موجِ تو اقلیم مرا فرا گرفت ...
تو را یافتم ؛
آسمانها را پی بردم
تو را یافتم ؛
درها را گشودم ؛
شاخه را خواندم ...
افتاده باد آن برگ
که به آهنگِ وزشهایت نلرزد !
#سهراب_سپهری
🟨
بی تو، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم!
یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دل خواسته گشتیم
یادم آید: تو بمن گفتی:
ازین عشق حذر کن!
با تو گفتم؛
حذر از عشق؟
ندانم
سفر از پیش تو؟
هرگز نتوانم!!...
✍#فریدون_مشیری
🍏🍎🍃
دوستت دارم
کلمات ... کوچکتر از آنند
که آينهبينِ من شوند.
دوستت دارم
روياها آسانتر از آنند
که آرامشِ مرا به خانه بياورند.
دوستت دارم
حقيقتیست:
شعرهای اين هم سادهتر از باران نيز
برای بیقراریِ من ... وطن نمیشوند
من از اين همه آوازِ آلوده میترسم
ديگر نامت را به زبان نخواهم آورد.
#سید_علی_صالحی
در انتظار درهها رازیست
این را به روی قلههای کوه
بر سنگهای سهمگین کندند
آنها که در خط سقوط خویش
یک شب سکوت کوهساران را
از التماسی تلخ آکندند
#فروغ_فرخزاد
دوستت میدارم
دوستت میدارم
یک لحظه از مقابل چشمم
دور نمیشوی،
نفسم از یادت میگیرد
و خونم در قلبم طغیان میکند.
✍ #فروغ_فرخزاد
❤️❤️❤️❤️
و تو
هر جا و هر کجای جهان که باشی
باز به رویاهای من بازخواهی گشت
تو مرا ربوده٬ مرا کشته
مرا به خاکستر خواب ها نشاندهای
هم از این روست که هر شب
تا سپیدهدم بیدارم
عشق همین است در سرزمین من
من کشندهی خوابهای خویش را
دوست میدارم!
#سیدعلی_صالحی
تمام بوسهها و نوازشها میدانستند
که دستهای تو
ویران خواهد شد..
چرا نگاه نکردم؟
#فروغ_فرخزاد
من در میان توده سازندهای قدم به عرصه هستی نهادهام
که گرچه نان ندارد اما به جای آن میدان دید و باز و وسیعی دارد
که مرزهای فعلی جغرافیاییاش
از جانب شمال به میدان پر طراوت و سبز تیر
و از جنوب به میدان باستانی اعدام
و در
مناطق پر ازدحام به میدان توپخانه رسیدهست
#زادروز_فروغ_فرخزاد_گرامی🌹
تو گذشتی و شب و روز گذشت
آن زمانها به امیدی که تو
بر خواهیگشت،
پای هر پنجره مات...
مینشستم به تماشا، تنها
گاه بر پرده ابر، گاه در روزن ماه،
دور، تا دورترین جاها میرفت نگاه، بازمیگشتم، هیهات!
چشمها دوختهام بر در و دیوار هنوز!
#فریدون_مشیری
✨
بیزارم از زبان؛
زبان تلخ
زبان تند
از زبان دستور
از زبان کنایه
با من
به زبان اشاره
سخن بگو ...
#عباس_کیارستمی
🍏🍎🍃
○
میخواهم عاشق شوم
تا دنیا را تبدیل به پرتقال کنم
و آفتاب را بدل به فانوسی برنجی
میخواهم عاشق شوم
تا پایان دهم پلیس را، مرزها را،
بیرقها را، زبان ها را،
رنگ ها را، نژادها را.
محبوبِ من، میخواهم تنها برای
یک روز دنیا را بگردانم
تا جمهوری احساس را بنا کنم...
✍# نزار_قبانی
🍏🍎🍃
°
اما من و تو..
دور از هم میپوسیم
غمم از وحشت پوسیدن نیست
غمم از زیستن بیتو در این لحظهی پر دلهره است
دیگر از من تا خاک شدن راهی نیست
از سر این بام
این صحرا، این دریا
پر خواهم زد خواهم مرد
غم تو، این غم شیرین را
با خود خواهم برد…
#حمید_مصدق
تو تنها تَسلای منی
هر چند در آن سوی دیگر جهان هستی.
با اینحال، وقتی راه میروم،
تو به من نزدیکی؛
وقتی کار میکنم،
تو با من سخن میگویی؛
و آن دم که احساس میکنم تنهایی مرا میخورد،
حضور تو در کنارم تجلی مییابد.
