همه لرزش دست و دلم از آن بود
که عشق پناهی گردد
پروازی نه ، گریزگاهی گردد...
#احمدشاملو
هر چیز قاعدهای دارد
جز عشق
و عشق، انگار تا ابد بیقاعدهست…
#روزنگار، ۲۱ آذر، زادروز
#رضا_براهنی
تو را برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شيرين خاطره ها
دوست می دارم
تو را به اندازه ی همه ی کسانی که
نخواهم ديد دوست می دارم
اندازه قطرات باران، اندازه ی
ستاره های آسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت، اندازه
آن قلب پاکت دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن
دوست می دارم...
#پل_الوار
✦
در حال دوست داشتن توام
مثل پیچک بی دیوار
مثل درنای بی جفت
مثل باران بی دلیل
در حال دوست داشتن توام ،در حالی که دوستم نداری ....
#فروغ_فرخزاد
❤️❤️
اگر يكی را كه دوستش داری از دست بدهی، بخشی از وجودت همراه با او از دست می رود. مانند خانه ای متروكه اسير تنهايی ای تلخ می شوی؛ ناقص می مانی. خلأ محبوبِ از دست رفته را همچون رازی در درونت حفظ می كنی. چنان زخمی است كه حتی زمانی كه خوب شود، باز خون چكان است.
گمان می كنی ديگر هيچ گاه نخواهی خنديد، سبک نخواهی شد!
#الف_شافاک
تو را نگاه میکنم و همه چیز عریان میشود
زورقها در آب های کم عمقند...
خلاصه کنم: دریا بی عشق سرد است!
جهان این گونه آغاز میشود:
موجها گهوارهی آسمان را میجنبانند
(تو در میان ملافهها جابهجا میشوی
و خواب را فرا میخوانی)
بیدار شو تا از پیات روان شوم
تنم بیتاب تعقیب توست!
میخواهم عمرم را با عشق تو سر کنم
از دروازهی سپیده تا دریچهی شب
میخواهم با بیداریِ تو رویا ببینم...
#پل_الوار
❤️❤️
نکند جام دهد؟
کام دهد، ازلب خود وام دهد؟
در برت ساز زند، رقص کند،
کافر و بی عار شوی؟
نکند مست شوی
فارغ از این هست شوی؟
بعد آن کور شوی،
کر شوی، شاعر و بیمار شوی؟
نکُنَد دل نکَنی
دل بکَنَد،
بهرِ تو دِل دِل نَکُنَد؟
برود در بر یار دگری
صبح که بیدار شوی!
#مولانا
زندگی شاید آن لحظهی مسدودیست
که نگاه من
در نینی چشمانِ تو
خود را ویران میسازد.
#فروغ_فرخزاد
رفتم اما افسوس که دگر دیرشده بود..
قامتش خم.. دستانش چودستانم پیرشده بود...
بین من ودل وخانه ی او..
یک رود فقط بود فاصله
رفتم اما چه سود .. رود هم خشک شده بود...
ازان همه عشق وجنون وشر وشور
در او فقط جسمی خالی از روح مانده بود
خواستم داد بزنم جاربزنم خودم رافریاد بزنم
افسوس.. افسوس که نایم درگلو جامانده بود..
#گیتی_حسینی
بابام همیشه بهم میگفت،
هر کاری میکنی صددرصد بکن.
وقتی کار میکنی، کار کن.
وقتی میخندی، بخند.
وقتی غذا میخوری، جوری بخور که انگار آخرين غذاته.
"کتاب سبز (Green Book) / پیتر فارلی"
#فیلم
گاهی دلم میخواهد بگذارم بروم
بی هرچه آشنا،گوشهی دوری گمنام
حوالی جایی بی اسم
بعد، بی هیچ گذشتهای
به یاد نیارم از کجا آمده،
کیستم، اینجا چه میکنم...
#سید_علی_صالحی
عشق راهیست برای بازگشت به خانه
بعد از کار، بعد از جنگ، بعد از زندان
بعد از سفر، بعد از…
من فکر میکنم فقط عشق میتواند
پایانِ رنجها باشد...
به همین خاطر
همیشه آوازهای عاشقانه میخوانم...
من همان سربازم که در وسطِ میدانِ جنگ،
محبوبش را فراموش نکرده است...
#رسول_یونان
تو به من خندیدی
و نمیدانستی
من به چه دلهره از باغچهی همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضبآلود به من کرد نگاه
سیب دندانزده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز ...
