ghatlgah | Unsorted

Telegram-канал ghatlgah - قتلگاه

994

Subscribe to a channel

قتلگاه

|⇦•زائر معصومه در قم...
#روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بر گدای خانه اش معصومه عصمت میدهد
دست زائرهای خود برگ شفاعت میدهد

هر کسی که خاک شد تأثیر تربت می‌دهد
قول دیدار رضا را در قیامت می‌دهد

مثل سلطان گنبد این شاه بانو با صفاست
زائر معصومه در قم زائر قبر رضاست

مثل زهرا مادرش احسان او بی انتهاست
دختر باب الحوائج دیده بر راه گداست

دست او باز است و زینبوار احسان میکند
خواهر سلطان عالم کار سلطان می‌کند

هیچ مردی با چنین اعجوبه ای همتا نشد
عاقبت هم همسری در رتبه اش پیدا نشد

خانه‌ی موسی ابن جعفر
بی تو بیت الاحزانش شده
گریه در ده سالگی روزی چشمانش شده

*الحمدلله روز رحلت این خانم تو مجلس عزای بی‌بی هستیم قبل فاطمیه رزق فاطمیمون رو از بی‌بی فاطمه معصومه بگیریم اگه ما الان مدینه بودیم نمیتونستیم بلند بلند گریه کنیم آی اونایی که رفتید مدینه خبر دارید قانون مدینه اینه هر کسی گریه کنه بلند گریه کنه دلش رو میشکنه یه فاطمه در ایران با یه علی ابن موسی در ایران یه فاطمه و علی هم در مدینه..*

در یتیمی احترامش رو نگه می داشتن
دور تا دورش برادرها اقامت داشتن

بی اجازه پا کنار خانه اش نگذاشتن
آی مردم جای هیزم شاخه گل در پشت در بگذاشتن

*اما کل این ماجرا همینش دل آدم رو میسوزونه..*

داغ بابا دید اما داغی مسمار نه
کوچه های تنگ دید اما در و دیوار نه

فاطمه بود و مدینه قامتش را تا نکرد
بی حیایی بالگد در را به سویش وانکرد

با کف پا روی چادر قاتلی امضا نکرد
گوشوارش رو کسی در کوچه‌ها پیدا نکرد

اما مادرش زهرا ولی در زیر یک درگیرکرد
سینه ی زخمی سه ماه مادرش را پیر کرد

* الله اکبر چه خبر بود مدینه *

لعنت به در لعنت به دیوار
لعنت به هرچی مردم آزار
ریختن زدن کشتن سوزوندن
یه عده هم انگار نه انگار

شکر حق این فاطمه دیگر شبیه مادرش
قاتلانش را ندیده در کنار بسترش

* آی مردم همه ما خاطره بد از کوچه های بنی‌هاشم داریم*

با ستمکاران عالم قم ید واحد نداشت کوچه های تنگش اصلا قنفذ و خالد نداشت

* یه وقت دیدن یه دستش به کمر علی
یه دستش تو دست امام حسنه.. اصلا فاطمه ها دست از علی بر نمیدارن فاطمه جان یا حضرت معصومه امروز به حق مادرت یه نگاه به این گریه کنات بنداز همون مادری که در حق همسایه هاش دعا میکرد همون همسایه هایی که هیزمو بردن آتشو بردن آی مردم مگه میشه برا من و شما دعا نکنه این خانم..الله اکبر یه زنه باردار وقتی زمین میخوره باید دست به دیوار بگیره یا دستش رو بگیرن بلند بشه خواست علی رو صدا بزنه یه وقت دید علی نقشه بر زمینه.. خواست حسن رو صدا بزنه یا الله یا الله دید حسنش پیر میشه.. خواست زینب رو صدا بزنه دید زینبش پنج سال بیشتر نداره.. آه یا الله یا الله این خانواده خیلی مراعات زینب رو کردن اما کربلا یه عده مراعات نکردن*

گفت حسین تو کس‌ و کار منی
شمر جلو دار شده الله اکبر

*اومد گودال "أخیه الی" یه وقت دید حسین دیگه اشاره میکنه نیا تا نگاه انداخت‌ دید حرمله و شمر دورشن.. دختر شبیه مادره همه از روضه‌ی شام میخونن اما من میخوام امروز اینجور براتون بخونم..*

ای وای من
هر چه او بیشتر نفس میزد
بیشتر میزدن زینب را

*الله اکبر دختر شبیه مادرشه*

وای من که شبیه زهرا شد
بالگد می زدن زینب را

گفت حسین
من عزیز همه بودم که حقیرم کردن
دست بسته بسوی شام اسیرم کردن

تا شهر شام رفتم و معجر نداشتم
تقصیر من چه بود برادر نداشتم

*یا امام رضا امروز اومدم با این جمله در خونه امام رضا عزیز بشیم..*

اما خواهر تو بسته نشد بین طناب
معصومه را هیچ کس نبرد بزم شراب

یه وقت نگاه کرد چشمش بخیزران


چوبی به لبت نشسته دیدم داداش
دندان تو را شکسته دیدم داداش

.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

|⇦•معصومه ای کریمه ی ...
#روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"صلی،الله علیک یا بنت رسول الله یا بنت ولی الله یا اخت ولی الله یا عمه ولی الله یا بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنه ورحمه الله وبرکاته..السلام عليك عرف الله بيننا و بينكم في الجنة، و حشرنا في زمرتكم و اوردنا حوض نبيّكم و سقانا بكأس جدّ كم من يد علي بن ابي طالب صلوات الله عليك"

تو کیستی سلاله ی زهرای اطهری
معصومه ای کریمه ی آل پیمبری

ممدوحه ی ائمه و محبوبه ی خدا
احمد خصال هستی و صدیقه منصبی

باب الکرم سُلاله ی باب الحوائجی
ام العفاف دختر موسی بن جعفری

امروز قبله ی دل خوبان روزگار
فردا همان شفیعه ی فردای محشری

*جانا به قربانت ای جگر گوشه ی امام صادق. فرمود: تکه ای از وجود من در قم دفن میشه"و تَدخُلُ بِشَفاعَتِها شِيعَتي الجَنَّةَ بِأجمَعِهِم ؛"تمام شیعیان من با شفاعت بی بی دو عالم قراره وارد بهشت میشن*

تو سومین ملیکهٔ اسلام فاطمه
آیینه دار زینب و زهرای اطهری

یک مام‌ تو خدیجه دگر مام فاطمه
پاکیزه دم ز مریم و حوّا و هاجری

مریم پی زیارت تو آید اگر به قم
اقرار میکند که همانا تو برتری

همچون نسل پاک رضا را تو گوهری
هم هشتمین ولی خدا را تو خواهری

عمر کم تو خاطره ی عمر فاطمه ست
یادآور مقاومت و صبر مادری

مادر نگشته بانوی خلق دو عالمی
شوهر نکرده مادر آغاز و آخری

بانو!ولی چه بانویی،بانوی نُه سپهر
دختر ولی چه دختر اسلام پروری

*میامد سر راه کاروان ها فرستاده اش رو میفرستاد برید بپرسید از بابام‌ موسی بن جعفر خبری دارن یا نه.. یه روز هم خبر آوردن بی بی جان سرت سلامت باشه بابات موسی بن جعفر کنار زندان های بغداد جان داده. امام رضا که حرکت کرد بی بی دیگه طاقت نیاورد(حالا علی الظاهر ما میبینیم در باطن ماموریت داشت )طاقت نیاورد فراق برادر رو تحمل نداشت و حرکت کرد نرسید. خدا کنه راست نباشه قبل رسیدن به قم. گفتن بی بی رو مضروبه کردن، بی بی شهید شده..به هر صورتی بود به قم رساندن بی بی دو عالم رو مریضه شد. نرسید زیارت برادر به خدمت امام‌ رضا نرسید.بی بی جان ...یه جمله عرض کنم یا صاحب الزمان....یه خواهری اینجا حرکت کرد برا دیدن برادر به برادر نرسید اما یه خواهر هم‌ حرکت کرد کاش اونم نمیرسید
اما رسید چه لحظه ای رسید. "والشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ، مولِغٌ سَيفَهُ عَلى نَحرِكَ ، یَومٌ علیٰ صَدرِالمُصطفیٰ "زینبم دوید برا دیدن برادر اما یه لحظه رسید دید
شمر با چکمه های چرم رو سینه های برادرش رفته "قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِيَدِهِ "
محاسن نورانی حسین رو در دست گرفته بود اون نانجیب باخنجر کُندش داره گلوی حسین رو میبره...*