لحظاتی هست که میدانیم میان ما و آنان که دوستشان داریم،
هیچ فاصلهای نیست.
#جبران_خلیل_جبران
زمستان را
بهخاطر چتری دوست دارم
که سرپناهش را در باران
قسمت میکنی با من
و هرقدر هم که گرم بپوشی
یقین دارم باز در صف خلوت سینما خودت را
دلبرانه میچسبانی به من
هنوز باورم نمیشود
که سال به سال
چشم بهراه زمستانی مینشینم
که سالها چشم دیدنش را نداشتهام
#عباس_صفاری
#حافظیه #شیراز در #زمستان #ایران
دلتنگت هستم
یادم بده چگونه ریشههای عشق را درآورم
یادم بده چگونه اشکهایم را تمام کنم
یادم بده چگونه قلب میمیرد
و اشتیاق خودکشی میکند!
اگر پیامبری از این جادو،
از این کفر رهایم کن
عشق، کفراست پس پاکم کن
بیرونم بکش از این دریا
که من شنا نمیدانم!
موجی که در چشمانت جاری ست
مرا به درون خود میکشد .
#نزار_قبانی
مرا که شانهام از حمل آفتاب خَم است
به جز پناه دو دست تو
سایبانی نیست
#قیصر_امین_پور
خیالِ دلکشِ پرواز در طراوتِ ابر
به خواب میماند ...
#هوشنگ_ابتهاج
🍂🍁🖤
یادشان پرفروغ
قلب شکسته مادرهایشان ارام🥀🤲🍃
دستانت را به من بده
تا به آنجا حركت كنيم
جایی كه هيچ چيز،
در انتظار هيچ چيز نيست
جايی كه همه چيز،
تنها در انتظار ماست.
#پابلو_نرودا
شاید عشق مدتی در جوش و خروش باشد امّا تا ابد که دوام نمیآورد. اگر دست به کاری جدی نزنیم رابطهٔ ما به بن بست میرسد و عشق را در خود خفه میکند.
📕 چاقوی شکاری
✍🏽 #هاروکی_موراکامی
ای دور نشاط بچگیها
برقی که به سرعتی سرآیی
ای طالع نحس من مگر تو
مرگی که به ناگهان درایی
ایام گذشتهام کجایی ؟
#نیما_یوشیج
"سالروز ، درگذشت نیما یوشیج"🥀
بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین
کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس
#حافظ
جوری که سه سال اخیر میلادی گذشت:
وقتی خداوند زنان را میان مردان تقسیم کرد
و تو را به من داد ،
احساس کردم :
به شکل واضحی با من همکاری کرده !
و با همه کتابهای آسمانی قصد مخالفت دارد !
به من شراب داد ، به دیگران گندم !
بر تنم رختی از ابریشم پوشاند ،
و بر تن دیگران پنبه ...
گل را به من هدیه کرد ،
و شاخه را به دیگران بخشید !
#نزار_قبانی
❤️
✨
چشمهايت را میبوسم
مىدانم هيچ كس هيچگاه
در هيچ لحظهاى از آفرينش،
آنچه را كه من در گرگ و ميش
نگاه تو ديدم نخواهد ديد...
👤 #فریدون_مشیری
🍏🍎🍃
○
عشق قهارست و من مقهور عشق
چون شکر شیرین شدم
از شور عشق
برگ کاهم پیش تو ای تند باد
من چه دانم که کجا
خواهم فتاد
✍#مولانای_جان
🍏🍎🍃
امروز روز اول دی ماه است
من راز فصل ها را میدانم
و حرف لحظه ها را میفهمم،
نجات دهنده در گور خفته است
و خاک، خاک پذيرنده
اشارتیست به آرامش...
#فروغ_فرخزاد
#ايمان_بياوريم_به_آغاز_فصل_سرد..
از کوچههای تاریک چون بیرون میآیم
و در رخسارهٔ آفتابیش نظر میافکنم
مفهوم آفرینش را
به صراحت در مییابم
باشد که همه چیز در حضور او
خوابیست که به چشمان خفتگان میگذرد
و خدایان را هراسی آشکار در بر میگیرد
از آن که خلق
مبادا بر او نماز بگذارند
و عشق هیچ نیست
مگر او و آفتاب هیچ نیست
مگر روشنایی تدبیر روزهای بزرگش...
#شمس_لنگرودی