فقط اندوخته در عشق شکیبایی بود
کرد تاراج غم عشق شکیبایی را
#عارف_قزوینی
دوست دارم که مرا در بر خود بنشانی
شیشه را آن طرف دیگر خود بنشانی
هرکه نزدیک‌تر از من بتو زو رشک برم
شیشه را بایدت آنسوتر خود بنشانی
#قاآنی
به من، ای صبا، نسیمی ز بهار دولت او
برسان، که سال و ماهت همه نو بهار بادا
#اوحدی_مراغه_ای
اگر این قدر ماه
جدی نبود
که طی هزاران سال
حتی یک قدم به سمت خانۀ من برندارد
بر می داشتم و
صافش می کردم روی میز
می نوشتم: چه ارزش دارد زندگی
که این همه چیز داشته باشی و بگذاری بمیری.
#شمس_لنگرودی
#شبتون‌آسوده
زیباتر از نگاهت نتوان سرود شعری
شعر تو، شاعر من! کامل‌ترین کلام است
#حسین_منزوی
ایام نشاط است که عید است و بهار است
گیتی همه پربوی گل و رنگ و نگار است
در هر وطنی خرمی از موکب عیدست
در هر چمنی تازگی از باد بهارست
#امیر‌معزی
بیا که تجربه کردیم و غیرِ دیدنِ تو
جراحتِ دلِ ما را نبود مرهم هیچ...
#اهلی_شیرازی
وگر زین جهان این جوان رفتنیست
به گیتی نگه کن که جاوید کیست
#فردوسی
دمی سرسبزی ما را به پای سرخوشی مگذار
درختی مثل من هرسال ناچار از شکوفایی‌ست
#فاضل_نظری
در صبح فروردینی
به‌سان شعر زیبایی که قدم می‌زند
خورشید با تو آمد
و با آمدنت بهار از راه رسید.
#نزار_قبانی
لب‌ها می‌لرزند، شب می‌تپد
جنگل نفس می‌کشد
پروای چه داری،
مرا در شب بازوانت سفر ده.
#سهراب_سپهری
#شبتون‌آسوده
هر جراحت که دلم داشت به مرهم بِه شد
داغ دوری‌ست که جز وصل تو درمانش نیست
#نظیری_نیشابوری
دانی بهشت چیست که داریم انتظار
جز ماهتاب و باده و آغوش یار نیست
#عماد_خراسانی
فصل نوروز است می‌آید هوای تازه‌ای
بلبل و گل را شده برگ و نوای تازه‌ای
بر سر افتادگان افتاده سودای لباس
سرو می‌خواهد درین موسم قبای تازه‌ای
#سیدای‌نسفی
#از‌شاعران‌‌گمنام‌قرن‌یازدهم
ای بهار باور من
ای بهشت ديگر من
چون بنفشه بی تو بی تابم
بر سر زانو سر من...
#قیصر_امین‌پور
دیروز، كه بهار در هوای خانه پیچید
در دلم قند قند عشق آب شد
خیالت را بوسه زدم
پنجره ی اتاق را، چهارطاق باز كردم
هوای آمدنت را نفس كشیدم…
#عادل_دانتیسم
تماشایت می‌کردم، با چشمانی
که لهجه‌ی بوسه داشتند...
#یغما_گلرویی
این است عطر خاکستری هوا
که از نزدیکی صبح سخن می‌گوید
زمین آبستن ِروزی دیگر است
این است زمزمهٔ سپیده
این است آفتاب که بر می‌آید
تک تک ، ستاره‌ها آب می‌شوند
و شب بریده بریده
به سایه‌های خُرد تجزیه می‌شود
و در پس ِهر چیز پناهی می‌جوید
و نسیم خنک بامدادی
چونان نوازشی ست ...
#احمد_شاملو
#صبح‌‌زیبای‌بهاری‌تون‌با‌طراوت
همچنان داغ جدایی جگرم می‌سوزد
مگرم دست چو مرهم بنهی بر دل ریش
#سعدی
بشکن دلم که رایحه‌ی درد بشنوی
کس از برونِ شیشه نبویَد گلاب را
#نوعی_خبوشانی
چون مست می شوید ز شرب مدام دوست
مستی بنده هم به دعا آرزو کنید
#فیض_کاشانی
پر می‌زند از شوق لبش طوطی جانم
آری چکنم چون شکرستان من آنجاست
جائیکه عروسان چمن جلوه نمایند
گل راچه محل چونکه گلستان من آنجاست...
#خواجوی_کرمانی
بی‌کسی دل‌های غمگین را کند غمخوارِ هم
غم دلِ ما را نوازش کرد و دل غم را نواخت
#صائب_تبریزی
وفا مباد امیدم اگر به غیر تو است
خراب باد وجودم اگر برای تو نیست
#مولانا
بوی جان می‌آید از تو خیر مقدم ای صبا
غالبا طوقی به گرد کوی جانان کرده ای
ای صبا پیراهن یوسف مگر همراه تست
از کدامین باغ این گل در گریبان کرده‌ای
#وحشی‌بافقی
#صبح‌بهاری‌تون‌دلپذیر
مروت کن تو با اهل زمانه
که تا نامت بماند جاودانه
#عطار_نیشابوری
حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت
کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند
#حافظ
جلوه‌ها کردم و نشناخت مرا اهل دلی
منم آن سوسن وحشی که به ویرانه دمید
#رهی_معیری
بهار عمر و نوروز جوانی است
دریغا قحط سال شادمانی است
دلی دارم که هیچش یاد من نیست
ز بس مشغول غم های نهانی است
#اسیر‌شهرستانی
با دلارامي مرا خاطر خـوش است
کز دلـم يک باره برد آرام را ...
#حافظ
