heiat_ms | Unsorted

Telegram-канал heiat_ms - هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

623

﷽ 🔹️إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی و سَفینَةُ النَّجاةِ🔹️ ‌‎🔷️ مسئول هیئت : @almnoo ‎📰 سردبیر نشریه : @Ami8rr ‌‎ارتباط با ادمین کانال : @Heiat_admin2 ‎💎‏ @Heiat_MSBot‌‏ 🌐 eitaa.com/@heiat_MS‌‏ 🌐 instagram.com/heiat_MS

Subscribe to a channel

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

#هیئت_دانشجویی

💠حب الحسین یجمعنا💠

🌀نشست صمیمانه اعضای شورای عمومی هیئت مکتب الشهدا  با حجت السلام میرزا محمدی در جهت توانمند سازی شورای هیئت؛ایشان در باب فلسفه تاسیس هئیت سخنانی را مطرح کردند.

🔻آدرس کانال اینستاگرام
https://instagram.com/heiat_ms
🔻آدرس کانال تلگرام
/channel/heiat_MS
🔻آدرس کانال ایتا
eitaa.com/heiat_MS

هيئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

#گزارش_تصویری
#کمک_مؤمنانه
#هیئت_دانشجویی

❇️ضمن تشکر از خیرین گرامی، به اطلاع میرساند مبالغ واریزی شما به مناسبت ماه مبارک رمضان، در قالب کارت های هدیه ۳۰۰هزار تومانی همزمان با شبهای پر خیر و برکت قدر بین نیازمندان توزیع گردید.

💠تقبل الله اعمالکم 💠

🔻آدرس کانال اینستاگرام
https://instagram.com/heiat_ms
🔻آدرس کانال تلگرام
/channel/heiat_MS
🔻آدرس کانال ایتا
eitaa.com/heiat_MS

مرکز نیکوکاری مِنا و هيئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💐 با سپاس از عزیزانی که در طرح عیدانه #یاد_ایام شرکت نمودند،
برندگان خوش شانس این طرح بر اساس تعداد لایک های هر پست تا ساعت ۲۴ روز ۳۰ اسفند به شرح زیر می باشد :

🏅 سرکار خانم حنانه ملکی در رشته #عکس
🏅 جناب آقای احمدرضا توبک در رشته #معرفی_کتاب
🏅 سرکار خانم حانیه موید در رشته #خاطره

🔰 ضمن عرض تبریک خدمت این عزیزان لطفا جهت دریافت هدایای خود به آیدی ذیل مراجعه نمایید
🆔 @heiat_bums

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

🔴 #اطلاعیه

به نام الله که بخشاینده و با رحمت است

در ایام اعیاد مبارک شعبانیه و آستانه فرا رسیدن سال نو ، مفتخریم اعلام کنیم هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل به عنوان نماینده هیئات دانشجویی استان مازندران برگزیده شد.
این مورد محقق نگشت جز با الطاف ذات اقدس اله ، عنایات ائمه ی اطهار و شهدا و تلاش مخلصانه خادمین هیئت.
آغوش گرم هیئت مکتب الشهدا همواره کما فی السابق به روی هر دانشجویی با هر سبک و سلیقه ی فکری باز است و از همه ی دانشجویان جهت فعالیت در حوزه های متنوع هیئت دعوت به عمل می آید.

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠روز های سخت کارآموزی تو ایام کرونایی

#📷

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠جوری که این یک سال با کرونا گذشت:نوید و ماسک

#📷

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠خوشبختی با وجود اوضاع کرونا

#📷

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠کلیدر

#📚

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠 نهج البلاغه

#📚

بخشی از ترجمه خطبه ۱۷۶

ضرورت کنترل زبان
سپس مواظب باشید که اخلاق نیکو را در هم نشکنید و به رفتار ناپسند مبدل نسازید.زبان و دل را هماهنگ کنید.انسان باید زبانش را حفظ کند،زیرا همانا این زبان سرکش،صاحب خود را به هلاکت می اندازد.همانا زبان مومن در پسِ قلب او، و قلب منافق از پسِ زبانِ اوست.

