goftgoftam | Unsorted

Telegram-канал goftgoftam - گفتگفتم داستان

1051

کانال گفتگفتم:اخبارداستان ،تاتر،سینما،معرفی کتاب ،تاریخ بازتاب اخبارنشست های ادبی شروع به کارکانال12/12/1394 ارتباط باادمین : @A12z3z انتقادات وپیشنهادات شما رهگشا خواهدبود

Subscribe to a channel

گفتگفتم داستان

مرنج و مرنجان

آخوند ملاعلی همدانی رحمت الله علیه که از علمای طراز اول همدان است روزی در مشهد مقسد خدمت مرحوم حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رحمت الله علیه رسید و از ایشان تقاضای موعظه کرد.
مرحوم حاج شیخ حسنعلی در جواب می‌فرماید: «مرنج و مرنجان».
مرحوم آخوند ملاعلی همدانی پیش خود می‌گوید: خب «مرنجان» راحت است، ما کاری می‌کنیم که خودمان را بسازیم و کسی را از خود ناراحت نکنیم، اهانت به کسی نمی‌کنیم، غیبت کسی را نمی‌کنیم و این را می‌شود انجام داد، ... اما «مرنج» را چکار کنیم؟ کسی به ما بدی می‌کند، غیبتمان را می‌کند، پولمان را می‌خورد، ناسزایی میگوید، قهراً انسان رنجش پیدا می‌کند. مگر می‌شود چنین چیزی که انسان نرنجد؟
مرحوم نخودکی فرمودند: «بله میشود»
پرسیدم: «چطور؟»
فرمودند: «خودت را کسی ندان»، عیب کار ما همین‌جا است. ما خودمان را کسی می‌دانیم. به ثروتمان، به علممان، به ریاستمان، به هر چیزی می‌بالیم. لذا هیچ کس جرات ندارد به ما تو بگوید.

برمال و جمال خویشتن غرّه مشو          
کان را به شبی‌برند و آن را به تبی

کتاب موعظه خوبان، ص ۷۱


@goftgoftam 🔻🔺
#پند

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

خلیج! روح بلند و عزیزتان خسته‌ست
به اقتدای شما روح آسمان خسته‌ست

برای اینکه بزرگید و روح زخمی‌تان
از ادعا و اباطیل این و آن خسته‌ست

نجات می‌دهم این شعر بی‌تکلف را
که از ضمیر «شما» و ضمیر «تان» خسته‌ست.

خلیج! روح عزیز و صمیمی ات خسته‌ست
به اقتدای تو سیمای آسمان خسته‌ست

نشسته در ته چشمت غمی عمیق و بلند
به اقتضای همین، نقشه‌ی جهان خسته ست

همیشه بوی تو را می‌دهد مدار زمین
بنابراین شریان‌های کهکشان خسته ست

همیشه رو به افق خوابِ موج می‌بینی
و خواب‌های تو از این همه تکان خسته‌ست

به گرد موج تو هرگز نمی رسد توفان
و در نگاه تو توفان نفس زنان خسته‌ست

بدون نام تو «ای مرز پر گهر...» لال است
برای خواندن آن سینه ی بنان خسته‌ست

بخند تا غزلی تازه از تو بنویسم
ردیف خسته‌ی این شعر همچنان خسته‌ست

هزار و یک شب و هر شب هزار و یک شاعر
نوشته‌اند خلیج از مهاجمان خسته‌ست

بگو تلاطم چشمت امانمان بدهد
نشان دهیم خلیج از وجودشان خسته‌ست

خلیج قایقمان مانده در کنار آب
برای رفتن آن سوی بی‌کران خسته‌ست

غروب آمد و غربت نشسته در چشمت
و در کنار تو شاعر قدم زنان خسته‌ست


سید محمدامین جعفری حسینی


@goftgoftam 🔻🔺
#اعتراض

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

📢 نحوه اعتراض به تغییر نام خلیج فارس در گوگل مپ

📝 پس از انجام مراحل فوق، متن زیر را در داخل کادر مربوطه (شماره ۶) وارد کنید:

Dear Google Maps Team,

I hope this message finds you well.

We, as a group of concerned users, are writing to respectfully request the correction of a geographic naming error in your map service. The body of water currently labeled as the “Arabian Gulf” has been historically and internationally recognized as the Persian Gulf for over two millennia.

The name “Persian Gulf” is not only rooted in ancient historical records, such as those of Herodotus, Ptolemy, and countless Islamic and Western sources, but is also officially recognized by the United Nations and almost all international organizations and atlases, including the National Geographic Society and Encyclopædia Britannica.

