hooshmandy | Unsorted

Telegram-канал hooshmandy - 👁 هوشمندى

7327

در جهان هوشمند ما هیچ رویدادی تصادفی به وقوع نمی‌پیوندد. هر چیز که در مسیر زندگی سر راه شما قرار می‌گیرد؛ نکته‌ایست برای آموختن!

Subscribe to a channel

👁 هوشمندى

#اشو
"زندانهای ما کدامند؟"

این جهان زندان و ما زندانیان
حفره کن زندان و خود را وارهان

مولانا

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

خاطرۀ محمدجعفر مصفا از دیدار
#سای_بابا

تابستان ۱۳۸۴
فرهنگسرای اندیشه، تهران
#خرافات

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

خرده‌کاریهای علم هندسه
یا نجوم و علم طب و فلسفه

که تعلق با همین دنیاستش
ره به هفتم آسمان بر نیستش

#مولانا

Читать полностью…

👁 هوشمندى

وقتی مقصدی نیست، گم شدنی نیست.

   وقتی شدنی وجود نداشته باشد، ناامیدی‌یی نیست. «امیدی نیست».

   کسانی که در دوران کودکی و نوجوانی محیط پیرامونشان «شدن» و بجایی رسیدن(بلحاظ روانی) را به آنها القاء کرده، عموماً دچار سرگشتگی، چالش بی‌معنی بودن زندگی، پوچی فلسفی و حالات مشابه می‌شوند.

   پدر انسان را درمی‌آورد این میل به «شدن». و اکثر ما انسانها به آن مبتلا اما از این ابتلا بی‌خبریم. خلاف‌آمد آن، «بودن» است.

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

اگر آشفته ای لطفا به یاد داشته باش به کسی کمک نکن زیرا کمکت سمی خواهد بود.
اگر آشفته ای خودت را درگیر دیگران نکن ، زیرا در حال ایجاد دردسر هستی
بیماری ات واگیردار می‌شود .  به کسی پند و اندرز نده

و اگر کمی شفافیت ذهنی داری از کسی که آشفتگی دارد نصیحت نپذیر .

هوشیار باش ! زیرا آشفتگان همواره دوست دارند دیگران را نصیحت کنند و این کار را مجانی انجام می دهند .

هوشیار بمان ! از آشفتگی فقط آشفتگی زاده می‌شود.

کتاب قایق خالی
اشو

Читать полностью…

👁 هوشمندى

ای در طلب گره‌گشائی مرده
در وصل بزاده وز جدائی مرده

ای در لب بحر تشنه در خواب شده
و اندر سر گنج از گدائی مرده
 
مولانا
دیوان شمس
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

تو اگر بگویی من از طریق خودشناسی یا به هر طریق دیگر توانسته ام مثلاً خجالتی بودن خود را از بین ببرم ولی هنوز نتوانسته ام احساس حقارت یا حسادت خود را از بین ببرم، بدان که خجالتی بودن خود را هم نتوانسته ای از بین ببری و نمی توانی از بین ببری؛ و کارت فقط بازی و تخدیر بوده است. تو نمی توانی فقط یک قسمت از کلافی را که کلاً ذهن آن را بافته است - مثلاً خجالتی بودنش را - از آن جدا کنی و دور بیندازی.

کتاب "رابطه"

