🪶🪶🪶🪶
داستان همای
پیش جمع آمد همای سایه بخش
خسروان را ظل او سرمایه بخش
زان همایی بس همایون آمد او
کز همه در همت افزون آمد او
گفت ای پرندگان بحر و بر
من نیم مرغی چو مرغان دگر
همت عالیم در کار آمدست
عزلت از خلقم پدیدار آمدست
نفس سگ را خوار دارم لاجرم
عزت از من یافت افریدون و جم
پادشاهان سایه پرورد مناند
بس گدای طبع نی مرد مناند
نفس سگ را استخوانی میدهم
روح را زین سگ امانی میدهم
نفس را چون استخوان دادم مدام
جان من زان یافت این عالی مقام
آنک شه خیزد ز ظل پر او
چون توان پیچید سر از فر او
جمله را در پر او باید نشست
تا ز ظلش ذرهای آید به دست
کی شود سیمرغ سرکش یار من
بس بود خسرو نشانی کار من
هدهدش گفت ای غرورت کرده بند
سایه درچین، بیش از این برخود مخند
نیستت خسرو نشانی این زمان
همچو سگ با استخوانی این زمان
خسروان را کاشکی ننشانیی
خویش را از استخوان برهانیی
من گرفتم خود که شاهان جهان
جمله از ظل تو خیزند این زمان
لیک فردا در بلا عمر دراز
جمله از شاهی خود مانند باز
سایهٔ تو گر ندیدی شهریار
در بلا کی ماندی روز شمار
#عطار
منطقالطیر عطار داستان همای
🪶🪶🪶🪶
#یکشنبه_است
#حکایت
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_aociety
گر ﭼﻪ با ﺳﺎﻋﺖ "ﻣﻦ" ﺛﺎﻧﯿﻪ ای بیش ﻧﺒﻮﺩ
ساﻋﺘﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ کنارت ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﻡ خوﺵ ﺑﻮﺩ
#حسین_منزوی
#یکشنبه_است
#تک_بیت
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
🌸🌸🌸🌸
دیده را فایده آنست که دلبر بیند
ور نبیند چه بود فایده بینایی را؟
#سعدی
🌸🌸🌸🌸
#یکشنبه_است
#تک_بیت
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
رود
قصیدهی بامدادی را
در دلتای شب
مکرر میکند
و روز
از آخرین نفس شب پرانتظار
آغاز میشود.
و اکنون سپیدهدمی که شعلهی چراغ مرا
در طاقچه بیرنگ میکند
تا مرغکان بومیی رنگ را
در بوتههای قالی از سکوت خواب برانگیزد،
پنداری آفتابی است
که به آشتی
در خون من طالع میشود.
اینک محراب مذهب جاودانی که در آن
عابد و معبود و عبادت و معبد
جلوهای یکسان دارند:
بنده پرستش خدای میکند
هم از آنگونه
که خدای
بنده را.
همهی برگ و بهار
در سر انگشتان توست.
هوای گسترده
در نقرهی انگشتانت میسوزد
و زلالیی چشمهساران
از باران و خورشید تو سیراب میشود.
زیباترین حرفت را بگو
شکنجهی پنهان سکوتت را آشکار کن
و هراس مدار از آن که بگویند
ترانهای بیهوده میخوانید.-
چراکه ترانهی ما
ترانهی بیهودگی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست.
حتی بگذار آفتاب نیز برنیاید
به خاطر فردای ما
اگر
بر ماش منتی است؛
چرا که عشق
خود فرداست
خود همیشه است.
