گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
28 Apr 2024 08:56
🎓 به درخواست کاربران عزیز
ویدئویکامل تازه منتشر شده از؛
«نشست تئاتر امروز ایران»
جشن هنر شیراز - ۱۳۴۹
این نشست با حضور چهرههایی همچون بهرام بیضایی، علی نصیریان، داوود رشیدی، آربی آوانسیان، علی جعفری و جمعی از منتقدان و روزنامهنگاران برگزار شده است. چهرههایی همچون عزت الله انتظامی، رضا براهنی، فخری خوروش، محمدعلی کشاورز و فهیمه راستکار و ... در میان شرکت کنندگان حضور دارند.
http://T.me/goharmorads
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
25 Apr 2024 14:04
🎓 ویدئو
چهارمین جشن هنر شیراز ۱۳۴۹
نشست بررسی تئاتر امروز ایران
شاید نزدیکی نگاه #مهین_تجدد به نگاه ،رسمی موجب خشم آن گروه از هنرمندان در آن نشست شده بود. او دانش آموخته ادبیات، نزد بدیع الزمان فروزانفر، دکتر محمد معين و ذبیح الله صفا بود که به دفتر فرح پهلوی نزدیک بود و با روشنفکران منتقد سرشناس آشکارا زاویه داشت. او علایقش را در متون کهن دنبال میکرد و آن دوره نمایش ویس و رامین را ارائه کرده بود که با انتقاد شماری از جمله براهنی روبرو شده بود . #تجدد در این نشست منکر #سانسور شده بود!
در عین حال توقیف را برای برخی آثار شایسته دانسته بود!
همان سخن که با واکنش #داوود_رشیدی اداره کنندۀ نشست روبرو شده بود:
از بدیها یا خوبیهای سانسور این است که سانسورچی ها غالبا احمق اند
( تشویق حاضران از جمله خود مهین تجدد) شما فرمودید که چرا مثلا [نمایشنامه دیکته و زاویه اثر) غلامحسین ساعدی را اجازه دادند. من به عنوان مثال میگویم که ما در تقاضای اجازه این نمایش نوشتیم در راهانقلاب آموزشی است و آنها قبول کردند (تشویق حاضران) ...
با سپاس از:
اقای مهرداد حجتی
#غلامحسین_ساعدی
#دیکته_و_زاویه
#مهین_تجدد
T.me/goharmorads
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
25 Apr 2024 14:00
🎓 مقاله
کنکاش ناتمام ساعدی
محمدعلی افتخاری
■ بخش هفتم
... به هر ترتیب در فیلم آرامش از نوعی دیگر متناسب با رویکرد ساعدی، در اینجا نیز یک پایانبندی مبتنی بر آیین صورت میگیرد که تأکید درستی به نگرش ساعدی است. وقتی که سرهنگِ نیمهجان و تشنه در تخت بیمارستان از دست منیژه آب مینوشد، گویی همان پیرزن خاطرات ساعدی در شکلی دیگر به کار ویژهاش ادامه میدهد؛ پایانی که برخلاف تصور تماشاگر از شنیدههای دکتر درباره مریضی که از ترس مُرد، آرامشی مادرانه را جایگزین ترس مداوم سرهنگ میکند.
دایره مینا
داریوش مهرجویی ۱۳۵۳
گریز #ساعدی از خوانشهای مرسوم درباره تهیدستان در داستان #آشغالدونی و برگردان سینمایی آن #دایره_مینا بهخوبی پیداست. هر چند «دایره مینا» تنگدستی علی و پدرش را در تصویری واقعگرایانه به بهرهکشی بیرحمانهی دلالانِ خون پیوند میدهد، اما در این برگردان سینمایی، شخصیت زهرا توانایی به دوش کشیدن انرژی روایت را دارد. مهربانی او، در واقع همان پناهگاه امنی است که شخصیتهای دیگر ساعدی، از مریضِ مبتلا به بادِ زار گرفته تا سرهنگ بازنشستهی «آرامش در حضور دیگران»، در تنهایی و درماندگی طلب میکنند؛ نیرویی سرشار از هیجانِ عشق و انسانیت. در بلبشوی «دایره مینا»، که تنها گوشهای از واقعیت زندگی علی و پدرش را نشان میدهد، پیداست که سفر ساعدی به این مناطق از سر تفنن نبوده که حاصلش نگاهی ژورنالیستی به جدا افتادگانِ اجتماعی باشد. واقعیتی که او میبیند با روشنفکر آزادیخواهی که در اتاق گرم و نرمش تار و پود یک اندیشهی نخنما را روزی صدبار به هم میبافد و دوباره از هم باز میکند، تفاوت دارد.
