ما خبرشان را بر تو درست حكايت مىكنيم آنان جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آورده بودند و بر هدايتشان افزوديم نحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى
به بهانه سالگرد شهادت مهدی باکری
آخرین مکالمه بی سیم او با شهید احمد کاظمی
فرمانده لشگر عاشورا با فرمانده لشگر نجف اشرف
@hamidraz
چهل سال مجاهدت
صبر بر فراق
#شهید_حمید_باکری
#جزیره_مجنون
@hamidraz
شهادت علی حلاجیان به روایت همرزمش #دکتر_مجید_مرادی
از بچه هایی که در عملیات حضور داشتند ، سعید امیری مقدم ، محسن فیض، حمید صالحی و من به همراه علی حلاجیان و علی بلورچی که ناخواسته از عملیات جا مانده بودند دوباره به خط مقدم برگشتیم. ( همه این بچه ها در عملیاتهای بعد شهید شدند). خط آرام نشده بود و پاتک های گارد ریاست جمهوری عراق به صورت شبانه روزی برای باز پس گیری فاو ادامه داشت. یکی از روزها حدود ساعت ۱۱ صبح یکی از سنگین ترین پاتک های عراق آغاز شد . با تیر مستقیم تانک، به طرف خاکریز ما شلیک می کردند . نیروهای پیاده ی دشمن به نزدیکی خاکریز ما رسیده بودن . بچه ها پی در پی مجروح می شدند . علی حلاجیان که سمت امدادگری داشت، آرام و قرار نداشت و برای مداوای اولیه مجروحین از سنگری به سنگر دیگه می رفت . دقایقی فشار دشمن انقدر زیاد شد که علی نیز برای دفاع مجبور شد امداد را رها کنه و اسلحه به دست بشه . یک لحظه، شلیک مستقیم توپ تانک از نوک خاکریز گذشت . پس از فروکش کردن گرد و خاک متوجه پیکر بی سری شدیم که در نهایت سعید امیری مقدم از روی پوتینهای علی او را شناسایی کرد 😔
#علی_حلاجیان ۱۲اسفند ۶۴
@hamidraz
یاد و خاطره شهدای عملیات کربلای ۴ گرامی باد
دی ماه ۱۳۶۵
@hamidraz
مکالمه بی سیم شهید احمد کاظمی فرمانده لشگر نجف اشرف هنگام آزادی خرمشهر
🔴@hamidraz
سعید شاه حسینی سومین شهید خانواده لحظاتی پیش از شهادت
گردان انصار
کربلای ۵
@hamidraz
ما خبرشان را بر تو درست حكايت مىكنيم آنان جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آورده بودند و بر هدايتشان افزوديم
نحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى
سوره کهف آیه ۱۳
@hamidraz
تفحص شهدا 😪💔
شرق دجله
اینجا معراج شهداست که تا ابد مدیون همه آنها هستیم 🌷
@hamidraz
🔴 تمام اراده و ایمان ملت
“ما دوران سختی را پشت سر گذاشتهایم؛ اگر این نقطه ایستادهایم در این سنگر مقاومت، تمام اراده و ایمان ملت ما بسیج شده است…”
*لحظاتی از سخنان میرحسین موسوی (نخستوزیر سالهای جنگ) پس از عملیات بیتالمقدس، در مقابل مسجد جامع خرمشهر
@hamidraz
شهید بهشتی در جمع رزمندگان لشگر امام حسین و نجف اشرف
چهلمین سالگرد شهادت دکتر بهشتی گرامی باد
🔴@hamidraz
پرده اول : باورش سخت بود اما صدای خودش بود که پشت بی سیم می شنیدم .
مگر می شود فرمانده لشگر جلوتر از نیروها باشد و آنها را برای پیشروی هدایت کند؟
بله این چنین بودند که در قلب بچهها جا داشتند.
۲۳ اسفند
پرده دوم : پی در پی شهدا و مجروحین را به اورژانس خط مقدم می آوردند . به سمت ماشین رفتم . باورش سخت تر از دیروز بود .
حالا دیگر بی سیم نداشتم که صدایش را بشنوم .
آرام تر از همیشه خوابیده بود .
