«آنچه که خدایان انجام میدادند»
نویسنده: محمدرضا یگانهدوست
«مهرجویی میدانست که کار هنرمند نه درک ابژکتیو و دقیق از پدیدههای جهان بیرون است، نه ترکیب آزادانهی صوَر خیال است که پیشاپیش به شکل ایستا و ثابت جایی درون من استعلاییاش بایگانی شدهاند. هنر نه کشف و بازنمایی عین به عین واقعیت است نه فهم واقعیت از طریق درک و تأمل نظری و شهودیِ حقایق متعالی. هنر جایی است که شقاق میان عین و ذهن به ناگه چنان محو میشود که گویی چنین وحدتی همواره بدیهی بوده است. هستی اثر هنری چنان که گادامر میگوید تنها بهمثابهی نوعی بازی با مشارکت و دلسپردن به آن تحقق مییابد. «هنر» تنها زمانی وجود خواهد داشت که همچون تجربهای مطلقاً عملی، تن به بازیاش دهیم و با گشودگی خود را به جادوی آن بسپاریم.»
بخشی از فیلم هامون، داریوش مهرجویی، ۱۳۶۸
برای مطالعهی کامل متن به لینک زیر مراجعه کنید:
https://b2n.ir/n06395
«آنچه که خدایان انجام میدادند»
نویسنده: محمدرضا یگانهدوست
«داریوش مهرجویی مصداق ژنی یا نابغه در ادبیات شوپنهاور بود، او انرژی مازادی داشت که از بند ارادهی معطوف به بقا و نسبت میان پدیدههای عالمِ واقع آزاد بود. او همچون شمنها در اقوام بدوی هم ناهنجاریهای منتشر در کل جامعه را جذب کرده بود و هم با رویکردی شبه جادویی در قالب سینما، به عنوان ابزاری مدرن، اسطورهها و کهنالگوهای جمعی را بازآفرینی میکرد. به قول خودش در یکی از بهترین دانشگاههای آمریکا فلسفه آموخته بود با داریوش شایگان از اثرگذارترین فیلسوفان معاصر ایران رفاقت داشت، گرایش سیاسیاش مشخص نبود اما با ساعدی و رفقای چپ نشست و برخاست داشت و تقریباً همزمان سر کلاسهای فردید مینشست که در محفل او عقاید ضد مارکسیستی رواج داشت. مهرجویی میدانست هنر و فلسفه دو قلمروی جداگانهاند و کار هنرمند نظرورزی مفهومی و نظری نیست. اثر هنری هم نوعی برهان و استدلال منطقی نیست. هنرمند مجذوب بازی با فرمهای هنری و امور حسی و مفاهیم انتزاعی است. خلق اثر هنری مستلزم نادیدهگرفتن قواعد جهان واقع و محدودیتهای زندگی روزمره است.»
متن کامل:
https://b2n.ir/n06395
«تخفیف ویژه بر روی شمارههای موجود»
برای خرید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://b2n.ir/x03016
و یا از طریق شمارهی ۰۹۹۱۴۵۴۰۳۴۳ در واتساپ پیام دهید.
بخشی از جستار «جهان بزمآگین فیلمهای مهرجویی»
نویسنده: مهدی نصرالهزاده
«این گزاره که پردهی سینمای مهرجویی بهلحاظ غذایی رنگینترین پرده/ بساط سینمای ایران است احتمالاً مخالفان زیادی نخواهد داشت. شاید بهاستثنای علی حاتمی، آن هم با فاصلهی بسیار از مهرجویی، هیچ سینماگر دیگری در آثار خود به بزم و به جهان خوردوخوراک (اعم از تدارک دستهجمعی غذا، پختن طعام، گستردن سفره و خوردن دستهجمعی غذا) چنین جایگاه رفیعی نبخشیده است. هرچند به کار بردن عباراتی که بیانگر گذار راحت از احوال شخصیه به آثار عینی اشخاص باشد عین سادهاندیشی است، اما میتوان گفت که فیلمهای مهرجویی خوشخوراکترین فیلمهای سینمای ایران هستند. از دایرهی مینا تا مهمان مامان، هیچ فیلمی از مهرجویی نیست که در آن، به شکل مستقیم یا غیرمستقیم، بهاختصار یا بهتفصیل، نشانی از غذا و سور نباشدــ گاه بهرغم تقابل با آشوب و بههمریختگی، در آستانهی درغلتیدن بدان.»
