💬
🎭"استارک ها می خوان نصف مملکت من رو بدزدند، مثل لنیستر ها که تختم رو دزدیدند و برادر عزیز خودم که سرباز ها، پرچمداران و قلعه هایی که قانونا حقه منه رو دزدیده. اون ها همشون غاصبند. همشون دشمن منند.
مردان خوب و شریفی برای جافری می جنگند، با این اعتقاد غلط که اون پادشاه به حقه. یک شمالی ممکنه همین رو در مورد راب استارک بگه. ولی این لرد هایی که دور برادر من جمع شدن می دونستند که او غاصبه. دلیلشون برا پشت کردن به پادشاه حقیقیشون چیزی بهتر از رویایی قدرت و افتخار نبوده، و برای من مشخص شده که اون ها چی هستند. عفوشون کردم، بله بخشیده شدند ولی فراموش نشدند.“🎭
《🦌استنیس براثیون به داووس》
🔗https://tlgur.com/d/DGXDR2nG
❄️ #Quotes > #StannisBaratheon
🔥 @Got_life
🎭سوفی ترنر《سانسا استارک》و نامزدش جو جوناس همراه باهم در پاریس فرانسه در حال سپری کردن تعطیلات سال نو خود🎭
❄️ #News
🔥 @Got_life
💬
🎭اون این رو می خواد. او و گنجشک اعظم. و شکی ندارم که رز کوچولو.
من گناه کردم و باید تاوان بدهم. باید ننگم را جلوی تمام گداهای شهر رژه بدهم.
اون ها فکر می کنند که این کار غرورم رو می شکنه، این کار باعث پایان من می شه، ولی اون ها اشتباه می کنند.🎭“
《🦁سرسی لنیستر》
🔗https://tlgur.com/d/XGZZYYDG
❄️ #Quotes
#CerseiLannister
🔥 @Got_life
🎭رسانه کلیک – عکسهای منتشر شده از فیلمبرداری فصل هشتم سریال گیم آف ترونز (بازی تاج و تخت) از برخی فعالیتهای سازندگان پرده برداشت.
فیلم برداری فصل هشتم در بخش تایتانیک بلفاستِ ایرلند شمالی مدت طولانیست که آغاز شده . قبلا منجنیق و دیوارهای بلند قلعه را دیدیم. حال، ویکی ترونز (سایت طرفداران سریال گیم آف ترونز)، با انتشار یکسری عکس سوالاتی را برای طرفداران این سریال مطرح کرد.
همانطور که در تصاویر میبینید، اتفاقات بسیار گستردهای در مکان فیلمبرداری در حال وقوع است. به نظر میرسد دو بخش از مجموعه در حال حاضر به بخشهای قبلی متصل نیست، هرچند در آینده ممکن است یک دروازه هم به این مجموعه تغییرات اضافه شود.
در این تصویر، به ساختار کوچکی که در سمت راست تصویر دیده میشود، توجه کنید. این سازه بخشی از مجموعه محسوب میشود یا فقط یک انبار است؟؟
در بالا یک برج به چشم میخورد که هیچ اتصالی به دیوار ندارد، آیا این هم بخشی از مجموعه جدید است؟
بسیاری از برجهایی که تاکنون در سریال دیدهایم استوانهای شکل بودند، درحالی که این یکی بیشتر شکل مربع دارد. وینترفِل و هایگاردِن برجهای مربعی دارند. با این حال، آنها هم کاملا باریک و راست نیستند. همانطورکه در شکل زیر مشاهده میکنید:
برجی که در عکس جدید گرفته شده شباهت بسیاری به برج سمت چپ این عکس دارد. حتی پنجره هم به نظر میرسد در یک جا قرار داشته باشد. وینترفل مجموعه خودش را در مانیگلس دارد. ولی ممکن است فیلمبرداری یک بخش در اینجا صورت گیرد. در هر صورت، مجموعه این عملیات یک توالی عظیم از فعالیتها را برای فصل هشتم نشان میدهد.