Using alternative names undermines historical accuracy and can contribute to cultural and political tension. We respectfully urge you to uphold academic integrity and international standards by correcting the name on Google Maps to “Persian Gulf”.Thank you for your attention to this matter and for your commitment to providing accurate and responsible geographical information.
Sincerely
_
اصلاحات نیوز
✅ @Eslahatnews
🔗 Eslahatnews.com

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

🗓 پانزدهم اردیبهشت ماه 1404

اعليحضرت تشريف فرما مي شوند

ا-------------------------ا

🏫 ناشر : نريمان
✍نويسنده : هادي خورشاهيان
↕ قطع: رقعی | شومیز
📕 چاپ 1 | 1404
📖 196 صفحه
💰 250 هزار تومان
✒ رمان فارسی
#پخش_ققنوس

✅ @qoqnoosp
✅ Instagram.com/qoqnoosp
✅ Www.qoqnoosp.com

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

#دختری_که_نبود
#هادی_خورشاهیان
#رمان_نوجوان
#نشر_افق
#چاپ_ششم_۱۴۰۴

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

هر چند حال و روز زمین و زمان بد است
یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است

حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای
آنجا برای عشق شروعی مجدد است . . .


❤️ولادت حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا صلوات الله علیهما بر همگان مبارک باد.❤️

💚اللهم عجل لولیک الفرج💚



@goftgoftam 🔻🔺
#تبریک

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

❗️فیلم‌مستند «مینیاتورهای ایرانی»
▪️کارگران: مصطفی فرزانه
▫️آهنگساز: حسین دهلوی
▪️محصول: ایران، ۱۳۳۷ خورشیدی
@goftgoftam 🔻🔺

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

بررسی کتاب «اولیس» اثر «جیمز جویس» | ایران کتاب


https://www.iranketab.ir/blog/ulysses


@goftgoftam 🔻🔺
#ادبیات

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

جایگاه ادبیات ایران ... ۲

گردش جهانی و ادبیات دیاسپورا: ترجمه، تبادل و هویت

بخش دوم کتاب، تمرکز خود را از فضای داخلی ایران به عرصه جهانی و به‌ویژه به جوامع دیاسپورای ایرانی معطوف می‌کند. ننکت در فصل ششم به یکی از مسائل کلیدی در ارتباط میان نویسندگان و فعالان ادبی داخل و خارج از کشور می‌پردازد: شکاف و گسست موجود میان این دو گروه. او عواملی چون عدم اعتماد متقابل، تأثیر تحریم‌های بین‌المللی و محدودیت‌های فرهنگی جدی را به‌عنوان موانعی بر سر راه شکل‌گیری تبادلات ادبی فراملیتی در مقیاس وسیع شناسایی می‌کند. این تحلیل نشان می‌دهد که پویایی‌های سیاسی و اجتماعی چگونه می‌توانند بر جریان آزاد اندیشه و آثار ادبی تأثیر منفی بگذارند.
فصل هفتم به موضوع حیاتی ترجمه می‌پردازد و به‌طور خاص، ترجمه متون فارسی به انگلیسی در ایالات متحده و همچنین آثار نویسندگان ایرانی-فرانسوی در فرانسه را مورد بررسی قرار می‌دهد. ننکت در این بخش، تحولی را از اوایل دهه ۲۰۱۰ به بعد شناسایی می‌کند که طی آن، شاهد ظهور و ترجمه متون متنوع‌تری هستیم؛ این تنوع می‌تواند نشان‌دهنده تغییر در ذائقه مخاطبان غربی یا تلاش‌های هدفمندتر برای معرفی طیف وسیع‌تری از ادبیات ایران باشد. فصل هشتم به مطالعه موردی دیگری می‌پردازد: ادبیات ایرانی-استرالیایی. ننکت استدلال می‌کند که این بدنه ادبی تا حد زیادی تحت تأثیر علایق و انتظارات خوانندگان استرالیایی، به‌ویژه علاقه آن‌ها به “ادبیات پناهندگی”، شکل گرفته است. این نشان می‌دهد که زمینه پذیرش و بازار مقصد چگونه می‌تواند بر محتوا و فرم آثار ادبی دیاسپورا تأثیر بگذارد.
فصل نهم به بررسی جایگاه کلی ادبیات در نظام فرهنگی معاصر فارسی می‌پردازد و نکته‌ای قابل تأمل را مطرح می‌کند: ننکت استدلال می‌کند که ادبیات فارسی، از جمله فرم محبوب شعر، در حال جابجایی و پیوند بیش‌تر با هنرهای تصویری است. یکی از دلایل احتمالی این تغییر، همان‌طور که پیش‌تر نیز اشاره شد، عدم برخورداری ادبیات از حمایت‌های دولتی مشابه با سینمای ایران است. این تحلیل به تغییرات گسترده‌تر در سلسله‌مراتب فرهنگی و رسانه‌ای اشاره دارد. در نهایت، نتیجه‌گیری کتاب، تنوع موجود در ادبیات مهاجرت را نه لزوماً نشانه‌ای از گسست کامل، بلکه “نشانه‌ای از تعهد عمیق ایرانیان به خانه‌های جدیدشان” (ص. ۲۵۷) تفسیر می‌کند و به این ترتیب، تصویری چندبعدی از هویت دیاسپوریک ارائه می‌دهد.
نویسنده، اهمیت پژوهش و نقدها
لائتیا ننکت، نویسنده کتاب، استاد ارشد در دانشکده هنر و رسانه دانشگاه نیو ساوت ولز (UNSW) در سیدنی، استرالیا است. پیشینه پژوهشی او نشان‌دهنده تمرکز عمیق و مستمر بر ادبیات معاصر ایران است. او میان سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹، عضو پژوهشی شورای تحقیقات استرالیا (ARC DECRA) بوده و پروژه‌ای با عنوان “مطالعه تطبیقی جهانی بر ادبیات معاصر ایرانی” را هدایت کرده است. این پشتوانه آکادمیک، در کنار روش‌شناسی دقیق او، به اعتبار کتاب افزوده است. ننکت برای تألیف این اثر، بر پایه‌ای محکم از پانزده سال پژوهش میدانی، سفرهای متعدد به ایران، انجام مصاحبه‌های گسترده و منحصربه‌فرد با فعالان ادبی، جمع‌آوری داده‌های کمی و کیفی مانند داده‌های خانه کتاب و مشاهده مستقیم و مشارکتی تکیه کرده است.
این رویکرد چندوجهی و زمان‌بر، مورد ستایش منتقدان قرار گرفته است. پروفسور کارن ال. ثورنبر از دانشگاه هاروارد، این کتاب را یکی از ارزشمندترین و به‌موقع‌ترین آثار در زمینه مطالعات ادبیات ایرانی، ادبیات جهانی، ادبیات تطبیقی و ادبیات دیاسپورا می‌داند و تأکید می‌کند که افراد کمی وجود دارند که صلاحیت بیشتری برای نوشتن درباره ادبیات ایرانی با رویکرد جهانی داشته باشند. این ستایش‌ها نه تنها به جامعیت و دقت پژوهش ننکت اشاره دارند، بلکه بر اهمیت پرداختن به ادبیات ایران در چارچوبی جهانی تأکید می‌کنند.
کتاب ننکت به دلیل ارائه تحلیلی جامع از میدان ادبی معاصر ایران و ارتباطات پیچیده آن با حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، هم در داخل ایران و هم در دیاسپورا، اثری حائز اهمیت است. پوشش موضوعات متنوعی چون ادبیات کودک، ادبیات عاشقانه، ادبیات سیاسی-مذهبی و ادبیات مهاجرتی، تصویری نسبتاً کامل از این حوزه ارائه می‌دهد. علاوه بر این، ارائه نظریه‌پردازی نوین درباره جایگاه ادبیات ایران در حاشیه سیستم ادبی جهانی، یکی دیگر از نقاط قوت و دستاوردهای نظری این کتاب به شمار می‌رود. این اثر به‌ویژه برای پژوهشگران علاقه‌مند به ادبیات معاصر فارسی، جامعه‌شناسی ادبیات، مطالعات دیاسپورا و مطالعات فرهنگی ایران، منبعی ارزشمند و راهگشا خواهد بود. ننکت با این کتاب، درک ما را از پویایی‌های تولید، توزیع و دریافت ادبیات ایران در مقیاسی فراتر از مرزهای ملی گسترش داده و ابزارهای تحلیلی نوینی برای مطالعه آن فراهم آورده است.

