من
دوست دارمت...
چون سبزه های دشت...
چون برگ سبزرنگ درختان نارون...
معیارهای تازه زیبایی با قامت تو... سنجیده می شود...
#حمید_مصدق
چه لذّتی دارد
از فردای نیامده نترسیدن،
گوش به باران دادن،
چای درست کردن،
پادشاهِ وقتِ خود بودن.
#شاهرخ_مسکوب
بهار بی رخ گلرنگ تو، چه کار آید؟
مرا یک آمدنت به که ده بهار آید
#امیرخسرو_دهلوی
چشم هايت را،
به چشم هايم بياويز!
من با نگاه تو بر می خيزم
به خورشيد سلام می دهم
هوا را بو می کنم!
زمين را، تنفّس می کنم!
شايد همه ی اين ها، تو باشی ...
#عرفان_یزدانی
#صبحتون‌پرازحس‌خوب‌زندگی
گوهرِ پاک بِباید که شود قابلِ فیض
ور نه هر سنگ و گِلی، لؤلؤ و مرجان نشود
#حافظ
رام با دیوانه می‌شد پیش ازین آهو ولی
رم نمودن‌های آهویی مرا دیوانه کرد
کاش از یک تار مو تدبیر زنجیرم کند
آنکه از هر یک سر مویی مرا دیوانه کرد
#فیاض_لاهیجی
سرم هنوز چنان مست بوی آن نفس است
که بوی عنبر و گل ره نمی‌برد به مشام
#سعدی
هر دم ز جور خوبان در حیرتم که ایزد
آن را که داده حُسنی ،مهری چرا نداده
#هلالی_جغتایی
کافی‌ست صدایم کنی.
بگویی فروغ و من به دنیا بیایم
و درخت‌ها و آفتاب و گنجشک‌ها
با من به دنیا بیایند.
دوستت دارم. دوستت دارم
و دلم تاب تحمل این همه عشق را ندارد.
#فروغ_فرخزاد
ما دو سرویم، در آغوش هم افتاده به خاک
چشم بگشا که گره خورده به هم ریشه ما
#فاضل_نظری
از روزنهٔ چشم تو
خورشید هویداست
وز لطف نگاه تو جهان خرم و زیباست
صبحی که تو
در آینه‌اش نقش ببندی
چون باغ بهار است، بهشت است، فریباست
#محسن_خانچی
#صبح‌زیبای‌بهاریتون‌بخیر
هوا هوای بهشت است گوئیا بجهان
در بهشت در اردیبهشت گردد باز
#صغیر_اصفهانی
مردمان عاشق گفتار من ای قبله خوبان
چون نباشند که من عاشق دیدار تو باشم
من چه شایسته آنم که تو را خوانم و دانم
مگرم هم تو ببخشی که سزاوار تو باشم
#سعدی
#یکم‌اردیبهشت‌بزرگداشت‌ملکه‌سخن‌سعدی💫
این سر که به دست غم هجر تو سپردیم
در پای غمت هدیهٔ ناقابل ما بود
#فرخی_یزدی
سزد که جامه جان را قبا کند از شوق
هزار یوسف مصری ببوی پیرهنش
#هلالی_جغتایی
آنگاه که
صدای تو را می‌شنوم
می‌پندارم که می‌توانم دیگر بار
از تو شعله‌ور شوم...
#غاده_السمان
ای دوست داشتن!
پنهان‌ترین بهار
آتش بکش، زبانه بکش، گل کن عاقبت
باشد به بوی تو
بار دگر صبورترین مرغ این جهان
آواز برکند!
#سیاوش_کسرایی
امروز و هرروز من
"تو"یی.
بامن ازصبحِ تاکستانِ چشمت بگو
از طلوع روز
در دهانت ،وقتی "سلام"
می گویی,
وقتی سپید
در دستانِ قلمم زاده می شود؛
از وقتِ خوبِ عشق بگو.
#ویدا_احسان
میان خواب و بیداری شبی دیدم خیال او
از آن شب واله و حیران، نه در خوابم، نه بیدارم
#اوحدی
#شبتون‌عاشقانه
هم‌صحبتی و بوس و کنارت همه گو هیچ
من از تو نباید خبری داشته باشم؟
#عماد_خراسانی
دل تو را دوست تر از جان دارد
من از آن دوست ترت می دارم
#اوحدی_مراغه_ای
تو را دیدم دمی انگار جسمم ماند و جان گم شد
کجا بودم نفهمیدم زمین گم شدزمان گم شد
#حسین_دهلوی
من نه به اختیار خود می‌روم از قفایِ تو
آن دو کمندِ عنبرین میکِشَدم کشان کشان
#کمال_خجندی
با من از شعر نگو
از خودت حرف بزن
دلتنگ حرف های معمولی ام
اینکه حالت خوب است
اینکه سرما نخورده ای
اینکه زود بر گرد
مواظب خودت باش
دلتنگ همین حرف های معمولی ام...
#منوچهر_آتشی
زندگی
آب تنی کردن در حوضچه اکنون است
رخت ها را باید بکنیم
آب در یک قدمی است
روشنی را بچشیم
شب یک دهکده را وزن کنیم
خواب یک آهو را
صبح ها نان و پنیرک بخوریم
و بکاریم نهالی سر هر پیچ کلام...
#سهراب_سپهری
شب فراق که داند که تا سحر چندست
مگر کسی که به زندان عشق در بندست
#سعدی
#شبتون‌به‌عشق
سعدیا چون تو کجا نادره گفتاری هست؟
یا چو شیرین سخنت نخل شکرباری هست؟
یا چو بستان و گلستان تو گلزاری هست؟
هیچم ار نیست، تمنای توام باری هست
#ملک‌الشعرا‌بهار
#یکم‌اردیبهشت‌سالروز‌تولد‌ملک‌الشعرا‌بهار
#علاقه‌‌شخصی‌‌‌‌بهار‌‌به‌‌سعدی
چه ساغرها تهی کردیم بر یادت که یک ذره
نه ساکن گشت سوزدل ، نه کمتر شد خمار‌ما
#اوحدی
آنچه گفته اند عاشق در مقام فراق،
خوش تر از آنکه در مقام وصال،
راست است.
زیرا که در فراق، امید وصال است
و در وصال، بیم هجر...
#عین_القضات_همدانی
به عطر زلف تو شاید نسیم آغشته‌ست
که هرچه سرو در این باغ بید مجنون است
#محمدحسن_جمشیدی