این مجموعه مطمئنا میتواند یک قلعه جدید باشد که ما هنوز ندیدهایم. اگر تنها یک بنر از دیوارهای این قلعه آویزان بود دیگر سؤالی بیجواب نمیماند.🎭
《منبع :خانه فیلم و سریال کلیک》
🔗https://tlgur.com/d/XGZZY3NG
❄️ #News
🔥 @Got_life
🎭طبق گفته سوفی ترنر بازیگر نقش سانسا استارک فیلمنامه فصل ۸ سریال Game of Thrones اشک بازیگرانش را درآورد.
سایت خبری EW با سوفی ترنر مصاحبهای درباره فیلم جدیدش X-Men: Dark Phoenix انجام داده و درباره فصل آخر سریال بازی تاج و تخت نیز پرسیده است.
وقتی از ترنر درباره واکنش بازیگران و عوامل کار به اتفاقاتی که در پایان برایشان میافتد پرسیده شد، او از اجتماع تلخ و شیرینی صحبت کرد.
《ما یه بار با هم کل فیلمنامه رو خواندیم و دست آخر هممون ایستادیم و دست زدیم و اشک ریختیم. همه اونجا بودند، هر کسی که تصورش رو بکنید حضور داشت. خیلی هیجانانگیز بود. پردهها را کشیدیم و خودمون را از بقیه دنیا جدا کردیم و شش ساعت توی این اتاق فقط فیلمنامه رو خواندیم و گریه کردیم و خندیدیم. اولش یه خورده احساساتی شدیم و بعدش فکر کردیم که فقط هشت ماه فرصت داریم و یه راه طولانی پیش روی ماست.》
با اینکه خواندن فیلمنامه معمولا هربار فقط شامل یک قسمت میشود، خواندن کل فصل ۸ مثل یک ماراتن میباشد. و با توجه به گفتههای ترنر، بنظر میرسد شخصیتهایی که در شش قسمت آخر اصلا حضور نداشتند هم آنجا بوده اند. اینکه تمام بازیگران این سریال از فصل اول تا آخر حضور داشتند، این یعنی لحظات احساسی و هیجانی خاصی در این خواندن دور هم تجربه شده است.
البته داستان دنیای خلق شده توسط جورج آر. آر. مارتین هنوز به پایان نرسیده است. این نویسنده هنوز دو کتاب ناتمام دیگر دارد، درحالیکه HBO در حال کار روی چند اسپینآف احتمالی است. اگرچه بعضی از شخصیتهای بازی تاج و تخت برخواهند گشت، تا اتمام سریال نمیدانیم کدام اسپینآف ساخته میشود. از آنجایی که فصل ۸ این سریال در سال ۲۰۱۹ پخش میشود باید همچنان منتظر بمانیم.🎭
منبع: Screenrant
از سایت سینما گیمفا
Cinema.gamefa
🔗https://tlgur.com/d/WGLeZW2g
❄️ #News
🔥 @Got_life
سنسا شوالیه را (سر باریستان)تماشا کرد که به پادشاه جدیدش(جافری) خیره مانده بود. هیچ وقت ندیده بود که مثل حالا گذشت عمر در قیافه اش مشهود باشد. «اعلیحضرت، من در بیست و سه سالگی برای عضویت در شمشیرهای سفید انتخاب شدم. تنها رویای زندگی من بود، از اولین لحظه ای که شمشیر به دست گرفتم. از هر ادعایی نسبت به قلعه ی خاندانم دست کشیدم. دختری که نامزدم بود با پسرعموم ازدواج کرد، احتیاجی به زمین و بچه نداشتم، زندگی من وقف مملکت می شد. سر جرالد های تاور شخصاً شاهد سوگند من بود... سوگند برای محافظت از پادشاه با تمام توانم... فدا کردن زندگیم برای ایشون... من در کنار گاو سفید و پرنس لوین دورنی جنگیدم... در کنار سر آرتور دین، شمشیر صبح قبل از اینکه به خدمت پدر تون در بیام، در خدمت محافظت از پادشاه ایریس
و قبلشی، پدر ایشوان جهریس بودم... سه پادشاه...»
لیتل فینگر متذکر شد: «و همه شون الان مرده اند.»
