کانال شعرها و نوشته های غلامرضا طریقی
… و هیچکس نمیدانست پیش از آنکه ساعت به ۵ و ۲۷ دقیقه برسد، بم؛ ۷۱۴ کیلو سبکتر خواهد شد!
صحبتهای #غلامرضا_طریقی را در مدرسه یکروزه نوشتن #مدادت_را_بتراش ببینید و بشنوید …
#خانه_شعر_و_ادبیات
@khanehadabiat 📄
📍
تا من هستم شراب باید بخرم
وقتی مُردم نماز خواهند خرید
#غلامرضا_طریقی
گرچه هنگام سفر جادهها جانکاهاند
روی نقشه همهی فاصلهها کوتاهاند
فاصله بين من و شهر شما يک وجب است
نقشهها وقتی از اين فاصلهها میکاهند
من که از خود خبرم نيست چه قيدی دارم؟
«جملههای خبری» قيد مکان میخواهند
راهی شهر شما میشوم از راه خيال
بیخيالان چه بخواهند چه نه، گمراهند ـ
شهر پر میشود از اهل جنون «برج» به «برج»
«مهر» خواهان شما «مشتری» هر «ماه»اند
به «نظامی» برسانيد که در نسخهیما
خسروان بردهی کت بستهی شيرين شاهاند
چند قرن است که خرما به نخيل است و هنوز
دستهای طلب از چيدن آن کوتاهاند
#غلامرضا_طریقی
@chaaregi
@gholamrezatarighi
📍
زندگی بادبادکی رنگیست
که به یکباره میرود بر باد
میرود آنچنان که سیلابی
از پس بند میشود آزاد
#غلامرضا_طریقی
📍
حدیث عشق نداند کسی که در همه عمر
به سر نکوفته باشد در سرایی را
#سعدی
📍
مرا به گردش تقویم و راز فصل چه کار؟
که نز خزان خطرم هست و نز بهار ثمر
#حسین_منزوی
📍
در حیرتم که بال و پر من بزرگ بود؟
یا این قفس سزای پر و بال من نبود!
امثال من لیاقت او را نداشتیم؟
یا روزگار در خور امثال من نبود
#غلامرضا_طریقی
ای چشم تو شیشهٔ عمر من
آغوش تو غربتم را وطن
بازی نکن با من و صحنه را
در پردهٔ آخر آتش نزن
#غلامرضا_طریقی
#آرمان_گرشاسبی
@gholamrezatarighi
بیا از آنسوی دیوار شیشهای بگذر هوای آنطرف کوچه را معطر کن
بیا و عطر هزاران گل بهشتی را یکی دو ثانیه
در دوزخم شناور کن
بیا و با قدمت جرعهای فشان بر خاک از آن
شراب که در خون تلخ حافظ بود
بیا و جوی ورم کرده از تعفن را یکی دو ثانیه
غرق گلاب قمصر کن
به افتخار من و دستوپای لرزانم هوای
شهریور را به شهر برگردان
به اعتبار تن آبدار مواجت زمین سوخته را
یک دقیقه بندر کن
بیا و باز به من وعدهی ظهور بده بگیر دست مرا از خودت عبور بده
به جان تشنهی من یک دقیقه سور بده نهال خشک مرا ساقهای تناور کن
اگرچه با همهی روزگار میجنگیم اسیر فترت این روزهای بیرنگایم
بیا که بیتو من و شهر سخت دلتنگایم به خاطر دل من با جهانِ بد سر کن
جهان بدون تو مادر نداشت باور کن بهشت
بود ولی در نداشت باور کن
مرا مرا که رسول ستارهها هستم کسی بهغیر تو باور نداشت باور کن
#غلامرضا_طریقی
#شلتاق
نشر چشمه