به سمت گودال ،از خیمه دویدم من
شمر ،جلوتر بود دیر رسیدم‌ من

کنار اون گودال، مادرُ دیدم من
که رفته بود از حال، دیر رسیدم من

«صلی الله علیک یا اباعبدالله»

.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#حجت_الاسلام_سید_رضی_مرتضوی


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

|⇦•جود وکرامت...
#روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
جود و کرامت از کرمش جاودان شده
هر چه دخیل هست به سویش روان شده

جِبریٖل هم اگر برسد در حریم او
حس میکند که وارد صحن جنان شده

او ظاهرش بتول، ولی باطنش علی است
در پشت آن جمال، جلالی نهان شده

از چه تمام فاطمه ها عمرشان کم است؟
دنیا چرا به فاطمه نامهربان شده

مهربانی،کریمه ای، خانم
بانوی بی بدیل معصومه
التماس قنوت گریه ی من
الدخیل الدخیل معصومه

شرفُ الشمس شهر قم هستی
از تبار و ذراری خورشید
پای دَرسَت ملائکه حاضر
ای پناه مراجع تقلید

صحن بالا سر تو منزل نور
مهبط جبرئیل این صحن است
بال جمله ملائک عرشی
زیر پاهای زائرت پهن است

حرم اهل بیت صحن شماست
حرم خانواده ی زهرا
کربلا و مدینه و مشهد
نجف و کاظمین و سامرّا

وقت تجدید عهد با زهرا
شهر یثرب اگر نشد قم هست
گره هایم نگفته واشده است
تا قسم به امام هشتم هست

دلم راهی قم می‌شود
در حرم امن تو گم می‌شود
عمه سادات سلام علیک
روح عبادات سلام‌علیک

عمه سادات بگو کیستی
فاطمه یا زینب ثانیستی
از سفر کرب و بلا آمدی
یا که به دنبال رضا آمدی

خانم با جلال و جبروت آمدی
چقدر اهل قم احترام گذاشتند

*وقتی خانم وارد شد همه با ایل و تبارشون جمع شدن گفتن بابا دختر امام آمد دختر موسی بن جعفر علیه السلام خواهر امام میاد خواهر محترم امام رضا عمه ی امام میاد عمهٔ امام جواد میاد شهر رو آذین بستن. از بالا پشت بام گُل می‌پاشیدند میگفتن : فاطمهٔ معصومه آمده اما من یک خواهر میشناسم هم دختر امامه هم خواهر امامه هم عمهٔ امامه کاروان کربلا آنقدر دیر خارجشون کردن که شهر کوفه رو آذین ببندند..نه اینکه برای استقبال حضرت زینب ها ....نه ، سر حسین داره میاد..گفتن: برید بالای پشت بامها.. مقاتل نوشتن: آنقدر سنگ به زینب زدن ..فرمود : حسین! ای کان حُجب..*

نخواستم پیکر مطهرت رو عریان ببینم
عدو با سنگ استتار کرد و پوشاند

حسین جان
نمی‌دونم چرا این همه،ماهم از تو دور افتاده ؟؟
ستاره هام انگار خیلی شرمنده شدن

گهواره ش رو دیشب رباب میگرده
هیچی نموند از علی برایش یک یادگار

*هی میگه: علی جان!*

بیا به سینه ام شیر اومده بیا
اگر بیایی دل من آروم میگیره

اگر شب مهمان من بشی علی جان ،
من با شیر سیرابت میکنم

به خواب من نمیامدی حالا علتش رو فهمیدم
انگار با مادرت قهر کردی ای معین و یاورم

*زینب سلام الله علیها فرمود :
ای برادر بدنم مجروح و کبود شده آنقدر که تازیانه خوردم نمی‌دونم تا شام، به ربابِ خسته چی بگم چون تو صحراها موند، اصغرِ زخمی...بیا یک یکی این مصیبت‌ها رو قسمت کنم زنجیر برا من نیزه و خنجر مال تو.. ای برادر هر چقدر به جسم و پیکرت هر چقدر نظاره میکنم.آنقدر زخم و جراحت زیاده که حتی شمارش نمیشه بگذار یک بار دیگه دور سر پیکرت بگردم چشم گریان مال من پیکرِ بی سر مال تو....
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#حاج_جلیل_محمدی

https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

ای دل بشارتی دهمت ز آستان قم
وز خاک آستان ملک پاسبان قم
وز روضه و حریم جواهرنشان قم
وز آن شمیم دلکش عنبرفشان قم
ز آن مه که جلوه می‌کند از آسمان قم
ز آن گل که آبرو شده بر بوستان قم
ز آن حور نازپرور باغ جنان قم
ز آن طایر خجسته‌ی خُلدْ آشیان قم
ز آن بارگه که روی جهانی به آن دراست

بنوشته‌اند خط شرف بر جبین قم
بالَد به خویش خاک سعادتْ قرین قم
گنجی گران‌بهاست دفین در زمین قم
پیداست قدر و قیمت قم از دفین قم
علم است و فیض و رحمت و معجز قرین قم
سرشار گشته لطف خدا ز آستین قم
فضل و هنر عجین شده با ماء و طین قم
بس پُر بهاست حلقه‌ی علم از نگین قم
شهری که علم را ز همه باب مصدر است

جائى كه روح و نزهت او آسمانى است
صبحش خروس عشق به گلدسته‌خوانى است
شامش حيات و زندگى جاودانى است
گر گويمش معاينه فردوس ثانى است
از طبع نارسا و ز كوته بيانى است
آن باغِ جان كه مايه‌ی وجد و جوانى است
بِه از بهشتِ پُر نِعَمِ آنچنانى است
بى شبهه آستان قم از خُلد بهتر است

خاک قم از کجا به تقرب رسیده است؟
ایوانش از چه رو به فلک سر کشیده است؟
این قرب و منزلت ز جوار که دیده است؟
این جانِ جان که در دل قم آرمیده است
معصومه‌ای است این که حَقَش برگزیده است
مرضیه‌ای است این که ز نور آفریده است
محموده‌ای است اینکه صفاتش حمیده است
این مه که بدر ماه به پیشش خمیده است
بانوی دهر، دختر موسی بن جعفر است

اغراق نيست خوانمش ار فوق آفتاب
زيرا كه با تجلى يزدان به هيچ باب
خورشيد و ماه نيست به يك ذره در حساب
اين نوعروس عفت و اين گوهر خوشاب
اين آسمان عصمت و اين نور مستطاب
نور الهى است بِلا شكّ و إرتياب
محبوب عالمند ورا جدّ و مام و باب
انوار خمسه را كه ستودند در كتاب
اين دُخت نازْپرور از آن باب و مادر است

شایسته‌ی شرافت و بایسته‌ی نسب
ممتاز در نسب شد و بی مثل در حسب
جدش محمد عربی سیّد عرب
بابش علی امام خلایق، ولیّ رب
مامش بتول فاطمه مخصوص و منتجب
و آن جدّ و باب خلقت اشیاء را سبب
نام شریف فاطمه، معصومه‌اش لقب
ز آن مرتبت مدار تو ای بی خبر عجب
گر خادمش فرشته و رضوانش چاکر است

نسل شه و سليل شه و دُخت و اُختِ شاه
بانوى عرش و زينت فرش و سپهرْ جاه
از نورش اكتساب كنند آفتاب و ماه
هر دردمند را حرمش ملجاء و پناه
پيداست شأن و شوكت از آن صحن و بارگاه
اين روضه را مَلك به ادب می‌كند نگاه
سرهاى سروران به درش هم چو خاكِ راه
اين نكته روشن است و در آن نيست اشتباه
كاينجا مقامِ بضعه‌ی پاک پيمبر است

