کانال رسمی نشریهٔ رسانهٔ همیاری در ونکوور، کانادا
اگر کسبوکار کوچک یا متوسطی دارید، با این مقاله هکِ رشد را شروع کنید!
نوشتهٔ صولت طوسی
- - - - - - -
این سؤال که «کسبوکار شما در فضای دیجیتال فعالیت میکند یا نه؟»، این روزها مثل این میماند که بپرسیم «شما دست دارید یا نه؟!».
گوشیهایمان حالا عضوی از بدنمان شدهاند و برای هر خریدی، یک سر به یک گوشه از اینترنت میزنیم؛ اما کسبوکاری برنده است که بداند مشتریاش، قرار است به کجا سر بزند، رقبایش را بهخوبی بررسی کرده باشد و حضورش آنقدر متفاوت باشد که درجا توجه مشتری را بقاپد.
حالا سؤال این است: چطور در دنیای دیجیتال حضوری مؤثر داشته باشیم؟ چطور یک کسبوکار کوچک یا متوسط را با استفاده از فضای دیجیتال و ابزارهای مؤثر رشد دهیم و به سوددهی بیشتری برسانیم؟
برای مرور جواب این سؤال، کافی است تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
هفت نکته برای هک رشد* کسبوکار شما در فضای دیجیتال
بدون مقدمهٔ طولانی، برویم سراغ اصل مطلب. نکات زیر به شما برای ساختن رد پای استانداردی در فضای دیجیتال کمک خواهد کرد:..
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
گفتوگوی علیرضا فدایی با سیدصدرا حسیندوست، دروازهبان موفق هاکی روی یخ
- - - - -
هاکی روی یخ ورزش محبوب کشور کاناداست که شاید در بین مهاجران و فرزندانشان بهاندازهٔ رشتههای دیگر مثل فوتبال (soccer) محبوب نباشد. برای همین وقتی فرزندان مهاجر با علاقه و موفقیت این ورزش را انجام میدهند، توجه همگان به آنها جلب میشود.
در این شماره با سیدصدرا حسیندوست، نوجوان پرتلاش و مستعد که دروازهبانی موفق در رشتهٔ هاکی روی یخ است، گفتوگویی انجام دادهایم که از نظر شما میگذرد.
******
با سلام و سپاس از وقتی که برای این گفتوگو گذاشتید، لطفاً برای خوانندگان ما بگویید که چرا بین همهٔ ورزشها هاکی روی یخ را انتخاب کردید؟
از همان ابتدا و خیلی سریع به این ورزش علاقهمند شدم، حکایت عشق در نگاه اول بود. من با سرما میانهٔ خوبی دارم و وقتی کلاس اول بودم و به اسکیت روی یخ پرداختم، دانستم که به این رشته علاقهٔ خاصی دارم. حدود شش یا هفت سالم بود که اسکیتبازی را شروع کردم و از حدود هشت یا نه سالگی ورزش هاکی را شروع کردم.
تاکنون چه افتخاراتی در هاکی کسب کردهاید؟
در طول سالهایی که هاکی بازی کردهام، موفقیتهای زیادی داشتهام ازجمله کسب هفت مدال طلا، سه مدال نقره و دو مدال برنز و همچنین تیمهایی که در آنها بازی کردهام، تاکنون سه بار مقام بهترین تیم سال را کسب کردهاند.
در حال حاضر در کدام تیم بازی میکنید؟
در دو سال گذشته در لیگ نوجوانان برنابی در تیمهای مختلف و در سطوح مختلف بازی کردهام. در حال حاضر فصل استراحت است، ولی امیدوارم در پاییز به یک تیم بسیار ممتاز بپیوندم که تلاش بسیاری برای آن کردهام.
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
آغاز فروش کتابهای نشر رها در کتابفروشی نیما در نورث ونکوور
برای اطلاعات بیشتر لطفاً با تلفن ۶۰۴-۹۰۴-۰۸۲۱ تماس بگیرید.
آدرس:
#4 - 1558 Lonsdale Avenue, North Vancouver, BC V7M 2J3
#کتاب #کتابخوانی #انتشارات #نشر_رها #نشررها #کانادا #ونکوور
آغاز فروش کتابهای نشر رها در کتابفروشی پانبه در داونتاون ونکوور و همچنین فروش آنلاین کتابهای چاپی با ارسال به سراسر دنیا از طریق لینک زیر:
https://panbeh.com/publisher/rahaa
برای اطلاعات بیشتر با تلفن ۶۰۴-۶۷۱-۹۸۸۰ تماس بگیرید.
آدرس:
1045 Howe St Unit 101 Ground floor, Vancouver, BC V6Z 2A9
#کتاب #کتابخوانی #انتشارات #نشر_رها #نشررها #کانادا #ونکوور
هدیهٔ نیکوکارانهٔ اعضای کارگاه داستاننویسی ونکوور به استاد محمدعلی
نوشتهٔ مینا سبزواری
- - - -
یکشنبه هجدهم ماه ژوئن، شاهد رویدادی باارزش در ونکوور بودیم. رسانهٔ همیاری و نشر رها همراه با آقای فرهاد صوفی همایشی را سامان دادند که در ستایش انسان بود. نکوداشتی بجا و بهموقع از نویسندهای ارجمند و بالاتر از آن، از انسانی ستودنی بهنام محمد محمدعلی. اعضای کارگاه داستاننویسی ونکوور، ازجمله شیفتگانیاند که در این زمانهٔ چیرگی مادیات و روابط مادی، چونان استادشان در پی یافتن حقیقت، زیبایی و نیکویی و نشر آنهایند. این نیکاندیشان برای ابراز قدردانی از استاد محمدعلی، نیکرفتاری پیشه کرده و بهسلامتی وجود ایشان، به بنیاد نیکوکاری یارا کمک کردند…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
معرفی برنامهٔ جدید دولت فدرال کانادا مختص پناهندگان خارج از کانادا
نوشتهٔ دکتر امیر حسین توفیق، مشاور مهاجرت و عضو رسمی کالج مشاوران مهاجرت و شهروندی کانادا
- - - - - -
دولت فدرال کانادا و بهطور مشخص، وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا، در تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۳، برنامهٔ جدید مهاجرتی خود را که پیش از این هم دربارهاش اطلاعرسانی کرده بود، معرفی نمود.
