hoseinrazavifard | Unsorted

Telegram-канал hoseinrazavifard - شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

202

کانال ادبی، فرهنگی، هنری- حسین رضوی‌فرد

Subscribe to a channel

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

سخن نخست
شعر و نثر در دوران مشروطیت و نیمایی
موج نو... احمدرضا احمدی
احمدرضا احمدی و یک دگردیسی شاعرانه
«احمدرضا احمدی» شاعری با ردپای کودکی
در جوار دوست«احمدرضا احمدی از زبان فیض شریفی»
شاعرانه جستارها
رؤیایی و زبانیت
برگردان: سه قطعه از رابرت هاس/ از مجموعه ستایش
نقش اسطوره‌ها در هنر معاصر
یادداشتی درباره‌ی دفتر «دوته» از واجارگاهی
داستان کوتاه: پنجاه و هفت
آدم‌ها و ستاره‌ها
داستان کوتاه: ناخدا
دمی با شاعران جوان

همکاران ما در این شمار:
لهراسب زنگنه
علی داریا
الیاس صالحی‌نژاد
معین نعمت‌اللهی
رضا روشنی
مرتضی دهقانی
مهناز معصومی
علی تسلیمی
شکوفه توانگر
علی‌اکبر نورعلی
مصطفی نظری

صاحب امتیاز نشریه: انتشارات حس هفتم
مدیراجرایی: یاسمین شعبان‌زاده
دبیر ادبی: فیض شریفی
با همکاری: دکتر حسین رضوی‌فرد
ویراستار: لیلا صبوری‌زاده
گرافیک و صفحه‌آرا: مریم تقدیری
/channel/parhib_magazine

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

#ویدیو
معرفی کوتاه و گزیده‌ای داشتم از کتاب "مکتب‌های ادبی ایران و جهان"
تالیف #فیض_شریفی
نشر حس هفتم
در جلسه رونمایی کتاب
شیراز؛ چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۹/۱۵
* نقطه‌نظر من در این معرفی، معطوف به بخش سبک‌ها و مکتب‌های ادبی (ایران) در کتاب فیض شریفی است.

@hoseinrazavifard
#حسین_رضوی_فرد

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

نمایش «جانب حذفیات»

یکم آذر سالروز قتل داریوش فروهر و همسرش پروانه اسکندری با ضربات متعدد چاقو، طی پروژه قتل‌های زنجیره‌ای است. فروهر دبیرکل حزب ملت ایران و وزیر کار دولت بازرگان بود. یک ماه و نیم بعد از قتل فجیع فروهر و همسرش، وزارت اطلاعات در بیانیه‌ای بی‌سابقه، مسئولیت چهار قتل پائیز 1377 (فروهر، اسکندری، مختاری و پوینده) را به عهد گرفت و آن را به "معدودی از همکاران مسئولیت ناشناس‎، کج‌اندیش و خودسر این وزارت" نسبت داد.
نمایش «جانب حذفیات» مونولوگی است که به شکلی بی‌پرده، شیوه قتل فروهر و همسرش در خانه شخصی‌شان را روایت می‌کند.
داریوش فروهر وصیت کرده بود که او را کنار کشته‌شدگان قیام سی تیر 1331 در ابن بابویه دفن کنند اما این اجازه داده نشد و پیکر او و همسرش پروانه اسکندری را در بهشت زهرای تهران، قطعه 89 ردیف 18 شماره 5 به خاک سپردند.
با وجود گذشت زمان، همچنان سوالات و ابهامات فراوانی در مورد پروژه قتل‌های زنجیره‌ای وجود دارد.

کارگردان: شیرین کاظمیان
محصول: ایران 1400
زمان: بیست و پنج دقیقه
حجم: دویست و پنجاه و نه مگابایت
کیفیت: 720p

کانال زباله دان تاریخ
@zobaledanetarikh

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

#هنرمند
روبرت شومان: شغل هنرمند، نور بخشیدن به ژرفای قلب انسان است.