Читать полностью…

👁 هوشمندى

عزمها و قصدها در ماجرا
گاه گاهی راست می‌آید ترا

تا به طمع آن دلت نیت کند
بار دیگر نیتت را بشکند

ور بکلی بی‌مرادت داشتی
دل شدی نومید امل کی کاشتی

ور نکاریدی امل از عوریش
کی شدی پیدا براو مقهوریش

عاشقان از بی‌مرادیهای خویش
باخبر گشتند از مولای خویش

بی‌مرادی شد قلاوز بهشت
حفت الجنه شنو ای خوش سرشت

که مراداتت همه اشکسته‌پاست
پس کسی باشد که کام او رواست

پس شدند اشکسته‌اش آن صادقان
لیک کو خود آن شکست عاشقان

عاقلان اشکسته‌اش از اضطرار
عاشقان اشکسته با صد اختیار

عاقلانش بندگان بندی‌اند
عاشقانش شکری و قندی‌اند

ائتیا کرها مهار عاقلان
ائتیا طوعا بهار بی‌دلان

مولانا

@hooshmandy
قلاوز= راهنما
امل= ارزو

 فسخ عزائم یعنی از میان برداشتن آنچه که باید بشود و به میان آوردن آنچه که نباید بشود

Читать полностью…

👁 هوشمندى

محمدجعفر مصفا
فرهنگسرای اندیشه
تابستان ۱۳۸۴

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy
#مولانا

Читать полностью…

👁 هوشمندى

علت اینکه این همه کلاس خودشناسی و عرفان و روانشناسی و آرکتایپ‌های یونگ و چه و چه می‌رویم
اما اوضاع و احوال روحی‌مان و خلق و خوی‌مان همان است که بوده، این است که فکر می‌کنیم جمع کردن دیتا و اطلاعات و دانش، کتاب خواندن و کلاس رفتن یعنی شناخت خویش،
یعنی کار کردن روی خودمان.

   شناخت خویش در روابط است که محقق می‌شود.
نه در جمع کردن دانش.

کافی‌ست که قلق شناخت در روابط دست‌مان بیاید.
شناخت real-time را یاد بگیریم، و در آن مهارت پیدا کنیم.

Читать полностью…

👁 هوشمندى


ماندالا

در بودیسم، به ویژه در بودیسم تبتی، عملی بسیار زیبا و ظریف وجود دارد که با شن و سنگ انجام می‌شود و نمادی عمیق از ناپایداری و گذرایی زندگی است. این عمل را "ماندالای شن" (Sand Mandala) می‌نامند.

ماندالای شن چیست؟

ماندالا یک نمودار دایره‌ای شکل است که نمادی از جهان هستی و ذهن روشن بودا است. راهبان بودایی با استفاده از میلیون‌ها دانه شن رنگی، ماندالا را بر روی سطحی صاف می‌سازند. این کار بسیار زمان‌بر و دقیق است و نیاز به تمرکز و مهارت بالایی دارد. هر دانه شن با دقت و ظرافت در جای خود قرار می‌گیرد و طرحی پیچیده و زیبا را شکل می‌دهد.

هدف از ساخت ماندالا:

۱. تمرکز و مدیتیشن: ساخت ماندالا یک نوع مدیتیشن فعال است که به راهبان کمک می‌کند تا ذهن خود را آرام و متمرکز کنند.

۲. نماد ناپایداری: ماندالا نمادی از ناپایداری و گذرایی همه چیز در زندگی است. پس از اتمام ساخت ماندالا، آن را تخریب می‌کنند. این عمل به راهبان یادآوری می‌کند که همه چیز در حال تغییر و نابودی است و نباید به هیچ چیز دلبسته شد.

۳. ایجاد شفا و برکت: ماندالاها برای ایجاد شفا و برکت در محیط و افراد ساخته می‌شوند. اعتقاد بر این است که انرژی مثبت ایجاد شده در حین ساخت ماندالا، به محیط اطراف منتقل می‌شود. که البته تنها یک باور است و لزوماً با واقعیت تطبیق ندارد.

سنگِ در انتهای کار:

در برخی از سنت‌های بودایی، پس از تخریب ماندالا، شن‌ها را جمع‌آوری کرده و بخشی از آن را به رودخانه یا دریا می‌ریزند تا برکت به طبیعت بازگردد. اغلب در مرکز جایی که ماندالا قرار داشت یک سنگ یا کریستال قرار میدهند. این سنگ یا کریستال نمادی از ذهن روشن و ثابت بودا است که در میان تغییرات و ناپایداری‌های زندگی، پایدار و استوار باقی می‌ماند.

