hooshmandy | Unsorted

Telegram-канал hooshmandy - 👁 هوشمندى

7327

در جهان هوشمند ما هیچ رویدادی تصادفی به وقوع نمی‌پیوندد. هر چیز که در مسیر زندگی سر راه شما قرار می‌گیرد؛ نکته‌ایست برای آموختن!

Subscribe to a channel

👁 هوشمندى

‏مولانا میگه از ۳ چیز کمتر سخن بگو:

یکی از راه و مقصدت
دیگری از سیم و زر و دارایی‌ات
و سومی از اعتقادات خود


-‏ ‎در بیانِ این سه، کَم جُنبان لبت
از ذَهاب و از ذَهَب، وَز مَذهبت



@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

ما غذای فقرا را نمی توانیم تامین کنیم اما پول یک جنگ را چرا
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

سؤال : من دندان‌درد احساس می‌کنم.
آیا او فقط یک فکر است؟

ماهارشی : بله.

سؤال : چرا نمی‌توانم فکر کنم که هیچ دندان‌دردی وجود ندارد
و بدین ترتیب خودم را شفا دهم؟

ماهارشی : وقتی که انسان غرق شده در فکرهای دیگر باشد
او دندان‌درد را احساس نمی‌کند .

وقتی که او می‌خوابد دندان‌درد احساس نمی‌شود .

سؤال :
اما دندان‌درد در تمام طول وقت می‌ماند .

ماهارشی : ایمان راسخ از حقیقت دنیا آنقدر قوی است که به آسانی به لرزه در نمی‌آید.

جهان به آن خاطر حقیقی تر از خود شخص نمی‌شود .

++++++++++++++++++++++++++++++++

سؤال: اکنون جنگ چین و ژاپن است .

اگر او فقط در تجسم است ، آیا شری بگوان می‌توانند یا می‌خواهند
تجسم متضاد را کرده و پایانی بر آن جنگ بگذارند؟

ماهارشی : بگوانِ پرسشگر، همانقدر یک فکر است که جنگ چین و ژاپن.
(خنده حضار)

گفتگوی شماره ۴۵۱

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy



شخصی از مهربابا پرسید:

چطور میتوانیم به جلوگیری از #جنگ کمک کنیم؟
چطور میتوانیم در اینباره مفید باشیم؟

مهربابا پاسخ دادند:

با فکر نکردن به جنگ!

Читать полностью…

👁 هوشمندى


بحران‌ها فرصتی برای محک زدن انسانیت هستند.

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى


جنگ بیرونی ریشه در «جنگ فرد با خودش» دارد

   در طول تاریخ - و مخصوصاً در قرن حاضر - انسان‌ها و گروه‌هایی صحبت از صلح و عشق و برادری کرده و می‌کنند. ولی هرگز صلح تحقق پیدا نکرده‌است - این یک واقعیت روشن است.

   حال ببینیم آیا با وجود حاکمیت "هویت فکری"، و با توجه به نیازها و خصوصیاتی که برای آن می‌شناسیم، اصولاً صلح و دوستی و برادری بمعنای واقعی هرگز قابل تحقق هست؟

   می‌دانیم که مهمترین خصوصیت ذهن اسیر "هویت فکری" خشم و نفرت است. به تفصیل توضیح داده‌ایم که ذهن با صفت و با کیفیتهای روانی بیگانه است. بنابراین تحمیل "صفت" بر ذهن، یک تحمیل ناروا و خلاف ماهیت و نقش ذاتی آن است. چنین تحمیلی فشار عظیمی بر ذهن وارد می‌کند و آن را بصورت یک ابزار و آلت اکراه‌آلود و آمیخته به خشم و تنش درمی‌آورد.

