است حسین

دنیا ز بلیات بود بحر عظیم

بر دوست چو کشتی نجات است حسین

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

⚫⚪⚫⚪⚫⚪⚫
⚪⚫⚪⚫⚪⚫
⚫⚪⚫⚪⚫                 
⚪⚫⚪⚫
⚫⚪⚫
⚪⚫

     ╔ ▫▫▫ ═══════════╗
        🍃🌺🍃
@ganjine5🍃🌺🍃
     ╚═══════════ ▫▫▫ ╝
#کانال_مدح_و_مرثیه
#حضرت_معصومه_س
#مرحوم_ذهنی
______
                                                      ✍
گل ای فراقی منه درد بی دوا قارداش
دوشوب نه حالته معصومه گور رضا قارداش
____◾◼◾____
نه مدت اولدی سنون گوزلدیم وطنده یولون
حجازه گلماقووی ایلدیم رجا قارداش
____◾◼◾____
نقدر گون گچوب آیلار دولاندی یتدی ایله
نه بلکه هر گونی بیر ایلدی گوئیا قارداش
____◾◼◾____
بو ایلدی باشه یتیشدی ایکی ایل اولدی تمام
که ایلدیم گجه نی گوندوزی نوا قارداش
____◾◼◾____
گونوز دئدیم بو گجه ماه انوریم گله جاق
جهان تیرم اولور عالم ضیاء قارداش
____◾◼◾____
گجه دیدیم گونوز اولسا گونوم طلوع ایلر
ویرر شعاعی دل زاریمه صفا قارداش
____◾◼◾____
او قدر شام و سحر انتظارووی چکدیم
امیدیم اولدی منیم یاس مطلقا قارداش
____◾◼◾____
هوای طوسیله آخر وطندن آیریلدیم
بو فکریله ایلدیم ترک اقربا قارداش
____◾◼◾____
دیدم بو نئشه ده قوم و قبیله دی ایلدن
منه کفایت ایدر بیر او مه لقا قارداش
____◾◼◾____
خیال وصلیویله من بو چوللره دوشدوم
باشیمدا بیلمدیم اما که وار قضا قارداش
____◾◼◾____
فشار درد فراقونله هم ازل گوندن
مریضیدیم من رنجور و مبتلا قارداش
____◾◼◾____
اوزوم محن زده یول زحمتی خسته بدن
علاوه شغلیمدی دمبدم لقا قارداش
____◾◼◾____
بو شهرده نچه گوندور توقف ایلمه لی
نه گون , گجه گونوزوم تیره بیر مسا قارداش
____◾◼◾____
محالیدور داخی بو یردن ایلیم حرکت
بدندن ایله که مسلوب اولوب قوا قارداش
____◾◼◾____
غم فراقوه بولمم که آغلیوم من یا
بو حال غربتیمه ایلوم آه و وا قارداش
____◾◼◾____
نولوردی که بیر دم ایدیدی دیار طوسه گذر
پیامیمی یتوریدی سنه صبا قارداش
____◾◼◾____
گلنمدیم داخی من سن اوزون یتور باری
چتین دگل سنه ای حجت خدا قارداش
____◾◼◾____
قالوب یولوندا گوزوم حسرتیله جانویرورم
ئولم بو حسرتیله  اولما سن رضا قارداش
____◾◼◾____
ولیک رسمیدور عالمده جان ویرنده باجی
گرک یانیندا اولا صاحب وفا قارداش
____◾◼◾____
گوزوم یوزینده اگر جانستانه جان ویرسم
کمال لطف اولی چوخ شان پر بها قارداش
____◾◼◾____
بو صون نفسده که وردیم رضا رضا دی منیم
سسیمه ویرمیه سن سس دگل روا قارداش ____◾◼⬛____
___◾◼⬛_____
___◾◼⬛____
✅کانال مدح و مرثیه

