آه،
ای زندگی...
منم که هنوز...
با همه پوچی از تو لبریزم...
#فروغ_فرخزاد
محبوب من بیا
تا اشتیاق بانگ تو در جان خسته ام...
شور و نشاط عشق برانگیزد...
من غرق مستی ام...
از تابش وجود تو...
#حميد_مصدق
اگر نبوسم حسرت، اگر ببوسم شرم
شب خجالت من از لب تو در راه است...
#فاضل_نظری
#شبتونبهمهروخوشی
وابستگی غمیست که از غصهها سر است
از من جدا بمان؛ که برای تو بهتر است...
#حسین_دهلوی
دو روزی با غم و رنج حوادث صبر کن بیدل
جهان آخر چو اشک از دیدهات یکبار میافتد
#بیدل_دهلوی
رسوای عالمی شدم از شور عاشقی
ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تو را
#فروغی_بسطامی
بگیر
دست مرا...
تا تو را بسرایم...
تو را تپنده تر از...
نبض واژه ها بسرایم...
#محمدعلی_بهمنی
خورشید روزی
برای همه به یک اندازه طلوع خواهد کرد.
شاید ما آن روز را نبینیم
امّا زندگی
چیزی جز امیدواری نیست.
#ناظم_حکمت
به تو فکر می کنم
مثل مومنی به ایمان باد
و به تکلیف بید،
به تو فکر میکنم
مثل کوچه به روز
مثل نوشتن به نی
مثل خدا به کافر خویش
و مثل زندان به زندگی؛
حالا باید بخوابم
فردا باز هم به تو فکر خواهم کرد
مثل دریا به ادامهی خویش...
#سیدعلی_صالحی
#شبتونسرشارازعشقوآرامش
حیف نیست
بهار
از سر اتفاق بغلتد در دستم
آن وقت
تو نباشی
تو را به ترانهها بخشیدم
به صدای موسیقی
به سکوتِ شکوفهها
که به میوه بدل میشوند
و از دستم میچینند
تو را به ترانهها بخشیدم
#شمس_لنگرودی
برایت خواهم نوشت
از حدیث تلخ بغضهای تا ابد
از قناعت به یک خاطره
یک یاد
یک شب مهتاب
از صبوری من و جای خالی تو
و شبهای من
برایت خواهم نوشت
حتی تو هم برای من نبودی...
#نیکی_فیروزکوهی
#شبتونبهعشق
دلم می خواهد چنان بنوشمت
که در استخوانم حل شوی
آسمان آب شده در تنگ بلورین من
موجی کف بر لبم که به اشتیاقِ تو
تا ساحل می دوم
و لب پر زنان به بستر خود می روم
بی آنکه تو را ببینم
#شمس_لنگرودی
دوستت دارم
با تمام واژه هایی که
در گلویم گیر کرده اند
و تمام هجاهای غمگینی
که به خاطر تو شعر می شوند
#ليلا_كردبچه
نیستی..
و جانِ لحظههایم در میرود،
برای دوباره دیدنت
برای دوباره داشتنت...!
#لیلا_مقربی
در آن
پرشور لحظه
دل من با چه اصراری تو را خواست
و می دانم چرا خواست
و می دانم که پوچ هستی و این لحظه های پژمرنده
که نامش عمر و دنیاست
اگر باشی تو با من ، خوب و جاویدان و زیباست
#اخوان_ثالث
سخت به "ذوق" میدهد
باد ز بوستان نشان....
صبح دمید و روز شد
خیز و چراغ "وانشان"...
گر همه خلق را چو من
بیدل و" مست" میکنی....
روی به صالحان نما
خمر به "زاهدان" چشان....
#سعدی
#صبحبهاریتونبخیر
دل ضعیف مرا نیست زور بازوی آن
که پیش تیر غمت صابری سپر گیرد
#سعدی
سرشارم از شعرهای نچیده،
روزهای نیامده،
اتوبوسهایی مملو آدمیانی
که به تعطیلی میروند،
قلبی که روی دست بهار مانده است،
کفهای پر کشیده بر پر مرغانی
که به سمت شمال می روند...
#شمس_لنگرودی
به نامه یاد نکردن نه از فراموشی است
ز دوریت به قلمْ دستِ من نمی چسبد
#صائب_تبريزى
من اگر
به فصل آغوش تو برسم
بهار میشوم
شکوفه میدهم
#حمیدرضا_عبداللهی
من از كجا سر راه تو آمدم نـاگاه؟
چه كرد با دل من آن نگاه شیرین،
آه!
مدام پیش نگاهی؛
مدام پیش نگاه...!!!
#فریدون_مشیری
و صبح جاری می شود
در نگاهمان
آنگاه که تلاقی دو نگاه
از هم خاطره ای می سازد
که تا همیشه
به یاد خواهد ماند...
#مریمپورقلی
#صبحتونپرازمعجزهالهی
چه پرمعنا سکوتی لببهلب میساخت دنیا را
اگر هر آدمی اندازهٔ فهمش سخن میگفت...
#حسین_زحمتکش
من صدای نفس
باغچه را میشنوم
و صدای ظلمت را وقتی از برگی میریزد
و صدای سرفه روشنی از پشت درخت
عطسه آب از هر رخنهٔ سنگ
چک چک چلچله از سقف بهار ...
#سهراب_سپهری
غبار از چهره ی آیینه شستم ، باز کمرنگم
کسی انگار در من بود و حالا نیست، دلتنگم
#معصومه_صابر
دلم برای تو تنگ است
و این را نمی توانم بگویم
مثل باد که از پشتِ پنجرهات میگذرد
و یا درختها که خاموشاند،
سرنوشتِ عشق، گاهی سکوت است...
#چیستا_یثربی
دل رفت جان هم میرود روح روان هم میرود
جانانه را آگه کنید آن دلبر غمخوار کو دل بستم
#فیضکاشانی
آدمهاى زيادى هستند
كه هر روز يواشكى
دلشان مى گيرد
براى كسى كه هيچ وقت قرار نيست به هم برسند
و بدتر از آن
هيچ وقت نمى توانند
دلتنگيشان را فرياد بزنند
و اين خودش
بدحالت ترين حالت
يك حال خراب است
#امیر_وجود