بر اساس این برنامهٔ مهاجرتی جدید، متقاضیانی که در خارج از خاک کانادا درخواست پناهندگی دادهاند، با شرط داشتن قبولی از کمیساریای عالی پناهندگان مستقر در سازمان ملل یا از کشور میزبانشان، میتوانند از این برنامهٔ مهاجرتی استفاده کنند.
همچنین اگر متقاضی، از طرف یکی از سازمانهای غیرانتفاعی طرف حساب وزارت مهاجرت کانادا، معرفی شود، باز میتوانند از طریق این برنامهٔ مهاجرتی اقدام نماید.
بر اساس شرایط جدید، این برنامهٔ مهاجرتی به دو نوع تقسیم میشود که شرایط و الزامات هر دو نوع به شرح زیر است:
۱- نوع اول که بدون نیاز به پیشنهاد شغلی است
ظرفیت سالانهٔ پذیرش در این نوع برنامهٔ مهاجرتی، ۱۵۰ پرونده برای هر سال است. متقاضی میبایستی در طول سه سال پیش از ارسال پروندهٔ مهاجرتی خود، در یکی از مشاغل مدیریتی، کارشناسی ارشد، کارشناسی و فنی و حرفهای حداقل یکسال سابقهٔ کار تماموقت یا ۱۵۶۰ ساعت سابقه، بهصورت ترکیبی از تماموقت و نیمهوقت داشته باشند. این گروه از متقاضیان میبایستی دارای تحصیلات بالاتر از دیپلم دبیرستان باشند. سوابق کاری بهصورت خوداشتغالی، جزو سوابق کاری متقاضی محسوب نمیشود…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
پنج روز مانده به بیست و هشتم ژوئن؛ آغاز روند دادخواهی واقعی
- - - - - -
بیست و هشتم ژوئن برای اغلب مردم روزی عادی است مثل همهٔ روزهای دیگر. اما عدهٔ کثیری از هموطنانمان از حدود شش ماه پیش تاکنون چشمانتظار فرارسیدن این روزند.
این روز پایان مهلت ضربالاجل گروه هماهنگی و واکنش بینالمللی (International Coordination and Response Group) متشکل از کشورهای کانادا، سوئد، اوکراین و بریتانیا به جمهوری اسلامی است برای پاسخگویی به همهٔ ابهامات پروندهٔ سرنگونی پرواز پیاس۷۵۲.
در تاریخ ۲۸ دسامبر ۲۰۲۲، بیانیهٔ مشترک مهمی از سوی کشورهای کانادا، سوئد، اوکراین و بریتانیا دربارهٔ داوری پروندهٔ قربانیان پرواز پیاس۷۵۲ منتشر شد. این بیانیه در اصل از طرف گروه هماهنگی و واکنش بینالمللی انتشار یافت که در روزهای پس از سرنگونی از سوی همهٔ کشورهای درگیر ازجمله افغانستان برای کمک به دادخواهی خانوادهها تشکیل یافت، هرچند بهدنبال بهقدرترسیدن طالبان در افغانستان دیگر افغانستان در این گروه حضور ندارد. در بخشی از آن بیانیه آمده بود:...
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
صد و هشتاد و هشتمین شمارهٔ رسانهٔ همیاری منتشر شد
- - - - -
همراه با گزارش برنامهٔ نکوداشت استاد محمد محمدعلی و رونمایی از دو کتاب نشر رها، گزارشی از آغاز کارزار جهانی «داستان ما یکی است» در حمایت از برابری جنسیتی در ایران در چهلمین سالروز اعدام ده زن بهایی در شیراز، گفتوگویی با سیدصدرا حسیندوست، دروازهبان موفق هاکی روی یخ، مروری بر تاریخچهٔ روز کانادا و مطالب متنوع دیگر.
نسخهٔ چاپی شمارهٔ صد و هشتاد و هشتم «رسانهٔ همیاری» در فروشگاههای ایرانی در ونکوور، نورثشور، ترایسیتیز، برنابی و میپل ریج در دسترس است.
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
چرا و چگونه باید همیشه با مشتریان خود در تماس باشیم؟
نوشتهٔ صولت طوسی
- - - - -
اگر در حال مدیریت کسبوکاری باشید، احتمالاً یک سر دارید و هزار سودا؛ انتخاب سیستم مناسب مدیریت ارتباط با مشتریان یا CRM، کار با سیستم حسابداری و صدور فاکتور، استفاده از سیستم مدیریت شبکههای اجتماعی و جوابدادن به مشتریها، پیگیری سرنخهای فروش و تماس با آنها فقط بخشی از چالشهای روزانهٔ شماست! اما راهحل چیست؟ خرید تکتک این ابزارها بهصورت جداگانه کلی هزینه خواهد داشت. راهکار جایگزینی وجود دارد؟
خبر خوب این است که در چند دقیقهٔ کوتاهی که قرار است این مقاله را بخوانید، تمام چالشهای شما حل خواهد شد! کافی است در ادامه همراه ما باشید…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
ایران پس از مهسا - روایت شاهدان عینی:
ما را به سختجانی خود این گمان نبود
- - - - - -
در کافهای دنج قرار میگذاریم. چهار ماه از آزادیاش میگذرد. قبل از اینکه به زندان برود زنی پرانرژی و شاد بود. از آنهایی که بهاصطلاح یکجا بند نمیشوند. عاشق طبیعت بود، عاشق کوهنوردی. درست قبل از کشتهشدن مهسا امینی، کفشهای کوهنوردی جدیدی خریده بود. بعد از آن همهچیز برای او و برای تمام مردم ایران فرق کرد. کفشهای کوهنوردیاش همچنان توی جعبه گوشهای از اتاقش افتادهاند و بهقول خودش نگاهکردن به آنها یادآور این واقعیت است که هرگز هیچچیز به شکل سابق در نخواهد آمد.