منبع: آمازون و دانشگاه ادینبورگ


@goftgoftam 🔻🔺
#ادبیات

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

مستند «پیرمرد و دریا» ساختهٔ داریوش غذبانی

بمناسبت پانزدهم اردیبهشت‌ماه، سالگرد درگذشت نجف دریابندری روحش شاد
@goftgoftam 🔻🔺

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

میخچه

مردی دچار میخچه در کف پا شد و سخت از این بابت آرزده بود و هر کس نسخه می‌پیچید سریع اجابت می‌کرد ولی دریغ از بهبودی، به گونه‌‌ایی که از پا افتاد و خانه نشین شد و همسرش طبیب و حکیم و علفی و عطار بود که به بالین مردش می‌آورد اما افاقه نکرد که نکرد.
تا اینکه اسم طبیب حاذقی را گفتند که در بلاد دیگر است و زن راهی آن دیار شد و نزد طبیب رفت و شرح مریضی داد.
طبیب گفت: مریض را نیاوردی؟
زن با التماس و زاری گفت: دستم بدامنت، توان ندارد که قدم از قدم بردارد.
طبیب گفت: خیلی سخت است میخچه را ندیده تیمار کرد. زن به زانو افتاد و عجز و لابه کرد.
گفت: توان اجاره کجاوه و گاری را هم نداشتم.
طبیب که چاره‌ایی نداشت فکری کرد و دو گفت پایش را نشان زن داد و گفت: بگو میخچه شوهرت به کدام میخچه مانند است. زن با دیدن انبوه میخچه در کف دو پای طبیب حیران گفت: شبیه هیچ کدام نیست وقتی تو خود از درمان میخچه‌های پایت عاجزی از چه روی خواهی توانست تنها میخچه پای همسرم را درمان کنی؟
این بگفت و از مطب طبیب خارج شد و صدای مرد طماع را شنید که گفت: بد کردم و خواستم کارت راه بیفتد؟ باید تحکم میکردم که همسرت را نزدم بیاوری یا هزینه به بالین رفتنش را از تو مطالبه میکردم.
نمکنشناس!!!