-سر باریستان زمانی که از مقامش خلع میشد
🔗 yon.ir/vvCH7
❄️ #Quotes
🔥 @Got_life
🅾گپ فیلم و سریال با ۲۱۰۰+ عضو 🅾
⚠️ بحث و تبادل نظر درمورد همه ی فیلم و سریال ها ⚠️
لینک :
https://telegram.me/joinchat/BbzTnj31_VeQ8LjCHw-1Kw
😍🎭امروز تولد 61 سالگی راجر اشتون گریفیتس بازیگر نقش میس تایرل است.
راجر زادهٔ ۱۹ ژانویهٔ ۱۹۵۷هنرپیشه، کارگردان، وفیلمنامهنویس اهل کانادا است.
🎊🎉
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است منها گیم اف ترونز میتوان به دار و دستههای نیویورکی، برادران گریم وآشپز، دزد، همسرش و عاشقش اشاره کرد.🎭
🎊تولدش مبارک🎉
🔗https://tlgur.com/d/yGOKyYlG
❄️ #HBD
#RogerAshtonGriffiths
🔥 @Got_life
⚜️براووس بزرگترین گروه تخصصی سریال بازی تاج و تخت و رمان نغمه یخ و آتش⚜️
⚠️برای بحث های داغ درمورد سریال و بازیگران و رمان به لینک زیر ییایید
https://telegram.me/joinchat/BbzTnj31_VeQ8LjCHw-1Kw
🎭سوفی ترنر و نامزدش جو جوناس دیروز بعد از اتمام تعطیلات سال نو خودشون به رستورانی در لندن رفتن .🎭
❄️ #News #SophieTurner
🔥 @Got_life
🔰داستانى كوتاه از كشاورزى جوان در ريورلندز، گرن🔰
✨قسمت دوم✨
"ریموند با خودش گفت : گرن رفته بیرون تا دوباره دختر مورد علاقشو ببینه، خرشانس!"
-" حتما وقتی اون دختره رو دیگه بهش هدیه ای داده "
ریموند دستکش هاش را دراورد و روی یک میز کوچیک انداخت. از در کلبه وارد شد و به سمت آشپزخونه رفت.
ریموند از آنچه در مقابل چشمانش بود، یخ زد..
آن سوی میز آشپزخانه زنش مورگانا روی زمین دراز کشیده بود در حالی که نهری از خون در زیر بدنش جاری بود و آخرین چیزی که از صورتش خوانده میشد، درد و ترس بود. ریموند به روی زانوهایش افتاد و گریه ی دردناکی را سر داد.
گرن به آرامی اسبش را در امتداد درختان منتهی به رودخانه حرکت داد، خورشید غروب کرده بود و ماه کم کم در آسمان غرب پدیدار شد، با تمام قدرتش سعی کرد که به سلامت به رد فورک برسد، زیبایی آسمان رد فورک در شب یه منظره ی عالی برای هم نشینی با معشوقه اش فراهم میکرد.
