honaragah | Unsorted

Telegram-канал honaragah - Honaragah

3693

@faridaminoleslam

Subscribe to a channel

Honaragah

مستند «حسن کفاش»
حسن قائمی معروف به حسن کفاش، یکی از قدیمی‌ترین نقاشان خود آموخته ایران در صد سال اخیر بود. او از زمانی که الکسی گورگیز هنرمند روسی‌تبار ساکن ایران به کار گرافیک مشغول بود، با هنر آشنا شد و به صورت خود آموخته مشغول به کار شد.آثار قائمی به مرور توانست مورد توجه نقاشان مدرنیست ایرانی قرار گیرد و در نهایت نیز جلیل ضیاء پور به آثار او توجه ویژه‌ای داشت و نخستین نمایشگاه این هنرمند را او برپا کرد.قائمی از جمله نقاشانی بود که هزاران تصویر از داستان‌های قرآنی را با خودکار رنگی به نام خود به ثبت رسانده است. علاوه بر این اغلب سوژه‌های این هنرمند طبیعت شمال، مردم و موضوعات اجتماعی است که به شیوه کاملا ابتدایی کار شده‌اند.قائمی تا روزهای پایانی عمرش همچنان نقاشی می‌کرد، در نهایت این هنرمند ۸۳ ساله در شب ۱۳ فروردین ماه سال ۹۵ بر اثر کهولت سن و تنگی نفس درگذشت.

Читать полностью…

Honaragah

صبح بخیر هنرآگه
ما را بس
شعر: قدسی مشهدی
سرپرست و آهنگساز: مجید درخشانی
خوانندگان: حوروش خلیلی و سحر محمدی
کارگردان: ناصر پویش
.

Читать полностью…

Honaragah

#هنرآگه_فیلم_انیمیشن_جمعه
🎬
گوگن سفری به تاهیتی
🎬
کارگردان
Edouard Deluc
محصول: فرانسه
2017
🎬
زندگی نامه عاشقانه
فیلمی متمرکز بر رابطه پل گوگن، نقاش فرانسوی با یک بانویی جوان در تاهیتی.
🎬
فیلم زيرنويس فارسي دارد
🎬
لينك ورود مستقيم به كانال تلگرام هنرآگه در استوري قابل دسترس است
🎬
#هنرآگه#هنرآگه_تلويزيون #هنرآگه_سینما #هنرآگه_ادبيات#هنرآگه_فیلم_انیمیشن_جمعه
#فيلم_خوب_ببينيم
#هنرآگه_سینما

Читать полностью…

Honaragah

درباره تابلو "کشتی گرفتن یعقوب با فرشته" اثری از پل گوگن کاری از : نگین کیانفر(گوینده) و علیرضا آبیز(مترجم)

Читать полностью…

Honaragah

پل گوگن
#طراحی_هنرآگه
@honaragah

Читать полностью…

Honaragah

پل گوگن
#طراحی_هنرآگه
@honaragah

Читать полностью…

Honaragah

دل ِ من و این تلخیِ بی نهایت
سرچشمه اش کجاست؟


بیائید لورکا گوش دهیم، #هنر_آگهی های عزیز......🫀🍁🍁🍂

Читать полностью…

Honaragah

"من خودم می‌دانم چه کسی هستم، محدودیت‌هایم چیست، آرزوهایم، موانعم. اصلاً خود را به گفته‌های آدم‌هایی که معلوم نیست فردا هم همین حرف‌ها را می‌زنند، نمی‌سپارم."

قسمت اول نمایش "داش آکل به روایت" به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی در روزهای ابتدایی مهر ماه 1403 با حمایت مرکز مطالعات ایرانشناسی دانشگاه استنفورد و در تالار رودا(Roda) شهر برکلی ایالت کالیفرنیا روی صحنه رفت. این گفتگو با بهرام بیضایی در پشت صحنه این نمایش است.
.