   در این صورت این من نیستم، این یک انسان نیست که جنگ و اختلاف و ناهنجاری و خصومت به بار می‌آورد، بلکه خصوصیت‌های نهفته در ذهن و حاکم بر آن، از جمله خشم و تنش و نفرت است که مسبّب همۀ جنگها و اختلافات است. و باز هم این من نیستم که می‌خواهم صلح و برادری و آشتی بیاورم؛ زیرا "من"ی در کار نیست تا بتواند چنین کاری بکند؛ بلکه باز هم همان ذهن آلوده به خشم است که بظاهر در اندیشۀ تحقق صلح است. ولی یک ذهن آلوده به خشم و نفرت چگونه در عین حال می‌تواند واقعاً صلح‌خواه باشد!؟ ما ابزار صلح و آشتی را در خود نداریم. اگر داشتیم قبل از هر کسی با خودمان در صلح و آشتی بودیم. من انسانی که از طریق ملامت خویش لحظه‌ای با خودم در صلح و آرامش و آشتی نیستم، چگونه واقعاً و صمیمانه طالب برقراری صلح در جامعه هستم!؟

کتاب «آگاهی»
محمدجعفر مصفا

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

برای داشتن دنیایی بهتر نیازی به جنگیدن و یا انقلاب علیه قدرتمندان و سیاستمداران نیست.

انقلاب واقعی اصلا یک جنگ‌ مستقیم علیه و یا بخاطر چیزی نیست.

یک انقلابی واقعی با هیچکس نمیجنگد، او به سادگی راه هشیاری و بیدار شدن از خواب زدگی اش را در پیش میگیرد و عبس بودن امور را می بیند.

او نمیخواهد قسمتی از این راه، و یا آن راه باشد.
او دیگر نه موافق است نه مخالف.

او تغییر و انقلاب را از خودش آغاز کرده است.

پس آگاه باشید که انقلاب واقعی ابدا اتفاقی خارج از وجود انسان نیست، بلکه اگر مردمان بیشتری هشیار و آگاه شوند، اگر انسانهای بیشتری در آگاهی و معرفت درونی رشد کنند، دنیا قطعا تغییر خواهد کرد.

راه دیگری نیست، زیرا سیاستنداران تنها میتوانند بر مردمانی نا آگاه و هیپنوتیزم شده حکومت کنند.

اشو
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

پرودگارا مرا وسيله صلح و ارامش خود قرار ده

بگذار هر انجا كه نفرت است دانه عشق بكارم

انجا كه نا اميدى هست،

اميد!

انجا كه شك و ترديد هست ،

ايمان!

انجا كه تاركى هست ،
نور!


انجا كه غم هست ،
شادى !

بخشى از مراقبه دوقلب
#مستر_چوا_كوك_سويى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى


دلهره

   تمام رفتارهای انسان هویت فکری - خواه در شکل دفاع باشد، خواه در شکل نمایش باشد یا حمله - ریشه در ترس دارد.

وقتی حمله و پرخاش می‌کند از ترس است؛ وقتی هم تسلیم می‌شود باز از ترس است.
نمایش‌های آن نیز به خاطر ترس است.

   و انسانی که می ترسد، در زندگی فوق‌العاده محتاط و دست‌به‌عصا راه می‌رود.
هرگز باز و بی‌پروا نیست.

چنین انسانی وقتی از روی تجربه دریافت که در فلان رابطه باید حمله و پرخاش کند و در فلان رابطه باید تسلیم بشود و کوتاه بیایید، در رابطه‌های بعدی نیز آن‌گونه عمل می‌کند که قبلاً تجربه کرده است.

   این جریان مساله عادت را پیش می‌آورد.

در نتیجه تمام زندگی انسان به صورت تکرار یک مقدار رفتارهای کلیشه ای در می‌آید.

از ترس این که مبادا تعادل و ایمنی شکسته‌بسته‌ای که در آن قرار دارد به هم بخورد، همیشه عمل و رفتاری خواهد داشت که مطمئن باشد مخلّ تعادل و ایمنی او نخواهد بود.

زندگی چنین انسانی مثل کسی است که روی زمین یا مرداب سست راه می‌رود؛ و همیشه باید مواظب باشد تا پایش را جایی بگذارد که قبلاً گذاشته و نسبت به آن نوعی اطمینان پیدا کرده.

