آلبر کامو در افسانه سیزیف جملهی وحشتناکی دارد که میگوید: “شکاف عمیقی وجود دارد بین آرزوهای انسان و تلاشهایی که برای رسیدن به آن آرزوها انجام میدهد.“
انسان، دست خودش نیست. رویا میپرورد و لزوما هرچقدر خودش را به آب و آتش بزند به تمامیت رویاهایش نمیرسد.
در آن شکاف، در آن شکاف که لزوما با تلاش آدمی پر نمیشود… در آن شکاف که رویاهایی دست نخورده و نرسیده و کال باقی میمانند به زعم من، تمامی دردها و ملالهای یک انسان نهفته است. شکافی که مملو از نرسیدنها و شکستها و خیرگیهای انسان به آرزوهای ممتد و مدامش هستند.
و روزی میرسد که انسان میپذیرد، بعضی از آرزوها قرار است در شکوه یک رویا باقی بماند. نه برای آنکه انسان از تلاش دست کشیده. نه … بعضی از آرزوها باید آرزو بمانند. و انسان تنها خودش میداند که چرا دست از خیرگی به آن بر نمیدارد.
.
سکانس ازفیلم چشم اندازی درمه، شاهکاری از تئو آنگلوپولوس
🎬Landscape in the Mist (1988)
🙏وسپاس ازدوست خوش فکرو همیشه همراهم آقای حمید عمیدی که این پست را برایم ارسال نموده اند
27/11/1403
کانال ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
گروه همنوردان
/channel/hamnavardann
هر کسی را همدمِ غمها و تنهایی مدان!
سایه هم راه تو می آید، ولی همراه نیست...!
"حضرت مولانا"
درود
شب خوش🌓🌔🌗🌖
🍃💞🍂━━━┓
کانال تلگرامی ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
گروه تلگرامی همنوردان
/channel/hamnavardann
۱۴۰۳/۱۱/۲۴
◀️ قطعه : #نامدگان_و_رفتگان#قطعات_شبانه
✍🏻 شعر : #امیر_هوشنگ_ابتهاج ( #سایه )
🎙 صدا : #شهرام_ناظری
🪕 سه تار : #رضا_قاسمی
⬅️ مقام تلفیقی از موسیقی کردی و بلوچی
- ضبط زنده از کنسرتِ سانفرانسیسکو ، آمریکا ، سال ¹⁹⁹⁸
🎼ما درس سحر در ره میخانه....
👤شهرام ناظری
۱۴۰۳/۱۱/۲۱
🍃💞🍂━━━┓
کانال تلگرامی ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
گروه تلگرامی همنوردان
/channel/hamnavardann
💞❄️🌨⛄️
کانال تلگرامی ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
گروه تلگرامی همنوردان
/channel/hamnavardann
بنفشهای خوشرنگ
دمیده بود در آغوش کوه از دل سنگ
به کوه گفتم شعرت خوش است و تازه و تر
اگر درست بخواهی
من از تو شاعرتر
که شعرت از دل سنگ است و شعرم از دل تنگ!
#فریدون_مشیری
#درود
#پگاهتون_نیک♥️😊
❤️نوای زیبای تار " علی قمصری " ،
با اجرای
" قطعهی پردهکوب "
قطعهی پردهکوب ؛
معرفی تکنیکهای تازهای در تارنوازی نوین است. تار با نزدیک شدن دودست به یکدیگر و گذر دستها از یکدیگر مرز بین زخمه و انگشت گذاری را از بین می برد ،
و درهایی تازه در برابر خنیاگر باز میکند.
جغرافیای کائنات مانند مختصات نوازندگی ، با تغییر زاویه و بسط نگاه گسترش مییابد. هیچ تردیدی در من نیست که عشق ، داستان من و سازم را به سویی پیش میبرد تا در برابر یکدیگر عریان تر شویم و قصهی ما از سیم و پوست و مضراب فراتر رود.
" علی قمصری "
☘۱۴۰۳/۱۱/۱۳🌸
باز برداشت از گروه معرفت
🍃💞🍂━━━┓
کانال تلگرامی ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
گروه تلگرامی همنوردان
/channel/hamnavardann
❇️ #مظلوم_طبیعت
۱۰۰ ها سال است که کمرش شکسته !!!
#اسوه_مقاومت
🪓✂️💥⭕️❌📛📌
سلام
لطفا در در فضای مجازی منتشر نمائید.
۱۱/۱۱/۱۴۰۳
/channel/haftadsalegi
و
/channel/hamnavardann
دلبر برفت و
دلشدگان را خبر نکرد ..
یاد حریف شهر و
رفیق سفر نکرد ...
