hooshmandy | Unsorted

Telegram-канал hooshmandy - 👁 هوشمندى

7327

در جهان هوشمند ما هیچ رویدادی تصادفی به وقوع نمی‌پیوندد. هر چیز که در مسیر زندگی سر راه شما قرار می‌گیرد؛ نکته‌ایست برای آموختن!

Subscribe to a channel

👁 هوشمندى

@hooshmandy
#افسردگی

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

#معرفی_کتاب
دلهره های کودکی
آلیس میلر
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر
سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر

همه غوطه ها بخوردی همه کارها بکردی
منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر

همه نقدها شمردی به وکیل درسپردی
بشنو از این محاسب عدد و شمار دیگر

خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر


  #مولانا
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

عشق در رابطه با کسی نیست
عشق خاصیت است
ریشه در روح متعالی و سالم دارد
آنجا که عشق حضور دارد
مالکیت و تبعیض نیست
جنگ و کشتار نیست

کریشنا مورتی
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

دست بگشاد و کنارانش گرفت
همچو عشق اندر دل و جانش گرفت

دست و پیشانیش بوسیدن گرفت
وز مقام و راه پرسیدن گرفت

پرس‌پرسان می‌کشیدش تا به صدر
گفت گنجی یافتم آخر به صبر

گفت ای نور حَقُ و دفعِ حَرَج
معنی‌ِ الصبر مفتاح الفرج

ای لقای تو جواب هر سؤال
مشکل از تو حل شود بی‌قیل‌وقال

ترجمانی هرچه ما را در دل است
دستگیری هر که پایش در گل است

مرحبا یا مجتبی یا مرتضی
إن تغب، جاء القضا، ضاق الفضا

انت مولی‌القوم من لا یشتهی
قد ردی کلا لئن لم ینتهی

چون گذشت آن مجلس و خوان کرم
دست او بگرفت و برد اندر حرم
 
مولانا

Читать полностью…

👁 هوشمندى

جوزف برگو
خودشیفته ای که می شناسی

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

در جستجوی دانش
هرروز چیزی به شما اضافه می‌شود.
در تجربۀ تائو،
هرروز چیزی از شما کم می‌شود
و کمتر و کمتر احتیاج پیدا می‌کنید تا کارها را بازور به انجام برسانید
و درنهایت به بی‌عملی می‌رسید.

هنگامی‌که هیچ نمی‌کنید،
چیزی ناتمام باقی نمی‌ماند.

با اجازه دادن به رخدادها؛
همان‌گونه که رخ می‌دهند
و دخالت نکردن در جریان روی دادنشان،
فرزانگی پدیدار می‌شود


#تائو_ت_چنگ

Читать полностью…

👁 هوشمندى

مثل خون در رگ‌های من
نامه‌های احمد شاملو به آیدا


مامیشکای خودم
می‌دانم خسته‌ای. می‌فهمم که تنهایی و بی‌کاری خوردت می‌کند.

چه کنم که عجالتاً، تا وقتی جشن مجله بگذرد کاری از دستم برنمی‌آید.

قربان چشم‌های مهربانت بروم، استقامت کن و به من هم مجال بده، کمکم کن این بار سنگین را که برداشته‌ام با موفقیت به مقصد برسانم.

یادت هست این جمله؟
"هر مرد موفق، زن فهیم و دل‌سوزی در خانه دارد".

پایداری و مهربانی تو مرا موفق می‌کند.

دیگر چیزی نمانده. یک قدم دیگر. فقط یک قدم دیگر. آن وقت دیگر هیچ گاه تنها نخواهی ماند.
خانه‌ات را خواهی ساخت و خواهی پرداخت تا من و سعادت به آغوشت بدویم. باور داشته باش و مقاومت کن. مخصوصاً این نکته را به یاد داشته باش که من به کمک تو بیش از هر چیز دیگر و بیش از هر کس دیگر و بیش از هر وقت دیگر نیازمندم.
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