قبرش رياضِ جنتى از صدر تا به ساق
رضوان به شوق خادمى‌اش بر در وِثاق
مؤمن پى زيارت قبرش به اشتياق
مشتاق آستانه‌اش از مصر تا عراق
جان و دل است عاشق آن روضه و رواق
هركس مجاور است در آن صحن و بام و طاق
يك ذره نيست زندگى‌اش تلخ در مذاق
كافر به اذن حق شده بى شبهه در محاق
تا آن مناره مأذن الله اكبر است

ای نور چشم موسی جعفر، مه صفا
آرام جان فاطمه، فرزند مصطفی
منظور مصطفایی و محبوب مرتضی
مذکور در لسان حسن، شاه مجتبی
ممدوح در بیان حسین، شاه کربلا
زین العباد گفته تو را آن زمان دعا
بنموده‌اند باقر و صادق تو را ثنا
موسی بن جعفرت پدر، ای خواهر رضا
معصومه‌ای که قبر تو معصوم‌پرور است

ما را به آستان مقدس برات کن
ما را سوی خدای حوالت نجات کن
ما را رها ز بند غم از شش جهات کن
آسان به ما ز پنجه‌ی خود مشکلات کن
ما زائر توأیم! به ما التفات کن
محو از جریده‌های عمل سیئات کن
بی خوف و ترس در سکرات ممات کن
بر ما نظر در این دو سه روز حیات کن
و آن دم که "شمس" حاضر غوغای محشر است


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

اگر داری هزاران درد بی‌درمان بیا اینجا
که با اذن خدا باشد طبیب دردها اینجا

اگرچه هست پنهان مرقد خیرالنسا، اما
به‌شوق مرقد آن بانوی عظما، بیا اینجا

مزار حضرت معصومه‌ی قم را زیارت کن
که باشد جلوه‌ای از مرقد خیرالنسا اینجا

دعاهایت اجابت می‌شود در این حرم زیرا
که خفته اخت سلطان سریر ارتضا اینجا

دلِ درمانده و غمدیده‌ی خود را مداوا کن
که بی‌شک هست هم دارو و هم دارالشفا اینجا

بنوش از آب سقاخانه‌‌اش در صحن آیینه
که می‌باشد یقیناً چشمه‌ی آب بقا اینجا

ببوس این بارگاه و رفعت آن را تماشا کن
که باشد بوسه‌گاه مرتضی و مصطفی اینجا

دلِ خود را گرهْ زن بر ضریح این حرم با عشق
که دل را می‌کُند از بند این دنیا، رها اینجا

دو رکعت با خلوص دل نماز عشق برپا کن
به بالاسر، که تا بینی به چشم دل، خدا اینجا

نمی‌ماند به‌جا کاخی همیشه جاودان اما
بقا را می‌توان بینی در این دارِ فنا، اینجا

مِس زنگاری دل را جلا، نَه!... بل طلا دارد
به اکسیری که بر دل می‌زند این کیمیا اینجا

مشو غرّه به مال و جاه و... قلبت را مصفا کن
ندارد فرق زیرا در نظر، شاه و گدا اینجا

نه تنها این حرم در قم ندارد مثل و همتایی
که هم شأن است حتی با مقام اولیا اینجا

به غیر از شهر خود، هر آشنا باشد غریب اما
تفاوت نیست بین هر غریب و آشنا اینجا

چنانکه شهر قم را عُشّ آل مصطفی خوانند
بنازد شیعه بر این بارگاهِ باصفا، اینجا

خوشا چشمی که دل بندد به دیدار حریم او
چو اهل قم، که گردیده به گنبد، مبتلا اینجا

خوشا آنکس که عادت کرده تا آید به‌گوش او
مناجات و اذان از مأذنِ گلدسته‌ها اینجا

خوشا آنکس که سر را می‌گذارد بر حریم او
بدون ادعا و عاری از روی و ریا اینجا

چو می‌بوسد ضریح باصفایش را به صدق دل
زیارت کرده گویی مرقد شمس الضحا اینجا

شفاعت می‌کند چون شیعیان را در صف محشر
چگونه می‌توان دل کَنًد از صحن و سرا اینجا

اگر گم کرده‌ای راه خودت را از سر غفلت
بیا در این حرم، زیرا که باشد رهنما اینجا

گنهکاری اگر حتی دمی آید به این درگاه
شود شرمنده‌ی کردار، بی‌چون و چرا اینجا

دخیل مِهر می‌بندد ضریح زرنگارش را
که بخشیده شود از جرم و عِصیان و خطا اینجا

خلاصه دست خالی رد نمی‌گردیم ازین درگاه
"اگر از صدق‌ِ دل‌ آریم‌ روی‌ التجا اینجا"*