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠 استاد عشق

#📚

نوشته ایرج حسابی،نگاهی به زندگی و تلاش های پروفسور سید محمود حسابی،پدر علم فیزیک ومهندسی نوین ایران.

قسمتی از کتاب:

در دنيا دانسته های انسان، در مقايسه با آن چه نمی داند، خيلی ناچيز است.حيف است وقت را تلف كنيم. آدم وقتی می بيند، كسانی هستند كه چشم شان سالم است و چيزی نمی خوانند، حيفش می آيد. زمان می گذرد، و برای هيچ كس هم متوقف نمی شود. انسان وقتی كمی مطالعه می كند، تازه می فهمد كه چيزی نمی داند.

چه بهتر كه آدم مواظب باشد، و قدر لحظه لحظه عمرش را بداند، به خصوص وقتی سالم است، وقتی جوان تر است و حوصله دارد، بايد بيش تر از وقتش استفاده كند. وقتی انسان چيزی می آموزد آن گاه می فهمد كه هيچ چيزی در زندگی، ارزشی بالاتر ازآموختن را ندارد. خواندن، فهميدن، آگاه شدن، مثل يك نوع عبادت و تشكر از زحمات و دستاوردهاي خداوند است.

پروفسور محمود حسابی.

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠 شازده کوچولو

#📚

شازده کوچولو داستان تقریبا
کوتاهی است که اتفاقات شگفت‌انگیز آن گاه رنگ و بوی فلسفی به خود می‌گیرد. فلسفه‌ای از جنس سادگی یک کودک که به زبان ساده و خیال‌انگیز توصیف می‌شود...
داستان کتاب شازده کوچولو درباره‌ی پسرکی است که در سیاره‌ی کوچکی به نام ب۶۱۲ با یک گل سرخ و دو آتشفشان خاموش زندگی می‌کند. پسرک عاشق گل شده، اما گل با با لحنی مغرورانه با او حرف می‌زند. پسرک از دست گل ناراحت می شود و سفری طولانی را آغاز می‌کند.
در این سفر به ۷ سیاره‌ی دیگر می‌رود. در سیاره اول با یک پادشاه آشنا می‌شود. وقتی با پادشاه صحبت می‌کند می فهمد بعضی از آدم‌ها در زندگی فکر می‌کنند بیشتر از بقیه حق زندگی دارند.
در سیاره دوم با یک خودشیفته آشنا می‌شود و می فهمد بعضی‌ها  از خودشان رضایت کامل دارند . و از دیگران مدام ایراد می‌گیرند.
در سیاره سوم، با مِی‌خواره‌ای آشنا می‌شود که مدام حسرت گذشته را می‌خورد و نگران اتفاق‌های آینده است. در عین حال فراموش کرده که باید به لحظه‌ی حال هم فکر کرد.