@goftgoftam 🔻🔺
#حکایت

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

ماهی و خورشید

مرحوم علامه‌ی جعفری رحمت الله علیه در یکی از دروسشان این خاطره را بیان کردند.
هنگام غروب به ساحل جنوب رسیدم و محو زیبایی آن هنگامه دلربا شدم. پیش خود گفتم بگذار دیگری را هم در ضیافت الهی طبیعت شریک کنم و هر دو لذت بصری ببریم. پس اطرافم را چشم انداختم و مردی را دیدم سرگرم فروش ماهی بود و هرزگاهی بانگی می‌زد و نوع ماهی خود را اعلام می‌کرد.
نزدش رفتم و از او خواستم غروب خورشید را ببیند.
گفت: ماهی کیلو پنج تومان.
گفتم: باشه بعدا میخرم. فعلا خورشید را نگاه.
مرد همچنان که تلاش میکرد آب بر ماهیانش بریزد و مگس‌ها را از پیرامونشان بپراند گفت: گفتم حاجی کیلو پنج، میخای بدم نمی‌خای هری.
دلم جوش میزد که خورشید غروب کند و او محروم گردد از تماشا. دوباره گفتم: پدر لطفا خورشید را ببین بعد ماهی هم می‌خرم.
گفت: تو ماهی خر نیستی، برو بگذار کارم را بکنم.
علامه فرمود: حالا مثال بعضی از ماست که جلوه‌ها و تجلی حق را نمی‌بینیم و اگر کسی هم بخواهد نشان‌مان دهد، آنقدر سرگرم نفسانیاتمان هستیم که نمی‌فهمیم چه می‌گوید و به چه زبانی حرف میزند.

@goftgoftam 🔻🔺
#متن

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

🎥 بررسی نجومی و سینمایی «۲۰۰۱: ادیسه فضایی»، اثر استنلی کوبریک؛
💫فیلمی که مرزهای سینما را گسترش داد و زبان جدیدی برای روایت‌های علمی‌تخیلی خلق کرد.💫
در این جلسه، با حضور دو کارشناس برجسته سینما و نجوم، به تحلیل این فیلم خواهیم پرداخت و رمز و رازهای آن را کشف خواهیم کرد.
کارشناسان:
آقای علی مقدسی: کارگردان، متخصص سینما و تاریخ فیلم، با تجربه‌ای غنی در تحلیل آثار کلاسیک.
آقای محمد مهدی مطیعی: دکترای نجوم و اخترفیزیک، مروج علم، علاقه‌مند به تعامل علم و هنر. 
🎞چرا این فیلم هنوز جایگاه ویژه‌ای دارد؟ 
● داستانی پیرامون پرسش‌های بنیادین انسان‌ها.
● آینده‌ نگری نقش فناوری و هوش مصنوعی در زندگی بشر.
● طراحی‌های بصری که هنوز الهام‌بخش صنعت فیلم‌سازی است.
📅 ⏰تاریخ و زمان: شنبه، ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۷
📍مکان: افلاک نمای دانشگاه فردوسی.
🌟با ما همراه شوید و در سفری فضایی، اسرار این اثر بی‌همتا را کشف کنید. 
📌این تجربه، تنها یک نقد فیلم نیست؛ بلکه یک تجربه فکری و هنری است که شما را به چالش می‌کشد!

