heydar_khamse | Unsorted

Telegram-канал heydar_khamse - ✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

21290

❖﷽❖ بروزترین کانال آرشیو حاج حیدر خمسه خادم کانال 👈 تبادل و تبلیغات👈 @navay_roze پیج رسمی کانال در اینستاگرام 👇 https://www.instagram.com/navay_roze از تک تک دوستان بابت تبادلات عذرخواهی میکنیم🙏🙏 لطفا کانال را ترک نکنید 🙏

Subscribe to a channel

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🎶 [حرمم بلدید بسازید...!؟]

⚫️ هیئت رزمندگان اسلام

#ویژه_ایام_تخریب_بقیع 🚩

🎤 حاج حيدر خمسه

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 سلام شهدای قطعه ۲۹/ مادر شهید که گفت بچم نمیاد

🎙حاج حیدر خمسه

با حال معنوی بشنوید

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 روضه|مادر رسیده آبرویت را بخر

🎙حاج حیدر خمسه

با حال معنوی بشنوید

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 روضه| از اسب واژگون شدی اما بلند شو دارن روی بدنت راه میروند

🎙حاج حیدر خمسه

با حال معنوی بشنوید

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 مناجات|رزمنده ای که مناجات ها نبود

🎙حاج حیدر خمسه

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 مناجات|فراق یار چه کرده با دل زارم

🎙حاج حیدر خمسه

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🔊 ماجرای بخشیده شدن حضرت آدم
با روضه امام حسین علیه السلام

#عزای_شهادت_حضرت_زهرا_س 🔻

🎤 حاج حيدر خمسه

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

فایل صوتی 👆

📖 #متن_روضه

🔊 روضه جانسوز امام حسن
و حضرت زهرا سلام الله علیها

⚫️ تخریب قبرستان بقیع | #بخش_پایانی 🔻

**
به هر کسی که به فکرم رسید رو زده ام
ولی برایِ وساطت کسی قدم نگذاشت

به من نخواسته دادی ، نگفته بخشیدی
بزرگواری تو فرصتِ قسمِ نگذاشت ...

آقا،قلبِ منم جلا بده
آقا،به خاطرِ رضا بده
آقا،به ما یه کربلا بده ...

کاش آنجا داشت تکه سایبانی لااقل
کاش میدادن بر گریه امانی لااقل

*همۀ زیارت گاه ها،هی به خودت فشار میاری گریه کنی ، اگه اشکِتم نیاد هی اینور اونور میزنی بابا یه قطره هی به آقا میگی نزار خشک برم ، میمیرم ... یه جایِ این عالم زیارت میری بغض میاد هی میگی نه نه ... هی حواسِتُ پرت میکنی اشکِت نیاد،آخه اشکِت بیاد ردِت می کنن ... به خدا مدینه جرات نداری جلو قبرِ امام حسن گریه کنی ... فقط باید نگاه کنی،هی به خودت بگی گریه نکن بزار بیشتر وایستی ... اما قبل از اینکه بری مدینه روضه خوان ها میگفتن مدینه،قبرستانِ بقیع یه جا میشه خوب گریه کردُ رو روضه خواند ... باید بری ببینی،یه جایِ بقیع اونم بالایِ قبرِ خانوم ام البنینِ ...

الا مادر به قربونِ جمالِت ...

یه بار یه مادرُ تونستن جسارت کنن،دیگه تموم شد . دیگه ابوالفضل پایِ کاره ...

کاشکی می شد بریزی آب بر قبرِ حسن
کاش آنجا داشت شبها روضه خوانی لااقل

کاشکی میشد کنارِ قبرِ زهرا سینه زد
کاش میشد تا سحر آنجا بمانی لااقل

کاش در خاکِ بقیع اذنِ زیارت داشتیم
کاشکی وقتِ نماز آن هم جماعت داشتیم

آخرش آقا به این تقدیر پایان میدهد
خاتمه بر غصۀ قلبِ پریشان میدهد

مطمئنم او بیاید کارِ عالم دستِ ماست
ساختُ سازِ حرم را دستِ ایران میدهد

کارفرما مهدیُ ما پا رکابش میشویم
اولش نقشه برایِ صحنُ ایوان می دهد

گنبدُ گلدستهُ ایوان ، طلایی میشود
و طلاییِ این سه را شاه خراسان می دهد

هر چه سینه زن بیاید در حرم جا میشود
دور تا دورِ رواقُ صحن حرم غوغا میشود

حیف اینها آرزوی های قلوبِ مضطر است
حیف این ها بغضِ جاریِ دو چشمانِ تر است

ای بقیع که پر از درد و غباری خود بگو
در کدامین گوشه از خاکِ تو قبر مادر است

*مدینه رفته ها میدونن،مدینه آدم دلشوره داره برگرده ، اگه یکی بپرسه قبر زهرا رو رفتی ...؟؟ تو مدینه دورُبَر قبرستان بقیع بچه شیعه ها باحیا پاشونو از پاشون برمیدارن ... میگه نکنه زیرِ پام قبر مادر باشه ... هرجا کبوترها جمع میشن بچه شیعه ها میرن اونجا یه فاتحه میخونند ... هرجا می بینن شلوغیه میگن شاید اینجا باشه ... می دونید این ازکجا برا ما اومده ؟؟

آخه اومد تو گودال نمی شناخت حسین و یه وقت دید یه کبوتر ... آخ نشسته یه بدنی که سر نداره ...

