«در مورد جان سارکوفسکی: نامهای سرگشاده به مدیران و متولیان موزه هنر مدرن (موما)»
نویسنده: ای.دی کولمن
ترجمهی: زانیار بلوری
«جان سارکوفسکی، مدیر بخش عکاسی موزهی شما، در سالهای اخیر، کامل و بینقصبودن را به مجموعه عکسهای زیادی نسبت داده است. قابلتوجه و بحثبرانگیزترین نمونهی آن، تصویرسازیهای آشفته و نابهسامانِ رنگیِ ویلیام اگلستون که سارکوفسکی ادعا کرده «ابداع عکاسی رنگی» است. شاید تصادفی نیست که بههمین منوال تعداد انگشتشماری از مفسران، کامل و بینقصبودن را به خود آقای کیوریتور نسبت دادهاند.»
#جان_سارکوفسکی
برای مطالعهی کامل متن میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
B2n.ir/e82833
«چشم عکاس» (اختراع عکاسی)
نویسنده: جان سارکوفسکی
مترجم: اسماعیل عباسی
شمارهی ۹ حرفه: هنرمند، پاییز ۸۴
«دربارهی واضح بودن عکاسی بسیار گفتهاند اما دربارهی ابهام آن کمتر سخن به میان آمده است. تازه، عکاسی بود که به ما آموخت از یک نقطهی غیرمنتظره و برتر نگاه کنیم و به ما عکسهایی نشان داد که حس صحنه را به ما میداد، در حالی که معناهای روایی آن را از ما دریغ میکرد.»
#جان_سارکوفسکی
تصویر: جان سارکوفسکی، درهی رود سرخ، ۱۹۵۷ م
برای مطالعهی کامل متن به لینک زیر مراجمعه کنید:
B2n.ir/m46339
متن کامل کتاب «چشم عکاس» به زبان اصلی، نوشتهی جان سارکوفسکی
مقدمهی این کتاب پیشتر در شمارهی ۹ فصلنامهی حرفه: هنرمند با ترجمهی اسماعیل عباسی منتشر شده است.
#جان_سارکوفسکی
برای دریافت متن فارسی مقدمه میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
http://B2n.ir/m46339
«چشم عکاس» (اختراع عکاسی)
نویسنده: جان سارکوفسکی
مترجم: اسماعیل عباسی
شمارهی ۹ حرفه: هنرمند، پاییز ۸۴
اختراع عکاسی فرآیند اساساً نوینی را در ساختن عکس پیش رو گذاشت - فرآیندی نه براساس ترکیب بلکه گزینش. تفاوت اساسی بود. نقاشی از مخزن طرحها، مهارتها و شیوهای سنتی ساخته میشد. - در حالی که عکس، به تعبیری ساده، برداشته میشد. این تفاوت بحثی خلاق با نظمی نوین برانگیخت: چگونه این فرایند مکانیکی و غیر هوشمند به کار گرفته خواهد شد تا تصاویری با معنا در ارتباط با انسان ارائه کند – تصاویری روشن، و دارای نقطه نظر؟ به زودی معلوم شد که از طرف کسانی که به شدت فرمهای کهن را میپرستیدند، پاسخی ارائه نخواهد شد. زیرا عکاس عمدتاً براندازندۀ سنتهای کهن هنری به شمار میرفت.
#جان_سارکوفسکی
تصویر: اتو اشتاینرت، یک پای پیاده، ۱۹۵۰ م
برای مطالعهی کامل متن به لینک زیر مراجمعه کنید:
B2n.ir/m46339
مناظرهی شهروز نظری با همایون عسکری سیریزی
از پروندهی «هنرمند عاصی و جامعهی تجسمی از همگسیخته»
دفتر «حرفه: هنرمند» / ۲۸ شهریور ۱۴۰۲
برای تماشای کامل مناظره به سایت حرفه: هنرمند مراجعه کنید:
B2n.ir/h28010
مناظرهی شهروز نظری با همایون عسکری سیریزی
از پروندهی «هنرمند عاصی و جامعهی تجسمی از همگسیخته»
دفتر «حرفه: هنرمند» / ۲۸ شهریور ۱۴۰۲
برای تماشای کامل مناظره به سایت حرفه: هنرمند مراجعه کنید:
B2n.ir/h28010
صحبتهای همایون عسکری سیریزی و صبا سبطی را در ادامهی گفتوگوهای بالا بشنوید.