🧾فرم ثبت نام رایگان

@mojenoamoozeshgah

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

Prologue 2015
انیمیشن
کارگردان: ریچارد ویلیامز

روایت نبردی وحشیانه میان اسپارتان‌ها و جنگجویان آتن را به تصویر می‌کشد

@goftgoftam 🔺🔻

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

مراکز خدمات درمانی رایگان
#بندرعباس

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

استاد هفت ساله

چند وقت پیش، داشتم رانندگی می‌کردم و پشت یک نفر که خیلی آروم می‌رفت گیر افتادم.
بدون فکر کردن گفتم:
"مردم چرا اینجوری رانندگی می‌کنن؟"
از صندلی عقب پسرم خیلی جدی گفت:
"شاید دارن از ماهی قرمزشون مراقبت می‌کنند و نمیخوان که آب تنگش بریزه بیرون مامان"
اولش نفهمیدم، با تندی گفتم:
ماهی قرمز؟؟؟ یعنی چی؟
ولی بعدش فکر کردم، چرا نه؟ شاید دارن همینکار می‌کنن.
پس برگشتم از پسرن پرسیدم: فکر می‌کنی ممکنه دیگه چی باشه؟
با ذوق گفت: شایدم دارن بستنی مورد علاقه اشون رو میخورن و مواظبن که نندازنش
با هیجان فریاد زد: آررره
یکم فکر کرد و گفت: شایدم یه بچه گربه خریدن و نشسته روی پاشون.
و به همین سادگی اعصاب خوردی من ناپدید شد.
چون این انسان کوچولو و استاد هفت ساله‌ی روی صندلی عقب ماشینم، داشت همدلی رو انتخاب می‌کرد و منم متوجه شدم، بهتره منم همین کارو بکنم.
پس گفتم:
من یه فکری دارم!!! بیا یه بازی کنیم. بازیِ "شاید اونا دارن".
هر وقت کسی رو می‌بینیم که داره طوری رفتار میکنه که ما نمیفهمیم چرا؟ ما به جای یک چیز بد، یک چیز خوب رو تصور می‌کنیم.
با خوشحالی گفت: آره، چقد خوب
بعداً همون روز وقتی توی سوپر مارکت بودیم،
یک بچه داشت توی یکی از راهروها جیغ میزد و می‌رفت رو اعصاب همه.
من خم شدم و در گوش پسرم گفتم: شاید توی مدرسه روز سختی داشته، درسته پسرم؟
و پسرم هم آروم جواب داد: شایدم اسباب بازی مورد علاقه اش شکسته.
ما به هم نگاه کردیم، لبخند زدیم و به راه رفتن در فروشگاه ادامه دادیم.
همون شب وقتی پسرم داشت میرفت توی تختش ناگهانی گفت: مامان من این بازی شاید "اونا دارن" رو خیلی دوست دارم بیا همش بازی کنیمش.
منم جواب دادم: آره بازی کنیم
و به همین سادگی، دلم براش آب شد. چونکه اگه صادقانه بگم، این دنیایی است که دوست دارم توش زندگی کنم. دنیایی که بچه‌ها توش با اینجور فکر کردن بزرگ میشن: شاید اونا بی‌ادب نیستن، شاید فقط دارن روز بدی رو می‌گذرونن.
شاید اونا بدجنس نیستن، شاید دارن سختی می‌کشن.
شاید اونا اعصاب خرد کن نیستن، شاید فقط کمبود عشق دارن.
حالا که همه ما درباره بقیه، توی ذهنمون فرضیه می‌سازیم. پس چرا خوبش رو نسازیم؟
اصلا بیان در این مواقع بچه بشیم!
بچه‌هایی که میگن:
شاید اونا دارن از ماهی قرمزشون مراقبت  میکنن.



@goftgoftam 🔻🔺
#متن

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

کناب های آماده ترورباش .پسرمن قاتل است؟
درنمایشگاه کتاب امسال عرضه می شوند
@goftgoftam 🔺🔻

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

کتاب آماده ترورباش که نامزد جایزه جلال شد درنمایشگاه سال گذشته مورداستقبال خوبی قرار گرفت،علیرضا قزوه،حسین دهباشی و هم بسیاری ازدوستان داستان نویس برای خرید کتاب تشریف آوردند،این کتاب را باتخفیف می توانید ازنمایشگاه کتاب،راهروی ۱۵غرفه شماره ۶۵۶ ویا از سایت نمایشگاه باتخفیف وارسال رایگان تهیه کنید.
#آماده_ترور_باش
#علی_براتی_گجوان
#نمایشگاه_کتاب
@goftgoftam 🔻🔺

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

مجموعه داستان «اعلیحضرت تشریف‌فرما می‌شوند» شامل ببست‌وپنج داستان کوتاه است. عناوین داستان‌ها بدین ترتیب است: الو! فرشته!، تهران شلوغ، نسترن، تاج‌وتخت، رودخانه، ایستگاه آخر دنیا، شلیک، شب انتخابات، توی سنگر فرو رفته بودم، کتاب ممنوعه، ۱۳۳۲، این سنگ قبر من است، یونس ناموس من نیست؟، بردیا، پیرمردی با دست‌های عجیب، اعلیحضرت تشریف‌فرما می‌شوند، مرگ پسرت را باور کن، به قصد کشت، دوازده شب، مگر زبان آدم سرت می‌شود، خالکوبی اژدها، ارثیه‌ی دایی، جنازه‌ی کی بود؟ مردی که دیگر خودش نبود، پاشنه‌آشیل.

#اعلیحضرت_تشریف‌فرما_می‌شوند
#هادی_خورشاهیان
#مجموعه_داستان
#نشر_نریمان
#چاپ_اول_۱۴۰۴
@hadikhorshahian

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

۵ رمان خوب از مرحومه شادروان شیوا ارسطویی که باید بخوانیم.


https://rahnamato.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-72/446490-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DB%8C%D9%88%D8%A7-%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%B7%D9%88%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85-%D9%82%DB%8C%D9%85%D8%AA


@goftgoftam 🔻🔺
#یادبود

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

🖤شیوا ارسطویی درگذشت🖤

شیوا ارسطویی، نویسنده معاصر، روز چهارشنبه هفدهم اردیبهشت در ۶۴ سالگی در گذشت.


به گزارش خبرگزاری مهر، شیوا ارسطویی، در سال ۱۳۴۰ در تهران متولد شد و از آثار او می‌توان به رمان‌های «آفتاب مهتاب»، «او را که دیدم زیبا شدم» و «بی‌بی شهرزاد» و مجموعه داستان «آمده بودم با دخترم چای بخورم» اشاره کرد.

مجموعه داستان آفتاب مهتاب، نوشتهٔ شیوا ارسطویی، در سال ۱۳۸۲ موفق به کسب جایزهٔ ادبی یلدا و همچنین جایزهٔ هوشنگ گلشیری شد.

خانواده او روز گذشته از درگذشت او باخبر شده‌اند و هنوز دلیل درگذشت این نویسنده معاصر معلوم نیست.