- لیلا، داریوش مهرجویی، ۱۳۷۵
متن کامل:
https://b2n.ir/y32729
بخشی از جستار «جهان بزمآگین فیلمهای مهرجویی»
نویسنده: مهدی نصرالهزاده
«تهیهی ملزومات غذا، آشپزی کردن، سفره گستردن و غذا خوردنِ دستهجمعی که هستهی هر بزمی را تشکیل میدهد نه فقط سازندهی هستهی معنایی فیلمهای مهرجویی بلکه سازندهی رانه و اضطرار خلاقی است که به صورت بستنِ آثار او انجامیده است. در رویکردی مفهومیتر، گسستی که مدرنیته، دستکم در روایت «هایدگری»ـ فردیدیـ شایگانیِ آن بهعنوان روایت مقبول در نزد مهرجویی، نمودگار آن است، گسستی است که، در سینمای ایران، هامون با جهان تبزدهـ سودازدهی خود شمایلوارترین تصویر را از آن به دست داده. این وضعیت، که وضع بیگانگی، گسست و معنازدودگی است، موقعیتی است که آدمها تنها با یادآوری خاطرهی اساطیری سنت، عمدتاً از طریق مشارکت در بزمهای کوچک و بزرگ، میتوانند بر آن غلبه کنند؛ و اگر دست مهرجویی در به تصویر کشیدن سایر ملزومات بزم، به دلایل قابل فهم، بسته است، هماو قادر است تمرکزش را، صرفنظر از موسیقی (بیشتر) و رقص (کمتر)، بر سفره و بر غذا بهعنوان لحظهی غلبهی دستهجمعی بر بیگانگی و گسست بگذارد.»
- لیلا، داریوش مهرجویی، ۱۳۷۵
متن کامل:
https://b2n.ir/y32729
به یاد داریوش مهرجویی و به پاس تلاشی که برای یافتن معنای زندگی کرد، قطعاتی از فیلمهایش را با هم میبینیم و یادداشتها و مقالاتی دربارهاش را میخوانیم.
- بخشی از فیلم سارا، داریوش مهرجویی، ۱۳۷۱
در صورت تمايل میتوانید آدرس ایمیل و شمارهی تلفن خود را به آدرس ایمیل «حرفه: هنرمند» ارسال کنید:
herfehhonarmand@gmail.com
لطفاً رشته و دانشگاه محل تدریس خود را نیز برایمان بنویسید.
مستند «جان سارکوفسکی؛ یک عمر عکاسی»
کارگردان: سندی مکلئود
سال ساخت: ۱۹۹۸ م.
زمان: ۴۸ دقیقه
با زیرنویس فارسی
مترجم: زهره کُرد
سارکوفسکی بر دموکراسی تصویر اصرار داشت، فرقی نداشت این تصویر چشماندازهای اَنسِل اَدَمز با ترکیببندی صوری باشد یا صحنهای قاپزدهشده از کشمکش دیوانهوار یک شهر مدرن و یا از موضوعی پیشپاافتاده مثل علایم جادهای یا یک محوطهی پارک ماشین. سارکوفسکی با قاطعیت گفته بود: «یک عکاسِ ماهر میتواند از هر چیزی خوب عکس بگیرد.»
#جان_سارکوفسکی
برای تماشای مستند میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://b2n.ir/h88504
مستند «جان سارکوفسکی؛ یک عمر عکاسی»
کارگردان: سندی مکلئود
سال ساخت: ۱۹۹۸ م.