Читать полностью…

Honaragah

در فیلم اِلیس و در مطب دکتر روانپزشک ، الیس به دو نقاش اشاره کرد . اولی اشر که در فرسته های قبلی به آن اشاره شد و دومی‌مکسفیلد پریش (Maxfield Parrish) تصویرساز و نقاش آمریکایی بود که اِلیس به آسمان های آبی اش اشاره می کند که تداعی کننده دوران کودکی اش بود.
"در دوران طلایی تصویرسازی، "محیط های زیبا و چهره های جذاب" مکسفیلد پریش، عموم مردم آمریکا را مسحور کرد. کارهای او شامل نقاشی های دیواری عظیم در ساختمان های اداری و هتل ها، جلد مجلات و تبلیغات و همچنین تصاویر کتاب های او می شود. تصویرسازی کتاب‌های کودکان، که امروزه هم محبوب هستند، نتیجه تلاش او برای امرار معاش به عنوان یک هنرمند در سال‌های اولیه زندگی‌اش در حدود قرن بیستم است.
او در سال ۱۸۷۰ در فیلادلفیا به نام فردریک پریش به دنیا آمد، اما نام مکسفیلد را از نام مادربزرگ خود گرفت. در سال ۱۹۰۰، پریش به سل مبتلا شد و سپس دچار حمله عصبی شد. در همان زمان، او از تصویرسازی به نقاشی رنگ روغن روی آورد. نقاشی‌های رنگ روغن او با رنگ‌های درخشان و درخشندگی جادویی‌شان تا دهه ۱۹۴۰ بسیار محبوب شدند. برای دستیابی به این اثرات جادویی، او لایه‌های متعددی از روغن نازک و شفاف را به‌طور متناوب با "لاک" روی کاغذ کشیده می‌زد، فرآیندی پر زحمت که هم درخشندگی بالا و هم جزئیات خارق‌العاده‌ای را به دست می‌آورد.پریش در خانه خود در کورنیش، نیوهمپشایر، به نام اِوَکس کار می کرد. اوکس در تابستان ها مقصدی محبوب برای مهمانان بود، اما در زمستان های یخ زده نیوهمپشایر، پریش خود را وقف نقاشی خود کرد.در سال ۱۹۰۵، پریش با سوزان لوین، دختری ۱۶ ساله که به عنوان پرستار برای پسرش دیلوین استخدام شده بود، آشنا شد. تصویر او اغلب در نقاشی های این زمان تا دهه ۱۹۲۰ ظاهر می شود. با گذشت زمان، سوزان دستیار پریش، الگوی نقاشی های او و در نهایت معشوق او شد. همسرش، لیدیا و مکسفیلد به طور فزاینده ای از هم جدا شدند و او را در سال ۱۹۱۱ ترک کرد. سوزان ۵۰ سال دیگر با ماکسفیلد ماند.
مکسفیلد پریش از دهه ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰، زمانی که نقاشی را متوقف کرد، دوباره توجه خود را به دنیای اطراف خود معطوف کرد و مجموعه ای از مناظر تقویمی را تولید کرد. با این حال، حتی اینها کیفیت و قدرت جادویی و پنجره ای به جهان دیگر را حفظ می‌کنند که در تمام آثار او نفوذ می کند.پریش در سال ۱۹۶۶ در ۹۵ سالگی درگذشت.

Читать полностью…

Honaragah

موسیقی گفت: از من چه می خواهی؟

گفتم: من مسافر فصل ها هستم در این دوّارِ زمین و عمر! اندکی اندوه ِ ملایم مرا! اندکی خیال، اندکی شوق ِ جاده و اندکی ناآشنایی ِ گیرا به هر کجا که رسیدم! تا فراموششان کنم و ببینم همه آنچه را که از خود ندیده بودم...

#یادداشتی_برای_نقاش_و_گربه ی_خپلش
#پویان_نگین_تاج

Читать полностью…

Honaragah

انیمیشن اثر اِشر که در فیلم اِلیس به آن اشاره شد و توضیحش در فرسته قبل آمد.

Читать полностью…

Honaragah

صحنه ای از فیلم اِلیس که به اثر اشر اشاره می کند.

