پروردگارا در روز پایانی سال به خواب دوستانم
آرامش
به بیداری شان، آسایش
به زندگی شان، عافیت
به عشق شان، ثبات
به مهرشان، وفا
به عمرشان، عزت
به رزقشان، برکت
و به وجودشان، صحت عطا بفرما
🙏الهی دانایی ده که از راه نیافتیم
و
بینایی ده که در چاه نیافتیم
🙏الهی تو بساز که دیگران ندانند
و
تو نواز که دیگران نتوانند
🙏 آمین یا رب العالمین
🙏🌹🙏
#اطلاعیه
قابل توجه همولایتی های گرامی
مشترکین گاز که برایشان پیامک و یا تماس اخطار قطع ارسال شده است ،دستور قطع گاز این افراد صادر شده است و فقط امروز مهلت دارند نسبت به پرداخت بدهی خود اقدام نمایند، خواهشمند است نسبت به پرداخت قبض گاز خود اقدام نمایند.
با تشکر
رستمی گاز بان
به مناسبت چهلمین روز درگذشت مرحوم مغفور شادروان
حسین مزینانی مجلس ختمی در روز پنج شنبه مورخ ۱۴۰۲/۱۲/۲۴ ساعت ۱۵ در محل حسینیه روستای مزینان برگزار میگردد و بعداز قرائت فاتحه بر سر مزار آن مرحوم از کلیه برادران و خواهران جهت صرف افطار در حسینیه روستای مزینان دعوت به عمل می آید.
حضور شما سروران گرامی باعث شادی روح آن مرحوم و تسلی خاطر بازماندگان خواهد شد.
از طرف : خانواده آن مرحوم و سایر بستگان
ﺑﺎﺧﻮﺩ ﻋﻬﺪﮐﻦ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ،
ﺗﻤﺎﻡ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺗﺒﺴﻢ ﻭﻟﺒﺨﻨﺪ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﺰﻧﯽ؛
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﻭﻏﻢ ﻫﺎﯾﺖ
ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﯾﺮﻭﺯﻫﺎﯾﺖ ﺑﺴﭙﺎﺭ!
یادبگیریم
مهمترین سایزی که باید آدم بدونه سایز "دهنشه"
قضاوت در مورد دیگران انتقاد نیست "توهین" است
هر کار یا حرفی که در آخرش بگیم "شوخی کردم"، شوخی نیست حمله به شخصیت آن فرد است.
بازی کردن با احساسات مردم، زرنگی نیست، "هرزگی" است.
خراب کردن یک نفر توی جمع جوک نیست، "کمبود" است.
ﻳﺎﺩ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ ﻛﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﻜﻨﻴﻢ،
ﻫﺮﮐسی ﺭﯾﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﻮﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ،
ﻫﺮکسی ﺧﻮﺵ ﺯﺑﺎﻧﻪ ﭼﺎﭘﻠﻮﺱ ﻧﯿﺴﺖ،
ﻫﺮکسی ﻣﯿﺨﻨﺪﻩ ﺑﯽ ﻏﻢ ﻧﯿﺴﺖ،
هرکسی ﺯﯾﺎﺩ ﮐﺎﺭﻣﯿﮑﻨﻪ ﺣﻤﺎﻝ ﻧﯿﺴﺖ،
هرکسی ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﺳﻮﺍﺭﻩ ﻓﻘﯿﺮ ﻧﯿﺴﺖ.
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪ،
فکر نكن حرفی نداره
پس زود قضاوت نکن
امروز روز دیگریست،
به مثال تمامی روزهای دیگری
که خورشید طلوع میکند،
امروز آنقدر مشغول دوست داشتن زندگی باش،
که فرصتی برای نفرت نداشته باشی ...
پیرمرد عصایش را بر عکس بر زمین نهاد،
و چون دسته عصا بر زمین بود، تعادل کامل نداشت. دیگران فکر کردند که او چون پیر شده،
متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده. صاحبخانه با حالت تمسخر گفت: پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟ پیرمرد آرام گفت:
زیرا انتهایش خاکی است، میخواهم فرش خانه تان خاکی نشود.
مواظب قضاوت هایمان باشیم. برای کسی که می فهمد، هیچ توضیحی لازم نیست و برای کسی که نمی فهمد، هر توضیحی اضافه است.