ناگهان در تاریکی گروهی به او و سوزانا حمله ور شدند و دور تا دور او را محاصره کردند و با شمشیرهایی که داشتند مرتب به طرف او حمله میکردند، مزدوران 4 نفر بوند و در کش و قوس درگیری با آنها گرن توانست شمیشر یکی از آنها را بگیرد
یکی از آن 4 نفر شروع به نبرد تن به تن با گرن کرد، از نحوه حمله و ایستادنش مشخص بود آموزش دیده است، در آنجا اشراف زادگان میتوانستند فنون مبارزه را بخوبی آموزش ببینند
در هنگام نبردشان گرن روی زمین افتاد و مرد مزدور حمله ای به سمت گرن کرد و ناگهان صحنه ی عجیبی اتفاق افتاد
آری ، سوزانا جلوی گرن پریده بوده و شمشیر وارد بدنش شده بود و گرن را از مرک نجات نداده بود اما نتوانست جان خودش راهم نجات دهد و سوزانا در همان لحظه مرد گرن که از دیدن این صحنه شوکه شده بود با دیدن خونی که از بدن سوزانا بیرون می آمد همانند دیوانه ای نعره کشان به سمت مرد مزدور رفت
مرتب و بدون وقفه با شمشیر به مرد مزدور حمله میکرد که آن مرد کاری جز دفاع از دستش بر نمیاد
ناگهان شمشیر از دستش آن مرد افتاد و گرن شمشیزش را در سینه آن مرد فرو برد و زمانی که پارچه روی صورت او را کنار زد متوجه شد که اون کسی نیست جز لرد باکستر ، گرن از دیدن این صحنه وحشت زده و هراسان فرار کرد اما آن سه نفری که همراه لرد بودند او را گرفتند و به سمت خانه پدری لرد باکستر بردند آن سه نفر به همه گفتند که او لرد را کشته و کسی حرف گرن را باور نکرد تا اینکه نگهبانان اون رو به زندانی کردند
فردای آن رو ز ریموند به تنها پسرش که با گروهی از مردم در پشت واگن نشسته بود نگاهی کرد. در یکی از بدترین روز های عمرش، یه مرد پیر دلشکسته که هنوز از شدت ضعف برای ایستادن نیاز به کمک داشت، در کنار جاده ایستاده بود. زنش به قتل رسیده بود و پسرش به تازگی از چنگال مرگ فرار کرده بود.
همه در آن روستای کوچک حقیقت را می دانستند، هیچکس در مقابل خاندان پایپر نمی توانست مقاومت کنه.
لرد جوان باکستر یک دزد یاغی ترسناک بودکه سوزانا و مورگانا را کشته بود اما با این حال از اشراف زادگان محسوب میشد. گرن یه قربانی بود و باید آزاد میشد تا به خانه برگردد، اما خاندان پایپر خواستار یک قصاص رضایت بخش در برابر مرگ پسرشان بودند. به گرن یک انتخاب داده شد و او نگهبانی شب را انتخاب کرد.
یکی از اهالی در جاده گفت " اون مرد خوبیه "!
" پسر شجاعیه، اون نشان خودش رو در دیوار حک میکنه، شاید دوباره ببینمش"
ریموند زمانی که واگن پسرش را با خود میبرد نگاه کوتاهی به آن کرد و با غم فراوانی که در سینه داشت به سمت مزرعه اش برگشت
🔗 https://tlgur.com/d/X8ejWZeG
❄️ #Asoiaf > #Grenn
🔥 @Got_Life
🎭🎤آهنگ تیتراژ سریال گیم اف ترونز همراه با خوانندگی بسیار
زیبا....🎭🎤
(حتما ببینید)
❄️ #clip
🔥 @Got_life
🎭خلاصه ایی از قسمت 6 فصل هفت گیم اف ترونز با آهنگ و موسیقی متفاوت و بسیار زیبا 🎥
《حتما ببینید》
❄️ #clip
🔥 @Got_life
🎭طرز آماده شدن کریستوفر هیویو بازیگر نقش تورموند درسریال گیم اف ترونز برای حضور در برنامه تلویزیونی Skavlan tv show در یک ساعت اینده خیلی جالبه.🎭(😂ببینید)
❄️ #clip > #KristoferHivju
🔥 @Got_life
🍿پاپ کورن🍿
بهترین گروه سینمایی تلگرام
⚡️فیلم بینی هر هفته در گروه سینما⚡️
https://t.me/joinchat/Ak0MdkHeX8r1muutbTFK7g
🎭🐺وقتی فک میکنی بچه ند استارکی
🐉ولی یهو یادت میاد تارگرینی و با عمه خودت رابطه داشتی.🎭😂
❄️ #Fun
🔥 @Got_life
خاندان بلک بار از باندالون خاندان نجیب زاده در ریچ است. طبق منابع نیمه رسمی نشان خاندان خط افقی سیاهی در زمینه سفید است.
اعضای شناخته شده ی خاندان بلک بار در طی رخداد های مجموعه ی نغمه ی یخ و آتش به شرح زیر است.
سر لیو بلک بار، شوهر النا تایرل بود
همچنین
خاندان بلک بار از حامیان رنلی براتیون در طی جنگ پنج پادشاه هستند.