گفتگوی کامل در: کستباکس
از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ و اتفاقاتی بسیاری که رخ داد چیزی حدود یک سال میگذرد. نهادهای تجسمی که فعالیت خود را متوقف کرده بودند اکثرشان به تدریج کار را از سر گرفتند. تعدادی از نهادها برای همیشه تعطیل شدند و یا برخی در کش و واکش _چه باید کرد_ هنوز شروع به کار نکردهاند. اما در این برهه آنچه بیش از هر چیز به چشم آمد خلاء کار جمعی و نهادی در این میدان بود. با شروع حوادث جنبش «زن، زندگی، آزادی» برنامههای متداول میدان تجسمی تعطیل شد و این نهاد نتوانست با عزم و ارادهای جمعی، فعالیتی همصدا داشته باشد. اعضای این میدان نه تنها نتوانستند تصمیمی مشترکی بگیرند، بلکه حتی میزی نداشتند که دور آن جمع شوند و باهم گفتوگو کنند.
امروز که سرعت وقایع کمتر شده و میتوانیم درکی جامعتر از موقعیت خودمان داشته باشیم، سعی کردیم با طرح سوالاتی چند نفری از اعضای تجسمی را برای گفتوگو دور هم جمع کنیم و آنچه در این یک ساله بر ما گذشت را با دقت بیشتری ببینیم. سعی داریم که این گفتوگوها ادامهدار باشند و بیشتر در قالب همفکری و هماندیشی پیش برود.
صحبتهای مریم مجد و حمیدرضا ششجوانی را در اینباره در کستباکس بشنوید.
در ادامهی سلسله گفتگوهای پیشین، صحبتهای نفیسه ذاکری، افسانه پلویی، مجید جلیلی، علی رضوانی و آرمین مختاری را بشنوید.
این گفتوگو در تیرماه ۱۴۰۲ ضبط شده است.
گفتگویکامل در: کستباکس
صحبتهای مرجان صائبی و مهرنوش علیمددی را در ادامهی گفتوگوهای بالا بشنوید.
گفتگوی کامل در: کستباکس
از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ و اتفاقاتی بسیاری که رخ داد چیزی حدود یک سال میگذرد. نهادهای تجسمی که فعالیت خود را متوقف کرده بودند اکثرشان به تدریج کار را از سر گرفتند. تعدادی از نهادها برای همیشه تعطیل شدند و یا برخی در کش و واکش _چه باید کرد_ هنوز شروع به کار نکردهاند. اما در این برهه آنچه بیش از هر چیز به چشم آمد خلاء کار جمعی و نهادی در این میدان بود. با شروع حوادث جنبش «زن، زندگی، آزادی» برنامههای متداول میدان تجسمی تعطیل شد و این نهاد نتوانست با عزم و ارادهای جمعی، فعالیتی همصدا داشته باشد. اعضای این میدان نه تنها نتوانستند تصمیمی مشترکی بگیرند، بلکه حتی میزی نداشتند که دور آن جمع شوند و باهم گفتوگو کنند.
امروز که سرعت وقایع کمتر شده و میتوانیم درکی جامعتر از موقعیت خودمان داشته باشیم، سعی کردیم با طرح سوالاتی چند نفری از اعضای تجسمی را برای گفتوگو دور هم جمع کنیم و آنچه در این یک ساله بر ما گذشت را با دقت بیشتری ببینیم. سعی داریم که این گفتوگوها ادامهدار باشند و بیشتر در قالب همفکری و هماندیشی پیش برود.
صحبتهای علی گلستانه و جواد مدرسی را در اینباره در کستباکس بشنوید، یا در سایت ما بخوانید.