زمان: ۴۸ دقیقه
با زیرنویس فارسی
مترجم: زهره کُرد
«جان سارکوفسکی عکاس، کیوریتور، مورخ و منتقد آمریکایی بود که از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۱ مدیر عکاسی موزه هنر مدرن نیویورک بود. او منتقدی با بصیرت و هنرگردانی دوراندیش بود. کسی بود که دیوارهای موزهی هنر مدرن نیویورک را با عکسهای رنگی ویلیام اگلستون پوشاند و پشتِ آثار مرزشکنِ دایان آربس و لیفریدلندر ایستاد. هر کس عکاسی برایش مهم باشد، مدیون سارکوفسکی است.» شان اُهِگن
برای تماشای مستند میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://b2n.ir/h88504
«در مورد جان سارکوفسکی: نامهای سرگشاده به مدیران و متولیان موزه هنر مدرن (موما)»
نویسنده: ای.دی کولمن
ترجمهی: زانیار بلوری
«جان سارکوفسکی، مدیر بخش عکاسی موزهی شما، در سالهای اخیر، کامل و بینقصبودن را به مجموعه عکسهای زیادی نسبت داده است. قابلتوجه و بحثبرانگیزترین نمونهی آن، تصویرسازیهای آشفته و نابهسامانِ رنگیِ ویلیام اگلستون که سارکوفسکی ادعا کرده «ابداع عکاسی رنگی» است. شاید تصادفی نیست که بههمین منوال تعداد انگشتشماری از مفسران، کامل و بینقصبودن را به خود آقای کیوریتور نسبت دادهاند.»
#جان_سارکوفسکی
برای مطالعهی کامل متن میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
B2n.ir/e82833
«چشم عکاس» (اختراع عکاسی)
نویسنده: جان سارکوفسکی
مترجم: اسماعیل عباسی
شمارهی ۹ حرفه: هنرمند، پاییز ۸۴
«دربارهی واضح بودن عکاسی بسیار گفتهاند اما دربارهی ابهام آن کمتر سخن به میان آمده است. تازه، عکاسی بود که به ما آموخت از یک نقطهی غیرمنتظره و برتر نگاه کنیم و به ما عکسهایی نشان داد که حس صحنه را به ما میداد، در حالی که معناهای روایی آن را از ما دریغ میکرد.»
#جان_سارکوفسکی
تصویر: جان سارکوفسکی، درهی رود سرخ، ۱۹۵۷ م
برای مطالعهی کامل متن به لینک زیر مراجمعه کنید:
B2n.ir/m46339
متن کامل کتاب «چشم عکاس» به زبان اصلی، نوشتهی جان سارکوفسکی
مقدمهی این کتاب پیشتر در شمارهی ۹ فصلنامهی حرفه: هنرمند با ترجمهی اسماعیل عباسی منتشر شده است.
#جان_سارکوفسکی
برای دریافت متن فارسی مقدمه میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
http://B2n.ir/m46339
«چشم عکاس» (اختراع عکاسی)
نویسنده: جان سارکوفسکی
مترجم: اسماعیل عباسی
شمارهی ۹ حرفه: هنرمند، پاییز ۸۴
اختراع عکاسی فرآیند اساساً نوینی را در ساختن عکس پیش رو گذاشت - فرآیندی نه براساس ترکیب بلکه گزینش. تفاوت اساسی بود. نقاشی از مخزن طرحها، مهارتها و شیوهای سنتی ساخته میشد. - در حالی که عکس، به تعبیری ساده، برداشته میشد. این تفاوت بحثی خلاق با نظمی نوین برانگیخت: چگونه این فرایند مکانیکی و غیر هوشمند به کار گرفته خواهد شد تا تصاویری با معنا در ارتباط با انسان ارائه کند – تصاویری روشن، و دارای نقطه نظر؟ به زودی معلوم شد که از طرف کسانی که به شدت فرمهای کهن را میپرستیدند، پاسخی ارائه نخواهد شد. زیرا عکاس عمدتاً براندازندۀ سنتهای کهن هنری به شمار میرفت.
#جان_سارکوفسکی
تصویر: اتو اشتاینرت، یک پای پیاده، ۱۹۵۰ م
برای مطالعهی کامل متن به لینک زیر مراجمعه کنید:
B2n.ir/m46339
مناظرهی شهروز نظری با همایون عسکری سیریزی
از پروندهی «هنرمند عاصی و جامعهی تجسمی از همگسیخته»
دفتر «حرفه: هنرمند» / ۲۸ شهریور ۱۴۰۲
برای تماشای کامل مناظره به سایت حرفه: هنرمند مراجعه کنید:
B2n.ir/h28010
«آنچه که خدایان انجام میدادند»
نویسنده: محمدرضا یگانهدوست
«داریوش مهرجویی برای مخاطبانش فیلم نساخت، بلکه زندگی ساخت.»
