گنجشک های مرده

17 September 2025 00:45

افسون شهر و دلبرانش...

گنجشک های مرده

15 September 2025 17:44

از زن بودن خسته‌ام.

گنجشک های مرده

15 September 2025 12:11

«محتاجم به من دلجویی بدهی، اندام مجروح مرا دارو بگذاری و من رفته‌رفته به حالت اولیه بازگشت کنم. گفته بودم قلبم را به دست‌ گرفته و با ترس و لرز آن را به پیشگاه تو آورده‌ام..»

نیما یوشیج-نامه به عالیه

گنجشک های مرده

14 September 2025 12:06

نیاز دارم گوشیم رو خاموش کنم، به جهانیان پشت کنم و بخوابم.

گنجشک های مرده

13 September 2025 15:19

تنها چیزی و تنها جایی که حالمو خوب میکنه.. زندگی کردن تووی سرد ترین نقطه کره زمین تووی یه کلبه با هیزم زیاد و قهوه های دم به دم و صدای شجریانه.. فارغ از غوغای جهانِ هیچِ پوچِ توو خالی..

گنجشک های مرده

12 September 2025 07:21

دلم میخواد هوای امروز رو بغل کنم..🕊🤍

گنجشک های مرده

19 August 2025 01:00

زندگی،افتضاحِ قشنگی‌ست، هرچه بیشتر در آن غرق میشوی بیشتر نمیمیری!

گنجشک های مرده

18 August 2025 20:17

برقمون خیلی وقته رفته ، داریم دم میکنیم از شرجی وگرما ، ناخودآگاه یاد اون آقاهه افتادم که یوقتی گفته بودن که برق رو مجانی میکنیم ، میگم حالا ما برق مجانی نمیخوایم اقلا همون برق پولی رو بهمون بدید تانمردیم !

گنجشک های مرده

17 August 2025 22:56

درهرصورت شب می‌شد؛
آن‌وقت مجبور بودم با تمام جملاتی که فکر کردن بهشان را پشت‌گوش می‌انداختم مواجه شوم.
لشکری کم‌تحمل و بی‌صبر که در انتظار حمله به چشمانم بودند…

گنجشک های مرده

16 August 2025 22:46

ناامیدی مثل موریانه روح مرا گرد می کند.ولی در ظاهر روی پاهایم ایستاده‌ام گاهی می خندم و گاهی گریه می کنم اما حقیقت این است که خسته هستم.
•نامه از فروغ به پرویز شاپور

گنجشک های مرده

16 August 2025 12:46

صبح که از خونه بیرون میرم با خودم میگم چی میشه الان تا من درو باز میکنم پشت در یکی منتظرم باشه و بعد از یه آغوش‌ کوتاه و لبخند طولانی سوار ماشین بشیم و بریم سفر؛

گنجشک های مرده

15 August 2025 23:58

پل الوار🕊🤍
من تنی دارم برای انتظار کشیدنت،
تنی برای دنبال کردنت،
از دروازه‌ی سحر تا مدخل  شب
تنی برای صرف‌‌‌ عمرم به مهر ورزیدنت،
و قلبی برای به خویش فرا خواندنت،به وقت بیداریت

گنجشک های مرده

15 August 2025 15:13

تو صمیمیت آبی، واسه شستن جراحت.

گنجشک های مرده

15 August 2025 00:29

"محبوب من؛ شب داستان خودش را دارد، هر چیزی که از فکر کردن به آن فرار می‌کردی، شب‌ها دامن‌گیرت می‌شود".

گنجشک های مرده

14 August 2025 05:34

خدای هفت صبح رو دوست دارم.

گنجشک های مرده

15 September 2025 22:30

هوا هوای کجاست شانه ی تو که شب تا صبح گریه دارمه..🕊🤍

گنجشک های مرده

15 September 2025 15:07

خسته ام
«خسته از این گونه دوام آوردن.»

گنجشک های مرده

14 September 2025 21:57

در فرار مدام از زندگی به زندگی..

گنجشک های مرده

13 September 2025 23:48

شب، صدای جیرجیرک و حرف‌های نگفته‌ی معلق روی هوا.

گنجشک های مرده

12 September 2025 17:45

عزیزِ من؛
باور کن اگر تو نباشی، تمام اشعار، دورریختنی و به دردنخور محسوب می‌شوند.

گنجشک های مرده

11 September 2025 23:23

هَمین خوبه که بارون می‌باره، دیگه بقیه به درک.

گنجشک های مرده

18 August 2025 20:19

درسته که آقایون گفتن ملت مقاومت میکنن و اگه لازم بشه روزی یه وعده غذا میخورن! اینم درسته که سهم آقازاده هاشون مقاومت تو اروپاست و ما سهممون مقاومت تو ایران عزیز ، ولی عرض کنم خدمت آقایون برای مقاومت کردن باید اول زنده باشیم ، میترسم با این شیوه که درپیش گرفتید کسی برای مقاومت باقی نمونه ، ازما گفتن

گنجشک های مرده

18 August 2025 11:24

[دل من چه صبوره..]

گنجشک های مرده

17 August 2025 10:31

برقا دیگه نمیره، هرزگاهی فقط میاد.🙄

گنجشک های مرده

16 August 2025 19:28

من اگه توانایی اینو داشتم که بفهمم وقتی حرف می‌زنم کیا تو دلشون می‌گن: خفه شو و کیا دارن می‌گن: وااای بیشتر بگو، کل زندگیم عوض می‌شد.

گنجشک های مرده

16 August 2025 00:15

حالا باید بخوابم.
فردا باز هم به تو فکر خواهم کرد;
مثل دریا به ادامه ی خویش.

گنجشک های مرده

15 August 2025 20:22

از صبح که از خواب بیدار می‌شیم توی جنگ هایی مبارزه می‌کنیم که جنگِ ما نیست.

گنجشک های مرده

15 August 2025 09:34

قلب عزیزم من از خواب بیدار شدم، از جنگ برنگشتم. چه‌ته؟

گنجشک های مرده

14 August 2025 19:45

خب من همیشه دوست داشتم یکی بهم بگه چیزهایی هست که تو نمیدونی و ساعت ها برام حرف بزنه؛ اما حالا جایی ایستادم که با خودم میگم کاش همیشه چیزهایی باشه که نمیدونم و قرار هم نیست هیچوقت بدونم و بفهمم..

گنجشک های مرده

14 August 2025 00:27

[ تفاوتی نکند
قرب دل
به بعد مکان ]