#مولانا🍃
#استاد_محمدرضا_شجریان🍃
☀️
❤️ بدون شرح
باز ارسال از گروه خبرنامه مردمی نوش آباد
۱۴۰۳/۱۱/۰۷
🍃💞🍂━━━┓
کانال تلگرامی ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
گروه تلگرامی همنوردان
/channel/hamnavardann
🍃💞🍂━━━┓
کانال ۷۰ سالگی
و
اینستاگرام
https://www.instagram.com/seyedtaghiemarati
❓❓❓❇️ قابل توجه :
کارشناسان ،
کوهنوردان ،
دوستداران و حافظان محیط زیست...و شما
این تصویر از دیروز
۱۴۰۳/۱۱/۰۵
....
ارتفاع m3750
بالای نقاب برفی
.....
لطفا
❌⭕️جای پای چه حیوانی است؟❓❔❓
با احترام :عمارتی
09131625154
🍃💞🍂━━━┓
کانال تلگرامی ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
گروه تلگرامی همنوردان
/channel/hamnavardann
#قله_کرکس
۵ بهمن ۱۴۰۳
«« تو خود حدیث مفصل بدان از این معنا »
🍃💞🍂━━━┓
کانال ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
گروه همنوردان
/channel/hamnavardann
اینستاگرام
https://www.instagram.com/seyedtaghiemarati/
🍇 « هزار بادهء نا خورده در رگ تاک است» اقبال لاهوری.
┗━━━🍂💞🍃
در پياده روى انتظار؛
مردى پير نشسته
كه آهسته به عابرين ميگه:
مراقب باشيد!
كه از ته دلتون،
عاشق نشيد...!
#محمود_درويش
ترجمه: #الف_تالیا
#شب_انتظار
#داریوش_رفیعی(زادروز 🌱)
👍دوم بهمن ۱۴۰۳
/channel/haftadsalegi
❤️💥❄️⛄️
بدون شرح
#اما_بیاد_شما
۲۶ بهمن ۱۴۰۳
همراه با درود
🍃💞🍂━━━┓
کانال تلگرامی ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
گروه تلگرامی همنوردان
/channel/hamnavardann
هر کسی را همدمِ غمها و تنهایی مدان!
سایه هم راه تو می آید، ولی همراه نیست...!
"حضرت مولانا"
درود
شب خوش🌓🌔🌗🌖
🍃💞🍂━━━┓
کانال تلگرامی ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
گروه تلگرامی همنوردان
/channel/hamnavardann
۱۴۰۳/۱۱/۲۴
آرام باش عزیز من، آرام باش
حکایت دریاست زندگی
گاهی درخشش آفتاب، برق و بوی نمک، ترشح شادمانی
گاهی هم فرو میرویم، چشمهایمان را میبندیم، همه جا تاریکی است،
آرام باش عزیز من، آرام باش
دوباره سر از آب بیرون می آوریم
و تلالو آفتاب را می بینیم
زیر بوته ای از برف
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری، طالع می شود.
| شمس لنگرودی |
#ذکرروزبرفی 🌱
بِه از این چه شادمانی ؟
که تو
جانی و جهانی...!
صبح بخیر
لبتون خندون حال دلتون خوب خوب
💙💙
💦#باران
☃️#برف
سلام دوستان
از #کویر تا #کوه
امروز ۱۴۰۳/۱۱/۱۹
جایتان خالی
🌴آری من معجزه را
چیزی می نامم که می شود
در آغوشش
عالم و آدم را از یاد برد ...
همانند #کویر_و_کوهستان🍁
با حضور همنوردان خوب خوب ❤️❇️🌸🌺
🍃💞🍂━━━┓
کانال ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
گروه همنوردان
/channel/hamnavardann
زندگی خالی نیست ...
مهربانی هست ، ایمان هست !
آری تا شقایق هست ؛
زندگی باید کرد ...
#سهراب_سپهری
✧ تا بیکران
✧ علیرضا قربانی
شاعر: پرتو کرمانشاهی
آهنگساز: تهمورس پورناظری
آلبوم «قطرههای باران»
تا بیکران خویشم
گامی دگر نماندهست
آغوشِ مهر بگشای، ای راز روزگاران
خستهست شبروِ ماه،
ای ابر همرهی کن!
تا تر کند گلویی از جام چشمهساران
ای شب چه میکشانی
در خاک و خون شفق را
فردا دوباره آیند، از راه نیزهداران
روز وداع یاران
ما را امان ندادند
دردا که تا بگرییم چون ابر در بهاران
@AlirezaGhorbaniFan
💥#داغ_صدمهرجنون خورده به پیشانی ما....!!!
سلام
و ...امروز هم همه چیز بر وفق مراد ما بود تا بیاد شما باشیم.
کوه پایه های کاشان
🌺جایتان خالی🌾
۹ بهمن ماه ۱۴۰۳
🍃💞━┓
کانال ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
گروه همنوردان
/channel/hamnavardann
۵ /۱۱/۱۴۰۳
💥✨🌞🌛
اینهم سهم شما
🍃💞🍂━━━┓
کانال تلگرامی ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
گروه تلگرامی همنوردان
/channel/hamnavardann
شروع دیروزمان
و
ماند برای امروز
و......