Robert Schumann: To send light into the depth of human hearts is the artist's vocation.

@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

#نظرسنجی درباره آموزش خوشنویسی ایرانی

پرسشنامه ذیل برای تکمیل پژوهشی با عنوان «آموزش خوشنویسی ایرانی؛ از نظام استاد-شاگردی و انجمن خوشنویسان ایران تا دانشگاه» به سفارش دانشگاه سوره طراحی شده است. از خوشنویسان گرامی خواهشمند است جهت رسیدن به نتایجی کیفی و مطابق با واقعیت در آموزش خوشنویسی ایرانی، در این نظرسنجی شرکت فرمایند. قابل ذکر است برای شرکت در این نظرسنجی نیاز به ذکر نام و نام خانوادگی نیست. (زمان مورد نیاز برای تکمیل پرسشنامه: شش دقیقه)؛ پیشاپیش سپاسگزارم/ مهرماه 1402
لینک شرکت در نظرسنجی: 👇

https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSe--OiH92jH3-sgdPd97qQWr5Iq319MT0xJtOPXB4xGldeEGQ/viewform?usp=sf_link

@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

دارم خون می‌دم انگاری
نه با رگهام با کِلکم
دارم دُور تو می‌گردم
دارم دُور تو می‌پلکم
زدن چش زخم به باغ ِ
چشای سبز زیتونت
پر از نعش عروسکها
پر از خونه خیابونت
می‌خوام یه طنز بنویسم
یه طنز تلخ کافوری
که معلوم نیست بهرامش
کجا رفته کدوم گوری
که روشن نیست داوودش
ستاره‌ش رو به کی داده
سلیمانش کجا مونده
که مُلکش طعمه‌ی باده
اگر چه طنز من داغ ُ
پر از باروت و آتیشه
ولی دقت کنی حُکماً
کمی هم خنده قاطیشه
نمونه‌ش اینکه گوش می‌دی
«نوار غزه»رو عمری
کلاغا می‌رسن از راه
نوارت میشه بی‌قُمری
نمونه‌ش اینکه می گیرن
«حقوق» از دست شیطونا
ولی درد «بشر» دارن
همین کمتر ز حیوونا
نمونه‌ش اینکه می‌بینی
رو دست زخم هر کودک
به جای جورچین و منچ
نمک پاشیده یه موشک
نمونه‌ش اینکه می‌بینه
فقط طفلا رو طیاره
به این کلّاش کودک‌کش
چی باید گفت جز آره...
آره تبریک هم داره!
روُ آدم گاوبندیتون
به گرگ نسل, نائل شد
مقام گوسفندیتون
آره تبریک هم داره!
به فکر أرض موعودین
تن بیت‌المقدس رو
به خون غصب آلودین ...

#حسین_رضوی‌فرد
#غزه
* تا امروز ۷۰۰ کودک ...
** بخشی از چهارپاره/۱۳۹۳
@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

#آن_کتاب

"آدمی که یک‌بار خطا کرده باشد و پاش لغزیده باشد و بعد هم پشیمان شده باشد، مطمئن‌تر است از آدمی که تا بحال پاش نلغزیده"

📚#قیدار
✍#رضا_امیرخانی
@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

"با من صنما؛ دل، یک دله کن" (مولانا)
#همایون_شجریان
🔵 هشتم مهرماه؛ روز بزرگداشت #مولانا

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

"با من صنما؛ دل، یک دله کن" (مولانا)
#محمدرضا_شجریان
🔵 هشتم مهرماه؛ روز بزرگداشت #مولانا

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

#امید

باغ ما را باغبان خشکانده است
از هوایش عطر یک "گُل" مانده است

فصل پاییز است و خوف رفتنش؛
می‌چکاند اشک، روی دامنش

هر کجا هستیم آزاد و اسیر
ما به گِردش حلقه‌حلقه دستگیر

نام گل: "امّید"؛ بختش یار باد
بر سر  بدخواه او آوار باد

حسین رضوی‌فرد

@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

#غزل
🎞 ویدیوی شعرخوانی #نجمه_زارع #سال_۱۳۸۲
◼ سی و یکم شهریور، سالروز درگذشت نجمه زارع (۱۳۸۴_۱۳۶۱) شاعر کازرونی است.