حدود ۳۰۰ سال خاک ایران ضمیمه امپراطوری های عربی بود و پس از آن به مدت حدود ۳۰۰ سال دیگر اکثر سلسله هایی که روی کار می آمدند با خطبه به نام خلیفه عباسی روی کار می آمدند و در این مدت در ایران زبان درباری دیوانی و خط نوشتاری عربی بود.کشورهایی همچون عراق،مصر، اردن، سوریه، فلسطین، اتیوپی و چند کشور شمال آفریقا قبل از ظهور اسلام تمدن و زبان باستانی خود را داشتند که آنها هم مثل ایران توسط اعراب فتح شدند.ولی آنها عرب شدند ولی ایران عرب نشد.چرا؟در عرب نشدن ایرانیان چند عامل دخیل بود.یکی پیشینه پر بار فرهنگی ما در دوره های هخامنشی، اشکانی و ساسانی بود.دومی تلاشهای سامانیان و صفاریان و در رأس آن یعقوب لیث صفاری برای زبان فارسی بود و سومین و مهمترین عامل کسی نبود جز فردوسی
فردوسی می گوید:مردمی که در راستای خوارشماری، عجم یعنی کندزبان نامیده می شدند، من با این رزمنامه ملی که به پارسی سرودم، شناسنامه ملی اش را نوشتم و به دست تاریخ سپردم... و درست می گوید. بدون فردوسی امروز کجا بودیم و با چه زبانی سخن می گفتیم؟از روزی که شاهنامه به وجود آمد حتی بسیاری از افراد بی سواد این سرزمين ابیات آنرا با گوش دادن از افراد با سواد حفظ می کردند و این فرهنگ تا نسل پدران و پدربزرگان ما ادامه داشته است. اهمیت فردوسی در بقای زبان فارسی به قدری است که روزی از حسنین هیکل نویسنده معروف مصری پرسیدند شما مصریان با آن پیشینه ی درخشان فرهنگی چه شد که عرب زبان شدید گفت ما عرب زبان شدیم برای اینکه فردوسی نداشتیم.
نمیدونم دل ما خوش بود
یا قدیما بیشتر خوش میگذشت
نمیدونم قد ما کوتاه بود
یا قدیما برف بیشتر میومد
قدیما بیسکویت ها هم باوفا بودند "مادر"
اما الان بیسکویت ها هم بی وفا شدند "های بای"
نیومده میره. سلام خداحافظ
نمیدونم سلامتی بیشتر بود
یا ما مریض نبودیم!
نمیدونم همه چی داشتیم
یا چشم و همچشمی نداشتیم
نمیدونم چی داشتیم چی نداشتیم
اما روزای خوبی داشتیم...
صبح میجویم تو را
در هستی و آفاق و شعر...
تا که جان گیرد ز تو
این صبح بیآغاز من!
#صبحتون_بخیر
سعدی در یکی از خاطرات کودکی خود می گوید:
یاد دارم که در ایام کودکی، اهل عبادت بودم و شب
ها بر می خاستم و نماز می گزاردم و به زهد و تقوا، رغبت بسیار داشتم.
شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و تمام شب چشم بر هم نگذاشتم و قرآن گرامی را بر کنار گرفته، می خواندم. در آن حال دیدم که همه آنان که گرد ما هستند، خوابیده اند.
پدر را گفتم: از اینان کسی سر بر نمی دارد که نمازی بخواند. خواب غفلت، چنان اینان را برده است که گویی نخفته اند، بلکه مرده اند.
پدر گفت: تو نیز اگر می خفتی، بهتر از آن بود که در پوستین خلق افتی و عیب آنان گویی و بر خود ببالی!
« گلستان سعدی »
یا مقلب گو و این دل را به دست یار ده
یا محول گو و جان را در ره دلدار ده
هم دل و هم حال ما گردان مقلب، ای خدا
بهترین حال دل و شیوایی گفتار ده
چشمهی عشقی زلال، چون آسمان بیکران
همتی بالا بلند و دیدهای بیدار ده
پیشاپیش عید نوروز ۱۴۰۳ مبارک باد
صبح شده
چشم که می گشایی
به تو لبخند می زند زندگی
طلوعی دوباره
و فرصتی دوباره برای شکفتن
خستگیت را تکانده ای
برخیز که باید آغاز کنی دوباره!
#صبحتون_بخیر🌞
اگر همین امروز را
خوب زندگی کنی،
همهی دیروزهایت
به خاطرهای خوش
و فرداهایت به امید تبدیل خواهد شد !
#قابل_توجه:
همولایتی های عزیز یک پلاک ماشین به شماره 13ص۹۶۳ گم شده اگه کسی پیدا کرد با این شماره تماس بگیرد.