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠 سه دقیقه در قیامت

#📚

👈 جوان پشت میز، به آن کتاب بزرگ اشاره کرد. وقتی تعجب من را دید، گفت: کتاب خودت هست، بخوان. امروز برای حسابرسی،همین که خودت آن را ببینی کافیست.
 چقدر این جمله آشنا بود. در یکی از جلسات قرآن، استاد ما این آیه را اشاره کرده بود: «اقرا کتابک، کفی بنفسک اليوم علیک حسیبا» این جوان درست ترجمه همین آیه را به من گفت. نگاهی به اطرافیانم کردم. کمی مکث کردم و کتاب را باز کردم. بالا سمت چپ صفحه اول، با خط درشت نوشته شده بود:
         «۱۳۰ سال و ۶ ماه و ۴ روز»
 از آقایی که پشت میز بود پرسیدم: این عدد چیه؟
گفت: سن بلوغ شماست. شما دقیقا در این تاریخ به بلوغ رسیدی۔ توی ذهنم بود که این تاریخ، یکسال از پانزده سال قمری کمتر است. اما آن جوان که متوجه ذهن من شده بود گفت: نشانه های بلوغ فقط این نیست که شما در ذهن داری. من هم قبول کردم.
قبل از آن و در صفحه سمت راست، اعمال خوب زیادی نوشته شده بود. از سفر زیارتی مشهد تا نمازهای اول وقت و هیئت و احترام به والدین و ... پرسیدم: اینها چیست؟ گفت: این ها اعمال خوبی است که قبل از بلوغ انجام دادی. همه این کارهای خوب برایت حفظ شده.
قبل از اینکه وارد صفحات اعمال پس از بلوغ شویم، جوان بشت میز نگاهی کلی به کتاب من کرد و گفت: نمازهایت خوب و مورد قبول است. برای همین وارد بقیه اعمال می شویم یاد حدیثی افتادم که پیامبر فرمودند: نخستین چیزی که خدای متعال بر امتم واجب کرد، نمازهای پنج گانه است و اولین چیزی که از کارهای آنان به سوی خدا بالا میرود، نمازهای پنج گانه است و نخستین چیزی که درباره آن از امتم حسابرسی میشود، نمازهای پنجگانه می باشد.
 من قبل از بلوغ، نمازم را شروع کرده بودم و با تشویق های پدر مادرم، همیشه در مسجد حضور داشتم. کمتر روزی پیش می آمد که نماز صبحم قضا شود. اگر یک روز خدای ناکرده نماز صبحم قضا می شد، تا شب خیلی ناراحت و افسرده بودم. این اهمیت به نماز را از بچگی آموخته بودم و خدا را شکر همیشه اهمیت می دادم.
وقتی آن ملک، یعنی جوان پشت میز به عنوان اولین مطلب اینگونه به نماز اهمیت داد و بعد به سراغ بقیه اعمال رفت، یاد حدیثی افتادم که معصومین (ع) فرمودند: اولین چیزی که مورد محاسبه قرار می گیرد، نماز است. اگر نماز قبول شود، بقیه اعمال قبول میشود. و اگر نماز رد شود . .

خوشحال شدم. به صفحه اول کتابم نگاه کردم. از همان روز بلوغ تمام کارهای من با جزئیات نوشته شده بود. کوچک ترین کارها. حتى ذره ای کار خوب و بد را دقیق نوشته بودند و صرف نظر نکرده بودند تازه فهمیدم که فمن يعمل مثقال ذره خیرا یره یعنی چه. هر چی که ما اینجا شوخی حساب کرده بودیم، آنها جدی جدی نوشته بودند در داخل این کتاب، در کنار هر کدام از کارهای روزانه من چیزی شبیه یک تصویر کوچک وجود داشت که وقتی به آن خیره می شدیم، مثل فیلم به نمایش در می آمد، درست مثل قسمت ویدئو در موبایل های جدید، فیلم آن ماجرا را مشاهده می کردیم. آن هم فیلم سه بعدی با تمام جزئیات یعنی در مواجه با دیگران، حتی فکر افراد را . لذا نمیشد هیچ کدام از آن کارها را کرد ...

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠 معجزه

#📚

...شاید پرواز گوزن شمالی را نبینی اما هرچه که همیشه میخواستی پیش رویت ظاهر میشود و هرچه مدت های مدیدی در آرزویش بودی , رخ میدهد.
شاید تو هرگز سردرنمیاوری که چطور دقیقا همه چیز دست به دست هم داد تا رویایت به حقیقت بپیوندد, چون معجزه در حوزه نامرئی عملی میشود واین شور انگیز ترین بخش قضیه است!
ایا حاضری دوباره با معجزه مواجه شوی ? ایا آماده ای تا مثل دوران کودکی هر روزت سرشار از بهت و شگفتی شود? برای معجزه اماده شو....

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠یادت باشَد

#📚

درباره شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی و خاطرات همسرشان

طبقِ خواهشی که شبِ آخر از حمید داشتم و داخل وصیت‌نامه نوشته‌بود قرار شد یک ربع با حمید تنها باشم، همیشه به این لحظه فکر می‌کردم که یک خانم در این لحظات به شوهرِ شهیدش چه حرفی می‌تواند بزند؟ برای این دقایقِ آخر و بدونِ تکرار کلی حرف آماده کرده‌بودم، ولی همه یادم رفته‌بود، سرم را بُردم کنارِ گوشش و گفتم: "یادت باشه! دوستت دارم، خیلی خیلی دوستت دارم" سرم را بلند کردم، انگار که منتظرِ جواب باشم، چند لحظه ای سکوت کردم، دوباره در گوشش گفتم: "حمید دوستت دارم".
برای بارِ آخر دستم را روی صورتش گذاشتم، حمیدی که همیشه صورتِ گرم و پر از محبتش را لمس می‌کردم حالا سردِسرد بود، سردیِ عجیبی که تا مغزِاستخوانِ آدم می‌رفت. گفته‌بودند چشم‌هایِ نیمه‌بازِ حمید را نبندید تا مادر‌ و همسرش را برایِ بارِ آخر ببیند، خودم چشم‌هایش را بوسیدم و بستَم.