🖋 خود را اگرچه سخت نگه داری از گناه
گاهی شرایطی است که ناچاری از گناه

هر لحظه ممکن است که با برق یک نگاه
بر دوش تو نهاده شود باری از گناه

گفتم: گناه کردم اگر عاشقت شدم...
گفتی تو هم چه ذهنیتی داری از گناه!!

سخت است این‌که دل بکنم از تو، از خودم
از این نفس کشیدن اجباری، از گناه

بالا گرفته‌ام سرِ خود را اگرچه عشق
یک عمر ریخت بر سرم آواری از گناه

دارند پیله‌های دلم درد می‌کشند
باید دوباره زاده شوم، عاری از گناه

@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

#غزل

کوهیست زیر جنگل شاتوت، شانه‌ات
چاهیست زیر دشت گل سرخ، چانه‌ات
در موج‌های روسری آبی‌ات خزر
نور شب کویر طلای خزانه‌ات
گرمای شرجی وُ خنکای خلیج فارس
در چارفصل پیرهن چارخانه‌ات
آن ماهیان سر زده بیرون از آب را
کرده‌ست صید، توری تنگ میانه‌ات !
از خاطرات فصل رطب‌چینی‌ات بگو
جز دام چیست گوشهٔ لب ناردانه‌ات؟
در چشم های سبز تو پیرنگ لاله‌ایست
کز داغ، واژگون شده در آستانه‌ات
هر کس به هر بهانه تو را چشم‌زخم زد
  جز خون و اشک چیست بهای بهانه‌ات؟
نامت همیشه زنده وُ بختت بلند باد
چون بوسه باد بر لب مردم ترانه‌ات

#حسین_رضوی‌فرد

@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

#غزل خوب بشنویم
#حسین_منزوی
#صدای_شاعر 👆
غزل:
خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و مـاه را زِ بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
که عشق ـ ماه بلند من ـ ورای دست رسیدن بود
گل شکفته ! خداحافظ، اگرچه لحظــه دیـــدارت
شروع وسوسه‌ای در من، به نام دیدن و چیدن بود
من و تو آن دو خطیـم آری، موازیــان به ناچاری
که هردو باورمان ز آغـاز، به یکدگــر نرسیدن بود
اگرچه هیچ گل مرده، دوباره زنده نشد امّا
بهار در گل شیپـوری، مدام گرم دمیدن بود
شراب خواستم و عمرم، شرنگ ریخت به کام من
فریبکــار دغل‌پیشه، بهانه ‌اش نشنیـدن بود
چه سرنوشـت غم‌انگیزی، که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس می‌بافت، ولی به فکر پریدن بود.