❗لطفا با ذکر منبع فوروارد کنید❗

     ╔ ▫▫▫ ═══════════╗
        🍃🌺🍃
@ganjine5🍃🌺🍃
     ╚═══════════ ▫▫▫ ╝

⚪⚫
⚫⚪⚫
⚪⚫⚪⚫
⚫⚪⚫⚪⚫
⚪⚫⚪⚫⚪⚫
⚫⚪⚫⚪⚫⚪⚫

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#گروه_شعرا_و_مادحین

مدح حضرت معصومه کلام مرحوم(قطره سامانی)عموی عمان سامانی


ای مه برج امامت کشتی بحرنجات
بانوی عز و شرف حلال کل مشکلات

گنج علم و دانش و فضل و کمال و بذل و جود
مصدر غیب شهود و مظهر اسماء ذات

ای مهین بالله که عرش حق کمینت بارگاه
چون توئی محبوب جانان و نهال و طیبات

لیله الاسرای ما باشد طواف کوی تو
درگهت معراج عشاق است منهاج برات

آفتاب برج دین نور سراج فاطمه
شاخه نخل ولایت برصراط حق ثبات

درمقام قرب حق بس رتبه ات باشد فزون
مرده ای صد ساله را بخشی به یک ایما حیات

آن برید کوی جانان در حریم قرب گفت
ازمقام رتبه باشی دستگیر کاینات

جبرئیل و عشق و میکائیل و عقل عارفان ایستاده بر در دولت سرایت محو و مات

ظهره باشی در سماوات دل کروبیان
مهر و مه باشی در اقلیم صفای ممکنات

هرکه می آید به دربارت پی درمان درد
دردشان گردد دوا ای منبع جود و برات

آتش غیرت بر افروزی به هنگام دعا
مستمندان بلا را میدهی ازغم نجات

از وجود ذات پاکت نخله باغ رسول
مضمحل شد درحریم قرب حق لات و منات

آل طه درمقام و رتبه از خورد و کبار
پای تاسر غرق در دریای فهم محکمات

غرق اندر بحر توحیدی نمیدانم چرا
چون سکندرمیروی
#قطره پی آب حیات

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#گروه_شعرا_و_مادحین

Читать полностью…

🟦 مدح و مرثیه 🟦

#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#گروه_شعرا_و_مادحین
زبانحال معصومه (س)بحضرت امام رضا (ع)


قارداش دئمه غمینده معصومه جانه گلمز
دل یوخ دئیم نلر وار دردیم بیانه گلمز

واللهی سن گیدندن یوخدور یوخی گوزیمده
بیله محبت اولماز بلمَم ندور اوزیمده
سنسیز ئولوم نشانی ظاهردی بو یوزیمده
پزمرده گل منیم تک  بیر گلستانه گلمز

نه وار أنام یانیمدا قارداش مواظب اواسون
احوالیمی سوروشسون هر دم مراقب اولسون
بیر کیمسنه تاپولماز منله مصاحب اولسون
من تک وطن غریبی بُلم جهانه گلمز

قلبیمده فرقتیندن بیر سوزش نهان وار
کشف ایتماقا بو دردی نه شرح و نه بیان وار
بو یانماقیمدا گویا باجیوا امتحان وار
قارداش باجی یانیندا عشق امتحانه گلمز

دل ویرموشَم سنون تک بیر بی بدل نگاره
فکریم هامی وفادور من قویدوقوم قراره
خوشدور او عهد چکسه هر شهره هر دیاره
یانسا اگر غمونده قلبیم فغانه گلمز

نامون منه یتشجک گلدی اله مرامیم
چیخدیم وطندن أخر أرتدی منیم ملالیم
باد صبائیله گر یتسه سنه سلامیم
بل غربت ایچره قارداش اشکیم روانه گلمز

سالدون منی غریبه درد فراقه قارداش
هر کاروان گلنده  گئتدیم سراغه قارداش
باد صبا گتوردی عطرین دماغه قارداش
غربتده أغلارام من دردیم شماره گلمز

ال ساخلا سن
#ثریا یازما بو قدر محنت
قارداش غمینده چکدی باجی بو نوع زحمت
هر دم دیردی قارداش مشکلدی درد فرقت
گزلین قالوب اورکده لیکن زبانه گلمز

#گروه_شعرا_و_مادحین

Читать полностью…
Subscribe to a channel