به هر حال آنچه «دایره مینا» را به روایتی صادقانه از شرححال علی، زهرا و دیگران تبدیل میکند، مواد خامی است که مهرجویی از نگاه انساندوستانهی ساعدی استخراج کرده است. وقتی علی و پدرش به بیمارستان میرسند، بیماری پدرِ علی به عنوان علت مهاجرت آنها از حاشیهی شهر به پایتخت معرفی میشود. دلالِ خون به آنها کاری پیشنهاد میکند که استخوان داستان را سر پا نگه میدارد. صحنههایی که روند رشد پیرنگ را شکل میدهند و بهانهای برای تماشای واقعیتِ کنارههای تهران را فراهم میکنند با گذشت چهار دهه هنوز بدیع و زندهاند؛ اما در کنار این بخش از روایتِ «دایره مینا»، اشاره به دو عنصر داستانیِ فعال نیز دیده میشود؛ ناچاریِ علی در پذیرفتن کاری که صورت خوشی ندارد و توصیف زهرا از درمانگاه به عنوان جایی که گویی برای او بهشت است. در نگرش ساعدی به شخصیتهای «دایره مینا»، این دو عنصر، جایی در بیرون متن برای خود برمیگزینند که شاید تا سالیان دراز چالشی انسانی را همواره زنده نگه دارند. دلالیِ خون، با راهاندازی سازمان انتقال خون به پایانی خوش منتهی میشود (که از جمله ارزشمندترین گامهای ساعدی و سینما در جهت کمک به سوژههای اجتماعی است). اما زوال روح و ناتوانی هر شهروند در مواجهه با تنهایی و ترس، همان سویهی پژوهشی ساعدی است که تماشای مهربانی زهرا در «دایره مینا» را به فرایندی خوشایند و پایانناپذیر بدل میسازد؛ موقعیتی برآمده از دل واقعیت، اما با ویژگیهایی از یک آرزوی دستنیافتنی. این ویژگی، ضرورت رفتن ساعدی به سراغ حاشیهنشینان تهران را از مرثیههای جگرسوز، نمادگراییهای فخرفروشانه و نسبت دادنِ جهل و نادانی به زندگی تهیدستان، دور میکند.
□ ادامه دارد
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
12 Apr 2024 07:37
🎓 مقاله
کنکاش ناتمام ساعدی
محمدعلی افتخاری
■ بخش چهارم
گاو، داریوش مهرجویی، ۱۳۴۸
«ششساله بود که روسها تبریز را بمباران کردند. خانوادهی من و عمهام بهناچار به یکی از دهات «سهندآباد» که هِربیوبرَه (بیرق) نام داشت، پناه بردیم. دو ماهی در آن ده ماندیم. […] در همین ده چند پیرزن چروکیده بودند که ادعا میکردند با جادو و جَمبل میتوانند بیماران را شفا بخشند و زنان نازا را درمان کنند. این زنها یک پنجهی بریده مسین در دست داشتند. با این پنجه دور مریض خط و ربط میکشیدند، بعد پنجه را داخل آب فرو میبردند و میگفتند آب دعاست و آن را بر سروصورت و پشتِ گردن بیمار میپاشیدند تا شفا یابد.» (به نقل از رضا اغنمی، شناختنامهی ساعدی، جواد مجابی). هرچند بازسازی مستقیم این صحنه در #فیلم_