بچه ها،بقیع و خراب کردن ، اما قبل از این که خراب کنند مطمئن شدن کسی داخل نباشه ... آره به خاک کشیدن،اما کسی زیر خاک نموند ... این وهابی ها نسل شون ازهمین نسلِ"

*سادات ببخشید،گفت علی،بزار من برم در و باز کنم،اینا اومدن تو رو ببرن ... تو بری من میمیرم،بزار من برم،تا حالا رو حرفِ تو حرف نزدم ... من برم ...
یکی اینکه من دخترِ پیغمبرشونم ... دوم اینکه من تازه داغ دیدم ... سومُ بگم ؟؟اینا از زن ها شون شنیدن ( آره همونی که تو فکر کردی،من نمیگم،آره درسته اینا فهمیدن زهرا ...) اما یه وقت آقاتون یه صدای شنید،صدای خانومِ ... یا اَبتاه ... چهل نفر ... در شکست ... چهل تا اومدن تو ... اما زهرا رو ندیدن ... بخودشون گفتن ، آلان داشت حرف میزد ... در افتاد ... چهل تا حرومی ... (بگم یا نه ...؟) تا میخواست مادرتون داد بزنه یکی رد میشد ... آخری که رد شد داد زد، فضه خُذینی ... (نگین روضه باز خوند ، نه این روضه کوچه هست )
همه روضه ها باید ختمِ به کربلا بشه ... اینجا چهل نفر ... کربلا ده تا اسب ... هر اسب چارتا نعل داره ... کار بجایی رسید :

اسبها سهم زیادی ز تنت را بردند ...

لذا اربعین،زینب اومد کربلا هنوز به قبرا نرسیده بود با صورت اومد زمین ... دویدا ... خانم ، خانم ، اینجا که قبری نیست؟ قبرا جلوست گفت برو کنار ... کجا بودی ، صبح یازدهم یا عصر عاشورا تمامِ صحرا ... ببین این تکه پیراهنِشِ ... همۀ صحرا بویِ حسین رو گرفت ... حسین ...

#روضه_امام_حسن
#روضه_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زینب

🎤 حاج حيدر خمسه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
t.me/joinchat/CAaDRj5PEOQu2l2gAtPCag

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

فایل صوتی 👆

📖 #متن_روضه

🔊 روضه جانسوز
امام حسن و حضرت فاطمه سلام الله علیها

⚫️ تخریب قبرستان بقیع | #بخش_اول 🔻

**
غمِ فراقِ تو اصلا برام کم نگذاشت
لبم که خواست شکایت کند،دلم نگذاشت

همیشه دردِ دِلم با تو نیمه کاره گذشت

*تا اومدم باهات حرف بزنم بغضم گرفت ... (دیدی میخوای بری یه حرم) وقتی راه می اُفتم میگم اینو میگم ... اینم میگم ... برسم دردِ فلانی رم میگم ... تا برسی هی تمرین می کنی از کجا بگم ، چه جور بگم ... اما میرسی حرم یادت میره همه چی ... سلام آقا ... کربلا بیچارم کرده ، میگم میرم حرمِش حرفامو میزنم ... اما گودالُ می بینم ... بدجور بِهَمم ریختی ... اذیتم نکن ... آقا میبینی دوسِت دارم ... به خدا یه وقتا اخلاقم برمیگرده حرمم دیر شده .... من یه وقتا بد اخلاق میشم نجفم دیر شده ..... دیدی از کربلا میای چه مهربونی ... من هر وقت از کربلا میام مهربون میشم ... انقدر فاصله رو زیاد نکن ... میکشی مرا ... *

همیشه دردِ دِلم با تو نیمه کاره گذشت
لبم که باز شد این دفعه گریه ام نگذاشت .....

حسین ... دلم یه کربلا می خواد ...
حسین ... یه گنبدِ طلا می خواد ...
حسین ... دلم امام رضا می خواد ...

زمانه باعثِ هجران نشد ، خودم شده ام
گناه کاریِ هر روزۀ خودم نگذاشت ...

*این یه بیتُ میگم بعدش میخوام با هم بگیم ...*

مرا ببخش که از دوری ات نمی میرم ...