دل زنگاری‌ات را پهن کن در این حرم زیرا
که پای زائرانش می‌دهد آن را جلا اینجا

مَشام جان معطر کن به عشق (ساقیِ) کوثر
اگر خواهی شوی مست از شراب جانفزا اینجا


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح

از آن زمان که قم حرمِ اهل‌بیت شد
این شهر سفره‌ی کرمِ اهل‌بیت شد

آن را به "عُش آل‌محمد" شناختند*
پس بین شهرها علمِ اهل‌بیت شد

دست کسی که طالب علم محمدی‌ست
در نشر معرفت، قلمِ اهل‌بیت شد

شد خاکِ شوره‌زار، شفابخش اهل‌دل
وقتی تبرّکِ قدمِ اهل‌بیت شد

در جشن، رویِ شادی و در سوگ، روی حُزن
آیینه‌دار شوق و غمِ اهل‌بیت شد

اول برای حضرت معصومه شعر گفت؛
هر شاعری که محتشمِ اهل‌بیت شد

هرکس که زائر حرم این کریمه بود
از دوستانِ محترمِ اهل‌بیت شد

https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

هر زمانی دل، میان سینه‌ام گم می‌شود
یا به مشهد می‌رود، یا راهی قم می‌شود

تا نگاه من به دریای ضریحش می‌رسد
دل دگرگون می‌شود، غرق تلاطم می‌شود

دانه دانه اشک‌های زائرانش می‌چکد
زیر پاهای کبوترهاش گندم می‌شود

نور می‌بارد چنان از گنبد این آفتاب
در کنارش جلوه‌ی خورشید هم گم می‌شود

شهر قم یا مشهد سلطان چه فرقی می‌کند
هر کدامش قبله‌ی حاجات مردم می‌شود

بارها ناگفته در اینجا شدم حاجت‌روا
رفته از دستم حساب، این بار چندم می‌شود

دل به دست او سپردی غم مخور، کارِ نشد،
با دعای خواهر خورشید هشتم، می‌شود


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_شهادت

نه که تنها محضرت سائل فراوان آمده
تاجری دلخسته هم از سبزه میدان آمده
دسته‌ای از سینه‌زن‌های اصیل اردبیل
چارپایه‌خوانی از بازار تهران آمده
مادر دلداده‌ای از پای دار قالی‌اش
دختری از بین شالی‌های گیلان آمده
با نگاه مهربان حضرت شاهِ چراغ
هرکسی که رد شد از دروازه قرآن آمده
زائر آواره‌ای از ارگ بم آوارتر
با هزاران آرزو از سوی کرمان آمده
تا بشوید سنگ فرش صحن‌ها را عاشقی
با گلاب قمصر سوغات کاشان آمده
عطر و بوی آستان قدس دارد با خودش
هرکه از سمت شمال شرق ایران آمده
فرق دارد با همه نزد تو ای بانوی مهر
هرکه با امضای آقای خراسان آمده
ضامن آهو خودش من را سفارش کرده ست
سرپناهم باش! آهوی بیابان آمده
پیرمردی هم که دکترها جوابش کرده‌اند
با امیدی در پی دارو و درمان آمده
دختر باب الحوائج! عمه‌ی باب المراد!
مستمندی پابرهنه دل پریشان آمده
زشت و زیبا، خوب و بد از مستمند و از فقیر
ای کریمه! باز کن در را که مهمان آمده
بر مشامش خورده عطر و بوی ایوان نجف
هرکه از پایین پا تا زیر ایوان آمده
در زمین شایسته‌ی دربانی‌ات پیدا نشد
جبرئیل از عرش با شوق دوچندان آمده
مطمئن هستم همیشه دستِ پُر برگشته است
دست خالی هرکسی نزد کریمان آمده
::
خانه‌ای جز خانه‌ی تو خانه‌ی رحمت نشد
بی نگاه لطف تو اینجا کسی دعوت نشد
جز تو ای سرچشمه‌ی مهر و محبت هیچ‌کس
با من بیچاره‌ی درمانده هم‌صحبت نشد
دخترانِ باحیا موسی بن جعفر کم نداشت
هیچکس مثل تو اما صاحب عصمت نشد
یا ملک گرم طوافت دیده‌ام یا آدمی
لحظه‌ای دور ضریح اطهرت خلوت نشد
بهترین آوازه‌ها در خادمی کوی توست
شهرت خالی ز شوق نوکری شهرت نشد
مرعشی‌ها صحن زیبای تو را جارو زدند
هرکسی در بارگاهت لایق خدمت نشد
خادمانت را رضا شخصاً گزینش می‌کند
هرکه هرکه در حریمت صاحب کسوت نشد
هرکسی پا پس کشید از خانه‌ات بیچاره شد
عده‌ای دیدند اما مایه‌ی عبرت نشد
خارج از نوبت طبابت کرده‌ای در این مطب
ای طبیب دردمندان صحبت از نوبت نشد
می‌توان از اشتیاق عاشقان فهمید که
آن قدر که شهر قم جذاب شد، جنت نشد
::
بزم اشک و روضه‌ی داغ تو چیز دیگری‌ست
تجربه کردم برایم هیچ جا هیئت نشد
چشم بر در داشتی یک عمر از درد فراق
آخرش هم دیدن روی رضا قسمت نشد
از دل پر درد تو بانو چه می‌داند مگر
آن که یک شب هم گرفتار غم غربت نشد
در غم هجر برادر سوختی و ساختی
روزی چشمان خیس‌ات یک شب راحت نشد


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

حسین جانم
مرا به هیچ خریدیو به هیچ هم مفروش

https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

خدایا 🙏

✨به حق این شب معنوی

الهی🙏

هر کسی هر جایی هست
گره از کارش باز بشه

الهی🙏

شفای تمام مریضها

الهی 🙏

سلامتی پدرها و مادرانمون

الهی🙏

آمرزش روح درگذشتگانمون

الهی🙏

دل گرفتگی هامون رو بگیر و
آرامش بهمون عطا کن

آمیـــن یا رَبَّ 🙏

از ته دل دعاگوی دعاهاتون هستم 🙏

ان شاء الله

بحق کریمه اهل بیت (س)

همگی حاجت روا بشید 🙏

التماس دعا 🙏

https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

کنارِ صحن تو دیدم تمام باور خود را
نشانی از مزار بی نشان مادر خود را

همیشه قبل هر کاری برای رزق اشعارم
گشودم گوشه‌ی ایوان طلایت دفتر خود را

مَنِ من را شکست ایوان آیینه، زمانی که
هزاران تکه دیدم در کنارش پیکر خود را

دل از بار تعلق‌ها رها شد با تو، از این رو
فقیری در ضریح انداخت تنها زیور خود را

غبار این حرم را می‌کشم بر روی دستانم
تبرک می‌کنم اینگونه من انگشتر خود را

خیابان ارم را دوست دارم چون که می‌بینم
درون آن شکوه بارگاه یاور خود را

من از اول به تو دل بسته‌ام، اذنی بده بانو!
که باشم در حریمت لحظه‌های آخر خود را

https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

در مه قدم برداشتم تا تو
وقتی رسیدم صحن، باران بود
حال قشنگی داشت گلدسته
لبریز از آیات قرآن بود

باران می‌آمد، ناگهان دیدم
رنگین‌کمان روی حرم پل زد
دیدم که: (والشمس بحسبانٍ)
خورشید بالای شبستان بود

آباد شد دنیای ویرانم
آرامشی گل کرد در جانم
آرامشی که قبل طوفان نه
آرامشی که بعد طوفان بود

از دور دیدم یک کبوتر را
که دور می‌شد از حرم اما
در چشم‌هایش شوقْ جریان داشت
شاید که راهی خراسان بود

دور ضریحت نور پیدا بود
در اشک مردم شور پیدا بود
می‌خواست مشهد را زنی از تو…
این تازه یک تن از هزاران بود

بانو قسم به چشم دریایت
به قطره قطره اشک زیبایت
زیر قدوم تو گلستان شد
قم پیش از آن تنها بیابان بود

دیده تو را چشمم هر آیینه
هر بار در ایوان آیینه
از لطف تو شب‌های آدینه
در شهر من، آیینه‌بندان بود

مِنْ نورِکُم کلُ الوطن مَعمور
شیراز، مشهد، قم، سه شهر نور
اما مدینه…. زادگاه تو
ای کاش آن هم جزء ایران بود


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

از هرکسی به غیر شما رو گرفته‌ایم
برگیم و با نسیم حرم خو گرفته‌ایم

هوهوی باد در حرمت موج می‌زند
او را به خدمت تو اذان‌گو گرفته‌ایم

گرد و غبار از دل خود پاک می‌کنیم
در صحن اگر که دست به جارو گرفته‌ایم

بر شانه‌ی رواقت اگر گریه می‌کنیم
از ابرهای صحن تو الگو گرفته‌ایم

ای ساحل امید! کنار ضریح تو
هربار یاد کشتی پهلو گرفته‌ایم

مهر تو را که ضامن ما روز محشر است
از آستان ضامن آهو گرفته‌ایم

https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

هر صبح‌دم صبا متوسّل به عصمتش
شاید شود زیارت معصومه قسمتش

هرروز، آفتاب خراسان به سمت اوست
دیدار آشناست، می‌ارزد به زحمتش!

در آیه‌های سوره‌ی نورست مُستتر
همپایه‌ی مودّت قربی محبّتش

با بوسه بر ضریح تو اثبات می‌شود
ملّاترینِ مجتهدین، مرجعیّتش

از جمکران بسوی تو آمد کبوتری
تکمیل درس معرفت مهدویّتش!

آرام می‌کند طپش رستخیز را
فردا اگر به لرزه درآید شفاعتش

از نام‌های روز جزا روز ساعت‌ست
آنجا قرار ما و شما، درب ساعتش

جارو به دست، خادمی آمد به خنده گفت:
بال فرشته راه ندارد به ساحتش

از خود گذشت تا به مقام رضا رسید
بالاترین مراتب عشق‌ست هجرتش

آن کاشی شکسته‌ی صحنم که دلخوشم
او را ندیده است کسی، تا مرمّتش...!