امامی 09355850072
♦️باسلام، خدمت هم روستاییان عزیز لطفا توجه کنید،♦️
1️⃣کسانی که کودبار خود را داخل کوچه ریختن چه یک فرقون چه یک تریلی، خواهشا هر چه سریعتر نسبت به انتقال کودبار به بیرون از روستا اقدام نمایند.
2️⃣ نکته ی بعدی اینکه ماشین جمع آوری زباله دو روز در هفته میاد و همه ی کوچه ها رو هم میره پس خواهشاً زباله ها رو اطراف روستا نریزید،
♦️لطفا نسبت به محیط روستای خود مانند حیاط و منزل خود حساس و مسئولیت پذیر باشیم ♦️
باتشکر شورا اسلامی و دهیاری روستای قلعه نو
اطلاعیه : مراسم غبار روبی مساجد
با سلام خدمت تمامی اهالی محترم روستای قلعه نو
مراسم غبار روبی مساجد روستا به مناسبت فرا رسیدن ماه رمضان روز جمعه (فردا صبح) برگزار می گردد.
از تمامی علاقه مندان و دوستان عزیز دعوت می شود در این مراسم شرکت نمایند.
به امید دیدار
روزی بازرگان موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغازه اش در غیاب او آتش گرفته و کالاهای گرانبهایش همه سوخته و خاکستر شده اند و خسارت هنگفتی به او وارد آمده است.
فکر می کنید آن مرد چه کرد؟ خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟ و یا اشک ریخت ؟ او با لبخندی بر لبان و نوری بر دیدگان سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت : "خدایا ! می خواهی که اکنون چه کنم؟"
مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود ، تابلویی بر ویرانه های خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود:
مغازه ام سوخت، اما ایمانم نسوخته است! فردا شروع به کار خواهم کرد.
زندگی هرچقدر هم که بد به نظر برسه،
همیشه کاری هست
که بشه انجام داد و توش خوشحال بود.
گاهی لازمه یه آرزوهایی رو خاک کنی
تا بجاش جوانه ی آرامش در وجودت سبز بشه ...!
در اقصای عالم بگشتم بسی
به سر بردم ایام با هر کسی
تمتّع به هر گوشه ای یافتم
ز هر خرمنی خوشهای یافتم
بسی رنج بردم بدين سال سی
عجم ، زنده کردم بدين پارسی
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نيابد گزند
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
. . . . . . . . . . . . . . .
چو این نامورنامه آمد به بُن
ز من روی کشور شود پر سخُن
از آن پس نمیرم که من زندهام
که تخم سخن من پراکندهام
هر آنکس که دارد هُش و رای و دین
پس از مرگ بر من کند آفرین
شاهنامه حکیم فردوسی
دو کیلو قند و
یک کیلو زعفران را شب بگذارید
کنار پیت نفت،
صبح که شد دیگر نمیشود از آنها استفاده کرد!
همنشین بد هم اینگونه برای
انسان ضرر دارد...
پنبه را بگذارید کنار آتش و بگویید نسوز! مگر میشود...؟!
از آدمهای منفی
دوری کنید تا زندگی
بهتری رو داشته باشید.
#فروش:
چهار ساعت آب و اراضی متعلقه از چاه عمیق پیشقند فروشی است متقاضیان لطفا با شماره تلفن 09153717119 تماس بگیرند باتشکر
انیمیشن ساخته شده ﺍﺯ ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ
این ﻭﯾﺪئوی ﺯﯾﺒﺎ توسط کارشناسان حرفهای ﻣﻮﺯﻩی ﺑﺮﯾﺘﺎﻧﯿﺎ ﺗﻬﯿﻪ شده ﻭ ﺗﺼﺎﻭﯾﺮ ﺟﺎﻟﺐ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺩﺍﺭد
اﻧﮕﺸﺘﻬﺎﯼ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ
ﯾﮑﯽ ﮐﻮﭼﮏ ، ﯾﮑﯽ ﺑﺰﺭﮒ
ﯾﮑﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ
ﯾﮑﯽ ﻗﻮﯼ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺿﻌﯿﻒ
ﺍﻣﺎ
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ...
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﻭ
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻌﻈﯿﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ
ﻭ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ باشیم ﻟﻬﺶ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ پایین تر ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﯿﻢ،
ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ :
ﻧﻪ انسانی ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺎﺳﺖ
ﻧﻪ انسانی ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺎ...
#در_پناه_خداوند_باشید.