و پا را جای پای قبلی گذاشتن یعنی زندگی در عادت.
و عادت یعنی کهنگی؛ یک کهنگی توأم با دلهره!

کتاب «آگاهی»
محمدجعفر مصفا

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

ﻣﺮﺩی ﺩﺭ ﺣﺎﻝ #ﺑﺘﻮﻥ_ﺭﻳﺰی ﺑﺮ روی ﺳﻂﺢ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺭﻭ ﺑﻮﺩ .

ﻫﻨﻮﺯ ﭘﺸﺘﺶ ﺭا ﺑﺮﻧﮕﺮﺩاﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻋﺪﻩ ای ﺑﭽﻪ - ﺩﻭاﻥ ﺩﻭاﻥ - اﺯ ﺭﻭی ﺑﺘﻮﻥ ﻧﺮﻡ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ و ﺟﺎی ﭘﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﺮ ﺭﻭی ﺑﺘﻮﻥ ﺑﺎقی ﻣﺎﻧﺪ .

یکی اﺯ ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﺎﻥ ﺑﺎ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺩاﺩ و ﻓﺮﻳﺎﺩ و ﺩﺷﻨﺎم های ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ اﻭ ﻧﺰﺩیک ﺷﺪ و ﮔﻔﺖ : " ﻣﻦ ﻓﻜﺮ می ﻛﺮﺩﻡ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭا ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭی " .

ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺟﻮاﺏ ﺩاﺩ : " ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻡ ﻭلی ﻓﻘﻄ ﺩﺭ ﺧﻴﺎﻝ نه ﺩﺭ ﻭاﻗﻌﻴﺖ .


ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺷﺘﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ #ﺫﻫﻦ و #ﺧﻴﺎﻝ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺳﺎﺩﻩ اﺳﺖ ﻭلی ﺩﺭ ﻭاﻗﻌﻴﺖ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺑﺮﻭﺯ می کنند .

ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﺯﻣﺎنی ﻛﻪ ﻧﺘﻮانی ﺑﻪ اﻧﺴﺎن ها - اﻧﺴﺎن های ﻭاقعی و عینی - ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺭﺯی ، #ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺑﺮای ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ و ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ و ﻃﺒﻴﻌﺖ ، متظاهرانه و ﻗﻼبی خواهد بود .

#اشو
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

بهار سه‌گونه است:
بهار این جهانی
که هنگام شادمانی‌ست،
بهار آن جهانی
که نعیم جاودانی‌ست،
و بهار نهانی
که اگر داری، خود دانی
و اگر نداری و پنداری که داری
دراز حسرتی‌ست که در آنی.

"خواجه عبداله انصاری"
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

بهار ار باده در ساغر نمی‌کردم چه می‌کردم؟

ز ساغر گر دماغی تر نمی‌کردم چه می‌کردم؟

هوا تر، می به ساغر، من ملول از فکر هشیاری

اگر اندیشه‌ی دیگر نمی‌کردم چه می‌کردم؟

عرض دیدم به جز می هرچه زان بوی نشاط آید

قناعت گر به این جوهر نمی‌کردم چه می‌کردم؟

چرا گویند در خم خرقه‌ی صوفی فرو کردی

به زهدآلوده بودم گر نمی‌کردم چه می‌کردم؟

ملامت می‌کُنَنْدَم کز چه برگشتی ز مژگانش؟

هزیمت گر ز یک لشکر نمی‌کردم چه می‌کردم؟

مرا چون خاتم سلطانی ملک جنون دادند

اگر ترک کُلَهْ افسر نمی‌کردم چه می‌کردم؟

به اشک ار کیفر گیتی نمی‌دادم چه می‌دادم؟

به آه ار چاره‌ی اختر نمی‌کردم چه می‌کردم؟

ز شیخ شهر جان بردم به تزویر مسلمانی
مدارا گر به این کافر نمی‌کردم چه می‌کردم؟

گشود آنچه از حرم بایست از دیر مغان یغما
رخ امید بر این در نمی‌کردم چه می‌کردم؟

 غزلیات
#یغمای_جندقی
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى


   فرد باید تنها باشد، اما این تنهایی ایزوله کردن نیست. این تنهایی متضمن رهایی از دنیای طمع، نفرت و خشونت همراه با تمام روش‌های زیرکانهٔ آنهاست، و رهایی از تنهایی و ناامیدی دردناک.