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

هر که رو انداخت، خاطرجمع زائر می‌شود
قبل زائر، کوله بارِ راه حاضر می‌شود

هر چه تاجر هست در عالم، گدای فاطمه‌ست
هر که در کویش گدایی کرد، تاجر می‌شود

خوش به حال خانه‌ی خشتیِ نزدیکِ حرم
آخرش یک تکه از صحن مجاور می‌شود

دل سپردن ساده اما دل بریدن مشکل است
یک سفر هر کس بیاید قم، مهاجر می‌شود

شیخ می‌یابد مفاتیح الجنان را پشت در
شاطر عباس قمی در صحن شاعر می‌شود

از زبان شعر بالاتر در عالم هست؟ نیست
در حرم حتی زبان شعر، قاصر می‌شود

پای حکم مادح معصومه امضای رضاست
این چنین یک روضه خوانِ ساده، ذاکر می‌شود

رو به قم هر بار در مشهد سلامی می‌دهم
خادم باب الرضا با من مسافر می‌شود

دست را بر سینه‌ات بگذار و چشمت را ببند
رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر می‌شود
::

ماه قم! دست خیال ما و دامان شما
میزبان هستید و ما هستیم مهمان شما

غصه‌ی دنیا شده سوهان روح و در عوض
کام شیرین می‌کند عمری‌ست سوهان شما

عشق را در روز روشن عده‌ای گم کرده‌اند
من که آن را یافتم کنج شبستان شما

رو سیاهم! با چه رویی بین مردم جا شوم
در دل آیینه‌ی شفاف ایوان شما؟

بس که هیچم، روزی‌ام حج فقیران هم نشد
عید قربان می‌روم هر سال قربان شما

آب قم شور است، شاید ما به ظاهر زائران
بارها حرمت شکستیم از نمکدان شما
::

داغ اگر در سینه‌ی من یک نفر باشد که نیست
باید از دریای لطفت بیشتر باشد، که نیست

غیر درد دل نیاوردم به همراه خودم
سعی کردم کوله بارم مختصر باشد، که نیست

خادم دربان به دست خالی‌ام شک کرده است
ترسم از بار گناهم با خبر باشد، که نیست

از ضریحت دست من کوتاه اگر باشد، که هست
کاش روی شانه‌هایم بال و پر باشد، که نیست

خوب در ایوان آیینه خودم را دیده‌ام
چشم من هم مثل مردم بلکه تر باشد که نیست

هیچ جا بهتر از اینجا نیست، باید بشکند
دل اگر مثل نمازم در سفر باشد که نیست

هر که آمد حاجت ایل و تبارش را گرفت
این حرم جای کسی که بی هنر باشد که نیست

مادرم این مرتبه قول شفا از من گرفت
آه می‌ترسم دعایم بی اثر باشد، که نیست

طبق عادت می‌روم بعد از زیارت، جمکران
تا دعایم دیدن آن یک نفر باشد که هست


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

|⇦•باز هم‌ می شوم‌ کبوترتان...
#روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک"

باز هم می شوم کبوترتان
زیر این گنبد منورتان

من نمک گیر سفره ات شده ام
دست خالی نرفتم از درتان

مادر من کنیزتان بوده
پدرم نیز بوده نوکرتان

جای کرب و بلا و طوس و نجف
شده ام خاک بوس محضرتان

ما عجم ها چقدر خوشبختیم
شده ایران مسیر آخرتان

اشکهایم دخیلتان بستم
به ضریح فرشته پرورتان

از ضریح تو یاس می ریزد
مثل چادر نماز مادرتان

*اهل روضه، کنایه فهما،فهمیدن من چی گفتم..*

چقدر از مدینه دور شدی
پای دلتنگیه برادرتان

خسته از راه دور آمده ای
خسته ای از فراق دلبرتان

مثل مادر خمیده ای اما
نگرفته به میخ در پرتان

محملت پرده داشته شکرخدا
سایبان بوده بر روی سرتان

گر چه شد حمله بر عشیره ی تو
شکر غارت نشد زیورتان

در میان هجوم در نخورد
دست نامحرمی به معجرتان

شد خزان گر چه نوبهار شما
کم نشد لحظه ای وقار شما

غصه ی اعظم بریدن تو
غم روی رضا ندیدن تو

گر چه آواره گشته ای خانم
گر چه غم دارم از خمیدنتان

ناقه ات بین ازدحام نرفت
بی خطر بود این پریدنتان

چادرت زیر چکمه گیر نکرد
لحظه ی تلخ پرکشیدنتان

ثبت شد در جریده ی تاریخ
قصه های به قم رسیدنتان

آمدی شهر قم گلستان شد
پیش پایت زمین گل افشان شد

*یه عده رفتن پشت بوما گل بردن رو سر بی بی ریختن..همه میان علما بزرگان، ناقه ی بی بی رو گرفتن ، میگن بیا منزل ما
نوشتن تو خونه ای که بی بی رو آوردن محله رو قرق کردن نامحرمی رفت و آمد نداشته باشه..*

شهر قم بر تو احترام گذاشت
پیش رویت فقط سلام گذاشت

پیر قوم و بزرگ مردم قم
سر به پای تو چون غلام گذاشت

بهر تو قم گذاشت سنگ تمام
کی دگر سنگ روی بام گذاشت

کی به قم دختر ولی خدا
پای در مجلس عوام گذاشت

بهترین جای قم سرایت بود
کی میان خرابه جایت بود

حسین.....
اجازه میخوام یه لحظه بریم یه شهری سر بزنیم شهری که یه دختر و خواهر امام وارد شد..*

غم طفلی عزیز یادت هست؟
روضه ی آن گریز یادت هست

دختری با سر پدر می گفت
آن همه چشم هیز یادت هست

گفت بابا!...
ماجرای شراب یادم هست
ماجرای کنیز یادت هست

«ای حسین.....»

گفت بابا..‌!
معجرو گوشواره ام به کنار
غارت سینه ریز یادت هست

بدنم درد می کند بابا
دهنم درد می کند بابا


.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#سید_رضا_نریمانی

https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

|⇦•کوچه باغ وصال...
#روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شهر با نور عرش آذین شد
جامهٔ آفتاب زرین شد
کوچه باغ وصال رنگین شد
طعم تلخ فراق شیرین شد

راه، بند آمده چه همهمه‌ای
آمده فاطمه چه فاطمه‌ای

غم در آغوش دلخوشی گم شد
آینه غرق در تبسم شد
گریهٔ شوق سهم مردم شده
عصمت محض وارد قم شد

نام معصومه مُهر ایمان است
چادرت سایه‌سار ایران است

می‌وزد باد بین شب‌بوها
در تب و تاب این هیاهوها
دیده شد قبلهٔ خداجوها
سوی تو می‌دوند آهوها

مکتبت، مکتب خراسان است
رأفتت رأفت رضا جان است

عکس خورشید در دل دریاست
آخرین ایستگاه شب اینجاست
شرح این ماجرا خودش گویاست
عشق خواهربرادری زیباست

قسمت این بود مبتلا باشیم
نذر معصومه و رضا باشیم
گرچه از فقر بارها مُردیم
دَر و همسایه را نیازُردیم
روزی از سفرهٔ کرم بردیم
نان این خانه را فقط خوردیم

سائل پشت این دریم همه
قوم موسی بن جعفریم همه

آشنای غریبه‌ها بانو
ای به درد همه دوا بانو
رو به تو کرده‌ایم ما بانو
فاطمه اشفعی لنا بانو

مثل زهرا تو مادر مایی
ناجی روز محشر مایی

کلِّ قم افتخار کرد آن روز
عشق را آشکار کرد آن روز
با ورودت چه کار کرد آن روز
جان خود را نثار کرد آن روز

تبری فکر ساقهٔ تو نبود
بی‌حیا دور ناقهٔ تو نبود

*همه مردم علما بزرگان دین دور ناقه اش می‌گشتن، چه با افتخار واردش کردن ، اصلاً یه محله رو قُرُق کردن ، فقط خانم‌ها رفت و آمد می‌کردن، انقدر احترام گذاشتن طبیب آوردن ، اگر زخمی بود اگر ناراحتی بود دوا بشه، طبیبم گفت کاری نمی‌تونیم بکنیم..*

اثر زهر اگر به جان تو بود
حُجره در شأن خاندان تو بود
پشت صد پرده، آستان تو بود
کی سنان مثل ساربان تو بود

نیزه‌داری به تو نخندیده
گوش تو حرف بد که نشنیده

صبرش تمام شد زینب
زخمی سنگ بام شد زینب
ناگهان ازدحام شد زینب
وارد شهر شام شد زینب


