🎥عضو کمیسیون بهداشت مجلس: لایحه حجاب و عفاف بسیار ضعیف تنظیم شده/ بحث ترک فعل مسئولان و بازدارندگی و جرمانگاری در این لایحه دیده نشده است
🔸️محمد بیگی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس:
🔹موضوع حجاب و عفاف امروز موضوع همه مردم است و اقشار مختلف مردم با آن درگیر هستند.
🔹لایحه در حوزه بازدارندگی و جرمانگاری ضعیف بوده و عدم توجه به مسائل آموزشی، ترویجی و تدوینی و ازدواج جوانان و عدم استفاده از فرهنگ و هنر و رسانه و در این لایحه برجسته است.
@swhriran
@hooreechannel 🌹
✅اندکی صبر
برای انجام کاری رفته بودم دفتر ترجمه مدارکی، در مرکز شهر تهران.
متصدیاش همان ابتدا پرسید برای کاناداست؟ که گفتم نه!
پرسیدم مدارک چه وقت آماده میشوند، گفت شاید بیست و پنج روز دیگر!
با تعجب گفتم یک ترجمه رسمی که نباید این همه طول بکشد.
با شرمندگی پاسخ داد حق با شماست، اما آنقدر تراکم کار ما این ماهها بالا رفته، آنقدر جوانها برای مهاجرت شتاب دارند و آنقدر تعدادشان زیاد است که نمیرسیم!
دلم حسابی گرفت.
هر دو ساکت شده بودیم.
من مخالف مهاجرت نیستم.
من همۀ این جوانها را سرمایههای مهم ایران میدانم، چه بروند چه بمانند.
ما در دوران جهانوطنی نمیتوانیم مثل سابق به تقدس مرزها عقیده داشته باشیم، و رفت و آمدها را کنترل کنیم.
همۀ اینها قبول.
اما بعضی موجها نگران کنندهاند.
آنهم موجهایی یک طرفه.
من از موج مهاجرت میترسم.
از موج بیاعتمادی، از موج ناامنی، از موج فقر، موج نومیدی، موج سرگشتگی.
مبادا در این امواج، احساسات بر عقلها غلبه کند، آنها که میتوانند در ایران هم موفق باشند بگویند آنجا بهتر است و با همین یک دلیل چمدان ببندند و غزل خداحافظیشان را بخوانند!
آنجا هر چه باشد، وطن ما که نیست.
آنجا هر جا باشد، ایران ما که نیست.
قهوهخانههای قدیمی را که ندارند.
شیراز و اصفهان و زاهدان که ندارد.
اعصاب خُردیهای ایران را که ندارد!!
پدر و مادر و فامیلها که نیستند.
با همۀ خوبیها و زیباییهایشان!
با همۀ نظم و انضباط و ترتیبشان.
آنجا که گداهای ما را ندارد.
آنجا که عدهای نالایق ندارد که صبح و شام فحششان بدهید، دلتان خالی شود!
هر که برای فرصتهای جدید میرود
هر که برای رشد بیشتر میرود
هر که برای تحصیل علم میرود
برای کار بهتر میرود
میرود تا با دستانی پُر برگردد
خدا به همراهش
اما به آنها که میروند تا آنجا بمانند، بگویم!
دل ما را میشکنند.
میدانم!
آنجا از نیروی انتظامیاش کتک نمیخورند.
بداخلاقی نمیبینند.
کسی تذکر پوشش به آنها نمیدهد.
عدهای عقب مانده ذهنی در قرن بیست و یکم برایشان قانون جریمه پوشش نمینویسند.
ولی لذت ایستادن برابر ظلم را هم، از خود سلب میکند!
لذت همبستگی را برای ساختن ایران
لذت خندیدن دستجمعی و گریستن با هم را...
تذکر ندهید شرایط همه مثل هم نیست
من برای همه نمینویسم
برای انها که میتوانند اندکی صبر کنند مینویسم
کاش نروند
یکی دو سال صبر کنند.
قول میدهم خیلی چیزها تغییر کند.
البته که فردا هم که ایران به دست خودمان بیفتد، درهای ایران گشوده است...
فکر نکنند ما مردم هم، مثل حاکمانیم!
فکر نکنند ما قدر تکتکشان را نمیدانیم.
ما منتظرشان میمانیم.
قول بدهند؛
میروند که برگردند
قول بدهند
عشق ایران را نگاه میدارند در دلشان
قول بدهند
با انرژی بیشتری برمیگردند
قول بدهند
اگر رمقی دارند برای ساختن
اگر رمقی دارند برای مبارزه با زشتیها
ایران تنها حاکمیتش نیست
ایران تنها ناملایماتش نیست
ایران امیدش به جوانهایش است
ما قول دادهایم ایران را بسازیم
ایران را چشم به راه نگذارید...
ایران را تنها نگذارید
ایران تنها یک خاک نیست
ایران با ایرانیان وفادارش
زیبا میشود
زیباتر از هر کجا
زیباتر از همۀ دنیا
همۀ همۀ دنیا...
ایران با همۀ شما میشود
"ایران"
✍رحیم قمیشی
@ghomeishi3
@hooreechannel 🌹
اگر با دقت نگاه نکنی؛
رسانه ها تو را طرفدار ظالم
و دشمن مظلوم می سازند!
👤 مالکوم ایکس
@hooreechannel 🌹
💢اطاعتپذیری محض زنان، ظلم به مردان
🔸زندگی مشترک همانگونه که از عنوانش مشخص است یک زندگی تعاملی و شراکتی است که در آن قوانین و آداب خاصی حاکم است تا آرامش اعضای خانواده در این نهاد کوچک تأمین گردد.
🔸یکی از مواردی که از سوی تراث دینی بر آن تاکید شده، اطاعت زن از شوهر میباشد. اما سوال این است که بازه اطاعت چه مقدار است؟ آیا زن باید اطاعت محض داشته باشد و بر سر هر مسألهای تابع نظر همسر خود باشد؟
🔸برخی مفسران همچون علامه طباطبایی دامنه اطاعت را محدود در عمل زناشویی میدانند و نه چیز دیگر. برخی دیگر بازه اطاعت را گستردهتر دانستهاند.
🔸چنین نگرش تئوری، در میان مردم چهره عملیاتی دارد و حتی گاه به افراط کشیده میشود. آنگونه که حتی زن در انتخاب مدل و رنگ لباسی که خلاف عرف و شرع هم محسوب نمیشود، تابع نظر همسر میگردد. «آزمایشهای میلگرام نیز نشان میدهد که اکثر انسانها ترجیح میدهند که از یک اقتدار اطاعت کنند تا اینکه خودشان مسئولیت اعمالشان را به عهده بگیرند» و این چرایی اطاعت محض برخی زنان از شوهران را توجیه میکند.
🔸اما تابعیت محض زن از همسر باعث میشود، زن استقلال نظر و رأی خود را از دست بدهد و قدرت تصمیمگیریش تضعیف شود در نتیجه برای کوچکترین انتخابها و تصمیمها محتاج نظر دیگری گردد.
🔸از سوی دیگر چَشم گفتنها و اطاعت بیچون و چرا و عدم مخالفت و عدم تاکید بر نظر خویش از سوی زن، کم کم روحیه استبداد و خودرأیی را در مرد تقویت میکند. به طوری که مرد دچار توهم خودحقپنداری میگردد و گمان میکند هر چه او میگوید صحیح است و فقط اوست که میتواند سره از ناسره را تشخیص دهد. و چنین تصور متوهمانهای در وهله اول به خود او و سپس به همه اعضای خانواده آسیب میرساند.
🔸خودحقپنداری مرد، راه تصمیمگیری و اظهار نظر را بر سایر اعضای خانواده و حتی عروسها و دامادها و نوهها نیز میبندد و علاوه بر زن، مرد از سایرین هم توقع چَشم شنیدن دارد و مخالفت کردن آنها حتی در کوچکترین مسائل را تاب نمیآورد. چنین مردی به خود نیز آسیب میزند.
🔸اختلاف نظر و سلیقه امری عادی و طبیعی در روابط انسانی است. زندگی مشترک به معنی دست کشیدن از تفاوتها نیست، بلکه به معنای چگونه زیستن با تفاوتها با هدف حفظ آرامش خانواده است.
✍نفیسه مرادی
/channel/female_Interpretation
@hooreechannel 🌹
⭕️گزارش سازمان ملل: در یک دهه گذشته هیچ بهبودی در تعصبات علیه زنان روی نداده است
📌۹۴ درصد زنان و ۹۷ درصد مردان در ایران روی زنان تعصبهای اساسی دارند
♦️سازمان ملل متحد اعلام کرد که دیدگاههای متعصبانه درباره زنان طی یک دهه گذشته اصلا ترمیم نشده و تحقیقات این سازمان نشان میدهد که شاخصهای نابرابری جنسیتی هم در دهه گذشته چندان پیشرفتی نداشتهاند.