هوسی است در سر من که سر بشر ندارم
من از این هوس چنانم که ز خود خبر ندارم

دو هزار ملک بخشد شه عشق هر زمانی
من از او به جز جمالش طمعی دگر ندارم

کمر و کلاه عشقش به دو کون مر مرا بس
چه شد ار کله بیفتد چه غم ار کمر ندارم

سحری ببرد عشقش دل خسته را به جایی
که ز روز و شب گذشتم خبر از سحر ندارم

سفری فتاد جان را به ولایت معانی
که سپهر و ماه گوید که چنین سفر ندارم

ز فراق جان من گر ز دو دیده در فشاند
تو گمان مبر که از وی دل پرگهر ندارم

چه شکرفروش دارم که به من شکر فروشد
که نگفت عذر روزی که برو شکر ندارم

بنمودمی نشانی ز جمال او ولیکن
دو جهان به هم برآید سر شور و شر ندارم

تبریز عهد کردم که چو شمس دین بیاید
بنهم به شکر این سر که به غیر سر ندارم

#مولانا
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

#تکرار

   بعضی‌ها با لحن اعتراضی می‌گویند "چرا در تعالیم عرفانی موضوعات بارها و بارها تکرار می‌شود؟".

    پدر بزرگم گوشش خیلی سنگین است و ما بچه‌هایش باید حرفمان را چند بار آنهم با صدای بلند بگوئیم تا متوجه شود. خیلی وقت‌ها هم که فکر می‌کند متوجه شده، متوجه نشده و در حقیقت آنچه خودش دوست داشته بشنود را شنیده است!

   خیلی از ما هم دچار سنگینی گوش باطنیم. مطلبی را می‌شنویم، بگوشمان می‌خورد، یا در کتابی می‌خوانیم، اما گویی اصلاً نشنیده‌ایم و نخوانده‌ایم و ندیده‌ایم. نمی‌دانم شده است(حتماً شده است!) که کتابی را دوباره بخوانی یا مطلبی را دوباره گوش کنی و متوجه شوی که دفعهٔ قبل که این مطلب را خوانده یا شنیده بودی، اصلاً متوجه فلان جمله یا جملات نشده بودی. مصلحت "هویت فکری" بسیاری جاها اقتضاء می‌کند انسان گوش فهمش سنگین شود، و حتی کر. حس باطنی که جای خود دارد!

   ما بسیاری از حرف‌های مولانا را هم با وجود چندین بار شنیدن و خواندن، باور کنید که هنوز نشنیده‌ایم، و مانند پدربزرگم، آنچه خودمان می‌خواسته‌ایم را شنیده‌ایم و برداشت کرده‌ایم. چرا که ما بیشتر بدنبال تأئید گرفتن برای دانسته‌ها، افکار و عقاید خودمان هستیم تا دریافت حقیقت.

   لذا علت تکرار موضوعات در عرفان، شاید همین باشد.

"باشد کز آن میانه یکی کارگر شود".

Читать полностью…

👁 هوشمندى

مردن بر لذت‌ها

   یکی از بهترین تمرین‌ها، مردن بر لذت‌های کوچک است.

از لقمهٔ آخر غذا گرفته، تا یک بستنی،
یک لیوان نوشابه، فست‌فود یا غذایی خوشمزه و غیره...

   مردن بر لذت‌های کوچک را می‌توان تعمیم داد.

ما با فکر کردن به تصاویری در ذهن‌مان، بدنبال لذتیم.

در اعماق ذهنم به پس‌اندازم در حساب بانکی‌ام، اعتبار اجتماعی‌ام، شغلم، روابطم، توانایی‌هایم، همسرم، کس و کارم و بسیاری دیگر از متعلقاتم فکر می‌کنم و از این افکار، احساس امنیت و لذت می‌کنم.

حال آنکه آیا جز این است که اینهایی که در ذهنم مرور می‌کنم، همه مشتی تصاویر ذهنی‌اند؟

   مردن بر لذت‌های چه جسمی و چه فکری، حتی بصورت مقطعی در طول روز، روزی فقط سه بار حتی، تمرینی بسیار مفید است.