گاو ممکن است تعبیری آمیخته با نفی خرافهپرستی را به همراه داشته باشد، اما آنچه حضور این صحنه را اهمیت میبخشد، فراخوانی دوبارهی همان آیینهایی است که ساعدی شخصیتهای نمایشیاش را پیرامون آن به حرکت وا میدارد. «ایلخچی»، «خیاو یا مشگین شهر»، «سایههای خوش در حاشیه خلیج»، «هواشناسی عامیانه»، «اهل هوا» و «زار»، از جمله همین باورهای مردمی است که ساعدی آن را #خرافه نمیداند. مشدی حسن برای اهالی ده مسئلهای تازه به وجود میآورد که قرار است چارهجویی برای رفع این مشکل، تفاوتی آشکار در گردهمایی کدخدا، اسلام، عباس و… ایجاد کند. اینکه مردی در غم از دست دادن گاوش، راهی غیر از جانبخشی به او در تن خود نمیبیند، یک دعوای طایفهای یا مرافعهای بر سر زمین نیست که با شور اهالی برطرف شود. از طرفی وضع ناشناختهی مشدی حسن در روایتی #واقعگرایانه، نمیتواند سویهای نمادین داشته باشد. پس این جداافتادگی، دعوتی است که اهالی را برای مراسمی همچون «زار» به میدانِ ده میکشاند و در پی آن، ساعدی را نیز برای نگریستن به قصهای دیگر از ماجرای «ترس» آماده میکند. بدیهی است که وقتی داستانی از ساحت گستردهی ادبیات به محدودهی مکانیکی سینما فراخوانده میشود و هنرپیشهها با هدایت کارگردان اقتباسی سینمایی را شکل میدهند، ممکن است ابعاد اندیشهورزانهای همچون «رهایی از خود» به زندگی واقعیِ یک روستایی و نیاز حیاتیاش به یک گاو ضمیمه شود و ناگفته پیداست که وجه #تماتیک «روستایی بودن» در فیلم «گاو» برجسته است. اما با این وجود فیلمنامهای که ساعدی و مهرجویی برای برگردانِ سینمایی قصهی چهارم از «عزاداران بیل» آماده میکنند، توانایی پیوند زمینهی اجتماعی زندگی اهالی ده و ترس از تهاجم دیگران را با مریضیِ مشد حسن دارد.
شرح این موضوع در نگاهی به سکانسهای آغازین فیلم و چگونگی آمادهسازی تماشاگر برای مواجهه با مرگ ناگهانی گاو، آسان میگردد. دلبستگیِ مشدی حسن به گاوش و نگرانی عباس از سرکشیِ طایفه همجوار، اهمیت زیست اهالی با داراییهایشان را نشان میدهد. گاوی که همه اهالی از شیرش بهره میبرند و فارغ از خوانشهای مرسوم درباره تناسخ و دگرگونی تن، نبود این گاو در شکلگیری پایههای واقعیتِ زیست اهالی دگرگونی ایجاد میکند. وقتی کدخدا، اسلام و عباس، مشدی حسن را برای درمان به شهر میبرند و در میانهی راه با او مثل یک حیوان زباننفهم رفتار میکنند، زمینهی لازم برای هرگونه برداشت «هستی شناسانه» فراهم میشود.