*آره ما لافِش رو میزنم ... عاشق کی بود؟؟ دیدن چادر به کمر بست .. گفت بری دنبالِت اومدم ... بعد از وداعِ آخر یه نگاه بهش کرد گفت چی میگی خواهر؟؟ گفت بری ، میام .... من اینجا بمون نیستم .... با تو اومدم با تو برمیگردم ... آقا بغض کرد یه نگا بهش کرد دید اگه بهش حرف بزنه زینب میمیره ... گفت یادتِ مادرم مدینه جون داد؟؟ ... به خاطرِ تو وایسادم ... (اینه عاشق ...) گفت بری میمیرم ... لذا دستِشو گذاشت رو سینه ش ، (امشب یه دست رو سینۀ ما بزار ...) بریدم آقا ... دستُ گذاشت رو سینه ش برداشت گفت برو ... بچه هاتو بر می گردونم ، برو ... اما رسیدی به مادرم ، سلاممُ به مادرم برسون ...*

مرا ببخش که از دوری ات نمی میرم ...
سرم دوید به سویت ولی پَرم نگذاشت

*گفت من هفت هشت سالَم بود ، گفت تو همین بین الحرمینِ حالا بازار بوده گفت بابام یه گاراژی داشت نجاری چوب بُری ، هر سال اربعین اهلِ بصره یه هیئتِ قوی داشتن جا نداشتن ، بابام گاراژُ سه روز میداد به اینا ، خودِشم خادمشون میشد ، می گفت اینجا مالِ امام حسینِ(ع) ...
یه کارِ خوب به بابام خورد قبلِ اربعین این ور اون ور پول قرض کرد هرچی داشتیم فروخت هشتاد دینارِ اون موقع پول جور کرد رفت چوبُ الوار خرید ریخت تو گاراژ کارُ شروع کنه اربعین شد ، بصره ای ها اومدن ... گفت بزا بعدِ اربعین کارُ شروع می کنم تحویلشون داد گاراژُ ، سیاهی بزنن ، دیگاشونو به پا کنن . فرداش اومد به اینا سر بزنه ، دید همه چوبا نو رو زدن زیرِ دیگا تو آتیش داره میسوزه ، یه نگا به چوبا کرد ، یه نگا به حرم ... اشک تو چشاش اومد ، گفت من چی کار کنم حالا ؟؟؟ خو بدهکارِ مردمم ، چی به اینا بگم ، دیگه سوخته ... الان میام حرم ...

گفت بابام رفت دمِ در کفشداری ، اون موقع اینطوری بود کفش میدادی مفاتیح بهت میدادن ، گفت رفت داخِلِ حرم ، دم ضریح مفاتیح رو باز کرد دید الله اکبر ... هشتاد دینار لایِ مفاتیحِ ... آقا کسی پول گم نکرده ؟؟؟ اومد کفشداری کسی پول گم نکرده ؟؟ نه حاجی ...
پولَ رو برداشت اومد دفترِ میرزایِ شیرازی رحمه الله علیه تا رفت تو گفت سلام حاجی ، گفت سلام ، برو ... مگه نگرفتی پولِتو ...

درِ این خونه دوزار دادی واینَستیا ... بدهی تو دادی .... آقا اینا از زنُ بچه هاشون میزنن برا تو روضه میگیرن ... اینا برا عزیزاشون اینطور مجلِس نمی گیرن ... برا خراب شدنِ قبرِ اجدادِ شما ببین سیاه پوش شدن ...

خیلی مدیونِت هستم ، خبر داری ؟
خیلی من دِل به تو بستم ، خبر داری ؟
عمریه نوکرِت هستم ، خبر داری ؟

#مناجات_امام_زمان
#روضه_امام_حسن
#روضه_حضرت_زهرا
#حکایت_رئیس_جلسه

🎤 حاج حيدر خمسه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
t.me/joinchat/CAaDRj5PEOQu2l2gAtPCag

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

فایل صوتی 👆

📖 #متن_روضه

🔊 ماجرای شنیدنی فروش خانه
برای حرم امام حسین علیه السلام

🔘 هیئت ام العباس علیه السلام #شنیدنی 🔻

****

دور و بر حرم خونه داشت .... کربلا .... طرحی رو دادن حرم بزرگ بشه... نه حالا صد سال پیش ... حرم مثه حالا نبود ... دور و بر خونه ... یکی از اینا از اون امام حسینیا .... پول و پله رو جفت و جور کردن گفتن اینو آخر میریم میخریم ....این از خودمونه ... خونه ها رو خریدن اومدن در خونه این ... تا خادما رو دید ذوق میکرد : خادما اومدن خونم .... ایشاالله یه روز آقاتون بیاد ...

پذیرایی خوووووب .... اینورا... گفتن راستش اومدیم خونتو برا حرم بخریم ....
یه نگا به اینا کرد : خونه منو ؟ ! ....
آره .... گفت : خونه منو برا آقا بخرین ....؟ گفتن : آره... 