برشی از شعر آیدا،درخت، خنجر و خاطره
احمد شاملو
#یکشنبه_است
#شعر_معاصر
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
🪶🪶🪶🪶
من آمده ام فاتح دنیای تو باشم
تا گام نخستین به بلندای تو باشم
تو قله ی برفی و نفش گیر تر از مرگ
میخواهم از این دامنه همپای تو باشم
#مهدی_فرجی
🪶🪶🪶🪶
#یکشنبه_است
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
🪶🪶🪶🪶
هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وارهد از حد جهان بیحد و اندازه شود
خاک سیه بر سر او کز دم تو تازه نشد
یا همگی رنگ شود یا همه آوازه شود
هر که شدت حلقهٔ در زود برد حقه زر
خاصه که در باز کنی محرم دروازه شود
آب چه دانست که او گوهر گوینده شود
خاک چه دانست که او غمزه غمازه شود
روی کسی سرخ نشد بیمدد لعل لبت
بی تو اگر سرخ بود از اثر غازه شود
ناقه صالح چو ز که زاد یقین گشت مرا
کوه پی مژده تو اشتر جمازه شود
راز نهان دار و خمش ور خمشی تلخ بود
آنچ جگرسوزه بود باز جگرسازه شود
#مولانا
🪶🪶🪶🪶
#یکشنبه_است
#شعر_کهن
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
زیباترین غریق جهان
#داستان_ملل
#یکشنبه_است
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
کنار تو تنهاتر شده ام
از تو تا اوج تو ، زندگی من گسترده است
از من تا من ، تو گسترده ای
با تو برخوردم ، به راز پرستش پیوستم
از تو به راه افتادم ، به جلوه ی رنج رسیدم
و با این همه ای شفاف
و با این همه ای شگرف
مرا راهی از تو به در نیست
زمین باران را صدا می زند
من تو را
#سهراب_سپهری
#یکشنبه_است
#شعر_معاصر
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
🍂🍂🍂🍂
شاید جهان جهنم دنیای دیگریست
اما بهشت قسمتی از شانه های توست
#علی_صفری
🍂🍂🍂🍂
#یکشنبه_است
#تک_بیت
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
https://telegra.ph/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-01-29
Читать полностью…🍂🍂🍂🍂
هرچه بیدادست بر ما ریز کاندر کوی داد
ما به جان پذرفتهایم از زلف تو بیداد را...
#سنایی
🍂🍂🍂🍂
#یکشنبه_است
#تک_بیت
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
🪶🪶🪶🪶
از شراب آن دم که غم آید چه کاری ساخته است
دیگر از این مستی ممتد چه کاری ساخته است
با مسکن درد ها آرام میگیرد ولی
رود اگر طغیان کند از سد چه کاری ساخته است
در دلت وقتی که دیگر باور معبود نیست
از دعا و گریه و معبد چه کاری ساخته است
گیرم اصلا امتحان باشد ولی در این مصاف
"خوب" اگر رد می شود ، از "بد" چه کاری ساخته است
#نیما_شکرکردی
🪶🪶🪶🪶
#یکشنبه_است
#شعر_معاصر
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
از کتاب یوحنای مجنون(مجموعه داستان های جبران خلیل جبران)
🍂🍂🍂
#یکشنبه_است
#داستان_ملل
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
ادبیات
واژه ی ادبیات ( مفرد آن ادبیّه در فارسی مستعمل نیست) به معنای 《 آثار شعری و نثری یک سر زمین یا یک زبان یا یک دوره از تاریخ که از نظر هنری دارای ارزش باشد》در حدود یک قرن پیش به ازای واژه ی فرانسوی littérature در فارسی رایج شده است. اما این واژه ی فرانسوی و بویژه معادل انگلیسی آن literature در خود این زبان ها به معنای دیگری نیز به کار می رود و آن مجموع کتابها و مقاله هایی است که درباره ی موضوع خاصی نوشته شده باشد. این معنی را در فارسی نمی توان با لفظ ادبیات بیان کرد. در یکی از مجلات معتبر، در پایان مقاله ای علمی درباره ی زلزله، ترکیب 《ادبیات زمین لرزه》آمده و سپس عناوین تعدادی کتاب نقل شده است. این ترکیب در اینجا به کلی بی معنی است. البته اگر مقصود نویسنده شعرها یا داستانها یا احیانا قطعات منثور ادبی در وصف زمین لرزه می بود، اشکالی نمی داشت. ولی مقصود او 《منابع و مآخذ مربوط به زمین لرزه》یا به عبارت رایج تر دیگر《کتاب شناسی زمین لرزه》است. ادبیات به این معنی گرته برداری از زبان های فرنگی است و باید از استعمال آن پرهیز کرد.