   تنها بودن فرد خارجی بودنی است که به هیچ مذهب یا ملیتی، به هیچ باور یا جزمیتی تعلق ندارد. این تنهایی‌ست که سر از معصومیتی در می‌آورد که هرگز توسط شرارت انسان لمس نشده است. این معصومیت است که می تواند در دنیا، با وجود تمام آشفتگی‌ای که دارد، زندگی کند و با این وجود جزئی از آن نباشد. این معصومیت به هیچ کسوت بخصوصی ملبس نگردیده است.

   شکوفایی خوبی ذیل هیچ مسیری نخوابیده است، چرا که هیچ مسیری به حقیقت وجود ندارد.

جیدو کریشنامورتی

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى


#مصرف_کنندهٔ_هنر

گفتیم فرض دیگر این است که همۀ افراد جامعه سالم و فارغ از اسارت قالب‌اند.
در این صورت هنر و زیبایی چه کیفیت و چه نقش و جایی دارد؟

اولین نکته‌ای که در این فرض باید به آن توجه داشت این است که در یک جامعه ٔ سالم #مصرف_کننده وجود ندارد.

از«مصرف کننده» در اینجا معنای خاصی را در نظر دارم.
انسانِ خود‌باخته یک انسان غیرمولد و بنابراین فقط مصرف‌کننده است.

اگر مولدیتی هم دارد به حکم ضرورت است، نه از خودانگیختگی، نه از روی شوق و رغبت.

ولی وجود یک انسان سالم، یعنی انسانی که به قالب نرفته است، ماهیتاً و بالقوه زاینده، خلاق، مولد و نوشونده است - ولو اینکه این خلاقیت نمود و تجلی خارجی پیدا نکند.

اصولاً مهمترین هنرِ چنین انسانی وجود خود او است؛ وجود خود او زیباترین هنر است - زیرا هر وضعی از او در موضع مناسب خود قرار دارد.

وجود او در ریتم و هماهنگی حرکت می‌کند و این حرکت، عین هنر است و زیبائی.

چنین انسانی خودباختگی ما را ندارد. اینطور نیست که بگوید: «من نمی‌توانم، دیگران می‌توانند. من قابلیت و ظرفیت ندارم و دیگران دارند؛ من نمی‌دانم ولی دیگران می‌دانند». وجود او یک وجود بارور و شکوفا است.

این وضعیتی که در اجتماعات فعلی می‌بینیم یک وضعیت ناسالم است. در یک جامعهٔ سالم اینطور نیست که تو بگوئی: «حافظ می‌تواند و من نمی‌توانم؛ مولوی آگاه است و من کورم»؛ ظرفیت‌های انسانی‌ای که در آنها هست در تو هم هست.

کتاب «با پیر بلخ»
فصل چهاردهم
محمدجعفر مصفا

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

ما موفقیت را می‌پرستیم!

ما همه
می‌خواهیم چیزی شویم.

یک صلح طلب،
یک قهرمان جنگ،
یک میلیونر،
یک فرد پرهیزگار و
یا هر آنچه که می‌خواهید.

همین تمایلِ برای شدن،
شامل تضاد است
و این تضاد،
تولید جنگ می‌کند.

#کریشنامورتی
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

آن‌ها که اهل صلحند بردند زندگی را
وین ناکسان بمانند در جنگ زندگانی

مولانا
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

🎬اشو
جنگ جهانى سوم

Читать полностью…

👁 هوشمندى

ما موفقیت را می‌پرستیم!

ما همه
می‌خواهیم چیزی شویم.

