همین که حوصله شعر خواندنی داریم غنیمت است در این روزگار بی برکت... . . شروع فعالیت 👇 March 26 ,2017
میروم بخوابم، خرد و خستهام؛ تو را بیشتر در آغوش میگیرم دوستِ عزیز. تو هم بیش از پیش دوستم بدار، چون غمگینام.
" از میان نامه ها "
" ژرژ ساند به گوستاو فلوبر "
صدای مردم ایران برنده جایزه گرمی شد.
@gonjeshkhaye_morde
به رقصِ مرگ میانِ تنت ادامه بده
نفس بگیر و به جان کندنت ادامه بده.
برای تنهای بیوطنی که در ازدحامِ کالِ خیابان دفن شدند، تا ترجمان رفتنشان چراغ روشن کوچهها و خیابانها باشد، منتظر معجزه نباش! حادثهای باش بیتکرار؛ که مگر با غرور محکم تو، ناخدایان جام زهر کدخدا را به عیش مرگ عزیزانت بالا نبرند..
Читать полностью…ما آدمهای معمولی بودیم. از فوتبال خوشمان میآمد، از درختان پاییز و دستهای در هم گره خورده و چیزهای دیگر عکس میگرفتیم و مینوشتیم. شما ما را سیاسی کردید.
Читать полностью…اعتراض از یک سو
انقراض از سمتی دیگر
آتش افروختهایم در کشتی آنان که
باد شرطه یارشان نیست دیگر
ترس از ارتفاع دارند و سقوط از قلهی کوه
این، اینان
دزدیدند جسدهامان را
و کاشتند ما را در شورستانها
جوانه زدیم و قد کشیدیم و
همچنان و چنین و چنانترها
خندهمان گرفته از چارچشمانی که
به تعجب و ترس شاخ درآوردهاند
از سوزاندن روسریهامان همزمان در آزادی و
تا آزادی
دیدن دارد اکنون خیابانهایی که راه افتادهاند
و ما گرفتهایم به دهان و به دندانها
کلمات و جملههای برافروخته را
و فعلیت در زانوهای ماست!
من برخاستم و تو
برخاستیم ما
بله، برخاستیم و متوقف نمیشویم
بله و دقیقا بله!
شعری تازه از علی باباچاهی
اما یحیی تو نمیفهمی ما چی میگیم. وقتی میگیم آزادی، منظورمون این نیست که از فردا لخت بریم توی بازار! منظورمون اینه که بتونیم بین برقع و شال گلدار و موی رها یکی رو انتخاب کنیم! ماام گرممون میشه یحیی! مام دلمون میخواد باد بخوره روی صورت و بپیچه لای موهامون. مام بتونیم بعد از نه ماه که بچه سر دل گرفتیم آرزو کنیم دختر باشه و اسمشو خودمون انتخاب کنیم. این خواستهی زیادیه یحیی؟ تو بگو، خیلی زیاده؟
- الهامه کاغذچی/ از داستان شب یحیی
ای دوست، ای برادر، ای همخون
وقتی به ماه رسیدی؛ تاریخ قتل عام گلها را بنویس.
- فروغ فرخزاد
#زندان_اوین
یک جایی در آواز دشتستانی آلبوم خراسانیات بین مصرع «شنیدُم رفتی و یاری گرفتی» و «اگه گوشم شنفت چشمم مبیناد» میگوید «نامهربون یار». همین دو کلمه بار تمام جفاهای تاریخ عشق و عاشقی را به دوش میکشد. تمام دلبرکان جهان آن لحظه جفاکارند...
@gonjeshkhaye_morde
نادر ابراهیمی در کتاب آتش بدون دود مینویسد: “دختر سیاسی، بهتر از پسر سیاسی است. مردان، انگار که برای حضور در معرکهٔ سیاست به دنیا میآیند، اما زنان، بر این میدان منت میگذراند که پا در آن مینهند.
هر جا زنی هست که به خاطر عدالت میجنگد، آنجا عطری پیچیده است شیرین و شورانگیز و بهشتی. ما بدون زنان خوب، مردان کوچکیم..”
#آرمیتا_عباسی
کرهزمین رو ویبرهست، لطفا نکات حین و بعد زلزله رو بخونید و تا جایی که ممکنه جاهای خطرناک و شیشهدار نخوابید و ننشینید و مراقب خودتون باشید.
پ.ن: دو زلزله بیشتر از ۷.۵ ریشتر در یک روز در ترکیه و سوریه! یه ۴.۴ در نیویورک.
بعد از مدتی، درد خصوصی میشه و گفتنش به دیگران لطفی نداره. شروع انزوا از همین نقطهست.
Читать полностью…لیکن سرنوشت من، که من هیچگاه امید نیکی از او ندارم، با همدستی چرخ کجمدار چنین مقرر داشتهاند که چون من طالب محالم به ممکن نیز دست نیابم.
Читать полностью…در طول روز افتوخیز روانی زیادی دارم و این باعث شده ثبات نداشته باشم و احساس کنم دارم از درون فرو میپاشم. تنها آزادی کل ایران باعث آرامش این روح و روان زخمی و آشفته میشه. امیدوارم فردای آزادی، آغوشی به وسعت ایران پهناورمون درست کنیم و همدیگر رو در آغوش بکشیم.
Читать полностью…هر شب ستارهای به زمین میکشند و باز
این آسمان غمزده غرق ستارههاست
#سیاوش_کسرایی
آسمان و ریسمان / محمدعلی جمالزاده
خداوند اگر به کسی نعمت شارلاتانی و چاخانی و وقاحت داده باشد، در این مرز و بوم نانش تو روغن است.
شاید زیباترین آهنگی بود که در این مدت شنیدم …!
و چقدر نیاز بود .🥲💔😭
ایران دوباره میشه ایران …! 🌱
@gonjeshkhaye_morde
اشک ریختهام این چند روز، گاهوبیگاه. برای اینکه سوگ جمعی ما از شادی جمعیمان بزرگتر است. برای اینکه شوربختانه در اندوه مشترک، خوب بلدیم برای هم شانه باشیم. برای اینکه از آخرین شادی جمعیمان انگار هزاران سال گذشته. برای اینکه رمزمان را یافتهایم و خشممان از اندوهمان قویتر است. برای اینکه هر روز مراقب حافظهمان بودهایم و مصیبتها را مثل عزیز دردانههایی که نباید اتفاقی برایشان بیفتد با خودمان اینور و آنور بردهایم. ندانستهام چطور و چه زمانی گلویام از بغض سبک شده است، وقتی همه اینها را مرور کردهام گاهوبیگاه در تنهایی؛ اما مدام احساس کردهام شانهی نامریی آشنایی پناهم داده است. احساس کردهام دست امن آدمهایی، دستهایم را گرفته است. صداهایی به نجوا گفتهاند که تنها نیستیم ما.
Читать полностью…شمالیا یک جمله دارن: «مِن ته دِله دَردِسته بَمیرِم»
معنیش میشه من برای دردی که روی دلت چنگ انداخته بمیرم! خیلی حس خوبیه که یکنفرو اینجوری داشته باشی، حالا هرکسی ..☺️