▫️برنامه توسعه سازمان ملل متحد در گزارشی که روز دوشنبه، ۱۲ ژوئن (۲۲ خرداد) منتشر شد، با اشاره به افزایش فعالیت گروههای مدافع حقوق زنان و جنبشهای اجتماعی مانند «می تو» و «تایمزآپ»، هشدار داد که تعصبها و فشارهای اجتماعی جهان را از رسیدن به هدف سازمان ملل در زمینه تحقق برابری جنسیتی تا سال ۲۰۳۰، باز میدارد.
🔺گزارش برنامه توسعه سازمان ملل متحد با تکیه بر یافتههای آخرین «پیمایش جهانی ارزشها»، نشان میدهد که تقریبا ۹۰ درصد مردان و زنان درباره زنان نگرشی اساسا متعصبانه دارند.
▫️اگرچه همواره از آموزش بهعنوان عاملی مهم برای بهبود اوضاع اقتصادی زنان یاد شده، نتایج این نظرسنجی حاکی از آن است دیگر نمیتوان به رابطه مستقیم میان شکاف تحصیلی و شکاف درآمدی اعتماد داشت. بر اساس یافتههای گزارش اخیر، در ۵۷ کشوری که تعداد زنان دارای تحصیلات بیشتر از مردان بود، شکاف درآمدی به طور متوسط ۳۹ درصد به نفع مردان گزارش شد.
🔺سویههای دردناکتر نگاههای جنسیتی را میتوان در کلیشههای مرتبط با خشونتها دید. بر اساس گزارش برنامه توسعه سازمان ملل، بیش از یکچهارم افراد معتقدند که کتک خوردن زن از شوهرش موجه است. در همین حال، تنها ۲۷ درصد پاسخگویان برخورداری زنان از حقوق برابر با مردان را برای دموکراسی ضروری میدانند.
▫️آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، پیشتر در ماه مارس از پسرفت آشکار در مبارزه با نابرابری جنسی انتقاد کرده بود. او در نشست کمیسیون سازمان ملل متحد در زمینه برابری حقوق زنان هشدار داد که با ادامه روند کنونی، برابری زنان و مردان ۳۰۰ سال دیگر محقق خواهد شد.
🔖بیشتر بخوانید...🔺🔺
@Zane_Ruz_Channel
@hooreechannel 🌹
کسی که بهشت را بر زمین نیافته است
آن را در آسمان نیز نخواهد یافت
خانهی خدا نزدیک ماست
و تنها اثاث آن، عشق است.
👤امیلی دیکنسون
@Ancients
@hooreechannel 🌹
♦️یک سوم ازدواج ها به طلاق میانجامد!
کاظم فروتن روانشناس و مسئول مرکز ملی جمعیت:
🔹 از هر ۳ ازدواج، یک ازدواج به طلاق میانجامد و ۴۰ درصد طلاقها خانوادههایی هستند که حداقل یک فرزند دارند که بسیار ناراحت کننده است.
🔹 عدم درک زن و مرد از تفاوتهای یکدیگر از اصلی ترین عامل برای اختلافات خانوادگی است.
🔹 مشکلات اقتصادی و بیکاری، طلاق عاطفی، روابط خارج از زندگی زناشویی، دخالت اطرافیان، مسائل کاری و شغلی، عدم رعایت حقوق طرفین و احساس مسئولیت در برابر شریک زندگی، اعتیاد و... از دیگر مولفه های تاثیرگذار بر طلاق هستند.
@hooreechannel 🌹
🔖 در قانون تغییر ساعت ادارات، زنان نادیده گرفته شدهاند
🔴 قانون جدید فضای تبعیض آمیز ایجاد میکند.
🔴 زنان در ازای فرزندآوری استخدام شده و امتیاز دریافت می کنند.
🔲 گفتوگو با سیمین کاظمی، فعال حقوق زنان
▫️ مدتی پس از اجرایی شدن قانون تغییر ساعت ادارات، احتمال شناور شدن ساعت کار برای مادرانی که فرزندانی زیر 7 سال دارند مطرح شد. سیمین کاظمی پژوهشگر، پزشک و جامعهشناس درباره وضعیت زنان در قانون تغییر ساعت کاری به دیدهبان ایران گفت: این مسئله واقعیتی را درباره رویکرد دولت به اشتغال زنان به ما یادآوری میکند که در نگاه سیاستگذار اشتغال زنان امری مهم و ضروری نیست و زنان نامرئی هستند.
🔺نگاه جنسیتی به تقسیم وظایف در کشور ما بحث دیروز امروز نیست و همچنان شاهد هستیم که در برنامهریزیها و تصمیمات کلان دولتها، بازتولید میشود. آخرین نمونه آن هم تغییر یکشبه ساعات کار ادارات به 6 صبح بود که تازه پس از اجرایی شدن مسئله شناور کردن ساعات شروع برای برخی از مادران مطرح شد.
▫️سالها است که زنان و فعالان مدنی در جهت رسمی کردن نقش اجتماعی و اقتصادی زن در فضای قانونگذاری و بافت فرهنگ تلاش میکنند. با این حال موانع هرروز خودشان را به شکلهای مختلف نشان دادهاند. در رابطه با همین موضوع سیمین کاظمی معتقد است: این که در شرایطی برای قانون تغییر ساعت برنامه ریزی شده که مسئله و شرایط خاص زنان نادیده گرفته شده، یادآور این نکته است که در نگاه سیاستگذار اشتغال زنان امری مهم و ضروری نیست و زنان نامرئی هستند.
🔺سیمین کاظمی پژوهشگر، پزشک و جامعهشناس درباره وضعیت زنان در قانون تغییر ساعت کاری به دیدهبان ایران گفت: همین مسئله شروع کار از ساعت 6 صبح به دلیل خلوت بودن معابر و خیابانها از لحاظ تردد برای زنان مشکل ایجاد میکند. تردد در ساعات اولیه صبح برای همه افراد و به طور خاص برای زنان ممکن است چندان امن نباشد.
▫️کاظمی درباره نقش مراقبتی زنان گفت: به علت تقسیم کار مبتنی بر جنسیت نقش مراقبت بر عهده زنان گذاشته شده است که چه به صورت رسمی چه به صورت عرفی موظف و مکلف شده اند که از فرزندان مراقب کنند. این نقش مراقبتی در تقابل با مشارکت اقتصادی و اجتماعی و به طور خاص اشتغال زنان قرار میگیرد و راهکاری هم برای آن در نظر گرفته نشده است.
🔺این فعال زنان درباره نقش دولت در رفع این تعارضات توضیح داد: دولت باید شرایطی برای رفع تعارض نقش زنان فراهم کند تا زنان بتوانند فارغ از دغدغههای مراقبتی نقشهای اقتصادی و اجتماعی خود را ایفا کنند. مثلا حمایتی که دولت درباره این مسئله میتواند انجام دهد، تاسیس مهد کودک رایگان و یا ارزان در محل کار است؛ اما به خاطر هزینهبر بودن از فراهم کردن این امکانات خودداری میکنند و زنان خودشان باید فکری به حال نقش مراقبتی خود بکنند که شامل استفاده از مهدکودکهای پولی میشود.
🔖 ادامه مطلب 🔺🔺
⚛ @Zane_Ruz_Channel
@hooreechannel 🌹
از آدمها بُت نسازید این خیانت است!
هم به خودتان، هم به خودشان!
خدایی میشوند که خدایی کردن نمیدانند...
و شما در آخر، میشوید سر تا پا کافر خدای خود ساخته!
🔹نیچه
📚 @BookTop
@hooreechannel 🌹
✅دبیر کارگروه زیست عفیفانه: بی حجاب ها باید «تبعید» شوند/ ابتدا با سلبریتیهای بی حجاب برخورد شود
مهدی بیاتی دبیر کارگروه زیست عفیفانه شورای فرهنگ عمومی گفت:ابتدا باید با سلبریتی ها و مدیرانی که هویت خودشان را از حاکمیت گرفته اند برخورد شود، سپس به ترتیب؛ با کارمندان دولت، کارمندان شرکت های خصوصی، اصناف، کسبه و در آخر مردم عادی که ارتباطی خاصی با حاکمیت جز شهروندی ندارند برخورد شود.