سر لیوبلک بار دیگری با یکی از دختر عمو های لرد میس تایرل ازدواج کرده است.
🔗 https://tlgur.com/d/AGEvkzPg
❄️ #HousesBlackbar
🔥 @got_life
🎭📺ویدئو میکس بسیار زیبا و متفاوت از آریا استارک 🐺
(حتما ببینید )
《 no one》
❄️ #clip > #Aryastark
🔥 @Got_life
💬
🎭+ آریا استارک : من آمادم .
_ جیکن هاگار: آماده برای چی.
+ :برای هر کاری که تو بخوای ، برای اینکه انسان بی چهره بشم ، برای اینکه هیچ کس بشم.
_این شمشیری که الان با خودت حمل میکنی مال کیه، مال آریا استارکه، شمشیر آریا استارک، لباسای آریا استارک ، نقره های دزدیده شده آریا استارک ،
_ برای آدم سوال پیش میاد چطور یه هیچ کس این همه وسایل یه نفر به اسم آریا استارک رو همراه خودش داره؟🎭
《جیکن هاگار به آریا استارک》
🔗https://tlgur.com/d/AGEv3pWg
❄️ #Quotes > #jaqenHghar
#Aryastark
🔥 @Got_life
💬
🎭+ روس بولتون:نمیتونیم با رعب و وحشت شمال رو کنترل کنیم
_ رمزی بولتون: اگه بزاری لردهای پست تر و ضعیف تر بهمون توهین کنن نمیتونی شمال رو کنترل کنی.
+ فرستاده بودمت مالیات جمع کنی نه اینکه جسد بیاری.
_ لردکروین حاضرنشد مالیات بده،گفت والی شمال همیشه یه استارک میمونه و لعنت بهم آگه به بولتون های خائن باج بدم.
+ هیچ چاره ایی براش نزاشتی.
_ زنده زنده پوستشو کندم ، همینطور پوست زن و برادرش رو پسرشم مجبور کردم که نگاه کنه.
+ و اخرش چی شد.
_ و اخرش لرد کروین جدید مالیاتشو داد.🎭
《+روس بولتون به رمزی بولتون_》
🔗https://tlgur.com/d/p8DZNrXg
❄️ #Quotes > #RooseBolton #Ramsaybolton
🔥 @Got_life
💬
🎭ما نمی دانستیم! ولی باید یک روزی این را میفهمیدیم! نگهبانان شب، هدف اصلی خودش را از یاد برده، تارلی! تو یک دیوار 700 فوتی را برای محافظت از دزدی وحشی ها نمیسازی! این دیوار برای محافظت از قلمروی مردم ساخته شده...، نه برای غلبه بر مردمی دیگر، نه برای وحشی ها اگه بخوای درست به قضیه نگاه کنی! خیلی مدته تارلی، صدها و هزاران ساله که ما چشمانمان را بر روی دشمن اصلیمون بستیم، در حالیکه او اکنون اینجاست و ما نمیدانیم چگونه به مبارزه با آن بپردازیم.🎭
《جور مورمونت به سمول تارلی》
🔗https://tlgur.com/d/XGZZ6WaG
❄️ #Quotes > #JeorMormont
🔥 @Got_life
🔰داستانى كوتاه از كشاورزى جوان در ريورلندز، گرن🔰
✨قسمت اول✨
گرن از مزرعه متنفر بود! او هميشه آرزو داشت مزرعه را ترك كنه و سراغ يه ماجراجويى واقعى بره.
-"گرن زود باش، اون گاو رو تكونش بده پسر! اينكه قرار نيست خودش زمينو شخم بزنه!"
گرن هم گاو رو هل داد، او قد و بالاى مناسب يه شواليه رو داشت، اما از شانس بدش در مزرعه به دنيا اومده بود و زندگى به سبك كشاورزى تمام چيزى بود كه از زندگی میدونست .
- "تند تر پسر! يه خط ديگه مونده و بعدش كارمون تموم ميشه."