□ ادامه دارد
T.me/goharmorads
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
03 Apr 2024 14:39
🎓 مقاله
کنکاش ناتمام ساعدی
محمدعلی افتخاری
■ بخش سوم
...این تفاوت تنها در لحن شاعرانهی گفتار که با صدای احمد شاملو به صحنههای فیلم مینشیند، شکل نمیگیرد و گویی نوشتاری که تقوایی برای «با
دِ جن» برگزیده، چیزی را به مستندنگاری او اضافه میکند. لحظهای مشابه در هر دو فیلم دیده میشود که تعریف راوی از ضرورت گردهمایی اهل هوا برای دفعِ ترس را توضیح میدهد. در «بادِ جن»، راوی این لحظه را اینطور روایت میکند: «سابقهی بادها را به آمدن سیاهان از آفریقا نسبت دادهاند. پیش از آنکه سیاه به بهای خرما بیاید، در حاشیه خلیج بادها بود؛ اما مثل نیرو در تن بیمار و نفت در زیر دریا و هوش در مغز بیفرهنگ، ناشناخته مانده بود و سنتِ سیاه که از تجربه گرسنگی سرشار بود، شباهت را شناخت و شفادهنده شد». اما در «بادِ زار» گفتار متنی سادهتر شنیده میشود: «وقتی بادِ زار در جان آدم رخنه کرد، او را مریض میکند و مریضِ #اهل_هوا، با دکتر خوب نمیشود. بادهای زار بیشتر از آفریقا رسیدهاند و مبتلایان زار، بیشتر سیاهانی هستند که اجدادشان در سالهای دور به کنیزی و غلامی آمدهاند». با وجود تفاوت چشمگیر این دو روایت، حضور ساعدی و تکنگاریهایش که مبتنی بر ریشهیابی ترس و تنهایی به اشکال مختلف است، در کار تقوایی دیده میشود. گویی از همینجاست که بنای مضامین و داستانهای مختلف در فیلمنامههای #ساعدی پایهگذاری میشود. در واقع آنچه در تجربههای سینماییِ #ساعدی با حضور مؤثر در کنار #داریوش_مهرجویی و #ناصر_تقوایی به موج نوی سینمای ایران کمک میکند، کنکاش برای پاسخگویی به پژوهشهای او و بهخصوص ردیابیِ علتهای ترس و تنهایی آدمی است..
□ ادامه دارد
T.me/goharmorads
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
29 Mar 2024 19:20
🎓 مقاله
کنکاش ناتمام ساعدی
محمدعلی افتخاری
■ بخش نخست
#
غلامحسین_ساعدی از «بادِ جن» تا «دایره مینا»این که حضور غلامحسین ساعدی در سینمای ایران باعث پیدایش «
موج نوی سینما» و یا بخشی از دگرگونیهای ظاهری میشود، تنها دلیل ماندگاری نام او در هنرهای نمایشی نیست. چراکه سینما و موانع دست و پاگیر همیشگیاش هر کوششی برای برگردانِ یک قصه را با چالشی پیشبینیناپذیر روبرو میسازد. پس روشن است که انتقال نگرش ساعدی و آنچه در تکنگاریها، قصهها و داستانهایش دیده میشود به صحنههایی در یک فیلم که آمیخته با شیوه پردازیهای مختلف است، نمیتواند نمایانگر پیمایش ساعدی در جهان گستردهی افکارش باشد. از طرفی نثر ساعدی در آثار ادبیاش، مثل «ترس و لرز» یا «عزاداران بَیل» نشان میدهد که او دغدغهای برای طراحی موقعیتهای شگرف ادبی و خلق شخصیتهای مرموز و رنگارنگ ندارد. گویی وقتی ساعدی برای پاسخ به سؤالاتِ بیشمارش به جنوب کشور سفر میکند و یا تنگدستیِ حاشیهنشینان تهران را با نگاهی صادقانه و انسانی ثبت میکند، نوعی مهربانیِ ازدسترفته را جستجو میکند که توصیفهای هنرمندانهی ادبیات و محدودیتهای مدیوم سینما تنها قادرند یک از هزارِ آن را نشان بدهند. فقدان این عشق و انسانیت است که ساعدی را به زندان میکشد و یا دوران سخت تبعید را برایش رقم میزند. هر سفر، برای ساعدی نتیجهای دارد که بخشی از آن را در مجموعه داستان و یا اثر دیگری نگارش میکند. آنچه روشن است، این سفرها ساعدی را برای تمرین «مارکز بودن» و یا «چپ رادیکال» بودن آماده نمیکند (هرچند معاصرین او به هر شکل سعی در تفسیر آثار مختلف او در قالبهای از پیش آمادهی ادبیات و هنرهای نمایشی داشتند). او از فقدان چیزی در عذاب است که از #تبریز تا #پرلاشزِ پاریس زیر سایه بدفهمی و خودخواهی فاشیستیِ آدموارهها پنهان مانده است. شاید ساعدی در سفرهایش تلاش میکرد که نوعی مهربانی انسانی را جستجو کند که آیین «اهل هوا» را ماهیتی غیرخرافی ببخشد و همینطور شخصیتهایی مثل زهرا در «آشغالدونی» و یا ملیحه در «آرامش در حضور دیگران» را به عنوان جایگزین خودکامگی آدمی و برای راهیابی به عشقورزی و مهربانی معرفی کند. به هر ترتیب فارغ از هرگونه خوانش «پوپولیستی»، نشانههای کنکاشِ بیامان ساعدی برای دستیابی به انسانیت را میشود در فیلمهای «بادِ جن»، «گاو»، «آرامش در حضور دیگران» و «دایره مینا» ردیابی کرد. جستجویی که بهروشنی از پروار کردن تن بیجان «فلسفه» و دامن زدن به تعابیری مثل «جهلِ تهیدستان» و غیره دوری میجوید...