او در چند فیلم به عنوان مشاور کارگردان فعالیت داشته و بازیگری در چند فیلم کوتاه را تجربه کرده است.


@goftgoftam 🔻🔺
#تسلیت

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

#رنگ_شناسی

ویدیویی متنوع از مجموعه فیلم‌های سینمایی هالیوود در مبحث رنگ‌شناسی

فریم‌های مختلفی از فیلم‌ها که در آن‌ها با هنر طراحی لباس و صحنه پالت‌های رنگی جذاب و مفهومی خلق می‌شود(بخصوص رنگ قرمز)
@goftgoftam 🔻🔺

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

جان تازه بر پیکر «جایزه ادبی اصفهان» - ایبنا

https://www.ibna.ir/news/533264/%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D8%A8%D8%B1-%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86

@goftgoftam 🔻🔺
#ادبیات

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

ترسیم نقشه ادبیات ایران از سوی استاد دانشگاه استرالیایی؛

جایگاه ادبیات ایران در حاشیه سیستم ادبی جهانی ۱

لائتیا ننکت در اثر خود با عنوان «ادبیات ایرانی پس از انقلاب اسلامی»، استدلال می‌کند که ادبیات ایران، به‌رغم پویایی داخلی، در سیستم جهانی به حاشیه رانده شده است. او با بررسی گردش آثار در داخل و دیاسپورا، نظریه‌ای نو در مورد دلایل و پیامدهای این موقعیت پیرامونی ارائه می‌دهد.
سرویس بین‌الملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس:کتاب «ادبیات ایرانی پس از انقلاب اسلامی: تولید و گردش در ایران و جهان »، (Iranian Literature After the Islamic Revolution: Production and Circulation in Iran and the World) نوشته لائتیا ننکت و منتشر شده توسط انتشارات دانشگاه ادینبرو، اثری پژوهشی و تحلیلی است که به بررسی دقیق و چندوجهی چشم‌انداز ادبیات ایران از سال ۱۳۵۷ تاکنون می‌پردازد. این کتاب با اتخاذ رویکردی جامعه‌شناختی، صرفاً به خوانش نزدیک متون نمی‌پردازد، بلکه هدف اصلی خود را ترسیم نقشه میدان ادبی ایران در دوران پس از انقلاب، هم در داخل مرزها و هم در میان جوامع دیاسپورای ایرانی (به‌ویژه در آمریکای شمالی، اروپای غربی و استرالیا) قرار داده است. ننکت با تمرکز ویژه بر تولیدات نثر، اما با نیم‌نگاهی به ژانرها و رسانه‌های دیگر (مانند شعر در فضای مجازی)، می‌کوشد تا “پیچیدگی‌ها، تنوعات و ناهمگونی‌های” این حوزه را با تأکید بر “چندصدایی بودن آن” برای مخاطبان عمدتاً انگلیسی‌زبان به تصویر بکشد. این اثر نه تنها به سازوکارهای تولید ادبی در داخل ایران می‌پردازد، بلکه پویایی‌های پیچیده گردش این ادبیات در سطح جهانی و تعاملات میان فضای دیاسپورا و سرزمین مادری را نیز مورد کاوش قرار می‌دهد. کتاب با ساختاری منسجم شامل یک مقدمه، نه فصل اصلی و یک نتیجه‌گیری، سعی در ارائه تحلیلی جامع از ارتباطات حوزه ادبی با زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد و در نهایت، نظریه‌پردازی نوینی درباره جایگاه ادبیات ایران در حاشیه سیستم ادبی جهانی ارائه می‌کند.
کاوش در میدان ادبی ایران: ساختارها، ژانرها و نهادها
بخش اول کتاب به شکلی نظام‌مند به واکاوی ابعاد مختلف میدان ادبی در داخل ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ اختصاص دارد و به شناسایی و تحلیل ژانرهای غالب در ادبیات معاصر فارسی می‌پردازد. نویسنده ضمن اشاره به حضور پررنگ ژانرهایی چون رمانتیک و ژانرهای خاص سیاسی-مذهبی برآمده از بستر اجتماعی ایران، به کمبود یا غیاب نسبی ژانرهایی نظیر علمی-تخیلی، وحشت، فانتزی یا جنایی در بازار کتاب ایران اشاره می‌کند که خود می‌تواند نشان‌دهنده ذائقه مخاطبان، محدودیت‌های نشر یا اولویت‌های فرهنگی خاصی باشد. فصل دوم، نگاهی به تحولات فرمی ادبیات در عصر دیجیتال دارد و به نقش رسانه‌های جدید، به‌ویژه وبلاگ‌های ادبی، در شکل‌دهی به شیوه‌های نوین بیان و تعامل ادبی می‌پردازد.
فصل سوم اما به یکی از مهم‌ترین جنبه‌های جامعه‌شناختی ادبیات، یعنی نهادهای ادبی، اختصاص یافته است. ننکت با بررسی موردی دو نهاد ادبی، قطب‌بندی میان بخش‌های مستقل و دولتی را تحلیل می‌کند. این تحلیل صرفاً به نمایش تقابل نمی‌پردازد، بلکه کشمکش بر سر قدرت فرهنگی، هم‌پوشانی‌های احتمالی میان این نهادها، و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم سانسور و شکل‌گیری بازارهای موازی را بر تولید و توزیع ادبیات مورد کنکاش قرار می‌دهد. اهمیت این بخش در نشان دادن تأثیر ساختارهای قدرت بر شکل‌گیری میدان ادبی است.
فصل چهارم با تکیه بر داده‌های کمی به‌دست‌آمده از خانه کتاب ایران، تصویری آماری از تولید و توزیع آثار ادبی پس از انقلاب ارائه می‌دهد. یکی از یافته‌های جالب توجه این بخش، به چالش کشیدن این تصور رایج است که ناشران دولتی لزوماً حجم بیشتری از کتاب‌ها را نسبت به ناشران مستقل منتشر می‌کنند. این رویکرد مبتنی بر داده، به تحلیل‌ها عمق بیشتری می‌بخشد. در نهایت، فصل پنجم به نقش نهاد مهمی چون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در حوزه ادبیات کودک می‌پردازد و مقایسه‌ای قابل تأمل میان وضعیت ادبیات کودک و سینمای ایران انجام می‌دهد؛ سینمایی که به دلیل برخورداری از حمایت‌های دولتی بیشتر، توانسته توجه بین‌المللی گسترده‌تری را به خود جلب کند، در حالی که ادبیات (از جمله ادبیات کودک) از چنین حمایتی کمتر برخوردار بوده است. این بخش نشان می‌دهد که چگونه تخصیص منابع و حمایت‌های دولتی می‌تواند بر جایگاه جهانی یک حوزه فرهنگی تأثیر بگذارد.