از کتاب غلط ننویسیم ابوالحسن نجفی
#یکشنبه_است
#نکات_آموزشی
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
ویلان الدوله
#محمد_علی_جمالزداه
#یکشنبه_است
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
🌱 📚📜✒🗒 🌱
#اطلاعیه #مسابقه
کانون کتاب و کتابخوانی دانشگاه گلستان برگزار میکند
▫️▫️▫️▫️▫️
#مسابقه تحلیل کتاب
📚 کتاب سووشون
👤اثر سیمین دانشور
▫️▫️▫️▫️
🏆جوایز:
🥇نفر اول ۱۰۰۰۰۰۰ ریال
🥈نفر دوم ۸۰۰۰۰۰ ریال
🥉نفر سوم ۵۰۰۰۰۰ ریال
▫️▫️▫️
🕰مهلت ارسال آثار: تا ۲۱ بهمن ماه ۱۳۹۹
▫️▫️
📬نحوه ارسال آثار:
ارسال بصورت فایل PDF به ایدی مندرج:
🆔 @Mrymdamavandi
▫️▫️
از شما دانشجویان روشن اندیش دعوت میگردد تا در مسیر ترویج فرهنگ اندیشه ورزی و تفکر به ما یاری رسانید.
▫️▫️▫️
دیدگاه های بزرگ از طرح های بزرگ میآیند و طرح های بزرگ اغلب در کتاب ها پیدا میشوند
چرچیل
▫️▫️▫️▫️
کانون کتاب و کتاب خوانی
دانشگاه گلستان
#کوک
#kok
▫️▫️▫️▫️▫️
@gu_book_club
🪶🪶🪶🪶
به حق نالم ز هجر دوست زارا
سحرگاهان چو بر گلبن هزارا
قضا، گر داد من نستاند از تو
ز سوز دل بسوزانم قضا را
چو عارض برفروزی میبسوزد
چو من پروانه بر گردت هزارا
نگنجم در لحد، گر زان که لختی
نشینی بر مزارم سوگوارا
جهان این است و چونین بود تا بود
و همچونین بود اینند بارا
به یک گردش به شاهنشاهی آرد
دهد دیهیم و تاج و گوشوارا
توشان زیر زمین فرسوده کردی
زمین داده مر ایشان را زغارا
از آن جان تو لختی خون فسرده
سپرده زیر پای اندر سپارا
#رودکی
🪶🪶🪶🪶
#یکشنبه_است
#شعر_کهن
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
💞إنّا أعطَیناکَ الکَوثَر💞
سلااام به روی ماهتون😍
امیدواریم حال همه تون خوب باشه❤️
💝ولادت باسعادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز زن رو به همه شما تبریک و تهنیت عرض می کنیم💝
🌷به همین مناسبت از طرف کانون قرآن و عترت دانشگاه گلستان یه مسابقه جذاب داریم براتون به اسم
💖مسابقه مجازی ولادت حضرت زهرا(س)💖
برای شرکت تو این مسابقه از ۱۳ الی ۱۷ بهمن ماه وقت دارید☺
به نفر برتر این مسابقه هم هدیه نقدی پرداخت میشه😍
✅برای شرکت تو مسابقه کافیه به لینک زیر مراجعه کنید و به سوالات مسابقه پاسخ بدید.
https://panel.porsall.com/Azmoon/adacec
@quran_gu
دکترا و دکتری
هر دو کلمه به یک معنی است جز اینکه دکترا واژه ی فرانسوی است ( در فرانسه doctorat به معنای درجه و مقام یا اجتهاد ) و دکتری مرکب است از واژه ی فرانسوی دکتر ( در فرانسه: docteur به معنای مجتهد و نیز عنوان پزشک ) به اضافه ی « ی » اسم ساز فارسی ( نظیر استاد و استادی یا سر لشکر و سر لشکری ). بر طبق یک قاعده ی کلی اگر قرار باشد که واژه ی بیگانه ای به عاریت گرفته شود بهتر است که از میان افراد گروه واژه های همخانواده ی فارسی فقط یکی برگزیده شود و تا بع قواعد دستور زبان فارسی قرار گیرد تا بر مفاهیم دیگر افراد آن گروه نیز دلالت کند. بر این اساس، واژه ی دکتری که از واژه ی بیگانه ی دکتر گرفته شده و تابع قواعد فارسی شده است بر دکترا رجحان دارد.