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠حیفا

#📚

داستان از این قرار است که دختری جوان به نام حیفا که در این مأموریت نامش را حفصه گذاشته بودند، پس از اتمام کارش در افغانستان، به اسرائیل بازمی‌گردد تا با ابعاد و اجزای ماموریت جدیدش در کشور عراق آشنا شود. دستگاه‌های کوچک خاصی در اندام‌های مختلف بدن او توسط یک تیم پزشکی در موساد کار گذاشته می‌شود و او توسط شخصی که هویتش در داستان مخفی است با ماموریت خود آشنا می‌شود و به عراق اعزام می‌شود و در زندان ابوغریب زندانی شده و مثل سایر زندانیان عراقی شکنجه می‌شود. به عربی مسلط است اما اعراب اصیل، لهجه عبری او را تشخیص می‌دهند. پس از مدت کوتاهی به سلول دو مرد زندانی القاعده به نام‌های ابومحمد العدنانی و دکتر ابراهیم عواد از نوادگان جعفر کذاب که هدف این ماموریت هستند منتقل می‌شود و مثل مسلمانان به عبادت می‌پردازد و چنان تظاهر می‌کند که در نظر زندانیان زنی مسلمان، با تقوا و زاهد به‌نظر برسد.

در اصل ماموریت حیفا، شستشوی مغزی، انحراف فکری و آماده‌سازی این دو مرد برای تشکیل دولت شیطانی داعش در عراق و سوریه است. این که چه حرف‌هایی بین ایشان رد و بدل شد و چه کارهایی انجام شد و چه جنایات غیر قابل تصوری طرح‌ریزی شد تا آن دو مرد تبدیل شوند به ابوبکر البغدادی و معاون اول او، بسیار جالب و پرهیجان است. سپس از زندان توسط افراد موساد از زندان خارج می‌شوند تا به انجام مأموریت خود بپردازند. در این بین با مبارزان انقلابی عراقی مواجهاتی دارند که نیروی ایمان اصیل را در کشاکش جنگ با این ایادی شیطان به نمایش می‌گذارد و صحنه‌های بسیار پرهیجانی از مبارزه و تقابل نیروهای اطلاعات و امنیت جبهه مقاومت شیعه با مأموران ضد اطلاعات و امنیت موساد و متساوا ترسیم می‌کند.

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

◼️مراسم شهادت امام جعفر صادق (ع)◼️

🔹سخنران : حجت‌الاسلام احمدنژاد
🔹 مداحان: حاج محمدرضا بذری و
کربلایی جبار بذری

📆 زمان:دوشنبه ۱۴۰۲/۲/۲۵
ساعت۲۰:۳۰

🕌 محل برگزاری: مسجد امام علی(ع) دانشگاه

🔻آدرس کانال اینستاگرام
https://instagram.com/heiat_ms
🔻آدرس کانال تلگرام
/channel/heiat_MS
🔻آدرس کانال ایتا
eitaa.com/heiat_MS

💠هیئت یا فاطمه الزهرا (س) بابل و هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل💠

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

#گزارش_تصویری
#هیئت_دانشجویی

💢کارگاه تئوری و عملی مهارت های بالینی و اصول سوچور

🔹ویژه دانشجویان پزشکی و پرستاری

⏱زمان برگزاری :
۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲

👨‍⚕مدرس:
جناب آقای خسرو ذبیحیان


🔻آدرس کانال تلگرام
/channel/heiat_MS
🔻آدرس کانال ایتا
eitaa.com/heiat_MS

هيئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

نوروز مبارک 💐💐

🔹رهبر انقلاب سال ۱۴۰۰ را سال «تولید، پشتیبانی‌ها، مانع‌زدایی‌ها» نام‌گذاری کردند.