□ ادامه دارد
/channel/goharmorads
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
19 Mar 2024 18:08
نوروزتان پیروز باد هر روزتان نوروز باد
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
17 Feb 2024 18:06
🎓 اکران یک نمایش تاریخی
دیکته
زنده یاد ساعدی
کارگردان داوود رشیدی
چهارشنبه دوم اسفند
ساعت پنج بعدازظهر
خانه هنرمندان ایران
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
03 Feb 2024 20:17
🎓 مقاله
#تئاتر_مستند
دکتر غلامحسین ساعدی
نشریه سینماتئاتر
آبان ماه ۱۳۵۱ خورشیدی
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
20 Jan 2024 02:51
🎓 زادروز
هشتادمین زادروز زنده یاد #فرهاد_مهراد
نخستین خواننده راک ایرانی
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
18 Jan 2024 07:57
🎓 عکس
#احمد_عالی و #غلامحسین_ساعدی
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
13 Jan 2024 21:58
🎓 ترجمه
امریکا امریکا
#الیا_کازان
ترجمه:
غلامحسین ساعدی و محمدنقی براهنی
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
13 Jan 2024 21:40
🎓 به بهانه ۲۴ دی
هشتادو هشتمین زاد روز زندهیاد
دکتر غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی (گوهرمراد) را بهتر بشناسیم.
گفتگوی مهدی فلاحتی، با فرج سرکوهی و ناصر رحمانی نژاد.
برنامه صفحه آخر صدای آمریکا
|سپرده شده به یوتوپ ۱۸ مارچ۲۰۱۶|
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
29 Dec 2023 18:25
🎓 ساعدی و صادقی
چند روز ِدیگه سالگرد مرگ #بهرام_صادقی است و چند روز پیش، سالروزِ تولدش بود. به این بهانه نوشتهای از #غلامحسین_ساعدی دربارهی کارهای بهرام صادقی را از کتاب «شناختنامهی ساعدی» (به کوششِ جواد مجابی) عکس گرفتهام و پیدیاف کردهام.
بخشی از متن:
«صادقی مدام رمان پلیسی میخواند، جذابیت داستانهای پلیسی برای او بهخاطر پوچی آغاز و پوچی فرجاماش بود […] پس از پایان این داستانها با لبخندی بر لب میگفت: «چیزی نداشت، خیلی خوب میبود اگر در وسطْ قضایا را رها میکردم» […] در کارهای صادقی حادثه اصلاً مهم نیست. کشمکشها پوچ و بیمعنی است. درگیریها تقریباً به جایی نمیرسد […] صادقی، آخر سرْ لقمهای در دهان مخاطب میگذاشت که طعم نداشت، انگار که مشتی خاکاره بر دهان خواننده ریخته شود.»