.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#استاد_حاج_منصور_ارضی

https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

ای دختر عقل و خواهر دین
وی گوهر دُرجِ عِزّ و تمکین

ای میوه‌ی شاخسار توحید
همشیره‌ی ماه و دُخت خورشید

صد سلسله دل مقیم کویت
در پرده‌ی نور غیب رویت

خاک قدمت شفای دل‌هاست
خشنودی تو رضای زهراست

تو بنت و کریمه‌ی رسولی
تو زاده‌ی عصمت بتولی

بگشا ز کرم، درِ اجابت
بر ما به دعای مستجابت

ای گوهر تاج آدمیّت
فرخنده نگین خاتمیّت

عصمت شده پای‌بند مویت
ای علم و عمل مقیم کویت

شیطان به خطاب قم براندند
پس تخت تو را به قم نشاندند

کاین‌جا نه بهشت و جای حواست
ناموس خدای، جایش اینجاست

خرگاه تو را به حشر چون فرش
یک باره تکان دهند بر عرش

زوّار تو را بهشت مأواست
آرامگه تو عرض أعلاست

معصومه‌ی اهل‌بیتِ عصمت
شد کوی تو پایگاه حکمت

بر آن حرمی که عُشّ آل است
دائم صلوات ذوالجلال است

اندر حرم تو عقل، مات است
زین خاک که چشمه‌ی حیات است

جسمی که درین زمین نهان است
جانی است که در تن جهان است

این ماه منیر و مهر تابان
عکسی بوَد از قم و خراسان

ایران شده نوربخش ارواح
مشکات صفت به این دو مصباح

از این دو حرم دلا چه پرسی
حق داند و وصف عرش و کرسی

ای دُخت نسیم صبح صادق
وی اُخت رضای خلق و خالق

برتر ز زمین و آسمانی
چون عمه‌ی صاحب الزمانی

هر کس به درت به یک امید است
محتاج‌تر از همه (وحید) است

https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

دلی که عشق و ارادت به راستان دارد
در آستانه‌ی قم، سر بر آستان دارد

در آستانه‌ی قم، از سلاله‌ی خورشید
ودیعه‌ای است که انوار جاودان دارد

به یُمن مقدم این تابناک اختر پاک
تمام خطه‌ی قم، رنگ آسمان دارد

یگانه دختر معصومه‌ای که فرمودند
زیارت حرمش، اَجر بیکران دارد

کسی که اشک ارادت درین حرم افشاند
دو چشمِ تر، نه که "عَینان تَجریان" دارد

درین حریم چرا موج می‌زند ملکوت
که سایه از پر و بال فرشتگان دارد

گرفته رخصت پرواز بین مشهد و قم
کبوتری که در این روضه آشیان دارد

از این حریم مقدس اجازه می‌طلبد
کسی که شوق نیایش به "جمکران" دارد

چه مسجدی که ز گلدسته‌های زیبایش
بلال هم، هوس گفتن اذان دارد

کسی که می‌رود آنجا می‌آورد با خود
دلی که رایحه‌ی صاحب الزمان دارد

میان شهر قم و جمکران جدایی نیست
خوشا کسی که سفر سوی این و آن دارد

ثنای حضرت معصومه حدّ معصوم است
به شأن و شوکت او، شعر، کی توان دارد؟

به پاکدامنی مریم است این بانو
که از مسیح نسب دارد و نشان دارد

هنوز جای قدم‌های اوست بیت النور
هنوز چشم به آن خانه، کهکشان دارد

و از مجاورت او ز شهر قم، تابش
فروغ علم به شش گوشه‌ی جهان دارد

قسم به عشق که شایسته‌ی نثار این‌جاست
اگر که اشک شما رنگ ارغوان دارد

بهشت خواب و خیالی‌ست بی محبت او
ولای اوست که پروانه‌ی جِنان دارد

در آزمایش علم و عمل بکوش اینجا
که سرسپردگی دوست، امتحان دارد


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

برآر از آستین معرفت دست دعا اینجا
به آیین دگر بر آستان کبریا، اینجا

به چشم دل نظر کن بر حریم دختر موسی
که جان را می‌دهد آیینۀ لطفش جلا، اینجا

مجو از خیل بی‌دردان دوای درد بی‌درمان
«اگر درمان درد خویش می‌خواهی، بیا اینجا»

صدای قدسیان بشنو که می‌آید به گوش جان
که دردت را دوا اینجا، که رنجت را شفا اینجا

بریز اشک نیازی در نمازستان بی‌خویشی
برآر آهی ز سوز سینۀ دردآشنا اینجا

حریم یثرب و بطحاست گویی مرقد پاکش
که نور آذین بُوَد چون ساحت اُمُّ القُرا اینجا

فضای قدس، معراج حقیقت، بزم «اَو اَدنی»
شب اَسری، فروغ جاودان مصطفی اینجا

به نام او که خاک پاک او بوی نجف دارد
که از او می‌تراود عطرِ جانِ مرتضی اینجا

تو را پرواز خواهد داد تا اوج خداجویی
ز بام آشنایی، زادۀ خیرالنّسا اینجا

اگر مرد رهی پای ارادت نِه در این وادی
که با دست طلب جمع‌اند مردان خدا اینجا

برآی از ظلمت هستی، که خضر آمد به سرمستی
به بوی چشمه‌سار زندگی‌بخشِ بقا اینجا

منم «مشفق» غباری دامن‌افشان در هوای او
که می‌جویم رضای او به تسلیم و رضا اینجا

https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح
#زائرانه

اگر درمان‌ درد خویش‌ می‌خواهی‌، بیا اینجا
دوا اینجا، شفا اینجا، طبیب‌ دردها اینجا

شکسته‌بالی ما می‌دهد بال و پری‌ ما را
اگر از صدق‌ دل‌ آریم‌ روی‌ التجا اینجا

طلب‌ کن‌ با زبان‌ بی‌زبانی‌ هرچه‌ می‌خواهی‌
که‌ سر داده‌ست گلبانگ‌ اجابت‌ را خدا اینجا

به‌ گوش‌ جان‌ توان‌ بشنید لبّیک‌ خداوندی‌
نکرده‌ با لب‌ خود آشنا حرف دعا اینجا

هزاران‌ کاروان‌ دل‌ در اینجا می‌کند منزل‌
اگر اهل‌ دلی‌ ای‌ دل‌، بیا اینجا، بیا اینجا

دل‌ دیوانۀ‌ من‌ همچو او گم‌‌کرده‌ای‌ دارد
ز هر دردآشنا گیرد سراغ‌ آشنا اینجا...

صدای‌ پای‌ او در خاطر من‌ نقش‌ می‌بندد
مگر می‌آید آن‌ آرام‌‌جان‌ها از وفا اینجا...؟

مشو از حُرمت این بارگه غافل که مهدی را
زیارت کرده‌اند اهل بصیرت بارها اینجا

حریمش را اگر دارالشفا خوانند، جا دارد
که می‌بخشد خدا هر دردمندی را شفا اینجا

علاج درد بی‌درمان کند لطف عمیم او
نباید بر زبان آورد حرفی از دوا اینجا!

حدیث‌ عشق‌ با «پروانه‌» می‌گویی،‌ نمی‌دانی‌
که‌ می‌سوزد به‌سان‌ شمع،‌ از سر تا به پا اینجا


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

جایی که کوه خضر به زحمت بایستد
شاعر چگونه پیش تو راحت بایستد

نزدیک می‌شوم به تو چیزی نمانده است
قلبم از اشتیاق زیارت بایستد

بانو سلام! کاش زمان با همین سلام
در آستانه‌ی در ساعت بایستد

و گردش نگاه تو در بین زائران
روی من –این فتاده به لکنت– بایستد

تا فارغ از تمام جهان روح خسته‌ام
در محضر شما دو سه رکعت بایستد

بانو اجازه هست که بار گناه من
در کنج صحن این شب خلوت بایستد؟

در این حرم هزار هزار آیه‌ی عذاب
هم‌وزن با یک آیه‌ی رحمت بایستد

باید قنوت حاجت بی‌انتهای ما
زیر رواق‌های کرامت بایستد

شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید
طاقت نداشت تا به قیامت بایستد

آنکس که جای فاطمه در قم نشسته است
در روز حشر هم به شفاعت بایستد

تو خواهر امام غریبی و این غزل
با بیت‌هاش در صف بیعت بایستد

من واژه‌واژه عطر تو را پخش می‌کنم
حتی اگر نسیم ز حرکت بایستد

این شعرِ مست تکیه زده بر ضریح تو
مستی که روی پاش به زحمت بایستد


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

🔳یا_فاطمة_الزهرا

مهمان کربلا شده بانوی بی نشان

ای روضه خوان بیا و کمی از عطَش بخوان
شب های جمعه رو ب حرم کن فقط بگو

از آب هم مضایقه کردند کوفیان ...