Читать полностью…

Honaragah

.
#هنرآگه_فیلم_انیمیشن_جمعه
🎬
اِلیس
Eleys
سال :2020
🎬
کارگردان :
استلا هاپکینز
Stella Hopkins
ژانر : درام ، روانشناختی
محصول : آمریکا
🎬
خلاصه داستان:
داستان فیلم درمورد دختری به نام الیس بریجز است که به دلیل آسیب شدید ذهنی و بروز توهمات به دکتر فیلیپ لویس (آنتونی هاپکینز) مراجعه میکند. پس از مدتی مشخص میشود الیس دچار کاتاتونیا شده و در یک بیمارستان دولتی بستری میشود تا اینکه…
🎬
فیلم یک خط داستانی ساده دارد: زنی با نام اِلیس دچار اختلال کاتاتونیا شده است. تمام فیلم حول این موضوع می‌چرخد. اما نگاه استلا هاپکینز، در فیلمی به‌ تهیه‌کنندگی و بازیگری همسرش، آنتونی هاپکینز، مخاطب را تا حدودی وارد فضای لینچی می‌کند. فیلم در دو روایت موازی ذهنی و رئال در جریان است و احتمالاً مخاطب تا میانه‌ی آن مرز این دو دنیا را تشخیص ندهد. اما همچنان که رنگ وارد دنیای فیلم می‌شود، مرز مشخصی میان دنیای ذهنی اِلیس و دنیای واقعی بیرون وجود خواهد داشت. فیلم در حد یک فیلم اولی و یک اثر تجربی قابل تأمل است. آنچه که در فیلم بیش از هر چیز خودنمایی می‌کند، موسیقی متن آن است.
خُرد کردن پیرنگ اصلی فیلم و چینش تکه‌های این پازل در کنار هم است که باعث می‌شود اینگونه بگوییم که فیلم تلاشی بوده برای نزدیک شدن به فضای فیلم های لینچ. اما همه‌چیز در پایان‌بندی هالیوودیِ فیلم به‌سوی یک ملودرام ساده تغییر جهت می‌دهد. فیلم شروع خیلی خوبی دارد و نوید یک اثر متفاوت را می‌دهد. اما هر چه پیش می‌رویم، (مطابق با انتظاری که ابتدای فیلم با رنگ بوجود آمده) تا برای ما فضایی سوررئال از حسرت و فقدان به‌نمایش بگذارد. اما در نهایت، در میانه‌ی این دو دنیا باقی می‌ماند، تا جایی که حتی کارگردان تن به یک پایان خوش هالیوودی می دهد. اما از دوبله بی نظیر این فیلم نباید گذشت که بر جذابیت بازی ها و دیدن این فیلم می افزاید. شاید اگر این فیلم با زیرنویس فارسی دیده شود، با وجود نقدی که می شود بر پایان بندی فیلم داشت آنقدرها هم برایمان دیدنی و جذاب نمی شد.
🎬
فیلم دوبله فارسی است.
مترجم و هنرمندان صداپیشه این فیلم:
مترجم : حسین شایگان
مدیر دوبلاژ : سبحان اکرامی
صداپیشگان:
نصرالله مدقالچی
اعظم حبیبی
مهیار ستاری
سبحان اکرامی
سعیده تهرانی
و ...

Читать полностью…

Honaragah

.
#صبح_بخیر_هنرآگه

همانطور که اگر آدمی به طور مستمر در خانه بماند، جسمش در برابر تأثیراتِ بیرون چنان حساس می‌شود که هر نسیم خنک او را بیمار می‌کند، خُلق آدمی هم در اثر انزوا و تنهاییِ ممتد چنان حساس می‌شود که بی‌‌اهمیّت‌ترین حوادث، حرف‌‌ها یا حتی حالتِ چهره‌ی دیگران او را نگران و رنجیده خاطر می‌کند؛ درحالی‌که کسانی که مدام در آشوب و اغتشاش زندگی می‌کنند، هیچ متوجه این‌ها نمی‌شوند.
آرتور شوپنهاور

صحنه آغازین فیلم "اِلیس"
فیلمی از استلا هاپکینز و بازی آنتونی هاپکینز
زنی با نام اِلیس دچار اختلال کاتاتونیا شده است. این فیلم تلاشی است برای به‌تصویر کشیدن فردی که در اثر این بیماری، دچار اضمحلال روحی و جسمی می شود.

این فیلم روز جمعه در کانال تلگرام به نمایش داده می شود.

مترجم و هنرمندان صداپیشه این فیلم:
مترجم : حسین شایگان
مدیر دوبلاژ : سبحان اکرامی
صداپیشگان:
نصرالله مدقالچی
اعظم حبیبی
مهیار ستاری
سبحان اکرامی
سعیده تهرانی
و ...
.