از کتاب غلط ننویسیم ابوالحسن نجفی
#یکشنبه_است
#نکات_آموزشی
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
📚📚📚📚
یکی را از مشایخ شام پرسیدند از حقیقت تصوف.
گفت: پیش از این طایفهای در جهان بودند به صورت پریشان و به معنی جمع، اکنون جماعتی هستند به صورت جمع و به معنی پریشان.
چو هر ساعت از تو به جایی رود دل
به تنهایی اندر صفایی نبینی
ورت جاه و مال است و زرع و تجارت
چو دل با خدای است خلوت نشینی
بوستان سعدی.باب دوم .در اخلاق درویشان
📚📚📚📚
#حکایت
#یکشنبه_است
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
🪶🪶🪶🪶
ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان
جان به غمهایش سپردم نیست آرامم هنوز!
#حافظ
🪶🪶🪶🪶
#یکشنبه_است
#تک_بیت
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
پرنده فقط یک پرنده بود
ازکتاب نیمه ی تاریک ماه .
#هوشنگ_گلشیری
#داستان_فارسی
#یکشنبه_است
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
🪶🪶🪶🪶
پیشروی/پیشرفت
این دو واژه هر چند که معنای آنها در اصل یکی بوده است امروزه دیگر مترادف نیستند: پیشروی در معنای حقیقی و پیشرفت در معنای مجازی به کار می رود. به عبارت دیگر، پیشروی در گزارش امور عینی و مادی و پیشرفت در گزارش امور معنوی گفته می شود. برای مثال، اگر سخن از حرکت سپاهیان به سمت جلو در میدان جنگ باشد می گویند:《پیشروی سپاهیان》، ولی اگر بخواهند ترقی سپاهیان را فی المثل در سواد آموزی گزارش دهند می گویند:《پیشرفت سپاهیان》. در خبر روزنامه آمده است:《پیشرفت حریق در جنگلهای گیلان مهار شد.》این جمله البته غلط نیست، اما بهتر است که گفته شود:《پیشروی حریق در جنگلهای گیلان مهار شد》.
غلط ننویسیم_ ابوالحسن نجفی
🪶🪶🪶🪶
#یکشنبه_است
#نکات_آموزشی
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
#میزگرد_ملی
✅ انجمن علمی دانشجویی مهندسی برق دانشگاه گلستان با همکاری شاخه دانشجویی سیگما برگزار می کند
◀️ میزگرد ملی علمی تخصصی برق و رباتیک
🔵 موضوع : بازار کار آینده مهندسی برق و رباتیک
🔵 با حضور اساتید ، مهندسین و مدیر کل شرکت توزیع برق استان گلستان
📅 تاریخ برگزاری : روز یکشنبه 12 بهمن 1399
🕖 ساعت برگزاری : 10 صبح
❌ لینک سامانهی مجازی میزگرد ملی علمی تخصصی برق و رباتیک :
https://adobe2.gu.ac.ir/specializedscientificroundtable/
⚡️انجمن علمی دانشجویی مهندسی برق دانشگاه گلستان
🆔 @gu_electrical
📚📚📚📚
لازم به تذکر است ( وعبارات مشابه آن مانند لازم به ذکر است، لازم به یاد آوری است، لازم به توضیح است و جز اینها)
این عبارت که هر روز بارها در رادیو و تلویزیون، خاصه در تفسیر اخبار، تکرار میشود غلط مسلّم است، زیرا لازم بودن حرف اضافه ی《به》نمی گیرد، بلکه اساسا بی حرف اضافه به کار می رود، چنانکه کسی، مثلا برای نشستن، هرگز نمی گوید:《لازم به صندلی است.》 بلکه می گوید:《صندلی لازم است》. بنابراین به جای آن عبارت رایج در رادیو و تلویزیون نیز به سادگی می توان گفت:《این تذکر لازم است...》(بگذریم از این که در اکثر موارد نیازی به استعمال این عبارت قالبی نیست و می توان آن را به کلی از کلام حذف کرد بی آنکه معنی ناقص شود).