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

در اوج دلتنگی و دل شکستگی همیشه گوش شنوا منتظر شنیدن غصه های توست

 #📷

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠کرونا و درس خوندن مجازی همراه با عضوی جدا نشدنی به نام ماسک

#📷

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠هیچ چیزی نمی تواند جای تجربه را بگیرد

#📷

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠بعد از لحظات تلخ و ناامیدکننده ، ممکنه لحظات شیرین و قشنگی پیش رو باشه

#📷

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠 ملت عشق

#📚

مولانا خودش را خاموش می‌نامید، یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیده‌ای که شاعری آن هم شاعری که آوازه‌اش عالمگیر شده، انسانی که کاروبارش، هستی‌اش، چیستی‌اش، حتی هوایی که تنفس می‌کند چیزی نیست جز کلمه‌ها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته، چطور می‌شود که خودش را خاموش بنامد؟
کائنات هم مثل ما قلبی منظم و قلبش تپشی منظم دارد. سال‌هاست به هرجا پا گذاشته‌ام آن صدا را شنیده‌ام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانسته ام و به گفته‌هایش گوش سپرده‌ام. شنیدن را دوست دارم، جمله‌ها و کلمه‌ها و حرف‌ها را.... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود.

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠‍ مردانی حوالی خورشید

#📚

همه جا همان چهره‌های تکراری، همان حرف‌های تکراری. دلم چیزهای متنوع‌تری می‌خواست. این‌طور شد که به کتاب روی آوردم.
✏️« کارن جوی فاولر، رمان نویس»

طعم های دنیا عاریه است، این آدم های دوست داشتنی هستن که به طعم های دنیا طعم میدن مثل یک استکان چای از دست مادر یا یک تکه نان از دست پدر
انگار مزه خوشمزگی های دنیا بستگی به وجود کسانی داره که دوستشون داری 😍

از کتاب مردانی حوالی خورشید

کتاب "مردانی حوالی خورشید"،نوشته ناصر پروانی، بخشی از خاطرات امیر حبیب بقایی فرمانده سابق نیروی هوایی ارتش در دوران جنگ و زندگی خانوادگی است. البته در این اثر به رشادت‌ها و جهادگری تمامی رزمنده‌ها در دوران دفاع مقدس اشاره شده و علاوه بر امیر حبیب بقایی به ابعادی از شخصیت شهید منصور ستاری، شهید عباس بابایی و شهید مصطفی اردستانی پرداخته شده است.
امیر حبیب بقایی از دوستان نزدیک شهید عباس بابایی بود. سابقه آشنایی آنها به سال ۱۳۵۴ در پایگاه هوایی دزفول باز می‌گشت. وی همچنین در آن سال در پایگاه دزفول با سرلشگر مصطفی اردستانی هم خدمت بود و در سال‌های بعد در پایگاه ششم شکاری بوشهر و پایگاه دوم شکاری تبریز نیز به همکاری با آنها ادامه داد.
از نکات بارز این کتاب تبیین نقش پررنگ همسران شهدا و رزمندگان در دوران دفاع مقدس است. یکی از ۱۰ فصل این کتاب «پایگاهی به نام همسرم» نام دارد. همچنین در بخش‌هایی از این کتاب به جانفشانی‌های مردم شهر دزفول پرداخته شده است و در مورد ۶ عملیات بزرگ و نقش نیروی هوایی در آن صحبت شده است.

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠 ماه به روایت آه

#📚

من توی این یک سالی که کرونا بود کتابهای خیلی زیادی رو خوندم و شنیدم . یکی از شنیدنی ترین کتابها، که به قول یکی از رفقا خودش یه روضه است کتاب " ماه به روایت آه " بود .
ماه به روایت آه ، تو قالب روایت هایی از زبون اشخاص واقعی مثل مسلم بن عقیل ، حضرت زینب و بزرگواران دیگه ، به گوشه هایی از زندگی حضرت عباس اشاره میکنه که اکثر ماها خیلی کمتر درموردش شنیدیم : مثل خانواده ی مادری، کودکی ، ازدواج، فرزندان، برادران ، دانش و معرفت ماه بنی هاشم و نکته های ناب دیگه .