وقتی میبینمش، جا میخورم. آن صورت شاداب و همیشهخندان پر از خطوط ریز شده، آن لبخند قشنگ جایش را به لبخند محو غمگینی داده است. پاکت سیگارش را که در میآورد، جا میخورم. او و سیگار؟ لبخند میزند و میگوید:
- توی زندان تنها دلخوشی آدم سیگار است. من هم سیگاری شدم. آن دقایق کشدار و کُشنده، آن بازجوییهای سراپا توهین و تحقیر، دلتنگی برای دوستان و خانواده را فقط میتوان با سیگار تاب آورد. گریزی نیست.
برایم میگوید کارش را از دست داده است. دربهدر دنبال کار میگردد. اما همین که میفهمند زندان بوده جواب رد میشنود. حتی خانهاش را تحویل داده و پیش پدر و مادرش زندگی میکند. میگوید حداقل اینطوری از هزینههای خوردوخوراک راحت است. میپرسم چرا اینقدر دیر با من قرار گذاشت. پُکی به سیگارش میزند و جواب میدهد:
- چرا این قدر طول کشید؟ چون هر چه فکر میکردم نمی توانستم جملهٔ اول را پیدا کنم. من هم تا جملهٔ اول برای شروع را پیدا نکنم، هیچ حرفی نمیتوانم بزنم. نمیدانی چه ساعتهایی نشستم و به پیداکردنش فکر کردم، ولی بیفایده بود. کلمات معمولی هم از ذهنم فرار میکردند. بعد دیدم بهتر است دیگر فکر نکنم که قرار است چه چیزهایی را برای تو تعریف کنم. کدامش را بگویم و کدامش را نگویم. فقط ببینمت و حرف بزنم. کلمات راه خودشان را بلد میشوند. یادت است؟ قرار بود سفر برویم…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
اهل قلم از محمد محمدعلی میگویند
- - - - - -
سخنان کامل چند تن از اهل قلم دربارهٔ محمد محمدعلی، نویسنده، مدرس داستاننویسی و پژوهشگر ساکن ونکوور، بهمناسبت برگزاری مراسم نکوداشت ایشان در این شهر، در روز ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳ - ۲۸ خرداد ۱۴۰۲
اسامی افرادی که در این ویدیو سخن گفتهاند، بهترتیب حروف الفبای نام خانوادگی:
حسین آتشپرور، نویسنده، ساکن ایران
رحمان چوپانی، نویسنده، ساکن ایران
نسیم خاکسار، نویسنده، ساکن هلند
خسرو دوامی، نویسنده، ساکن آمریکا
علی رادبوی، نویسنده، ساکن آمریکا
منیرو روانیپور، نویسنده، ساکن آمریکا
ناصر زراعتی، نویسنده، ساکن سوئد
مسعود سیناییفر، منتقد و مدرس ادبیات داستانی، ساکن ایران
حسن (بیژن) صفدری، شاعر و مترجم، ساکن ایران
بهرام مرادی، نویسنده، ساکن آلمان
بهنام ناصری، روزنامهنگار ساکن ایران
با سپاس فراوان از کمکهای بیدریغ مریم رئیسدانا، کامران قوامی و مجید میرزایی در گردآوری ویدیوی اهل قلم
https://youtu.be/wLSOoPVrExI
پروژهٔ اجتماعی (۹۴) - سرمایهگذاریِ مؤثر یا ریختوپاش؟
نوشتهٔ مژده مواجی
- - - -
تلفن زنگ زد:
- سلام! حال شما چطور است؟
یک سال میشد که از سمیرا بیخبر بودم. آخرین بار که به دفترم آمد، دنبال پیداکردن کار بود. وقتی از امکان مشاورۀ شغلی در ادارهمان با او صحبت کردم، تمایلی نشان نداد. بیش از آنکه به توان و پتانسیل خودش بهعنوان مهندس کامپیوتر باور داشته باشد، به نیروهای ماوراءالطبیعه معتقد بود و اینکه شانس و اقبال یکهو در خانهٔ آدم را میزند.
با هم کمی تلفنی صحبت کردیم و قرار شد هفتۀ آینده به دفترم بیاید. روزی که قرار بود بیاید، پیدایش نشد. بعد از نیمساعت تلفن زدم. با صدایی آهسته گفت: «دیشب خواب دیدم که پیش شما بودم. مرا به جایی فرستادید که خیلی ناآرام بود. انگار جنگ بود. از آنجا با ترس فرار کردم و تا به ایستگاه مرکزی هانوفر نرسیدم، آرام نگرفتم. برادرم آنجا منتظرم بود.» مکثی کرد و ادامه داد: «بهخاطر همین خواب بد، هر چه تلاش کردم نتوانستم پیش شما بیایم.»
انتظار هر دلیلی را داشتم بهجز این یکی. جواب دادم: «بههر دلیلی که نتوانستید بیایید، لطفاً به من خبر بدهید تا منتظر شما نباشم.» معذرتخواهی کرد. لبخند زدم و گفتم: «مطمئن باشید که شما را به جنگ نمیفرستم. در ضمن برای گرفتِ وقت مجدد، خودتان خبر بدهید که تمایلی به مشاوره دارید یا نه.»
سمیرا یک هفته بعد دوباره زنگ زد و وقت گرفت. وارد که شد، مثل همیشه آهسته صحبت میکرد: «کمی قبل از شیوع کرونا بیکار شدم. تقریباً شش سال میشود. الان مشغول گذراندن طرحی ششماهه در مؤسسهای هستم که ادارۀ کار هزینۀ آن را میدهد. مسئولم در ادارۀ کار معتقد است با این طرح باعث تثبیت شرایطم برای پیداکردن کار خواهم شد. آنجا مثل کلاس درس است. خودم تصمیم گرفتم که پیش شما هم بیایم تا در فرستادن درخواستِ کار به من کمک کنید.»…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
بهاطلاع میرساند بهدلیل استقبال علاقهمندان از برنامهٔ نکوداشت استاد محمد محمدعلی و رونمایی دو کتاب نشر رها، ظرفیت این برنامه تکمیل شده است.
از علاقهمندانی که موفق به رزرو بلیت نشدهاند پوزش میخواهیم و خواهشمندیم بدون بلیت به سالن تشریف نیاورند چون بهدلیل سختگیری مدیریت سالن امکان ورود نخواهند داشت.