۲۴ اسفند ۱۳۶۳
روایت #بی_سیم_چی از فرمانده لشگر محمد رسول الله
#حاج_عباس_کریمی
من خیره به آینه و او گوش به من داشت
گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را
گفتا
دلا بسوز که سوزِ تو کارها بِکُنَد
نیازِ نیمْ شبی دفعِ صد بلا بِکُنَد
سحر رمضان ۱۴۰۲
@hamidraz
خاطره #ژیلا_بدیهیان همسر بزرگوار #شهید_همت از آخرین دیدار شان
به بهانه چهلمین سالگرد شهادتش
آن شب بریدن حاجی را دیدم. برخورد سرد او گویای همه چیز بود. به خودم لرزیدم، یک لحظه احساس کردم نکند آخرین شب دیدارمان باشد. حاجی گفته بود که صبح روز بعد ماشین جلوی منزل باشد. کمی زودتر بلند شد و خود را آماده کرد؛ اما ماشین نیامد. ساعت ۷ راننده بدون ماشین آمد و گفت: "ماشین دچار نقص فنی شده!" حاجی تا ساعت ۹ صبح در خانه ماند. دو ساعت تمام بی آنکه چیزی بگوید .
قطرات پیوسته اشکی را که از گونه هایش جاری بود، دیدم. ماشین که از راه رسید حاجی آماده حرکت بود.
وقت خداحافظی سرش را پایین انداخت و گفت: "خدا رو شکر ماشین دیر اومد و تونستم بیشتر پیش شما باشم! ... خب دیگه ما رفتیم. اگر ما رو ندیدی حلالمون کن." معنی حرفهای او را کاملا میدانستم. با اینحال گفتم: :امکان نداره که شهید بشی." پرسید: "چطور مگه؟" گفتم: "باور نمیکنم خداوند در یک لحظه همه چیز بنده اش را از او بگیرد... " وقتی صدای حرکت ماشین به گوشم رسید، احساس از دست دادن او در قلبم قوت گرفت.
شهادت ۱۷ اسفند ۱۳۶۲
عملیات خیبر
جزیره مجنون
@hamidraz
عملیات تکمیلی #کربلای_پنج
حد فاصل خاکریز ما تا خاکریز عراقی ها میدان مین بود ؛
و چه گلها که پرپر شد تا سنگرهای دشمن فتح شود
#حمید_صالحی دانشجوی سال چهارم مکانیک دانشگاه تهران
#منصور_کاظمی دانشجوی سال چهارم مکانیک دانشگاه تهران
#حسن_کریمیان دانشجوی سال چهارم مکانیک دانشگاه شریف
#محسن_فیض دانشجوی سال چهارم عمران دانشگاه امیر کبیر
#علی_بلورچی دانشجوی سال سوم الکترونیک دانشگاه شریف
از دبیرستان با هم همکلاس بودن . یکی یکی لباس رزم به تن کردن. تو یه شب پر کشیدن. از شلمچه تا آسمون رفتند
عند ربهم یرزقون شدند .
۱۲ اسفند ۱۳۶۵ کربلای #شلمچه گردان #مقداد
@hamidraz
چهل سال گذشت
چهل سالگی سن پختگی ست اما برای دوری سالهای دل سوختگی ست💔
سه شب پشت سر هم خواب دیدن بی معنی نبود .دلم آروم و قرار نداشت . بچه ها را راضی کردم و با گرفتن مرخصی راهی مقر لشکر فجر که فاصله زیادی تا اردوگاه ما داشت، شدیم. شب رسیدیم آن جا و رفتیم واحد تخریب و سراغ رضا را گرفتیم. گفتند رضا از اینجا رفته تیپ المهدی که قرار بوده برن عملیات والفجر۲. بعد از تماسهای مکرر با تیپ المهدی عاقبت فهمیدیم که احتمالا رضا شهید شده. نوزده روز بعد از شهادت رضا، دوتا از بچه ها در ارومیه، جنازه شو در حالیکه به عنوان شهید گمنام اشتباهاً عازم همدان بود، شناسایی کردند. یادش کردم و ان شاالله یاد ما کند
۱۵ مرداد ۱۳۶۲
عکس: دو همکلاسی
شهید محمد باقر فیاضی
شهید رضا میرقاسمی
@hamidraz
وضعیت خط پدافندی فاو طوری بود که هر روز و هر ساعت یک حادثه سخت فشار کار را بیشتر می کرد . بی سیم ۲۴ ساعته روشن بود . حمید حمید ... گوشی را برداشتم . کاش هیچوقت بر نمی داشتم . کاش نمی شنیدم . حمید حمید... بگوشم ... فقط یک ترکش ریز روی قلب ، ️ برای پایان صبر سه ساله کافی بود تا پدر و پسر را به هم برساند و سه یا زینب آخرین کلام حاج اقای سیادت بود که حکایت از روزهای دشوارتر برای مادر صبور حمید داشت . مادری که پس از شهادت فرزند سوگوار شهادت همسر شده بود . حالا می شد معنا و مفهوم آن یا زینب های حاجی را بفهمیم ، الان چهل سال است که بی سیم خانواده سیادت روشن است . اتصالی الهی