با توجه به جنگ رسانه ای لازم است در لایحه، بندی آورده شود که رسانه ها را ملزم کند به آگاه سازی ضرر های بی حجابی و بی عفتی و اگر رسانه ای این دستورالعمل را اجرا نکرد، با آن برخورد قضائی متناسب صورت بگیرد.
👈کاش به جای این اولدروم بلدرومها و دست و پا زدنهای بی نتیجه برای نگه داشتن تکه ای حجاب نیم بند بر سر زنان، حجاب از چشمانتان برمی داشتید و می دیدید این همه فقر و فلاکت را و این خط و نشان را برای عاملانش می کشیدید!
کاش به عنوان متولیان دین کمی هم بر سر آنان که با ۴۰ سال حکمرانی دینی باعث فرار مردم از دین شدند فریاد می زدید!
کاش لااقل به خاطر حفظ خودتان هم که شده، به جای بلندگوی حاکمیت بودن، در کنار مردم بودید!
@hooreechannel 🌹
🔴 زن در نهاد خانواده
📌نگاه غالب جامعه این است که زن و مرد از روی نیازهای طبیعی جنسی به یکدیگر کشش پیدا کرده و ازدواج و تولیدمثل میکنند. پدر بیرون از خانه کار و برای خانواده خود خوراک و لوازم دیگر فراهم میکند و مادر در خانه میماند تا از خانواده نگهداری کند. اولین رید خاطرنشان میسازد ازدواج و خانواده نمایانگر همآمیزی نیازهای طبیعی با سازههای اجتماعی است؛ شوهر طبق قانون حق ویژه جنسی بر همسر خود و خدمات خانگی او دارد و قانون پدر را ملزم میکند معیشت زن و فرزندان خود را فراهم آورد. بدین ترتیب خانواده همانند سایر نهادهای اجتماعی، ساخته انسان است نه طبیعت. هرچند نیازهای زیستی مانند امور جنسی و تولیدمثل را در خود گنجانیده است، این نیازها با سازههای قانونی، اقتصادی و فرهنگی شکل گرفته، زیر سلطه درآمده، محدود و بر آن نظارت شده است.
📌به تعبیر انگلس جامعه طبقاتی پدرسالاری بود که ازدواج تکهمسری را بهوجود آورد که هدف اصلی آن خدمت به منافع مردان ثروتمند مالک و برای انتقال اموال شخصی آنها به وارث بوده است. برای نمونه در یونان و روم به موجب قانون ازدواج حق ویژه بزرگزادههای رومی یعنی طبقه مالک بود که وارث قانونی مرد را مشخص میکرد.
📌در جوامع ماقبل مدرن کار تعاونی و مشارکت زنان و کودکان در چارچوب خانواده روش عادی زندگی در زمینهای کشاورزی و دکانهای کوچک و کسب و کارهای دیگر خانگی بود. اما با پیدایش سرمایهداری صنعتی، این خانوادههای تولیدگرِ پیش از صنعتی شدن جای خود را به خانوادههای مصرفی غیرتولیدی زندگی شهری دادند. زنان از جایگاه پیشین خود در کار تولیدی محروم شدند و به پرورش فرزند و خانهداری پرداختند. آنها تنها مصرف کننده و برای زندگی خود به یک نانآور وابسته شدند.
📌در چنین وضعیتی باید مسئولیت حمایت از آن زن وابسته و فرزندان او بر دوش کسی گذاشته شود و این مسئولیت از طریق ازدواج همگانی به شوهران و پسران سپرده شد. تبلیغ شد که خانواده واحدی طبیعی است که بدون آن انسانها نمیتوانند نیازهای طبیعی خود را برای عشقورزی و فرزندخواهی برآورده کنند.
📌در جامعه ماقبل طبقاتی، جدایی به بهزیستی زن و فرزندان او گزندی نمیرساند زن نیازی به شوهر در نقش ابزار حمایتی نداشت؛ او خود عضو تولیدکننده جامعه و از نظر اقتصادی مستقل بود. و این عدم وابستگی اقتصادی زن مانند مرد آزادی پیروی از گرایشهای شخصی و انتخاب همسر را به او میداد. بعد از اینکه زنان از کارهای تولیدی در جامعه کنار رفتند و استقلال اقتصادی خود را از دست دادند، به ازدواج به عنوان ابزار حمایتی وابسته شدند. از آن پس بود که ازدواج در زندگی هر زنی مسئله مهمی شد.
📌در میان طبقه مالک با ازدواج مانند سایر داد و ستدهای تجاری برخورد میشد. پدر دختر به مردی که با دختر او ازدواج میکرد مالی میبخشید و زن همراه با جهیزیهاش به دارایی شوهر خود تبدیل میشد. او باید تن و رَحِم و خدمات خانگی خود را در اختیار شوهر میگذاشت و در این معامله ازدواج، کنترل خود را بر بدن و ذهن خود از دست میداد. زیرا اکنون او با بدن و روح خود دارایی شوهری بود که تصمیمهای اصلی را میگرفت و بر او و فرزندانش فرمان میراند. آنگونه که تاریخ جامعه طبقاتی نشان میدهد، به ذهن و استعدادهای او فرصت اندکی برای رشد داده شد. وقتی در خانهای بسته با کار اجباری و یکنواخت خانگی خسته و افسرده شد، عقل و هوش او پرورش نیافت.
📌امروزه که تعداد زیادی از زنان بیرون از خانه کار می کنند، دو برابر ستم میبینند؛ از یک سو کارفرمایان از آنها بهرهکشی میکنند و در خانه از طریق بردگی خانوادگی ستم میبینند. هرچند این نگرش درست است که زنان از نظر زن بودن و بهرهکشی کارفرمایان دوبرابر ستم کشیدهاند اما همین امر به جنبش آزادی زنان زمانه ما نیرو و سرزندگی بیشتری بخشیده است.
📌در واقع تبدیل شمار بسیاری از زنان به کارگر، انگیزه مبارزه با این سیستم ستمگر را به آنها داده است. در عصر فعلی و در شرایط کنونی جوامع بالاخص جوامع جهان سوم، جنبش آزادی زنان فراتر از کانون خانواده به خود سیستم سرمایهداری مینگرند، در این شرایط همانطور که سردبیر نشریه بالتیمور میگوید:« زنان چیزی کمتر از دگرگونی کامل جهان را نمیخواهند.»
✍فائزه فتحی رستمی
@womenstudiesisaorg
@hooreechannel 🌹
تنها انقلاب خطرناك، انقلاب گرسنگان است. من از شورش هايى كه دليل آن، بى نانى باشد؛ بيش از نبرد با يك ارتش 200 هزار نفرى بيم دارم...
ناپلئون بناپارت
@hooreechannel 🌹
🔖 بحران سلامت روان در میان زنان افغانستان در سایه آیندهای نامعلوم
🔺«فقط میخواهم کسی صدایم را بشنود. من احساس درد عمیقی دارم و تنها کسی هم نیستم که این حس را تجربه میکند.»
این، سخنان یک دانشجوی دختر در افغانستان است. او در حالی که گریه میکند از حال و هوای این روزهایش به ما میگوید: «اکثر همکلاسیهای دختر در کلاس ما به خودکشی فکر میکنند. همه ما از افسردگی و اضطراب شدید رنج میبریم. هیچ امیدی به آینده نداریم.»
این دانشجوی جوان بیست و چند ساله، چهار ماه پیش و پس از ممنوعیت تحصیل دختران توسط طالبان، اقدام به خودکشی کرد. او هماکنون تحت درمان زیر نظر یک رواندرمان است.
شرایط او نگاهها را به سمت یک بحران روانی در جامعه افغانستان که بحرانی ناملموس اما بسیار جدی است، جلب میکند.
دکتر امل، روانشناس، میگوید: «ما در افغانستان به شیوع فراگیر افکار خودکشی دچار شدهایم. این بدترین شرایط نسبت به هر زمان دیگر است و جهان نیز کمتر به آن توجه میکند و به ندرت در مورد آن حرف میزند.»
🔺توجه به آمار سازمان ملل در جامعه عمیقاً مردسالار افغانستان، یک نفر از هر دو شهروند افغانستان، که عموما آن هم زن است، حتی قبل از تسلط طالبان از ناراحتیهای روانی رنج میبرده است. اما کارشناسان میگویند که شرایط اکنون از هر زمان دیگری بدتر است؛ جامعهای که به دلیل چهار دهه جنگ، فرسوده شده و حالا سرکوب آزادی زنان از سوی طالبان و بحران اقتصادی را نیز تجربه میکند.
#طالبان
#زنان_افغانستان
https://bbc.in/3MMHitf
⚛ @Zane_Ruz_Channel
@hooreechannel 🌹
🔻ستایش قدرت به جای دعوت به عدالت!