از عزیزانی که بلیت تهیه کردهاند، خواهشمندیم حتماً بلیت را بهصورت چاپشده یا دیجیتال روی گوشیهایشان، همراه داشته باشند.
با سپاس
کتاب، داستانخوانی و سلامت روان
نوشتهٔ دکتر سعید ممتازی، رواندرمانگر و عضو ارشد انجمن مشاوران درمانگر کانادا
- - - - - -
از دیرباز تردیدی وجود نداشته که مطالعهٔ ادبیات توان ذهنی انسان را گسترش میدهد، اما اکنون پژوهشها اثبات کرده است که مطالعه، سلامت روانی و احساس رضایت از زندگی و حتی روابط اجتماعی ما را نیز بهبود میبخشد.
وقتی مطالعه میکنیم، با سطرها و واژههای داستان همسفر میشویم و با احساس رضایت از آگاهی و شریکشدن در تجربهٔ زیستهٔ دیگران به معنایی عمیقتر از زندگی در گسترهٔ دیگر زمانها و مکانها دست مییابیم. هماکنون پزشکان و پژوهشگران در حال بررسی مدلهای جدید درمان با استفاده از آثار ادبی برای بهبود سلامت روان در درمانگاهها، بیمارستانها، و مدارس در همهٔ جوامع هستند…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
هنر زیبا و دیرینهٔ خوشنویسی، عمیقترین نشان هویت سرزمین ماست
گفتوگوی مجتبی دانشی با استاد یدالله کابلی خوانساری، خوشنویس و شکستهنویس نامدار، بهمناسبت برگزاری نمایشگاهی از آثارشان در شهر ونکوور
- - - - -
در روزهای اول مهاجرتم به کانادا با دلتنگی فراوان و دوری از سرزمینم که همواره به آن عشق میورزم، تنها ساز سنتور و قلم و دواتم که یادآور خاطرههای زیبا و شیرین برایم بودند، اندکی از دلتنگی مرا تسکین میدادند. روزها میگذشت و کارهای طاقتفرسا برای گذران زندگی بدون هیچ شور هنری و سرگشتگی مرا آزار میداد.
یکی از همان روزها در راه برگشت به خانه مجلهای را در گوشهٔ خیابان دیدم که تبلیغات روی جلد و خط فارسی آن نظرم را جلب کرد. مجله را برداشتم و به خانه رفتم. همانطور که صفحاتش را ورق میزدم به تبلیغ کلاس خوشنویسی برخوردم. نوشته بود «کلاس خوشنویسیِ استاد کابلی». اول به خود گفتم حتماً تشابه اسمی است یا کسی با نام استاد کابلی کلاس خوشنویسی باز کرده وگرنه استاد کجا، ونکوور کجا!
کنجکاو شدم، با شماره تماس گرفتم و پرسیدم که منظور شما از استاد کابلی همان استاد کابلی معروف است. گفتند بله و چه و چه. ناگهان صدایی از پشت تلفن آمد که گفت عزیزم من خودم هستم؛ یدالله کابلی و مشتاق دوستداران هنر خوشنویسی. باورم نمیشد. من که شش سال مدام منتظر جای خالی در کلاس استاد در ایران بودم و هرگز جایی باز نشد که بتوانم استاد را حتی از نزدیک ببینم، اینجا در شهر ونکوور جایی خالی شده بود. پرسیدم استاد من از کی میتوانم شروع کنم؟ گفتند از همین امروز. نفهمیدم چه شد، فقط قلم و دواتم را برداشتم و راهی کلاس شدم. یادم است که جلو اتوبوس ایستاده بودم تا زودتر به کلاس برسم. استاد با لبخندی که همچنان روی لبشان بود کلاس را شروع کردند و من هنوز در ناباوری به سر میبردم و تمام سختیها و نگرانیها را از یاد برده بودم و فقط صدای قلم استاد روح زخمخوردهٔ مرا التیام میبخشید.
دوستی من و استاد شکل گرفت و تا روز رفتن ایشان از ونکوور محکم و محکمتر شد و حالا دوباره پس از هشت سال چشم ما به جمال استاد در شهر ونکوور روشن شد و بهانهای تا با ایشان گفتوگویی دوستانه داشته باشم دربارهٔ نمایشگاه خوشنویسیشان که در روزهای ۱۶، ۱۷ و ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳ برگزار میشود.
عاشقان مشق وفاداری کنید / تا بماند نامتان کاری کنید
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
آغاز فروش کتابهای نشر رها در کافه کجا - @KojaCafe در نورث ونکوور
برای اطلاعات بیشتر لطفاً با تلفن ۶۰۴-۹۸۸-۶۱۰۰ تماس بگیرید.