@chaaregi
@gholamrezatarighi
با من چه کردی؟
که تا نامت را میگویم
لبهایم میسوزد
با من چه کردی؟
که تا میخوانم صدها نی
در نایم میسوزد
#غلامرضا_طریقی
#آرمان_گرشاسبی
متن شعر قطعه «هم قفس» با صدای «علیرضا قربانی» :
ببند زخم مرا
که این پیالهٔ خون
دخیلِ بستن توست
ببند زخم مرا
که آنچه میکُشَدَم
غم شکستن توست
بدوز بال مرا
که پر کشیدنِ من
پلِ پریدنِ توست
بپرس حال مرا
که آخرین نفسم
هوایِ دیدن توست
تویی که همقفسی
ببین که من نفسی
نمیکشم تو اگر
به داد من نرسی
دلِ غریبِ مرا
اگر تو دل ندهی
زمانه میشکند
امید روشن ما
به دستِ سنگیِ غم
شبانه میشکند
دریغ اگر من و تو
به جای این گلهها
پناه هم نشویم
دریغ اگر من و تو
به شوقِ بودنِ هم
حریف غم نشویم
تویی که همقفسی
ببین که من نفسی
نمیکشم تو اگر
به داد من نرسی
آهنگساز و تنظیم کننده:حسام ناصری
شعر:غلامرضا طریقی
ناشر: آهنگ اشتیاق و شهر آفتاب
میکس و مسترینگ: آرش پاکزاد
گرافیک: مصطفی خادم صادق
نوازندگان:
ویلن و ویولا: دانیال جورابچی، امین عطایی، نگار فرجی
ویلنسل: مسعود فیروزی نژاد
گیتار: نوید زمردی
پیانو : حسام ناصری
ضبط موسیقی: استودیو شهر صدای پارسیان(رضا اسدپور)
ضبط کلام: استودیو نیما
🎶 دانلود مستقیم آهنگ هم قفس
🌐 @AlirezaGhorbaniOfficial
.
بیا و با قدمت جرعهای فشان بر خاک
از آن شراب که در خون تلخ حافظ بود
بیا و جوی ورمکرده از تعفن را
یکیدو ثانیه غرق گلاب قمصر کن
#غلامرضا_طریقی
.
مبتلا
با صدای: عرفان نجف
موسیقی: حسام ناصری
شعر: غلامرضا طریقی
/channel/gholamrezatarighi
باد با سلطهی پاییز کنار آمد و رفت
ما که در باغ نبودیم، بهار آمد و رفت
#غلامرضا_طریقی
@saken_sarzamin_del
📍
تو بیزبانی ما را حریف حرف نهای
به داد ما برس ای شوخ تا زبانی هست
#کلیم_کاشانی
📍
من مست تو هستم، تو اگر دولت عشقی
با ضربهٔ شلاق مسلمان نگهمدار
#غلامرضا_طریقی
📍
شب در یک آن هم زشت و هم زیبا بود
یلدا، نوروزِ آدمبرفیها بود
#غلامرضا_طریقی
📍
پرنده روی تمام پرندگان جهان را
نظاره میکند و خوفی از گناه ندارد
پرنده با همهٔ روزگار بر سر دانه
به جنگ میرود و ترسی از سپاه ندارد
#غلامرضا_طریقی
📍
آتش بیار و خرمن آزادگان بسوز
تا پادشه خراج نخواهد خراب را
#سعدی
📍
حرفی برای گفتن اگر بود
دیوار ها سکوت نمیکردند ...
دیوار! ای قامت بلند
آیا زبان آجری تو
در بندبند سیمان، محصور مانده است؟
یا روزگار جایزهدار ما
حتی تو را
به عرصهٔ تبلیغ خوانده است؟
دیوار!
آیا سکوت، تنها جواب توست؟
یا طرح این فرشتهٔ عریان
حرف کتاب توست؟
دیوار
دیوار
ای خوشترین جواب تو:
آوار ...