📚📚📚📚
#یکشنبه_است
#نکات_آموزشی
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
🪶🪶🪶🪶
تویی همان آوا
که پاسخ میدهی
به ندای من
بی این صدا
هیچ شعری نمیتواند
مجذوب خود کند
پژواکی را
که میآمیزد
زمزمهی عشاق را
به غبار قرون.
تو همانی
که با او
واژه به واژه
میبافم
اندامِ سرودمان را
و پیوند میگیرم با او
و قیاس میکنم
قیاسناپذیرِ همیشهپابرجا را،
با سِحری ناپایدار
که قادر به مردن نیست.
به چشمم
تو کنتس طرابلسی
همانگونه که گرگبانوی پُنُتیه
و من از راه جادههای انتاکیه
عازم زیارتم
آنجا که لابلای سنگهای پروانس
به هیأت گرگ درآمدهاند خنیاگران
معمایی تو
از دور میبینی
که میآیم، اما
عریان میشوی بیپروا
عشق و شعر ناگزیرند…
#آندره_ولتر
ترجمه: سارا سمیعی
نام اثر: عشق و شعر
🪶🪶🪶🪶
#یکشنبه_است
#اشعار_ملل
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
🍂🍂🍂
دست نمیدهد مرا، بی تو نفس زدن دمی
زانکه دمی که با توام، قوت من است عالمی!
#عطار
🍂🍂🍂
#یکشنبه_است
#تک_بیت
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
🪶🪶🪶🪶
مرا گویی که رایی من چه دانم
چنین مجنون چرایی من چه دانم
مرا گویی بدین زاری که هستی
به عشقم چون برآیی من چه دانم
منم در موج دریاهای عشقت
مرا گویی کجایی من چه دانم
مرا گویی به قربانگاه جانها
نمیترسی که آیی من چه دانم
مرا گویی اگر کشته خدایی
چه داری از خدایی من چه دانم
مرا گویی چه می جویی دگر تو
ورای روشنایی من چه دانم
مرا گویی تو را با این قفس چیست
اگر مرغ هوایی من چه دانم
مرا راه صوابی بود گم شد
ار آن ترک ختایی من چه دانم
بلا را از خوشی نشناسم ایرا
به غایت خوش بلایی من چه دانم
شبی بربود ناگه شمس تبریز
ز من یکتا دو تایی من چه دانم
#مولانا
🪶🪶🪶🪶
#یکشنبه_است
#غزل
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
با تو غزل به سادگی حرف میشود،چون بهتر است ساده بیفتم به پای تو
اصلا دلیل بودن من گفتن از تو بود، تا من تو را به شعر بگویم برای تو
#افشین_یداللهی
#یکشنبه_است
#تک_بیت
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society
🌸🌸🌸
در حیاط
درخت آلویی هست!
درختی کوچک؛ که کسی باورش ندارد.
دستی به او نمی رسد؛
نرده ها احاطه اش کرده اند.
دلش می خواهد رشد کند.
درخت کوچک!
آری، دلش می خواهد رشد کند؛
و برای کسی مهم نیست
سهم اندکش از آفتاب!
چه کسی باور می کند
آلو بودن درخت را
وقتی یک دانه آلو ندارد؟
اما تو می توانی؛
وقتی متوجه برگ هایش باشی!
درخت آلو
#برتولت_برشت
🌸🌸🌸
#یکشنبه_است
#اشعار_ملل
#کانون_شعر_و_ادب_دانشگاه_گلستان
@gu_poetry_society