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

در خانهٔ غم بودن، از همّت دون باشد
و اندر دل دون‌همّت، اسرارِ تو چون باشد؟!

بر هر چه همی‌ لرزی، می‌دان که همان ارزی
زین روی دلِ عاشق، از عرش فزون باشد

آن را که شفا دانی، درد تو از آن باشد
وان را که وفا خوانی، آن مکر و فسون باشد

آن جای که عشق آمد، جان را چه محل باشد؟!
هر عقل کجا پرّد، آن جا که جنون باشد؟

سیمرغ دلِ عاشق، در دام کجا گنجد؟!
پرواز چنین مرغی، از کون برون باشد

بر گرد خسان گردد چون چرخ، دل تاری
آن دل که چنین گردد، او را چه سکون باشد؟!

جام میِ موسی کش، شمس الحق تبریزی
تا آب شود پیشت، هر نیل که خون باشد
 
مولانا
دیوان شمس

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى


سرزنش

   "ملامت خود" تاثیر بسیار مخربی در زندگی ما دارد. علت اینکه روحیهٔ ما اغلب گرفته و پایین است، علت اینکه هر کاری را با احساس پشیمانی، نارضایتی، دلهره و ترس انجام می‌دهیم این است که همیشه یک گوشهٔ وجودمان عمل انجام‌شده را محکوم می‌کند و ما را وامی‌دارد تا با شلاق ملامت به جان خود بیفتیم.

کتاب «تفکر زائد»
محمدجعفر مصفا
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

داستانت را بگو. فریادش بزن. بنویسش. حتی اگر مجبوری زمزمه اش کن ولی داستانت را تعریف کن. بعضی ها درکش نخواهند کرد، برخی دیگر کاملا رد اش می کنند اما بسیاری هم از تو برای گفتنش ممنون خواهند بود. و سپس معجزه ای رخ می دهد:
یکی‌ پس از دیگری، صداهایی به زمزمه بر می خیزند که «من نیز» و قبیله تو اینگونه شکل خواهد گرفت و دیگر هرگز احساس تنهایی نخواهی کرد.


@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

خبر از عیش ندارد که ندارد یاری
دل نخوانند که صیدش نکند دلداری

جان به دیدار تو یک روز فدا خواهم کرد
تا دگر برنکنم دیده به هر دیداری

یعلم الله که من از دست غمت جان نبرم
تو به از من بتر از من بکشی بسیاری

غم عشق آمد و غم‌های دگر پاک ببرد
سوزنی باید کز پای برآرد خاری

مِی حرام است ولیکن تو بدین نرگس مست
نگذاری که ز پیشت برود هشیاری

می‌روی خرم و خندان و نگه می‌نکنی
که نگه می‌کند از هر طرفت غم‌خواری

خبرت هست که خلقی ز غمت بی‌خبرند
حال افتاده نداند که نیفتد باری

سرو آزاد به بالای تو می‌ماند راست
لیکنش با تو میسر نشود رفتاری

می‌نماید که سر عربده دارد چشمت
مست خوابش نبرد تا نکند آزاری

سعدیا دوست نبینی و به وصلش نرسی
مگر آن وقت که خود را ننهی مقداری

سعدی
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

گدایی عشق

   می‌دانید، بعد از حاکمیت "خود" یا "هویت فکری" - که عین وهم و پندار است - ما همه چیز را از متن "خود"، و بنابراین تحریف‌شده متصور می‌شویم. ما تصور می‌کنیم عشق یک موضع جداگانه دارد و خشم و نفرت نیز موضعی دیگر! در این صورت فکر می‌کنیم عشق می‌تواند بیاید و خشم و نفرت را بشوید. ولی واقعیت اینطور نیست.