❗️کوتاه آمدن از حجاب اقتدار حاکمیت را به چالش می کشد
این یک اصل روانشناختی است که آدمیان به هر آنچه که دل میبندند و یا توجه جدی و طولانی میورزند؛ آرام آرام در منش و رفتارشان شبیه دلبسته خود میشوند و رنگ او را به خود میگیرند. درمورد خدا نیز این اصل جاری است.
یعنی آنهایی که بهخدای مهربان و بخشنده باورمیکنند؛ خوی مهربانی و بخشندگی در رفتارشان ظاهر میشود و کسانی که به تصویر سختگیرانه از خدا انس میگیرند؛ در عمل نسبت به دیگران تندی میکنند و به راحتی خشم میورزند.
شوربختانه در تاریخ اندیشه دینی ما؛ از میان اوصاف بسیاری که به وسیله آنها میتوانستیم تصویر اخلاقی و محبتآمیز از خدا داشته باشیم و خدا را با وصف عادلی مهربان بشناسیم؛ بیشتر عالمان و فقیهان دینی؛ به صفت قادر و ویژگی قهار خداوند توجه کردند و از برجسته کردن اوصافی چون خدای مهربان؛ خدای عاشق و خدای عادل به راحتی عبور کردند.
وقتی مهمترین جلوه خدا نزد بیشتر فقیهان وصف قدرتمندی او شد؛ توجه ایشان از سایر اوصاف الهی به سمت تحقق قدرت خدا از طریق اجرای احکام شرعی سوق پیدا کرد و نزد ایشان این هدف بسیار با اهمیتتر از موضوع عدالت و دفاع از شأن و حرمت انسان گشت.
به عنوان مثال در متون کلاسیک فقهی؛ پدر اگر فرزند خود را بکشد قصاص نمیشود ولی فرزند اگر ... در مورد زن و شوهر نیز این قاعده جاری است.
تا چند سال پیش حق طلاق با مرد بود؛ حق انتخاب وکیل برای متهم بیمعنا بود؛ در امر قضاوت؛ قاضی حق داشت بین مسلمان و غیرمسلمان تبعیض برقرار کند؛ و مسلمان حق داشت به غیرمسلمان تهمت ناروا بزند و …
یعنی در نزد فقیهان محترم، لحاظ کردن احکام شرعی حتی بدون اعتنا به رعایت عدالت؛ امری معمولی و عادی تلقی شد.
پرسش این است که چرا اجرای احکام شرعی حتی به قیمت نادیده گرفتن شأن انسان برای اکثر فقیهان از اهمیت بالایی برخوردار شد؟ شاید پاسخ چنین باشد؛ وقتی در ساحت عمومی این احکام به اجرا در میآید؛ فقیه به این بهانه که از خدای قهار اطاعت میکند؛ خود نیز احساس قدرت بیشتری میکند و میتواند پیروانش را از این طریق بهاطاعت از خویش دعوت نماید؛ فرقی نمیکند در این میان عدالتی در کار باشد یا نباشد.
بنابر این؛ حساسیت حکومت در بحث حجاب آنهم به صورت اجباری، بیشتر از آنکه جنبه دینی داشته باشد از جنبه روانشناختی برخوردار است. یعنی دغدغه اصلی روحانیونی که اکنون بر تخت قدرت تکیه دادهاند؛ در حقیقت مسئله دین و گسترش ارزشهای اخلاقی نیست.
به عبارت روشنتر؛ اگر تمام فرزندان این مرز و بوم در خلوتخود خداناباور شوند و پایههای ایمان دینی آنها سست شود؛ به اندازه سرسوزنی برای زمامداران فعلی اهمیت ندارد بهشرط آنکه قدرت ایشان را به چالش نکشند و از اقتدار آنها نکاهند.
به همین سبب است که نسبت به حجاب اجباری این همه واکنش تند از خود نشان میدهند.
زیرا عدم رعایت حجاب درساحتعمومی؛ بهتوهم قدرتمندي و احساسسروری این جماعت صدمه وارد میکند و از اقتدارشان میکاهد.
شاید باور نکنید اما زمامداران و روحانیان صاحبمنصب کشور؛ بیشتر از آنکه تمایل داشته باشند که ما آنان را افرادی مهربان؛ عادل؛ بخشنده بخوانیم؛ بسیار علاقمندند که مردم به قدرت آنها باور و از ایشان بیچون و چرا اطاعت کنند.
اگر امروز آمار وحشتناک طلاق؛ اعتیاد؛ فحشا و بداخلاقیهایی چون رشوه و سوءاستفادههای مالی را به نزد اکثر مجتهدان شریف ببریم البته کمی ناراحت میشوند اما زود از سر مسئله میگذرند و موضوع را فراموش میکنند اما اگر گفتهشود که دخترها بیروسری بهخیابان میآیند و حجاب را رعایت نمیکنند به شدت خشمگین میشوند و دستور برخورد صادر میکنند.
چرا؟ زیرا عدمرعایت حجاب؛ مهابت آنها را چه بهلحاظ فردی و چه بهلحاظ حکومتی به چالش میکشد و از اقتدار آنها میکاهد. نتیجه اینکه؛ بیش از هزار سال است که ما مسلمانان رنج میکشیم چون عالمان دینی ما به جای آنکه از خدا تصوری اخلاقی و محبتآمیز داشته باشند و از مهر و عدل خدا سخن بگویند؛ خدا را بهعنوان اربابی قدرتمند شناختهاند و بر قبله چنین خدایی سجده آوردهاند.
لذا بیشتر از آنکه در پی ترویج فرهنگ عدالت، شفقت بر خلق و گسترش عقلانیت و خلاقیت باشند؛ حرف از اطاعت، اجبار و تبعیت بیچون و چرا به میان آوردهاند.
وقتی خدایت شبیه یک ارباب باشد؛ تو نیز خوی سروری میگیری و بردیگران سختگیرانه میتازی!
✍ناصر مهدوی
@hooreechannel 🌹
▪️برای فروپاشی اقتصاد یک کشور تنها باید
کاردان و میهن دوست را بیکار کرد و به دزد
و نادان پُست داد ...
👤 یواخیم فون ریبنتروپ
( وزیر خارجه آلمان نازی )
@Ancients
@hooreechannel 🌹
📌 من فرزند دو نفرم
در را زد و و وارد اتاق شد. مدير يکی از بخشهای ديگر مؤسسه بود. يک فرم استخدامی پر شده دستش بود و بعد از حال و احوال مختصری٬ فرم را داد دست من و گفت: "نگاه کن، اين چه جالبه!". کمی بالا و پايين فرم را ورانداز کردم. به نظرم يک فرم معمولی می آمد حاوی مشخصات خانمی که برای استخدام مراجعه کرده بود.
پرسيدم: "چی ش جالبه؟" گفت: "مشخصات فردی ش رو ببين!" شروع کردم به زير لب خواندن مشخصات فردی ... نام ... نام خانوادگی ... تا رسيدم به آنجا که بود "فرزند: ..."٬ ديدم جلويش نوشته: "رضا و پروين". چند لحظه مکث کردم ...؛ مکث مرا که ديد٬ لبخندی زد و گفت: "ببين٬ من هم به همين جا که رسيدم٬ مثل تو مکث کردم٬ بعدش به خانم متقاضی گفتم: "چه جالب! ... دو تا اسم نوشته ايد." صدايش را صاف کرد و جواب داد: "انتظار داشتيد يک اسم بنويسم؟ خب ... من فرزند دو نفر هستم نه فرزند يک نفر!"ا
چند لحظه به فکر فرورفتم. به ياد آوردم که هميشه هنگام پر کردن فرم ها٬ بدون مکث و اتوماتيک جلوی قسمت "فرزند: ..." فقط يک اسم می نوشتم: "علی"! چطور تا به حال به چنين چيزی فکر نکرده بودم؟ چقدر واضح بود اين٬ و هم٬ چقدر مغفول! حس عجيبی پيدا کردم. يک ملغمه ای بود از تعجب٬ غافلگير شدن٬ حس بعد از يک کشف مهم و تامل برانگيز ... و کمی که زمان می گذشت٬ مقداری هم عصبانيت ... عصبانيت از دست خودم. چطور از چيزی تا اين حد بديهی٬ اين همه سال غافل بوده ام؟
فرم را پر کرده بودم و داده بودم دست متصدی پشت باجه. مشخصات مرا يک به يک وارد کامپيوتر مقابلش می کرد؛ در عين حال٬ با اين که خيلی واضح و مشخص نوشته بودم٬ قبل از تايپ هر قسمت٬ يک بار هم موارد را با صدای بلند تکرار می کرد و منتظر تاييدم می ماند ... نامم ... نام خانوادگی ام ... تا رسيد به قسمت "فرزند:..." که من مقابل آن نوشته بودم: "علی و صديقه".