@goftgoftam 🔻🔺
#ادبیات

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

یک آهنگساز سینما درگذشت



https://www.isna.ir/news/1404021309329/%DB%8C%DA%A9-%D8%A2%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%B3%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA


@goftgoftam 🔻🔺
#تسلیت

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

جوان پرهیزکار

مردی از انصار می‌گوید : روز بسیار گرمی همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله در سایه درختی قرار داشتیم، مردی آمد و پیراهن از بدن خارج کرد و شروع کرد روی ریگهای داغ غلطیدن. گاهی پشت و گاهی شکم و گاهی صورت بر آن ریگها می گذاشت و می‌گفت: ای نفس! حرارت این ریگها را بچش که عذابی که نزد خداست از آنچه من به تو می چشانم عظیم تر است.

گویی متوجه حضور ما نبود. رسول خدا صلی الله علیه و آله این منظره را تماشا می‌فرمودند، وقتی کار آن جوان تمام شد و لباس پوشید، چشمش به ما افتاد. نبی اسلام با دست به جانب او اشاره فرمودند و از او خواستند که نزد حضرت بیاید، وقتی نزدیک حضرت رسید به او فرمودند: ای بنده خدا! کاری از تو دیدم که از کسی ندیدم، علت این رفتار چیست ؟ عرضه داشت: خوف از خدا، من با نفس خود گاه طغیان شهوت این معامله را دارم تا حرام در امان بماند!

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: از خدا ترسانی و حق ترس را رعایت کرده‌ای، خداوند به وجود تو به اهل آسمانها مباهات می‌نماید، سپس به اصحابشان فرمودند: ای حاضرین! نزدیک این دوستتان بیایید تا برای شما دعا کند، همه نزدیک آمدند و او بدین صورت دعا کرد :

اَللّٰهُمَّ اجْمَعْ امْرَنا عَلَی الْهُدیٰ وَ اجْعَلِ التَّقْویٰ زادَنا وَ الْجَنَّهَ مَآبَنا .

خداوندا! امور زندگی ما را بر هدایت متمرکز کن، تقوا را زاد ما و بهشت را بازگشتگاه ما قرار بده.

امالی صدوق : ص ۳۴۰، المجلس الرابع و الخمسون، حدیث ۲۶ ؛ بحار الأنوار : ج ۶۸، باب ۵۹، حدیث ۲۳


@goftgoftam 🔻🔺
#حدیث

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

⚡️رنسانس و تولد انسان مدرن

🔹ارائه‌کننده: نوید موسوی
🕰 زمان: یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۸
🔅مکان: مشهد، بلوار فلاحی، فلاحی ۱۳.۳، به‌ورز ۴.۷، کافه کتاب دیدار

📌 ورودی جلسه ۸۰ هزار تومان
🌿 علاقه‌مندان به تاریخ را مطلع کنید!