#محمدعلی_بهمنی
📍
بر این کبود غریبانه زیستم چون ابر
تمام هستی خود را گریستم چون ابر
#مشفق_کاشانی
📍
من از بچگی خسته بودم
من از خردسالی سراپا
به مانندِ یک زخمِ نابسته بودم
به این دلخراشی
بعید است در عمرِ خود زخمِ واکردهای دیده باشی
من از بچگی ناخودآگاه خون از دو گوشم روان بود
و مادربزرگم همینگونه افتاد وقتی جوان بود
و هفتاد پشتم کبودانه سُرخانه روییده بر خاک
همانندِ نیلوفرِ خورده پیوند با ارغوان بود
پزشکانِ کارآزموده گواهاند
که از کودکی زیرِ چشمم ورم داشت
و افزون بر آن، مهرهٔ هفت و هشتَم کمابیش خم داشت
و خونم از املاحِ لازم چه بسیار کم داشت
نباید گمان کرد بیخود
که از مشت و سیلی
بر اندامِ من نقش بستهست این رنگِ نیلی
و بر پیکرم تازه سر باز کردهست این چشمهٔ خون
من از روزِ اوّل همینگونه بودم که اکنون
به تأییدِ اسنادِ بسیار
تنِ من از آغاز چون کاغذی بود خطدار
پس اکنون اگر خوب یا بد
کمی راهراه است و رَدرَد
چرا باید انداخت بر گردنِ دست و شلّاقِ سرکار؟
مرا پیش از اینها اگر دیده بودی
خودت خوب فهمیده بودی
که از روزِ اوّل سر و صورتم خوردگی داشت
و بالای ابروم خونمردگی داشت
من از بچگی زار و بیمار و افسرده بودم
و بیآنکه بر پیکرم ضربهای خورده باشد، ترک خورده بودم
من از بچگی پی به بیماریام برده بودم
من از بچگی آه...
اگر راستش را بخواهید،
من از بچگی مرده بودم
#وحید_عیدگاه
@gholamrezatarighi
کجاست صاعقهی روشنی که من بودم
دریغ از من دیگر منی که من بودم
بدا به همت خورشید تیره روز که خواست
بدل به قطره شود بهمنی که من بودم
خمیده تر شدم از بس که سر به سنگ زدم
حریف کوه نشد سوزنی که من بودم
زمانه سر به سر من گذاشت چون ترسید
تبرشکن بشود گردنی که من بودم
خوشا که پنجرهای رو به روز گشت و دریغ
که وقف تیغ نشد آهنی که من بودم!
#غلامرضا_طریقی
@chaaregi
قطعه هم قفس
علیرضا قربانی
موسیقی: حسام ناصری
شعر: غلامرضا طریقی
🌐 @AlirezaGhorbaniOfficial
تویی که همقفسی
ببین که من نفسی
نمیکشم تو اگر
به داد من نرسی...
آهنگ «هم قفس» با صدای «علیرضا قربانی» منتشر شد
موسیقی: حسام ناصری
شاعر: غلامرضا طریقی
🎶 دانلود مستقیم
🧩 یوتیوب
🧩 اسپاتیفای
🔗 آپارات
🌐 @AlirezaGhorbaniOfficial
باغِ بی برگی
باد با سلطهی پاییز کنار آمد و رفت
ما که در باغ نبودیم، بهار آمد و رفت
(غلامرضا طریقی)
#اخوان_ثالث
#مهدی_عباسی
#میلاد_محمدی
شهرداران کفن رسمی بر تن کردند
هدیهشان؟
قفل زرینی بود!
بوی نعش من و تو
بوی نعش پدران و پسران از پس در میآمد
شهرداران گفتند:
- نسل در تکوین است
نعش ها نعره کشیدند: فریب است، فریب
مرگ در تمرین است!
#نصرت_رحمانی
با چند غزل منزویام کردی و رفتی
مثنوی #غلامرضا_طریقی
@gholamrezatarighi
@chaaregi
حالم بد است مثل زمانی که نیستی
دردا که تو همیشه همانی که نیستی
وقتی که ماندهای نگرانی که ماندهای
وقتی که نیستی نگرانی که نیستی
عاشق که میشوی نگران خودت نباش
عشق آنچه هستی است نه آنی که نیستی
با عشق هر کجا بروی حیّ و حاضری
در بند این خیال نمانی که نیستی
تا چند من غزل بنویسم که هستی و
تو با دلی گرفته بخوانی که نیستی
من بیتو در غریبترین شهر عالمم
بیمن تو در کجای جهانی که نیستی؟
#غلامرضا_طریقی
@Chaaregi