آدرس:
239 St Georges Ave, North Vancouver, BC V7L 4T4
#کتاب #کتابخوانی #انتشارات #نشر_رها #نشررها #کانادا #ونکوور
ایران پس از مهسا – روایت شاهدان عینی: آرامش پوشالی
- - - - -
روبهروی دکتر نشستهام. خیلی مقاومت کردم تا به اینجا نرسم. اما نتوانستم از پسش بربیایم. سه هفته از جنبش مهسا امینی گذشته بود که به من تلفن زدند. همان شمارهٔ نحس «پرایوت نامبر». یک نفر از آنطرف خط شروع کرد به خطونشانکشیدن. در صدایش هیچ احساسی نبود. انگار یک ربات داشت حرف میزد. تهدید کرد که بار دیگر میآیند در خانه، گونی روی سرم میکشند و شبانه مرا میبرند به جایی که عرب نی انداخت. گفت که باید پیج اینستاگرامم را ببندم و در فیسبوک و توییتر خفه شوم. با خشونت فریاد زد که: «شما مردم نمیفهمید. خوشی زده است زیر دلتان.» گفتم: «آقا، چه خوشیای زیر دلمان زده است که خبر نداریم؛ فقر، بدبختی، گرانی، دیکتاتوری؟» داد زد که: «خانم، من حوصله و وقت این را ندارم که با شما جروبحث کنم. اینجا شما اجازهٔ حرفزدن نداری. ما میگوییم و شما میگویی چشم! شانس آوردی فعلاً به یک تذکر تلفنی بسنده کردیم. ادامه بدهی، هر چه اتفاق بیفتد، پای خودت است. خستهمان کردید. هنوز مانده بفهمید که دشمن چه نقشههایی دارد. این خط و این هم نشان. ادامه دادید، دستگیر میشوید.»…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
مروری بر تاریخچهٔ روز کانادا
- - - - -
یکصد و پنجاه و شش سال پیش با تصویب قانون اساسی کانادا (که در آن زمان با عنوان قانون اساسی «قلمرو بریتانیاییِ آمریکای شمالی» شناخته میشد)، سه مستعمرهٔ بریتانیا متحد شدند و کشوری واحد، تحت لوای امپراتوری بریتانیا شکل گرفت. در ابتدا نام آن روز دومینیون (روز خودمختاری) بود که در سال ۱۹۸۲ به روز کانادا تغییر پیدا کرد. برای بزرگداشت این روز، کاناداییها در داخل و خارج از این کشور آئینهایی را برگزار میکنند. البته دو سال پیش با توجه به کشف بقایای اجساد ۲۱۵ کودک در محوطهٔ یکی از مدارس شبانهروزی پیشین در شهر کملوپس بریتیش کلمبیا، و سپس تعداد بسیار بیشتری در دیگر استانها، جنبشی شکل گرفت که از مقامات شهرهای کانادا درخواست میکرد مراسم روز کانادا را لغو کنند. حامیان این طرح با هشتگ #CancelCanadaDay در شبکههای اجتماعی این درخواست را به گوش مقامات مسئول رسانند. این جنبش با تصمیم شورای شهر ویکتوریا، مرکز استان بریتیش کلمبیا، در مورد لغو جشن روز کانادا ابعاد گستردهای یافت. لیزا هلپس، شهردار وقت ویکتوریا، در این خصوص گفته بود که ویکتوریا میخواهد بهجای جشن روز کانادا در این مفهوم کاوش کند که «با توجه به رویدادهای اخیر، کاناداییبودن به چه معناست.» در این مطلب مروری خواهیم داشت بر تاریخچهٔ روز کانادا.
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
معرفی فیلم و سریال:
آخرت شیرین - The Sweet Hereafter
- - - -
آخرت شیرین، فیلمی در ژانر درام است که فیلمنامهاش را آتوم ایگویان نوشته و نیز آن را کارگردانی کرده است. این فیلم ساخت کشور کانادا است و در سال ۱۹۹۷ بهنمایش گذاشته شد. آخرت شیرین تحسین و ستایش منتقدان را به دنبال داشت و جوایز و افتخاراتی چون جایزهٔ بزرگ جشنوارهٔ کن، و دو نامزدی اسکار برای بهترین کارگردان و بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی را از آنِ خود کرد؛ فیلمنامهای که بر مبنای رمانی نوشتهٔ راسل بنکس است. در این فیلم بازیگرانی همچون ایان هولم، پیتر دانلدسون، بروس گرینوود، سارا پالی، تام مککاموس، گابریله رز، آلبرتا واتسون و موری چِیکین ایفای نقش کردهاند.
خلاصهٔ داستان
داستان در استان بریتیش کلمبیا، کانادا اتفاق میافتد. وکیلی بهنام میچل استیونز̎(هولم)، که دخترش بر اثر استعمال مواد مخدر از دست رفته، به شهر کوچک سام دنت میرود که در آنجا بهتازگی تعدادی دانشآموز در اثر سقوط اتوبوس مدرسه در دریاچهای یخزده کشته شدهاند. او والدین قربانیان را وامیدارد تا علیه مقصر یا مقصران حادثه اعلام شکایت کنند. همزمان، و با نمایش رجعتهایی به گذشته و آنچه منجر به تصادف اتوبوس شده، وکیل از خانوادهای به خانوادهٔ دیگر میرود تا آنان را در پیگیری پرونده همراه سازد. دختر نوجوانی (پالی) که از این حادثه جان سالم به در برده اما دچار معلولیت شده، نقش تعیینکنندهای در پیگیری پرونده دارد. شهادت او در دادگاه سرنوشتساز است…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
ادای احترام به یک عمر فعالیت ادبی، پژوهشی و فرهنگی محمد محمدعلی
گزارش برنامهٔ نکوداشت استاد محمد محمدعلی و رونمایی از دو کتاب نشر رها
- - - -
برنامهٔ نکوداشت استاد محمد محمدعلی بههمراه رونمایی از دو کتاب نشر رها، «خطابههای راهراه: داستانی ناتمام» نوشتهٔ محمد محمدعلی و «شام کریسمس؛ خورش قیمهبادنجان» نوشتهٔ نوشا وحیدی، یکشنبهشب هجدهم ژوئن ۲۰۲۳ در سالن اینلت تیاتر واقع در شهر پورت مودی برگزار شد…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
«داستان ما یکی است»
آغاز کارزار جهانی جامعهٔ جهانی بهایی در حمایت از برابری جنسیتی در ایران در چهلمین سالروز اعدام ده زن بهایی در شیراز
- - - - - - -
جامعهٔ جهانی بهایی در چهلمین سالروز اعدام ده زن بهایی در شیراز از آغاز کارزار جهانی حمایت از برابری جنسیتی در ایران با عنوان #OurStoryIsOne خبر داد.
«داستان ما یکی است»، کارزاری است برای گرامیداشت زنان اعدامشده و مبارزات زنان با هر مذهب و پیشینهای برای برابری جنسیتی که از چند دههٔ پیش آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد.
این کارزار بهطور همزمان در چندین شهر دنیا معرفی شد. در شهر ونکوور هم جامعهٔ بهاییان ونکوور روز جمعه ۱۶ ژوئن در پِلِیهاوس تیاتر (Playhouse Theatre) طی مراسمی یاد ده زن بهدارآویختهشده را گرامی داشت و این کارزار را معرفی کرد.