برداشت از؛
کانال تصویر زندگی
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
23 Dec 2023 10:43
🎓 روی جلد
#ایلخچی
#غلامحسین_ساعدی
|اسکن عالی|
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
25 Apr 2024 14:05
🎓 مستند
بزرگ شاعر آزادی
#احمد_شاملو
مستندی از: مسلم منصوری
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
25 Apr 2024 14:03
🎓 مقاله
کنکاش ناتمام ساعدی
محمدعلی افتخاری
■ بخش هشتم
... به هر ترتیب #غلامحسین_ساعدی برای خلق آثارش، سادگی منحصربهفردی را پیش میکشد که زمینه لازم برای هرگونه برداشت سینمایی را فراهم میسازد. رفتار روستائیان و تهیدستان در داستانهای ساعدی، به دور از توصیفهای رایج در زمانهی او، از لحن ادبیِ نویسنده در اماناند و دامنهی کنش آنها بیشتر معطوف به بروز لحظههایی است که چگونگی روابط میان آنها را نشان میدهد. پس اگر در «ترس و لرز» رویدادی عجیب روایت را پیش میبرد نه برای خلق نوعی #رئالیسم_جادویی که بیشتر برای شرح واقعیتِ پیرامون آدمهای حاشیهی خلیج فارس است.
در واقع ساعدی با شناخت دقیقی که از زندگی شخصیتهایش دارد، وقایع روزمرهی آنها را به امری کاملاً بدیهی تبدیل میکند. اگر این وقایع در خوانشهایی که به سبب تلاقی جامعهشناسی، فلسفه و روانکاوی صورتبندی میشوند، با تعابیری همچون «هستیشناسیِ ترس»، «نقد خرافهپرستی»، «استعمار زدگی» و «جهلِ جداافتادگانِ اجتماعی» همراه میشود، جای تأمل دارد! پرهیز عامدانهی ساعدی از تأکید بر لهجه و توصیفهای رئالیستی، نه به دلیل عدم توانایی او در قلمفرساییِ هنرمندانه که در جهت ایجاد پرسشهای مداوم در تماشای رفتار سوژههای اجتماعی است؛ جستجویی خستگیناپذیر که تأثیرش بر سینمای ایران صورتی عینی مییابد و عطشِ پایانناپذیر ساعدی برای یافتن مهربانی و انساندوستی را نشان میدهد.
■
پایانT.me/goharmorads
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
25 Apr 2024 10:56
🎓 مقاله
کنکاش ناتمام ساعدی
محمدعلی افتخاری
■ بخش پنجم
|
بخش قبلی| ....اما بلافاصله دختر جوان ِروستا که عشقورزی در روایت را نمایندگی میکند، در حال بزک شدن دیده میشود و پیرزنی (شاید همان ننه فاطمه در عزاداران بیل) که در ابتدای فیلم برای دفع آفت، با دعا و طلسم برای اهالی بیرق میچرخاند، حالا دایره به دست، نوای شادیِ بیجانی را به روح شخصیتهای داستان باز میگرداند. با این پایانبندی، چالشی واقعی، روایت «گاو» را به کنکاش پایانناپذیر ساعدی نزدیک میکند. درواقع اگر ساعدی به سراغ روستا میرود نه برای استخراج داستانی چشمگیر و یا خلق شخصیتهایی بدیع، که بیشتر آمادهسازی خود و مخاطبش برای مواجهه با روایتی ساده از دگرگونی وضع انسان در یک موقعیت ناشناخته است. در اینجا وضع سیدآبادیها و آنچه به آن وابستهاند، همین کارکرد را دارد. قصههای دنبالهداری که شخصیتهای «عزاداران بیل» شکل میدهند، روزمرهی اهالی روستا است که با وقوع یک آفت، در مرز تحولی انسانی قرار میگیرد. مرگ گاو مشدی حسن و مریضی اسب مشدی رقیه، روند این دگرگونی را بروز میدهد. نتیجهاش سفر شخصیت اسلام به شهر است و تبعید ناخواستهی او به یک تیمارستان؛ جایی که صدای سازش دیگر به گوش نخواهد رسید و شاید بهتدریج، در اندوه خاک سیدآباد به یک فراموشی ابدی دچار شود.