«ردیابی شهروند عاصی در جامعهی تجسمی»
گفتوگو با محسن گودرزی
برای تماشای کامل گفتوگو میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://B2n.ir/p59173
«ردیابی شهروند عاصی در جامعهی تجسمی»
گفتوگو با محسن گودرزی
در دفتر حرفه: هنرمند گفتوگویی داشتیم با محسن گودرزی، جامعهشناس، و مدیر علمی موج دوم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان. از کتابهای او میتوان به «صدایی که شنیده نشد؛ داستان افول اجتماع در ایران» (با همکاری عبدالمحمد کاظمیپور)، «تهران ۵۶: سیمای تهران در پژوهشی فراموششده» (با همکاری آرش نصراصفهانی)، «تحولات فرهنگی در ایران« (با همکاری عباس عبدی) و «صدایی که شنیده نشد؛ نگرشهای اجتماعی و فرهنگی و توسعه نامتوازن در ایران» (با همکاری عباس عبدی) اشاره کرد. کتاب «صدایی که شنیده نشد» بخشی از تحقیقی است که در دهه ۵۰ شمسی توسط علی اسدی و مجید تهرانیان با عنوان «طرح آیندهنگری» انجام شد. این تحقیق از اولین نظرسنجیهای ملی در کشور است و اطلاعات منحصربهفرد تجربی از نگرش مردم در دههی ۵۰ شمسی بهدست میدهد، و نشان میدهد که ارزشهای تبلیغی حکومت در بین نخبگان و روشنفکران، و حتی مدیران میانی دولت مقبولیت نداشت؛ و در زیر پوست جامعه، نوعی حیات دینی در حال رشد بود. آن تحقیق نشان میداد که بیگانگی و نارضایتی از ارزشهای حکومت رواج پیدا کرده است و جوانان و نخبگان جامعه برای آیندهی ایران نوعی هویت اسلامی را پیشنهاد میکنند. وقتی در سمیناری در شیراز نتایج این تحقیق را ارائه کردند، با این نقد روبرو شد که روشهای پژوهشی آن مناسب جامعهی ایران نیست و به این ترتیب صدای تحول بنیادین ایران که از درون نتایج این پژوهش بلند میشد- ۴ سال پیش از انقلاب ۵۷ - شنیده نشد.
مشابه چنین تحقیقی را محسن گودرزی، مدیر موج دوم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان از سال ۱۳۸۴ به همکاری تیمی از جامعهشناسان انجام که برآوردی از نتایج آن در کتاب «چه شد؟ داستان افول اجتماع در ایران» منتشر شده است. همچنین محسن گودرزی در مقالهای با عنوان «شهروند عاصی» که در مجلهی اندیشهی پویا منتشر شد، ظهور بازیگری جدید در سیاست ایران را ردیابی کرد که پس از ناامیدی از انتخابات سال ۹۶، با چنان چشمانداز تیرهای روبرو شد، که خشم و نارضایتیاش را نه تنها به دولت و سیاستمداران، که به سوی نهادها و ارزشهای بنیادین روانه کرد.
برای تماشای کامل گفتوگو میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://B2n.ir/p59173
#شهروند_عاصی_و_هنرمند_عاصی
#محسن_گودرزی
#صدایی_که_شنیده_نشد
«داوود امدادیان و جستوجوی امر شخصی»
نوشتهی: مهرداد عمرانی
مهرداد عمرانی در مقالهی خود نگاهی دقیق به درختان نقاشیهای داوود امدادیان داشته است. او در این نوشته با تحلیلی از شمایل و رنگ درختان آغاز کرده و در ادامه نسبت درختان نقاشیهای امدادیان را در تابلوهای گوناگونش با فضا و زمان سنجیده است. درختانی که به نماد آثار امدادیان تبدیل شدهاند و در مقیاسهای گوناگون کاری کردهاند که عناصر دیگر نقاشی کمتر به چشم بیایند.
بخشی از متن مقاله: «هستی درختان امدادیان مستقل از فضای اطرافشان است. فضای اطراف جامهای است که بر تن آنها دوخته میشود. اندازهی درختان تابعی از اندازهی قاب است نه فاصلهی ما یا شاهدان کوچک و بزرگ درون اثر. اگر میتوانستیم آرامآرام به درختان امدادیان نزدیک شویم عدم تغییر اندازهی آنها نسبت به قاب میتوانست مانند تمهیدی هیچکاکی در بازی با لنز زوم تجربهای سرگیجهآور باشد.»
🔹 مطالعهی کامل متن مقاله:
https://b2n.ir/h90236
🔹 میتوانید پروندهی تصویری #دار_و_درخت را در اینستاگرام حرفه: هنرمند دنبال کنید.
https://instagram.com/herfeh.honarmand?igshid=NTc4MTIwNjQ2YQ==
«بیدرنگ؛ دربارهی نقاشیهای علی نصیر»
نوشتهی: هدا اربابی
این متن با توصیف حیات پویای نقاشیهای نصیر و برشمردن اصلیترین ویژگیهای آنها، دعوتیست برای مشاهدهی دقیقتر و چندبارهی آثار این هنرمند.