یک صلح طلب،
یک قهرمان جنگ،
یک میلیونر،
یک فرد پرهیزگار و
یا هر آنچه که می‌خواهید.

همین تمایلِ برای شدن،
شامل تضاد است
و این تضاد،
تولید جنگ می‌کند.

#کریشنامورتی

Читать полностью…

👁 هوشمندى


مر مرا چه جای جنگ نیک و بد؟
که دلم از صلح‌ها هم می‌رمد

این تضاد و جنگی را که از نیک و بد و از «چنین» و «چنان» در خانهٔ وجود من راه انداخته‌ای متوقف کن؛ دل من نه به جنگ می‌اندیشد و نه حتی به صلح. زیرا کیفیت‌های نهفته در دل، غیرمتعین و بی‌وصف و نشان‌اند - نه صلح‌اند و نه جنگ، نه نیک‌اند و نه بد).

کتاب «با پیر بلخ»
محمدجعفر مصفا

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

چرا مردم آماده ي رفتن به جنگ هستند؟

چون آنها واقعا مرده اند.

جنگ به آنها احساس زندگي مي دهد،
به زندگي آنها قدري هيجان مي دهد.

آنهايي كه اين قدر خسته اند
خسته از همسر،خسته از بچه، خسته از تمام چيزهايي كه نام زندگي بر خود دارد،
جنگ مقداري شادي با خود به همراه مي آورد.

وقتي جنگ باشد مردم احساس شادي مي كنند.

شما مي توانيد يك شادي زيركانه را در چهره سربازاني كه به جنگ مي روند ببيند.

شما مي توانيد همه جا هيجان و
ماجراجويي را ببينيد.
چرا؟
چون زندگي آنها چنان خسته كننده
است كه در مقام مقايسه، حتي مرگ،
چيزي بهتري به نظر مي رسد.

اگر زندگي مردم پر از شادي باشد شما
نمي توانيد آنها را به جنگ بفرستيد.

به دلايل ابلهانه – ايدئولوژيك، مذهبي –
شما نمي توانيد مردم را به جنگ بكشانيد.

آنها خيلي ساده از اين كار امتناع مي كنند.

آنها به حماقت اين موضوع مي خندند.

شما نمي توانيد مردم را به انجام كارهاي زشت، كارهايي كه روح آنها را ويران مي كند بكشانيد.                                               

آواز سکوت
Osho
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى


آیا می‌توانید اینطور به زندگی اعتماد کنید؟

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

اب دريا مرده را بر سر نهد
ور بود زنده ز دريا كى رهد؟

چون بمردى تو ز اوصاف بشر
بحر اسرارت نهد بر فرق سر

#مولانا
@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى


اگر حالا عشق نداشته باشیم، آیا فردا عشق خواهیم داشت؟

جیدو کریشنامورتی

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى


#جایگاه_هنر

هنر و زیبائی را باید از دو بُعد کلی نگاه کرد.
یکی از بعد مصرف‌کننده یعنی من و تو که تماشاگر هنر و زیبائی هستیم یکی هم از بُعد هنرمند، خالق و عرضه‌کنندهٔ کار هنری.

بحث فعلی ما بر سر مصرف کننده است. برای مصرف‌کننده دو منبع هنر و زیبائی وجود دارد.
یکی زیبائی‌های طبیعی و نهفته در هستی دیگری هنر و زیبائی ساخت آدمیزاد.

رابطهٔ ما با زیبائی‌های طبیعی آنطور است که توضیح دادیم.

حالا بپردازیم به زیبائی و هنر ساخت آدمیزاد - که البته معلوم است حرفمان در این مورد چیست.

چشم من بر زیبائی شکوهمند این دریای عمیق و پرعظمت و این ستاره‌ها و این شب ساکت و خلوت بسته است؛
نمی‌توانم و نمی‌خواهم اینها را ببینم.