Читать полностью…

Honaragah

جنگ و حافظه‌ی جنگ
پیرامون آلفرد یعقوب‌زاده و قاب‌های بازمانده‌
مهدی مقیم‌نژاد

قسمتی از مقاله
آلفرد یعقوب‌زاده در عکس‌هایش تمایل چندانی به ثبت اکشن جنگ نشان نمی‌دهد و بیشتر معطوف به زیست ادم‌ها در دل و حاشیه‌ی حوادث است. او خالق فضایی است که در ان انسان‌ها، ابژه‌ها و مکان‌ها به شکل دلالت‌گری همبسته‌اند. عکس‌های کتاب را با اطلاعاتش مرور کنیم: نمای دور آوارگان جنگ؛ سرباز نوجوانی که در خط مقدم با غرور خشاب تفنگش را پر می‌کند؛ عشایری که در خلال زندگی روزمره خود در مراتع با تانک‌های جنگی مواجه می‌شوند؛ اسرایی خواب‌آلود با چشمان و دستانی بسته در اتوبوس؛ دسته‌ی سربازانی که با شور و شوق برای اعزام به جبهه آماده می‌شوند؛ سرباز نوجوانی که در نیزار بی‌اعتنا به جسد کنار خود تفنگش را به سینه چسبانده و با احتیاط به پیش‌رو می‌نگرد؛ دشتی مین‌گذاری شده؛ سایه‌نمای سربازانی در گذر از گل و لای؛ مادری که به حجله‌ی شهادت و قاب عکس پسرش می‌نگرد؛ تانکی که در غبار رو به جایی نامعلوم شلیک می‌کند! و غیره.
حال بی‌تردید کلیّت سیال و منعطف محتوای این عکس‌های با همیاری ذهن مخاطب به سرانجامی جدید نیز می‌تواند برسد و برای نیل به این هدف اتکا به مفهوم «پساحافظه» شاید که راهگشا باشد. ماریَن هِرش در گستره‌ی مطالعات انتقادی حافظه از اصطلاح پساحافظه برای توصیف فرم بسیار ویژه‌ای از حافظه بهره می‌گیرد که ارتباط آن با سرچشمه‌ی خود نه از جنس خاطره بلکه منوط به توانشی خیالی است. از نظر هِرش، اگر فاصله‌ی نسل‌ها از «حافظه»، و فاصله‌ی ارتباطات عمیق شخصی از «تاریخ» را در نظر بگیریم، پساحافظه از این دو متمایز می‌شود و بیانگر «تفاوت کیفی و زمانی خود از حافظه‌ی بجامانده است؛ بیانگر امری ثانویه، یا کیفیت حافظه‌ی نسل دوم؛ بیانگر مبنا و اساس خود در جابه‌جا کردن، جانشین بودن و به تاخیر انداختن».

Читать полностью…

Honaragah

"من مریض نیستم، شکسته ام. اما تا زمانی که بتوانم نقاشی کنم از زنده بودنم خوشحالم.»
فریدا کالو، ۱۹۵۰

عکس ها از:
Tina Modotti
.

Читать полностью…

Honaragah

فیلم جمعه : گوگن سفری به تاهیتی

Читать полностью…

Honaragah

فیلم جمعه: گوگن سفری به تاهیتی

Читать полностью…

Honaragah

اوژن آنری پل گوگن

نقاش و تندیس‌گر فرانسوی و یکی از مهمترین چهره‌های سبک پسادریافتگری(پست امپرسیونیسم) بود.
ساده کردن طراحی، و کاربست رنگ ناب که نقشهای وسیع چسبیده به صفحه تصویر را شکل می‌دهد، جملگی در راستای این هدف اند. او رؤیاها و عواطف درونی اش را به مدد این نقشهای دو بعدی، خطهای گویا، و رنگبندی نمادین، عینیت می‌بخشد. ارزش واقعی او در دنیای هنر پس از مرگش شناخته شد. یادواره گوگن در "سالن" ، آغازی برای معرفی دستاورد هنری او بود. دیری نگذشت که
جنبشهای فوویسم و اکسپرسیونیسم اصول کارش را دنبال کردند. از سوی دیگر، داستان زندگی تلخ و پرماجرایش-همچون زندگینامه ونگوگ-بارها در قالب فیلم و رمان بازسازی شد...