بخشی از فیلم درخت گلابی، داریوش مهرجویی، ۱۳۷۶
برای مطالعهی کامل متن به لینک زیر مراجعه کنید:
https://b2n.ir/n06395
«آنچه که خدایان انجام میدادند»
نویسنده: محمدرضا یگانهدوست
«گلی ترقی میگوید همهی این آتشها زیر سر داریوش مهرجویی بود. جوانی شاداب و بازیگوش که هم به واسطهی خلقوخو و سرشتش و هم به واسطهی درکی عمیق از ماهیت هنر، با هر آنچه دیده و دریافته و آموخته بود بازی میکرد و بازی را هم جدی میگرفت. بازی برای مهرجویی فعالیتی جانبی یا نوعی سرگرمی بیارزش برای گذران اوقات فراغت نبود بلکه اصل و اساس هرگونه خلق و فهم هنری و حتی زیربنای درک حقیقت زندگی بود.»
بخشی از فیلم آقای هالو، داریوش مهرجویی، ۱۳۴۹
برای مطالعهی کامل متن به لینک زیر مراجعه کنید:
https://b2n.ir/n06395
«آنچه که خدایان انجام میدادند»
نویسنده: محمدرضا یگانهدوست
«مهرجویی از واقعیت نسخهبرداری نمیکرد بلکه با خلق تصاویر و کنشهای بدیع موجب ازدیاد و فزونی واقعیت میشد. در جهان آثار مهرجویی یکبار داستان تبدیل شدن یک انسان به گاوش را میبینیم و بار دیگر قصهی زنی که دچار تضاد و ناهمزمانی در شکل و محتوای زندگیاش شده است.»
- بخشی از فیلم گاو، داریوش مهرجویی، ۱۳۴۸
برای مطالعهی کامل متن میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://b2n.ir/n06395
«پستچی»
نویسنده و کارگردان: داریوش مهرجویی
(بر اساس نمایشنامهی ویتسک نوشتهی گئورگ بوشنر)
سال ساخت: ۱۳۵۱
بخشی از جستار «جهان بزمآگین فیلمهای مهرجویی»
نویسنده: مهدی نصرالهزاده
«این سفره است که آنها را گرد هم جمع کرده است. سفره یکی از لوازم جشن نیست؛ سفره خودْ عین جشن است: با هم خوردن و با هم نوشیدن و وقت را با هم دور بساطی چنین به خوشی گذراندن؛ یک تجربهی اشتراکی ناب.»
بخشی از فیلم مهمان مامان، داریوش مهرجویی، ۱۳۸۲
برای مطالعهی کامل متن به لینک زیر مراجعه کنید:
https://b2n.ir/y32729
بخشی از جستار «جهان بزمآگین فیلمهای مهرجویی»
نویسنده: مهدی نصرالهزاده
«در نگاه مهرجویی، انسان ایرانی از دیرباز توانسته با شعر و موسیقی و همباشیها و پیوستگیهای ارگانیکی که در قالب مناسبتها و آئینهای جمعی تبلور یافته و به او هویت بخشیدهاند، به رنجِ بودن و نیز به آن عزلتی که بسی فراتر از مدرنیته و سابق بر آن در قالب هبوط در تعبیر عرفانی آن به وقوع پیوسته، دستکم بهطور موقت و در هیئت شادخواریها و شادنوشیهای جمعی، فائق آید. در یک تفسیر سادهسازیشده، کمابیش ایدئولوژیک اما نه لزوماً غلط، هستهی اندیشگی فیلمهای شاخص مهرجویی تأمل بر غیابی است که تجارب پراکندهی وفاق و آشتی و صلح و برادری و اینهمانیِ موقتْ آن را حاضر میسازد؛ غیابی که مدرنیته بهعنوان یک ایدهی فلسفی، سوای تعابیر دراماتیک و هنرشناسانهی دیگر، میتواند یکی از عنوانهای نامدهنده بدان باشد؛ در مقابل، سنتْ حضوری غایب است، بیانگر نوعی زیست گرم و وحدتیافته و اشتراکیـ جمعگرایانه؛ دلخواه و لازم، اما گمشده و ازیادرفته.»