مکثی کرد٬ انگار يک چيزی طبق روال معمول نباشد. قبل از اين که فرصت کند چيزی بپرسد٬ صدايم را صاف کردم٬ سينه ام را جلو دادم و با حالتی حق به جانب گفتم: "خب می دانيد٬ آخر من فرزند دو نفرم ... فرزند يک نفر که نيستم!"/زن امروزی
✍فرهاد میثمی
@EveDaughters
@hooreechannel 🌹
🔻هنر برخورد ژاپنیها با شکست!
ژاپنیها فرهنگ بسیار جالب و عجیبی دارند به نام کینتسوگی!
در فلسفه کینتسوگی وقتی ظرفی می شکند، آن را دور نمی اندازند بلکه بر اساس یک باور و هنر باستانی که از اجدادشان به ارث برده اند، شکستگی ها را به شیوه خاصی مرمت می کنند.
آنها قطعات شکسته را با پودر طلا به هم می چسبانند تا آن جسم شکسته شده حالا ارزشی بیشتر از قبل پیدا کند و زیباتر از قبل شود.
چرا شکستگی را با طلا پر می کنند؟
کینتسوگی می گوید که شما بعد از شکست نه تنها دچار کاستی و ضعف نمی شوید، بلکه بسیار ارزشمند شده و می درخشید.
شکست ها، نتایج بسیار ارزشمندی هستند که افراد موفق کوله باری از آنها را جمع کرده اند.
دنیا همه را می شکند اما برخی پس از شکست، از همان جایی که شکست خورده اند قوی می شوند.
در کینتسوگی عمل ترمیم، در اصل تولد دوباره است. به جای تلاش برای بازگرداندن یک جسم شکسته به حالت اول، آن را به یک گنجینه ارزشمند تبدیل می کنند.
در کینتسوگی نه تنها شکستگی ها را پنهان نمی کنند بلکه با استفاده از درخشش طلا، توجه را به آن خطوط شکسته بیشتر جلب می کنند. ترک های طلایی در یک جسم شکسته، یادآور خاطره و تجربه است. ترک های طلایی نشان می دهند که جسمی که شکسته بود حالا با طلا ویژگی های منحصر به فردی استفاده کرده که قبلا این ویژگی ها را نداشت.
این نمادی از ناپایداری، قدرت و زیبایی است.
اما چند درس مهم از کینتسوگی:
1️⃣ شکستگی و عیوب خود را بپذیرید و آنها را پنهان نکنید.
وقتی طلا شکاف های داخل یک ظرف شکسته را مشخصتر می کند به ما یادآور می شود که کاستی و نقص زیبا است و می توان از آن استفاده کرد. پس آنها را نپوشانید! شکستگی ها و عیوب خود را بپذیرد و آنها را دوست بدارید، چرا که این شکستگی ها هستند که شما را به انسان بهتر و قویتری تبدیل می کنند.
2️⃣ تغییر بخشی از زندگی است.
کینتسوگی به ما می گوید که تغییر بخش اجتناب ناپذیر زندگی است چرا که وجود ما همیشه درحال تغییر است. پس به جای چسبیدن به اندیشه آنچه باید باشیم و آنچه بوده ایم، باید آنچه را که هستیم، بپذیریم. ما هیچگاه محصور زمان نیستیم و هرگز هم تماما کامل و یا تماما ناقص نیستیم. زندگی همواره آثار خوب و بد خودش را روی ما می گذارد، پس این نشانه های باقی مانده پیشینه ماست و به ما نشان میدهد که چگونه رشد کرده ایم.
3️⃣ جراحت ها راهی برای ورود نور به درون شماست.
کینتسوگی ما را ترغیب می کند که راجع به سختیها متفاوت فکر کنیم. همه ما در دورهای از زندگی خود با ناملایمات روبه رو خواهیم شد، اما حتی اگر احساس نقص کنیم می توانیم آن را از نو بسازیم. توجه داشته باشید که توانایی بازسازی به معنای فراموش کردن تجارب گذشته نیست، بلکه به معنای پذیرش آنها به عنوان بخشی از ما و داشتن قدرت کافی برای عبور کردن از آنها است.
4⃣ با خود مهربان باشید.
شاید مهمتر از همه این موارد، کینتسوگی اهمیت دوست داشتن خود را به ما یادآور می شود. یک فنجان شکسته را نمی توان به تنهایی درست کرد. پیش از آنکه این فنجان دوباره کامل شود، نیازمند عشق، مراقبت و توجه است. ما هم همینطور هستیم. وقتی سختی را تجربه می کنیم، این مراقبت، عشق و توجه است که ما و اطرافیان را به هم وصل می کند.
@Sokhanranihaa
@hooreechannel 🌹
وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت طالبان به مالکان سالنهای عروسی در کابل دستور داده است از پخش هر نوع موسیقی در محافل عروسی و دیگر مراسم، خودداری کنند.
محمد صادق عاکف، سخنگوی وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان به بیبیسی گفت که «این دستور در جریان یک نشست مجددا با مالکان تالارهای عروسی در کابل در کنار سایر مسایل» ابلاغ شده است.
او افزود: «موسیقی در شریعت اسلامی مجاز نیست. شرط نیست که یک آدم در محفل عروسی خود دخترهای بیگانه و بچههای زیرسن را برقصاند». آقای عاکف همچنین مدعی شد که «موسیقی در عرف افغانها و شریعت اسلامی جایگاهی ندارد». وی اما گفت تنها اگر زنانی که در میان شان مردان نباشند اجازه دارند که دایره/دف بزنند.
او در پاسخ به این پرسش که در دیگر کشورهای اسلامی موسیقی منع نیست گفت که «من در مورد سایر کشورها صحبت نمیکنم...این شریعت اسلامی است که کشورها باید از آن پیروی کنند نه این که شریعت پیرو کشورها باشد.»
@kherad_Jensi
@hooreechannel 🌹
💢اطاعتپذیری محض زنان، ظلم به مردان
🔸زندگی مشترک همانگونه که از عنوانش مشخص است یک زندگی تعاملی و شراکتی است که در آن قوانین و آداب خاصی حاکم است تا آرامش اعضای خانواده در این نهاد کوچک تأمین گردد.
🔸یکی از مواردی که از سوی تراث دینی بر آن تاکید شده، اطاعت زن از شوهر میباشد. اما سوال این است که بازه اطاعت چه مقدار است؟ آیا زن باید اطاعت محض داشته باشد و بر سر هر مسألهای تابع نظر همسر خود باشد؟
🔸برخی مفسران همچون علامه طباطبایی دامنه اطاعت را محدود در عمل زناشویی میدانند و نه چیز دیگر. برخی دیگر بازه اطاعت را گستردهتر دانستهاند.
🔸چنین نگرش تئوری، در میان مردم چهره عملیاتی دارد و حتی گاه به افراط کشیده میشود. آنگونه که حتی زن در انتخاب مدل و رنگ لباسی که خلاف عرف و شرع هم محسوب نمیشود، تابع نظر همسر میگردد. «آزمایشهای میلگرام نیز نشان میدهد که اکثر انسانها ترجیح میدهند که از یک اقتدار اطاعت کنند تا اینکه خودشان مسئولیت اعمالشان را به عهده بگیرند» و این چرایی اطاعت محض برخی زنان از شوهران را توجیه میکند.
🔸اما تابعیت محض زن از همسر باعث میشود، زن استقلال نظر و رأی خود را از دست بدهد و قدرت تصمیمگیریش تضعیف شود در نتیجه برای کوچکترین انتخابها و تصمیمها محتاج نظر دیگری گردد.
🔸از سوی دیگر چَشم گفتنها و اطاعت بیچون و چرا و عدم مخالفت و عدم تاکید بر نظر خویش از سوی زن، کم کم روحیه استبداد و خودرأیی را در مرد تقویت میکند. به طوری که مرد دچار توهم خودحقپنداری میگردد و گمان میکند هر چه او میگوید صحیح است و فقط اوست که میتواند سره از ناسره را تشخیص دهد. و چنین تصور متوهمانهای در وهله اول به خود او و سپس به همه اعضای خانواده آسیب میرساند.
🔸خودحقپنداری مرد، راه تصمیمگیری و اظهار نظر را بر سایر اعضای خانواده و حتی عروسها و دامادها و نوهها نیز میبندد و علاوه بر زن، مرد از سایرین هم توقع چَشم شنیدن دارد و مخالفت کردن آنها حتی در کوچکترین مسائل را تاب نمیآورد. چنین مردی به خود نیز آسیب میزند.