Читать полностью…

Honaragah

پل گوگن
#طراحی_هنرآگه
@honaragah

Читать полностью…

Honaragah

با افول امپرسیونیسم در سال ۱۸۸۶، ژرژ سورا پرچمدار جنبشی شد که منتقد هنر، فلیکس فنئون، آنرا نئو‌امپرسیونیسم نامید. این جنبش که تا سال ۱۹۰۰ تداوم یافت بر دستاوردهای علمی‌ فیزیک نور مبتنی‌ بود. سورا، سینیاک، کروس، آنگراند و پیسارو از چهرهای بارز این جنبش بودند. در این سالها، پیشتازان امپرسیونیسم هر یک به سویی رفته و هر کدام سرگرم تجربیات و آزمون و خطای خویش بودند تا جایی‌ که در پنجمین نمایشگاه جمعی ایشان (سال ۱۸۸۰)، سزان، رنوار، مونه و سیسله شرکت نداشتند. در این فضا بود که سورا کوشید از طریق فیزیک نور، نظم و انضباط عالمانه جدیدی بر فرضیه‌های پراکنده و غیر علمی‌ امپرسیونیستها در باره نور و رنگ را حکمفرما کند. او کار خود را که بر نظریه‌های شورول استوار بود دیویزیونیسم یا تقسیم بندی گرایی نامید. ایشان به عوض ترکیب رنگها روی پالت یا مستقیما روی تابلو، از نقاط و لکه‌های کوچک رنک کنار هم استفاده میکردند و برای ایجاد الوان مختلف از تضاد قرمز-سبز یا نارنجی-آبی‌ و یا زرد-بنفش سود میبردند. نام دیگر این شیوه کار، پوینتیسم یا نقطه گرایی است. از دیگر مشخصات کار ایشان، بر خلاف امپرسیونیستها، کمپوزیسیون یا ترکیب بندی است. آثار ایشان غالبأ ثمره ساعتها طراحی‌ دقیق و اغلب خطوط آرام و منحنی‌های شکیل و همنواز است. تابلو بزرگ ( ۲۰۸ در ۳۰۸ سانتیمتر) "یک یکشنبه در گراند جات" که در انستیتو هنر شیکاگو نگهداری میشود، موید این ادعا است. این جنبش طلایه دار هنر مدرن محسوب شده و اثر آن بر کوبیسم غیر قابل چشم پوشی است

Читать полностью…

Honaragah

نوازنده : گیتاریست آرژانتینی
آتاهوآلپا یوپانکی
Atahualpa Yupanqu
.

Читать полностью…

Honaragah

پنجره های آمریکا
1977
هنرمند:
مارک شاگال
متولد ویتبسک ( Vitebsk شوروی سلبق، اکنون بلاروس)، 1887، درگذشت سن پل، فرانسه، 1985

درباره این اثر هنری
مارک شاگال پنجره های آمریکا را برای جشن دویستمین سالگرد آمریکا ساخت و آنها را به عنوان هدیه به موسسه هنر شیکاگو در سال 1977 تقدیم کرد. پنجره ها ( از چپ به راست) نشان دهنده موسیقی، نقاشی، ادبیات، معماری، تئاتر و رقص هستند.
شاگال که بیشتر به عنوان یک نقاش شناخته می شود، چندین سال در دهه 1970 روی شیشه های رنگی کار می کرد. او این رسانه(مدیوم) هنری را به عنوان راهی برای کشف رنگ های اغراق شده و شدید کشیده است. شاگال با همکاری چارلز مارک، سازنده شیشه های رنگی، 86 پنجره را در سراسر اروپا و ایالات متحده اجرا کرد.
.

Читать полностью…

Honaragah

در فیلم اِلیس و در مطب دکتر روانپزشک ، الیس به دو نقاش اشاره کرد . اولی اشر که در فرسته های قبلی به آن اشاره شد و دومی‌مکسفیلد پریش (Maxfield Parrish) تصویرساز و نقاش آمریکایی بود.