   در این ارگانیسم یک مقدار انرژی هست. خشم و نفرت این انرژی را تیره و چرک‌آلود و خشم‌آلود کرده‌اند. وقتی این خشم‌آلودگی از طریق آگاهی از بین برود، آنچه باقی می‌ماند انرژی شفاف است. (اگر دلتان می‌خواهد این انرژی شفاف را "عشق" بنامید.)

   تصور ما از "عشق" یک تصور غلط است. از آنجا که انسان و جامعۀ هویت فکری گدامنش است، از آنجا که با یک "هستی" فقیر بسر می‌برد و درون خودش از نعمت حالت‌های عمیق و سرشار از شور و انبساط تهی است، در تمام زمینه‌ها وابسته به دیگران است؛ گدای مثلاً "عشق" است. "هویت فکری" دست گیرنده دارد. همیشه دستش دراز است تا عشق، دانش، توانایی و همه چیز را از بیرون بستاند! من چراغ آگاهی و روشنی را در خود خاموش کرده‌ام و حالا دستم را پیش مولوی و حافظ دراز می‌کنم که "تو را بخدا یک مقدار آگاهی و روشنایی به من بدهید" (و البته طالب آگاهی بمعنای واقعی نیستم؛ از آنها دانش و فضل متظاهرانه طلب می‌کنم.) من از یک مقدار تعبیر لفظی برای خود "هستی"یی ساخته‌ام ("ساخته‌ام" غلط است؛ ذهن چیزی نمی‌سازد، بلکه همه چیز را متصور می‌شود) که محتوایی ندارد؛ متزلزل و پوک است؛ و پر از تضاد است. این "هستی" مرا در ناتوانی شدیدی فرو برده است! حالا فکر می‌کنم ماشین و خانه و منصب می‌تواند آن ناتوانی را جبران کند، ولی نمی‌کند.

   ما عشق را چیزی تصور می‌کنیم که باید آن را از دیگری دریافت کرد. بنابراین آن را بصورت "عشق‌ورزیدن" تصور می‌کنیم؛ با این هدف باطنی که "تو را به خدا اگر عشق داری مقداری از آن را هم در کاسۀ گدایی من انسان فقیر بریز".

   همان‌گونه که انرژی خشم در ذهن خود من جریان دارد و نسبت به تو نیست و قابل انتقال از من به تو نیست، انرژی شفاف عشق نیز در من جریان دارد و چیزی نیست که به تو‌ منتقل بشود!

   همان‌گونه که فقط اثرات خشمی که در من جریان دارد متوجه تو می‌شود و تو را آزار می‌دهد، اثرات انرژی عشقی که در من جریان دارد رابطۀ من و تو را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. ولی به هر حال از آن انرژی چیزی به تو نمی‌رسد.

   گذشته از اینکه عشق کیفیتی است از "بودن" - نه "ورزیدن" و منتقل کردن - اگر درون تو پر از انرژی عشق باشد نه تنها نیازی به دریافت عشق از دیگری نداری، بلکه جایی هم در وجود تو برای دریافت آن نیست؛ زیرا وجود تو پر است.

کتاب «آگاهی»
محمدجعفر مصفا

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

ذهن همه چیز را به مسئله تبدیل می کند وگرنه زندگی ساده است، اصلا مشکلی وجود ندارد.

اما ذهن فریب می دهد که هر لحظه مشکلی هست و باید حل شود.

وقتی این گام را بر می دارید که هر چیزی مسئله است آنگاه چیزی نمی تواند حل شود زیرا گام اول کاملا اشتباه است.

ذهن نمی تواند هیچ راه حلی بدهد، ذهن مکانیسمی است که فقط به تو مسئله و مشکلات می دهد.

حتی اگر فکر کنی که مشکلی را حل کرده ای از حل آن هزاران مشکل جدید ایجاد می شود.