۶ بهمن ۱۴۰۳
و فراوان سپاس از حضور#هوشمندتان در 👇🏽
کانال ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
و👇🏿
گروه همنوردان
/channel/hamnavardann
🌱و🙏🏽
🌻#گل_بومادران♥️
زمان فیلم۵۸ ثانیه/5MG
مادر دختری، چوپان بود. روزها دختر کوچک را به پشتاش میبست و دنبال گوسفندها به دشت و کوه میرفت. یک روز گرگ به گوسفندان حمله میکند و یکی از برهها را با خودش میبرد. چوپان دختر کوچکاش را از پشت باز کرده، روی سنگی میگذارد و با چوبدستی دنبال گرگ میدود. او تا آنجا از کوه بالا میرود که گم میشود. کسی دیگر مادر چوپان را ندید. دختر کوچک را چوپانهای دیگر پیدا میکنند. دخترک بزرگ میشود، در کوه و دشت به دنبال مادر میگردد تا اثری از او بیابد. گلهایی ریز و زرد میبیند که از جای پاهای مادر روییدهاند؛ آنها را میچیند و میبوید. گلها بوی مادرش را میدهند. دلاش را به بوی مادر خوش میکند. آنها را میچیند و خشک میکند، سپس به بازار میبرد و به عطارها میفروشد. عطارها آنها را به بیماران میدهند، بیماران از آن میخورند و خوب میشوند. عطاری روزی از او میپرسد «دختر جان! اسم این گلها چیست؟» دختر بیآن که بیندیشد، میگوید:👇🏽
«گل بومادران»!
✍ متن از خاطرات...
03/05/1403 ⏰
📸 و تدوین : عمارتی
/channel/haftadsalegi
و
/channel/hamnavardann
با خاطرات
باز ارسالل
۴بهمن۱۴۰۳
#معذرت_میخواهم
من یک معذرت خواهی به تو بدهکارم!
برای تمام نداشته ها و نا بلدی هایم...
راستش باید من را ببخشی که بلد نیستم مثل معشوقه های امروزی باشم... بلد نیستم که کدام رنگ را با کدام رنگ دیگر میتوان ست کرد یا کدام آرایشگاه تهران، کار شینیون و رنگ موهایش بهتر از بقیه است! من را ببخش اگر آدرس باشگاه های تناسب اندام را بلد نیستم یا دستم به پختن بیف استراگنف با سس فلان نمی رود. من را ببخش اگر که مارک های معروف را نمیشناسم یا بلد نیستم فلان کراوات با آن کت و شلوار تناسب دارد. ببخش اگر که اهل شکلاتهای خارجی نیستم یا برای صبحانه ها نوتلا نمیخورم... ببخش اگر که خواننده های خارجی را نمیشناسم یا بلد نیستم با آهنگ خاصی تانگو برقصم! من را ببخش!
اما راستش را بخواهی من بلدم کتابخانه ات را با عشق مرتب کنم یا بلدم که مانتو و روسری ها و تمام مایحتاجم را از حراجی ها بخرم و با خودم شرط کنم که تمامشان یا رنگی باشند یا گل گلی...
ببخش اگر که به جای بیف استراگنفی که بلد نیستم، میتوانم چله تابستان توی ظرف های سفالی، آب دوغ خیار مهمانت کنم یا برای ظهرهای جمعه با گوشت نذری ای که همسایه آورده است، آبگوشت بار بذارم. ببخش اگر صبحانه ها گردو با پنیر لیقوان را به هر چه شکلات و صبحانه خارجی است ترجیح میدهم و بیشتر مرا ببخش که به جای تانگو، بلدم که غلط های املایی کتاب ها را قبل از چاپ بگیرم و آنها را ویرایش کنم. عزیزم من را ببخش!
اما به جای تمام این نداشته ها اگر مرد شاعری باشی میتوانم سوژه غزلهایت باشم. یا اگر خلبان بودی به رسم کودکی از پنجره کوچک اتاقم دست تکان بدهم. قول میدهم اگر که ملوان بودی به وقت سفرت آنقدر نذر کنم، آنقدر آیت الکرسی بدرقه راهت کنم که دریا رام چشمانت شود....
قول میدهم برای زمستانها شال گردنی ببافم که مهمان گردنت باشم!
و با چای هل دار و دارچین منتظرت بمانم تا آخرین شعرم را، شعری از زنی که شبیه معشوقه های امروزی نیست را برایت زمزمه کنم...
فاطمه بهروزفخر
👍برداشتی از گ اعضای تعاونی م و م .....
۲ بهمن ۱۴۰۳
🍃💞🍂━━━┓
کانال تلگرامی ۷۰ سالگی
/channel/haftadsalegi
گروه تلگرامی همنوردان
/channel/hamnavardann