بخشی از فیلم اجارهنشینها، داریوش مهرجویی، ۱۳۶۵
برای مطالعهی کامل متن به لینک زیر مراجعه کنید:
https://b2n.ir/y32729
#آگهى
روابط متقابل سینما و تئاتر
با مازیار اسلامی
با تمرکز بر آثار برتولت برشت، ساموئل بکت، هرولد پینتر و دیوید ممت
زمان نامنویسی تا سوم آذرماه
شروع دوره از ۸ آذرماه
چهارشنبه ساعت ۱۸ تا ۲۱
(۱۰ جلسه ۳ ساعته)
در این دوره بنا داریم روابط متقابل سینما و چند نمایشنامهنویس برجسته قرن بیستم را بررسی کنیم. نمایشنامهنویسان و کارگردانانی همچون برتولت برشت، ساموئل بکت، هرولد پینتر و دیوید ممت جدا از تاثیر عظیمشان بر تئاتر قرن بیستم، بر سینما به عنوان هنری همزاد هم اثر گذار بودند و در عین حال خود نیز از زیباشناسی منحصر به فرد سینما تاثیر گرفتند.
در این دوره میکوشیم تاثیرات متقابل سینما و تئاتر را به میانجی تمرکز بر کار نمایشنامهنویسان مذکور نشان دهیم.
برای آگاهی بیشتر در مورد این دوره میتوانید با شماره زیر تماس بگیرید:
02188555866
یا به این شماره (در تلگرام یا واتساپ) پیام دهید:
09335037730
طراح گرافیک: مهدی دوایی
@khonehkaredegareh
#آگهی
📽️ گرایشهای نو در سینمای معاصر
دوره نمایش و تحلیل فیلم با مازیار اسلامی
⏳ شروع دوره: آبان ۱۴۰۲
یکشنبهها ساعت ۱۸ تا ۲۱:۳۰
۸ جلسه، حضوری و آنلاین
🎧 فایل صوتی جلسات نیز در انتهای دوره برای ماجراجویان فرستاده خواهد شد.
اطلاعات بیشتر در کانال تلگرام مدرسه ماجرا:
@maajaraclub
یا در سایت ماجرا:
Maajara.com
✔️ برای ثبت نام تماس گرفته یا در تلگرام پیام دهید:
09027304936
ساعات پاسخگویی: ۱۲ تا ۲۰، هر روز به جز جمعهها و روزهای تعطیل
@maajaraclub
گفتار زانیار بلوری و مهران مهاجر، پیرامون فیلم مستند «جان سارکوفسکی؛ یک عمر عکاسی»
فیلم مستند «جان سارکوفسکی؛ یک عمر عکاسی» توسط مجلهی حرفه: هنرمند ترجمه و زیرنویس شد و در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۲ در مدرسهی عکاسی و سینمایی راینو، نمایش داده شده است. از مهران مهاجر (عکاس، نویسنده، مترجم و مدرس عکاسی) و زانیار بلوری (منتقد و مدرس عکاسی) دعوت شد که پس از نمایش فیلم دربارهی جایگاه و نقش «جان سارکوفسکی» در تاریخ عکاسی هنری صحبت کنند. جان سارکوفسکی، شاید بنامترین و اثرگذارترین منتقد و کیوریتور عکاسی است که از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۱ کیوریتور ارشد بخش عکاسی موزهی هنر مدرن نیویورک (موما) بود. سارکوفسکی را تأثیرگذارترین شخصیت عکاسی قرن بیستم نامیدهاند و مردی که «نگاهکردن به عکسها را به آمریکا آموخت». پیشنهاد میکنیم پس از دیدن این گفتوگو، فیلم مستند را در بخش «دیداری-شنیداری» سایت حرفه: هنرمند تماشا کنید.
برای مشاهدهی کامل گفتوگو میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://b2n.ir/q67991
مستند «جان سارکوفسکی؛ یک عمر عکاسی»
کارگردان: سندی مکلئود
سال ساخت: ۱۹۹۸ م.