@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

رود رود
داستان کوتاه

مرا به تمام دکترهای گوش و حلق و بینی شیراز نشان داده بودند و هیچکدامشان تشخیص نداده بود که چرا شش سال تمام، گوشم پُر است از صدای رود!
عصر روز ۲۸ مرداد که آبادان انگار یک‌گلولۀ آتش است، من و محمد بعد از شنا در بهمنشیر، شاخ به شاخ مثل گوزن تمام زورمان را جمع کرده بودیم در دستهای راستمان و مُچ می‌انداختیم؛ هر کس می‌باخت باید پول بلیط سینمای آن یکی را می‌داد. تابستان‌ها یا ما می‌رفتیم آبادان یا محمد و خاله می‌آمدند کازرون. آماده شدیم که برویم سینما. دمِ رفتن، بابا عطسه‌ای کرد _همیشه پنج تا عطسه می‌زند و ما خانوادگی همه با هم می‌گوییم: یک، دو، سه ... و پنج را که گفتیم با هم می‌زنیم زیر خنده_ اما این‌بار خندۀ ما با عطسۀ ششم بابا همراه شد. به هم نگاه کردیم! بابا، آرام کفشش را از پا در آورد و گفت: ما هیچ‌جا نمی‌رویم. اصرار من و محمد و مادر و خاله فایده‌ای نداشت. او عطسۀ ششم را با حسّ ششمش یکی می‌دانست. محمد گفت: تو می‌توانی سینما امینیِ کازرون این فیلم را ببینی، اشکالی ندارد؟ حرفش را قطع کردم و گفتم: برو! به شرط اینکه فردا صبح مرا ببری جزیرۀ مینو. آن سال، محمد ۶۷۷ متر از رودخانۀ بهمنشیر را زیرآبی رفت و از همان زمان، شش سال است که صدای رود در گوش من است؛ صدای رود رود و شیون مادرش، مادرم، روبروی سینما رِکس آبادان، همان شب که گوزنها، دسته‌جمعی در آتش سوختند؛ صدای رود رودِ دختران جزیرۀ مینو؛ صدای رود رودِ بهمنشیر.

#حسین_رضوی‌فرد

* شنبه ۲۸ مرداد، سالروز به آتش کشیده شدن سینما رکس آبادان در سال ۱۳۵۷، و کشته شدن ۶۷۷ نفر از هموطنانمان است.


@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

آب بندی می‌شود شیرِ زبان با واشری
با زبان، سبز است خاک هر زمین بایری

واژگان خارجی را از زبانت کات(cut) کن!
فارسی را پاس باید داشت با هر کاتری

کافری! گر در زبان خود مسلمان نیستی
گر مسلمان نیستی عیبی ندارد کافری

فارسی با هر زبانی دست به یقّه شود
یقّه اش جِر می‌خورد از موضع تام و جری

بستگی دارد چطوری فارسی صحبت کنی
با زبان مادری یا با زبان Mother ی!

تا شود سالم، رژیم نسل خود را چنج(change) کن؛
،از خوراک fast food ی به غذای حاضری!

می شود با های کسره آفتابه، آفتاب!
آفتاب آمد دلیل آفتابه! منکری؟

واژه های تازی و لاتین و روسی را مدام
وام می گیریم بی تغییر، ده «جین» ده «سری»!

نیست تکلیفم مشخص با زبان فارسی
«حافظم در مجلسی دُردی کشم در» گالِری!

باید این حجم از ورود واژه ها را جمع کرد
با تراکی کامیونی جرثقیلی تاوِری

نُه منی، گاو زبان ما اگر چه شیر داشت
شیر ما قاطی شده با شیر گاو سامری!

بعد از اینکه شد زبان افلیج می فهمیم که
پای سالم را نباید داد دستِ ویلچری

گشنه ی خطّ و زبان خود نخواهد شد اگر
سیر شد هر ملتی با کوکتل و همبرگری

گفتمش: خواهر! برادر! مبتذل ننویس هان!
گفت: بینیم با! نشاید نزد ما زد هر زِری*

چند تَن دروازه بان خوب می‌خواهد زبان
یا کثیری هافبک مثل کریم باقری

مثل من که هر چه "ی" از نسبت و تنکیر را
کرده ام هم‌قافیه با اختیار شاعری!**

شرط هایی ذکر شد تا این زبان باشد سره!
شرط هایی ناسره! ذیلِ زبان قاصری

مشکل خط و زبان حل شد در این بحر طویل
حل نشد هم، لااقل شد انبساط خاطری

حسین رضوی‌فرد
#روز_بزرگداشت_فردوسی
* بینیم با!: برو ببینم بابا!
* * البته که این کار از اختیارات شاعری نیست ولی ما اختیار کردیم
#طنز

@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

#سپید

موج باش
که وقتی بلند می‌شوی
جایت در آغوش ساحل باشد
نه مثل خاک
در چشم

#حسین_رضوی‌فرد
#شعر_کوتاه
@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

به آقای #طنز

بعد از تو اوج غصۀ ما، نرخ نان شد
ویلای طنز تلخ -بی‌تو- مبلمان شد

تو بارش ابر بهار طنز بودی
هر ‌جای را بوسیدی آنجا بوستان شد!