یکی از نکات جذاب این کتاب ، ذکر تاریخ شمسی واقعه هاست و ابولفضل زرویی نصرآباد توی این کتاب ، متنی مستند و قابل اعتماد برای مخاطب فراهم کرده.
توصیه میکنم خوندن یا شنیدن اش رو از دست ندید .

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠 کشتی پهلو گرفته

#📚

کاش آبی بودکه آتش این دلسوخته راخاموش میکرد، ای اشک بیا! بیاکه اینجاست جای گریستن. فرشتگان که به قدر من فاطمه را نمیشناسند، به اندازه من با فاطمه دوست نبودند، مثل من دل در گروي عشق فاطمه نداشتند، ضجه میزنند، مویه میکنند، توسزاوارتري براي گریسـتن اي علی! که فـاطمه فـاطمه تـو بوده است... ای وای این تورم بـازو از چیست؟... این همـان حکـایت جگرسوز تازیـانه و بازوست. خلایق‌ باید سـجده کنندبه این همه حلم، به اینهمه صـبوري، فاطمه! گفتی بدنت را از روي لباس بشویم؟ براي بعد از رفتنت هم بـاز ملاحظه این دل خسـته را کردي؟ نازنین! چشم اگر کبودي را نبینـد، دست که التهاب و تورم را لمس میکنـد.
عزیز دل! کسـی که دل دارد بی یاری چشم و دست هم درد را میفهمد. ای کسـی که پنهانکاری را فقط در دردها و مصـیبتهایت بلدبودی، شوی تو کسـی نیست که این رازهای سر به مهر تو را نداند و برایشان در نخلستانهای تاریک شب، نگریسته باشد. اینجا جای تازیانه نامردان است در آن زمان که ریسـمان درگردن مرد تو آویخته بودند. ای خدا! این غسل نیست، شستشو نیست، مرور مصیبت است.

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠 یادت باشد

#📚

زندگی نامه شهید حمید سیاهکالی

گفت : هر کجا جور باشه بهت زنگ میزنم. فقط یچیزی از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن اگه صدامو بشنون از خجالت آب میشم
بهش گفتم: پشت تلفن به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورتو می فهمم .
از پیشنهادم خوشش اومد . پله ها رو که پایین می‌رفت برام دست تکون میداد و بلند بلند میگفت یادت باشه یادت باشه
لبخندی زدم و گفتم یادم هست یادم هست

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠 قلعه حیوانات

#📚

همه حیوانات باهم مساوی اند اما بعضی از حیوانات مساوی ترند
جورج اورول

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠دختر تحصیلکرده

#📚

داستان این کتاب درمورد زندگی تارا وستوره. دختری که بدلیل عقاید افراطی پدرش تا ۹ سالگی شناسنامه نداشت و تا ۱۷ سالگی به مدرسه یا کالجی پا نگذاشته بود و در خانه آموزش دید.
سرانجام در ۱۷ سالگی پایش را در جهان بیرون گشود و تصمیم گرفت زندگی جدیدی تجربه کند. تصمیمی که تمام زندگی آینده اش را دگرگون کرد.
با سختی ها و چالش های مختلفی دست و پنجه نرم میکند ولی در نهایت تارا از جایی سر درمی اورد که به خواب هم ندیده. مقطع دکترا در دانشگاه هاروارد!