این واژه های ناقص و الکن تقدیم به مادر صبور حمید و همسر وفادار حاجی . سایه پرمهرشان مستدام
۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۵
#شهید_سید_رضا_سیادت
#شهید_حمید_رضا_سیادت
@hamidraz
با سعادت زندگی کردی و با سعادت رفتی سعید جان
.پشت خط، موقع نماز مغرب، همه از شدت سرما تیمم کردند؛ جز عدة کمی مثل سعید امیری مقدم که با شکستن یخها وضو گرفتند. شاید اگر ما هم میدانستیم که قرار است آخرین نمازمان را بخوانیم، مثل آنها مهیاتر به استقبال درگاه الهی میرفتیم.هوا چنان سرد بود که نمی شد حتی پوتینها را از پا در آورد
#گردان_انصار
#دی_۱۳۶۶
#عملیات_بیت_المقدس_۲
@hamidraz
سالروز شهادت سردار خیبر حمید باکری گرامی باد 🌷🇮🇷
@hamidraz
بعضی عکسها اتمام حجت است . فریاد رسایی ست که جای هیچ حرفی باقی نمی گذارد
شیرزنی که کنار همسرش می بینید مادر مسعود است که خود پاره تنش را تشییع می کند . مسعود پسر آقای عموزاده سرایدار خدوم مدرسه در دوران دانش آموزی ما بود . وقتی که هفده سال بیشتر نداشت در شلمچه با بیست و چند تا از بچه های مدرسه همگی شهید شدند . حیفم آمد که این عکس را تنها ببینم . یادمان نرود که چه خونها برای کرامت ما به پای اسقلال وطن ریخته شد
@hamidraz
از کجا به کجا رسیدیم ؟!! حتی یک نفر دو تا برنداشت و چند نفری حتی یک دانه هم برنداشتند و آن که تقسیم کننده بود، به یک دانه آخری سهم خود بسنده کرد و با چنین افراد و چنین طرز تفکری جنگ را اداره کردیم و .. اکنون با کسانی روبرو هستیم که نه به سهم خود، بلکه به هزاران سهم هم راضی نیستند.. شهدا شرمنده ایم 😭
🔴@hamidraz
"وَ مَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ" (تکویر/۲۹)
🔴@hamidraz
سالروز شهادت علی رضا موحد دانش فرمانده تیپ سید الشهدا گرامی باد
@hamidraz
امروز سالروز شهادت سید رضا دستواره معاون لشگر محمد رسول الله است که در عملیات کربلای 1 آزادسازی مهران به دوستان شهیدش پیوست
چند خاطره کوتاه از دوستانش :
در سفر حج یک ست مولینکس خرید.بهش گفتم برا چی خریدی؟ گفت حاجی عملیات آتی شهید میشم، یادگاری می مونه برای خانم
تو بحبوحه و سختی عملیات دست از شوخی بر نمیداشت و به فرمانده گردانها روحیه می داد. به قول راوی همراهش جنگ نمیکرد شب عملیات حال می کرد
وقتی حسین برادر کوچکترش شهید شد پس از سه روز به منطقه بازگشت.گفتند تا شب 7 می ماندی.پاسخ داد: بهشون گفتم کنار حسین برای من یک جا نگه دارید.10 روز بعد به حسین پیوست
بعد از شهادت حاج عباس مسئول لشگر شد. رفتیم پایگاه وحدتی دزفول تا با هواپیما برگردیم تهران. لباس بسیجی بر تن داشت. برای جمع و جور کردن بچه ها مجبور شد چند بار از در پایگاه خارج و داخل شود تا بلاخره دژبان ارتش بهش گیر داد . آنقدر متواضع بود که کلامی آمرانه به دژبان نگفت و به طور معمول درخواست ورود داشت تا اینکه بچه ها به گوش دژبان رساندند که ایشون فرمانده لشگر است
یاد و خاطره فرمانده دلیر لشگر حضرت رسول حاج رضا دستواره و دو برادر شهیدش زنده و جاوید باد
@hamidraz
چهلمین سالگرد شهادت دکتر مصطفی چمران گرامی باد 🌷
@hamidraz