لوکیشن
https://maps.app.goo.gl/NEbZKDdLjg44a4VWA

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

انیمیشن
Madame Tutli-Putli 2007
کارگردان : Chris Lavis, Szczerbowski

زنی به تنهایی به یک سفر با قطار شبانه می رود

@
goftgoftam🔻🔺

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

📢یک سند عربی درباره‌ی تاریخ و جغرافیای ایران
@matikandastan

مهرداد فرهمند: این صفحه ای از کتاب مسالک الابصار نوشته شهاب الدین احمد بن فضل الله عمری، رئیس دیوان انشا‌ی سلاطین مملوکی مصر و شام بوده که ایران و ایرانی را در آن دوران، یعنی نیمه نخست قرن هشتم هجری تعریف کرده است. یعنی همان سالهایی که حافظ در شیراز شعر می سرود.
با تعریف این کتاب، جغرافیای سرزمین ایرانیان چنین بوده: از رود جیحون و آخر خراسان تا رود فرات که مرز شام بوده و از کرمان که به بحر فارسی متصل است تا انتهای آنچه به دست بقایای پادشاهان سلجوقی بوده (یعنی مناطق مرکزی ترکیه امروزی) و انطاکیه و علایا (آلانیای کنونی) در کنار دریای روم (مدیترانه). مرز میان ایران با سرزمین قبچاق در شمال، باب الحدید (شهر دربند کنونی در جمهوری داغستان روسیه) بوده که دمیر قاپو (به ترکی: دروازه آهنین) هم نامیده می شده و دریای طبرستان که به آن دریای خزر و قلزم هم می گفتند.
مسالک الابصار تنها یک نمونه است. دیگر منابع پیش و پس از این کتاب هم همین حدود را برای جغرافیای ایران مشخص کرده اند.
من این کتاب را برای نمونه انتخاب کردم چون نویسنده اش عرب قریشی و از نسل عمر خلیفه دوم بوده و هیچ ربطی به ایران و ایرانیان نداشته که بتوان احتمال تعصبها و تمایلات ایرانگرایانه درباره اش مطرح کرد. برعکس، دلبستگیهایی عربی در آثارش پیداست. زمان نگارش کتاب نیز نزدیک به دویست سال پیش از برپایی دولت صفوی است که ایران را یکپارچه کرد.
کسانی که می گویند مفهوم ایران و ایرانی مفهومی جدید است و در گذشته ها کسی خودش را ایرانی نمی دانست بلکه تعلقهای منطقه ای مانند خراسانی و کرمانی و آذربایجانی مطرح بود، مشکلشان این است که تاریخ نخوانده اند. همیشه مفهومی مشخص به نام ایران و ایرانی وجود داشته. صرف نظر از اینکه چه کسانی بر این سرزمین حکومت می کرده اند و اینکه دولتهای متعدد در جایجای این سرزمین برپا بوده یا دولت واحد، این گستره جغرافیایی را ایران می نامیدند. هر کسی هم که قدرتی می یافت و حکومتی بر پا می ساخت، وقتی گستره قابل توجهی از این جغرافیا را حاکم می شد، خود را فرمانروای ایران می خواند و می کوشید سلطه اش را بر کل این جغرافیا گسترش دهد، حال چه خودش از درون این جغرافیا برخاسته بود یا چه همچون ترکان و مغولان، تبارش از خارج از این جغرافیا بود.
نکات شایان ذکر دیگر در کتاب این است که خلیج فارس را همه جا بحر فارسی (دریای پارسی) نام برده و فصلی هم به آن اختصاص داده و اینکه هیچ کجای کتاب اثری از سرزمینی با نام اهواز نیست بلکه همه جا از آن با عنوان خوزستان نام برده است. در مورد دریای خزر نوشته که آن را دریای گیلان و دریای دیلم و دریای خزر هم می نامند اما دریای طبرستان از همه رایجتر است.
برای پیشگیری از ابهام اضافه کنم که کرمان که به عنوان مرز شرقی ایران در این کتاب نام برده شده، منظور شهر یا استان کرمان کنونی نیست بلکه در کتاب توضیح داده شده که سیستان و سرزمین بلوچ (که آنها را بلوص نام برده) و ارض مکران توابع کرمان بوده اند. با تعریف کتاب، گستره کرمان تا بخشی از پاکستان کنونی بوده است.
این کتاب همچون دیگر منابع تاریخی مشخص کرده که سرزمینی که امروزه جمهوری آذربایجان نامیده می شود، بخشی از جغرافیای آذربایجان نیست بلکه به این منطقه اران و به مناطق جنوب رود ارس، آذربایجان گفته می شده است. پایخت اران در آن زمان شهر بردعه (شهر کنونی برده در مرکز جمهوری آذربایجان) و پایتخت آذربایجان، اردبیل بوده است. تبریز هم پایتخت ایلخانان مغول بوده که هنگام نگارش این کتاب بر ایران حکومت می کردند. از سلطانیه هم به عنوان پایتخت دیگر ایلخانان نام برده که به نوشته نویسنده، در آن زمان شهری نوساز اما بزرگتر از تبریز بوده و اهالی اش مردمی بودند که از نقاط مختلف ایران به آن کوچ کرده بودند. سلطانیه اکنون شهر کوچکی در استان زنجان است.
@matikandastan

Читать полностью…

گفتگفتم داستان

مرگ یک «گنجینه» - ایسنا
https://www.isna.ir/news/1404021006867/%D9%85%D8%B1%DA%AF-%DB%8C%DA%A9-%DA%AF%D9%86%D8%AC%DB%8C%D9%86%D9%87


@goftgoftam 🔻🔺
#درگذشت

Читать полностью…
Subscribe to a channel