چهل سال پیش در هجدهم ژوئن ۱۹۸۳، جمهوری اسلامی ایران ده زن بهایی را در یک شب در میدانی در شهر شیراز به دار آویخت. جرم آنها امتناع از کنارگذاشتنِ اعتقاداتشان بود.
برای به حداکثر رساندن وحشت و در تلاش برای متقاعدکردن زنان به انصراف از ایمانشان، آنها یکییکی بهدار آویخته شدند و این کار از بزرگترین آنها شروع شد. جوانترینشان ۱۷ سال داشت در حالیکه بیشتر آنها در دههٔ بیست زندگیشان بودند…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
صد و هشتاد و هشتمین شمارهٔ رسانهٔ همیاری منتشر شد
- - - - -
همراه با گزارش برنامهٔ نکوداشت استاد محمد محمدعلی و رونمایی از دو کتاب نشر رها، گزارشی از آغاز کارزار جهانی «داستان ما یکی است» در حمایت از برابری جنسیتی در ایران در چهلمین سالروز اعدام ده زن بهایی در شیراز، گفتوگویی با سیدصدرا حسیندوست، دروازهبان موفق هاکی روی یخ، مروری بر تاریخچهٔ روز کانادا و مطالب متنوع دیگر.
نسخهٔ چاپی شمارهٔ صد و هشتاد و هشتم «رسانهٔ همیاری» در فروشگاههای ایرانی در ونکوور، نورثشور، ترایسیتیز، برنابی و میپل ریج در دسترس است.
نسخهٔ دیجیتال شمارهٔ ۱۸۸:
https://bit.ly/Hamyaari-Issue188
طرح و اجرای انیمیشن اما پولادی
@huegraphic
برگی از تاریخ کانادا: جورج ونکوور، کاشف نامدار بریتانیاییِ آمریکای شمالی
بهمناسبت ۲۲ ژوئن زادروز او
- - - -
کاپیتان جورج ونکوور (۲۲ ژوئن ۱۷۵۷ - ۱۰ مهٔ ۱۷۹۸) یکی از بزرگترین افسران نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا بود که شهرت وی بیشتر بهدلیل انجام سفرهای اکتشافی در بین سالهای ۱۷۹۱ تا ۱۷۹۵ است، سفرهایی که طیِ آن منطقهٔ کرانهٔ شمال غربی اقیانوس آرام را کشف کرد؛ بخشهایی که امروز با نامهای آلاسکا، بریتیش کلمبیا، واشنگتن و اورگُن شناخته میشوند. او همچنین جزایر هاوایی را کشف کرد.
جورج ونکوور در تابستان ۱۷۵۷ در شهر کینگز لین بریتانیا متولد شد. وقتی نوجوانی سیزدهساله بود، وارد نیروی دریایی شد تا در آینده بهعنوان افسر دونپایه خدمت کند. او در دومین سفرِ کاپیتان جیمز کوک در جستوجوی «سرزمین ناشناختهٔ جنوبی» در کشتی «اچاماس رزولوشن»، از سال ۱۷۷۲ تا ۱۷۷۵ وی را همراهی کرد. ونکوور در سومین سفر کاپیتان کوک در کشتی دیسکاوری برای کشف جزایر هاوایی بین سالهای ۱۷۷۶ تا ۱۷۷۸ نیز او را همراهی کرد. پس از بازگشت به بریتانیا در سال ۱۷۷۹، به درجهٔ ستوانی ترفیع یافت و بر عرشهٔ کشتی اسلوپ مارتین مأمور گشتزنی در خطوط ساحلی شد.
او طی مناقشه بین امپراتوریهای بریتانیا و اسپانیا بر سر تملک جزایر شمال غربی اقیانوس آرام در جزیرهٔ ونکوور کنونی، بر عرشهٔ کشتیهای رزمی، لیاقت خود را به اثبات رساند و موفق شد با تملک این جزیره در سال ۱۷۹۰ و هموارکردن مسیر برای امضای اولین کنوانسیون بین بریتانیا و اسپانیا، مناقشه را پایان دهد.
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
بهسازی زبان فارسی؛ کاستن از دشواریهای نوشتاری فارسی
همراه با پیشنهاد جایگزین برای چند واژهٔ بیگانه
نوشتهٔ دکتر محمدرضا رخشانفر، دارای مدرک دکترا در رشتهٔ زبانشناسى همگانى
- - - -
هدف اصلی ما حفظ هویت فرهنگی زبان رسمیمان است. پس بایسته است بکوشیم آن را از آفات بینظمیها و خطاها برهانیم و تا آنجا که امکان دارد علیه خودباختگی، خودکمبینی و تهاجم واژههای بیمورد خارجی مبارزه کنیم. ایرانزمین مشاهیر بسیاری را در علم و ادب در خود پرورده است و ما لازم است این سابقه را همچنان محفوظ نگه داریم و از بهکارگیری گویش عامیانهٔ پَست در نوشتار خودداری کنیم.
مشکلات خط فارسی - خط ما از عربی گرفته شده، تغییراتی در آن داده شده و به دو گونهٔ نسخ و نستعلیق نوشته میشود؛ خط عربی نسخ است و خط نستعلیق در خوشنویسی به کار میرود. روی خط نسخ بهخاطر درستخواندن یک متن، مثل قرائت صحیح قرآن، نشانههای صوتی یعنی کسره، فتحه، ضمه (زیر، زبر و پیش) مدّ، شدّ، جزم و غیره میگذاریم، لیکن در نوشتار عادی مثل روزنامهها و کتابها این امر رعایت نمیشود، چون واردکردن این علائم نه تنها دشوار بلکه غیرممکن است. از این رو، خواندن فارسی بهدلیل کلمات دخیل عربی جز از طریق آشنایی کامل با این زبان میسر نیست. تنها کاری که لازم است انجام شود گذاشتن چند تا از این نشانهها با بهرهگیری از مفهوم برای خودداری از خطای تلفظی است. به نمونههای زیر در تلفظ نگاه کنید:
او به حضور مَلِک عبدالله شرفیاب شد.
من مَلَک بودم و فردوس برین جایم بود / آدم آورد در این دیر خراب آبادم
پیش صاحبنظران مُلک سلیمان باد است / بلکه آن است سلیمان که ز ملک آزاد است
حسن آقا هر چه پول داشت مِلک خرید.
