چشمهسارانِ زلال اشک سردم نوشتان باد ای غزالانِ سیهچشمِ بیابانِ غزلها @hashabdiz
کدَربولاغلاری، سئل تک یاناشدی بیربیرینه
یئخیب،داغتدی، آپاردی، سعادتین قالاسین
باخین مصیبته! غم دالغاسی،قاراگئجه ده
آپاردی کونلومی، قان دریاسیندا چالخالاسین
#شبدیز
قصه ی شب
تنِ چرکینِ شب را چنگ می زد
هیولایِ سیه چنگالِ توفان
سروش خفته را آگاه می کرد
زتقدیرِ سیاهِ شوربختان
عروس اختران در حجله ی عرش
زدست ابرها شلاق می خورد
زخنجر بازیِ ابلیسِ نیرنگ
اهورا درسکوتِ خواب می مُرد
ازانگشتانِ گردون.میتراوید
فشارِجانگزایِ پنجه ی گور
ز تیرِشبروان،درسینه می مُرد
خروشِ دیده بانِ قلعه ی نور
سیاهی بودوارواح سیاهی
گلیم سبزه ها رامی جویدند
صراحی درکف وتابوت بردوش
به تدفینِ شقایق،می دویدند
حسن اسدی "شبدیز"🖋
@hassanasadishabdiz
غمنامه
پیرم اما راز گلهارا نمیدانم هنوز
بذر گل در دشت سنگستان می افشانم هنوز
سخت گریانم
فریب خنده هایم را مخور
پشت تصویری که خندان است
پنهانم هنوز
در کنار سفره غم خون دل نوشیدنی ست:
در مصیبت خانه تقدیر
مهمانم هنوز
ازلهیب استخوانسوزی که همزاد غم است
آب آتشناک میبارد ز چشمانم هنوز
بسکه خوناب جگر با گریه ام
آمیخته
بوی خون میپیچد از دریای
دامانم هنوز
وای ۰۰۰۰۰۰۰دیو بیکسی با لشکر
دلواپسی
پادشاهی میکنددر کشور:
جانم هنوز
سایه غم بر سر (شبدیز ):
بال افشانده است
بسکه با ساز غزل ،غمنامه
میخوانم هنوز !
✍🏻: استاد حسن شبدیز
🎤: اجرا بانو مریم رضوی
🎚: میکس سلمان