   مولانا می‌گوید مرگی که بناچار همهٔ ما، بدون استثناء، آن را می‌چشیم، را می‌توانیم بهمین صورت تمرین کنیم.

قبل از آنکه آن مرگ(مرگ فیزیولوژیکی) بیاید، تلخی مردن بر لذت‌های کوچک را تجربه کنیم.

این را «جزو مرگ» معرفی می‌کند و می‌گوید اگر این مردن بر لذت‌های کوچک را تمرین کنی و رفته رفته تلخی‌اش برایت هموار شود و بلکه شیرین شود،
«دان که شیرین می‌کند کل را خدا».

   بعضی، که میل به درپیچیدن با خود دارند، اشکال می‌کنند که: این مردن بر لذتها آیا خودش برای کسب لذتی دیگر نیست؟
می‌گویم: اگر باین قصد و منظور است که برای لذتی دیگر از این لذت بگذرم، بله.
یعنی در حقیقت، مردن بر لذت وجود نداشته است.
فقط شکلش از حالت نقد، به نسیه تغییر یافته!
مردن بر لذت یعنی چه از نقد و چه از نسیه‌اش بطور کامل، بطور ریشه‌ای دل برکنی.

   از درد مردن بر لذت‌ها نترسیم.

متاسفانه روال تبلیغات و تربیت غالب جوامع امروز این است که
«بنیان زندگی‌ات را بر لذت بگذار. هر چه بیشتر لذت ببری
(چه لذت جسمی و چه لذت فکری و خیالی، معاشقه با تصاویر ذهنی)
خوشبخت‌تری».

این دقیقاً عکس سخن مولاناست. و عجب از ما که حرفهای مولانا را برای همدیگر فوروارد می‌کنیم، لایک می‌کنیم، اما در زندگی واقعی و در درونمان، عملاً در جهت عکس آن حرکت می‌کنیم.

دان که هر رنجی ز مردن پاره‌‌ای است
جزو مرگ از خود بران گر چاره‌‌ای است‌‌

چون ز جزو مرگ نتوانی گریخت
دان که کلش بر سرت خواهند ریخت‌‌

جزو مرگ ار گشت شیرین مر ترا
دان که شیرین می‌‌کند کل را خدا

دردها از مرگ می‌‌آید رسول
از رسولش رو مگردان ای فضول‌‌

هر که شیرین می‌‌زید او تلخ مرد
هر که او تن را پرستد جان نبرد

#مولانا

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

ما فات مضی و ما سیأتیک فأین؟
قم! فأغتنم الفرصة بین العدمین

آنچه گذشت، از دست رفت و آنچه می‌آید كجاست؟

برخیز و فرصت میانِ دو نیستی را دریاب.

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

از همه باشد به حقیقت گزیر
وز تو نباشد که نداری نظیر

مشرب شیرین نبود بی زحام
دعوت منعم نبود بی فقیر

آن عرق است از بدنت یا گلاب
آن نفس است از دهنت یا عبیر

بذل تو کردم تن و هوش و روان
وقف تو کردم دل و چشم و ضمیر

دل چه بود جان که بدو زنده‌ام
گو بده ای دوست که گویم بگیر

راحت جان باشد از آن قبضه تیغ
مرهم دل باشد از آن جعبه تیر

درد نهانی به که گویم که نیست
باخبر از درد من الا خبیر

عیب کنندم که چه دیدی در او
کور نداند که چه بیند بصیر

چون نرود در پی صاحب کمند
آهوی بیچاره به گردن اسیر

هر که دل شیفته دارد چو من
بس که بگوید سخن دلپذیر

ناله سعدی به چه دانی خوش است
بوی خوش آید چو بسوزد عبیر
 
سعدی
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

نیایش نوعی بازی است. اگر به معبد رفتی و حالت جدیت به تو دست داد، رفتن به معبد برایت بیفایده خواهد بود.
برای خندیدن، لذت بردن و جشن به معبد برو.