گالری اُ به همراه گالری لاجوردی، گزیدهای از ۴۰ سال فعالیت هنری علی نصیر را از تاریخ ۲ تیر تا ۳۰ تیر به نمایش گذاشتهاند. این نمایش گزیدهایست از نمایشی که بنا بود به کیوریتوری هدا اربابی و ارکیده درودی، در ابتدای پاییز سال گذشته در موزهی هنرهای معاصر تهران افتتاح شود.
همچنین فیلم مستندی با عنوان «بدون عنوان» ساختهی مشترک هاله قربانی و سیاوش عیدانی که زندگی علی نصیر را در بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ دنبال میکند، همزمان با این نمایشگاه، در خانهی هنرمندان به اکران درآمد.
برای دریافت متن کامل مقاله میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://b2n.ir/j35817
«راهنمای ویلیام اگلستون»
نویسنده: جان سارکوفسکی
مترجم: نیما ملکمحمدی
شمارهی ۱۲ حرفه: هنرمند، تابستان ۸۴
«عکاسی نوعی نظام ویرایش بصری است. عکاسی در اصل محصور کردن قسمتی از مخروط بینایی فرد در قاب است، هنگامی که در مکان و زمان درست ایستاده باشد. مانند شطرنج یا نوشتن، عکاسی هم نوعی انتخاب از میان امکانات موجود است، اما در مورد عکاسی این امکانات هیچ حدومرزی ندارند و نامحدود هستند. در حال حاضر، تعداد عکسهای جهان از تعداد آجرهایش بیشتر است، و حیرت انگیز است که تمام این عکسها با یکدیگر متفاوتند. حتی سرسپردهترین عکاسان هم تا به حال نتوانستهاند یکی از عکسهای استادان بزرگ و خوشنام را موبهمو کپی کنند.»
#جان_سارکوفسکی
برای مطالعهی کامل مقاله به لینک زیر مراجعه کنید:
http://B2n.ir/j72350
«چشم عکاس» (اختراع عکاسی)
نویسنده: جان سارکوفسکی
مترجم: اسماعیل عباسی
شمارهی ۹ حرفه: هنرمند، پاییز ۸۴
«تاریخ عکاسی بیشتر رشد بوده است تا سیاحت. حرکت آن گریزنده از مرکز بوده است تا خطی. عکاسی، و درک ما از آن، از مرکز توسعه یافته است؛ عکاسی بانفوذ بر آگاهی ما رخنه کرده است. همچون یک موجود زنده، عکاسی به تمامی متولد شده است. تاریخ آن در کشف فزایندهی آن نهفته است.»
#جان_سارکوفسکی
تصویر: پیتر اچ. باکلی، گاو نر حمله میکند، ۱۹۵۱ م
برای مطالعهی کامل متن به لینک زیر مراجمعه کنید:
B2n.ir/m46339
تورق کتاب «چشم عکاس» نوشتهی جان سارکوفسکی
مقدمهی این کتاب پیشتر در شمارهی ۹ فصلنامهی حرفه: هنرمند با ترجمهی اسماعیل عباسی منتشر شده است.
#جان_سارکوفسکی
برای دریافت متن فارسی مقدمه میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
http://B2n.ir/m46339
«سارکوفسکی منتقدی با بصیرت و هنرگردانی دوراندیش بود. کسی بود که دیوارهای موزهی هنر مدرن نیویورک را با عکسهای رنگی ویلیام اگلستون پوشاند و پشتِ آثار مرزشکنِ دایان آربس و لیفریدلندر ایستاد. هر کس عکاسی برایش مهم باشد، مدیون سارکوفسکی است.»
«آیا جان سارکوفسکی تاثیرگذارترین شخص عکاسی قرن بیستم بود؟»
نویسنده: شان اهگن
ترجمه: علیرضا فاتحیبروجنی
#جان_سارکوفسکی
برای دریافت متن کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه کنید:
http://B2n.ir/s53945
مناظرهی شهروز نظری با همایون عسکری سیریزی
از پروندهی «هنرمند عاصی و جامعهی تجسمی از همگسیخته»
دفتر «حرفه: هنرمند» / ۲۸ شهریور ۱۴۰۲
برای تماشای کامل مناظره به سایت حرفه: هنرمند مراجعه کنید:
B2n.ir/h28010
مناظرهی شهروز نظری با همایون عسکری سیریزی
از پروندهی «هنرمند عاصی و جامعهی تجسمی از همگسیخته»
دفتر «حرفه: هنرمند» / ۲۸ شهریور ۱۴۰۲
برای تماشای کامل مناظره به سایت حرفه: هنرمند مراجعه کنید:
B2n.ir/h28010
در ادامهی سلسله گفتگوهای پیشین، صحبتهای شهروز نظری را بشنوید.