سالها هست که در گوش من آرام آرام
خشخش گام تو تکرارکنان
میدهد آزارم
ومن اندیشهکنان
غرق این پندارم،
که چرا باغچهی کوچک ما سیب نداشت؟!
#حمید_مصدق
🍏🍎🍃
حرفی به من بزن!
آیا کسی که مهربانیِ یک جسمِ زنده را
به تو میبخشد،
جز درکِ حسِ زنده بودن
از تو چه میخواهد؟
👤فروغ فرخزاد
📓 ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
و عشق بود،
آن حسِ مغشوشی
که در تاریکی ناگاه
محصورمان می کرد
و جذبمان می کرد
در انبوه سوزانِ
نفس ها و تپش ها
و تبسم های دزدانه
#فروغ_فرخزاد
خداوند، به عاشقِ صادق خصلتِ صبوری میبخشد تا وفاداریاش را بیازماید. آسان به وصل رسیدن، بیاعتبار کردنِ وصل است.
✍🏽 #نادر_ابراهیمی
📕 بر جادههای آبی سرخ
❤️❤️
با هرچه عشق
نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود
راه تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست
که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو
می توان گشود...
#محمدرضا_عبدالملکیان
❤️❤️
اين روزها
هستـی و نيستـی
و ميان بیحواسیهای معلقم
قدم می زنی
تو را می گردم
در ميان تمام کسانی که شبيه تو نيستند
و سراغ تو را
از شلوغ ترين خيابان های شهر میگيرم
نيستی که نيستی
و من
بی حواس ترين زن دنيا
که هر چه می کنم
حواسم از تو
پرت نمیشود که نمیشود...!🥀
#فروغ_فرخزاد
زيبا
کنار حوصله ام بنشين
بنشين مرا به شط غزل بنشان
بنشان مرا به منظره ی عشق
بنشان مرا به منظره ی باران
بنشان مرا به منظره ی رويش
من سبز می شوم
زيبا ستاره های کلامت را
در لحظه های ساکت عاشق
بر من ببار
بر من ببار تا که برويم بهاروار
چشم از تو بود و عشق
بچرخانم
بر حول اين مدار
#محمد_رضا_عبدلملکیان
سه چیز را برای هیچکس آرزو نمیکنم ...
تنهایی ..
سه روزِ بارانی ...
و این دو سوال ، میایی ؟؟ نمیایی؟؟
#نيكى_فيروزكوهى
○
گرچه اين درمان ِدردى نيست
حتّى دلخوشى هم نيست.
ليك باز اين قدر مى دانيم تنها نيستيم اينجا.
گر جوان يا پير
با تقصير ، بى تقصير.
يا سپيد و سرخ ، يا زرديم؛
باز هم در صبح و شام و ظهر و عصر ِ خود
نيستى تنها تو ،
من تنها
با هميم و با همه ،
هستيم و هم درديم...
✍#مهدی_اخوان_ثالث
🍏🍎🍃
✨
تو را میجویم فراتر از انتظار
فراتر از خودِ خویشتنم
و آنچنان دوستت دارم
که نمی دانم
کدامیک از ما غایب است ...
#پل_الوار
🍏🍎🍃
ز زبانِ سرخِ آلاله شنیدم این ترانه:
که اگر جهان بر آب است
محبتِ تو باقیست
همیشه، جاودانه
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
oاز تو جدا شده ام
اما عشق هنوز پیشاپیش من روان است
و هنگام که آغوش گشوده ام
رنج بسی تلخ تر در آن مأوا گرفت
چون تمامیت کویری برای نوشیدن
برای جدا شدن از خویشتنِ خویشم
#پل_الوار
بیجهت، بیهوده، بیخود، بیسبب، بیفایده
عشق وقتی نیست، معنایی ندارد زیستن
#فاضل_نظری
حریق خزان بود
من از جنگل شعلهها میگذشتم
همه هستیام جنگلی شعلهور بود!
که توفان بیرحم اندوه،
به هر سو که می خواست، میتاخت،
میکوفت، می زد،
به تاراج میبرد!
و جانی،
که چون برگ،
میسوخت، میریخت، میمرد..
#فریدون_مشیری
🍏🍎🍃
در این سرزمین
مرا آنقدر شکستهاند
که دیگر نه سنگ را به یاد میآورم
نه آرامش آینه را
#سید_علی_صالحی