در قسمت ششم خواهید خواند:
آرامش در حضور دیگران، ناصر تقوایی□ ادامه دارد
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
09 Apr 2024 18:09
🎓 مستند
بزرگ شاعر آزادی
#احمد_شاملو
مستندی از: مسلم منصوری
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
29 Mar 2024 19:22
🎓 مقاله
کنکاش ناتمام ساعدی
محمدعلی افتخاری
■ بخش دوم
بادِ جن، ناصر تقوایی، ۱۳۴۷
#ناصر_تقوایی برای ساختن مستند باد «بادِ جن»، دو منبع مطمئن در خزانهاش داشت. اول تجربهی زندگی در میان اهالی جنوب ایران و دوم آشنایی با غلامحسین ساعدی. در سال ۱۳۴۵ ساعدی برای تکمیل تکنگاریهای خود به جنوب کشور سفر میکند و گویا در گردآوریِ برخی از این تکنگاریها، ناصر تقوایی به عنوان دوست و همراه، ساعدی را یاری میدهد. «هواشناسی عامیانه» که حاصل گفتگوی ساعدی با ماهیگیران بندر گناوه و شرح دقیق آداب مختلف ماهیگیری و باورهای ماهیگیران است، از این جملهاند. «ایلخچی»، «خیاو یا مشگین شهر»، «اهل هوا» و «زار»، پژوهشهای دیگر ساعدی درزمینهی شناخت باورهای مردم ایران است. فیلم «بادِ جن» و «بادِ زار»، تنها دو شکل از برگزاری این مراسم را مورد تأکید قرار میدهد. ساعدی در تشریح این باورها، سویهای پژوهشی دارد و سعی میکند به شکلی دقیق، آنچه در گردهماییهای شبانهی اهل هوا دیده است را ثبت کند.
داستان از این قرار است که باشندگانی ناشناخته، همواره پیرامون مردان و زنان مناطق جنوبی زیست میکنند که اغلب از سواحل شرقی آفریقا آمدهاند. این باشندگان، در باور عموم به بادهای مختلفی معروفاند؛ بادِ #زار، بادِ #جن، بادِ سرخ، بادِ شامی و… از این جملهاند. هر کدام از این جانهای نامرئي، خصوصیاتی دارند که دفع آنها از تن مریض، مراسم خاص خود را میطلبد. اگر یکی از اهالی دچار شد و کاری از دست طبیب برنیامد، او را به سراغ یکی از مردان یا زنانِ «اهل هوا» میبرند که سالخوردهای باتجربه است. او با دیدن مبتلا، تشخیص میدهد که کدام باد به تن او رخنه کرده است. شکل برگزاری مراسم به همین تشخیص وابسته است؛ از اُورادی که در ضرباهنگ نوای موسیقایی مراسم تکرار میشود تا سفرهای که برای دفع شر پهن میکنند. ساعتها ضربِ سازهای کوبهای و همنواییِ اهل هوا در جریان است تا بادِ جن در تن مبتلا هوشیار شود و او را به رقصی نشسته وادارد. تقوایی در «بادِ زار» و «بادِ جن» دو صورت مشابه از این مراسم را نشان میدهد. روایت تقوایی در مستند «بادِ جن» با گفتار متنی همراه است که به روشنی با روایت او از «بادِ زار» متفاوت است.
□ ادامه دارد
T.me/goharmorads
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
25 Mar 2024 19:19
نیآمد
شتاب کردم که آفتاب بیآید
نیآمد
دویدم از پیِ دیوانهای که گیسوانِ بلوطش را به سِحرِ گرمِ مرمرِ لُمبرهایش میریخت
که آفتاب بیآید
نیآمد
به رویِ کاغذ و دیوار و سنگ و خاک نوشتم که تا نوشته بخوانند
که آفتاب بیآید
نیآمد
چو گرگ زوزهِ کشیدم، چو پوزهِ در شکمِ روزگارِ خویش دویدم،
شبانه روز دریدم، دریدم
که آفتاب بیآید
نیآمد
چه عهدِ شومِ غریبی! زمانه صاحبِ سگ؛ من سگش
چو راندم از درِ خانه زِ پشت بامِ وفاداری درونِ خانه پریدم که آفتاب بیآید
نیآمد
کشیدهِها به رُخانم زدم به خلوتِ پستو
چو آمدم به خیابان
دو گونه را چُنان گدازهیِ پولاد سویِ خلق گرفتم که آفتاب بیآید
نیآمد
اگرچه هق هقم از خواب، خوابِ تلخ برآشفت خوابِ خسته و شیرینِ بچههایِ جهان را
ولی گریستن نتوانستم
نه پیشِ دوست نه در حضور غریبه نه کُنجِ خلوتِ خود گریستن نتوانستم
که آفتاب بیآید
نیآمد.