اشو

Читать полностью…

👁 هوشمندى

#معرفی_کتاب
بدن هرگز دروغ نمی گوید
#الیس_میلر
اسیب های روحی و روانی پدر و مادر به فرزندان در دوران کودکی

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

انفرادی

   دوستی دارم که دربارهٔ زندان انفرادی و اینکه چقدر گذراندن آن دشوار است صحبت می‌کند.

موضوعی که این روز‌ها زیاد از آن می‌خوانیم و می‌شنویم.

من هم شنیده‌ام گفته‌اند که هر روز زندان انفرادی را باید معادل ده روز برای متهم (یا مجرم) محسوب کنند.

  قاعدتاً انسان نباید از تنها بودن دچار سختی شود.

اما خوب، انسان متاسفانه اینطور شده که برایش سخت است خودش را تحمل کند، با خودش باشد.

حتماً باید بوسیلهٔ ارتباط – از هر نوعش، ارتباط با انسان‌ها، با کتاب و مجله و اینترنت، و از همه بیشتر با فکر و خیال) – خودش را مشغول نگه دارد.

و الا اگر آدمی از خزینه و «کان قند» سکوت درونی‌اش تغذیه می‌شد، دیگر نیازی به این مواد مخدر نداشت.

اما متاسفانه واقعیت اینست که اینطور نیست.

آنچه در ادامه می‌خواهم بگویم دربارهٔ مرگ است و ارتباط آن با زندان انفرادی. و ابتدا این را بگویم که به این دلیل ساده که هیچکس تا امروز از «آن دنیا» برنگشته، نمی‌توانیم دربارهٔ آن به قطع و یقین صحبت کنیم.

بقول آن نیشابوری:

از جملهٔ رفتگان این راه دراز
بازآمده‌ای کو که به ما گوید راز؟!

آنهایی هم که ادعا می‌کنند مرگ را تجربه کرده‌اند و از آن صحبت می‌کنند، آن چیزی که تجربه کرده‌اند، مرگ نبوده. اگر مرگ بود، پس چرا الان زنده‌اند؟! مرگ آن است که بروی و برنگردی.

کاری نداریم.

اما از روی شواهد و قرائن چیزهایی برمی‌آید و اصلاً بر هم نیاید، کاری به «آن طرف» نداریم و این حرف در مورد وضعیت کنونی انسان هم صدق می‌کند. حالا کدام حرف؟ می‌گویم.

   در نظر بگیر که حبس ابد در انفرادی برایت حکم بخورد.
و هیچ وسیلهٔ ارتباطی اعم از همان‌ها که گفتم (تلوزیون، روزنامه، کتاب، اینترنت و...) در اختیارت نباشد.

علاوه بر آن‌ها، فکر و خیال کردن هم از تو گرفته شده باشد! یعنی تنهای تنها، آن هم تا ابد. آیا می‌توانی اینطور با خودت باشی و بمانی؟ یعنی با وجود حقیقی خودت تا ابد زندگی کنی؟

(روشن است که بحث ما بر سر خوراک و لباس و بهداشت و  اینجور چیز‌ها نیست. فرض کن آن‌ها مهیا.)

  می‌خواهم بگویم مرگ یعنی روبرو شدن و ماندن با خودمان تا ابد الدهر. حالا هر قدر انسان (یعنی هر فرد) حقیقتش زلال‌تر، شیرین‌تر، شفاف‌تر، آرام‌تر و در یک کلام سالم‌تر باشد، این انفرادی ابدی برایش گوارا‌تر است.

جلال‌الدین حرف‌های روشنی در این مورد دارد:

مرگ هر کس‌ ای پسر همرنگ اوست
آینهٔ صافی یقین همرنگ روست

پیش ترک آیینه را خوش‌رنگی است
پیش زنگی آینه هم زنگی است

آنک می‌ترسی ز مرگ اندر فرار
آن ز خود ترسانی‌ ای جان هوش دار!

روی زشت توست نه رخسار مرگ
جان تو همچون درخت و مرگ برگ

از تو رسته‌ست ار نکوی است ار بد است
ناخوش و خوش هر ضمیرت از خودست


  بخواهیم و نخواهیم همگی
(و البته به تنهایی، و نه دسته‌جمعی!) به این انفرادی ابدی خواهیم رفت. شوخی هم ندارد و فرضیه هم نیست! اما انسان می‌تواند بوسیلهٔ مراقبه، این انفرادی را قبلاً تجربه کند. بامید اینکه ما از صمیم قلب، خواهان آزادی از این انفرادی نباشیم و برعکس، مشتاقش باشیم.