🔸اختلاف نظر و سلیقه امری عادی و طبیعی در روابط انسانی است. زندگی مشترک به معنی دست کشیدن از تفاوتها نیست، بلکه به معنای چگونه زیستن با تفاوتها با هدف حفظ آرامش خانواده است.
✍نفیسه مرادی
/channel/female_Interpretation
@hooreechannel 🌹
❗️اگر میخواهید دل زنی را بدست بیاورید باید عملگرا باشید.
باید دست از چانه زدن بیهوده بردارید. قربانت بروم، من عاشقت هستم، بدون تو میمیرم، تو نباشی من چه کار کنم، تو بروی خودم را میکشم و فقط بخاطر تو زندگی میکنم و باقی اینها برای فاطی نه تنها تنبان نمیشود که قابدستمال هم نمیشود.
خیالتان را راحت کنم، زنهایی که روی پای خود ایستادهاند، زنهایی که موفقیت و جایگاه اجتماعی دارند، زنانی که بلدند هم پول دربیاورند و هم به وقتش زن دلبر و عاشقکش باشند، فقط و فقط مرد عملگرا میخواهند. این زنها با کلمه و عاشقانه نویسی آبکی گول نمیخورند...
نمیشود بگویید عاشقید اما یک کار مفید هم نکنید، حتی زحمت پسانداز یا وام گرفتن برای پول پیش خانه را به خودتان ندهید. نمیشود فقط بگویید فلان غذا را دوست دارم اما یک بار به خودتان زحمت ندهید که بفهمید تویش سیر سرخکرده دارد یا پیازداغ، نمیشود پیشنهاد سفر بدهید اما بخواهید بلیط هواپیما و ووچر هتل و ساک آماده و کف اصلاح و شارژر و دفترچه بیمه و شورت اضافیتان را برایتان جمع کند که مثلا عشقتان را بردهاید سفر.
نمیشود از مهمانی دادن فقط زنگ زدن و خبر کردن آدمها را بر عهده بگیرید. نمیشود وقتی یک کار را بدون سیخونک و ورم کردن زن انجام نمیدهید، بعدش ادعا کنید عاشقش هستید. نمیشود دوازده ماه سال مثل زنی که ویار دارد روی تخت و کاناپه لم بدهید و هی بگویید حالم بد است و اینجا و آنجایم درد میکند و بعد پیام عاشقانه بدهید و بنویسید "همه بر سر زبانند و تو در میان جانی" بعد هی دستدست کنید و طرف که رفت زن یکی دیگر شد حکایت انا مظلوم سر بدهید که بیوفا و پولپرست بود.
هیچ زنی دوست ندارد به بهانه چند تا قربانت بروم هم مادر و هم آشپز و هم پیشکار و هم پرستار و هم نازکش و هم دلاک و هم پیشخدمت و هم شوگرمامی و هم وردست و هم دستگاه جوجهکشی کسی باشد.
اگر مردی هستید که فقط زبانش کار میکند و بلد است ننه من غریبم دربیاورد و توی اینستاگرامش ترانههای محمد علیزاده را روی تصویر سیاه بگذارد و به یکی از حرفهایی که زده عمل نمیکند، پیش مامانخانومتان بمانید و اعصاب هیچ زن دیگری را خطخطی نکنید. شاید زبان شما و قصارهای عاشقانهای که از فضای مجازی یاد گرفتهاید یک یا دو سال کارتان را راه بیندازد، اما بعدش حال طرف را به بدترین شکل ممکن به هم خواهید زد.
جدی گفتم و دوستانه و از سر خیرخواهی.../زن امروزی
✍الهامفلاح
@kherad_Jensi
@hooreechannel 🌹
آمار عجیب کودکان کار در ایران!| چرا اقدامات بیفایده بودهاست؟
🔹آمار کودکان کار در ایران چقدر است؟ تا به حال چه اقداماتی برای بهبود وضع کار کودکان در ایران انجام شده است؟ چند درصد از کودکان کار در ایران، خارجی هستند؟ چرا اقدامات مسئولین در ۲۰ سال گذشته نتیجه مثبتی نداشته است؟
🔹اینها همه سوالاتی است که حول کودکان کار در اذهان وجود دارد، با این ویدیو همراه شوید./خبـــرفـــوࢪی
@hooreechannel 🌹
⛔️ دروغ، شعله ای بر خرمن اعتقاد و اعتماد!
این روزها روایت های عجیب و غریبی می شنویم از اتفاقاتی که در سالهای پس از انقلاب ۵۷ افتاده و ما جور دیگری شنیده بودیم. انگار زمانه دارد روی دیگری از گذشته ای را که گذراندیم نشانمان می دهد! گذشته ای پر از اتفاق و حادثه، تلخ و شیرین، بزرگ و کوچک! اتفاقاتی که خودمان در آن حضور داشتیم و حسش کردیم. انقلاب، امام، روسای جمهوری که محبوب آمدند و مبغوض رفتند! انتخاباتی پرشور و انتخاباتی کم حضور! نمایندگانی فرهیخته و گاه بی سواد! سالهای جنگ و صلح.جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم! ۲۰ سال نزاع هسته ای! انرژی هسته ای حق مسلم ماست! ریزش بورس. دلار و سکه در اوج. پول ملی در حضیض! ممنوعیت ویدیو و ماهواره. قوانین متروکه و امریه های واجب الاتباع!
به گذشته که فکر می کنم انگار دهه هاست است زنده ام، از بس حوادث بر ما رفته است در این چهار دهه! چهار دهه موج سواری بی نتیجه. چهار دهه نوسان بین امید و دریغ! چهار دهه از دست دادن و به دست نیاوردن! چهار دهه گفتن امسال دریغ از پارسال! چهار دهه ای که در آنها نسلی هایی چشمشان به آمدن آینده درخشان سفید شد و جز محرومیت از همه چیز، چیزی ندیدند!
ما استقلال خواستیم و بحمدالله تا حدودی با کمک شرقیها به دست آوردیم، اما به قیمت از دست دادن آزادی برای یک اعتراض ساده! به قیمت از دست دادن دین جمهور، به قیمت فنا شدن آرزوها و آمال دم دستی! به قیمت حسرتِ داشتن ابتدایی ترین ها! به قیمت از دست دادن سرمایه ها!
این روزها خبرهایی متفاوت از روایتهای رسمی می شنویم که تاکنون باورشان کرده بودیم. خبرهای پشت پرده! خبرهایی که ساختگی بودند! اسطوره سازی های دروغین برای فریب مردم! وارونه جلوه دادن حوادث برای گریاندن مردم! پنهان کردنهای مکرر برای حفظ قدرت! و به عینیت درآمدن این ضرب المثل که گر نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها!
حالا دیگر کسی باور نمی کند روایتهای رسمی نظام را از اتفاقات، حتی یک اتفاق معمولی و پیش پا افتاده را! به جز عده محدودی که یا عشق به نظام از دیدن واقعیات محرومشان کرده و یا به خاطر منافعشان چشم بر روی واقعیات بسته اند و یا خودشان هم از این ساختگیها منتفع می شوند!
هیچ گاه فکر نمی کردم روزی برسد ببینم در نظامی مدعی دین و پیروی از علی ع به جایی برسیم که اگر بگوییم دروغگو دشمن خداست، بشنویم کدام خدا! خدایی که با دروغگویان است؟ خدایی که به نامش ثروتها اندوختند و خونها ریختند؟ خدایی که به خاطر حفظ نظام دینی به نامش دروغها گفتند؟ نه ما این خدا را نمی خواهیم!
و امروز می فهمم چرا درس چوپان دروغگو را از کتاب ابتدایی حذف کردند! چون نمی خواستند تصویر بدی از چوپانی که حافظ گوسفندان است و گاه دروغ هم می گوید در ذهن بچه ها ترسیم شود. چون فکر می کردند اگر به جای چوپان دروغگو چوپان راستگو را بگذارند، می توانند گاه دروغ های مصلحتی بگویند که بار منفی دروغگویی را نداشته باشد، مثل زمانی که هواپیمای حامل جوانان نخبه ایرانی را به عمد یا اشتباه زدند و تا سه روز پنهانش کردند! مثل وقتی که داستان شهید حسین فهمیده را ساختند تا عواطف نوجوانان را برای رفتن به جبهه تحریک کنند! مثل وقتی که اعتراضات را به آشوب کشاندند و به گردن اوباش انداختند! مثل وقتی که....