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…

هیئت دانشجویی مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل

💠به بهانه ی نزدیک شدن بهار ،از سالی مینویسم که برای همگی خاطرات بدی به جا گذاشت...دلتنگی ها بیشتر شد و زندگی سخت تر.
به نظرم سال ۹۹ از فروردین شروع نشد؛از ۳۰ بهمن ماه سال۹۸ شروع شد...از همون لحظه ای که من دراز کشیده بودم و طبق معمول داشتم اخبار رو پیگیری میکردم که یک تیتر توجهم رو جلب کرد.یکی از خبرگزاری ها نوشته بود که اولین مورد مثبت کرونا شناسایی شده و از مردم خواسته شده بود که حتما از ماسک استفاده کنن.
سری تکون دادم و سعی کردم بهش فکر نکنم.انکار نمیکنم که نگران شدم و با جمله فقط شایعست، خودم رو گول زدم.
روز بعد بود که همه ی بچه ها تصمیم گرفتن فعلا کارآموزی هارو نرن تا زمانی که شرایط بهتر بشه و بتونیم بدون نگرانی بریم بیمارستان.بعد از ظهر اون روز هم اتاقیم که اتفاقا دوست صمیمیم هم بود(و الآن هم هست)زودتر از من رفت ترمینال تا برگرده به شهرش.چون بلیط لحظه ی آخری گرفته بود با عجله وسایلش رو جمع کرد.فرصت نکردیم که همو یه دل سیر بغل کنیم.اگر میدونستیم که این دوری ۹ ماه طول میکشه ساعت ها با هم حرف میزدیم و دست هم رو میگرفتیم تا شاید بتونیم یکم از این حس رو ذخیره کنیم برای روزهای دلتنگی...وقتی برگشتم به شهرم همه چیز تکراری شد.نه از خرید عید و بوی بهار خبری بود نه از عید دیدنی و ۱۳ به در...به جرئت میتونم بگم سرد ترین بهاری بود که تا الآن دیده بودم!!!فروردینش شباهتی به فروردین نداشت.فقط در انتظار نشسته بودیم تا ببینیم کی همه چی تموم میشه و به روال عادی برمیگرده.فکر میکنم جزو معدود دفعاتی بود که همه ی انسان های روی کره زمین منتظر یک چیز بودن...الحق که انسان قدرنشناس ترین موجود روی زمینه.روزهای کسل کننده ادامه داشت و راهی برای تموم کردنشون پیدا نمیشد.شاید تنها ماه هایی که من حس خوبی داشتم آبان و آذر بود.روزهایی که به دانشگاه برگشتم و دیداری تازه کردم با دوستان.به قول شاعر :دوستانی بهتر از برگ درخت.دلم برای ذره ذره ی اون خاطرات تنگ شده بود.دورهمی های کوچیکمون با چایی داغ که اگرچه گاهی بدون قند و آبنبات و با امکانات خوابگاهی آماده میشد ولی خیلی میچسبید و به قولی از اون چایی های دبش بود.فیلم دیدن و خوردن خوراکی های خوشمزه و بعدهم حرف زدن در مورد اتفاقاتی که در نبود هم پشت سر گذاشته بودیم و ازشون چه درس ها که نگرفته بودیم...بعد از اون دوران خوش یک ماهه، بازهم وارد همون بهار سردی شدم که دیگه بهار نبود بلکه اوایل زمستون بود و ما در حالی که هنوز عید گذشته رو جشن نگرفته بودیم به بهار بعدی نزدیک میشدیم.دی و بهمن ماه های سنگینی بودن و روی دل های تک تکمون داغ های بدی به جا گذاشتن.دل من یکی که برای خنده های انصاریان،عاشقانه های جاریه و صدای بی بدیل شجریان از همین الآن تنگ شده.میدونم که خدا هواشونو داره ولی خب دلتنگی ما چی میشه؟یکی از بدترین اتفاقای زندگی من ،۱۹ بهمن ۹۹ رخ داد.ساعت ۱۲ ظهر بود که فهمیدم دیگه هرگز گوش های من صدای اون پیرمرد مهربون رو نخواهند شنید و هرگز دست های من،دستان پرمهر اورا لمس نخواهند کرد.امسال عید که بیاد ،جای خیلی ها خالیه.جای حدود ۶۲ هزار نفر انسانی که ارزوهای زیادی داشتن...واقعا جای خالی نرگس خانعلی زاده برای مادرش قابل تحمله؟گمون نمیکنم...
اما انسان با امید زنده است.شاید شکوفه های بهاری،صدای آب رودخانه ها و نغمه ی بلبلکان نوید روزهای خوبی باشند که در آینده ای نه چندان دور اتفاق میفتد...
لا تقنطوا من رحمه الله
با آرزوی سلامتی و شادی و سرزندگی برای همه ی مردم جهان
به خصوص بچه های علوم پزشکی بابل

#📝

#یاد_ایام

هیئت مکتب الشهدا دانشگاه علوم پزشکی بابل
@heiat_MS

Читать полностью…
Subscribe to a channel