صلی الله علیک یااباعبدالله

🙏اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَهَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ
🙏وَ ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ
🙏وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ
🙏دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ.
🙏اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

#شب_جمعہ‌ ✨
#شب_زیارتےارباب_بےڪفݧ
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#اللهم_ارزقنا_کربلا🙏


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

اگرچه غرق گناهم ولی دلم طفلی ست


که میشود شب جمعه بهانه گیر حسین

#شب_زیارتی_سیدالشهدا


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_شهادت

نه که تنها محضرت سائل فراوان آمده
تاجری دلخسته هم از سبزه میدان آمده
دسته‌ای از سینه‌زن‌های اصیل اردبیل
چارپایه‌خوانی از بازار تهران آمده
مادر دلداده‌ای از پای دار قالی‌اش
دختری از بین شالی‌های گیلان آمده
با نگاه مهربان حضرت شاهِ چراغ
هرکسی که رد شد از دروازه قرآن آمده
زائر آواره‌ای از ارگ بم آوارتر
با هزاران آرزو از سوی کرمان آمده
تا بشوید سنگ فرش صحن‌ها را عاشقی
با گلاب قمصر سوغات کاشان آمده
عطر و بوی آستان قدس دارد با خودش
هرکه از سمت شمال شرق ایران آمده
فرق دارد با همه نزد تو ای بانوی مهر
هرکه با امضای آقای خراسان آمده
ضامن آهو خودش من را سفارش کرده ست
سرپناهم باش! آهوی بیابان آمده
پیرمردی هم که دکترها جوابش کرده‌اند
با امیدی در پی دارو و درمان آمده
دختر باب الحوائج! عمه‌ی باب المراد!
مستمندی پابرهنه دل پریشان آمده
زشت و زیبا، خوب و بد از مستمند و از فقیر
ای کریمه! باز کن در را که مهمان آمده
بر مشامش خورده عطر و بوی ایوان نجف
هرکه از پایین پا تا زیر ایوان آمده
در زمین شایسته‌ی دربانی‌ات پیدا نشد
جبرئیل از عرش با شوق دوچندان آمده
مطمئن هستم همیشه دستِ پُر برگشته است
دست خالی هرکسی نزد کریمان آمده
::
خانه‌ای جز خانه‌ی تو خانه‌ی رحمت نشد
بی نگاه لطف تو اینجا کسی دعوت نشد
جز تو ای سرچشمه‌ی مهر و محبت هیچ‌کس
با من بیچاره‌ی درمانده هم‌صحبت نشد
دخترانِ باحیا موسی بن جعفر کم نداشت
هیچکس مثل تو اما صاحب عصمت نشد
یا ملک گرم طوافت دیده‌ام یا آدمی
لحظه‌ای دور ضریح اطهرت خلوت نشد
بهترین آوازه‌ها در خادمی کوی توست
شهرت خالی ز شوق نوکری شهرت نشد
مرعشی‌ها صحن زیبای تو را جارو زدند
هرکسی در بارگاهت لایق خدمت نشد
خادمانت را رضا شخصاً گزینش می‌کند
هرکه هرکه در حریمت صاحب کسوت نشد
هرکسی پا پس کشید از خانه‌ات بیچاره شد
عده‌ای دیدند اما مایه‌ی عبرت نشد
خارج از نوبت طبابت کرده‌ای در این مطب
ای طبیب دردمندان صحبت از نوبت نشد
می‌توان از اشتیاق عاشقان فهمید که
آن قدر که شهر قم جذاب شد، جنت نشد
::
بزم اشک و روضه‌ی داغ تو چیز دیگری‌ست
تجربه کردم برایم هیچ جا هیئت نشد
چشم بر در داشتی یک عمر از درد فراق
آخرش هم دیدن روی رضا قسمت نشد
از دل پر درد تو بانو چه می‌داند مگر
آن که یک شب هم گرفتار غم غربت نشد
در غم هجر برادر سوختی و ساختی
روزی چشمان خیس‌ات یک شب راحت نشد

https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح
#زائرانه

اگر درمان‌ درد خویش‌ می‌خواهی‌، بیا اینجا
دوا اینجا، شفا اینجا، طبیب‌ دردها اینجا

شکسته‌بالی ما می‌دهد بال و پری‌ ما را
اگر از صدق‌ دل‌ آریم‌ روی‌ التجا اینجا

طلب‌ کن‌ با زبان‌ بی‌زبانی‌ هرچه‌ می‌خواهی‌
که‌ سر داده‌ست گلبانگ‌ اجابت‌ را خدا اینجا

به‌ گوش‌ جان‌ توان‌ بشنید لبّیک‌ خداوندی‌
نکرده‌ با لب‌ خود آشنا حرف دعا اینجا

هزاران‌ کاروان‌ دل‌ در اینجا می‌کند منزل‌
اگر اهل‌ دلی‌ ای‌ دل‌، بیا اینجا، بیا اینجا

دل‌ دیوانۀ‌ من‌ همچو او گم‌‌کرده‌ای‌ دارد
ز هر دردآشنا گیرد سراغ‌ آشنا اینجا...

صدای‌ پای‌ او در خاطر من‌ نقش‌ می‌بندد
مگر می‌آید آن‌ آرام‌‌جان‌ها از وفا اینجا...؟

مشو از حُرمت این بارگه غافل که مهدی را
زیارت کرده‌اند اهل بصیرت بارها اینجا

حریمش را اگر دارالشفا خوانند، جا دارد
که می‌بخشد خدا هر دردمندی را شفا اینجا

علاج درد بی‌درمان کند لطف عمیم او
نباید بر زبان آورد حرفی از دوا اینجا!

حدیث‌ عشق‌ با «پروانه‌» می‌گویی،‌ نمی‌دانی‌
که‌ می‌سوزد به‌سان‌ شمع،‌ از سر تا به پا اینجا

https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_شهادت


قرار بود بیایی کبوترش باشی
دوباره آینه‌ای در برابرش باشی

نه این‌که پر بکشی و به شهر او نرسی
میان راه، پرستوی پرپرش باشی

مدینه، شهر غریبی برای فاطمه‌‌هاست
نخواست گم شده،‌ چون قبر مادرش باشی

به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را
چو دید، آمده‌ای سایۀ سرش باشی

اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد
که تا همیشه، تو یاس معطرش باشی

خدا، تو را به دل تشنۀ زمین بخشید
که تا بهار بیاید، تو کوثرش باشی

که تا طلوع قیامت، شفاعت از تو رسد
که تا رسیدن محشر، تو محشرش باشی...

کرامتت، همه را یاد او می‌اندازد
به تو چقدر می‌آید، که خواهرش باشی

رسول گفت: که در طوس، پارۀ تن اوست
نشد رسولِ سلام پیمبرش باشی

خدا نخواست، تو هم با جوادِ او، آن شب
گواه رنج نفس‌های آخرش باشی

نخواست باز امامی، کنار خواهر خود...
نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

کنارِ صحن تو دیدم تمام باور خود را
نشانی از مزار بی نشان مادر خود را

همیشه قبل هر کاری برای رزق اشعارم
گشودم گوشه‌ی ایوان طلایت دفتر خود را

مَنِ من را شکست ایوان آیینه، زمانی که
هزاران تکه دیدم در کنارش پیکر خود را

دل از بار تعلق‌ها رها شد با تو، از این رو
فقیری در ضریح انداخت تنها زیور خود را

غبار این حرم را می‌کشم بر روی دستانم
تبرک می‌کنم اینگونه من انگشتر خود را

خیابان ارم را دوست دارم چون که می‌بینم
درون آن شکوه بارگاه یاور خود را

من از اول به تو دل بسته‌ام، اذنی بده بانو!
که باشم در حریمت لحظه‌های آخر خود را


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

ای دُرّ یمِ عصمت، یا حضرت معصومه
ای فاطمه‌ی عترت، یا حضرت معصومه
ای خاک رهت جنّت، یا حضرت معصومه
ای سایه‌ی تو عفّت، یا حضرت معصومه
قم از تو یم رحمت، یا حضرت معصومه