پدر گرن، ريمون، او هم قد و بالاى بلندى داشت. مرد باهوشى نبود اما به اندازه ى كافى قوى بود و مى دونست چطور در زمين كار كنه. گرن از روى احترام از پدرش مراقبت ميكرد اما عشق به كار در زمين چيزى بود كه گرن و پدرش هيچ اشتراك نظرى در آن نداشتند.
پدر گرن عاشق زمينش بود، تمام عمرش در ريورلندز زندگى كرده و به خاندان تالى وفادار بود.
از آنجايى كه تموم خانواده گرن كشاورز بودند، او هم به ناچار كشاورز شد.
گرن ميخواست چيزى بيشتر از يك آدم كوچك باشه اما تنها آينده اى كه برايش قابل تصور بود كشاورزى بود.
بعد از تمام كردن كارهایش در اون زمين، سوار بر اسبش به طرف تنها جواهر تابان زندگيش یعنی "سوزانا" راهى شد.
سوزانا، دخترى جوان و زيبا و تنها كسى بود كه باعث ميشد گرن روياهاى پوچش را از ياد ببره و لبخند بزنه.
از نظر گرن او زيباترين دختر پينك مِيدن و تمام وستروس بود.
شايد هم گرن، پسر بچه اى خوش شانس بود كه تونست نظر سوزانا را به خودش جلب كنه و دل او را بدست بياره. حتى پسران پاپیر از خاندان پاپیر و يا لرد هاى پينك مِيدن هم به دنبال سوزانا بودند اما سوزانا همه ى آن ها را جواب كرد چون دلش رو به گرن باخته بود اما امتناع و روى گردانى از لرد باكستر برایش مشکل بود.
هيچكس نمى تونست قبول كنه كه فرد كودنى مثل گرن بتونه دل اين دختر زيبا را بدست بياره. به نظر میرسه لرد پاپیر كاملا متوجه اين موضوع شده بود پس با خونگرمى به گرن گفت: 'به نظر ميرسه كه جاى من رو گرفتى دوست من! بركت هفت اقليم بر تو و سوزانا باد.' و آن ها را به حال خود در آرامش رها كرد.
اینکه خودش را در نگاه سوزانا گم کنه چیزی بود که گرن تمام روز را برایش منتظر مانده بود و هرشب دنبالش بود. امشب آنها قرار بود همدیگر را در جای مورد علاقشان یعنی رودخانه ردفورک ببینند. با اینکه گرن روز سختی را در مزرعه گذارنده بود، فکر دیدن سوزانا قوایی دوباره به او میداد!
ریمون بولدهارت مثل همیشه، خسته از در وارد شد روز طولانی ای بود اما با اینحال بد هم نبود. او و پسرش بیشتر از چیزی که برنامه ریزی کرده بودند کار کردند و این در نظر ریمون یعنی یه روز بی نظیر
با خودش فکر کرد که
-"گرن به یه مقدار زمان شخصی احتیاج داره"
وارد خانه شد و در را بست
-"عزیزم من رسیدم"
ریموند با خودش فکر کرد این که جوان و عاشق باشی چطور است.
مورگانا، زنش که سی سال با هم زندگی کرده بودند ،بهترین چراغ زندگی و عشق او بود. عشق بازی با او را بیاد آورد،دانست بیان آن احساسات اولش برای مورگانا سخت بود، اما بعدا فهمید که احساس آنها به هم مشترک است و او بیشتر خوشحال شد و لبخند بر لبانش نشست و دریافت که در این مورد اخلاق گرن به مورگانا شباهت دارد و بدین اینگو بود که متوجه شد چگونه رفتاری را باید با گرن داشته باشد
درحالی که ریمون در فکر صحبت با پسر خود بود، گرن تمام هوش و حواس خود را به مهمترین شخص زندگیش ، سوزانا اختصاص داده بود و در فکر دیدارش در کنار رودخانه ردفورک بود
شب فرارسید و گرن در جوار رود خانه منتظر سوزانا در کنار درختی نشسته بود ...
🔗 https://tlgur.com/d/Z81m3XM8
❄️ #Asoiaf > #Gerann
🔥 @Got_Life