ما همنویسههای زیادی داریم که با کمک معنی و با یاری نشانههایی چون ویرگول، نقطه، علامت استفهام، علامت تعجب، پرانتز، گیومه و نقطهویرگول خواندنشان آسان میشود. همچنین مشکل ترکیبات عربی را هم داریم. بههرحال باید با این خط ناقص خود بسازیم…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
ماهیها، از دریا تا بشقاب!
نوشتهٔ تالین ساهاکیان
- - - -
حدود ۶۰ درصد ماهیهای عرضهشده به بازارِ غذا از اقیانوسها و دریاها صید میشوند. شکار صنعتی ماهیها، خشونت در برابر حیوانات در ابعادی غیرقابلتصور است که از نظر تعداد قربانیان با هیچ صنعت دیگری قابلمقایسه نیست.
در صید صنعتی ماهی، کشتیهای بسیار بزرگ که مجهز به یخچالهای عظیم و تجهیزات الکترونیکی برای ردیابی ماهیها هستند، ماهها روی دریاها باقی میمانند. این کشتیها با گستردن هر نوبت تور یا قلاب میتوانند تا دهها هزار ماهی را شکار و در یخچالهای خود انبار کنند.
متأسفانه نهتنها کمیت خشونت صنعت ماهیگیری، بلکه کیفیت آن نیز بر بسیاری از مردم پوشیده است. وقتی از حقوق حیوانات صحبت میشود، معمولاً کسی به ماهیهای صیدشده فکر نمیکند. وقتی از گیرکردن در یک تله صحبت به میان میآید، در ذهن ما عکسهایی از حیواناتی مانند روباه و گرگ مجسم میشوند که در تلههای آهنی یا سیمی گیر افتادهاند، ولی هیچوقت به درد و رنج صدها میلیارد ماهی که سالانه به دام قلابها یا تورها میافتند و ساعتها و روزها تقلا و خونریزی میکنند تا بمیرند، فکر نمیکنیم. وقتی از خشونت کشتارگاهها صحبت میشود، افکار ما فقط بهسمت کشتارگاههایی که در خشکی برپا هستند متمایل میشوند و فراموش میکنیم که عرشهٔ کشتیهای ماهیگیری هم یکی از بدترین و شکنجهآمیزترین نوع کشتارگاهها هستند. وقتی از درد کشتار صحبت میشود، به ماهیهایی که زیر وزن صدها تن از همنوعان خود له میشوند یا در یخ زندهبهگور میشوند یا هنگام بیرون کشیدهشدن از آب، چشمهایشان در نتیجهٔ اختلاف فشار از حدقه بیرون میزنند یا اعضای بدنشان در حالیکه هنوز زندهاند بریده میشود، فکر نمیکنیم…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
گفتوگوی علیرضا فدایی با محسن ماکان راد، مربی پرورش اندام و کشتی کج، ساکن ونکوور
- - - - - -
لطفاً خودتان را معرفی کنید و از سوابق ورزشی و تحصیلیتان بگویید.
من محسن ماکان راد هستم و دارای مدارک تحصیلی در رشتههای پرورش اندام، تغذیه و ماساژدرمانی از دانشگاه تهران و فدراسیون پرورش اندام و همچنین دارای مدرک مربیگری از آمریکا و چندین مدرک قهرمانی در رشتهٔ پرورش اندام و پاورلیفتینگ تا سطح انتخابی آسیا، همچنین مربی کشتی کج با حداقل ۲۵ سال سابقهٔ مربیگری در باشگاههای خصوصی و دولتی هستم…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
فرصت شکار - داستان کوتاهی از حمید مساح
- - - - -
قراری را که با خودت گذاشته بودی… «ترک تیراندازی» را میشکنی. بیفکر پیش، دوربین عکاسی را زمین میگذاری. تفنگ شکاریای را که شاهرخخان به طرفت گرفته، از دستش میگیری. با مهارت و سرعتی که برای او و برادرت هم غافلگیرکننده است، تفنگ را با فشنگ پر میکنی. فرصت فکرکردن را حتی به خودت هم نمیدهی. گلنگدن را میکشی، قنداق چوبی را روی شانهٔ چپت میگذاری و پای راست را حائل میکنی.
نگاه دختر قشقایی با چشمانی که نمیتوانی تشخیص دهی سبز است یا آبی، از همان برخورد اول موجی در دلت انداخته. چند بار با لبخندی پرمهر تو را میهمان کرده و لحظهای نگاهش را از تو بر نداشته است.
بهسرعت نشانه میگیری و… ماشه را میچکانی. تفنگ با صدایی مهیب که از انعکاس صدای شلیک بین دیوار قلعه و تپهٔ مقابل به وجود میآید، گلوله را به بیرون تف میکند. صدای کرکنندهٔ آن و لگد محکمی که قنداق بر شانهات میزند، تو را با همهٔ مهارت به عقب هل میدهد.
برای لحظهای سکوتی هولناک همهجا را پر میکند، به خود میآیی. دختر لحظهای نگاهش را از تو میگرداند و به بید مجنون کنار نهر نگاهی میاندازد. ناباورانه و با شماتت دوباره به تو نگاه میکند و تو میبینی که اشتیاق از نگاهش پر کشیده است. لبخندش تلخخند شده است. پرسشی در نگاهش است و تو عاجزی از پاسخدادن.
ناگهان پایش روی لبهٔ لجنگرفتهٔ نهر میلغزد و به بوتههای جاروی کنار نهر گیر میکند. نمیتواند خودش را سر پا نگه دارد. شاخههای نازک جارو هم کمکی به نگهداشتن او نمیکنند. جفتپا تا زانو در آب نهر میافتد. سعی میکند روی پاهایش بایستد ولی روی قلوهسنگهای کف نهر لیز میخورد. کمکی از دستت برنمیآید. به پشت و طاقباز با شلپی که پشنگههای آب را به اطراف میپاشد در آب نهر غوطهور میشود. دمپایی لاستیکیاش روی آب میآید…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
معرفی فیلم و سریال: سریال «سیلو» - Silo (TV series)
- - - - - - - -
با نگاهی به انبوه فیلم و سریالهای تولیدشده با فضای آخرالزمانی در سالهای اخیر میتوان گفت که مسئلهٔ آخرالزمان یکی از مهمترین دغدغههای سینمای معاصر است.