دشت سِبیل سرو‌اندام سپیدت
قبل از زمستان سیاه ما خزان شد!

بیدی نمی‌لرزید با تو، بی‌تو اما
هر جا که آمد باد، بیدی بادبان شد!

بعد از تو رشد اقتصادی کرد کشور
هر جنس خامی جز سبک‌مغزی گران شد

آنقدر خود را وقف علم و عقل کردیم
تا اختراع ملی ما مستعان شد!

باران دانش ریخت روی ناوَک‌ ما
هر کس که می‌دانست چیزی، ناودان شد!

با هر روش، تهدید یا تفهیم یا با
نوشابه، قدر طاقت ما امتحان شد!

دربارۀ هر تار موی دخترانت
در مجلس نوکیسه‌ها بحث کلان شد!

هر کس که پاس پُست خود را داشت، سر را
بالا گرفت و دیده‌بان و پاسبان شد!

هر کس که داس دوستی را ... بی‌خیالش!
"در حلقۀ رندان" شعرت داستان شد!

اَلقصّه دیگر نای خندیدن نداریم
حر رفت و جای طنز گفتن روضه‌خوان شد.

۱۴۰۲/۰۹/۰۹ ت
حسین رضوی‌فرد(ح ُ.ر)

پ.ن: به #استاد #ابوالفضل_زرویی_نصرآباد
(۱۵ اردیبهشت ۱۳۴۸- ۱۰ آذر ۱۳۹۷)

@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

#تئاتر جانب حذفیات با بازیگری دوست نازنینم محمد خالقی 👇

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

🖊 سخن نخست
- شعر و نثر در دوران مشروطیت و نیمایی
- من و حافظ
- جورکش و جاودانگی
- شاعر هفت هنر
- هزاران قرن گریه‌ی نیلوفر،‌صبحی به نام شاپور جورکش
- شاپور جورکش، شاعر نویسنده‌ای که هماره با چراغ خاموش راه می‌رفت
- مرگینگی و احمدرضا احمدی
- در جوار دوست
- شاعرانه جستارها
- ادبیات داستانی زنان از آغاز تا کنون
- راه و بی‌راه
- واگویه‌های یک آدم مرده
- چیزهایی که یک آدم زنده بایستی بداند
- در حریم امنِ نوشتن
- شهرزاد، دختر ایران
- دمی با شاعران جوان


همکاران ما در این شماره:
هرمز علی‌پور
احمد سپاسدار
ایرج زبردست
ایرج صف‌شکن
جواد اسحاقیان
  علی داریا
مهناز معصومی
فرزاد کریمی
محمدحسین مؤمنی
راشد انصاری
علی‌اکبر نورعلی
علی دهقان

صاحب امتیاز نشریه : انتشارات حس هفتم
مدیر اجرایی :یاسمین شعبان زاده
دبیر ادبی:فیض شریفی
با همکاری: دکتر حسین رضوی فرد
ویراستار: لیلا صبوری زاده
گرافیک و صفحه آرا: مریم تقدیری
#پرهیب
@parhib_magazine

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

مرگ پای عقل را با منطق زنجیر خَست
هر دهانی را که بوی زندگی می‌داد بست
در نهاد هر گزاره سازمانش داشت دست
آه! گرد مرگ بر فریاد آزادی نشست

حسین رضوی‌فرد
#داریوش_مهرجویی

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

هشت #عاشقانه
برای خط فارسی/ قلم‌‌های خوشنویسی

1. پیرآموز
ماهیست، گرفته از خراسان نازش
در گوشۀ اصفهان صدای سازش
این مایۀ شور، این خطِ «پیرآموز»
سِحر است میان هر قلمْ‌اندازش