Читать полностью…

👁 هوشمندى


ایست

   ذهن(و بمصداق آن، بعضی افراد) طالب مطالبی بیش از آنچه گفته شده است(هستند)، در حالیکه به آنچه تاکنون گفته شده توجه جدی(تجربی) نکرده‌(اند).

می‌خواهند موضوعاتی بررسی شود، اما بررسی آن موضوعات موقوف درک شخصی(وجودی، تجربی) مطالب قبلی است.

خوب، روشن است که اگر انسان وضعیت روحی-روانی‌اش آماده و مستعد پذیرش محتوای جدید نباشد، پس از دریافت مطالب فرای توانایی‌اش، دچار مشکل خواهد شد.

طفل را گر نان دهی بر جای شیر
طفل مسکین را از آن نان مرده گیر

   بنابراین، هر چیز باید به اندازه باشد و الا تخریب در پی خواهد داشت. بقول

حافظ:
"بیفتد آنکه در این راه با شتاب رود".

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy
#اشو

Читать полностью…

👁 هوشمندى

به نگرانی مجال ندهید!

🔘 وینستون چرچیل در پاسخ کسی که از وی پرسیده بود نگران پست‌های خطیر خود نیستید گفت: "من آدم گرفتاری هستم، فرصت نگرانی را ندارم."

🔘 طبیعت به ذهن خالی هجوم می‌آورد. معمولا احساسات ناشی از نگرانی، ترس، تنفر، حسادت و کینه افکار و احساسات مثبت را مجبور به عقب‌نشینی می‌کند.
پس به آنها نباید مجال داد. غالبا با فجایع بزرگ زندگی با شجاعت و درایت روبرو می‌شویم، اما به موضوعات کوچک اجازه می‌دهیم مارا از پای در بیاورد.

# آیین_زندگی
# دیل_کارنگی
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى


انتخاب کن!

   بباز، بمیر، باختن را تمرین کن، کم بیاور، بگذر، گمنام باش، خاک شو، سنگ زیرین باش، هیچ باش و نظایر این آموزش‌ها که در عرفان بسیار زیاد است دقیقاً برعکس رویکردی است که نحوهٔ آموزشی که جامعه تبلیغ می‌کند است: ببر، زرنگ باش، کم نیار، اول باش، مطرح باش، ستاره باش، مورد توجه باش، کسی باش، سری در سرها درآور.

   محصول هر کدام از این دو آموزش چیست؟ اولی، رضایت، آرامش و سادگی در زندگی بدون سر و صدا و جلوهٔ بیرونی. و دومی، زندگی بیرونی مشعشع و براق و چشم‌خیره‌کن و پر هیاهو، اما دروناً زندگی‌ئی پوچ، سرگشته، بی‌معنی و افسرده.

اینطور نیست؟ خیلی روشن است.

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى


گفت آری خوش عمل کردی بدان
تا بگویم پند ثالث رایگان؟!

پند گفتن با جهول خوابناک
تخم افکندن بود در شوره خاک

چاک حمق و جهل نپذیرد رفو
تخم حکمت کم دهش ای پندگو

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

  آقای جامعه، چطور از منِ انتظار داری

همزمان هم عشق و محبت به همنوعانم را در دل  داشته باشم و هم بخواهم بر آنها برتری پیدا کنم و اولین و بهترین باشم

آموزه های محمد جعفر مصفا

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

زمان واقعیت ندارد، مخلوق ذهن است.

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

از حادثهٔ جهان زاینده مترس
وز هرچه رسد چو نیست پاینده مترس

این یکدم عمر را غنیمت میدان
از رفته میندیش وز آینده مترس

منسوب به خیام و مولانا

@hooshmandy

Читать полностью…
Subscribe to a channel