همین که حوصله شعر خواندنی داریم غنیمت است در این روزگار بی برکت... . . شروع فعالیت 👇 March 26 ,2017
روزها میگذرن، زمین میچرخه، دیکتاتورها میمیرن، درختا شکوفه میدن و ما همه یه روز وطنمونرومثلمعشوقیکه از سفر برگشته در
آغوش میگیریم
پاکدست آن/ اپیزود من یک مهاجرم
انقدر به ما معمولیا نگید زندگی کن و شاد باش وقتی تو دنیامون به کوچکترین دلخوشیا هم راضی بودیم و روزگار همونم حتی ازمون دریغ کرد (:
Читать полностью…خیلی دوست دارم بدونم زندگی بدون استرس و فکر نکردن چه شکلیه.
Читать полностью…شبا چون ساکته صدای غمها واضحتر به گوشمون میرسه.
Читать полностью…"اگه من بتونم بگذرم از این روزها و شب های تاریک، میام به دیدن تو زهرا ."
Читать полностью…بعضی وقتا حیرت میکنم از اینکه.
چجوری یه نفر میتونه این همه موزیکِ خوب
خلق کرده باشه
چه میفهمی از زنِ شاعری که هزارهزار زنِ غمگین و لال در کالبدش زندگی میکنند؟
Читать полностью…بغلم کن... بگو که خانه کجاست
هرکجا هست میروم مادر
"صبر" جدیدا به این کلمه فکر میکنم
قدرت عجیبی دارد.
گفت چقدر کم و کوتاه مینویسی! دلتنگی امان نمیدهد.؟
گفتم گاهی نوشتن مثل یک پرنده از بام ذهن آدم پرواز می کند و معلوم نمی کند کی باز می گردد!
"یکهو به قدری ناراحت میشم و پرت میشم تو گودال غم و ناراحتی، انگار من نبودم که همین چندساعت پیش میخندیدم ...
Читать полностью….یه چیزی تو بغلکردن هست که کافکا تو نامهای مینویسه:
«بغلم کن ملینا
بغلم کن که حرف زدن کافی نیست...»
نزار قبانی میگه:
مرا جوری در آغوش بگیر
که انگار فردا میمیرم
و فردا چطور؟
جوری در آغوشم بگیر
که انگار از مرگ بازگشتهام!
امروز سخت گذشته . اصن شاید فردا هم سخت تر باشه . اما بالاخره که یه روزی آفتاب درمیاد
Читать полностью…