2. محقَّق و ریحان
«ریحان» که «محقّق» است نام پدرش؛
سبز است مُرکّب خزان در نظرش
هر چند که از حجب و حیا سرخ شده؛
رقص است میان خطّۀ خط هنرش

3. نسخ
طرح لب سرخ تو خطِ «نسخ» شراب
آئینه در آئینه در آئینه کتاب
ای نسخۀ ایرانیِ قرآن کریم!
روخوانی توست نزد ما عین ثواب

4. ثلث
هر طفل، شده‌ست پیر با «ثلث» لبت
هر زود شده‌ست دیر با ثلث لبت
از یُمن کتیبه‌های سحرآمیزت
خطاط شده‌ست سیر با ثلث لبت!

5. توقیع و رقاع
دادند به ما مشق شب چشمت را!
«توقیع» و «رقاع» مکتب چشمت را
با هفت‌قلم کرده تو را آرایش
آن‌کس که کشیده خط، لب چشمت را

6. تعلیق
آن‌کس که به شوق خطِ تو خواب ندارد
«تعلیقِ» سر زلف تو را تاب ندارد
در باز کن ای مبدع آیین تَرَسُّل
حیف است گلستان تو یک باب ندارد!

7. نستعلیق
خود را به عروس بخت تسلیم کنید
جان چیست؟ هر آنچه هست تقدیم کنید
سلطان قلم‌های جهان «نستعلیق»؛
از پرده برون آمده تعظیم کنید

8. شکسته
در رقص، کسی با قلمش هم‌پا نیست
درویش‌تر از عشوۀ او امضا نیست!
آنجا که تمام هفت‌خط‌ها جمعند!
با خطّ «شکسته» هیچکس همتا نیست

#حسین_رضوی‌فرد
#خوشنویسی_ایرانی
@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

#رباعی

سرباز غرور ما سیاه است و سپید
دیریست که دارد از سرِ بیم، امید!

ما نیم رُخی پیاده از خوب و بدیم
نه آخرت حسین و دنیای یزید!

#حسین_رضوی‌فرد
@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

"با من صنما؛ دل، یک دله کن" (مولانا)
#شهرام_ناظری
🔵 هشتم مهرماه؛ روز بزرگداشت #مولانا

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

سه خوانش از "با من صنما؛ دل، یک دله کن" (مولانا)
#محمدرضا_شجریان
#شهرام_ناظری
#همایون_شجریان
🔵 هشتم مهرماه؛ روز بزرگداشت #مولانا👇

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

#دوبیتی

همیشه بحث پاییز است اینجا!
زمین با خود گلاویز است اینجا
مواظب باش پاهایت نلغزد
تمام جاده‌ها لیز است اینجا!

#حسین_رضوی‌فرد
#پاییز
@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

عرزشی یا ارزشی؟ بیایید این واژه را ریشه‌یابی کنیم: سه نوع ارزش(value) و ارزشی داریم:
1. ارزشی= منفعت‌طلب؛ این واژه با "ارز" شروع می شود! و صفت آدمهایی است که از دریچه پول و ارز به دنیای پیرامونشان می‌نگرند.
2. عرزشی=خشک مغز؛ این واژه با "عر" شروع می‌شود و گونه‌ای از عرعر یا خریت در آن‌ مستتر است.
3. ارزشی=اخلاق‌گرا؛ انسان هایی که رفتار و مناسباتشان مبتنی بر اخلاق است خواه دیندار باشند خواه غیر دیندار.