بعد می‌آیم یک تابلو رنگی از موج دریا و از مشهورترین نقاشان می‌خرم، در اتاق پذیرایی‌ام بالا سر مبل‌ها و قاب لیسانس و عکس یادگاری‌ام با سناتور آویزان می‌کنم(آخر اسباب «شخصیت» باید جور باشد) و می‌گویم من از کودکی هنردوست بودم، من از منظرهٔ دریا خیلی خوشم می‌آید و خیلی از آن لذت می‌برم!

وضع انسان این است.

آنوقت می‌گوییم این بابا - پیر بلخ - چرا اینقدر ما بندگان خدا را مورد خطاب و داد و فریاد و ناسزا قرار داده است.

چرا می‌گوید توِ انسان مسخ شده‌ای و «پیش این مسخ آن به غایت دون بود».

پیش مسخ‌شدگی انسان هر مسخ دیگری واقعاً رنگ باخته است.

من از کنار آن کودک فقیر که در سرمای خیابان در بغل مادرش کز کرده است و به من نگاه می‌کند بدون تأثر و حساسیت می‌گذرم لحظه‌ای درنگ هم نمی کنم
به این تابلوی زنده که در متن زندگی من است نگاه هم نمیکنم آنوقت می‌آیم و یک تابلو می‌خرم که زیر آن نوشته است «اشک کودک یتیم، اثر نقاش معروف لئوناردو داوینچی».

وضع ما اینطور است.

مسخ یعنی این.

ما اصولاً وقت درنگ کردن و نگاه کردن به زندگی را نداریم.

ما مدام له له میزنیم می‌دویم و در خاکروبه‌های زندگی به دنبال غذای «نفس» می‌گردیم و غذای این عجوزه چیست؟

لفظ و تصویر

انسان در هر زمینه‌ای به طور کلی تصویر زندگی را بر خود زندگی ترجیح می‌دهد زیرا بنیاد هستی خودش را تصويرها کف‌ها و سایه‌ها تشکیل داده‌اند.

انسانی که تصویرها و سایه‌ها را بر ذات و اصالت خود ترجیح داده است می‌خواهی عکس و نقاشی کودک یتیم را بر خود کودک یتیم ترجیح ندهد!؟

میخواهی کف و حباب زندگی را بر آب ترجیح ندهد؟!

زندگی یک حرکت زایا و پویاست یک کیفیت نوشونده و در حرکت است -
«نو نو می‌رسد».

حال آنکه انسان وجود خود را انباشته از توصیف‌ها و تصاویر فیکس و ثابت کرده و از طریق این تصاویر و توصیف‌های ثابت در رابطه با زندگی قرار گرفته است.

بنابراین نمی‌تواند در رابطه با واقعیت پویای زندگی باشد زیرا واقعیت زندگی در حرکت نوشونده است.

او باید از زندگی تصاوير و توصيف‌هائی با خود حمل کند و در رابطه با تصویر و توصیف زندگی باشد نه با خود زندگی.

به این جهت است که انسان می‌آید از زندگی یک ماکت می‌سازد و با ماکت زندگی در رابطه می‌ماند.

به این جهت است که انسان از نمایش و رمان و داستان زندگی بیشتر خوشش می‌آید تا از وقایع و جریانات زندهٔ زندگی.

از خاطرات گذشته بیشتر لذت می‌برد تا از آنچه هم‌اکنون واقع می‌شود.

از لفظ بیشتر خوشش می‌آید تا از آنچه پشت لفظ است. از عکس ماه در آب بیشتر خوشش می‌آید تا از خود ماه.

در تمام زمینه‌ها وضع انسان اینطور است.

محمدجعفر مصفا
کتاب «با پیر بلخ»
فصل سیزدهم

@hooshmandy

Читать полностью…

👁 هوشمندى


   اگر می‌خواهید این تعالیم را منتشر کنید، آنها را زندگی کنید، و به وسیلهٔ زیستنِ آنها شما در حال انتشار آنهائید. شما این تعالیم را در ارتباطات‌تان به کار بگیرید ، که بسیار حقیقی‌تر و مهم‌تر از تکرار کلامی است.

#جیدو_کریشنامورتی

@hooshmandy

Читать полностью…
Subscribe to a channel