گفتگویکامل در: کستباکس
«بحبوحه»؛ گفتوگو با محمدمهدی چیتسازها و محمودرضا بهمنپور
متن این گفتوگو را در سایت ما بخوانید.
صحبتهای مرجان صائبی و مهرنوش علیمددی را در ادامهی گفتوگوهای بالا بشنوید.
گفتگوی کامل در: کستباکس
از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ و اتفاقاتی بسیاری که رخ داد چیزی حدود یک سال میگذرد. نهادهای تجسمی که فعالیت خود را متوقف کرده بودند اکثرشان به تدریج کار را از سر گرفتند. تعدادی از نهادها برای همیشه تعطیل شدند و یا برخی در کش و واکش _چه باید کرد_ هنوز شروع به کار نکردهاند. اما در این برهه آنچه بیش از هر چیز به چشم آمد خلاء کار جمعی و نهادی در این میدان بود. با شروع حوادث جنبش «زن، زندگی، آزادی» برنامههای متداول میدان تجسمی تعطیل شد و این نهاد نتوانست با عزم و ارادهای جمعی، فعالیتی همصدا داشته باشد. اعضای این میدان نه تنها نتوانستند تصمیمی مشترکی بگیرند، بلکه حتی میزی نداشتند که دور آن جمع شوند و باهم گفتوگو کنند.
امروز که سرعت وقایع کمتر شده و میتوانیم درکی جامعتر از موقعیت خودمان داشته باشیم، سعی کردیم با طرح سوالاتی چند نفری از اعضای تجسمی را برای گفتوگو دور هم جمع کنیم و آنچه در این یک ساله بر ما گذشت را با دقت بیشتری ببینیم. سعی داریم که این گفتوگوها ادامهدار باشند و بیشتر در قالب همفکری و هماندیشی پیش برود.
صحبتهای علی گلستانه و جواد مدرسی را در اینباره در کستباکس بشنوید، یا در سایت ما بخوانید.
هنرمند عاصی و ازهمگسیختگیِ نهاد تجسمی
این گفتار شرح داستانی است که نقش اصلیاش را هنرمند عاصی ایفا میکند! مشخصاً هنرمند جوان میدان تجسمی نوگرای ایران که در معرض انواع نیروها، جریانها، شکافها و بحرانها بوده و به بازیگری اثرگذار تبدیل شده است. داستان از ماجرای تعطیلی نمایشگاه «تهمینه میلانی» آغاز میشود و به اتفاقات جنبش «زن، زندگی، آزادی» و تعطیلی چندماههی نهاد تجسمی میرسد. داستانی که با یک تصویر تمام میشود: تصویر نهادی ازهمگسیخته که نیرویی فشرده و متراکم را در خود انباشته کرده است.
گفتار کامل را در کستباکس بشنوید.
«ردیابی شهروند عاصی در جامعهی تجسمی»
گفتوگو با محسن گودرزی
برای تماشای کامل گفتوگو میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://B2n.ir/p59173
هنرمند عاصی
و نهاد تجسمیِ از همگسیخته
سال گذشته و در پی اتفاقات جنبش «زن، زندگی، آزادی» میدان هنر تجسمی در تهران، واکنشی نشان داد که شاید در هیچ یک از حیطههای هنری دیده نشد. این میدان که پیشتر بحرانها، تضادها و درگیریهای درونی خود را داشت، پس از شروع جنبش عملاً به تعطیلی کشیده شد؛ گالریها که در روزهای اول در همدلی با معترضان فعالیتهای رسمی خود را متوقف کردند درهای خود را باز نکردند، بیانیهای مشترک ننوشند و تصمیمی جمعی نگرفتند. انجمنهای هنرهای تجسمی و هنرمندان این میدان نیز میز مشترکی برای گفتوگو نداشتند و نمیتوانستند پیرامون ایدهها، وظایف، توان و قابلیتهای خود صحبت کنند و مسیر خود را روشن کنند.