اما من هنوز هم به جد معتقدم دروغگو دشمن خداست چون هر دروغ حتی مصلحتی آن برای توجیه رفتارمان و یا حفظ حکومتمان، همچون شعله ای بر خرمن اعتقاد مردمی می افتد که به ما اعتماد کردند و جان و مال و آبرویشان را به ما سپردند، و همین حال و اکنون ما، گواه آن است!
✍فرشته مزینانی
🔶 تحمیل حجاب به قیمت تباه ساختن اخلاق
متولیان کشور بعد از مرگ مهسا و هزینههای سنگینی که آن برای مردم و کشور و حتی دیانت مردم در پی داشت، در مقام آن برآمدند که در قبال بیحجابی زنان تغییر رفتار دهند و خشونت فیزیکی را با تدوین لایحهای به خشونت مالی و اداری از قبیل جریمه کردن و پلمپ کردن اماکن و اخراج کردن از محل کار و تعلیق تحصیلی و ممنوعالکار یا ممنوعالخروج کردن تبدیل کنند؛ با این تصور که خشونت مالی و اداری هیچ هزینهای ندارد؛ اما واقعیت امر بر خلاف این تصور است و فساد خشونت مالی و اداری از خشونت فیزیکی کمتر نیست.
1️⃣ذکر نمونههایی از اعمال خشونت برای تحمیل حجاب
یکی از خویشان که در اسنپ اشتغال دارد، داستانهایی را در زمینۀ تحمیل حجاب برایم نقل کرد که اینک در خور ذکر میدانم:
🔸الف. او گفت که «من را یک صد هزار تومان جریمه کردند که سرنشین اتومبیلم یک خانم بیحجاب بوده است» و او به این کار اعتراض داشت که چرا باید من را به سبب بیحجابی سرنشین اتومبیلم جریمه کنند و دولت، دسترنجم را که برای تأمین معاش خود و خانوادهام فراهم ساختهام، به یغما ببرد.
🔸ب. نیز او گفت که یک خانمی با حجاب وارد اتومبیلم شد و بعد در آن، حجاب از سر برگرفت. من برای این که دوباره جریمه نشوم، به آن خانم گفتم که حجابت را رعایت کن؛ اما او ترتیب اثر نداد. من هم اتومبیل را متوقف کردم و به آن خانم گفتم که پس پیاده شوید. او گفت که من پیاده نمیشوم. من هم به 110 زنگ زدم و بعد از آن یک ون آمد و نیروی انتظامی آن خانم را با پیچیدن موی سرش به دور دست خود از اتومبیل بیرون کشید و به درون ون برد.
حال محل سؤال است که آیا اینچنین، درگیر کردن مردم با همدیگر برای تحمیل حجاب، نتایج مطلوبی خواهد داشت؟ آیا آن خانم، به اصطلاح درس عبرت خواهد گرفت و دیگر، بیحجابیاش تکرار نخواهد کرد؟ و آیا این راننده که نتوانسته است، از مسافرکشی خود درآمدی کسب کند، بد و بیراه نثار تحمیلکنندگان حجاب نخواهد کرد و آیا این ناراضیتراشیها به تدریج انباشته نخواهد شد و به حد انفجار نخواهد رسید؟
🔸ج. نیز او نقل کرد، چند پیامک جریمه برای سوار کردن بیحجاب برای من آمد؛ در حالی که به من ربطی نداشت. وقتی که به نیروی انتظامی مراجعه کردم، کاشف به عمل آمد که رانندهای پلاک اتومبیلش را مخدوش کرده و خانمهای بیحجاب را سوار میکرده و آن پیامکها به اشتباه برای من آمده است.
حال محل سؤال است که آیا تحمیل حجاب به قیمت فاسد کردن اخلاق مردم ارزش دارد؟ آیا در نظر متولیان حکومت، حفظ حجاب از حفظ اخلاق مهمتر است؟ و آیا اجبار دینی به قیمت فاسد کردن اخلاق مردم میارزد؟
2️⃣ هزینهسازی های خشونت مالی و اداری
برخی از مهم ترین هزینههایی که خشونت مالی و اداری در پی می آورد، از این قبیل است:
🔸اولاً، نظارت نیروهای انتظامی و دوربینها هرگز تمام خیابانها و اماکن را پوشش نمیدهد؛ لذا کسانی که بخواهند حجاب را زیرپا بگذارند، در خیابانها و اماکنی که تحت نظارت نیروهای انتظامی و دوربینها قرار ندارند، حجاب از سر بر میدارند.
🔸ثانیاً، اعمال خشونت مالی و اداری در قبال کسانی که بیحجابی در اماکن تحت مسؤولیت آنان رخ میدهد، باعث ایجاد نارضایتی و اعتراض آنان خواهد شد؛ چون آنان بسا دغدغۀ ایدئولوژیک حفظ حجاب را نداشته باشند و تنها به فکر تأمین معاش و گذران زندگی عادی خود باشند؛ از این رو، تحمیل حجاب به قیمت ایجاد نارضایتی و اعتراض مردمی که دخالت مستقیمی در بی حجابی ندارند، نه تنها هیچ منفعتی ندارد که ضرر هم دارد.
🔸ثالثاً، خشونت مالی و اداری خواه و ناخوه به خشونت فیزیکی خواهد انجامید؛ چون خشونتهای مالی و اداری باعث ایجاد نارضایتی و کینه و حس انتقام در مردم میشود و سرانجام در جای خود بروز پیدا خواهد کرد.
✍جعفر نکونام
/channel/dineaqlani
@hooreechannel 🌹
سهم پوشاک در سبد خانوارهای ایرانی نصف شد
🔴۶۰ تا ۷۰ درصد مواد اولیه در صنعت پوشاک وارداتی است
🔸️نامی، عضو هیات مدیره اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران:
🔹سهم پوشاک در سبد خانوارهای ایرانی در دهه ۸۰ حدود ۷ درصد بود اما در طول این سالها این سهم به حدود ۳.۵ درصد رسیده است و این آمار نشان میدهد که تقاضای مردم برای خرید پوشاک کاهش پیدا کرده است.
🔹۶۰ تا ۷۰ درصد مواد اولیه در صنعت پوشاک وارداتی است؛ در حوزه پوشاک پنبه، پلی استر و ویسکوز وارداتی هستند که ویسکوز کاملا وارداتی و حدود ۸۰ درصد پنبه وارداتی است؛ پس قیمت ارز و تامین مواد اولیه در قیمت نهایی بسیار موثر است.
🔹اما این روزها هزینههای فروشگاهی و اجاره بها در قیمت فروش پوشاک بسیار حائز اهمیت شده است؛ وقتی در یک بازه زمانی ۲ ساله اجاره بها ۲ تا ۳برابر افزایش پیدا میکند طبیعی است که این موضوع حدود ۲۰ درصد بر قیمت فروش تاثیر بگذارد البته این افزایش نرخ متناسب با موقعیت واحد صنفی تغییر میکند./ایلنا
@swhriran
@hooreechannel 🌹
🔻اقا! سفره خالی می خرید؟
یاد دارم در غروبی سرد سرد،
می گذشت از کوچه ما دوره گرد،
داد می زد: کهنه قالی می خرم،
دست دوم، جنس عالی می خرم،
کوزه و ظرف سفالی می خرم،
گر نداری، شیشه خالی می خرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست،
عاقبت آهی کشید، بغض اش شکست،
اول ماه است و نان در سفره نیست،
ای خدا شکرت، ولی این زندگی است؟!!!
سوختم، دیدم که بابا پیر بود،
بدتر از او، خواهرم دلگیر بود،
بوی نان تازه هوش اش برده بود،
اتفاقا مادرم هم، روزه بود،
صورت اش دیدم که لک برداشته،
دست خوش رنگ اش، ترک برداشته،
باز هم بانگ درشت پیرمرد،
پرده اندیشه ام را پاره کرد...،
دوره گردم، کهنه قالی می خرم،
دست دوم، جنس عالی می خرم،
کوزه و ظرف سفالی می خرم،
گر نداری، شیشه خالی می خرم،
خواهرم بی روسری بیرون دوید،
گفت: "آقا، سفره خالی می خرید؟!!
✍محمدرضا یعقوبی
/channel/andishkadeye_kherad
@hooreechannel 🌹
حرکت خاموش به سوی فقر
🔗این که یک ملت فقیر شود، رخداد دردناکی است، اما عجیب و غریب نیست، همان طور که هند در قرن هفدهم یکی از ثروتمند ترین کشورها بود و از قرن نوزدهم به بعد یکی از فقیرترین
🔗متاسفانه این راه نکبت راطی می کنیم بدون سر و صدا، فقط گاهگاهی با یک رخداد چشم باز کرده و متوجه شویم بیشتر به باتلاق فقر فرو رفته ایم .