Читать полностью…

Honaragah

فیلم
Labyrinth
1986
به کارگردانی
Jim Henson
که در آن دیوید بویی بازی کرده و آواز می خواند.
.
.

Читать полностью…

Honaragah

تابلو "نسبیت" اثر اشر در فیلم اِلیس
M.C. Escher
Relativity
"نسبیت" اشر درک ما از فضا و گرانش را به چالش می کشد. از طریق معماری پیچیده و ساخت‌وسازهای غیرممکن، اِشِر بینندگان را به دنیای سورئال دعوت می‌کند که در آن قوانین فیزیک به طرز بازیگوشی نادیده گرفته می‌شوند و ترکیب منحصر به فرد خود از هنر و ریاضیات را به نمایش می‌گذارند.

اشاره به تابلو در مطب دکتر روانپزشک اشاره دارد به هزارتوی پیچیده و لاینحل روح و روان اِلیس ، شخصیت اصلی فیلم.

از این تایلو و مفهوم آن در فیلمهای متعددی استفاده شده است. مانند فیلم
Labyrinth
1986
به کارگردانی
Jim Henson

Читать полностью…

Honaragah

اشاره به اثر اشر در فیلم اِلیس

Читать полностью…

Honaragah

هر دو باید برای زنده ماندن راهی می یافتیم، شیوه ی شهرزاد قصه گویی مدام وتنیدن گره های داستانی گوناگون بود. من اما قصه ام را با گره های بیشمار در بافته ای طولانی ادامه دادم؛ هر روز بدون طرح از پیش تعیین شده ای ذره ای بافته ام، در یک فرایند طولانی گره بر گره زده ام تا شاید بتوانم هر آنچه هست و نیست را برایت تعریف کنم...

We both had to find a way to survive. Constant storytelling and weaving different narrative threads was Shahrazad’s method. But I continued my story, with countless knots woven into a long fabric; every day, without any pre-planned design, I have woven a little, knot by knot, in a long process, hoping that I might be able to tell you everything.
نمایشگاه چیدمان
هزار و یک شب

سمیرا رحبانی

13 تا 23 مهر 1403
گالری ویستا
خیابان مطهری ، خیابان میرعماد، کوچه دوازدهم ، پلاک 11
بازدید همه روزه از ساعت 16 الی 20
گالری شنبه ها تعطیل است.
.

Читать полностью…

Honaragah

انیمیشن ضد جنگ
اینک انسان
استیو کاتز
.
.

Читать полностью…

Honaragah

یکی از عکاسان جنگ دیوید داگلاس دانکن (David Douglas Duncan) بود.
January 23, 1916 – June 7, 2018
این عکاس اهل شهر کانزاس سیتی، زمانی که دانشجوی رشته باستان‌شناسی بود به صورت کاملا تصادفی وارد حرفه فوتوژورنالیسم شد. زمانی که یک هتل محلی دچار حرق عظیمی شد، دانکن عکس‌هایی از یک مهمان هتل گرفت که به صورت متوالی برای نجات دادن یک چمدان به درون آتش می‌زد. مهمان هتل البته جان دیلینجر، سارق بانک بود. (بعدها مشخص شد که چمدان مورد نظر پر از پول نقد بوده‌است.) دانکن در جنگ جهانی دوم به تفنگ‌داران دریایی آمریکا پیوست و نبردی در غرب اقیانوس آرام را با عکاسی مستندسازی کرد.
بعد از جنگ جهانی دوم او به کارش ادامه داد تا تعداد زیادی از عکس‌های جنگ کره را برای مجله لایف ثبت کند. پس از آن نیز آثار به یادماندنی‌اش از جنگ ویتنام را ثبت کرد؛ جنگی که به شدت به آن انتقاد داشت. دانکان کتابهای عکس زیادی منتشر کرده است و آخرین آن «قرن بیستم من» ‌است، در جنوب فرانسه زندگی می‌کرد. الهام بخش او برای زندگی در جنوب فرانسه دو نفر از نزدیک‌ترین رفقایش بودند: رابرت کاپا، یکی دیگر از نمادهای عکاسی جنگ در قرن بیستم و همچنین پابلو پیکاسو که دانکن از او بیش از ۱۰ هزار عکس ثبت کرده‌است.

Читать полностью…
Subscribe to a channel