#حسین_رضوی‌فرد

@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

#درباره_غزل خیال خام پلنگ من:
دوگانه ماه و پلنگ ظاهرا از افسانه‌ای چینی گرفته شده است. پلنگ که نشانه قدرت و شهامت و نماد پادشاه است نمی‌تواند کسی را بالاتر از خود ببیند. در شبهای بدر که ماه کامل است بر بلندای صخره‌ها می‌رود و به سوی ماه می‌جهد و شوربختانه به حضیض دره سقوط می‌کند و بر سر این سودا جان می‌دهد. 
در شعر فارسی، پیش از حسین منزوی اشارات  معدود، مختصر و نه چندان مستقیمی از قرار ذیل به دوگانه ماه و پلنگ شده است:
قطران تبریزی(سده پنجم هجری):
"خرگاه پر از شیر و پلنگ و ماه است"
حیدر شیرازی(سده هشتم هجری):
"خونم بخوری، دل ببری، چهره بپوشی
ای ماه پری‌چهره نگویی که چه ینگ است
از خوی تو بیداد کشد حیدر بیدل
خوی تو چه خوبی است مگر خوی پلنگ است؟"
میلی مشهدی(سده دهم هجری):
"به جنب قدر تو گردون نمود چندان پست
که دست سوی گریبان ماه برد پلنگ"
صائب(سده یازدهم هجری):
"که این پلنگ به ماه و ستاره در جنگ است"
سعید نقشبندی یزدی(سده یازدهم هجری):
"خرقهٔ پر پنبهٔ ما عالمی را داغ کرد
می‌گذارد پنبه هر شب ماه بر دوشِ پلنگ"
غالب دهلوی(سده سیزدهم هجری):
"هم تو خود در کمین خویشتنی
ای به رخ ماه و ای به خوی پلنگ"
اما #حسین_منزوی است که در شعر فارسی، آشکارا پرده از این قصه کهن برداشته و به این افسانه روح بخشیده است.
@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

#شعر

موجیست که برخاسته وُ خواستنی است
هر چند نیاراسته، پیراستنی است!
از لشکر کفر زلفشان معلوم است
ایمان ریایی شما کاستنی است!

ح ُ.ر
@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

یک روضه می‌خواهم بخوانم روضه‌ای آرام
یک روضه از تحریف خالی؛ خالی از اوهام

یک روضه که پیر و جوان پا‌منبرش باشند
در حد فهم کودکانم پوریا پرهام

یک روضه از دلهای خون انقلابی که
روزی خیالی پُخت و روزی سوخت آن را خام

از مقتل سرهای غم بر سفره‌های نان
جایی که باشد "منتَهَی‌الآمال" آن برجام!

یک روضه که در هر پلانش کات باید داد؛
بازیگرش هر جا نباشد ثِقَّةُ‌الاسلام!

مَردی بُرید وُ پهلوان بچه‌هایش بود
بین صفا و مروه‌ی اخراج و استخدام

در آشغال آینده‌اش را جستجو می‌کرد
دستان زخم کودکی از خیل این ایتام

بر خانه‌ی مستضعفان بنیاد شد آوار
مِهر زنان با سهم بیت‌المال شد ادغام!

هر کس که فاسد بود را راندیم ما حافظ!
این ظلم‌ها پس چیست ذِیل "صحبت حکام"؟

اکنون دلت آماده شد، فی‌الحال خواهم برد
دلهایتان را با عطش از کربلا تا شام

اما نه! اصل روضه را خواندم همین کافیست
بر بخت خود پوشید باید رخت مشکین‌فام

عباس هم بر حال ما امروز می‌گرید
بر حال خود مویید باید زار، این ایّام

حسین رضوی‌فرد

@hoseinrazavifard

Читать полностью…

شعرها و نوشته های حسین رضوی فرد

خودساخته‌ای ولیکن از بیخ خری
حتی بروی اگر به مرّیخ خری
در عرصۀ تدبیر و سیاست شیری
از منظر جغرافی و تاریخ خری!

***
عمریست نشسته‌ایم در خدمت خر
در مدرسۀ فلسفه و حکمت خر
گفتند شما طایفه‌ای خر صفتید
استغفرالله، بلانسبت خر!

حسین رضوی‌فرد
با یک روز تأخیر ‎#روز_جهانی_خر مبارک باد

@hoseinrazavifard

Читать полностью…
Subscribe to a channel