گفت:  نمیفروشم ... اینا رو میگی ...

حااااجی خونتو برا حرم میخوایم .... این حرف چیه ؟

گفت : نمیفروشم ....

دست خالی اومدن بیرون ناراحت ... از فردا هم کارگر آورد شروع کرد خونشو روبراه کردن.... انقدر ناراحت شدن...

یه هفته ای گذشت کارگرا جارو کردن اومدن بیرون.... کلیدو برداشت بدو اومد حرم ....
سلااام  
تحویلشم نگرفتن .... اینوری ؟

گفت : ببینم هنوزم خونمو میخواین ؟؟؟

گرفتی مارو .... خرابه بود ندادی... حالا ؟

گفت :  ببین ... ما چیز خراب به حسین نمیدیم....

ما بدرد نخورامونو به حسین نمیدیم ....

امشب امروز تو چی میگی ...بگو آقا دیدم دلم خرابه... ما چیز خراب به حسین نمیدیم ....

شنیدم روضه ام البنینه ... چقد حالم خوبه ... تو جمع شماها اومدم ... یه وقتایی یه اتفاقایی میفته ... الحمدلله امام رضا .......

#حکایت_ساخت_بین_الحرمین

🎤 حاج حيدر خمسه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
t.me/joinchat/CAaDRj5PEOQu2l2gAtPCag

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🎤 گزارش صوتى 👆

📆 شب هجدهم ماه رمضان ۱۴۰۳

مداح:
حجت الاسلام قاسمیان
حاج حيدر خمسه

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب هجدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 سلام شهدای قطعه ۲۸/ شهیدی که ۳ روز قبل از عروسی شهید شد

🎙حاج حیدر خمسه

با حال معنوی بشنوید

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب هجدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 مناجات| ماجرای وکیلی و رفیق شهیدش

🎙حاج حیدر خمسه

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🎤 گزارش صوتی 👆

📆 شب بیست و سوم ماه رمضان ۱۴۰۳
(شب قدر سوم)

مداح:
حاج حيدر خمسه

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳
(شب قدر سوم)

📜 مراسم قرآن به سر گرفتن

🎙حاج حیدر خمسه

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 سلام شهدای قطعه ۵۰

🎙حاج حیدر خمسه

با حال معنوی بشنوید

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 سینه زنی|کیست این مظلوم

🎙حاج حیدر خمسه

با حال معنوی بشنوید

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 روضه|دارند میزنند به تو پیر مردها با عصا

🎙حاج حیدر خمسه

با حال معنوی بشنوید

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 مناجات|تمام نوکریم را به روضه مدیونم

🎙حاج حیدر خمسه

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 مناجات|ماجرای امام حسن(ع) و هم‌سفره شدن با چند رفیق

🎙حاج حیدر خمسه

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

📷 گزارش تصویری 👆

📆 شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

مداح:
حاج حيدر خمسه

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🎥 ماجرای بخشیده شدن حضرت آدم
با روضه امام حسین علیه السلام

⚫️ هیئت شاهزاده علی اصغر ع کاشان

#عزای_شهادت_حضرت_زهرا_س 🚩

🎤 حاج حيدر خمسه

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🔊 روضه جانسوز امام حسن و
حضرت فاطمه سلام الله علیها

🔘 تخریب قبرستان بقیع |
#بخش_پایانی 🔻

🎤 حاج حيدر خمسه

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🔊 روضه جانسوز
امام حسن و حضرت فاطمه سلام الله علیها

🔘 تخریب قبرستان بقیع |
#بخش_اول 🔻

🎤 حاج حيدر خمسه

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🔊 ماجرای شنیدنی فروش خانه
برای حرم امام حسین علیه السلام

#پیشنهاد_دانلود 🔰

🎤 حاج حيدر خمسه

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب هجدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 سینه‌زنی| غیر از کربلا وطنی نیست مرا

🎙حاج حیدر خمسه

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب هجدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 مناجات| زندگی میرزا علی آقای هسته‌ای

🎙حاج حیدر خمسه

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏳️ شب هجدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

📜 مناجات| ماجرای برادران یوسف و پدرشان

🎙حجت الاسلام قاسمیان

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳
(شب قدر سوم)

📜 سینه‌زنی/ رفت به سمت گودال

🎙حاج حیدر خمسه

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…

✥ نَوآےِ رُوضِـہْ خـؤان ✥

🏴 شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳
(شب قدر سوم)

📜 سلام شهدای قطعه ۴۰/ سلام شهید بی سر

🎙حاج حیدر خمسه

با حال معنوی بشنوید

#هيئت_احرار_الحسين(ع)

@Heydar_Khamse

Читать полностью…
Subscribe to a channel