محتاج دمت حکمت، یا حضرت معصومه

تو در حرم موسی، انسیّه‌ی حورایی
انسیّه‌ی حورایی، محبوبه‌ی یکتایی
محبوبه‌ی یکتایی، ممدوحه‌ی طاهایی
ممدوحه‌ی طاهایی، ریحانه‌ی بابایی
ریحانه‌ی بابایی، آیینه‌ی زهرایی

در صورت و در سیرت، یا حضرت معصومه

تنها نه محیط قم، ایران به تو می‌نازد
عصمت به تو می‌نازد، ایمان به تو می‌نازد
عترت به تو می‌نازد، قرآن به تو می‌نازد
تفسیر و اصول و دین، عرفان به تو می‌نازد
جنّ و ملک و حور و، انسان به تو می‌نازد

بانوی همه خلقت، یا حضرت معصومه

شمس و قمر و النجم، جنّ و ملک و انسان
جنّ و ملک و رضوان، حور و پری و غلمان
هم حوری و هم غلمان، هم مالک و هم رضوان
هم عالم و هم حاکم، هم بنده و هم سلطان
دارند به تو چشمِ، لطف و کرم و احسان

گیرند زتو حاجت، یا حضرت معصومه

نَبْوَد عجب ای بانو، شاهی به گدا بخشی
وز گرد حریم خود، بر روح، شفا بخشی
بر روح، شفا بخشی، بر سینه صفا بخشی
حاجات خلایق را، از لطف و عطا بخشی
بر خلق زمین بخشی، بر اهل سما بخشی

داری زحق این قدرت، یا حضرت معصومه

ای کعبه‌ی اهل دل، ایوان طلای تو
ای سرمه‌ی حور العین، خاک کف پای تو
قم نه! همه‌ی عالم، مرهون عطای تو
فیضیّه بُود دائم، در ظلّ همای تو
گردد درِ جنّت باز، از صحن و سرای تو

یک بذل تو صد جنّت، یا حضرت معصومه

ای بانوی نُه افلاک، ای مادر اهل قم
ای خاک حریم تو، تاج سر اهل قم
ای کوثر فیض تو، در ساغر اهل قم
آید زنسیمت جان، در پیکر اهل قم
گلدسته‌ی صحنین‌ات، روشن‌گر اهل قم

ای قم حرم امنت، یا حضرت معصومه

آنانکه به شهر قم، بر عرض ادب آیند
آنانکه به پای جان، رو سوی تو بنمایند
در صحن تو روگردان، از جنّت اعلایند
هر گام که ای بانو، در صحن تو پیمایند
هم زائر قبر تو، هم زائر زهرایند

نازند بدین رتبت، یا حضرت معصومه

ای دسته‌گل زهرا، ریحانه‌ی اهل البیت
ریحانه‌ی اهل البیت، دُردانه‌ی اهل البیت
زوّار حریم تو، پروانه‌ی اهل البیت
قبر تو بوُد کعبه، در خانه‌ی اهل البیت
قم گشته زفیض تو، کاشانه‌ی اهل البیت

نازند به تو عترت، یا حضرت معصومه

ای چشم رضا دیده، در حُسن تو زهرا را
هم صورت زهرا را، هم زینب کبری را
خاک حرمت دارد، اعجاز مسیحا را
دل می‌بری از رفعت، صد مریم عذرا را
معصومه‌ای ای بانو، ذرّیه‌ی طاها را

ای فاطمه در فطرت، یا حضرت معصومه

تو جان سجود استی، تو روح قیام استی
موسای محمّد را، تورات تمام استی
دخت صلوات استی، فرزند سلام استی
فخریّه‌ی اجداد و، آباء عظام استی
الحق که یکی مریم، از هفت امام استی

ای فاطمه را زینت، یا حضرت معصومه

تو پاکی و معصومه، من عبد گنه کارم
تو بحر کرم داری، من دست تهی دارم
سرمایه‌ی من تنها، اشکی‌ست که می‌بارم
گر اهل بهشت استم، گر مستحق نارم
هم بنده‌ی این کویم، هم «میثم» این دارم

ممنونم از این منّت، یا حضرت معصومه


https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…

قتلگاه

#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات

نه که تنها محضرت سائل فراوان آمده
تاجری دلخسته هم از سبزه میدان آمده
دسته‌ای از سینه‌زن‌های اصیل اردبیل
چارپایه‌خوانی از بازار تهران آمده
مادر دلداده‌ای از پای دار قالی‌اش
دختری از بین شالی‌های گیلان آمده
با نگاه مهربان حضرت شاهِ چراغ
هرکسی که رد شد از دروازه قرآن آمده
زائر آواره‌ای از ارگ بم آوارتر
با هزاران آرزو از سوی کرمان آمده
تا بشوید سنگ فرش صحن‌ها را عاشقی
با گلاب قمصر سوغات کاشان آمده
عطر و بوی آستان قدس دارد با خودش
هرکه از سمت شمال شرق ایران آمده
فرق دارد با همه نزد تو ای بانوی مهر
هرکه با امضای آقای خراسان آمده
ضامن آهو خودش من را سفارش کرده ست
سرپناهم باش! آهوی بیابان آمده
پیرمردی هم که دکترها جوابش کرده‌اند
با امیدی در پی دارو و درمان آمده
دختر باب الحوائج! عمه‌ی باب المراد!
مستمندی پابرهنه دل پریشان آمده
زشت و زیبا، خوب و بد از مستمند و از فقیر
ای کریمه! باز کن در را که مهمان آمده
بر مشامش خورده عطر و بوی ایوان نجف
هرکه از پایین پا تا زیر ایوان آمده
در زمین شایسته‌ی دربانی‌ات پیدا نشد
جبرئیل از عرش با شوق دوچندان آمده
مطمئن هستم همیشه دستِ پُر برگشته است
دست خالی هرکسی نزد کریمان آمده
::
خانه‌ای جز خانه‌ی تو خانه‌ی رحمت نشد
بی نگاه لطف تو اینجا کسی دعوت نشد
جز تو ای سرچشمه‌ی مهر و محبت هیچ‌کس
با من بیچاره‌ی درمانده هم‌صحبت نشد
دخترانِ باحیا موسی بن جعفر کم نداشت
هیچکس مثل تو اما صاحب عصمت نشد
یا ملک گرم طوافت دیده‌ام یا آدمی
لحظه‌ای دور ضریح اطهرت خلوت نشد
بهترین آوازه‌ها در خادمی کوی توست
شهرت خالی ز شوق نوکری شهرت نشد
مرعشی‌ها صحن زیبای تو را جارو زدند
هرکسی در بارگاهت لایق خدمت نشد
خادمانت را رضا شخصاً گزینش می‌کند
هرکه هرکه در حریمت صاحب کسوت نشد
هرکسی پا پس کشید از خانه‌ات بیچاره شد
عده‌ای دیدند اما مایه‌ی عبرت نشد
خارج از نوبت طبابت کرده‌ای در این مطب
ای طبیب دردمندان صحبت از نوبت نشد
می‌توان از اشتیاق عاشقان فهمید که
آن قدر که شهر قم جذاب شد، جنت نشد
::
بزم اشک و روضه‌ی داغ تو چیز دیگری‌ست
تجربه کردم برایم هیچ جا هیئت نشد
چشم بر در داشتی یک عمر از درد فراق
آخرش هم دیدن روی رضا قسمت نشد
از دل پر درد تو بانو چه می‌داند مگر
آن که یک شب هم گرفتار غم غربت نشد
در غم هجر برادر سوختی و ساختی
روزی چشمان خیس‌ات یک شب راحت نشد
https://t.me/joinchat/AAAAADvzD81qqDA2KixEYw

Читать полностью…
Subscribe to a channel