آنچه امروزه با نام سینمای آخرالزمان شاهد آنیم، بهشدت انسانگرایانه است و بر اساس خواستههای انسان مدرن امروزی شکل گرفته است. قطعاً تولید انبوه فیلمها بهخصوص سریالهای آخرالزمانی فکرشده و برنامهریزیشده است. چرا که اتفاقات عجیب و غریبی که در سالهای اخیر در دنیا رخ داد، بیش از پیش فکر انسان را به این سمت برد که گویی آخرالزمان نزدیک است. سینما صرفاً از این جهت که آخرالزمان سوژهٔ ناب، بدیع، جذاب و تماشاگرپسندی است سراغ آخرالزمان نرفته، بلکه خوب میداند این موضوع ذهن انسانها را درگیر کرده است. از این جهت شاید بتوان گفت که فضای آخرالزمانی انسانگرایانه است، چون آخرالزمان و پایان دنیا و باور این پدیده، مبنی بر یک کهنالگوی مشترک بشری است که در ضمیر ناخودآگاه انسانها نهادینه شده است. چگونه میتوانیم بپذیریم که این دنیا همینطور پیش برود و به پایان نرسد؟ اصولاً نمیتوانیم بپذیریم که دنیا بدون پایان باشد.
حال اپل تیوی پلاس در تازهترین سریالی که تولید کرده، به سراغ موضوعی جذاب و آخرالزمانی رفته است. «سیلو» از آن سریالهایی است که طرفداران ماجراهای رازآلود و آخرالزمانی بههیچوجه نباید آن را از دست بدهند.
تاکنون شش قسمت از این سریال پخش شده که تحسین منتقدان را برانگیخته است. چندهزار بازمانده از پایان جهان که در یک سیلو زندگی میکنند. پیش از این نیز شبکهٔ اچبیاو (HBO) با ساخت سریال«آخرین بازمانده از ما» سراغ موضوع مشابهی رفت، ولی در آنجا قارچها آخرالزمان را سبب شدند و در «سیلو» اتفاقی بهنام «شورش بزرگ»…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
دو خبر جدید و تغییر در شرایط دو برنامهٔ مهاجرتی در هفتهٔ اول ژوئن ۲۰۲۳
نوشتهٔ دکتر امیر حسین توفیق، مشاور مهاجرت و عضو رسمی کالج مشاوران مهاجرت و شهروندی کانادا
- - - - - -
اول - دولت کانادا و در واقع بهطور مشخص وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا همواره به بودن اعضای خانواده در کنار هم تأکید داشته و در طول سالیان تا آنجایی که مقدور بوده، تسهیلاتی را برای این منظور فراهم کرده است.
متقاضیانی که ازدواج کرده و قصد دارند اسپانسر همسرشان شوند، مطلعاند که تشکیل پروندهٔ این برنامهٔ مهاجرتی به دو صورت امکانپذیر است:
۱- تشکیل پرونده از خارج خاک کانادا
۲- تشکیل پرونده از داخل خاک کانادا
تشکیل پرونده از داخل خاک کانادا در صورتی امکانپذیر است که همسر متقاضی در داخل خاک کانادا باشد که در آنصورت، همزمان امکان ارسال پروندهٔ مجوز کار هم فراهم است و متقاضی مادامیکه در داخل خاک کانادا منتظر پردازش پروندهٔ اسپانسری خود است، با داشتن مجوز کار، علاوه بر آنکه در کنار همسر خود زندگی میکند، میتواند کار کند و کسب درآمد هم داشته باشد.
اما متقاضیانی که بهدلیل عدم حضور در داخل خاک کانادا، از خارج از خاک این کشور تشکیل پرونده میدهند، الزاماً میبایستی در طول زمان پردازش پرونده که اغلب بیش از یکسال هم به طول میانجامد، در خارج از خاک کانادا و بهدور از همسر خود ایام را سپری نمایند. کانادا برخلاف آمریکا، ویزای نامزدی هم ندارد و عملاً همسران میبایستی تا زمان صدور ویزای اقامت دائم دور از یکدیگر بمانند.
در تاریخ ۲۶ مهٔ ۲۰۲۳، وزیر محترم مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا، آقای شان فرِیزِر، تغییرات جدیدی را اعلام کرد و …
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media
گزارشی از برنامهٔ «سلامت روان در جامعه» و آشنایی با واحد ۲۲ پلیس در نورث شور
- - - -
یکشنبه، ۲۸ مهٔ ۲۰۲۳، بنیاد کانادا و ایران برنامهای با عنوان «سلامت روان در جامعه» در مرکز اجتماعات جان برِیثوِیت (John Braithwaite Community Centre) در نورث ونکوور برگزار کرد. تمرکز این برنامه بر آشنایی با واحد ۲۲ پلیس نورث ونکوور و خدمات آن در جامعه بود. واحد ۲۲ پلیس با عنوان اصلی Car 22 Program برنامهای است که ژانویهٔ سال گذشته با همکاری ادارهٔ بهداشت منطقهٔ ساحلی ونکوور (Vancouver Coastal Health)، و پلیس نورث ونکوور و وست ونکوور آغاز به کار کرد و هدف آن دستیابی هرچه بهتر اقشار بهحاشیهراندهشده و آسیبپذیر به خدمات بهداشت روان است. کارکنان واحد ۲۲ پلیس، افسران پلیس نورث ونکوور و وست ونکوورند که هر یک طی شیفت خود با یکی از مشاوران بالینی ادارهٔ بهداشت منطقهٔ ساحلی ونکوور در شهر گشت میزنند و در صورت نیاز سریعاً خود را به افرادی که مشکلات سلامت روان دارند، میرسانند تا کمکهای لازم را ارائه دهند…
برای خواندن ادامهٔ مطلب اینجا کلیک کنید
🆔@Hamyaari_Media