زمان: ۴۸ دقیقه
با زیرنویس فارسی
مترجم: زهره کُرد
«جان سارکوفسکی عکاس، کیوریتور، مورخ و منتقد آمریکایی بود که از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۱ مدیر عکاسی موزه هنر مدرن نیویورک بود. او منتقدی با بصیرت و هنرگردانی دوراندیش بود. کسی بود که دیوارهای موزهی هنر مدرن نیویورک را با عکسهای رنگی ویلیام اگلستون پوشاند و پشتِ آثار مرزشکنِ دایان آربس و لیفریدلندر ایستاد. هر کس عکاسی برایش مهم باشد، مدیون سارکوفسکی است.» شان اُهِگن
برای تماشای مستند میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://b2n.ir/h88504
«راهنمای ویلیام اگلستون»
نویسنده: جان سارکوفسکی
مترجم: نیما ملکمحمدی
شمارهی ۱۲ حرفه: هنرمند، تابستان ۸۴
«عکاسی نوعی نظام ویرایش بصری است. عکاسی در اصل محصور کردن قسمتی از مخروط بینایی فرد در قاب است، هنگامی که در مکان و زمان درست ایستاده باشد. مانند شطرنج یا نوشتن، عکاسی هم نوعی انتخاب از میان امکانات موجود است، اما در مورد عکاسی این امکانات هیچ حدومرزی ندارند و نامحدود هستند. در حال حاضر، تعداد عکسهای جهان از تعداد آجرهایش بیشتر است، و حیرت انگیز است که تمام این عکسها با یکدیگر متفاوتند. حتی سرسپردهترین عکاسان هم تا به حال نتوانستهاند یکی از عکسهای استادان بزرگ و خوشنام را موبهمو کپی کنند.»
#جان_سارکوفسکی
برای مطالعهی کامل مقاله به لینک زیر مراجعه کنید:
http://B2n.ir/j72350
«چشم عکاس» (اختراع عکاسی)
نویسنده: جان سارکوفسکی
مترجم: اسماعیل عباسی
شمارهی ۹ حرفه: هنرمند، پاییز ۸۴
«تاریخ عکاسی بیشتر رشد بوده است تا سیاحت. حرکت آن گریزنده از مرکز بوده است تا خطی. عکاسی، و درک ما از آن، از مرکز توسعه یافته است؛ عکاسی بانفوذ بر آگاهی ما رخنه کرده است. همچون یک موجود زنده، عکاسی به تمامی متولد شده است. تاریخ آن در کشف فزایندهی آن نهفته است.»
#جان_سارکوفسکی
تصویر: پیتر اچ. باکلی، گاو نر حمله میکند، ۱۹۵۱ م
برای مطالعهی کامل متن به لینک زیر مراجمعه کنید:
B2n.ir/m46339
تورق کتاب «چشم عکاس» نوشتهی جان سارکوفسکی
مقدمهی این کتاب پیشتر در شمارهی ۹ فصلنامهی حرفه: هنرمند با ترجمهی اسماعیل عباسی منتشر شده است.
#جان_سارکوفسکی
برای دریافت متن فارسی مقدمه میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
http://B2n.ir/m46339
«سارکوفسکی منتقدی با بصیرت و هنرگردانی دوراندیش بود. کسی بود که دیوارهای موزهی هنر مدرن نیویورک را با عکسهای رنگی ویلیام اگلستون پوشاند و پشتِ آثار مرزشکنِ دایان آربس و لیفریدلندر ایستاد. هر کس عکاسی برایش مهم باشد، مدیون سارکوفسکی است.»
«آیا جان سارکوفسکی تاثیرگذارترین شخص عکاسی قرن بیستم بود؟»
نویسنده: شان اهگن
ترجمه: علیرضا فاتحیبروجنی
#جان_سارکوفسکی
برای دریافت متن کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه کنید:
http://B2n.ir/s53945
مناظرهی شهروز نظری با همایون عسکری سیریزی
از پروندهی «هنرمند عاصی و جامعهی تجسمی از همگسیخته»
دفتر «حرفه: هنرمند» / ۲۸ شهریور ۱۴۰۲
برای تماشای کامل مناظره به سایت حرفه: هنرمند مراجعه کنید:
B2n.ir/h28010