*پنج فروردین سالروزِ درگذشت
رضا براهنی دوست و یاور زنده #ساعدی است.
T.me/goharmorads
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
22 Feb 2024 11:01
🎓عکس
پایان بخش اکران فیلم تئاتر دیکته
خانم احترام برومند و اقای افشین خورشید باختری
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
06 Feb 2024 17:08
🎓 جلد پنجم مجموعه
ادبیات نمایشی در ایران (۱۳۵۷ ـ ۱۳۳۲)
تالیف #جمشید_ملکپور
انتشارات توس
... دهۀ چهل توجه به ادبیات زیاد شد، توجه به نمایشنامه هم به عنوان یکی از شاخههای ادبیات اندکی افزون شد و سبب شد تا نمایشنامهها چاپ و خوانده شوند که در این میان #غلامحسین_ساعدی و نمایشنامههایش بیشترین نقش را پیش از انقلاب در اشاعه نمایشنامه و نمایشنامهنویسی پیدا میکند. نقطۀ اوج نمایش درخشان دهۀ چهل سال ۱۳۴۷ است با آی با کلاه، آی بی کلاه از غلامحسین ساعدی، شهر قصه نوشتۀ بیژن مفید، پژوهشی ژرف و سترگ و نو...از عباس نعلبندیان، رستم و سهراب اقتباسی از ارسلان پوریا، در حضور باد از بهرام بیضایی، پهلوان کچل نوشتۀ علی نصیریان، و مرگ در پائیز نوشتۀ اکبر رادی. اما این تئاتر از آغاز دهۀ پنجاه با سرعت باورنکردنی به طرف تئاتر ترجمههایی کشیده شد که باعث کم رنگ شدن نمایشهای ایرانی شد. تئاتری که بالاخره در نیمه دوم دهۀ پنجاه، راهش را بکلی گم کرد...
#جمشید_ملکپور ۱۴۰۲
T.me/goharmorads
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
28 Jan 2024 16:39
🎓 رمان
خانههای شهرِری
#غلامحسین_ساعدی
چاپخانه شرکت سهامی چاپ آذربایجان
سال ۱۳۲۴
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
18 Jan 2024 08:00
🎓 گزیده
تحمل تنها وسیلهای است که پدر همه چیز را در می آورد و گاهی حتا پدر آدمِ متحمل را ...
#غلامحسین_ساعدی
T.me/goharmorads
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
13 Jan 2024 22:00
🎓 دو کار مشترک
▪︎مولوس کورپوس
نوشته مشترک:
زنده یادان #غلامحسین_ساعدی و #داریوش_مهرجویی
▪︎امریکا امریکا
#الیا_کازان
ترجمه:
غلامحسین ساعدی و محمدنقی براهنی
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
13 Jan 2024 21:52
🎓 فیلمنامه
مولوس کورپوس
نوشته مشترک:
زنده یادان #غلامحسین_ساعدی و #داریوش_مهرجویی
یادشان گرامی
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
10 Jan 2024 19:29
🎓 بریده روزنانه
روزنامه اطلاعات
۱۹ دی۱۳۵۷
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
23 Dec 2023 10:43
🎓 تک نگاری
#ایلخچی (قومنگاری)
#غلامحسین_ساعدی
|اسکن عالی|
@
Читать полностью…
گوهرمراد/غلامحسین ساعدی
23 Dec 2023 10:43
🎓 رمان
#ترس_و_لرز
#غلامحسین_ساعدی
|اسکن عالی|
@
Читать полностью…