در چند ماه گذشته تلاش کردیم دربارهی این اتفاقات و مسالهها و اختلافنظرها فکر کنیم، از برخی از افراد فعال هنرهای تجسمی، اعم از دانشجو و هنرمند و نویسنده و گالریدار دعوت کنیم تا نظرشان را بشنویم و آن را با شما هم در میان بگذاریم. کلیدواژهی محوری این پرونده اما «هنرمند عاصی» است؛ مشخصاً هنرمند جوان میدان تجسمی نوگرا که در سالهای اخیر در دل نیروها، جریانها، شکافها و بحرانها زندگی کرده و به بازیگری اثرگذار تبدیل شده است. ما مفهوم «هنرمند عاصی» را از درون مفهوم «شهروند عاصی» بیرون کشیدیم که محسن گودرزی، جامعهشناس، ظهور قدرتمند آن را در دی ماه ۱۳۹۶ نشانهگذاری کرد و در چند مقاله به بررسی ریشههای ظهور و نوع رفتار و ذهنیت او پرداخت. گفتوگوی اول این پرونده با محسن گودرزی دربارهی این مفهوم، و پیگری عاملیت این بازیگر جدید در نهاد تجسمی است.
پروندهای که در روزهای آتی خواهید دید، نتیجهی این گفتوگوها و هماندیشیهاست. در هر گفتوگو با اعضای تجسمی، سعی کردیم بر حسب جایگاه و رویکرد فکری مهمانمان، نقدهای مخالف را در قالب سوال با او طرح کنیم تا فرصت پاسخ، و شرح و بسط نظرش را داشته باشد. گفتوگو در فضایی دوستانه انجام شد و به ما نشان داد برخلاف فضای پرتنش و تهاجمی غالب در شبکههای مجازی، دیدارهای چهرهبهچهره تا چه اندازه مثمرثمرتر و همدلانهتر است. هرچند به نظر میرسد نهاد تسجمی به نهادی از همگسیخته و بحرانزده تبدیل شده، اما امیدواریم نتیجهی این گفتوگوها، به رغم اختلافنظرهای جدی، در نهایت به نزدیکی فعالین تجسمی و انسجام بیشتر آن بینجامد.
«آفتاب درخت به»
مستندی دربارهی آنتونیو لوپز گارسیا
عنوان اصلی: Dream of Light
ساختهی: ویکتور اریس
سال ساخت: ۱۹۹۲
ترجمه: پیمان چهرازی
مدت زمان: ۲ ساعت و ۱۳ دقیقه
فیلمساز تلاشهای دردناک نقاش اسپانیایی برای نقاشی از یک درخت را به تصویر میکشد. این مستند در وصف آنتونیو لوپز گارسیا نقاش اسپانیایی است.
لوپز گارسیا دوست دارد سه پایهاش را در مقابل سوژه بگذارد. و روبروی آن قرار گیرد. دورنمایی از شهر و یا یخچال خانهاش، تفاوتی نمیکند. بر روی برخی از این سوژهها به طور جسته و گریخته گاه سالها کار میکند. وابستگی او به واقعیت تا آنجا پیش میرود که حتی اگر مدلها جابجا شوند، بر مبنای صحنهای که در روبرو دارد کار خود را پیوسته تغییر میدهد. و این جابجاییها گاه پایان اثر را ناممکن میسازد.
🔹 برای مشاهدهی کامل مستند به لینک زیر مراجعه کنید:
https://b2n.ir/w70131
🔹 میتوانید پروندهی تصویری #دار_و_درخت را در اینستاگرام حرفه: هنرمند دنبال کنید.
https://instagram.com/herfeh.honarmand?igshid=NTc4MTIwNjQ2YQ==
#آگهی
زمان و سیاست
با
مراد فرهادپور
◾️جمعه ٢٣ تیرماه
◾ساعت ١٨ تا ٢١
◾ درسگفتار
برای آگاهی بیشتر و نامنویسی به شماره ۰۹۳۳۵۰۳۷۷۳۰ (در تلگرام یا واتساپ) پیام دهید.
آدرس: کارگر شمالی(امیرآباد)/خیابان پنجم/شماره ۲۲/واحد همکف/"خونهکار دگره"
مدیر هنری و طراح گرافیک: مهدی دوایی
@Khonehkaredegareh