-
از تَمامِ بودن‌ها، تنها تو سَهمِ دلِ من باش..!🧡🔗 ⊱ از 99/1/6 تا ابد ⊰
قرارمان
همین بهار
زیر شکوفه های شعر
آنجا که واژه ها
برای تو گل می کنند
آنجا که حرف های زمین افتاده ام ،
دوباره سبز می شوند
وَ دست های عاشقمان
گره در کارِ سبزه ها می اندازند ؛
قرارمان زیرِ چشم های تو
آنجا که شعر
نم نم شروع می شود...(:
-مینا آقازاده
هر انسانی فقط یکبار برای رسیدن به یک نفر که دوستش دارد دیر می کند و بعد از آن برای رسیدن به دیگران هیچ عجله ای نمی کند...(:
پائولوكوئيلو
این چه تیغ است که در هر
رگ من زخمی از اوست
گر بگویم که تو در خون منی؛
بهتان نیست(:
ابتهاج
از میان همه دلتنگی های دنیا
فقط اون دلتنگیایی رو باور داشتم
که بعد شب بخیر
دوباره پیام میداد:
+ بیداری ؟
- آره
+ دوست دارم (:
تنهاییم از تو پر است و
خودت نمی دانی
خالی از من
کجاها سیر میکنی ؟!
بگو که من مرغی مهاجرم
شاید پریدم و
نشستم روی شانه ات(:
عشق او ما را گرفت
از چنگ ديگر دلبران
تن برون برديم از اين
ميدان ولی جان باختيم(:
- مش قاسم بالاخره نگفتی
آدم چطور میفهمه عاشق شده!؟
+ والا بالام جان دروغ چرا،
آن وقتی که نمی بینیش توی دلت
پنداری یخ می بنده
وقتی می بینیش توی دلت
پنداری تنور نانوایی روشنه
ینی اونی که ما دیدیم اینجوری بود...(:
دایی جان ناپلئون
شرح دلتنگی من بی‌‌تو فقط یک جمله‌ست:
تا جنون فاصله‌ای نیست از اینجا که منم..(:
چيه اين كلمه ''بمون''؟
كه وقتى می‌شنويش انگارى دنيا رو بهت دادن!
- بمون باهام
- بمون تو زندگيم
- بمون تا بمونم
و قشنگترين و شيرين‌ترينش اينه كه بگه: بمونى برام ..(:
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت...
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت؛)
خواهم که به خلوت کده ای از همه دور،
من باشم و من باشم و من باشم و من...
همه‌ی راه‌ها
به تو ختم می‌شوند
حتی آن‌ها که برای از یاد بردنت
طی کرده‌ام...(:
می آمدم که حال دل زار گویمت
اما مگر سرشک امان می دهد به من(:
می پرسی: خوبی؟
و تمام دغدغه های جهانم می شود، چطور
بگویم "خوبم" که بیشتر به دلت بنشیند...
جانِ دلم
من تمامِ حالِ خوبم را برایِ احوال
پرسی‌هایِ تو کنار گذاشته ام....
فاطمه صابری نیا می پرسی: خوبی؟
و تمام دغدغه های جهانم می شود، چطور
بگویم "خوبم" که بیشتر به دلت بنشیند...
جانِ دلم
من تمامِ حالِ خوبم را برایِ احوال
پرسی‌هایِ تو کنار گذاشته ام....(:
فاطمه صابری نیا
غم در دلِ تنگ من
از آن است که نیست
یک دوست که با او
غم دل بتوان گفت...(:
چرا تنها تو از میان آدمیان
هندسه ی حیات مرا درهم می‌ریزی
پابرهنه به جهان کوچکم وارد می‌شوی
در را می‌بندی
و من اعتراضی نمی‌کنم؟
چرا تنها تو، تنها تو را دوست دارم ...؟!(:
قبانی
مایملكِ من، غمِ من است.
که مایملكِ همه‌ی ما، غممان است.
از روزی به روزِ دیگر،
از شکلی به شکلِ دیگر...(:
مگر نمی‌شود آدم سال‌های بعد را به یاد بیاورد و برای خودش گریه کند؟!(:
عباس معروفی
مثل خاراندن یک زخم
پس از خوب شدن
یاد یک عشق
عذابی ست که لذت دارد(:
مقداد ایثاری
و آن کسی را که دوست داری؛
نصف دیگر تو نیست
او تویی
اما جایی دیگر!!!(:
جبران خلیل جبران
قلب، مهمانخانه نيست که
آدم ها بيايند
دو سه ساعت يا دو سه روز
توی آن بمانند و بعد بروند
قلب، لانه ی گنجشک نيست که
در بهار ساخته بشود
و در پاييز باد آن را با خودش ببرد
قلب؟ راستش نمی دانم چيست،
اما اين را می دانم که
فقط جای آدم های خيلی خوب است!(:
-نادر ابراهیمی
عشق یعنی به سرت هوای دلبر بزند
درد از عمقِ وجودت به دلت سر بزند...(:
حقیقتش اینه که حواسم اینجا نیست،
راستش اصلا اینجا نیست،
می‌بینم،
می‌شنوم،
بو می‌کشم و چیزای دیگه..
همون حرکات معمولی رو می‌کنم،
ولی دلم یه جایِ دیگست،
دلم اصلا اینجا نیست...(:
-بکت
سینه را سوراخ ها کردی
به پیکان ستم...
خوب کردی!
کلبه ی تاریک ما
روزن نداشت....(:
سر من درد که نه
میلِ شکستن دارد؛
تا که بیرون بکشم
از وسطش فکر تو را ...(:
چه کسی میفهمد
در دلم رازی هست
میسپارم آن را
به خیال شب و تنهایی خود!(:
سهراب
روا نبود دلی را چنین بیازاری
که خالی از دگران بود و از تو آکنده ...(:
این ها خیال می‌کنند من دیوانه شده‌ام
اما من دیوانه نیستم،
فقط دلم خیلی خیلی تنگ است):