OSHO

قایق خالی

Читать полностью…

👁 هوشمندى

جمله بر فهرست قانع گشته‌ایم
زانک در حرص و هوا آغشته‌ایم

باشد آن فهرست دامی عامه را
تا چنان دانند متن نامه را

#مولانا
#شیادان_معنوی
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

 
ای دل بی‌قرار من راست بگو چه گوهری
آتشیی تو آبیی آدمیی تو یا پری

از چه طرف رسیده‌ای وز چه غذا چریده‌ای
سوی فنا چه دیده‌ای سوی فنا چه می‌پری

بیخ مرا چه می‌کنی قصد فنا چه می‌کنی
راه خرد چه می‌زنی پرده خود چه می‌دری

هر حیوان و جانور از عدمند بر حذر
جز تو که رخت خویش را سوی عدم همی‌بری

گرم و شتاب می‌روی مست و خراب می‌روی
گوش به پند کی نهی عشوه خلق کی خوری

از سر کوه این جهان سیل توی روان روان
جانب بحر لامکان از دم من روانتری

باغ و بهار خیره سر کز چه نسیم می‌وزی
سوسن و سرو مست تو تا چه گلی
چه عبهری

بانک دفی که صنج او نیست حریف چنبرش
درنرود به گوش ما چون هذیان کافری

موسی عشق تو مرا گفت که لامساس شو
چون نگریزم از همه چون نرمم ز سامری

از همه من گریختم گرچه میان مردمم
چون به میان خاک کان نقده زر جعفری

گر دو هزار بار زر نعره زند که من زرم
تا نرود ز کان برون نیست کسیش مشتری

#مولانا

Читать полностью…

👁 هوشمندى

دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد

در این بازار عطاران مرو هر سو چو بی‌کاران
به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد

ترازو گر نداری پس تو را زو ره زند هر کس
یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد

تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آیم
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد

به هر دیگی که می‌جوشد میاور کاسه و منشین
که هر دیگی که می‌جوشد درون چیزی دگر دارد

نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر دارد
نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد

بنال ای بلبل دستان ازیرا نالهٔ مستان
میان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد

بنه سر گر نمی‌گنجی که اندر چشمهٔ سوزن
اگر رشته نمی‌گنجد از آن باشد که سر دارد

چراغ است این دل بیدار به زیر دامنش می‌دار
از این باد و هوا بگذر هوایش شور و شر دارد

چو تو از باد بگذشتی مقیم چشمه‌ای گشتی
حریف همدمی گشتی که آبی بر جگر دارد

چو آبت بر جگر باشد درخت سبز را مانی
که میوه نو دهد دایم درون دل سفر دارد

#مولانا
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

هیچ‌چیزی بیرون از خودتان نمی‌تواند برای شما مشکلی ایجاد کند. شما خودتان امواجی را در ذهنتان ایجاد می‌کنید. اگر ذهن را همان‌گونه که هست رها کنید آرام می‌گیرد.
شونریو #سوزوکی


"Nothing outside yourself can cause you any trouble. You yourself make the waves in your mind. If you leave your mind as it is, it will become calm."
-Shunryu #Suzuki-

Читать полностью…

👁 هوشمندى


شما حلقهٔ اتصال یک جریانِ نسل به نسل هستید. این زنجیر توسط شما می‌تواند پاره شود.

اولین قدم برای پاره کردن این زنجیر، خودشناسی است، خودآگاهی است.

شرطی‌شدگی‌هایی که از کودکی ذهن‌تان اسیرشان شده است را بشناسید. نسبت به تأثیر آنچه در کودکی‌تان گذشته است بر حال و احوال کنونی‌تان آگاه شوید.

سپس می‌توانید با خلاف‌آمد، دیگر این حلقهٔ اتصال نباشید.

با این کار، کار بسیار بسیار بزرگی در حق خودتان و در حق بشریت می‌کنید. تصور نکنید که این کاری کوچک است. تحولی بسیار عظیم است.

@hooshmandy

Читать полностью…
Subscribe to a channel