🔗موجودی امکانات حمل و نقل کشور و سایر امکانات در حال فرسایش تدریجی است، چون امکان جایگزینی وجود ندارد. بسیاری از کارگاهها و کارخانهها هم با مشکل فرسایش ماشینآلات و ابزار روبهرو هستند و با مشکل عدم امکان جایگزینی و تنزل ظرفیت تولید و کارکرد. این فقیر شدنِ یا همان «فقر خاموش» در بسیاری از خانههای ما هم در جریان است.
🔗مصداقی بگویم: سه سال پیش سماوری خریدم ۲۲۰ هزار تومان. امسال شیر آن خراب شد و برای خرید شیر سماور مراجعه کردم، می گویند شیر ۳۵۰ هزار تومان، خود سماور را اگر پیدا کردید ۲/۵ میلیون تومان. شیر سماور را نخریدم.
🔗یک سطل کفشور پدالی را سه سال پیش خریده بودم ۲۰۰ هزار تومان ، شکست. امروز صبح فروشنده گفت یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان، آن را نخریدم.
🔗اگر یخچال منزل که بیش از ۲۰ سال عمر دارد و آن موقع خریده بودم ۲۲۰ هزار تومان هر آن ممکن است خراب شود، و بخواهم مشابه آن را تهیه کنم باید بیش از ۲۰ میلیون تومان پرداخت کنم ؛ که تبعٱ بعلت عدم توانایی مالی نخواهم خرید. جارو برقی، لباسشوئی و… هم همینطور
🔗من یک استاد دانشگاه بازنشسته هستم، اگر عمری باقی باشد به زودی خانه خود را خالی از بسیاری وسائل ضروری خواهم یافت.
🔗قدرت خرید و درآمد ماهیانه بسیاری از ما طی سه چهار سال به یک سوم رسیده.
وقتی در آمدها به زیر ۲۰۰ دلار در ماه رسید چشم باز میکنیم زیر خط فقر مطلق خواهیم بود، بدون این که تلاشی کرده باشیم یا جرمی را مرتکب شده باشیم. اگر بگویم در مسیر «حرکت به سمت هندی های قرن ۱۸ و ۱۹ هستیم » تعجب نکنید.
🔗در برخی مناطق شهرها قیافه انسان ها هم دارد مثل هندی ها می شود، در اثر گرانی مواد غذایی و عدم تامین تغذیه مناسب .
🔗سال ۱۳۶۰ در سازمان برنامه، فعالیت هایی برای تدوین برنامه توسعه اقتصادی کشور در جریان بود
🔗که از من هم مشاوره می گرفتند. روزی چند دانشجوی انقلابی از یک دانشگاه به دفتر من آمدند و گفتند شنیدهایم گفتهای هدف برنامه این است که طی ۲۰ سال به ژاپن برسیم! تاکید کردند که این هدف کم است و باید انقلابی جهش کنیم و زودترباید از ژاپن جلو بزنیم. گفتم من چنین مطلبی را بیان نکردهام تصور هم نمیکنم با توجه به تفکرات هیئت حاکمه تا ۵۰ سال دیگر هم ما به ژاپن برسیم.
🔗اکنون ۴۰ سال از آن تاریخ گذشته، گویا در سر پیچ قبلی اشتباه پیچیدهایم وداریم به سوی هندقرن نوزده می رویم. آن دانشجویان را هم خبر دارم بعلت لجن مال کردن شخصیت و محدود نمودن آزادی های خدا دادی و تبعیض در درآمدها و... به کانادا مهاجرت نموده اند ، ونظاره گر وضعیت رقت بار موجود هستند ،چون می بینند که نه تنها به ژاپن نرسیدیم بلکه هندی ها هم از ما فاصله گرفته وما عقب مانده ایم.
❓دقت کردید در مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری کسی از اهداف بلند برای پیشرفت و ترقی کشور سخنی به میان نیاورد؟
همه در حد قول سبد معیشتی، تامین مقداری پول کمک معاش یا قولهای محاسبه نشده برای تامین مسکن و مانند آن یا نظارت بر بازار و کنترل توزیع و قیمت صحبت کردند.
🔗شایسته خواهد بود ما مردم ایران حداقل گفتمان پیشرفت و ترقی برای کشور و بهبود مستمر زندگی هموطنان را به صورت یک آرمان ملی زنده نگهداریم و اجازه ندهیم در مسیر هندی شدن قرن ۱۸ تا ۱۹ برویم.
✍محمد طبیبیان اقتصاد دان
@jebheeslahatiranazad
@hooreechannel 🌹
.
تصویری از جمعیت حاضر در کنسرت دیروز سالار عقیلی در سالن وزارت کشور را دیدم. برای دوستی فرستادم؛ نوشت:
در جامعهشناسی هنر این نکته تقریبا مورد توافق است که فرم همان محتواست. حکومت به خطا فکر میکند میتواند فرم را بگیرد و محتوای خودش را به آن تزریق کند.
سرگشتگی و تعارضات در برگزاری این برنامهها به علت ندانستن همین نکته است. اینکه مغازههای مردم را پلمب میکنند ولی در سالن وزارت کشور همان را مجاز میدانند چیزی جز سرگشتگی در سیاستها نیست.
✍عباس عبدی
@demogoraze
@hooreechannel 🌹
🔻چادر تبدیل به نماد می شود
فاطمه علمدار، جامعه شناس و پژوهشگر حوزه روانشناسی اجتماعی در گفت و گو با «شبکه شرق»:
فاطمه علمدار: بعد از آمدن محمدرضاشاه تعدادی از متدینین خواستند تا چادر دوباره اجباری شود و به دوران قبل از رضاشاه برگردیم. در نهایت سال 1323 مجلس تصویب میکند که پوشیدن چادر بلامانع است و چادر موضوعیت پیدا میکند.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-882372
@hooreechannel 🌹
✴️ جامعه ایران در موضوع حجاب، سرگردان است
بخشی از یادداشت اینستاگرامی عباس شیخالاسلامی؛ رئیس کانون وکلای خراسان:
🔸جامعه رسمی و غیررسمی ایران در قلمرو موضوع بیحجابی در حال حاضر سرگردان و نظریات زیر مطرح است و باید منتظر بود ببینیم کدام نظر در تقنین و عمل پیروز میشوند:
۱) عدهای جرمانگاری و مجازات و برخورد شدید و اجرای دقیق تبصره ماده ۶۳۸ ق م ا را راهکار میدانند؛
۲) گروه دوم انتخاب حجاب را حق بانوان میدانند و اجبار به حجاب را شرعی و منطقی نمیدانند و معتقد به آزادی پوشش هستند؛
۳) گروهی بی حجابی را نه در حد جرم و نه انحراف بلکه در حد یک تخلف مستلزم جریمه همانند نبستن کمربند ایمنی تلقی میکنند و با برخوردهای با حدتوشدت مخالفند؛
۴)گروهی بی حجابی را در حد انحراف (نه جرم و تخلف) تلقی و راهکار را مداخله جامعه مدنی و کار فرهنگی و امر به معروف دانسته و تخلف یا جرمانگاری را سیاستی شکست خورده می دانند.
🔸ظاهرا حاکمیت از دو طرف تحت فشار است؛ خانوادههای مذهبی که بی حجابی را حتی در حد کم بر نمیتابند و از حاکمیت انتظار برخورد دارند و در مقابل بانوانی که عدم رعایت حجاب را حق خود می دانند و حاضر نیستند حجاب اجباری را بپذیرند./پایگاه خبری اختبار
@EveDaughters
@hooreechannel 🌹
تصویری دردآور و ناراحت کننده از زنانِ کولبر در حالِ استراحت
همان زنانِ کولبری که کمتر اسمی از آنها برده میشود.
سالهاست کسی از درد و رنجِ تحمیلی بر آنها خبری ندارد ، دشواریِ این برایِ زنانِ کولبر دو چندان است بیشترِ آنها سرپرستِ خانوار هستند و در نبودِ حمایت، راهی جز کولبری در مناطقِ مرزی ندارند .
اقتدار پوشالی مدنظر زمامداران ایران نتیجه ای جز التماس برای دریافت پول هایی که متعلق به کشور است ، نداشته ، اما باعث رنج و درد و ناراحتی و فلاکت مردم مظلوم ایران شده که زیر خط فقر فرو رفته و سفره هایشان هر روز خالی تر از گذشته می شود.
@SeyedAhmadShams
@hooreechannel 🌹